اعتراضيه روزنامه چراغ نسبت فشارهای کميسيون بررسی تخطی رسانه ها
از مدتي است کميسون دولتي بررسي تخطي رسانه ها اين روزنامه را نسبت چاپ و نشر مضاميني که در آن دست هاي نامرعي و چهره هاي پنهان آنعده کشورهاي عربي افشا و نقد ميگردد که در جامه دوست و بهانه برادري به ادامه خونريزي و جنگهاي قومي-مذهبي ازطريق پرورش و آموزش دست پرورده هاي تروريست خويش دامن ميزنند؛ زير فشار گرفته و در واقع ميخواهد با تهديد و ارعاب؛ مهر بر لبان دست اندرکاران اين روزنامه بزنند؛ در حاليکه ...
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
سه شنبه 10 حمل 1388- کابل – روزنامه چراغ
از مدتي است کميسون دولتي بررسي تخطي رسانه ها اين روزنامه را نسبت چاپ و نشر مضاميني که در آن دست هاي نامرعي و چهره هاي پنهان آنعده کشورهاي عربي افشا و نقد ميگردد که در جامه دوست و بهانه برادري به ادامه خونريزي و جنگهاي قومي-مذهبي ازطريق پرورش و آموزش دست پرورده هاي تروريست خويش دامن ميزنند؛ زير فشار گرفته و در واقع ميخواهد با تهديد و ارعاب؛ مهر بر لبان دست اندرکاران اين روزنامه بزنند؛ در حاليکه همواره در پاسخ به اين کميسون گفته ايم که نظر به قانون رسانه هاي همگاني کشور ؛ ما مسووليت اخلاقي نشر جوابيه طرف را داريم و بس.
به باور ما جنايات جنگي و نقض حقوق بشر در افغانستان در سه دهه گذشته و بخصوص در زمان حاکميت گروه طالبان و حضور قدرت مند القاعده در کشور ابعاد فرا افغاني نيز داشته و تعدادي از کشور ها عربي مانند عربستان سعودي دانسته يا نا دانسته شريک جرم اين جنايات ميباشند.
عربستان سعودي در اين مدت براي ترويج وهابيت بدون ترديد از پاکسازي هاي قومي - مذهبي در افغانستان با فراهم آوري منابع هنگفت مالي حمايت مستقيم کرده و بر جنايات بشري گروه هاي طالبان و ساير جناياتکاران صحه گذاشته است؛ اگر چنين نبود، زمانيکه پاکسازي قومي در مزار شريف، دايکندي ، باميان، تخار و جاي هاي ديگر جريان داشت، چرا رژيم سعودي از طالبان حمايت ميکرد و آنان را به عنوان دولت به رسميت شناخته بود.
اعتقاد ما اينست که رسيده گي به جنايات جنگي و نقض حقوق بشر در افغانستان در قالب برنامه عدالت انتقالي بدون پرداختن به ابعاد گوناگون آن و بررسي آن فراتر از مرزي هاي سياسي افغانستان ناقض و يک جانبه خواهد بود؛ کشور هاي حامي تروريستان و طالبان نيز بايد جواب دهند که بر اساس کدام روشهاي ديپلوماتيک از رژيم هاي جنايات حمايت کرده اند.
اين قصه حزين و اين غصه وزين براي همه مردم افغانستان اظهر من الشمس است که عده اي از کشور هاي عربي سالهاست براي خوشي باداران خويش؛ گروه هاي افراطي و تنگ نظر چون طالبان را براي سرکوب مردم و نابودي ارزشهاي ملي و اسلامي ما تسليح؛ تجهيز و تمويل کرده و تا اين اواخر که اداره فتنه گر بوش به موزيم جنايات جنگي پيوست؛ در کنار آن ادارة بدنام تماشاچي افغان کشي و رنج و آواره گي افغانها توسط اشغالگران قرار داشتند تا اينکه فرمان يافتند صفحه را ورق زنند و باب دوستي و برادري را براي اغواي افکار عامه و جلب همدردي رهبران افغان بلند تر قرأت کنند که متاسفانه عده اي از رهبران را قبلا براي اين منظور خريده و استخدام کرده اند.
البته مصلحت مادي رهبران و مجبوريت سياسي رئيس جمهور کشور براي قايل شدن نقش به اين کشورهاي افغان دشمن ؛ به همه معلوم است اما توصيه ما اينست که از اين شهزاده هاي مصلحتي و شاهان در حال انقراض و فروپاشي؛ خيري تصور نيست جز شعله ور شدن جنگهاي قومي و مذهبي نظير پاکستان که مردم آن گروگان و اسير دالر هاي باد آورده نفتي همين شيخ ها و شهزاده هاي ترسو گرفته شده اند.
حالا اگر مروراين ادعاها بازگو کننده واقعيتهاي تلخ کشور ماست؛ برخاسته از رويکرد هاي منافقانه رهبران اين کشور طي سه دهه ميباشد؛ در اينصورت ما گناهي نداريم جز خانه تکاني حافظه تاريخي مردم ما از گرد و غبار فراموشي و مصلحت بيني ها؛ و اما هر بخشي از اين ادعا هاي ما تهمت است؛ لطفا سفارت خانه هاي عارض و شاکي جوابيه خود را مستقيماً براي اين روزنامه بفرستند و ما نيز آنرا با کمال امانت داري به نشر خواهيم رسانيد تا سيه رو گردد هر که در او غش باشد.
اميدواريم کميسيون محترم نيز شکار احساسات و مصلحت بيني ها نشده و در فکر تقويه آزادي بيان و رسانه هاي همگاني باشند. خداوند بزرگ (ج) کساني را که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند؛ از جمله ظالمان و فاسقان که لعنت شده آن پادشاه حقيقي ميباشند؛ دانسته است.