تلاشی آمد و یار مرا برد

پس از یک ماه انتظار نهمین شب شعر نیز شامگاه شنبه شب دوم اگست ۲۰۰۸ در شهر تورنتوی کانادا برگزار شد. صبور جان صهیب شاعر جوان و توانا٬ گردانندگی (مجری )محفل را به عهده داشت و با دکلمه ی قطعه شعری زیبا٬ محفل را آغاز نمود ٬ پس از آن به ترتیب شاعران آقای علیشاه عباب٬ خانم فاطمه اختر٬ محترم للندری سروده های شان را زمزمه کردند که با کف زدن های حاضرین در تالار مورد استقبال قرار گرفت٬ آقای کبیر بختیاری شاعر ورزیده و دکلماتور حرفه ی٬ شعر تازه ی را به مناسبت فجایع اخیری که بالای ساکنین بهسود توسط متجاوزین کوچی به وقوع پیوسته است را به خوانش گرفتند که شرکت کنندگان را تحت تاثیر احساسی و عاطفی قرار داد.

خانم خورشید عطایی شاعره ی با استعداد٬ اشعاری را از میان مجموعه اثر چاپ شده اش تحت عنوان «دو دل» که با هر دو زبان پشتو و دری سروده شده است٬ دو شعر را با زبان پشتو و فارسی دکلمه نمودند که زیبای خاصی را به محفل بخشید. آقایان عاکفی٬ داکتر آذر رحیم٬ جناب غالب٬ هارون راعون و محترم صمدیار آثار و اشعاری را دکلمه نمودند که مورد تشویق حضار قرار گرفت٬ میرحسین مهدوی آخرین شاعر بود که قبل از تفریح نیم ساعته به جایگاه فراخوانده شد عنوان شعر و مقدمه که قبل از دکلمه مطرح و بیان گردید ظاهرا برای همگان تازه گی داشت این سروده تحت عنوان «وصیت نامه» دکلمه گردید که حکایت از سخت ترین لحظات هر انسان میتواند باشد که در یک قدمی مرگ قرار گرفته شود. جناب مهدوی « وصیت نامه » را در آن لحظات پر التهاب زندان که در کابل تجربه میکرد سروده بود. با پایان یافتن «وصیت نامه» حاضرین تحت احساسات عمیق قرار گرفتند که سکوت چند لحظه ای شرکت کننده گان، تداعی کننده ی تصویر یک زندانی در انتظار مرگ را به اذهان گواهی میداد.

در نیمه دوم محفل آقای ربانی بغلانی٬ احمد دانش شاعرانی بودند که عقب تریبون قرار گرفته و سروده هایشان را به خوانش گرفتند و پس آن قاضی موسی شعر و طنز انتقادی را قرائت کردند که گل لبخند را بر لبان حضار نشاند و در قسمت آخر برنامه به سلسله مباحث و سخنرانیها پیرامون «شعر» آقای کریم پیکار پامیر در مورد دوبیتی های عامیانه بحث را مطرح نمودند که توجه همگان را به خود جلب کرد و با خوانش چند دوبیتی عامیانه جایگاه دوبیتی در اجتماع ٬ پیام دوبیتی ها ٬ اثر گذاری دوبیتی ها٬ شرایط و زمان و مکان دوبیتی ها٬ سوژه ها یانتخاب شده در دوبیتی و سراینده گان دوبیتی توضیحات مفصل را ارائه کردند.

در میان دوبیتی ها که آقای پامیر آنهارا دکلمه نمودند دوبیتی عاشقانه ی که بارها آنرا شنیده بودم و برایم خاطره انگیز بود دوبیتی یست که با این مصرع آغاز میگردد تلاشی آمد و یار مرا برد ...

شاعر عصیانگر کبیر بختیاری

به زیر بار ستم خم نگشته شانه ی ما

همای عشق نشاند خدا به شانه ی ما

خانم خورشید عطایی

ما هیچ نمی پرسیم کز اهل کجا باشید

از حب وطن یاران پر مهرو وفا باشید