Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 49093

ناصر خسرو افکار طالبانی داشته است!

22 اكتبر 2011, 06:00, توسط گل احمد

آقای جعفر رضائی: شما عنوان نادرستی را برای ناصر خسرو بلخی انتخاب کرده اید. اگر یک صدم افکار ونظریات ناصر خسرو در تشکیلات نامتناجس طالبان وجود می داشت، مردم ومملکت جفادیدۀ ما به این حالت اسفبار کنونی مواجه نمی گردیدند.از جانبی مطالب مثله شدۀ یک صفحه ای را که شما از کتاب قطور" درخشش های تیره" اثر آرامش دوستدار اقتباس ودر سایت انداخته اید به هیچ صورت نمی تواند تصویر کلی از افکار دو بُعدی ناصر خسرو بلخی را در زمینه های عدیده تبارز دهد. زیرا خود مصنف شما به دو بعدی نظر وافکار ناصر خسرو اِذعان دارد ودر بسا موارد اورا به خاطر خردورزی و ستایش بی حدو حصرش از دانش وعلم به تحسین گرفته و برچسپ تحجر و دگم اندیشی را از او بدور میدارد. چنانچه در صفحۀ 102 کتاب فوق الذکر ش مینویسد:" کمتر شاعر پارسی زبان و پار سی گوی هست که با صلابت بیان ناصر خسرو به اندازۀ او در بارۀ خرد ودانش داد سخن داده باشد." ولی وقتی یک نویسندۀ متعهد به نوشتن یا نقد آثار شخصیت های دانشمند ادوار گذشته می پردازد ایجاب میدارد که شرایط و اوضاع ایام آنانرا در نظر گرفت و شرایط قرن ده را با معیارهای قرن بیست وبیست یک نباید سنجید. اگر ناصر خسرو در بارۀ ظاهرموازین شرعی مواردی را آورده به بعد باطنی یا تاویل آن نیز اهتمام ورزیده و عمل به آنرا تاکید داشته است، لکن آن موازین در متن شرایع رُشد وتکامل یافته و وضع شده از سوی ناصر خسرونیست که شما مارک افکار طالبانی را به او زده اید. فکر میکنم تمایز ناصر خسرو با ذکریای رازی حکیم دلخواه وآید آل شما و آقای دوستدار در مسألۀ نبوت است که رازی آنرا رد وناصر خسرو ازان جانبداری کرده است. وانگهی ناصر خسرو دانش و علم و خرد را می ستاید، نکوهش گر جهل، نادانی، خرافات وبی خردی است ووجه امتیاز آدمی راازبقیه جانداران در دانش و عقل میداند. در دیوانش این گونه ابیات را میخوانیم: درخت تو گر بار دانش بگیرد ــــ بزیر آوری چرخ نیلو فری را. یعنی اگر انسان از مواهب دانش بهره بر گیرد می تواند بر جهان وجهانیان سالاری نماید، میتواند خروارها آهن سنگین را در هوای سبکتر از آهن به پرواز در آورد، مکروب نامرئی را کشف کند، دوای ضد اورا بسازد وجان انسانهارا نجات دهد. فاصله ها را ازبین ببرد با اختراعات محیر العقول جایگاه انسان را در جهان تثبیت کند و از رموز و چگونگی نظام هستی و کاینات پرده بردارد. تا آنجا ناصر خسرو اهمیت دانش وعلم را بر جسته می سازد که در کتاب وجه دین خود در منزلت علم می آورد که: عالم جسمانی وروحانی تحت علم است فقط خدا بالای علم قرار دارد. نمیدانم به کسی که چنین مدافع راستین علم ودانش را در ردیف طالبان قرارمیدهد به او چه باید گفت؟ بهر صورت، آقای علی دشتی نویسندۀ کتاب جنجال بر انگیز 23 سال که آثار تحقیقی وانتقادی عدیده در بارۀ دانشمندان و شعراء نامبردار دری زبان دارد در کتاب" تصویری از ناصر خسرو" می نویسد:" موضوع دیگری که ناصر خسرو را از دیگر شاعران متمایز می کند، ستایش علم است، ولی علم وخردی که آدمی را براه راست بکشاند. وجه امتیاز آدمی از سایر جانداران زمین خرد است وعلم که زائیدۀ خرد است و بدین مزیت وی سالار موجودات شده است، ولی علم وخرد باید به طریق صحیح به کار افتد تا انسانرا براه راست رهنمون گردد... از خلال دیوان وی مرد پرهیز گاری هویدا میشود که از هر گونه انحرافی بیزار واز هر گونه کجروی خواه شرعی و خواه از موازین انصاف ومروّت انسانی در خشم است. نا صر خسرو از هیچ گونه طعن وناسزای بر قشریان و فقه نمایان، ورشوت خواران دنیا پرست پرهیز ندارد وازین حیث بیشتر قیافۀ قاید شجاع و رهبر بی باک فرقه ای به خود میگیرد تا شاعر بدان معنای که در ذهن ماست. زیرا شعر ناصر خسرو به منزلۀ شمشیر بّرانی است بر ضد قشریان، ریاکاران، غاصبان مردم، مخصوصاً خلافت وتمام عمال جورو ستم."
آیا کسی که انسانیت انسان و کمال انسانرا منوط به علم ودانش وعقل میداند، با جهل وخرافه، نیرنگ وظلم و ستم به مبارزه برمیخیزد اورا به د اشتن افکار طالبانی متهم کردن موجه خواهد بود؟ ولی گمان نمی رود که چنین نقد های ذهن گرایانه عامل ذهنیت دهی شود یا منجر به بیداری شعور طبقاتی گردد، باید راه ها وطریقه های دیگری را جستجوکرد. با احترام گل احمد

جستجو در کابل پرس