صفحه نخست > خبر و گزارش > برخورد فاشیستی ولسی جرگه با وزرای پیشنهادی

برخورد فاشیستی ولسی جرگه با وزرای پیشنهادی

فضای رعب و وحشت از یک سو و تطمیع ووعده های رنگارنگ از سوی دیگر، دید دسته های مختلف از اقوام مختلف را کم سو ساخته آنها را در دور شمع وجود کرزی کشاند.
مجمع سیاسی راه نو
سه شنبه 29 جون 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

بسم الله الرحمن الرحیم

مردم سرفراز و غیور هزاره!

شما نیک می دانید که سیاستهای حاکم بر کشور از دیرزمانی رنگ قومی و قبیله ای داشته و تمام شیرازه آن را روحیه سلطه جویی قومی، بر قوم دیگر تشکیل می دهد. سقوط رژیم سیاه طالبانی و شکل گیری نظام جدید، مبتنی بر قانون اساسی جدید، امیدواری هایی را خلق نمود تا به این روند خاتمه داده شود و مردمان سرزمینی به نام افغانستان که طی بیشتر از یک صد سال در آتش نفاق سوخته اند، نفس راحتی کشیده، طعم شیرین برادری و همبستگی را بچشند. این امیدواری بیشتردر زمانی معقول و منطقی بود که جامعه جهانی نیز با تمام امکانات مادی، انسانی و سیاسی خود در کنار نظام جدید سیاسی ایستاده بود.

با تأسف، رهبری این روند را کسانی به عهده داشتند که تفکر سنتی قبیله سالاری در تمام سلولهای حیات شان لانه گزیده و فاصله بسیاری با اندیشه ملت سازی دارند. در رأس این گروه آقای حامد کرزی با حلقه های مافیایی و قوم پرستش قرار گرفته و روندی که از بن آغاز شده بود در طی مدت زمان کوتاه، به انحراف کشانده شد و جامعه جهانی نیز از جلوگیری آن عاجز مانده است. این گروه با استفاده از اصل اکثریتی دموکراسی و با بهره گیری از حس بی اعتمادی، اقوام دیگر افغانستان را ذبح سیاسی می نماید، چنانکه اسلاف شان، با استفاده از قدرت و حاکمیت ذبح فیزیکی می نمودند.

تیم حاکم با استفاده از ابزار قومی، تطمیع و تشدید نفاق، هم حکومت و هم سایر قوای دولت را پارچه پارچه نموده، بطور مقطعی از آنها برای مقاصد تیمی و قومی اش کار می گیرد. با تأسف اکثریت اعضای پارلمان کشور که ممثل اراده مردم افغانستان باید باشند و منافع ملی را در قضاوت شان ملاک قرار دهند، از جمله به دام افتادگاین سیاست هستند و در طی بیشتر از چهار سال گذشته، بار بار، همرنگی خود با حاکمان قبیله سالار را نشان داده اند. وکیل الحکومه هایی که در صحن شورای ملی صف می کشیدند تا از کای آیده به دلیل سکوتش در مقابل تقلبات انتخاباتی حمایت نمایند، هیچ گاه به پیامدهای عمل شان نیاندیشیدند و فکر نکردند که روزی، خود نیز توسط همین تیم تقلب، فریب و قوم سالار، رسوا می شوند. آنها در برابر تاریخ و وجدان جمعی مردم زجر دیده این سرزمین بی پاسخ هستند.

آقای کرزی و حلقه های قومی اش ، پیوند عمیقی با طراحان اندیشه قبیله سالاری، اعم از راست و چپ، دیندار و بی دین و دموکرات و سنت گرا داشتند و امروز این پیوند، علنی شده است، در سالهای گذشته، تمامی گروههای سیاسی، قومی و افراد با نفوذ را در محذوریتهایی قرار دادند که ناگزیر با آنها منفعلانه برخورد نمایند و اعتبار و اعتماد خود را در میان مردم و حلقه های سیاسی شان از دست بدهند، سپس از آنها به عنوان توجیه گران سیاست قبیله ای خود بهره بگیرند. چنانچه دیدیم بر سر آنها، روند مصالحه با کتله تروریستش را در عربستان سعودی، امضا نمود و با امضای آنها، تروریستها را برادران ناراضی عنوان داد و با حضور سمبلیک همانها، حاکمیت خود و مشروعیت جرگه آشتی تروریزم و فاشیزم را تأمین کرد. بعضی از این عناصر از میان جنازه های مردمی آمدند و بر روند قوم سالاری کرزی صحه گذاشتند که قربانیان مظلوم تهاجمات قبیلوی تبار کرزی بودند. اکنون ما شاهد ذبح سربازان هزاره توسط سربازان پشتون در غزنی، آتش زدن مکتب هزاره در زردآلو، ذبح هزاره ها در کجران و ذبح سیاسی هزاره ها در صحن مجلس نمایندگان و بازگشت دوباره کوچیها به دایمیرداد وبهسود هستیم.
انتخابات ریاست جمهوری که عزم جامعه جهانی را نیز با خود داشت، فرصت طلایی برای تغییر این روند بود؛ اما با تأسف، منفعل بودن گروهها، احزاب و رهبران سیاسی اقوام مختلف، مانع از درک درست آنها از اوضاع عمومی، روند قبیله گرایی کرزی و روحیات جامعه جهانی گردید. آنها به مقام های سمبلیک و وعده های پوشالی کرزی، دل بستند و توجیه گر تمامی اعمالی شدند که امروز بعض شان بر آن اعتراض دارند. آنها در کنار کرزی ایستادند و به جهانیان فهماندند که بازی سیاست در این کشور تنها در اختیار یک قوم است. اکنون دنیا نیز در پی درک گفته ها و کرده های این طیف برآمده و زمان زیادی ضرورت است تا بار دیگر فرصت تحول و تغییر فراهم شود.

فضای رعب و وحشت از یک سو و تطمیع ووعده های رنگارنگ از سوی دیگر، دید دسته های مختلف از اقوام مختلف را کم سو ساخته آنها را در دور شمع وجود کرزی کشاند. آنها دوستان و هم فکران دیرین و مردم خود را به قوم گرایی، تجزیه طلبی و خیانت به این مقدسات یا آن مقدسات، متهم ساختند و خود آینده را سعادت جاویدانی برای مردم ترسیم نمودند. لذا اگر کرزی آنها را برای جمع آوری قبیله اش به ریاض اعزام کرد، بجای یکی ده تا دویده رفتند و اگر خواست، مشروعیت گروه آدمکش و مافیای مواد مخدر را در سطح جهانی تأمین کند، آنها با صدور بیانیه ها حتی پیش از ختم کنفرانس لندن، آن را باعث سرافرازی و تضمین ثبات افغانستان خواندند و در نماز جمعه ها ضرورت امروز توصیف کرده از طالبان بعنوان واقعیت غیر قابل انکار به بزرگی یاد کردند. در جرگه مشورتی کابل که هدفی جز بازگرداندن اتحاد از دست رفته قومی تبار آقای کرزی نداشت، ناصبور و ناشکیبا دویده رفتند. اکنون نتیجه بازی های سیاسی شان که از مفکوره منفعت جویی های شخصی، تغذیه می شد، خود و مردم شان را شکسته، مستأصل و درگیر مصیبت کرده است، چه می کنند؟ آیا هنوز هم دوام می دهند یا بزرگترین جرأت سیاسی را بخرج داده با بازگشت و مراجعه به مردم، راه آینده را فراروی ملت مظلوم خود به روشنی و امیدواری باز می نمایند؟

مردم عزیز!

ما بحیث فرزندان کوچک شما، با توجه به درک و شناختی که از روند موجود داشتیم، از سه سال به این طرف، بار بار طی بیانیه ها، کنفرانسها و سخنرانیها در جاهای مختلف، پرده از حقایق برداشتیم و برای گفتن حقایق تلخ و افشاء کردن توطئه های خطرناک و شوم، زجرهای زیادی از سوی تیم سلطه جوی حاکم، دوستان و تبار خود هم دیدیم. ما درد خود را با همه آنانیکه امروز در کنار فاشیزم، مستأصل و خسته، ایستاده اند بصورت مداوم بیان کرده ایم. ما تسلیم هیچ وعده و مرعوب هیچ تهدیدی نشدیم و با فریاد رسابه تشریح آنچه که شاهد بودیم پرداختیم. با تأسف تا به اکنون ، صدای ما بر علاوه فاشیزم، از سوی بنگاه های رسانه ای خودی نیز خاموش و سانسور می شود.

به نظر ما دل بستن به کاروان پیروز فاشیزم، با پای خود به قربانگاه رفتن بود. به دلیل همین دل بستن، فکر با مردم بودن و روابط مستقلانه با جامعه جهانی داشتن از سر بسیاریها پریده بود و امروز در عرصه رقابت سیاسی تنها مانده ایم. هیچ یک از اقوام دیگر و از جمله ترک تباران کشور ما شاید به اندازه قوم ما با تیم حاکم همسو نبوده و نیست؛ اما به دلیل یک دست بودن و پشتوانه داشتن جهانی، خود را بر تیم فاشیزم تحمیل می نمایند، لیکن مردم ما نه تنها از نظر سیاسی به حاشیه رانده می شوند بلکه اکنون قربانیان اول دشنه های جلادان فاشیست هستند. گذشته از هم کاروان شدن و خانه بخانه آن را خیر و صلاح گفتن، رسانه ای کردن وعده های پوشالی کرزی اشتباه دیگری بود که ناشی از بی باوری بزرگان ما به تیم شان و احساس گناهی بود که با تبلیغ آن وعده ها، خود را پیش از پیش تبرئه می نمودند، اما هیچگاه به عواقب آن نیاندیشیدند. آنچه را که آنها از تضمین جایگاه مردم ما در حاکمیت می گفتند و دیگر وعده های کرزی، پس از انتخابات، در جریان شمارش آراء توسط سخنگویان کرزی تکذیب می شد و از همان زمان تصمیم تیم حاکم و قبیله گرا، مبنی بر رسوا نمودن همپیمانانش مشخص بود. امروز با سازماندهی پنهانی از ارگ، فاشیستهای درون پارلمان از انتقام گیری و باج ندادن سخن می گویند و در عمل نیز نشان دادند که دردشان از کجا ناشی می شود؟ گرچه توافق و بده بستان برسر تشکیل حکومت و دیگر موارد ، در نظامهای دموکراتیک و عرصه سیاست معمول دنیا، نه تنها امر مردود نیست، بلکه در جهت ثبات سازی و تأمین عدالت اجتماعی مفید هم است، لیکن اینجا افغانستان است و با تمامی دنیا متفاوت! دموکراسی و ارزشهای جامعه انسانی درین سرزمین هرگز ره بجایی نمی برد و صداقت و راستی با روح سنت های قبیلوی حاکم در تضاد است.

مردم با شهامت!

فرزندان کوچک شما در "مجمع سیاسی راه نو" عدم صداقت کرزی به وعده هایش و فکر آلوده به توطئه او را در جریان انتخابات ریاست جمهوری به وضوح از زبان خود او شنیدند. کرزی با وساطت زیادی از جمله توسط آقای اتمر وزیر داخله آن زمان، خواهان گفتگو با ما شد و ما در نشستی از او پرسیدیم که: آیا وعده وزارت از سوی او برای مردم ما عملی است؟ چون اگر یک سر نخ در دست اوست سر دیگر آن در دست کسانی است که در عین هماهنگی با او می توانند بر طبل استقلال رأی بکوبند. از او پرسیدیم که آیا وعده ولایت ساختن جاغوری و بهسود در صلاحیت وی می باشد؟ از او پرسیدیم که سرک ساختن حق مردم و مسوولیت دولت نیست؟ و بر سر حق مردم و وظیفه دولت، معامله درست است؟ ما به او گفتیم که چه تضمینی برای پایان همیشگی معضل کوچی داده ای؟ او به ما گفت که در هیچ مورد تضمین عملی ندارد و از پارلمان کمک می خواهد و پارلمان برای ما معلوم بود که چگونه اندیشه های اکثریت اعضایش در یک شب و با تحریک احساسات قومی، نشان دادن چک های دالری و خانه و موتر و پیروزی در انتخابات آینده، ورق ورق شده بر باد می رود و این برداشت را با بزرگان با تمام تفاصیل آن در میان گذاشتیم و پاسخ بعض آنها مجبوریتهای خودشان بود! ما بوضوح گفته می توانیم که اگر آقای کرزی سخت تحت فشار مردم نباشد، به هیچ وعده ای، با هیچ کسی صادق نیست.

اگر هم او بخواهد صادقانه عمل نماید، در حکومت وی کسانی هستند که حلقات قومی را رهبری نموده و نبض پارلمان از هم گسیخته و غیر مسوول را در دست دارند. هیچ وکیل منکر سازماندهی های آقای فاروق وردک شده نمی تواند. کسیکه مدتی وزارت دولت در امور پارلمانی و اداره امور شورای وزیران و حالا وزارت معارف را محل فعالیتهای تیمی ساخته است.

مردم با غیرت!

امتحان صداقت آقای کرزی کار دشواری نیست، اگر او و متحدینش همه جرم را به گردن پارلمان حواله می کنند، که قسمتی از جرم واقعاً متوجه آن است، ابزارهایی در دست آقای کرزی وجود دارد که هیچ ربطی به کس دیگری ندارد. او می تواند بجای وزیر، ریاستهای ارگانهای محل، کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و غیره را در اختیار هزاره ها بگذارد، او می تواند ولایات بیشتر و سفارتهای زیادتری را به این مردم اعتماد کند، او می تواند قاعده اداره را از حضور 4 درصدی این قوم به حضور واقعی نفوسی شان یعنی 20 درصد بالا ببرد؛ اما او هرگز چنین بدعتی را مرتکب نخواهد شد! آقای کرزی بخاطر مغشوش بودن یک رأی سپنتا تا مرز تقابل دایمی با پارلمان مقاومت کرد و بخاطر حفظ مقام آقایان سنگین، پشتون و قادری، تمام رویه پارلمانی شورای ملی را به دادگاه کشانده و آنها را با حکم محکمه حفظ کرد، او می تواند نقض صریح اصول وظایف داخلی و رویه پارلمانی در جریان رأی اعتماد وزرای پیشنهادی را به محکمه بکشاند و فیصله ظالمانه و تبعیض آلود اخیر را باطل نماید. لیکن او مطابق افکار و اندیشه های باطل و از قبل سنجیده شده اش، بلافاصله، عمل مجلس را مستقل و ناشی از صلاحیتهای آن دانست.

مردم شریف و صلح دوست هزاره!

آنچه که بر ما گذشته است، نه اولین است و نه آخرین. ما راهکاری جز، نادیده گرفتن اشتباهات گذشته هم دیگر و جمع شدن در کنار هم، نداریم. اکنون درسهای زیادی آموختیم و لازم است، اندوخته های خود را تجربه راه آینده نموده متحدانه محوریت واحدی را بر اساس استراتژی واحد و منسجم و دقیق ایجاد نماییم. ما مردم آتش دیده ای هستیم که آتش بازی های فتنه جویان فاشیست، نمی تواند ما را از مسیر تکامل باز دارد. ما نه باچشمک زدنهای کسی شاد می شویم و نه با قاش ترشی های کسی اندوهگین. ما از کسی تحفه آرزو نداریم، شهروندان این سرزمینیم و بحیث مالکان آن حق خود را از حلقوم هر زورگوی بد اندیش و بد کردار بازستانده می توانیم. این همه اما به وحدت نظر و عمل مردم ما و دست کشیدن از جستجوی منافع شخصی، خودخواهی و هم دیگر ستیزی ضرورت دارد.

ما از همه می خواهیم که با کنار گذاشتن علایق و سلایق شخصی، در شرایط حساس کنونی، گردهم آمده بر سر ایجاد یک استراتژی و محوریت واحد، کار نمایند. ما به همه احترام قایلیم و خود را خادم و کوچک همه بزرگان و مردم خود می دانیم. لیکن اختلاف و رقابت منفی آنها بر سر هیچ ما را مثل همه مردم نگران و مأیوس ساخته و وادار نموده تا خود را از آسیبهای این اختلافات، کنار بکشیم. روزیکه بار دیگر شاهد تجمع مردم خود بر محور واحدی باشیم، اولین سربازان مردم خود، با آن محوریت خواهیم بود. ما باور داریم که شکست مقدمه پیروزی است و شیشه هرچه بشکند تیزتر گردد، بزرگترین پیروزی ما وحدت ما و برترین آرزوی ما نیز همان است. به امید آن روز

مجمع سیاسی راه نو

8 سرطان 1389
کابل

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس