Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 48977

نسل کشی هزاره ها با سه قتل دیگر در پاکستان ادامه یافت

18 اكتبر 2011, 14:25, توسط اسماعيل

جنايت کم نظيری در١٧ حوت سال ١٣٦٧توسط قوماندان حبيب الله بيگ و معاون او قيوم بيگ در ولسوالی قيصار ولايت فارياب صورت گرفت که اضافه از٧٠ زن و دختر قريۀ کوهی مربوط قوماندان اسماعيل که رقيب سرسخت بيگ بود، به خاطر نمايش قدرت و نشان دادن چشم زخمی به حريفان، به سمت بازار ولسوالی در حالی که تنبان های شان کشيده شده بود، رانده شدند.

قوماندان حبيب الله بيگ در زمان تجاوز ارتش شوروی به افغانستان، از قوماندان های نيرومند شمال حزب حرکت انقلاب اسلامی به رهبری مولوی نبی محمدی بود و قوماندان اسماعيل رقيب او، مربوط جمعيت اسلامی برهان الدين ربانی که بعد هردو قوماندان به دولت داکتر نجيب پيوستند و به خاطر تسخير بازار ولسوالی و گسترش نفوذ خود بارها در گيری های خونينی را به راه انداختند.

پيشينه دشمنی اين دو قوماندان ( حبيب الله و اسماعيل) به زمان جهاد مردم افغانستان، عليه اتحاد شوروی بر مي گردد و اما بعد از اين که اين دو قوماندان به مليشای دولت نجيب پيوستند، چندين بار قريه های يکديگر را مورد تاخت و تاز قرار داده، جنگ های خونينی را در قيصار به راه انداختند.

در جمع هزاران نوع جنايات جنگی که در افغانستان توسط تنظيم های مسلح و مليشيای دولت نجيب در سه دهه اخير به راه افتاده، جنايات گروه های مسلح متخاصم ولسوالی قيصار به ندرت تکرار شده است.

شاهد عينی جنگ، مامور متقاعد صحی آقای خالدار خان قصه های فراموش نا شدنی و به قول او، خاطرات غم انگيز آن جنگ را چنين حکايت مي کند: ((در شام روز ١٦/١٢/١٣٦٧که به شدت باران هم مي باريد، مليشيای حبيب الله بيگ و قيوم بيگ بالای قرار گاه اسماعيل قوماندان در قريه کوهی در شرق ولسوالی قيصار حمله کردند و بعد از چارساعت جنگ شديد، افراد اسماعيل درهم شکسته و مجبور به عقب نشينی گشتند و دهکده کوهی به تصرف حبيب بيگ در آمد.))

اسماعيل قوماندان به طرف شهر ميمنه مرکز ولايت فارياب با پای پياده فرار کرد و تا ماه ها همچنان متواری بود.

خالدار خان اضافه کرد:»افراد حبيب الله بيگ بعد از تصرف کوهی به تلاشی خانه به خانه پرداخته و ده ها زن، طفل و مرد سالخورده را به قتل رساندند.»

همچنان خالدار خان مدعی شد که ساعت شش صبح ١٧ حوت ١٣٦٧، وی با يک نفر کارمند ديگر صحی، جهت تداوی زخمی ها به ساحه جنگ فرستاده شد و چشمديد خود را چنين حکايت کرد: ((هنوز به منطقه جنگ نرسيده بوديم که شماری از زنان بی تنبان را در حالی ديديم که افراد مسلح در چار سمت شان حرکت مي کردند و زنان با گريه و زاری به جنگجويان التماس مي کردند که رحم کنند، اما افراد بيگ با خنده و دشنام، عذر و زاری اين اسرای بيچاره را که هرگز در جنگ ها دخيل نبودند و کاری به منافع قوماندانان نداشتند، پاسخ می دادند.))

آقای خالدار در ادامه افزود که بعد از ورود در قريه کوهی، ده ها انسان و حيوان مرده را در کوچه های اين ده ديده است.

افسر متقاعد امنيت دولتی قيصار که نخواست اسمش فاش شود و در زمان جنگ به طرفداری از حبيب بيگ فعاليت مي کرد، مي گويد: ((گرچه قوماندان بيگ و اسماعيل خان، به خاطر حکمرانی و تصرف کامل قيصار جنگ های زيادی نموده اند که از جمله، چند جنگ شان بسيار خون بار و وحشيانه بود.))

وی افزود: ((درجنگ ماه حوت سال ١٣٦٧ که قيوم بيگ معاون حبيب الله بيگ آن را رهبری مي کرد و منجر به شکست اسماعيل قوماندان شد، جهت انتقام و نشان دادن عبرت به مردم کوهی و ديگر دشمنان، زنان منطقه اسماعيل قوماندان که تنبان های شان را به زور از تن شان کشيده بودند، به سرک ها آوردند و به مردم نشان داده شدند.»))

او ادعا کرد که بيش از هفتاد زن بی تنبان را بعد از آن که از جاده شرقی شهر به زور عبور دادند و بی سرنوشت رها كردند به خانه خود پناه داده و به کمک همسايه ها براي شان تنبان داده است.

عبدالصمد باشنده قريه کوهی قيصار که فعلا در مزارشريف دکانداری مي کند، مي گويد: ((من در آن شب سياه در فاصله دو کيلومتری قريه خود بودم، صدای فير راکت ـ هاوان و ماشيندار را مي شنيدم، دود و آتش منازل حريق شده بالا مي شد؛ اما جرأت رفتن به منزل خود را نداشتم.))

آقای صمد گفت که بخش بيشتر جنايات انجام داده شده بالای دهکده اش، توسط سه سرگروپ جنايت کار حبيب الله بيگ هر يک، مله خان، قوماندان نوری و غلام سخی به دستور قيوم بيگ انجام يافته است.

اکثر قومانداناني که جرايم هول ناک جنگی و ضد بشری را انجام داده اند، از مناطق اصلی خود نقل مکان کرده و تعدادی هم در جريان جنگ های سه دهه اخير کشته شده اند. از جمله سه قومانداني که آقای صمد آن ها را متهم به انجام جرايم ضد بشری در قريه کوهی نمود: مله خان توسط اسماعيل قوماندان بعد از گذشت بيش از يک سال حادثه» زنان بی تنبان» در ١٣٦٩ به قتل رسيد که بعد از آن خود اسماعيل قوماندان در يک کمين نابود شد و کمی بعد تر از آن، حبيب الله بيگ با مصاب شدن به سرطان خون در گذشت.

عاملين و متضررين در جنگ ها و قضايای اين چنين شرم آور، به مشکل حاضر به سخن گفتن با رسانه ها مي شوند و اما آقای صمد، با چشمان اشک آلود مرگ مادر خود را درين حادثه تائيد کرد. او گفت که مادرش قبل از اين که اين طور شرم آور هتک حرمت شود؛ بنا به نپذيرفتن دستور مهاجمين به ضرب کلاشينکوف در آن شب کشته شد.

در کنوانسيون های چارگانه ١٩٤٩ ژینو، جرايم ضد بشری به صورت مکرر منع قرار داده شده و بر طبق احکام ميثاق های بين المللی و از جمله پروتوکول ٢ الحاقی کنوانسيون های ١٩٤٧ ژینو، عاملان جنايت های ضد بشری بايد مورد پيگرد قانونی قرار گيرند./

جستجو در کابل پرس