"پدماوتی"؛ روایتی از توَهم تا واقعیت
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
فیلم "پدماوتی" به کارگردانی " سنجی لیلا بنسالی" (فیلمساز هندی)، پس از نمایش در حالی جنجالی و بحث برانگیز شد که، بسیاری از هندوهای افراطی تصور کردند، به ملکه "پدماوتی" - که نمادی از متانت و وفاداری هندوان در برابر بیداد " سلطان علاالدین خلجی" پنداشته می شود - اهانت شده است
در مورد "علاالدین خلجی" ( شاهی که گفته میشود احتمالن از دودمان خلجیان فارس و یاهم نیاکانش از ترکتباران افغانستانی بودهاند ) دو گونه دیدگاه وجود دارد؛ برخی ها او را شاه عادل، متدین و کشورگشا میدانند؛ اما برخی دیگر - به ویژه مخالفان وی - از او به نام سلطان ظالم ، اسکندر ثانی، مسلمان متعصب و خون خوار، چپاولگر و فرد جاه طلب یاد میکنند.
برای گرهگشایی ماجرای جنجالی این فیلم، خوب است پیش زمینهی تأریخی روایت " پدماوتی " را که در هالهای از توهم و واقعیت پیچیده شدهاست، اندکی مرور کنیم:
پدماوتی کیست؟
در "سیلون" (سریلانکای امروز) پادشاهی به نام " گندرسین" میزیست که، دختری نهایت زیبا و زیرک به نام " پدماوتی" داشت.
پدماوتی طوطیی به نام " هیرامن" داشت که، از قضا روزی از قفس رها شده و به دست برهمنی اسیر میشود. برهمن طوطی را که خیلی شیرین سخن است، به " رَتَن سِنگ " پادشاه " جیپور" میفروشد. طوطی از زیبایی ملکه پدماوتی به سلطان "جیپور" میگوید و پادشاه عاشق پدماوتی شده و سرانجام او را به زنی میگیرد.
سپس یکی از برهمنان هندو که "رگو" نام دارد و مخالف رتن سنگ است، از زیبایی مسحور کنندهی پدماوتی به سلطان "علاالدین خلجی" می گوید و خلجی نیز عاشق پدماوتی شده و برای دست یابی به ملکه به "جیپور" حمله میکند . رتن سنگ" در هنگام جنگ زخم مهلکی بر میدارد و از اثر آن می میرد.
پدماوتی که نمادی از وفاداری، دانایی و توانایی یک بانوی هندو در برابر همسرش است، از بیم دست یابی علاالدین به خودش(به روایتی) خودش را با چهل زن دیگر در آتش میاندازد و رسم "سِتی" را انجام میدهد.
پدماوتی؛ روایتی از توَهم تا واقعیت
نخستین سرایندهی داستان منظوم پدماوتی ، "ملک محمد جیسی" شاعر و صوفی قرن شانزدهم است.
باتوجه به نوع روایت، دیده میشود "پدماوتی" یک رویکرد تخییلی است که، در برههای از تأریخ (همزمان با دورهی زمامداری علاالدین خلجی ) با واقعیت عجین می شود و این روایت تخییلی با تأریخ بافت میخورد.
همان گونه که یاددهانی شد، " پدماوتی" یک روایت تخییلی است و نه تاریخی؛ زیرا کتابهایی که به نحوی تأریخ هند را بازگو کرده اند مانند: تأریخ محمدی، تأریخ فیروز شاهی، تأریخ مبارک شاهی، تأریخ اکبری، شاهنامه ی فتوح السلاطین و از همه مهمتر"امیرخسرو دهلوی" که خود شاهد جنگ "جیپور" بوده است، از "پدماوتی" ( پدمنی ) نام نبردهاست.
اما نکتهای در خورِ تأمل این است که، بیشتر نگارندهگان تأریخ هایی که از آنان نام برده شده است، مسلمان بودهاند و گمان میرود مؤرخان مسلمان هندی از بهر گرایش اسلامی و یاهم جلوگیری از بدنامی این شاه مسلمان ( سلطان علاالدین خلجی ) این راز ( داستانِ پدماوتی) را پنهان کرده باشند؛ اما در " تأریخ فیروز شاهی " که، سالها بعد و در زمان سلطان " فیروز شاه تُغلق" نوشته شده و بیشتر هم کاستیها و خودکامهگیهای علاالدین خلجی را بازگو کرده است، می توانست، حکایت عاشق شدن علاالدین بر پدماوتی را به مثابهی کاستی برجستهی خلجی درج نماید، که نکرده است و بر بنیاد این، احتمالن روایت " پدماتی"، روایت تخییلی "جیسی" شاعر است که، پسانترها به باور استورهیی هندوان مبدل شده است.
نگاه یک سویه در فیلم:
"بنسالی" ( کارگردان فیلم پدماوتی ) با نگرش تا جایی احساساتی و بیشتر هم زیر تأثیر نگرشهای دینی به بازتاب روایتهای تأریخی پرداخته است. وی تنها با نشان دادن، چهرهی خشن، خونخوار، جاه طلب و حریص و در کُل منفی از علاالدین، نتوانسته است تأریخ را به گونهی هنری بازتاب دهد؛ زیرا یکی از ویژهگی های فیلم های تأریخی بازتاب تأریخ به گونهی هنرمندانه با زبان تصویر است و نه تحریف واقعیت بر مبنای درک یک سویه و نگاه یک بُعدی، زیر تاثیر احساسات دینی و مذهبی.
واقعیت سازیهای ناهمگون:
بهرهجویی از موسیقی محلی امروز افغانستان در پارهای از موارد و بازخوانی آهنگ " من آمدهام وای وای" که، هردو پیشینه ی باستانی از نوع شعر و موسیقی باستان در دربار شاهان پارسی زبان هند را بر نمی تابد، به نوعی ناآگاهی کارگردان از پرداختن به جزییات تأریخی را میرساند و این نکته را به روشنی بیان میکند که " سنجی لیلا بنسالی " دست به واقعیت سازیهای ناهمگون در فیلم زدهاست.
هندوگرایی و مسلمان ستیزی:
در این شکی نیست که، برخی از شاهان مسلمان در هند، به دلیل گرایشهای افراطی دینی و دهها عامل دیگر، بارها اموال و آثار تأریخی و فرهنگی هندوان را غارت کردهاند؛ اما یادمان نرود که، شماری از شاهان مسلمان، مانند: شاهان مغول، ارزنده ترین کارکردهای فرهنگی و تأریخی را از خود به یادگار گذاشته اند که، امروز هندیان ( هم مسلمانان و هم هندوان) مدیون این کارکردها اند.
اما در فلم "پدماوتی" " رتن سنگ " پادشاه راجپوت "جیپور"، به دلیل گرایشهای دینی اش، هندوی فداکار، دلیر، جوانمرد، عادل و چهرهی مثبت به تصویر کشیده شده؛ ولی بر عکس "علاالدین خلجی" مسلمان مستبد، خونخوار، بخیل، سیطرهجو و نا جوانمرد بازتاب یافته، و این دریافت زمانی در اندیشهی بیننده بیشتر جان میگیرد که، شخصیت "رتن سنگ + پدماوتی" در برابر "علاالدین خلجی" قرار داده میشود.
صحنه آراییهای شگفت:
یکی از ویژه گی بارز " پدماوتی " ، صحنه آرایی های شگفت این فیلم، چه در دربار "علاالدین" و چه در دربار" رتن سنگ " است. فضا های مجازی نزدیک به واقعیت، از جاذبههای مهم این فرآوردهی سینمایی است.
نقش آفرینیهای جذاب:
نقش آفرینی های "رضا مراد" ، "شاهد کپور" ، "دیپیکا" و " رنویرسنگ" در " پدماوتی " جذاب و چشمگیرتر از دیگران است.
فرجام سخن:
در کُل فیلم " پدماوتی " ( پدمنی ) افزون بر لغزشهای تأریخی، یکسویه نگری، به گونهای مسلمان ستیزی و آمیزش تخییل با استوره است؛ چیزی که امروز به یک حساسیت انکار ناپذیر میان هندوان و مسلمانان مبدل شده و روند نقد واقعبینانه از تأریخ را سخت متأثر کردهاست.