صفحه نخست > عکس > روزگار دریای کابل!

روزگار دریای کابل!

يک شهردار کار پاک کاری دريای کابل را روی دست گرفت اما.../ عکس از بصیر سیرت
يكشنبه 15 جون 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

شهرداری کابل، دریای کابل را در ساحه سينما پامير شهرکابل پاک می کند.

دریای کابل که ازآب های هلمند درساحه دره ی اونی سرچشمه می گيرد یکی از دریای های مهم درشرق کشور می باشد.

د کابل ښاروالی د کابل سين د سينما پامير په سيمه کی پاکوی.

د کابل سين چی د هلمند د اوبو څخه د اونی د دري په سيمه کی جدا کيږی، د هيواد په ختيځ د مهمو سيندونو څخه دی.

Photo by Basir Seerat

The municipality is cleaning Kabul river in the Cinema Pamir area of the city.

The Kabul river, separated from the watershed of the Helmand river by the Unai pass, is the main river in the eastern part of Afghanistan.


اين عکس با اجاره ی رسمی دفتر سازمان ملل در سايت کابل پرس? نشر شده است

واژه های کلیدی

طبیعت و محيط زيست
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • خوشا نکبت سرای کابل و دامان گوزارش

    که ناخن در دل گل ميزند کژگان هر خارش

    سحر گاهان لب دريای کابل رفتم و ديدم

    يکی ميکرد ايتنجا ديگر ميبست ايرارش

    برای انکه تبديلش به سير و گندنه سازد

    ربايد از هوا پيخال ادم بيل خر کارش

    .

    .

    .

    • وضعیت شهرداری کابل در دوره صاحبی

      میراحمد شاه نجم

      از بدو حضور آقای میر عبدالاحد صاحبی در شهرداری کابل وضعیت متشنجی بر این اداره حاکم گردید، بسیاری از افراد واشخاصی که شایستگی و لیاقت پست ومسئولیتی را نداشتند بر اساس یک سری ارتباطات باندیستی در رأس امور قرار گرفته و کوشش نمودند تا رقبا، حریفان و کسانی که بعضاً صادقانه کار می نمودند از صحنه کاری شهرداری کابل کنار بزنند.
      صاحبی شهردار کابل با عدم شناختی که ازشهرداری کابل داشت برخی گروهها وجریانات مرموز وخطرناک داخل شهرداری از فرصت بوجود آمده نهایت بهره برداری نمودند و کوشش کردند تا دراین زمان طلایی مهره های خودرا در نقاط حساس وکلیدی جابجا سازند، از این رو یکی از این نمونه ها کاظم همایون بود، این فرد قبلاً معاون ریاست عواید شهرداری کابل بوده و کوششهای نمود تا با جوسازی ها ی عجیب وغریب موقعیتی را بدست آورد، وی بامطرح نمودن حساسیت های نژادی، زبانی ومنطقوی استفاده نموده واز دامن زدن به این گونه اختلافات منافع خود و حمایت گران پشت پرده خودرا تأمین و تضمین مینمود. این بود که به ظاهر چهره ای آرام، متین و خوش بر خوردی داشت اما در باطن که بر همه دوستانش هویدا شد هیولایی در قلب، مغز و وجودش مستولی ورخنه کرده بود؛ همانطوریکه قبلاً گفته شد با آمدن آقای میرعبدالاحد صاحبی که نزدیک به سه دهه خارج از افغانستان بودند و از نقطه نظر مردم شناسی، رعایت نمودن فرهنگ وسنن جوامع سنتی ودرنظر نگرفتن احترامات ونزاکت های اجتماعی چهره منفوری نزد بسیاری از شهریان کابل پیداکرده بود، با این اوصاف فرصتی خوبی برای عده ی فرصت طلب مهیا شده بود واین شد که به پیشنهاد آقای محمد فقیر بهرام معین اداری ومالی شهرداری کابل، کاظم همایون به عنوان مهره کلیدی در پست ریاست دفتر به شهردار کابل پیش کش شد. محمد فقیربهرام از جمله معدود کسانی است که ظاهری آرام و خند رو اما مکر ودغل کاری های نهان بسیاری دراو بوده که سالیان متمادی در شهرداری کابل حضور دارد، وی در ضمن این اوصاف فردی آشنا به پستی وبلندی ها وتلخ وشیرینی های اداره اش می باشد، کسی اگر بخواهد تاریخ شهرداری را بداند، محمد فقیر بهرام بهترین نمونه وتاریخ زنده شهرداری کابل است. او در زمان داکتر غلام سخی نور زاد در سالهای 1383 تا 1385معین شهرداری کابل بود؛ گفته میشود در بر کناری داکتر غلام سخی نورزاد آقای بهرام رایزنی های بسیاری نموده و با نزدیک کردن خودبه احمد ضیاء مسعود، معاون اول ریاست جمهوری زمینه را برای آمدن روح الله امان بعنوان شهردار کابل هموار نمود؛ هر چند این خطر بزرگ را بهرام قبول نموده بود و در حقیقت خود را در پشت پرده یک کودتای سیاسی علیه رئیس جمهور قرار داده بو د ولی با آنهم کوشش می نمود از فرصت بوجود آمده استفاده شایان برده وموقعیت خود وطرفدارانش را در شهرداری کابل تسجیل نماید؛ اما روح الله امان که سابقه درخشانی در عرصه فساد اداری داشت کوشش نمود محمد فقیر بهرام را بعنوان اولین کسی که از تیم کاری خود خارج می سازد انتخاب نمود ولی بعداً مشخص شد که پیشنهاد بر طرفی محمد فقیر بهرام توسط روح الله امان به رئیس جمهور از جانب داکتر غلام سخی نورزاد که اکنون مشاور رئیس جمهور کرزی است خنثی گردید . این کمک فراوانی بود که نورزاد به بهرام نمود واورا از سخت ترین مهلکه نجات داد اما درد سر های بهرام به اینجا خاتمه نیافت و فردی به نام غرزی خوا خوژی به عنوان معین خدمات شهری شهرداری کابل انتخاب شد، این فرد که نظامی بود و مطابق اسناد وکتابی که رازق مامون داشت وی را قاتل داکتر نجیب رئیس جمهور کمونستی افغانستان دانست، از طرفی دیگر غرزی خوا خوژی یک بلوچ بود وبا استفاده از نام و نشان پشتون موقعیت های خوبی در عرصه های سیاسی بدست آورد. آمدن غرزی برای بهرام یک مصیبت فوق العاده بود واز همان آغازین روزها اختلافات دامنه وسیع تری به خود گرفت اینجا بود که اختلاف غرزی خوا خوژی با مسئوولین ریاست نشرات سید جعفرعادلی «حسینی» و محمد مهدی ثاقب براساس به استثمارکشاندن این ریاست به جنجال بزرگ تبدیل شد و تهدیدات علیه این دو نفر بیشتر گردید ولی با استقامت و ارائه جواب های منطقی ومستدل، غرزی خوا خوژی در مقابل این روند سکوت نمود و ترجیح داد خودرا با ژورنالیستان گلاویز نکند اما این قضیه بسیار به نفع بهرام وطرفدارانش تمام شد چه آنکه بهرام، کاظم همایون وبرخی افراد دیگر که هر لحظه مورد تهدید جدی غرزی قرار میگرفتند توانستند از این فرصت و تشدید اختلافات میان معین خدمات شهری با ریاست نشرات از آب گل آلود ماهی بگیرند وبه نوعی ابقا وموجودیت خودرا تمدید نمایند.
      با آمدن آقای صاحبی که از شهر چاریکار و لایت پروان هست، بسیار ی خوشبین به اینکه از دست غرزی خواخوژی خلاص یافته اند اما این موضوع دوامی نیافت و صاحبی با ریشخند قرار دادن، توهین کردن و اکثراً با مجاز ات های نا جایز و غیر منطقی شرایط وخیمی برای کارمندان شهرداری کابل بوجود آورد، دراین میان از رؤسا، معاونین، مدیران تا اجیران و دریوران از وضبعیت بحرانی ناراضی بودند جز افرادی چون محمد فقیر بهرام، کاظم همایون وبرخی طرفداران شان.
      شرایط به گونه ای شد که تغیرات جدی آورده شد؛ غرزی خواخوژی از سمت خود استعفا داد، برخی رؤسا جابجا گردیدند و مهم تر از همه کاظم همایون مهره درشت بهرام، ریاست دفتر را بدست آورد. با به دست آوردن این ریاست تیم آقای بهرام کوشش داشتند تا ریاست نشرات را نیز از خود نمایند و تغییراتی در هرم بالایی نشرات بوجود بیاورند این شد که کاظم همایون بطور محرمانه به سید جعفرعادلی «حسینی» رئیس نشرات پیشنهاد نمود .تا محمد مهدی ثاقب معاون ریاست نشرات بر کنار وبه جای وی فرد دیگری انتخاب و گزینش شود ، دلیل همایون مبنی به بر طرفی ثاقب این بود که نامبرده با غرزی خواخوژی ارتباطات مخفی داشته وبا بسیاری از حلقات خطر ناک سیاسی رابطه دارد؛ اما واقعیت طور دیگری بود، همایون میخواست تا با برداشتن ثاقب زمینه را برای حذف عادلی «حسینی» هموار سازد وبعداً افراد خاص خود را برای تبلیغات هر چه بیشتر چهره های معدود تیم خود به کار بگمارند واز جانب دیگر نیز آنها میخواستند بر خلاف اینکه عادلی «حسینی» و ثاقب در دوران غرزی به نفع شان طور نا خواسته عمل می نمودند این بار افراد جنجالی و قدرتمندرا حذف نمایند که تمام این طراحی ها حاصل فکر وپلان آقای بهرام بود ولی این افراد به اشتباه رفته بودند چه آنکه قدرت نهایی این افراد که همانا توکل آنان به خداوند وعزت نفس شان بود را در نظر نگرفته بودند پیشنهاد همایون از جانب عادلی «حسینی» به شدت رد شد واین موضوع آغاز گر تحولات بعدی گردید که اختلافات میان نشرات وریاست دفتر شدت یافت .
      مجازات، تهمت نمودن، تحت فشار قرار دادن وانواع واقسام تهدیدات از جانب صاحبی شهر دار کابل به عادلی «حسینی» وثاقب به حدی قاطع وارد گردید که بسیاری از ادارات، نهادها وتشکل های دولتی وغیر دولتی ازاین اختلافات آگاهی یافتند.
      نتیجه جالب بود، سه روز کسر معاش رئیس، معاون وهیئت تحریر نشریه پامیر، این اقدام سلیقه ی وغیر قانونی شهردار به بهانه های واهی اسباب درد سر وی شد وحتی توصیه های غرزی خوا خوژی را هنگام استعفایش که میگفت :«جناب شاروال صاحب! اگر میخواهی دوام داشته باشی عادلی وثاقب را در کنار خود داشته باش» و لی این نکات از گفتار غرزی را آقای صاحبی فراموش کرده بود.
      سید جعفرعادلی «حسینی» و مهدی ثاقب نامه سر گشاده ی و اسناد مستدل وفراوان به شهر دار ارائه نمودند ودر نامه شان تصریح کردند که مجازات شان اصولی وقانونی نبوده وبر اساس احساسات سلیقه ی وشخصی اصدار یافته است.
      این نامه در مطبوعات چون روزنامه ی پیمان، افغانستان کابل، سایت های انترنتی ورادیوها وتلویزیونها انعکاسات وسیعی یافت، دراین هنگام نود وپنج فیصد اقدامات شهردار کابل، محمد فقیر بهرام و کاظم همایون را محکوم نموده و علیه عملکرد های آنان اعتراضات داشتند. بروز این رویداد شهردار کابل را عصبانی ساخت اما علاج این عصبانیت را بهرام تجویز نمود وآن تهیه پیشنهاد های دو مهره کوچک واستعمال شده چون محمد اسحق صمدی وسید مقصود هوفیانی بود که بجای سید جعفرعادلی «حسینی» ومحمد مهدی ثاقب بعنوان رئیس ومعاون نشرات انتخاب شدند.
      صمدی وهوفیانی از جمله کسانی بودند که در ریاست نشرات وظیفه اجرا می نمودند وبر علیه آمرین خود توطئه ها ودسیسه های درون تشکیلاتی را سازماندهی میکردند؛ این دو نفر از جمله کسانی بودند که برای بدست آوردن پول وچوکی از هیچ عملی خود داری نمی ورزیدند؛ آنها با تخریب نمودن اخبار پامیر وسپس راپور دادن به مقامات بالایی کوشش داشتند تا فعالیت های آمرین خود را ضعیف و نا کارآمد جلوه دهند؛ در قسمتی دیگر آنها تلاش نمودند تا اطلاعات و داده های اشتباه به محمد فقیر بهرام داده و ذهنیت وی را بدتر از قبل نمودند، اما در مقابل رئیس ومعاون نشرات همیشه در مقابل این دوتن از گذشت کار می گرفتند، می توان گفت که صمدی از مهره های کهنه و قدیمی بهرام بود که بعد از آمدن روح الله امان بسیار تلاش نمود تا وانمود کند که روح الله امان شهردار وقت پسر خاله اوست وجوسازی های تبلیغاتی نماید و از این درک به منافع خود برسد اما هیچ وقت چانس یار او نشد، بلکه ضربات روانی دوباره به خوداو متردی گردید. میتوان گفت عادلی «حسینی» وثاقب چندین جبهه را بصورت همزمان اداره میکردند وتوطئه های عاملین این رویداد را در داخل وخارج ریاست خود تحت نظر داشتند؛ جالب اینجاست که آقای هوفیانی یکی از مدیران ریاست نشرات نیز از مجازات کسر معاش از جانب شهر دار کابل در امان نمانده بود، وی حتی در مصاحبه أش با گزارشگر دیده بان رسانه ها مجازات شهردار را تصمیم عجولانه و غیر عادلانه خوانده بود؛ اما برای بهرام وعامل دیگر آن همایون آب خیط کردن پیش چشمان شهردار کار ساده ی بود و هوفیانی را که مجازات شده بود بصورت غیر مترقبه به عنوان معاون این ریاست پیشنهاد نمودند اما تمام این نقشه ها طوری که پیش بینی می شد پیش نمی رفت، پیشنهاد بر طرفی عادلی «حسینی» و ثاقب در اداره امور به دلایل نداشتن منطق شفاف برای بر طرفی، خنثی گردید و هم چنان درزمان سر پرستی احمد ضیا مسعود ازریاست جمهوری با تلاشهای زیادی که بود عقیم ماند و دفتر معاون اول ریاست جمهوری متوجه این توطئه ودسیسه ی داخل شهرداری کابل گردیده بود.
      اکنون چهره های مرموز، خطرناک و عقرب گونه آقای بهرام وکاظم همایون وکسانی که مدام استعمال می گردیدند، بر همه گان واضح وروشن گردیده است. آنها کوشش می ورزند تا موجودیت آقای صاحبی شهر دار کابل را تحت مسائل قومی، منطقوی ونژادی دوام دهند چرا آنکه میدانند درصورت سقوط وبرطرفی میر عبدالاحد صاحبی که شایعه ی آن زیاد است آنها نیز خودرا در خطر جدی بر طرفی وبی آبرویی می بینند.

  • If the Mayor of Kabul will be finished with the cleaning of Kabul River than that will be a revolutionary work in the history of the world

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس