Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 52329

ازمحمد گلخان مومند تا عبدالاحد مومند

26 جنوری 2012, 11:01, توسط baqi samandar

باقی سمندر
دلو سال ۱۳۹۰ خورشیدی
جنوری سال ۲۰۱۱ خورشیدی

سلام به خوانندګان ارجمند کابل پرس?
سلام به اقای پرویز بهمن !

من سر تا پای نوشته شما را خواندم و اینکه حبیب الله چرا غمخور است تا چهارسرک وچهارراه وچهار میدان را بنام عبدالاحد مومند نام بګزارند - من درغم شریکی برایشان دعا مینمایم تا همیشه درمورد چهار زندان وچهارراهی بیاندیشند و بیاد شاملو که نوشته بود« در اینجا چهار زندان است « بیاندیشد -
اما به بنظر من زندان اندیشه بد ترین نوع زندانها است . به ویژه زندان اندیشه تبارګرایی که سر به استان فاشیسم وصیهونیسم کوبیده است ونیاز به اثبات ندارد . از کله منارها تا اشویتس تا قتل عام کراله تا قتل عام در فلسطین و یا سپتامبر سیاه درافریقا همه میرسانند که تبارګرایی به کجا کشیده شده است و انسانی که در قرن بیست ویک نمیداند که تبارګرایی هم کر میسازد که حس شنوایی کار نمیکند وهم کور میسازد که حس بینایی کار نمیکند و هم کنګ میسازد که انسان دیده نمیتواند - و این ترجمه آیتیست که در قران ای نوشته شده است که ګویا اقای عبدالاحد مومند با خود به خلا ویا فضا برده است . درقران میخوانیم که :
صم ٍ بکم ٍ عمً ٍ فهم لایرجعون .
تاجایکه من بخاطر دارم یک دختر ایرانی بنام انوشه انصاری اولین زن فضا نورد ایرانی در چند سال پیش یک ګوشه سفینه فضایی را کرایه ګرفت و به فضا رفت . این هنر زنانه را هم همه دنیا دیدند ومیتوان در ګوګل یکبار نوشت - انوشه انصاری اولین زن فضا نورد ایرانی - بعدن خواهیم خواند که داستان چګونه است - اسراییلی ها همه سفینه های از هند را به کرایه ګرفته اند وماهواره های خود را به فضا پرتاب کرده اند . از اینرو برای من جای تعجب نیست . اګر عبدالاحد مومند به فضا پرتاب شد و وی از فضا با مادرش بزبان پشتو سخن ګفت انوشه انصاری هم بزبان ناصر خسرو - ابن سینا - مولانا جلال الدین بلخی و یا بزبان عبدالله ا نصاری وحافظ وسعدی سخن ګفت - بزبا ن میبدی سخن ګفت که ترجمه وتفسیر قران را صد ها سال پیش نوشت -همان قران ایرا که ګویا اقای مومند با خود در فضا برد ولی از خواندن وفهمیدن اش بزبا ن مادر اش تاحال عاجز است ودر سرزمینیکه که ترجمه فارسی قران را غوث زلمی با یک مولوی به چاپ رسانید - برایش هجده سال زندان نوشتند .خواندن قران در فضا یا زمین یا درزیر دریا ها هم اګر فهیمیده نشود - مشکل انسان را به بی زبانی جای تعجب میسازد و درګذ شته یعقوب لیث صفار یا درود ګر میخواست قران را بزبان مادری خود بخواند وبداند زیرا از زبان عربی هیچ نمیدانست - اینکه اقای عبدالاحد مومند زبان روسی را خوب میداند یا زبان قران را من شرط می بندم که زبان روسی را خوبتر از زبان مادری خود میداند چه رسد به اینکه زبان قران را بداند ،اما با تولستوی ویا چخوف هم شاید اشنا نباشد یا سمفونی دریاچه قو را شاید نشنیده باشد واګر بشنود شاید نتواند بفهمد ! اینکه چنګیر ایتماتوف را می شناسد یا نه شاید فقط نام چنګیز که عنوان یګی از کتابهایش بود - برایش سوال برانګیز باشد وبس !
از اینرو بایست باور نګرد که عبدالاحد مومند با خودش قران را به فضا برده است یا بوده باشد - اما اینکه خودش تا انجا در زیر زبان قران خوانده است ،شکی ندارم چون از ترس به قران ایمان اورده است - اما اینکه با مادرش وداکتر نجیب بزبان پشتو ګپ زده است - هم جالب است - که اینموضوع را اقای غمخوار مطرح میسازد .مګر مادرش بزبان روسی اشنا بود که میګفت :
از درس ویته مامان - کک وشه -دیلا ؟- منیا خرشوووووووووو -
اما خوب شد که خره شو نګفت اګر نه ان مادر بزرګوار چه فکر میکرد؟
چون خره شو و خر روت اګر باهم ازنګاه فیلا لوژی ارتباط داده شوند وجه مشترک خر - میتواند مورد مطالعه قرارګیرد واین هیچ ربطی به طنز اقایون تنویر که بنام «خر بی فرهنګ »چند صفحه ای نوشته بود یا با طنز یما جان یک منش در باره خرکه مطلبی نوشته بود یا خر نامه ای که درایران نوشته شده بود واز میر زاده عشقی بو د ومیګفت -
امروز دوران خر خریست - خروزیر وخر .....، ندارد،
اما مادربیچاره عبدالاحد مومند یک بار از حفیظ الله امین خر روت تجاربی دیده است ویکبار هم از ګلبدین خر روت تجاربی را دیده و اینکه عبدالرب رسول سیاف خروت چه شمشیری دارد - همه میدانیم .خوب شد که عبدالاحد مومند بزبان پشتو ګپ زد نه روسی اګر نه تنها «خره شو »ګفتن ممکن سو تفاهم برای نجیب احمد زی ومادرعبدالاحد مومند خلق می کرد !
امید وارم پرویز بهمن ناراحت نګردد اګر بنویسم که :
یک نګاهی کوتاه به زندګی اشتران در استرالیا بیاندازید و ببینید که استعمار چګونه هموطنان قبایلی من را با اشتران شان در اسرالیا در قرن های پیش بردند تا از انها به نام وسیله و اسباب استفاده نمایند و راههای دشتهای سوزان را با اشتران و اشتربانان هم میهن من طی کردند واهداف استعماری خود را بجای اوردند - اما امروز از ان شتر بانان در استرالیا فقط چند قبرستان ومسجد مانده است چند نواده انها که من به شکل غیر مستقیم با ایشان ارتباط دارم و خاطرات اجداد شان را بازګو نموده اند -
حالانکه امروز فرزندان میهنم را در زندانها استرالیا پذیرایی مینمایند و راه به زندکی شهریا صحرای استرالیا نمی دهند و عده ای در راه رسیدن به استرالیا در ابهای نزدیکی جزایر اندونیزیا غرق میګردند - پس میبینید که استعمار چګونه از انسانها برای خود استفاده مینماید ونموده است -
شما از ببرک کارمل هم نام برده اید - مګر روسها ببرک را با اسدالله سروری یکجا یی بعد از ششم جدی به اقتدار نرسانیدند ؟
مګر همان احمد شاه مسعود ای که مورد نفرت حبیب الله غمخور قرار دارد - همان اسدالله سروری را زنده وسالم در پنجشیر نګه نداشت و شرایط جروبحث ها را برای وی و اسلم وطن جار و ګلاب زوی و دیګران در پنجشیر مساعد نساخت ؟
درهمان پنجشیر اسد الله سروری هم یازده سپاره قران را میګفت که به خاطر سپرده است . پس میتوان پرسید که غمخوری حبیب الله خان را نباید بی اعتنا نګریست -ما بخاطر داریم که داکتر فطرت هم دکتورای اش را به زبان پشتو از ماسکو بدست اورده است - همان ناشناسی ای را می ګویم که قباله قندهار را به جیب اش عبدالباری جهانی ګذاشته است !
چرا غمخور غم نخورد - انچه راروسها برای عبدالاحد مومند انجام دادندووی را به فضا بردند - از همان پایګاه میر یا صلح سفینه روسی از بایکنور قزاقستان هم امریکایی ها و هموانوشه انصاری را به فضا برده بردند - سفینه کرایی یا فضا نوردی با اسباب دیګران هنر ندارد - هنر اینست که اقای غمخور یکبار غم بخورد ګه چرا درهمان سرزمینی که یکبار یوری ګاکارین درکابل سفر کرد - درهمان وقت برای مردم کابل ګفتند - که زن خر شده است ومردم باور کرد واینک زن را سنګسار میکنند ومردم اعتراض نمی کند - همان امریکایی که نماینده فضایی اش درکابل امد وبنام نیل ارمسترانګ از فضا سخن ګفت وسنګ ای از مهتاب اورده بود - عساکر همان امریکایی به جان بی دفاع کسانی که انها را کشته اند و به روی مرده هایی شان در هلمند ادرار میکند - جان همان هلمندی هایی که هم درپنج وقت نماز قران میخواندند وهم بزبان عبدالاحد مومند ګپ میزدند وغمخور نه برضد ان جلسه دایر مینماید ونه برضد عساکر انګلیسی که با کودکان هم وطنم خودرا ارضای جنسی نموده وعکسها وفیلمهایش را به نمایش ګذاشتند .
اقای غمخور درفکر این نیست که استعمار جهانی چه هدفی داشته ودارد .
اقای پرویز بهمن !
من درسال ۱۹۷۲ میلادی برای نخستین بار پای به سرزمین شوروی ګذاشتم وعده ای از زن ومرد مسلمان شوروی در ازبکستان شوروی نه تنها ازمن بلکه ازهمه مسافرین ایکه از افغانستان امده بودند - می پرسیدند - باخود تان قران شریف دارید ؟ هدیه مینماییم !
باخود تان دستمال زری دارید - خریداری میکنیم ؟
من که متاسفانه نتوانستم برایشان تحفه ای داشته باشم - با یک فلیته سګرت لارک امریکایی انها را خوش ساختم ووقتی بعد از سال ۱۹۹۰ میلادی سفری به اسیای میانه وترکستان روسی و چینایی نمودم دریافتم که بیش از پنجاه سال به شکل رسمی قران خواندن در ان جا جرم پنداشته میشد ونمیدانم که چکونه اقای عبدالاحد مومند قران را به اسمان برده بوده است - حالانه برای ما میکویند قران را از اسمان جبریل به زمین اورده است و ادم هم خلیفه خدا به روی زمین شده است نه در اسمان !
در پایان یاد اور میګردم که اقای مومند عکسی با یک جرمن ګرفته است نه با یک روس ! نام های جرمنی با نام های روسی تفاوت دارند .
اګر اقای غمخوار سخنی درباره طالبان و حزب اسلامی حکمتیار و جلسات درارګ وقطر یا دردبی بزند و سخنان سلیمان لایق را در کنفرانس دبی بیان دارد - بد نخواهد ګردید
یارزنده وصحبت باقی

آنلاین : ازمحمد گلخان مومند تا عبدالاحد مومند

جستجو در کابل پرس