رویکردِ همگرایی در سینما
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
پیشحرف:
پیش از اینکه به مسأله ی رویکردِ همگرایی در سینما بپردازم، می خواهم تو جیه ام را از مقو له ی "رویکردِ همگرایی" مشخص سازم.
همگرایی چیست؟:
دربارۀ مقوله ی همگرایی گفته ها و توجیهات گوناگونی وجود دارد؛ "جان هولمن" نگره پردازِ معاصرِ اروپایی می گوید:" همگرایی؛ درواقع کنش جمعی در فرایند مناسبات اجتماعی که بر بنیاد پذیرش نوعی فرهنگِ کثرتِ گرایانه( فرهنگ ِپلورالیستی) به وجود می آید."
این توجیه هولمن از چیستی رویکرد همگرایی بر پذیرش و نهادینه ساختن فرهنگ کثرت گرایانه در متن مناسبات اجتماعی میان اقوام و ملیت ها اشاره دارد؛ اما دکتر فریدون فرهیخته در کتاب" جامعه شناسی کثرت گرا"، مسأله ی "همگرایی" و نهادینه ساختن آن را درجوامع، با رویکرد های فرهنگی همراه می داند و مهمترین ابزار برای نهادینه سازی آن را فرهنگ و سازوکار های فرهنگی تلقی می کند.
دکتر فرهیخته می نویسد:" همگرایی زمانی می تواند به گونه ی سامانمند د رجوامع نهادینه شود که نخست از همه با بینش و کار کردهایی فرهنگی همراه باشد؛ یعنی فرهنگ در واقع نقش بسیار با اهمیتی را در جا افتادن و پذیرش آن ایفا می کند."
"مهاتما گاندی" در کتاب بسیار مشهورش "همه مردم با هم برادر اند" ،توجیه گسترده و ژرفتری از مسأله ی "همگراییِ ملی" دارد. گاندی می نویسد:" شاخصه های اصلی در شکل گیری همگرایی ملی، احترام ، ارزش گذاشتن و پاسداری از باور های دینی، مذهبی، آزادی های فردی و جمعی اقوام، ملیت ها و ملت های دیگر است. اعتقاد به این که دیگران (ملیت های دیگر) مانند ما حق دارند به ارزش ها و آزادی های شان احترام گذاشته شود، نخستین گامی است که برای تحمل و همدیگر پذیریِ ملی برداشته می شود."
گاندی باتأکید بر مسأله ی ارج گذاشتن به باور ها و آزادی های دیگران (ملت ها )و بربنیاد فلسفه ی"اهیمسا" یا" عدم خشونت" این نکته را به روشنی بیان می کند که رویکردِ همگراییِ ملی، ریشه در بحث همدگر پذیری دارد؛ بی گمان این همدگر پذیری از نگاه گاندی با تفاهم ، مدارا و احترام گذاشتن به ارزش های اعتقادی و آزادی های دیگران (ملت ) به وجود می آید.
رویکردِ همگرایی در سینما:
"رومن پولانسکی" فیلمساز مجارستانی - که اکنون از کشورش تبعید و در امریکا به سر می برد- گپ جالبی در باره ی بازتاب مفاهیم و مقوله ها در سینما دارد. پولانسکی می گوید:" هر مقوله و مفهومی هنگامی که در چار چوب و کادر تصویر قرار می گیرد؛ جهانی را می تواند دگر گون کند". این نگره ی پولانسکی ، بی گمان اشاره به اهمیتِ سینما و نقش آن در ذهنِ مخاطب دارد.
بااستناد بر این نگره به درستی می توان گفت که نقش سازنده ی سینما به عنوان مهمترین هنرِ جادویی در ذهنیت مخاطب و در بازتاب مفاهیم متعدد( و ازآن شمار رویکردِ همگرایی) بسیار با اهمیت است.
نقش سینما در نهادینه سازی مقوله ها ومسایلِ حاد از اینروبا اهمیت پنداشته می شود که تصویر قدرتِ وارونه سازی در متنِ مناسبات اجتماعی و فرایند های متعلق به آن را دارد؛ زیرا تصویر وقتی متحرک می شود، تصویرِ اصل مطابقِ اصل را از هویت ما ارایه می دهد. به بیان ساده تر می خواهم بگویم که هر تصویری وقتی روی پرده ی سینما شکل می گیرد؛ ما به گونه ای خودمان ، احساس مان و عواطف مان را در چارچوب یک هنر جادویی که به آن سینما می گویند می بینم و از همین روست که پابه پای حوادث در فضا های مختلفی سیر می کنیم و خود را شخصیتِ محوری در فیلم می انگاریم.
با توجه به همین اهمیت است که فیلم های مانند" پیانو نواز" ،"بچه های آسمان" و " شارولاتا" در سه حوزه ی سینما مانند هالیوود، ایران و کشور های بیرون از آن (وهم چنان بالیوود)، سرو صداهای زیادی را میان مردم ومخاطبان جهانی این فیلم ها به راه انداخت.
همان گونه که گفته شد، این سه فیلم و به ویژه فیلم"شارولاتا" از ساخته های " ساتیا جیت رای" فیلم ساز متعهد و اندیشمند سینمای هندوستان( و نه سینمای بالیوود به مفهوم امروزی آن) ، به دلیل مفهوم همگرایی که دارد،توانست جایزه های متعددی را از آن خود کند.
ویژه گی اصلی "شارولاتا" که ظاهرن فیلمی است در باره ی زنده گی " رابیندرانات تاگور" شاعر، فیلسوف و نقاش مشهورِ هندی، در این نهفته است که مخاطب این فیلم بر بنیاد نگره های تاگور کُل بشریت است؛ تاگوری که در این فیلم نشان داده می شود، مردی است که همه را به همدلی و هم اندیشی فرا می خواند و متبارزترین رگه های رویکردِ همگرایی و همزیستی مسالمت آمیزمیان ملت ها ، به تصویر می کشد. در یک همه پرسی گسترده که در سال 1969 د رهند و کشور های هم مرز باآن از سوی مجله ی "فیلم فییر" را اندازی شده بود، گفته شده است که این فیلم در شکل گیری اندیشه ی همگرایی و تفاهم ملی میان ملیت های مختلف در هند و ملت های کشور های درگیر بحرانِ همگرایی، بسیار مؤثر بوده است.
بحث مسأله ی همگرایی در سینمای افغانستان:
به باور من ، با آن که فرآورده های متعدد سینمایی در چند دهه ( به ویژه در دو دهه ی پسین در افغانستان) شکل گرفته است؛ اما تا حدی این فرآورده ها( با توجه به کمبود امکانات و نیز تجربه ی اندک سینمایی ما) بیشتر در سطح بوده تا در اوج؛ البته این در سطح بودن هم ناشی از انگیزه های گوناگونی است که تاحدی به حیثِ مهمترین چالش ها، فرا راه حوزه ی سینمای ما قرار داردو من به حیث نمونه به دوتای آن که کمبودِ امکانات و نیز نداشتن تجربه ی لازم در کار تولیدِ فرآورده های سینمایی است، اشاره کردم؛ اما چیزی که به نظر من مهم است و ما آن را به عنوان مهمرین کاستی در حوزه ی محصولاتِ سینمایی در افغانستان داریم، توجه اندک به مفاهیمِ انسان ساز و جامعه ساز در سینمای ما است، مانندهمین بحث مقو له ی همگرایی میان ملیت ها و ملت ها . کمتر فیلمی را متأسفانه به گونه ی خاص می توان یافت که که به رویکردِ همگرایی به صورت جدی پرداخته باشد؛ البته کار شماری از فیلم سازان ( به ویژه مستندسازانی مانند ملک شفیعی و چند سینما گر جوان دیگر که با پوزش نام های ارجمند شان در ذهنم نیست) قابل ستایش است، اما باید گفت که این کار ها با توجه به ضرورت مسأله ی همگرایی در جامعه یی مانند افغانستان که نیازمندِمشارکتِ همگانی با ملیت ها و ملت ها دیگراست، به هیچ روی بسنده نیست.
همگرایی مفهوم گسترده و کلانی است که باید در همه ای زمینه ها- به ویژه در عرصه ی تولید فرآورده های سینمایی – به آن توجه شود؛ زیرا سینما هنری ست که توانایی بازتابِ مفاهیم کلان به زبان تصویر را دارد و به نقل از "عباس کیارستمی" فیلمساز مطرح ایرانی: "هر تصویر، خلاصه ی جهانی است که به صورت گسترده برای بیننده ارایه می گردد."
در این توجیه کیارستمی ،" پارادوکس" یا تناقض نمایی شگفتی نهفته است؛ " خلاصه ی جهان به صورت گسترده "، اشاره به روش فشرده سازی مفاهیم کلان به گونه ی گسترده دارد؛ یعنی این که سینما هنری ست که قدرت افاده ی مفاهیم جهانی(وازآن جمله همین مسأله ی هگرایی را) اثرگذارترازسیاست،در چارچوب تصاویر دارد.
بربنیاد آنچه گفته شد، نیاز به رویکردِهمگرایی در سینمای افغانستان، ضرورتی است که ما را برآن می دارد تا فرهنگ مُدارا، همدگر پذیری و کثرت گرایی رادر جامعه نهادینه بسازیم ونیزبه ملت های دیگربه حیث مجموعه ی کُل بیندیشیم.
یادآوری:
1-رویکردِ همگرایی درسینما،بخشی ازسخنرانی ایراد شده ی من دربرنامه"نقشِ فرهنگ درهمگرایی ملت ها" است که چندی پیش ازسوی مؤسسه ی"دُرِدری"دردانشگاه"کاتب"درکابل برگزارشده بود.