مسلماً مدیر سایت تاب تحمل خرده گیری را دارد.واقعیت این است که در انتخاب سرخط دقت نفرموده است.میدانم که برخی از هزاره تباران در باره واقعه افشاربدگمانی دارند ولی هر سخن جائی و هر نکته مقامی دارد.در آن مورد هم باید سند ارائه و تحقیق شود.اما مصلحت بزرگ تر را باید در نظر داشت.هزاره تباران باید توجه داشته باشند که با تاجیک تباران هم زبان می باشند و آنان از پشتونان وجه اشتراک بیشتری با آنان دارند.از این گذشته اگر اینجا یک مملکت است ترور رئیس شورای صلح تهدید موجودیت مملکت است. زیاده جسارت است.می پسندم نظریه ای را که مشعر است بر اینکه موجودیت پاکستان از تمسک به دین است وگرنه قلمرو امپریالیست بریتانوی به دو کشور تجزیه نمی شد(قطع نظر از اینکه همه متصرفات بریتانیا هندی نبوده و برابر پیمان نادر افشار در دهلی از سند بطرف راست از هند نیست) لکن امیران کابل در مقابل پاکستان به پشتونیزم تکیه کردند واردوی پاکستان که خودرا عهده دار نگهبانی آن محدوده میداند به ساختن گروه های دینی افراطی روی آورد و تا خطر را کاملاً از بین رفته نبیند در هیچ شرایطی متوقف نخواهدشدو راه دفع پاکستان آن است که پشتونان ها را بدان ملحق نمایندو در آن شرایط بقیه محدوده کابل از شر هر دو در امان خواهند بود.بطور ریشه ای باید دعا کرد که در آینده مقدر باشد که اتحادیه واقعا مردمی شامل هردو کشور و حتی همسایگان هم فرهنگ تشکیل گردد
لعنت کنم.../////
لعنت کنم ان گروه نادان را/
کوکشت بنام دین مسلمان را/
ملعون تو بگو که در کدام ائین/
رسم است که تا کشند انسان ر/ا
ای جاهل رو سیه تر از بوجهل/
کردی تو سپید روی حیوان را/
پنداشته ای تو هیچ ان حالت/
کز پتک پیاپی است سندان را/
ان حال تو باشد و کند اجرا/
هرضربت پتک حکم پزدان را/
یارب چه جهالت است در طالب/
کوباب مسرت است شیطان را/
کوری است که عاجز است از دیدن/
با چشم خرد طریق خذلان را/
می بیند و بازهم بنشناسد/
ان الت دست دیو پنهان را/
ای خلق به راستای ان نهضت/
کاوازه از او بود خراسان را/
بربند کمر به راندن طالب/
می ساز چلاق دیو دیوان را/
ان دیو که ساخته است بن لادن/
ملا عمر و گروه همسان را/
مسلماً مدیر سایت تاب تحمل خرده گیری را دارد.واقعیت این است که در انتخاب سرخط دقت نفرموده است.میدانم که برخی از هزاره تباران در باره واقعه افشاربدگمانی دارند ولی هر سخن جائی و هر نکته مقامی دارد.در آن مورد هم باید سند ارائه و تحقیق شود.اما مصلحت بزرگ تر را باید در نظر داشت.هزاره تباران باید توجه داشته باشند که با تاجیک تباران هم زبان می باشند و آنان از پشتونان وجه اشتراک بیشتری با آنان دارند.از این گذشته اگر اینجا یک مملکت است ترور رئیس شورای صلح تهدید موجودیت مملکت است. زیاده جسارت است.می پسندم نظریه ای را که مشعر است بر اینکه موجودیت پاکستان از تمسک به دین است وگرنه قلمرو امپریالیست بریتانوی به دو کشور تجزیه نمی شد(قطع نظر از اینکه همه متصرفات بریتانیا هندی نبوده و برابر پیمان نادر افشار در دهلی از سند بطرف راست از هند نیست) لکن امیران کابل در مقابل پاکستان به پشتونیزم تکیه کردند واردوی پاکستان که خودرا عهده دار نگهبانی آن محدوده میداند به ساختن گروه های دینی افراطی روی آورد و تا خطر را کاملاً از بین رفته نبیند در هیچ شرایطی متوقف نخواهدشدو راه دفع پاکستان آن است که پشتونان ها را بدان ملحق نمایندو در آن شرایط بقیه محدوده کابل از شر هر دو در امان خواهند بود.بطور ریشه ای باید دعا کرد که در آینده مقدر باشد که اتحادیه واقعا مردمی شامل هردو کشور و حتی همسایگان هم فرهنگ تشکیل گردد
لعنت کنم.../////
لعنت کنم ان گروه نادان را/
کوکشت بنام دین مسلمان را/
ملعون تو بگو که در کدام ائین/
رسم است که تا کشند انسان ر/ا
ای جاهل رو سیه تر از بوجهل/
کردی تو سپید روی حیوان را/
پنداشته ای تو هیچ ان حالت/
کز پتک پیاپی است سندان را/
ان حال تو باشد و کند اجرا/
هرضربت پتک حکم پزدان را/
یارب چه جهالت است در طالب/
کوباب مسرت است شیطان را/
کوری است که عاجز است از دیدن/
با چشم خرد طریق خذلان را/
می بیند و بازهم بنشناسد/
ان الت دست دیو پنهان را/
ای خلق به راستای ان نهضت/
کاوازه از او بود خراسان را/
بربند کمر به راندن طالب/
می ساز چلاق دیو دیوان را/
ان دیو که ساخته است بن لادن/
ملا عمر و گروه همسان را/