Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 49419

حسن صباح، عیدِ قیامت و روایت معتبر "ماجرای الموت"

3 نوامبر 2011, 03:28, توسط گل احمد

آقای بامیانی: نویسندۀ تاریخ طبری و بقیه تاریخ های که در قرن سه وچهار هجری اکثراً روایات افواه گونه ومسموعات را بدون تعمق ،تحقیق و استدلال درج کتابهای شان کرده اند، امروز آن مواد ومدارک ناسنجیده وغیر عقلانی عاملی گردیده که بر اساس آنها ارزش های اسلامی به نقد گرفته شده وحتا تحت سوال واقع شده و چه بسا که در میدیائی جهانی چهرۀ اسلام مخدوش ترسیم گردیده است. کتابهای تحقیقی مانند 23 سال، اسلام ومسلمانی از ابن وراق، کتابهای شجاع الدین شفا، دکتر مسعود انصاری، گفتار های تلویزیونی رضا فاضلی و بهرام مشیری و ده ها سایت انترنیتی که به نقد اسلام پرداخته و می پردازندریفرنس و مأخذ همۀ آنان همین تاریخهای طبری، یعقوبی، ابن هشام غیره وغیره هستند که در مخدوش ساختن چهرۀاسلام نقش کلیدی را ایفا میدارند. لذا آنچه را شما ازقول طبری نقل کرده اید ازواقعیت بدور بوده و در واقع بیش ازافواه و مسموعات چیز دیگری نیست. اما درمورد افسانۀ مارکوپولو سیاح ونیزی که جهت رفتن به دربار خان مغول از طریق ایران آنهم بعد از انهدام دولت اسماعیلیان سفر کرده بود، خلاف واقع بودن آن ازسوی محققین غربی و دانشمندان ایرانی مستند نشان داده شده که بعداً درینجا آورده میشود. ولی قبل از هر چیز میخواهم دربارۀ واژۀ الحاد، ملاحده و ملحد که این بر چسپ مهیب ووحشتناک درنوشته های مورخین متقدم به وُفرت آمده وشما نیز آنرا در نوشتۀ تان ذکر کرده اید وهم اینکه چی وقت و چگونه در قاموس اسلامی راه پیدا کرد با جستجو در پویۀ تا ریخ بطور مختصر بدان روشنی بیندازم:
الحاد یعنی اعراض وبر گشتن از دین رسمی. ولی این واژه ریشۀ قدیمتری داشته و بدوران قبل از اسلام بر میگردد. بدین قرار که در سال ۲۱۶ میلادی سال چهارم سلطنت اردوان پادشاه اشکانی در قریۀ نزدیک بابل شهر باستانی، مانی نقاش باستانی ایرانی که ادعای پیغمبری نیز داشت، متولد شد. نسبتش به اشکانیان میرسید، نام پدرش پتگ یا فوتتق بابک بن ابو بزرام بود. وی در زمان شاپور اول و چند پادشاه دیگر میزیسته است.
او آیینی را بنیان گذاشت و میخواست که جهانگیر باشد و ازین جهت آنرا بصورت التقاطی از متنوع ترین دینها و عقیده ها درآورد.مانیگرایی مانند مهر پرستی در شرق و غرب از روم تا چین بسط یافت و منشاء بروز یکرشته جریانات بر ضد عقاید رسمی گردید. نفوذ کیش مانی در قلمرو امپراطوری روم حتا پس از نابودی مانی مدتها و جود داشته که سنت اوگوستن یکی از متکلمین بر جستۀ کلیسارا واداشته تا ردیه ای بران بنویسد.
مانیگرایی در ایران نزدیک بود آیین زردشتی را از قدرت بیا ندازد، ولی موبدان سر انجام موفق شدند که مانی را در زندان افگند و مدت بیست و شش روز در زندان با او بسیار سخت و وحشیانه رفتار کردند و پای اورا با زنجیر ها بسته و بعد زنجیر ها را آنقدر تنگ نمودند تا مرد. و این واقعه در شهر جندی شا پور در سال ۲۷۷ میلادی اتفاق افتید، و بدینترتیب از راه جبر و زور آن کیش را بر افگند. با اینحال کیش مانی دیر گاهی پایید و حتا پس از اسلام آیین "زندقه" از محتوای اساسی مانیگرایی تأ ثیر برداشت. ابن ندیم تصریح میکند که در زمان بنی امیه ما نویان سر بلند کردند، خلیفۀ عباسی مهدی در پند گویی به فرزندش هادی اورا به نبرد شدید با مانویان اندرز میداده است. (دایرت المعارف زرین ص 1266)
بدین قرار در زمان خلافت بنی امیه و مخصوصاً در زمان خلفای عبا سی در خراسان که تحت لوای دین و شریعت انواع ظلم و جوررا نسبت به خلق بیدفاع و محروم این سامان روا میداشتند، ولی در مقابل ناراضیان و جور وجفا دیده گان که بجای دین، عدل و برا بری اسلام، خود را با حکومت خود کامه، ظالم و نژاد گرای آل عباس مو اجه دیدند ناگزیر دست به قیام و مبارزه زدند، یعنی در برابر دین رسمی که همه چیز را از آنها گرفته بود، قیام کردند. دستگاه پر تلبیس آل عباس به این مبارزین ضد حکو مت جور و ظلم خود بر چسپ الحاد زده و فتوای قتل و سرکوب آنهارا صادر مینمودند. ابن مقفع، بابک خرم دین ودهها متفکر آزاد اندیش وخرد گرا به اتهام ملحد به قتل رسیدند ، ازان به بعد واژۀ الحاد در قاموس اسلامی راه پیدا کرد و آلتی بُرّانی شد در دست خلفا، حکمروایان وسردمداران مذهبی برای نابودی و سرکوب مخالفان و ناراضیان سیاسی و عقید تی آنان. چنانچه خواجه نظام الملک وزیر معروف سلجوقیان در کتاب سیاستنامه اش مبارزین ومخالفین عقیدتی خلفای بغداد را به نام های تحقیر گونه چون مانویان، سفید جامگان یعنی بابکیان، قرمطیان، باطنیان، اسماعیلیان، رافضیان وغیره یادکرده و آنهارا واجب القتل میداند. بدین ترتیب مخالفان و ناراضیان که از ستم رژیم دینی موجود بستوه آمده و بر ضد آن دست بمبارزه میزدند، با این برچسپ یعنی ملحد روبرو و کیفر میدیدند که معمولاً اعدام بوده است. لذا با ظهور مانی در قرن سوم میلادی این واژه در اصطلاحات دینی و عقیدتی پیداشد و در عصر بنی امیه و بنی عباس در قاموس ترمینولوژی اسلامی نیز راه باز کرد و تا عصر حاضر هیبت و ترسناکی خودرا حفظ نمود. اگر تیکه داران دین وسر کوبگران تفکر وتعقل انسانی ورهروان تعبد، تحجر ودُگم اندیشی در عصر ره آورد اجتماعی پیشرو بازهم این برچسپ را به متفکرین ودانشمندان ومبارزین اسماعیلی الصاق می کنند نه جای شگفتی است ونه هم محل اندیشه و تأامل. ولی فکر میکنم بجای این همه انتقاد و اتهام زنی بی اساس که در طی 1400 سال حل نشده وپی آمد آن جز نفرت و بدبینی چیز دیگری نبوده ونیست اگر به تحمل ومدارای یکدیگر تلاش شود وبه معتقدات یکدیگر احترام گذاشته شود وبرای خیر وفلاح وشگوفائی جامعۀ محروم وعقب مانده ماکار شودآیا نکو تر نخواهد بود؟با احترام گل احمد.

جستجو در کابل پرس