دولت زمین های بیشتری به کوچی می دهد و جنایات کوچی همچنان ادامه دارد!
ابتدا باطل شدن اسناد جعلی مالکیت کوچی، صادر شده توسط جلادان تاریخ!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
ابتدا باطل شدن اسناد جعلی مالکیت کوچی، صادر شده توسط جلادان تاریخ!
حتا با شکل گرفتن نسبی افکار عمومی، کوچی می تواند، با تجهیزات آدمکشی، پای به هزاره جات بگذارد، آدم بکشد، غارت کند، بسوزاند و تخریب کند. تصور کنید وقتی رژيم تاريک طالبان در افغانستان حاکم مطلق بود، چه جنایاتی بر باشندگان مناطق هزاره جات رفته است. در آن زمان دست کوچی بسیار باز تر از اکنون بود و گزارش های دقیق حقوق بشری، بخوبی گواه بر قتل عام و کشتار دسته جمعی مردم در نقاط مختلف افغاستان بويژه هزاره جات است.
جمعه 21 مه 2010
کابل پرس?: وزیر فرصت طلب داخله، حنیف اتمر، که اسناد نژادپرستی و تعصب طالبانی او و نيز کارنامه ی مشکوک او در استفاده از میلیون ها دالر دارایی مردم در کابل پرس نشر شده بود، به همراه کریم خلیلی تاجر قوم و قبیله ی مردم هزاره که نامش در فهرست متهمان نقض حقوق بشر است، اعلام کردند که مشکل میان کوچی ها و هزاره های بهسود و دایمیرداد حل شده است. آنان گفته اند که در سه ماه، کوچی ها که در محلات مورد مناقشه حضور دارند، در نقاط مختلف افغانستان اسکان داده می شوند و نيز باشندگان ولسوالی های دایمیرداد و بهسود می توانند به خانه های خود باز گردند. این اظهار نظر دو مقام حکومت فاسد حامد کرزی بخوبی نشان می دهد که حکومت هیچ تمایلی برای حل اساسی مساله ندارد و چپاول تاریخی را متوقف نمی کند.
نخستین گام برای پایان دادن به کابوس کوچی در هزاره جات، باطل کردن اسناد جعلی مالکیت آنان، صادر شده توسط حاکمان جلاد است؛ حاکمان جلادی که کشتار و قتل عام و به بردگی گرفتن و چور و چپاول مردم هزاره از برنامه های اصلی آنان بود. کوچی ها ادعای داشتن اسنادی را دارند که در یکی از زمان های شدت گرفتن جنایت های حاد علیه بشریت در افغانستان صادر شده و در صورت وجود دادگاهی سالم و بی طرف، این اسناد، اسناد جرم آنان است و باید درباره ی نقش مستقیم و غیر مستقیم آنان در جنایت های مختلف، بويژه قتل عام و کوچ اجباری مردم هزاره تحقیق شده و بازخواست شوند.
چپاولگری کوچی ها با حمایت حکومت های ظالم از حداقل صد و سی سال پیش تا دوره ی حکومت ظالم و فاسد حامد کرزی تا اکنون ادامه دارد. این جنایات جنایاتی نيستند که تنها در اين چند سال اخير رخ داده باشد، اين جنایات جنایاتی تاریخی هستند که هنوز ادامه دارد. تنها تفاوتی که در این چند سال رخ داده این است که چپاول و غارت و کشتار توسط کوچی ها و ارکان قدرت که از آن سود می برند، با وجود رسانه های مختلف گویی کمی تقلیل یافته و به سرعت خبر آن، در جامعه بازتاب پيدا می کند. فشار افکار عمومی بر حکومت فاسد حامد کرزی و البته استفاده های سیاسی از مساله، مانند نياز کرزی به رای هزاره ها در انتخابات ریاست جمهوری سال پيش و حمایت عملی محمد محقق و کریم خلیلی، او را به صدور فرمان های موقت برای خروج کوچی ها از هزاره جات وا می دارد.
با وجود رسانه ها و شکل گرفتن نسبی افکار عمومی، کوچی می تواند، با تجهیزات آدمکشی، پای به هزاره جات بگذارد، آدم بکشد، غارت کند، بسوزاند و تخریب کند. تصور کنید وقتی رژيم تاريک طالبان در افغانستان حاکم مطلق بود، چه جنایاتی بر باشندگان مناطق هزاره جات رفته است. در آن زمان دست کوچی بسیار باز تر از اکنون بود و گزارش های دقیق حقوق بشری، بخوبی گواه بر قتل عام و کشتار دسته جمعی مردم در نقاط مختلف افغاستان بويژه هزاره جات است.
جنایتکاران طالب که اکنون حامد کرزی به راحتی و بدون هراس آنان را برادران خود می خواند، ادامه ی حکومت های ظالم شاهی در افغانستان می باشند و حامد کرزی همان نیت را با تبعیض، دروغ گویی و سوء استفاده از نیت راست مردم ادامه می دهد.
وجدان آزاد و انسان دارای آن، نمی تواند پیوست وادامه ی جنایات علیه مردم هزاره را نادیده بگیرد. همچنان که نمی تواند در این مساله نقض حقوق زنان و کودکان کوچی را نادیده بگیرد. قبیله ی مرد سالار با رفتار غیر متمدنانه ی خود، حقوق زنان وکودکان، دخترانی که قبیله فقط می خواهد مادر چند فرزند باشند، یا پسرانی که در فرسایش قبیله، باز تولید خشونت و مردسالاری قبیله در نسل بعد می شوند را نقض می کند.
از کوچی گری، چپاولگر و غارتگر سود می برد. در این میان چشم بستن بر این مسایل و کر و کور شدن "جلالت مَ آ ب ان" روشنفکر افغانستان و یا حاشیه بازان آنان نیز تعجب بر انگیز نیست. "روشنفکران گرانشان، از دو افغانی تا پنج افغانی" و اتفاقا مایل اند کر و کور باشند تا دوکان شان گرم تر باشد.
درباره سهام داران روشنفکری که روزی در کنگره ی آمریکا ظاهر شده و نیز شاگردی زلمی خلیل زاد را مفتخر می شوند و یا از آن دست رفقا- روشنفکرانی که روزی، والی بامیان بودند و بی سر و صدا جایی در شیر چور برایشان دست و پا می شود، خودتان قضاوت کنید.
آرامگاه حبیبه، دختر دوازده ساله ای که توسط کوچی ها به قتل رسید
برنامه ی خلع سلاح عمومی باید روی کوچی ها به عنوان یک گروه مسلح غیر مسوول اجرا شود. دولت فاسد و ظالم کرزی، تبدیل به کلکسیونی از جنایتکاران شده و هر روز ظلم بیشتری بر قربانیان صورت می گیرد.
چهار شنبه 19 مه
جنایات کوچی ها در به آتش کشیدن کتاب، مکاتب و مساجد به روایت عکس
یکی از نشانه های گروه ها، دسته جات و حکومت های فاسد، ضد فرهنگ و خشونت پیشه، دشمنی آنان با آموزش، کتاب و مکتب است. عکس های مکاتب به آتش کشیده شده و تخریب شده بخوبی هم پرده از جنایت کوچی ها بر می دارد و هم از فساد و تبعیض حکومت افغانستان و وزارت معارف مرتجعینی مانند حنیف اتمر و فاروق وردک!
چهار شنبه 19 مه 2010
جنایات کوچی ها در تخریب و به آتش کشیدن زمین های کشاورزی و درختان مردم به روایت عکس!
همه ساله کوچی ها با هزاران گوسفند و بز و شتر، بصورت مسلح به خانه، زندگی و کاشانه ی مردم بويژه در هزاره جات حمله می کنند. آنان ادعا می کنند اسنادی دارند که پادشاهان افغانستان به آنان داده اند. پادشاهان افغانستان پادشاهان جلادی بودند که بارها قتل عام مردم و بويژه هزاره ها را روی دست گرفته بودند. اسناد در دست داشته ی کوچی ها، اسناد مشارکت آنان در جرم و جنایت است.
چهار شنبه 19 مه 2010
جنایات کوچی ها در تخریب و به آتش کشیدن روستاها، دوکان ها و سایر اموال مردم به روایت عکس
ده ها سال است که کوچی ها با حمایت جلادان تاریخ افغانستان، زمین های مردم را غصب کرده و همه ساله به آنجا هجوم بوده و تاراج، چپاول و کشتار می کنند.
چهار شنبه 19 مه 2010
جنایات کوچی ها در کشتار و بی جای کردن مردم به روایت عکس
حمله به افراد، وادار کردن آنان به ترک خانه و کاشانه شان، یک جرم حاد علیه بشریت محسوب می شود که همه ساله توسط کوچی ها علیه مردم نقاط مختلف افغانستان بويژه هزاره ها صورت می گیرد.
چهار شنبه 19 مه 2010
جنایات کوچی ها در به آتش کشیدن و تخریب منازل مسکونی به روایت عکس
کوچی ها با جنایاتی که انجام می دهند، از سوی افراد و گروه های مختلف در دولت افغانستان مورد حمایت قرار می گیرند. شخص کرزی، وزرای فاسد و بنیادگرای او مانند فاروق وردک، حنیف اتمر و رحیم وردک و برخی از برادران طالب و قاچاقچی مواد مخدرشان در صف کوچی می باشند.
چهار شنبه 19 مه 2010
اسناد جعلی مالکیت کوچی ها، صادر شده توسط حاکمان جلاد، اسناد جرم آنان است!
دو شنبه 17 مه 2010, نويسنده: کابل پرس
مافیای حنیف اتمر
حنيف اتمر با دسته بندی شهروندان افغانستان به مليت های مختلف مانند پشتون و تاجيک، آنان را بر همان اساس در رده های مختلف جابجا کرده و معاش برایشان تعيين می کرد. آنکه پشتون باشد و بويژه از لغمان و باز هم بويژه از نزديکان وی، معاش بهتر و پست بهتر دارد.
چهار شنبه 9 دسامبر 2009
تقسیم معاش در مافیای اتمر
اين اسناد باز هم می گويند که حنيف اتمر با مقرر کردن افراد از يک قوم خاص و همچنين دوستان و نزدیکان خود مانند اسدالله ضمیر، سلیمان کاکر، شفیع الله شفیع و يونس يوسفزی در رده های بالا، دست به تبعيض و بويژه تبعيض قومی و نژادی زده است./ مافيایی اين چنين، در کنار مافيایی مانند مافیای گل آغا شیرزی و اسدالله خالد و احمد ولی کرزی که از آن بوی کوکنار می آيد و مافيای پسران وزرا و نزديکان مقامات مانند احمد راتب پوپل و حامد وردک پسر رحیم وردک وزیر دفاع، افغانستان را به قعر برده است.
سه شنبه 15 دسامبر 2009
پيامها
22 می 2010, 07:54, توسط الف
منحیث یک هزارۀ اهل بهسود ولایت وردک، اولاً هرگونه معاملات و حملات بزدلانۀ ارتجاعی و فاشیستی را که زیر نام کوچی بر ما تحمیل شده و ادامه دارد،از ابتدا و بنیاد آن شدیداً محکوم نموده و از تمام برادران و خواهران هزاره و هموطنان آزاداندیش و دوست دعوت مینمایم تا علیه این گونه بیداد های عصر صدا بلند کرده و نهاد های داخلی و خارجی رسیدگی به حقوق بشر را متوجه و متحرک بسازند تا دولت بیعرضه و نابکار مرکزی مجبور به عملکرد و حل و فصل همیشگی این جنایات شده و نه تنها معضلۀ اثناد دروغین کوچی را از میان بردارند بلکه رهبران و عاملین این جنایات و قاتلین مردم بیگناه ما را شناسایی و تحت پیگرد قانون بگذارند و ضمناً تمام خسارات مالی و جانی مناطق حمله شده را جبران نمایند.
و اگر رهبران مردم کوچی شمۀ از آثار انسانیت در وجود داشته باشند، باید از تمام مردم هزاره و باشندگان مناطق حمله شدۀ کشور رسماً معذرت خواسته و ابراز ندامت و التماس بخشایش بنمایند!!!
24 جون 2010, 08:56, توسط hbibulla
سلام برای همه دوستان
نميخواستم بنويسم ولی کمی خوب است من الحمدالله قوم پرست مليت پرست زبان پرست سمت پرست نيستم بخاطرييکه الحمدالله مسلمان استم که دينم اينرا برايم ميگويد ولی حق گفتن را نيز امر ميکند. بلی تمام مردم افغانستان رنج درد ديده و زيرظلم قرار گرفته اند این ظلم را کی کرده البته که خود ما بالای خودما .خود ما ظالم استیم .در باره ظلم بالای ملت هزاره میخواهم بنویسم بلی ظلم شده اما این را هم باید که بگوییم که انها هم ظلم کردند بالای اقوام دیگرهمان قدر که توان شان بود.اما دیگر ملیت ها اینقدر گریه و زاری نمیکنند که اینها شروع کردند مثل اینکه اینها همه فرشته استند و بالایشان بسیار بسیار ظلم شده وکسی به دادشان نمیرسد حال روزی را که در دشت برچی کوته سنگی تایمنی و غیره جاها که تحت تثلت تان بود بالای دیگر اقوام آوردید هم به یاد بیاورید ..اميد است که از حرف حق کسی آزرده نشود موفق باشيد http://www.youtube.com/watch?v=Ysta...
http://www.youtube.com/watch?v=PvDf...
http://www.youtube.com/watch?v=OtmL...
http://www.youtube.com/watch?v=Auqo...
http://www.youtube.com/watch?v=s4k5...
6 جون 2010, 19:58, توسط abdullah
salam bari hamawatane aziz va bakusas farsi zabane
waqan ke pahston watan forsah va washa wa mezdor ast shoma watan forsah pahston az khode na mitarsian
ظاهــرشــاه: مــن از قبیــلۀ
بنیــامین یهــودی هســتم
وزارت خارجۀ اسرائیل تائید نموده است که دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پشتونهای افغانستان و پاکستان که اصلیت یهودی دارند آغاز نموده است.
سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل به روز جمعه 15 جنوری 2010 به روزنامۀ لوفیگاروی فرانسه گفته است: دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پتان در افغانستان و پاکستان که یکی از ده قبیلۀ گمشدۀ یهودی اند از طریق تمویل مرکز تحقیقات ملی ممبی در هند رسماً آغاز نموده است.
وی می افزاید از اینکه در شرائط کنونی گشایش چنین مرکز تحقیقاتی در افغانستان و پاکستان امکان نداشت، ما تصمیم گرفتیم که این تحقیقات را در هندوستان که اکثراً میزبان پشتونها می باشد راه اندازی نماییم. قرار است که این تحقیقات از سه ماه الی یک سال کامل را در بر بگیرد... تحقیقات ما قبلا در بخشهای (ریشه یابی تاریخی، رسوم و عنعنات و تقارب در زبان) تکمیل گردیده است. بناً این مرکز این بار نتائج تحقیقات خویش را از آزمایشات خون (دی ان ای) به دست خواهد آورد. تا کنون هزاران سی سی خون از قبایل پشتون افغانستان در منطقۀ مالهباد ولایت اتوراپردیش در شمال هند جهت آزمایشات جمع آوری شده است...
بنا بر اظهارات سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل، از لحاظ بیولوژی کارشناسان بیولوژیک اسرائیل تمام تلاش خودشان را به کار بسته اند تا ارتباط ژنتیکی میان پشتونها و یهودیان را به اثبات برسانند تا اینکه به این طریق مؤرخان اسرائیلی را یاری کنند که گویا پشتونها در اصل از ریشۀ یهودیان واسرائیلی ها اند. در این باره کارشناسان بیولوژی اسرائیلی در مرکز تحقیقات ملی ممبی از لحاظ ژنتیکی میان اسرائیلی ها و افرادی از قبایل پشتون آزمایشاتی را انجام خواهند داد و با توجه به نتایج این آزمایشات که گویا پشتونها از لحاظ ژنتیکی نزدیکترین ملت به یهودیهای سفاردیم (یهودیهای شرقی) می باشند و به این طریق می خواهند ثابت کنند که پشتون و یهودیان از یک نژاد هستند.
روزنامۀ لوفیگارو در ادامۀ گزارش خود می افزاید: از مدتها قبل واضح بود که قبایل پشتون که در جنوب و جنوب شرقی افغانستان و در غرب و شمال غربی پاکستان زندگی میکنند همه از یک نسل اند و مربوط به قبایل گمشدۀ یهودی میباشند. این روزنامه می افزاید: همنوای کامل در رسوم و عنعنات، نحوۀ پوشیدن لباس، عادتهای خوانوادگی و امورات فرهنگی وجود دارد که این همه بیانگر این است که پشتونها این همه را از اجداد یهودی شان به ارث برده اند.
این اولین بار است که وزارت خارجۀ اسرائیل رسماً تائید میکند که تحقیقاتی گستردۀ را در راستائی شناسائی اصلیت یهودی پشتونها آغاز نموده است که با این کار خود بر عمل کرد سازمانهای غیر دولتی یهودی که از سالیان درازی در جستجوی قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلادی فعالیت داشتند مهر صحه گذاشت.
مؤرخین اسرائیلی میگویند: موسی علیه السلام حین خروج از مصر با دوازده قبیله از قبیلۀ بنی اسرائیل خارج شده و در فلسطین مسکن گزین شدند که این دوازده قبیلۀ بنی اسرائیل به نامهای (بنیامین، روبین، لاوی، یهودا، جاد، اشیر، زبولون، ساعر، یوسف، نفتالی، دان و شمعون) یاد می گردیدند و از این جمله دو قبیلۀ آنها (بنیامین و یهودا) در جنوب فلسطین جا بجا شده که یهودیان امروزی از نسل آنها می باشند ولی متباقی ده قبیلۀ دیگر در شمال فلسطین جا بجا گردیدند که بعداً از آنجا به مناطق دیگر مهاجر شدند که سپس به نام قبایل گمشدۀ یهودی مسمی گردیدند.
روزنامۀ لوفیگارو در تحلیل خود راجع به این مسئله میگوید پشتونهای افغانستان اکثریت در میان سایر قومیت های مطرح در افغانستان می باشند، همچنان نظریۀ اصلیت یهودی آنها در منطقه و در میان مردم به سطح قابل ملاحظۀ منتشر شده است، ولی تا هنوز کدام مطالعۀ علمی دقیق که ثابت کند که پشتونها در اصل یهود اند صورت نگرفته است اما اکثریت پشتونها ایمان دارند که آنها اصلیت یهودی دارند. حتی اخرین پادشاه افغانستان، ظاهر شاه، در جواب خبرنگار ایتالیائی در بارۀ نسبش گفته بود که من از قبیلۀ بنیامین یهودی هستم.
سایت انترنیتی شبکۀ خبری العربیه نیز به بررسی این مسئله پرداخته و گزارش داده است که اسرائیل تلاش دارد حوالی 15 ملیون پشتون افغانستان را دوباره به دین آبائی شان – یهودیت – برگرداند که متاسفانه تا هنوز تعداد از قبایل پتان را یهودی ساخته و آنها را به اسرائیل مهاجرت داده است.
همچنان این شبکۀ معتبر عربی زبان گزارش میدهد که در دهۀ هفتاد و هشتاد قرن بیستم سازمانهای یهودی فعالیتهای چشمگیری را در جهت کشانیدن قبایل پشتون افغانستان به آئین یهودیت از طریق استخدام و تربیۀ جوانان پشتون در بیروت، پایتخت لبنان و برخی کشور های غربی راه اندازی نموده بود. این شبکۀ خبری به نقل قول از برخی رسانه های اسرائیلی گزارش میدهد که سازمانهای یهودی توانسته اند برخی دانشجویان افغان در آن زمان (مانند زلمی خلیل زاد، اشرف غنی احمد زی و انوارالحق احدی) در بیروت را به دین یهودیت برگردانند. البته این دانشجویان کسانی بودن که بعدها پستهای مهمی را در حکومت کرزی به دست آوردند و زلمی خلیلزاد نیز شناخته ترین دپلومات امریکائی افغانی الاصل در افغانستان، عراق و سازمان ملل متحد ایفای وظیفه نموده است که خانم یهودی دارد.
این سه تن از نخبه گان تحصیل کردۀ پشتون وظیفه گرفتند تا حس نشنلیستی پشتون ها را تقویه نموده و بعد برای پشتونها توضیح دهند که اصلیت آنها یهود اند و باید به اصل خویش برگردند. این جوانان در ابتدای گرایش خود به دین یهودیت بیشتر احساساتی بوده و تلاش داشتند که به طور آشکار دست به فعالیت زنند ولی بنا بر تجارب سازمانهای یهودی و مطالعۀ آنها از اوضاع منطقه به آنها تعلیمات داده شد که باید از مهارت خود کار گرفته و مطابق برنامه های که برای شان داده میشود رفتار کنند. آنها باید اوضاع منطقه را دقیق ارزیابی کنند. آنها باید بدانند که درموقعیت بسیار حساس قرار دارند، آنها در میان دشمنان سرسخت یهودیت (ایران، پاکستان و عربستان سعودی) قرار دارند. اگر آنها با همکاری اسرائیل و برخی سازمانهای غیر دولتی یهودی دست به فعالیت آشکار زنند به زودی از طریق دشمنان اسرائیل و یهودیت در ایران، پاکستان، عربستان سعودی و حتی اقلیت های قومی غیر پشتون درافغانستان سرکوب میشوند. همین بود که آنها رسماً گرایش خود به دین یهودیت را اعلان ننموده ولی فعالیت های عمدۀ را در این بخش مخصوصاً در قسمت تقویۀ حس نشنلیستی پشتونها و داعیۀ برتری آنها از سایر اقلیت های قومی در افغانستان انجام داده اند.
همچنان چندی قبل سایت عربی زبان القدس العربی، چاپ لندن، در مصاحبۀ با داکتر جعفر هادی حسن، نویسندۀ برجستۀ جهان عرب و پژوهش گر مسایل یهود و یهودیت (دارندۀ درجۀ دکترا از دانشگاه مانچستر بریتانیا در یهود شناسی و نویسندۀ کتابهای فرقة الدونمة بین الیهودیة و الاسلام، فرقة القرائین الیهود، الیهود الحسیدیم و پیدایش، تاریخ، عقاید، فرهنگ و عنعنات یهود) به مسلمانان و عربها هشدار داده بود که متوجه باشند که اسرائیل به زودی افغانستان را توسط قبیلۀّ پتان تحت اشغال خود در خواهد آورد.
وی در مصاحبۀ خود می گوید: پروسۀ یهودی سازی قبیلۀ پشتون در افغانستان از چندین دهه بدینسو جریان دارد و ما شاهد روزی خواهیم بود که رسانه های خبری گزارش گرویدن ملیونها تن از پشتونهای افغانستان به آئین یهودیت را در اثر تلاشهای همه روزۀ اسرائیل به نشر خواهند رساند. تعداد زیادی از سازمانهای غیر حکومتی در اسرائیل همین اکنون مصروف جستجوی قبایل گمشدۀ خود اند. آنها میگویند که قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلاد توسط آشوریها اسیر گردیده و بعد در سراسر جهان پراگنده شدند ولی هنوز آنها عادتهای یهودی خود را حفظ نموده اند. از جمله عادتهای یهودی: تندروی، تعصب، نژاد پرستی (پشتونوالی) عدم احترام به حقوق زن، به فروش رسانیدن زنها، خشونت قبیلوی، به نکاح در آوردن خانم برادر بعد از مرگ وی، علاقمندی به قتل و کشتار، حفظ آداب و سنت های گذشتۀ خود از قبیل لباس، کلاه جالی، رقص عنعنوی مردان در مراسم خوشی (اتــن) و برتری طلبی قومی می باشد که درمیان قبایل پشتونهای افغانستان هنوز حفظ گردیده است.
این پژوهشگر عرب می افزاید: سازمانهای یهودی از گذشته های دور سرگرم جستجوی قبایل گمشده اند، آنها قبایل گمشدۀ خود را در افغانستان، ایران، چین، هند و امریکائی جنوبی جستجو میکنند. تا کنون طبق آمار آنها قبایل پشتون در افغانستان و پاکستان شناسائی شده اند که اصلیت آنها یهود اند و بحث بالای کشورهای دیگر جریان دارد. اسرائیل با بهانۀ دریافت قبایل گمشدۀ خود میخواهد اسرائیل کبرا را از رود نیل در مصر الی دریای فرات در عراق که پلان ستراتیژِیک آن کشور است تشکیل دهد. یکی از حاخامهای (رجال دین) یهود بنام آبیحل در کتاب خویش تحت عنوان قبایل گمشده میگوید که تعداد آنها به 100 ملیون نفر خواهد رسید.
داکتر جعفر هادی حسن در ادامه می افزاید: اسرائیل نهایت تلاش دارد تا قبیلۀ پشتون در افغانستان را که نفوس آنها تقریبا 15 ملیون تن می باشد به دعوای اینکه اصل آنها یهود اند به آئین یهودیت برگرداند. تا کنون ده ها نهاد وسازمانهای یهودی تماسهای متعددی با سران قبایل و رهبران پشتون که در دو طرف مرز افغانستان و پاکستان قرار دارند انجام داده اند وهمچنان ده ها جلد کتاب یهودی را به زبان پشتو ترجمه گردیده و در آنها از اصالت یهودیت پشتونها و خصوصیت یهودی آنها توضیح داده شده است. همچنین در این کتابها توضیح داده شده است که پتانها نسب شان بر میگردد به (افغان بن شاوول) که در تورات از شاوول منحیث اولین پادشاه یهودی در سرزمین فلسطین نامبرده شده است. باید یاد آور شد که سازمانهای یهودی (مانند سازمان عامی شاب – بازگشت ملت) توانسته اند عدۀ از افراد قبیلۀ پشتون را به دین یهودیت برگردانده و آنها را به اسرائیل مهاجرت نمایند که این افراد به مرور زمان اقارب و خویشاوندان خویش را نیز به یهودیت دعوت نموده و آنها را به اسرائیل مهاجرت خواهند داد. و همچنان عدۀ دیگر از تکنوکراتهای پشتون که مخفیانه به یهودیت گرویده اند هنوز در افغانستان فعالیت دارند.
7 جون 2010, 10:39, توسط abdullah
باز هم صدای پای شتر ها و شترچران های اوغان در منطقه های زیست مردمان هزاره و برخی بخش های دیگر کشور به گوش می رسد . باز هم کوچی های تجاوزگر اوغان به زمین و خانه و سبزه زارهای مردمان غیر پشتون یورش برده اند و به کشتار و خونریزی و چپاولگری پرداخته اند . این خبر و تصویر هایی از جنگ های جاری در
بهسود و ویرانگری کوچی ها ، در رسانه های همگانی بازتاب یافته است .گفته می شود که کوچی ها تا دندان مسلح بوده و انواع گوناگون جنگ ابزار با خود دارند که به وسیله ی آن می توانند مردم بی دفاع و بی سلاح مناطق مورد تجاوز خویش را به قتل رسانند و یا فراری سازند .
از زمانی که اوغانها از کوه سلیمان به سرزمین های اطراف آن سرازیر شدند ، سلسله ی تجاوزگری و اشغالگری و چپاولگری ایشان تا به همین امروز ادامه دارد و مردمان غیر پشتون از دست آنها در رنج و عذاب می باشند . به ویژه پس از آن که دو صد شصت سال پیش قبایل اوغان ( پشتون ها ) موفق به ایجاد یک دولت غاصب و تجاوزگر در خاک پاک خراسان شدند ، دیگر کسی رنگ آرامی و خوشی و پیشرفت و ترقی را در ساحه ی جغرافیایی تحت حاکمیت منحوس اوغان ها ندیده است .
یکی از ارمغان های شوم و مصیبت بار حاکمیت اوغانشاهان پدیده ای به نام " ناقلین " بوده است . شاهان جنایتکار پشتون برای تحت فشار قرار دادن و سرکوب و بی خانمان ساختن مردمان تاجیک و اوزبیک و هزاره ، هزاران هزار پشتون را از مناطق شرق و جنوب اوغانستان و همچنان از آن سوی خط مرزی دیورند ، به مناطق شمالی ، ساحات مرکزی و تخارستان ( بخش شمال کشور ) ، انتقال دادند و برای شان زمین های مردمان بومی آن جا ها را تقسیم کردند و خود مردمان تاجیک و اوزبیک و هزاره را بی خانمان ساختند . اگر از دیگر خیانت ها و جنایتکاری های شاهان خاین اوغان یاد نکنیم ، همین جنایت شان صد ها و هزاران داستان غم انگیز بر جای مانده است .
حقیقت این است که بخش زیاد زمین های که پشتون ها در ساحات زیست کنونی شان در دست دارند ، غیر از بخش های کوه سلیمان ، دیگر همه زمین های اشغالی تاجیکان و مردمان بومی دیگر می باشند که در اثر تجاوزگری ها و جنگ های متوالی در طول چند قرن به زور غصب کرده و در آن جا ها ساکن شده اند . اما مسکن گزین شدن پشتون ها در مناطق مرکزی و شمال اوغانستان به صورت برنامه ریزی شده از طرف دولت های اوغانی به طور گسترده در صد سال اخیر انجام شده است که این ها به نام " ناقلین " یاد می شوند . یعنی کسانی که از شرق و جنوب به مناطق مرکزی و شمال اوغانستان نقل داد شدند و خانه و زمین و زنده گی مردم بومی را به زور و جبر اشغال نمودند و از همان وقت تا کنون به مکیدن خون مردم غیر پشتون در آن مناطق مشغول می باشند .
کوچی های اوغان نیز یک بلا و مصیبت دیگری اند که بالای مردم غیر پشتون هر سال نازل می شوند و زنده گی مردم را تیره و تار می سازند . هم ناقلین غاصب و طفیلی ، هم کوچی های تجاوزگر و وحشی ، همیشه از طرف دولت های پشتونی مورد حمایت عام و تام قرار گرفته اند و به همه جنایت ها و بیرحمی ها و وحشی گری های شان از جانب دولت ها مهر تایید نهاده شده است .
ما به این باوریم که مردمان تاجیک و هزاره و اوزبیک و دیگرانی که مورد ظلم و بی رحمی ناقلین و کوچی ها قرار گرفته اند ، برای دفاع از خود و برای بازپس گرفتن زمین و جایداد خود ، دیگر هیچ راه ندارند جز این که مصیبت ناقلین و کوچی ها را به زور دفع سازند و از میان بردارند .
ما تجاوزگری و وحشت افگنی کوچی های ظالم را در مناطق مرکزی و دیگر بخش های کشور نکوهش می کنیم و موجودیت ناقلین طفیلی و غاصب را در زمین های مردم غیر پشتون یک لکه ننگ می دانیم . از نظر ما ، مردمان غیر پشتون این حق را دارند که ناقلین را دو باره به جایگاه اولی شان برگردانند و زمین و جایداد خویش را از چنگ شان رها سازند و همچنان این را حق مسلم مردم غیر پشتون می دانیم که نگذارند پای کثیف کوچی های تجاوزگر و قاتل به خاک شان نهاده شود . وقتی که دولت پوشالی و مزدور پشتونیست های غدار از ناقلین و کوچی ها به مثابه ابزار فشار و سرکوب دیگران کار می گیرند ، دیگران هم باید از چنان یک دولت سیاهکار هیچ توقع برای تامین عدالت و انصاف نداشته باشند . امید بستن به تامین عدالت از جانب دولت اوغان سالار که خود حامی و تجهیز کننده ی کوچی ها و ناقلین می باشد ، یک کار نادرست می است . همان گونه که دولت پوشالی کرزی در سال های گذشته هیچ کاری برای جلو گیری از فاجعه ی تجاوز کوچی ها نکرد ، امسال و سال دیگر نیز هیچ کاری به سود مردمان غیر پشتون در این زمینه انجام نخواهد داد .
اوغان ذلتی ها ، سورخلقی ها و دیگر پشتونیست های دزد و قاچاقبری که در اوغانستان حاکمیت را به دست دارند ، نه تنها هیچ تمایلی به جلو گیری از تجاوز کوچی ها ندارند ، بلکه کوچی ها را تقویت ، حمایت و تشویق می کنند که هر سال بیشتر از پیش بر شدت کشتار و وحشی گری خویش بیافزایند . همچنان ، دولت کرزی و پشتونیست های رنگارنگی که با آن همپیمان اند ، از اوغان ذلتی ها گرفته تا گلبدینی ها و طالب ها ، همه بر اساس دستورات کتاب مقدس شان ( دویمه سقوی ) به صورت بسیار جدی و قاطعانه خواهان این استند که ناقلین رانده شده از شمال را به آن جا برگردانند و در عین حال صد ها هزار نفر دیگر از پشتون های مناطق شرق و جنوب و حتی پشتون های آن سوی مرز دیورند را به مناطق تاجیک ها ، اوزبیک ها و هزاره ها در شمال ، مرکز و غرب اوغانستان ، سرازیر سازند و همان طرح " ناقلین " دولت های پشتونی قبلی را به شدت و قوت بیشتر ادامه دهند .
مردمان غیر پشتون باید در برابر این توطئه ها هوشیار باشند و از خود واکنش های مناسب نشان دهند و نگذارند که همان اندک زمین و جایدادی که در اختیار شان قرار دارد مورد چپاول و تاراج اوغان ها قرار گیرد . ما این را به خوبی میدانیم که تجاوزگران اوغان ، زبان نرم را نمی فهمند ، کسی نمی تواند آن ها را با سخن خالی ، با گریه و زاری ، با عریضه نویسی و گردن پتی به جاده ی خردمندی و عدالت و انصاف رهنمون گردد . تنها زبانی را که آنها می فهمند و بالای شان تاثیر دارد ، زبان زور است . تا وقتی که خوب محکم و پخته بر دهان شان کوبیده نشود ، به هوش نمی آیند و در همان شتر جهل و خودپرستی و افزون خواهی و فاشیزم سوار استند و هر کسی که در دم شان بیاید زیر پا می کنند .
برای دفع تجاوز کوچی ها و شکست برنامه ی ناقلین و پایان دادن به حاکمیت ظالمانه ی تک قومی و اوغان سالاری، ما به یک مبارزه و مقاومت گسترده و همه جانبه نیاز داریم . برای اینکه بتوانیم حقوق مردم خویش را به دست آوریم ، باید توانایی به کاربست تمامی اشکال مبارزه و مقاومت دادخواهانه را داشته باشیم . تا زمانی که اوغان سالاری در کشور ما حاکم باشد ، تا زمانی که مردمان غیر پشتون در اسارت قرار داشته و گروگان قبیله و قبیله پرستان باشند ، تا زمانی که مشکلات حاکمیت سیاسی و مناسبات قومی و اجتماعی به صورت عادلانه و شایسته حل نگردد ، همین اوغانستان خواهد بود و همین اوغوکراسی و کشور توسط اوغان ذلتی ها و پشتونیست های تمامیت خواه و فاشیست به سوی ازهمپاشیده گی بیشتر ، به سوی بی ثباتی بیشتر و سر انجام به سوی تجزیه و چند پارچه شدن سوق داده خواهد شد
8 جون 2010, 06:54, توسط abdullah
salam bari ama hamawatane aziz
hazara baradare ma tajika ast dega az mazhabe ma estefada nametavanend chon hazara va uzbek tajik yak parcha ast in shom ast ke az name islam astifada mikone famidan pahston
هزارهها در سه مرحله، «زمان نادرشاه افشار، ناصرالدین شاه قاجار بعد از کشتار
هزارهها توسط عبدالرحمان» به ایران مهاجرت کردهاند. رضاشاه نام این قوم مهاجر به ایران را از «هزاره» و «بربری» به خاوری تغییر داد
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران سیل مهاجرت به ایران بیشتر شد. در افغانستان از گذشته به آنها ظلم بسیاری وارد شده و تاکنون ادامه دارد یکی از بدترین ظلمها به آنها کشتار و اخراج انها از مناطق سکونتشان در زمان
عبدالرحمان یکی از شاهان افغانستان میباشد در آن دوره تقریبا 62 درصد مردم هزاره قتل و عام شدند
درگذشتههای دور هزارهجات کنونی بنامهای زیر یاد شدهاست: به گفته (بلیو) غر مارث که این نام در کتاب مقدس نیز آمدهاست –به قول مرحوم غبار نویسنده افغانستان در مسیر تاریخ، نزدیک ۵۰۰ سال پیش از هزارهجات به نام «ستا گید یا» نام برده شدهاست شاهان هزارهجات قبل از اسلام به نامهای شیران بامیان از اولاده کوشانی ویفتلی و بعدآ به نامهای هزار بنده – شار و ریو شاران یاد میشدند که عمدتآ در دو نقطه تاریخی این سرزمین به نامهای (پشین) یا افشین یکاو لنگ کنونی و (سورمین) سر پل فعلی که پایتخت تابستانی و زمستانی ایشان بودند حکومت میرا ندند.
کنت کورت و بطلیموس مورخین عهد سکندر کبیر، فریبه جهانگرد فرانسوی، هنری فیلد کریستیاتس محقق دنمارکی و جورج راورتی، از مورخان غربی. مقدسی، مولف گمنام حدودالعالم در ۹۵۹ میلادی، ابی بکر مشهور به ابن فقیه، ابن خرداد در ۹۲۰ میلادی، ناصر خسرو بلخی از مورخین اسلامی و همچنان هیوان تسنگ راهب چینی از موجودیت غرج الشار، غرجه، غرجستان، شاران غرجستان و موجودیت هزارهها در غرجستان به کرات یاد نمودهاند.
حکمرانی شیران بامیان توسط غزنویان ساقط و بعد از آن غوریها شنسبیها – خوارزمیها در هزارهجات حکومت کردند با شکست خوارزمشاه شهر غلغله توسط لشکر چنگیزخان تخریب و به بامیان آسیب زیادی وارد گشت
از زبان خود پشتون ها بشنویند که میگویند
ما از اقوام یهود هستیم با معلومات بیشتر
لطفآ این ویدیو ها را نگاه کنیند
http://www.youtube.com/watch?v=_6Ue...
http://www.youtube.com/watch?v=LWHR...
http://www.bbc.co.uk/persian/afghan...
ta chiwaqt washagar mikone shoma pahston vali kame merdomi saharif hama daran merdomi saharif pahston barader ma ast
24 جون 2010, 08:53, توسط hbibulla
ای مرتدان جاسوسان ای وطن فروشان آیا اینها انسان نیستند هنوز هم تشنه گیتان با خونهای اینها رفع نشده ای مردم چشمهای خود را باز کنید ببینین که اشغالگران بالای مردم بیچاره چی حال و روز را آورده اند
http://www.youtube.com/watch?v=ojjp...
http://www.youtube.com/watch?v=HGan...
http://www.youtube.com/watch?v=E_iR...
http://pz.rawa.org/pznews/video_cli...
http://pz.rawa.org/pznews/video_cli...
http://www.youtube.com/watch?v=EAOY...
24 جون 2010, 08:54, توسط hbibulla
سلام و احترامات
خواننده محترم اين سايتها حتمآ باز کرده مطالعه نمايد
سا ئینس گواه حقیقت قرآن مجید شده متن رامطالعه کنید
http://www.ustadfaizi.com/index.htm
http://www.islam411.com/library/