دومین سمینار دایزنگی شناسی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
به ابتکار انجمن جوانان پنجاب مقیم کابل
این سمینار با حضور اساتید دانشگاه ها، فرهنگیان، دانشجویان و مردم شریف شهر کابل در سالون رسم زندگی واقع جاده شهید مزار درغرب کابل به تاریخ 27/7/1394 برگزار شد.
برای دومین بار سمینار دایزنگی شناسی که مسایل چون فرهنگ، محدوده ی جغرافیایی و رابطه دایزنگی با قدرت مرکزی را بعد از تلاوت کلام وحی الهی توسط قاری محترم حسن علیزاده و پخش سرود ملی افغانستان از سوی سه نفر سخنران به بحث گرفته شد:
1. دکتر سید عسکر موسوی، دکترای انسان شناسی و استاد دانشگاه.
2. دکترزهرا لطفی، دکترای تاریخ و استاد دانشگاه.
3. جواد اصغری، پژوهشگر و استاد دانشگاه.
آقای محمد حسن پویا گرداننده این سمینار
ازتشریف آوری مهمانان حاضر درمجلس تشکر نموده گفت: من به اتفاق سایر همکارانم در انجمن جوانان پنجاب حضور سبز وصمیمی همه تان را در دومین سمینار دایزنگی شناسی، گرامی میدارم.
سیمینار امروز را ادامه از سلسله برنامه های فرهنگی انجمن جوانان پنجاب دانسته این تداوم سمیناریست که تحت همین نام در سال پار به ابتکاراین انجمن برگزار شده بود. از جمله موضوع های مهم را که یاد نمود: دای زنگی سرزمین است که شامل پنجاب، ورس، یکه ولنگ، لعل و سرجنگل می شود. با آنکه امار دقیق و معتبری از نفوس این سرزمین دردست نیست اما بر اساس بعضی آمار های تقریبی، جمعیت دای زنگی کمتر ازیک ملیون و پنج صد هزار نفر نیست. عمده ترین اقوام دای زنگی را قومهای: آبه، ایسمیل، انده، اسدالله بیگ، ارداد، بچه غلام، بیگل (بیگلی)، برفی، بهسودی، تانی، ترغی، قوم شدی، حیدربیگ، خوردگ زیی، خواجه داد، دلته مور،سبز علی، دولت، دارو، سه پای، شاهی، لاکو، لکزایی، محمود، غیب علی، ماموتو، میر بچه، میر هزار، محمد بیگ، نوروز بیگ،وغیره......... تشکیل میدهد.
داکتر سید عسکر موسوی گفت:
بسیار خرسندم که زمینه فعالیت این چنین مجالس فراهم می شوند ما در سال های 1355 و 1356 فعالیت های داشتم درآن زمان مشکل بود بحث هزاره شناسی مانند امروزی مطرح کرد. صرف بحث افغانستان شناسی بود درسال های 1933 - 1957 هویت تاریخی چاپ شد. کتاب انجمن تاریخ و آثار شیخ مبلغ در حوزه افغانستان شناسی است که می توان از کتابخانه عامه یافت.
ما درتاریخ افغانستان شاهید هویت سازی دروغین بوده ایم که یکی از آن هویت سازی تغیر درنام ها، که هویت یک مملکت است ازجمله سفید کوه را به اسپین غرتغیر نام دادند، یاد از سال های 33-40- 1350 را نمود که در افغانستان منطقه ترکستان یا قطغن داشتم اما اکنون در جغرافیایی امروزی ما اصلا ترکستان و قطغن ندارم فکر می نمایم بین چند ولایت افغانستان تقسیم شده است. این هویت سازی دروغین دراین سر زمین در نهایت تصویر بسیار وحشت از قوم محوری و برتری نجاتی رابه ارمغان آورداند.
از جعل سازی های نعیم خان برادر سردار محمد داود یاد نموده، که بالای میز می نشست دانشمندان و تاریخ نویسان او زمان را می خواست در کتاب های تاریخی به میل خودش به آنها دستور میداد که این بخش را حذف کن این طوری بنویس.
در یاداشت های تاریخی که از او زمان که به ما رسیده، هویت قومی هزاره ها دربحث قوم شناسی افغانستان اصلآ وجود ندارد. در درون افغانستان شناسی مباحث که بحث افغانستان شناسی را تکمیل می نماید همین هزاره شناسی و دیگر اقوام شناسی یعنی پشتون شناسی، تاجیک شناسی و ازبک شناسی و دیگر اقوام مانند بلوچ ترکمن و ایماق شناسی است. که افغانستان شناسی را تکمیل می نماید.
در سال های 1356 بحث هزاره شناسی را با تعداد از دوستان در ایران را انداخته بودیم خیلی موثر بود از جمله تحقیقات ما نشان داد که چیز در حدود 150 نوشته در مورد تاریخ هزاره ها در دنیایی فارسی زبان چاپ شده است. اما در دنیایی غیر فارسی زبانان تا جای که من خبر دارم بیش از 7 تیز دکتورا چاپ شده و چندین ماستری وپایان نامه های لیسانس در مورد هزاره ها نوشته شده است. که کل اینها یک جهیش در مدت سه سال یعنی در سال های 55- 56- 57 بوده اند.
مبارزه با برتری نژادی تنها با سلاح عدالت خواهی ودیموکراسی موفق می شود.
نگاه های فاشستی وعکس العمل این نگاه های فاشیستی ها جز فاشیست بار نه می آورد. خاطره اش را از سفر که به کویته پاکستان در سال1367 داشت یاد نمود که در کویته نسل هزاره های که از ظلم دوران عبدالرحمن انجا مقیم شده یک تعداد شان به چنگیز افتخار می نمود و هزاره ها را نسل مغول دانسته یک عکس کلان چنگیز را در دیوار نصب نموده نوشته که بابا هزاره از کسی سوال نمودم این چنگیز چه افتخار دارد با همه قتل عام که کرده گفت وقت عبدالرحمن بابای پشتون ها باشد خوب است ما کسی را داشته باشم که پدر عبدالرحمن به گرد شان نه رسد. ما می بینم که عکس العمل های جهل، جهل است افتخار به چنگیز برای هزاره ها هیچ چیز را ندارد چنان چه که افتخارعبدالرحمن فاشیست به پشتون های شریف چیز ندارد. تنها جنگ با فاشیست ازطریق عدالت خواهی دیموکراسی و مبارزه حق طلبانه میسراست.
بحث هزاره شناسی یکی از مکمله های بحث انسان شناسی است مثل پشتون شناسی و تاجیک شناسی است بشرط که بر اساس عقلانیت و انسان محوری باشد. یکی از بحث های در درون هزاره شناسی واژه ها بومی بسیار مهم است او دایزنگی شناسی. بیایید که فرهنگ خودشناسی را نهادینه کنیم دایزنگی شناسی رادر هزاره شناسی و هزاره شناسی را در افغانستان شناسی ارزیابی کنیم.
اقای مصطفی صداقت یکی از صحبت کننده انجمن جوانان پنجاب
از تشریف آوری مهمانان این جلسه که اساتید دانشگاه ها، معلمین مکاتب، نمایندگان مردم در شورا ملی، فعالان مدنی، فرهنگیان تشکیل میدادخوش آمدید و خیز مقدم گفته یاد نمود که این انجمن سال گذشته اولین سمینار را بر گزار کرده بود و امسال دومین سمینار را بر گزار می نماید و دلیل برگزاری این سمینار را نیاز جامعه و نسل نو به شناخت تاریخ، فرهنگ و جغرافیای دایزنگی خواند. با برگزار این چنین سمینار ها به خصوص به نسل تحصل کرده می تواند سطح دانش شان را بالا برده و شناخت ایشان را ازمردم بیشتر می سازند. جای تاسف است نسل نو ما معلومات در مورد کشورهای دنیا داشته باشند اما با محل و منطقه اش بیگانه و معلومات کمتر و یا نه داشته باشند. درست است که شناخت از کشور ها، برای نسل امروز مهم شده بهتر است اول محل خود را شناخته و بعدا بر اندوخته های علمی اش معلومات از کشور های دیگر را نیز داشته باشند. خوب است دایزنگی را با دیگر دای ها وسایر مناطق افغانستان شناخت داشته باشیم.
دکترزهرا لطفی، دکترای تاریخ و استاد دانشگاه
رابطه ی دایزنگی با قدرت مرکزی را به لحاظ تاریخی مورد بحث قرار داد، گفت: درافغانستان همیشه کثرت اقوام داشته و تقسیم بندی این اقوام در افغانستان بر ولایت بوده که این ولایت به تعبیر همان ایالت بودند.
درگذشته تقسیم ولایت ها مبتنی بر جغرافیا و تنوع قومی بود، حاکم از جانب حکومت مرکزی و گاهی از طرف مردم تعین می شود. که حاکمان این ولایت زیادتر سرمایه دار وسر شناسان و یا از خاندان که نقش سیاسی بیشتر داشته اند انتخواب می شد.از دوران ابدالی ها تا عبدالرحمن حاکمان ایالتی از خاندان حکومتی بوده این حکومت صرف یک حکومت ملک الطوایفی بوده، در زمان عبدالرحمن افغانستان را به چهار ولایت تقسیم کرده بود که شامل ولایت های: کابل، ترکستان، هرات و قندهار بود. هر کدام از این ولایت ها متشکل از چندین حکومت بودند. مانند: ولایت کابل که مرکز آن در کابل بود شامل حکومت های زیر بودند: حکومت های شمالی، پروان، دایزنگی، غزنی و لوگر. و هر کدام از این حکومت ها دارای زیر مجموعه ها اداری برای خود بودند که از جمله، حکومت کلان دایزنگی که دارای این زیر مجموعه بودند: شامل مناطق بهسود، دایکندی، یکاولنگ، لعل سرجنگل و شهرستان بودند. مرکزمناطق دایزنگی هم پنجاب بوده اند، خود حکومت دایزنگی هم دارای تشکیلات اداری، قضایی، نظامی، پولیس، بلدیه (شهرداری)، امور مالی، پست خانه و زندان بود.
حاکم دایزنگی کسی به نام غلام حیدر که مناسبات شان با مردم هزاره خوبتر بودند و تعداد از مردم هم از ایشان نارضایتی داشته اند. در سال 1334 یک سند نوشته شده است موضوع شان توصف جا ها، مکان های دیدنی، باستان شناسی و تاریخی دایزنگی را این حاکم غلام حیدر چنین نگاریده است:
در کورگه دایکندی همیشه در فصل بهار وقت آب خیزی اشیایی قدیمی از قبل مجسمه، ظروف و کوزه های گلی پخته داخل آن اسکلیت انسان که در دست ها و گردن ها انسان ها مرده دست بند و گردن بند فلزی که در بین عوام به نام روی است دیده می شوند. و یک عدد مجسمه به دست اینجانب رسیده بود که عکس آن را قبلا در انجمن تاریخ به چاپ رسیده است. موضوع دیگر یاد می نماید در سلطان رباط ورس شخصی کوزه سکه طلا به ضرب گاو سوار نیزه دار حک شده همرا با دو لوحه سنگ مرمری یکی به نام زن سلطان محمود غزنوی و دیگر به نام بی بی ماه به خط ثلث عربی یافت گردیده است.
بلاخره درسال 1343 طبق قانون اساسی که درست شد. بامیان به یک ولایت جداگانه تبدیل می شود، پنجاب و یک تعداد از مناطق دایزنگی زیر مجموعه ولایت بامیان میگردد در او زمان پنجاب یک ولسوالی می شود.
درزمان حزب وحدت 1366 پیشنهاد از جانب رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری درنظر گرفته می شود، اینکه مناطق هزارنشین باید پنج ولایت داشته باشند این ولایت عبارت اند از: بامیان، پنجاب، بهسود، دایکندی و جاغوری. اما از او زمان فقط دایکندی ولایت می شود متاسفانه تا هنوز دیگر پیشنهاد ها با حضورداشت رهبران هزاره که در حکومت بوده اند اجرا و عملی نه شده است.
استاد جواد اصغری، پژوهشگر و استاد دانشگاه
پیرامون دو موضوع یکی اهمیت برگزاری سمینار ها و دیگری درمورد دایزنگی و محدوده ی جغرافیایی دایزنگی صحبت کرد. استاد اصغری برگزاری چنین سمینار را مهم خواند و از این که این نام (دایزنگی) از طرف بعضی ها به سخره گرفته می شود، انتقاد کرد و گفت: باید چنان دایزنگی دایزنگی بگوییم تا این که گوش ها به آن عادت کنند. جغرافیای دایزنگی را وی از بلخاب تا شهرستان و قسمت های از ولایت غور میداند که شامل یکاولنگ، پنجاب، ورس، شهرستان، لعل و سرجنگل و قسمت های از بهسود و دایکندی می شوند. اصغری، نقش دایزنگی را در تاریخ هزاره، مقاومت در برابر عبدالرحمن سفاک، جهاد و مقاومت مردم هزاره در برابر تروریسم و طالبان، مهم خواند وهمچنان روی محرومیت هزاره ها در در تاریخ و صحبت نمود.
وی یاد نمود که همان گونه هزاره یک قوم تحقیر شده در افغانستان است و شناخت از دایزنگی هم در بین هزاره کم تر بوده است دایزنگی مردم قهرمان مرکز ثقل هزاره دایزنگی است شما دایزنگی را از هزاره بردارید کدام هویت برای هزاره باقی می ماند دایزنگی در واقع قلب یک ملت است.رهبریت هزاره در کجا شکل گرفت؟ همان گونه قندهار برای مردم پشتون، هرات وحوزه جنوب غرب برای مردم تاجیک و شمال برای یک قوم ازبک و ترکمن. پس دایزنگی و بامیان مرکز هزاره ها بوده و می باشد.
اقای محمد حسن پویا گرداننده این سمینار دراخیر با گفتن یک ضرب المثل معروفی که:« هزاره ره دی، اوغو ره زی » یعنی نام اکثر اقوام اصیل هزاره کلمه ی « دی » را به همراه دارد واز اقوام اصیل پشتون کلمه ای" زای" را، دای زنگی بخشی از سرزمین و یک دای ای از مجموعه دای های هزارستان است، بدون شک معرفی دای زنگی، باز خوانی تاریخ، فرهنگ، مناسبات و ارزشهای اجتماعی مردم این منطقه می تواند در سهم خودش تعلق وپیوندهای نسل امروزما رابا نسلهای گذشته ی شان عمیق تر ومحکمتر ساخته و جوانان ما را با هویت تاریخی، فرهنگی و سیاسی شان آگاه ترسازد، که دقیقن انجمن جوانان پنجاب ، سمینار" دایزنگی شناسی " را باچنین دیدگاه و رویکردی برگزار کرده است. این سمینار بدون هر نوع ملاحظه سیاسی و یا دیدگاه تنگ منقطقه ی برگزار شده است، کاملآ یک کار فرهنگی بدور از تحت تاثیر احزاب سیاسی و تا حدی تحقیقی می باشد .
امید واریم سایر نهاد های دانشجوی – فرهنگی نیز در کنار دیگر برنامه ها و فعالیتهایشان، داشته های فرهنگی، تاریخی مربوط به حوزه فعالیت شان را نیز به معرفی بگیرند. درکتاب تاریخ ملی هزاره" دای " به معنی " قدرتمند" و "قوی" آمده است که مغولها آنرا از چینی ها گرفته اند .
واژه ی "دای " به صورت " تای " نیز آمده است. مثلن " تایمنی " که اصل آن " دای منی " است یا تای بوغه و تای تمور که اصل آنها دای بوغه و دای تمور است .و در زبان ترکی سابقه ی زیاد دارد .
“دای "در بعضی منابع به معنی بزرگ و قوم بزرگ و پر قدرت ، تفسیر شده است .
امروزه اسامی قریب 25 قوم پر جمعیت هزاره با کلمه " دای " شروع میشود که دای کلان، دای زنگی، دای چوپان، دای فولاد، دای میرک، دایه، دایمیرداد، دای کندی، دای دهقان، دای ملک، دای بیرکه، دای زنیات، دای کیو از مشهورترین آنها است .این نکته نیز قابل یاد آوریست که اسم های بعضی از اقوام هزاره با واژه " زی " نیز آغاز میشوند .مانند زی نظر ، زی شادی ، زی جانی، زی سوار، زی ولات، زی منی و غیره . البته واژ ی " زی " با " زای " که به معنی زاده است ،یک سان نیست . " زی " در اول نام طوایف هزاره به کار میرود و" زای " در اخر نام قبایل پشتون به کار رفته و ندرتن دراخیرنام بعضی از طوایف هزاره نیز دیده میشود. مانند خردک زایی، کلو زایی، لکزایی و غیره.
در اخیر صحبت های خود اقای پویا تکه از متن نوشته شاد روان فیض محمد کاتب را چنین یاد نمود:
هزاره های کافر دایه، پولادی، زولی، سلطان احمد وارزگان، مسلمانان "افغانها" را کافر اعلام کرده اند. حالا امیر مایل است این کافران را چنان درهم بکوبد که حتی اثری ازآنها درکوهستان ها باقی نماند. زمین ها و دارایی آنها دربین اقوام غلزایی و درانی تقسیم خواهد شد. بنابرین من به همه نیروهای قبیله ی و سلطنتی دستور میدهم که از هر طرف بر شورشیان حمله کنند وبه هیچ جانداری رحم نکنند واگر کسی ازاین مردم زنده باقی بماند، باید به عنوان زندانی و اسیرمثل برده ها درمیان قبایل افغان تقسیم شود.
درختم برنامه امروز پارچه های هنری و موسیقی توسط عبدالرحیم جبران و رحمان تلاش اجرا شدند که مورد استقبال پر شور اشتراک کنندگان قرار گرفت.