صفحه نخست > عکس > نمایشگاه مد و فیشن در کابل

نمایشگاه مد و فیشن در کابل

این نمایشگاه توسط یک سازمان غیر دولتی راه اندازی شده و در آن مدل های مختلف به نمایش گذاشته می شود.
شنبه 31 جولای 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

عکس از گتی ایمیج

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • مافیای فرهنگی فاشیزم اوغانی
    حنیف اتمر و اجنت هایش ( از راست به چپ: سیاه سنگ ، سیستانی ، فاروق فارانی و مسعود فارانی
    خواننده گان گرانقدر و محترم ،

    یکی از فاشیست های سورخلقی که در تعصب و تنگ نظری و قبیله پرستی شهرت خاص دارد ، حنیف اتمر نام دارد که پس از احیای حاکمیت فاشیست های پشتون در هشت سال اخیر ، به حیث وزیر صاحب صلاحیت های عام و تام بوده است که با دست باز و داشتن امکانات نا محدود و بدون تشویش برنامه های پشتون سازی و فارسی ستیزی بسیار محیلانه و بیشرمانه را عملی کرده است . افتضاح و فساد و خیانتکاری های حنیف اتمر بار ها در رسانه های جمعی غیر دولتی افشاء و رسوا گشته و بسیاری از همدیاران ما از آن آگاهی دارند . حنیف اتمر کسی است که همراه و همدست با دیگر پشتونیست های اوغان ذلتی و سورخلقی و طالب و دیگر و دیگرهایش ، شب و روز برای بازگشتاندن حاکمیت مطلق قوم پشتون در اوغانستان کار می کند . حنیف اتمر کسی است که چهار صد نفر مشاور پشتون تبار و پشتونیست های سرسخت را از هر سو جمع کرده بود و به نام "مشاورین " و کارآگان برای شان معاش های دالری و بلند می داد. چهارصد مشاور داشتن حنیف اتمر یکی از عجایب وزارت کردن در جهان به حساب می آید. همچنان ، پس از وزارت معارف ، حنیف اتمر وزارت داخله را نیز کاملا " اوغانی " ساخته است و پنج سال دیگر نیز در آن کرسی باقی می ماند که پلان ها و برنامه های فاشیستی و قبیله پرستانه را بیشتر عملی سازد . در پهلوی صد ها جنایت دیگر ، یکی از شهکار های حنیف اتمر این بوده است که در جریان هشت سال گذشته یک شبکه ی مافیای فرهنگی را از پشتون های فارسی ستیز به وجود آورده است که در هر جایی که بتوانند و به هر طریقی که ممکن باشد ، نخبه گان ، نویسنده گان ، پژوهشگران و دست اندرکاران رسانه های همگانی پارسی زبان راکه به دهل فاشیزم پشتونی نمی رقصند و از زبان و هویت خویش دفاع می کنند ، تحقیر، تخریب و تهدید نمایند و آنها را مجبور به گوشه گیری و خاموشی سازند
    http://www.tajikmedia.com/inde...

  • خراسان

    نام سرزمين ما از سده سوم تا نيمه سده 19م خراسان بود. خراسان در زبان پهلوي بمعني برآمدن آفتاب را گويند، زيرا در پشته ايران همين سرزمين جاي برآمدن آفتاب ميباشد. فخرالدين گرگاني دفتر ويس ورامين در مثنوي دل انگيز پارسي دري سروده، زبان پهلوي را مي دانسته درباره نام خراسان چنين ميگويد:

    خوشا جايا بروبوم خراسان درو باش و جهان را مي خور آسان
    زبان پهلوي هر کاو شنا سد خراسان آن بود کز وي خور آسد
    خورآسد پهلوي باشد خور آيد عراق و پارس را خور زو برآيد
    خراسان را بود معني خورآيان کجا از وي خورآيد سوي ايران
    چه خوش نامست و چه خوش آب و خاکست زمين و آب و خاکش هر سه پاک است
    کتاب مختصري به زبان ارمني هست که آنرا به موسي خورني مورخ ارمني سده پنجم ميلادي نسبت داده اند، ولي از مطالب آن پيداست که در دوره هاي پسين نوشته شده و بنياد آن بر جغرافياي بطلميوس است که پشته ايران را به چهار کوست بخش کرده است: کوست خوروران در مغرب، کوست نيمروز در جنوب، کوست خراسان در مشرق، کوست کاپکو در شمال همين مولف کوست خراسان را از همدان و کومش تا مرو رود. و هرو و کاتاشان (هرات و پوشنگ) بژين (افشين و غرجستان) تالکان (تالقان) گوزگانان، اندراب، وست (خوست) هروم (سمنگان) زمب (زم) پيرو زنچير (تخارستان) ورجان (ولوالج) بهلي باميک (بلخ باميک) شيري باميکان (باميان) ميداند.
    يک رساله کوچک جغرافيا به زبان پهلوي بنام شهرستانهاي ايران است که در دوره عباسيان نوشته شده و در آن کوست خراسان را از کومش و گرگان و کاين (قاين) تا سمرکند (سمرقند) بلخ نساميک امتداد ميدهد. عبدالخي بن ضحاک گرديزي مورخ دوره غزنوي نام خراسان را تا زمان اردشير بابکان پيش ميبرد و ميگويد: «و پيش ازوي اسبهبد، (اسپهبد) جهان يکي بودي، اوچهار اسبهبد کرد نخستين اسبهبد خراسان دوديگر خوربران اصبهبدسوي مغرب اورا داد. و سديگر نيمروزان اصبهبد و ناحيت جنوب اورا داد و چهارم آذربايجان اصبهبد و ناحيت شمال او را داد» و پس از آن دربارة خراسان ميگويد: «و اردشير مر خراسان را چهار مرزبان کرد: يکي مرزبان و مروشايگان و دوم مرزبان بلخ و تخارستان، و سوم مرزبان ماوراءالنهر (فرارود)، و چهارم مرزبان هرات و پوشنگ و بادغيس».
    درباره اينکه نام خراسان بر همين سرزمين امروزي ما گفته ميشده و شامل تمام اين سرزمين بوده است اسنادي است، که در مسکوکات هفتاليان اين پادشاهان را خراسان خواتا و يعني خراسان خداي نوشته اند، و باز هم در يکي از مسکوکات زبان پهلوي «تگين خراسان شاه» ديده ميشود، که به رخ ديگر همين سکه هيکل نيم تنه مادينه اي است که دور رخش هاله نور نقش بسته است، و شايد که اين نماد ويژه فرة خراسان باشد و عين همين شکل را خسرو دوم ساساني به اميد گرفتن خراسان از دست هفتاليان در حدود 613م ضرب کرده است. بر يکي از مسکوکات زبان پهلوي «خوره اپزوت» (فره افزود) و به رخ ديگران «هپتلف خواتا» و مرتان شاه که نام يکي از شاهان هفتلي است نقش شده است. و به قول اونوالا، در يک چهارم سده هفتم ميلادي خويشتن را در زابلستان يفتل شاه خوانده بود، و ممکن است انديشه کرد که هيکل نيم تنه مادينه و هاله نور نماد ويژه فرة خراسان باشد.
    http://tajikmedia.com/index.ph...

  • شیلا جان - خراسان

    اگر شما یک جاهل ، جنایتکار، خائین ملی ، رهزن و منحرف اخلاقی چون احمق شاه مسعود را قهرمان تان خطاب میکنید نباید دلیل شود که شما هم مانند یک جاهل عمل کنید. هیج کشوری در تاریخ به نام خراسان یا خرستان یاد نشده است و هیچ سندی وجود ندارد که ثابت کند دولتی به نام خراسان در تاریخ وجود داشته است. نام کشور ما هیچگاه خراسان نبوده است .

    قرارداد سال ١٨٠١ منعقد بین نماینده دولت انگلیس و نماینده قاجاری ایران بطور سری و مخفی وبدون و قوف اعلیحضرت شاه زمان پادشاه وقت افغانستان منعقد گردیده و درآن در چهار ماده نام پادشاه افغانستان ذکر شده، از این قرار:
    ١_ اگر پادشاه افغانستان برهند برتانوی ارادۀ حمله نماید، شاه فارس لشکر جراری برای نابودی افغان خواهد فرستاد.
    ٢_ اگر پادشاه افغانستان با شاه فارس ارادۀ دوستی نماید، شاه فارس از او تعهدخواهد گرفت که برهند حمله آورنشود.
    ٣_ اگر پادشاه افغانستان یا شخصی از فرانسه برکشور فارس ارادۀ حمله داشته باشد، درآنصورت سرکار برتانیه سامان جنگ واسلحه را با افسران کار آزموده بیکی از جزایرسواحل فارس ارسال نمایند، عساکر فارس و برتانیه متحداً از ایشان جلوگیری خواهند کرد.
    ۵_ اگر جنگی بین پادشاه افغانستان و فارس واقع گردد، تا وقتیکه طرفین خواهش میانجیگری نکنند، دولت برتانیه مداخله نخواهد کرد. تهران مورخه یکم جنوری ١٨٠١م"

    من از شما شیلا حان و مردم با شعور افغانستان تقاضا میکنم این قرارداد را بدقت مرور کنند تا ببینند که اگرچه بصورت مخفی بضد دولت وپادشاه افغانستان بین دو دشمن افغانستان منعقد شده بود، اما نام پادشاه و دولت افغانستان بسویه وحرمت مساوی با پادشاه فارس ودولت های برتانیه، فرانسه وفارس درآن ذکرشده است، اگر دولتی قبل برین بنام افغانستان وجود نمیداشت، دراین قرارداد مهم نام یک دولت نامعلوم درج شده نمیتوانست، آنهم درحالی که دولتهای انگلیس و فارس از قدرت و عظمت دولت وقت افغانستان در تحت زعامت اعلیحضرت شاه زمان در هراس بودند که این وضع از متن قرارداد مشهود است

    و باز هم برای شما میگویم که هیچ سندی وجود ندارد که ثابت کند دولتی بنام خراسان قبل از افغانستان وجود داشته است. منطقه ی به نام خراسان وجود داشت که اکنون نیز در ایران وجود دارد و هیچ کس در این زمینه شک و تردید ندارد و احمد شاه درانی که خود را شاه افغان مینماید ، خود را هچنان شاه خراسان، سند، پنجاب و دهلی نیز یاد میکرد و این بخاطر اینکه امور مناطق متذکره تحت فرمان او اداره میشد.

    این لینک را هم باز کنید که مطالب آن در کتب تاریخ در مدارس ایران هم تدریس میشود. اگر شما را پشتونها و یا اوغانها از تحصیل منع کرده و دروازه های مکتب را برویتان بسته بودند اکنون که در کانادا هستید چیزی بیاموزید و مردم تاجیک را به نام گوسفند معروف نسازید.

    http://wapedia.mobi/fa/%D9%81%...

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس