روشِ چیدمانِ واژه گانیِ شاملو در"ترانه ی تاریک"
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
"ترانه ی تاریک"، شعری است از "احمد شاملو" که در مجموعه ی "ابراهیم در آتش" منتشر شده و از مشهور ترین سروده های اوست.
در این فُرصت، از چشم اندازِ دیگر به نشان دادنِ روشِ چیدمان واژه گانی در "ترانه ی تاریک" می پردازم؛ امّا برای پی گیری بحث در این باره، نخست شعر را از آغاز تا پایان اینجا می آورم:
"بر زمینه ی سُر بیِ صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یالِ بلندِ اسبش در باد
پریشان می شود.
*
خدایا خدایا!
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که
حادثه اخطار می شود.
*
کنارِ پرچینِ سوخته
دختر
خاموش ایستاده است
و دامنِ نازکش در باد
تکان می خورد
خدایا خدایا!
دختران نباید خاموش بمانند
هنگامی که مردان
نومید و خسته
پیر می شوند." (ترانه ی تاریک)
چیدمانِ واژه گانی:
شاملو از شاعرانی ست که به رویکردِ چیدمانِ واژه گانی اهمیّت فزاینده ای می دهد؛این اهمیّت، نخست از تبحرِ شاملو بر متونِ گذشته ی ادبیاتِ فارسی ناشی می شود؛ زیرا درک وی از متن های کلاسیک در حوزه ی ادبیات(بیشتر هم تأریخ بیهقی در نثر و خواندن ژرفِ مولوی و حافظ درشعر) مُسلّم است، و این تبحر و به کار گیری تجربه ی آن د رحوزه ی زبانِ شعر، به روشنی باز گو کننده ی توجه وی بر روشِ چیدمانِ واژه گانی است.
شاملو در روشِ چیدمانِ واژه گانی ، هر واژه را در تناسبِ مفهومی و موسیقایی اش در کنار هم می گذارد و از کار بُردِ حشوهای مُخل در فرایندِ به کارگیریِ زبان پرهیز می کند:
"برزمینه ی سُربیِ صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یالِ بلندِ اسبش در باد
پریشان می شود."
"زمینه ی سُربیِ صبح" ،" سوار"،" اسب" و "ایستاده" ،افزون بر ایجادِ موسیقی میان واژه گان در کاربُردِ حروف "س و ص" در واژه ی" صبح" در روش چیدمان واژه گانی ، بارِ مفهومی را همطراز با رویکردِ موسیقایی در زبان شکل داده اند.
تأکیدِ "خدایا خدایا!" و تکرار آن ها در بخش های بعدی شعر باز هم ادامه ی همان رویکردِ نخست ( ایجادِ موسیقی میان واژه گان در کاربرد حروف"س و ث" در واژه های "سوار" و حادثه" و برتابیدن با رِمفهومیِ شعر) است:
"خدایا خدایا!
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که
حادثه ی اخطار می شود."
نکته دیگر در روشِ چیدمانِ واژه گانی در شعرِ شاملو، نگارش هر واژه در جای معیّن آن به لحاظِ استقلالِ مفهومی واژه ها با توجه به رویکردِ موسیقایی آن هاست؛ یعنی شاملو بربنیادِ تجربه ی زیبایی شناسانه اش در فرایندِ کاربردِ واژه ها، هرواژه را هم به لحاظ شکلی(صوری) و هم به لحاظ محتوایی در جای مشخصش ، می چیند مانند:
" کنارِ پرچینِ سوخته
دختر
خاموش ایستاده است
و دامنِ نازکش در باد
تکان می خورد"
برای رسیدن به درکِ دُرست از روشِ چیدمان واژه گانیِ شاملو در شعر ، تکه ی بالا را ، به صورتِ دیگر(بدون توجه به روشِ چیدمانِ واژه گانی شاملو) می نویسیم تا روشن شود که شاعر با چه دقتی ، روشِ چیدمانِ واژه گانی را درشعر شکل داده است:
"کنارِ پرچینِ
سوخته
دختر خاموش ایستاده است
و دامنِ نازکش در باد تکان می خورد"
می بینیم با این رویکردِ چیدمانِ واژه گانی که تجربه کردیم، افزون براین که شعر از لحاظ ِموسیقایی صدمه می بیند، واژه ی "سوخته" رابطه ی مفهومی اش با "کنارِ پرچین" بر هم می خورد و واژه ی دختر نیز استقلالیّت مفهومی اش را در کنار سطرِ " خاموش ایستاده است" از دست می دهد و "تکان می خورد" نیز دچارِ از هم گسیختگی استقلالِ مفهومی در جای خودش می شود.
از سوی دیگر، تکرارِ دوبار "خدایاخدایا" دردو بخش شعر ، افزون بر این که انسجامِ مفهومی در روشِ چیدمانِ واژه گانی در شعر را نشان می دهد، به گونه ای، هشداری پنداشته می شود برای بازگویی مسأله و دوری از رِوایتِ محض.
شاملو، در روشِ چیدمان واژه گانی، تنها شاعرِ رِوایتگر نیست که به نشان دادن های بی خاصیّت بسنده کند؛ بل ضمن رِوایت، پیام را به گونه ی هنرمندانه در بازی شاعرانه با واژه ها در زبان ارایه می کند:
"خدایا خدایا!
دختران نباید خاموش بمانند
هنگامی که مردان
نومید و خسته
پیر می شوند."
مهمترین ویژه گی شاملو در روشِ چیدمانِ واژه گانی در زبان، افزون بر محتوا آفرینی، در کنار هم گذاشتن هر واژه با توجه به بسامدِ موسیقایی آن ها در ذهن مخاطب است. این رویکرد وابسته به شناختِ شاملو از هوّیتِ موسیقایی واژه ها و تجربه اش از کاربُردِ این هوّیتِ موسیقایی در زبان است؛ زیرا هر واژه بر بنیادِ رویکردِ ساختاری اش که متشکل از مصوت های کوتاه و بلند است، به گونه ای، دارای آهنگ (موسیقی) است که شاملو با درکِ هنرمندانه از این رویکردِ موسیقایی در روشِ چیدمان واژه گانی استفاده می کند تاشعر را از مرحله ی درکی، به مرحله ی حسی برساند.
پيامها
14 اكتبر 2012, 08:42
hamwatan ba man bego ke shamlo ba ki chi mekhwahad begoyad? man yaki ke az een soroda cheze daryaftam na shood
ok