Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 32376

حيثيت مناره‌ها در افغانستان

17 آگوست 2009, 06:57, توسط ر.صدر.س

خواهر فوزیه و برادر عبدالله!
نخست سلام و عرض ادب. تشکر از نبشته تان که نمایانگر چشم حق بین است و سپاس ذات بی همتا را که هیچگاهی جامعه بد بخت مارا خالی از حضور اشخاصی چون شما نساخته.
اینهمه ناهنجاری برخاسته از طبقه خاص تحصیلکرده و قلم بدست است. و عوام را در اینهمه جرمی نیست. تا زمانیکه قشر تعلیم یافته مسئولیت واقعی را درک نکند و از جهان بینی بدون تبعیض برخوردار نگردد, به گفته عوام "آسیاب به همین خور خواهد بود."
میگویند پادشاهی در محضر عام با حضور وزرای دربار میخواست مجرمی را سزا دهد. در میان عوام حاضر درویشی بی ریا هم آنجا بود. پادشاه از جمع وزرا پرسید که چه سزایی شایسته حال این مجرم است. اولی جواب داد که : شایسته این است که اورا در تنور سوزان بسر افگنیم, تا درسی عبرتی باشد برای دیگران.
درویش ندا برآورد که: حق میگوید.
وزیر دومی رای داد که: این جانی را باید اندام یکا یک با تیغ برید. درویش باز ندا برآورد که: حق میگوید.
وزیر سومی گفت: شاها! سزای مروج امروز که شایسته حال دربار باشد همانا به توپ بستن یا بدار آویختن است. درویش باز صدا زد: حق میگوید.
پادشاه برآشفت و از درویش پرسید که چگونه مردی؟ سه کس سه راه انتخاب نمودند تو هر سه را برحق میدانی؟
درویش جواب داد: حقا! آن اول چون خباز بود قبل از وزارت و از احوال وزارت و امور شایسته مملکتداری بیخبر, سوختاندن را لازم دانست. پس بر حق است چون بیشتر از این نمیداند. و آن دوم تمام عمر قصاب بود قبل از آنکه به وزارتش برگزینی. پس او هم بالاتر از بریدن اندام با تیغ علمی از امور درباری ندارد, پس برحق است. ولی سومی تمام عمر در امور دربار مصروف و آنگاه بر امور است. پس حقا که درست و بجا سزا گماشت.
پرگویی بالا را زیرا مقدمه ساختم که مطلبی را که میخواهم به آن اشاره کنم وضاحت بیشتر دهد, و آن اینست که: کسی که قلم بدست میگیرد تا چیزی بنویسد و رای دهد به این که, کی؟ و چی؟ چنین یا چنان است, تجربه و ساحه دید او را ترجمانی میکند. یکی مانند شما میخواهد به موضوع از تمام زوایا بنگرد, آن دیگر که غرق در تبعیض (هم اینکه تبعیض نژادی, قومی , لسانی, ایدیالوژیک, مذهبی...باشد) بحث را از محور حقیقت یابی برون برده و بجای اینکه بخواهد با دلایل منطقی و فلسفی ثابت نماید که حق چیست و نا حق کدام است, میپردازد به اینکه با کدام سفسطه و تهمت به اثبات برساند که مخالف او ناحق است. زیرا آنها از اصول مباحثه و استدلال بیخبرند.و حیثیت دو وزیر اولی را دارند.
موفق باشید

جستجو در کابل پرس