ما نوکر آمريکا هستیم، مراتب ارادت و خدمت بی دریغ ما را بپذیرید!
انورالحق احدی متهم به اختلاس ميليون ها دالر و غصب زمين در شیرپور، عبدالله عبدالله متهم به جنايات جنگی و دست داشتن در قتل احمد شاه مسعود و اشرف غنی متهم به سوء استفاده از وظيفه دولتی، دامن زدن به اختلافات زبانی و نژادی و حمايت معنوی از طالبان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
عکس ها از خبرگزاری اسوشیتد پرس
انورالحق احدی متهم به اختلاس ميليون ها دالر و غصب زمين در شیرپور/ عبدالله عبدالله متهم به جنايات جنگی و دست داشتن در قتل احمد شاه مسعود
اشرف غنی متهم به سوء استفاده از وظيفه دولتی، دامن زدن به اختلافات زبانی و نژادی و حمايت معنوی از طالبان/ عبدالله عبدالله/ انورالحق احدی/ در حال گوش دادن به سخنان نماينده آمريکا در سفارت اين کشور در کابل
عبدالله عبدالله و نماينده ی آمريکا/ سفارت آمريکا در کابل
اشرف غنی احمدزی و نماينده ی آمريکا/ سفارت آمريکا در کابل
نامزدهای انتخابات رياست جمهوری
رمضان بشردوست/ حامد کرزی/ گل آغا شیرزی/ انور احق احدی/ اشرف غنی احمدزی/ علی احمد جلالی/ زلمی خليل زاد/ عبدالله عبدالله / شهلا عطا/ عبدالعلی سراج/ نصرالله بریالی/
يكشنبه 12 آوريل 2
پيام‌ها
12 آپریل 2009, 16:18, توسط amin
Dr.Abdullah yaki az mahdood kas hai bood ke dar sherpoor zamin nagerefta bood. pass chora hami har cheez ke diletan shod menaweesen bedon azi ke kodam naw sanad wa ya soboot dashta bashen
12 آپریل 2009, 19:25
به بعضی مامور های کاخ ریاست جمهوری!
مه میفامم که نیم وقتتان در چت کدن در وبسایت های افغانی تیر میشه، حالا به تبلیغ کردن و بدنامی رقبای رییس جمهور کرزی روی اورده اید و به "بازی کثیف"؟! ( Dirty game )
چرا دست پاچه شده اید؟ در افغانستان کسی غیر از کرزی حق ندارد رییس جمهور باشد؟ یا خود را برای این مقام کاندید نماید؟ لازمهء یک دموکراسی فعال شرکت نامزدان ریاست جمهوری در انتخاباتی شفاف است، اما چرا شما از شفافیت هراس دارید؟ دلایلش معلوم است، رانت خوری و فساد گستردهء که در خوان دولت کرزی وجود دارد، در تاریخ افغانستان، حتی دوران هرج و مرج مجاهدین بی نمونه است.دولت فعلی، نا توان از رهبری کشور به دورانی نو تر است، به منافع ملی کشور است که از وضع فعلی عبور شود، عبور از وضع فعلی، با عبور از بازیگرانی ممکن است که پنج سال گذشته را با ناکامی رقم زدند. از سوی دیگر، منافع ملی افغانستان در روابط تنگاتنگ با جامعهء جهانی و مخصوصاً کشورهایی نهفته است که به آمدن دموکراسی و مردم سالاری در کشور در طول چند سال گذشته کمک نموده اند. گرچه ادارهء بوش، با حمایت از کرزی، کسی که در کشور از مشروعیت مردمی بهرمند نبود، و در زد و بندهایی سیاسی و استخباراتی به قدرت دست یافت، اشتباهی بزرگ را مرتکب شد، اما با آن هم، کرزی در طول دوران حکومت خویش نشان داد که فردی بی کفایت است و توانایی مدیریت بحران در کشور را ندارد. وی بحران در کشور را عمیق تر نموده است، و پایه های دموکراسی نیم بندی را که در کشور به وجود آمده است لرزان ساخته است. تبلیغاتی که اکنون صورت می گیرد که کسی دیگر نمی تواند بهتر از کرزی باشد، بر خطا است. کرزی در یک سیستم حکومتی، به قدرت دست یافته است، و در یک نظام باز، بودن یا نبودن وی، تاثیری در وضع فعلی ندارد. هم به لحاظ داخلی، هم بین المللی.
از لحاظ داخلی، نبودن وی، فرصتی را برای تغییر در سیاست داخلی ای که کارنامهء هشت ساله شکست را دارد به وجود می آورد.
و از لحاظ بین المللی، از تقابل افغانستان با شرکای بین المللی اش کاسته می شود. کرزی فعلاً به یک معضل برای افغانستان تبدیل شده است، و این معضل می تواند منافع ملی را به خطر بیندازد. فردی که با وجود پشتیبانی بی دریغ بین المللی نتوانسته است در طول هفت سال، بهبودی در وضع امنیتی کشور به وجود بیاورد و .... بودنش در راس ادارهء امور بیش از این ضرورت نیست. اما همانطور که نظریهء می گوید وقتی که حضور در قدرت طولانی می شود، دیکتاتوری می آورد، کرزی نیز، اکنون به جای توجه به وضع کشور، هم و غم اش مصروف ماندن در قدرت شده است. و در گیری وی با شرکای سابقش هم از همین رهگذر است.
فردی که با یک دسته از ماموران استخباراتی سی آی ای، با هلیکوبتر در ارزگان پیاده می شود، و با فشار سی آی ای، در کنفرانس بن به رغم اینکه کسی دیگر ده رای آورده است، به ریاست جمهوری افغانستان منصوب می شود، امروز می تواند میهن دوست باشد، و کسانی که عمرشان را برای مبارزه برای کشور طی کرده اند( می توانید شما موافق این نظر نباشید، اما این در حقیقت آن خدشهء وارد نمی کند) با دیدار با چند سناتور امرکایی می شوند خائن؟
شما که هر روز در محافل دیپلماتیک، در لابی گری های آنچنانی در مجامع بین المللی و جاسوسی، مشغول یارگیری و بدنام کردن رقبای خود هستید می شوید میهن پرست؟!
حضور در انتخابات ریاست جمهوری طبق قانون اساسی حق هر شهروند کشور است. و همهء کسانی که فعلاً در انتخابات شرکت کرده اند، طبق همین قانون اساسی حق کاندید شدن دارند. کسی که تا جرمی بر وی ثابت نشود بیگناه است، لذا تبلیغات شما، انعکاسی از دستپاچگی شما است. ملت اکنون می داند که نباید باید از شما عبور نماید، همانطور که ملت امریکا از ادارهء بوش عبور نمود، شما نیز امتداد فاسد همان اداره در کشوری جنگ زده هستید. روزگارتان به سر رسیده است.
12 آپریل 2009, 19:42
استفاده از مهره سوخته
نظری پریانی
درحالی که شخصیت ها و جریان های سیاسی افغانستان بر موضوع خلای قدرت درآستانه انتخابات به یک اجماع ملی برای برکناری یا استعفای رییس جمهور از قدرت شده اند؛ اما آقای کرزی اعلام کرده است تا پایان برگزاری انتخابات را نیز زیر سلطه خویش برگذار کند و هم چنان به تازگی نشانه هایی از حمایت مجدد بیرونی از او نیز دیده می شود.
زیرا تفسیر دادگاه عالی افغانستان در پیوند با قانون اساسی که -از جانب حقوق دانان وارونه خوانده شده است- در حمایت از این مسأله و اعلام حمایت وزارت خارجه امریکا از این فیصله رییس جمهور کرزی، نشان می دهد که دوام قدرت نامشروع رییس جمهور کرزی تا پایان انتخابات حتمی است و می تواند هر نوع استفاده ای را از امکانات دولتی به نفع خویش در آستانه انتخابات ریاست جمهور داشته باشد. کرزي روز شنبه هفته گذشته در یک کنفرانس خبری در کابل با تاييد از مصوبهی ديوان عالي قضايي افغانستان مبني بر تمديد ادامهی کار وي تا برگزاري انتخابات رياست جمهوري افزود: اين تصميم در عالي ترين مرجع قضايي افغانستان گرفته شده است و ما آن را مي پذيريم.
اما شماری از آگاهان این تفسیر و فیصله را از صلاحیت های دادگاه عالی کشور نمى دانند و تفسير مواد قوانين را در چنین زمینه ای مربوط به کميسيون نظارت و تطبيق قانون اساسى مي دانند که با وجود تصويب مجلس نمایندگان تا هنوز از طرف رئيس جمهور، تشکيل نشده است؛ اما اگر ین مورد درست از صلاحیت قانونی دادگاه عالی افعانستان هم باشد، این تضمین داده می شود که رییس جمهور در طول تصدی وظیفه اش در بعد از ماه جوزا تا برگزاری انتخابات(29اسد) مرتکب هیچ استفاده سیاسی به نفع خویش نمی گردد.
گذشته از این پرسش ها برخی از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نیز در صدد آن اند تا از این تصمیم حمایت کنند یا به حمایت از این تصمیم وا داشته شوند و اعلام حمایت اشرف غنی احمدزی یکی از نامزدان ریاست جمهوری که گفته می شود از افراد بانفوذ است در یک کنفرانس خبری از این فیصله، گواه بر این واگذاری سیاسی است که امکان دارد برخی از نامزدان و جریان های سیاسی دیگر نیز به زودی باحمایت از این تصمیم اعلام موضع کنند.
این در حالی است که در کنار جریان ها و شخصیت های مستقل سیاسی، اخیراً شماری از اعضای مجلس نمایندگان افغانستان و قبلاً مجلس سنا مخالفت خود را با این فیصله دادگاه عالی کشور و دوام قدرت رییس حمهور ابراز کرده اند؛ اما تاهنوزمورد توجه مقامات بین المللی قرار نگرفته است. در این احوال، برخی از گمانه زنی ها در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از لابی گری ها برای ابقا و تحمیل مجدد رییس جمهور کرزی بر مردم افغانستان بر بنای یک مصلحت سیاسی خبر می دهند.
ایجاد نشست مسکو، کنفرانس بین المللی لاهه و نشست سه جانبه افغانستان پاکستان و ترکیه در انقره در چندروز پیش و نشست دیروز سران ناتو در «استارس بورگ» فرانسه و تاچند روز دیگر کنفرانس بین المللی در ایتالیا با حضور ایران و امریکا، در کنار آن که می تواند پیامد های مثبتی برای افغانستان داشته باشد، زمینه هایی برای ایجاد فضای حمایت از رییس جمهور کرزی درآستانه انتخابات ریاست جمهوری است. برگزاری این کنفراس ها که می تواند ناشی از رقابت هایی جهانی ومنطقه ای برای افغانستان نیز باشد؛ اما در آخر کار، رییس جمهور آن همه را به نفع خویش در یک کمپاین انتخاباتی خلاصه می کند.
برداشت های احتمال حمایت غرب از رییس جمهور کرزی در حالی صورت می گیرد که اخیراً رییس جمهور کرزی ظاهراً در تصادم سیاسی باغرب قرار گرفت و حتا از انجام یک کشتی نرم نیز خبرداده بود.
به باور من این اعلام مخالفت باغرب در یک بازی از جانب ایالات متحده امریکا برای تست یا آزمون برخی از کشور های منطقه در تشخیص احتمال حمایت از کرزی صورت گرفته بود. زیرا کرزی مأمور بر تمایل یا پناه بردن به آغوش روسیه شد؛ اما مورد توجه آنان قرار نگرفت و در فرجام توانست حمایت برخی از کشورهای همسایه را برای خویش دست و پا کند که این امر سبب جسارت بیشتر کرزی در اظهارات مخالف منشانه باغرب شده بود و می پنداشت که اکنون به راستی می تواند از یک مهره به یک بازیگر تبدیل شود. و سر انجام این بازی ها توانست تاثیر به سزایی در فضای سیاسی افغانستان بجا بگذارد.
زیرا دیده می شود که دولت امریکا در یک ماه اخیر با آن که راه برد جدیدی را برای افغانستان ارایه کرده است؛ اما پیشتر از آن و بعد از آن از انتقاداتش بردولت کرزی کنار رفت و این نشان می دهد که غرب از موضع گیری برضد کرزی بربنای یک بازی صرف نظر کرده است.
احتمال تحمیل مجدد آقای کرزی در حالی ناشی می شود که که دولت اوباما با آن که در تلاش یک راهبرد برای افغانستان و برآمدن امریکا از باتلاق بحران در منطقه است و در این زمینه راه بردی را نیز ارایه کرده است که در آن مذاکره با طالبان به عنوان اساسی ترین گزینه در مورد افغانستان، شناخته شده؛ چیزی که حامد کرزی نیز بدان پافشاری دارد.
آن گونه که ملا عبدالسلام ضعیف از فعالین بلند رتبه طالبان در کابل، در گفت وگو بایک روزنامه چاپ کابل گفته است: مشکل ملاعمر باحامدکرزی مشکل دو برادر است و این هرد و با خارجیان مشکل دارند نه با هم دیگر» نشان دهنده نوع گرایش بین طالبان و کرزی است که در آستانه ی اتخابات ریاست جمهوری افغانستان بروز داده شده است و ثبت نام کردن شماری از طالبان در پروسه ی انتخابات و اعلام حزب سیاسی طالبان و اشتراک آنان در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از جانب برخی مقامات طالبان نشان می دهد که یکی از نشانه های بارز فرجام و پیروزی کرزی در انتخابات پیش رو، بستگی به تفاهم قدرت های اثر گذار با کارگذاران بیرونی و درونی طالبان دارد.
از طرفی هم در حال حاظر پاکستان ترجیح میدهد تا نسبت به هر کسی دیگر حامدکرزی در انتخابالت آینده افغانتان به پیروزی برسد بنا برآن تلاش های پاکستان برای ابقای حامد کرزی در قدرت، چانس دیگری است که می تواند کرزی را خرسند سازد.
اما آن گونه که بایدهای شکست و ریخت رییس جمهور کرزی در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان برجسته به نظر می رسد، نشانه های احتمال حمایت از او چندان جدی به نظر نمی رسند و اگر هم باشند در ایجاد یک تفاهم از جانب جریان های سیاسی مثل جبهه ملی، شورای متحد ملی- در صورتی که به زودی از هم نپاشند- در همکاری با برخی از شخصیت های مستقل سیاسی- ملی که دارای طرح و برنامه های جامع برای افغانستان باشند، شکننده است؛ زیرا در حال حاضر رقبای جدی حامد کرزی در یک تفاهم ملی و ایجا فضای اعتماد می توانند پیروز شوند و احتمالات حمایت بیرونی وناگزیر از کرزی را خنثی سازند؛ زیرا از هم پاشی و بیراهگی جریان ها و شخصیت های سیاسی در افغانستان سبب می شود تا قدرت های دخیل و اثر گزار در قضیه افغانستان از شخص حاکم ولو ضعیف حمایت کنند و آن را به صلاح خود می دانند؛ کرزی با تلاش های فراوان برای جذب برخی از افراد کلیدی جبهه مقاومت(در دوران طالبان) و ایجاد شایعه ی پیوستن شماری از اعضای جبهه ملی به عنوان اپوزیسیون کلان دولت به او وهمچنان راه اندازی برخی از کمپاین های فرعی که در عاقبت، انتخابات به نفع او می گذرند سبب شده است تا نگاه ها را به خود جلب کند.
به هر حال چشم داشت مردم افغانستان از دولت و شخص آقای اوباما و دیگر قدرت های اثر گزار در قضیه ی افغانستان این است تا با برداشت از برایند وتجربه 8 ساله ی افغانستان پس از جاروب شدن طالبان، به آن نتیجه رسیده باشند که باید سرنوشت سیاسی مردم افغانستان را خودشان تعیین و بر تحمیل مجدد حامد کرزی به عنوان یک مدیر ضعیف و به مانند یک مجسمه ی بی روح برای افغانستان دست بکشند؛ زیرا پیروزی اوباما در افغانستان فقط همین امید را بر دل مردم افغانستان بر انگیخته است که این سیاست مدار جوان می تواند حداقل به خون فرزندان کشورش ومردم افغانستان وقع بگذارد و همه چیز را فدای هیچ نکند.
در غیر آن هر نوع لابی گری از کرزی به عنوان یک فرد ناکام و بی اراده که تمامی شانس های طلایی برای افغانستان را هدر داده و با بی مدیرتی و بی برنامگی خویش کشور های کمک کننده در امور افغانستان را نیز سر راه گذاشته است نشان دهنده ی تصمیم بازی گران اصلی بر حفظ وضعیت ناسامان مند و درهم شکسته ی کنونی، برای حداقل پنج سال دیگر است که در آن صورت بیم آان می رود که اوضاع منطقه به چالش کشانده شود.
12 آپریل 2009, 22:30
زمین گرفتن آنقدر هم مهم نیست. عبدالله ی تو کسی است که دستانش به خون مردم آغشته است.
13 آپریل 2009, 04:12, توسط علی رضا
Well i guess Mr. Ashraf Ghani and Mr. Ahadi are the best candidate for this country, They can run this country very well they are educated and they have the power in our society, Ramazan Can’t be a great president coz he has got mintal problem, and and also he is against our Great Leaders Like Mohaqeeq and Ustad Khalili, I hope this site must respect the freedom of speech and publish my speech as well, infact we won’t be able to win but atleast we can have some powers for our hazara people, We knew that one of these two people will be the presindent of Afghanistan, Coz they have got more population in Afghanistan and also they have got support from international community,Obama was a student of Mr. Ashraf Ghani Ahmadzia thats why he is getting more support from America, Mr. Ahadi is also holding PHDs and he had done great job on his ministry. right now our great Leaders Mr. Khalili and Mr. Muhaqeet are talking to them,
13 آپریل 2009, 07:28, توسط توفیق
I haven’t seen a liar like you yet. I think you will become a professional liar in the future if you take some specific courses that your great leaders (Ahadi and Ahmadzai) have already taken. Best wishes
13 آپریل 2009, 08:47, توسط نازی
نوشته و اطلاع رسانی شما خوب است. موضع گیری تان هم خوب است. درست است که بشر دوست نقطه منفی ندارد. اگر کسی بفهمد و به منافع ملی افغانستان پایبند باشد. البته در معرفی سایر کاندیداها خوب و کامل ننوشته اید. مثلا عبدالله عبدالله اصلا مدرک دکتری ندارد. یکی از فرماندهان قتل عام و تجاوز افشار است. وزارت خانه ای خارجه در زمان او تبدیل شده بود یک گرم سیل پنجشیری های سنگ فروش و وی دارای ارتباط مستقیم با کشور شوروی و روسیه فعلی است. وی قوم گرا و محدود نگری اش بیشتر از دیگران است. مشکل دیگر این است که او اتهامات اخلاقی نیز دارد که الان جای گفتن نیست. موفق باشید
14 آپریل 2009, 06:53, توسط صد یقی
بسیار جای تعجب است که مر دم افغا نستان از سالهای سال به این طرف ازدست طاغوتیان وسر کشان که میخواستن این ملت غیور وشهید پروررابه خاک خون بکشا نند به پالوی راحت نخابیده اند اماباز هم نگران رئیس جمهور باشند که خیم اش درپشت اش کوچیها بار هرجائکی دلش خوست کمپ بزنداین راافتخار خود دانسة و بگو ید که که من صلاحیت ریا ست جمهوری را دارم چرا که به این ملت خیانت نکرده وکسان دیگر هم مثل نازی نازدانه وغیره پیداشوند این قول راتئید کرده وبگویند که وا قعا همین طوراشخاص صلاحیت ریاست جمهوری را دارند که به ملت خیانت نکرده اند بنده برای نازی میگویم که خدمت وخیا نت را ازکجادا نسةمیشود ازکمپ زدند وزنده گی کردن درکوچهابشردوست یک آدم لا بالی وعصبا نی درکجا توان خدمت وخیانت را داشت که باز مابگویم بشر دوست آدم خوب است این خدمت را کرده آدم خراب است این خیانت را کرده نازی خان گرم سیل بودن سرد سیل بودن به یک محیط منطقه عیب نیست اگرهمین داکتر عبدا الله وقهر مانان همین گرم سیل نمیبود بشردست هم مثل هذارها هذاره دیگر درسینه اش سیخ کباب تیرمی شد دیگرنازی خان گفة است که پنجشیری هاکه ارتباط باروسیه دارند برای من بگویدکه روسیه را از افغا نستان کی کشید این امر طور بسیط است که اصلا به شرح وتوضیح مجال نیست این طفل چهار ساله این ملت میفهمد که خدمت کر ده به این ملت که خیانت
14 آپریل 2009, 18:47, توسط arestani
داکتر عبدالله:
داکتر عبدالله هم که امروز وسوسه رسیدن به قدرت و ریاست جمهوری ذهن کوچک او را اشغال نموده دقیقا مثل آقایان جلالی و بیات و شیرزی از نوکران بیگانه بشمار می آید و هیچ مزیتی بر دیگران ندارد. او که از وی بعنوان شریک توطئه شهادت شهید احمد شاه مسعود نام برده شده گفته میشود که در اکثر سفر های خارجی خود بیشترین وقت خود را به عوض اینکه در جهت مصالح علیای کشور به مصرف میرسانید در قمار خانه های ممالک مختلف سپری نموده است. نامبرده که در ایام حیات شهید احمد شاه مسعود هیچگاهی از پشتون بودن خود حرفی بمیان نیاورده بود بعد از حوادث یازدهم سپتامبر طی مصاحبه خود را از قندهاری الاصل معرفی کرد و گفته شده است که برادرزاده خود را به خاطر رسیدن بقدرت در عقد برادر زاده آقای خلیل زاد در آورده است در حالیکه منسوب بودن او به ملیت های پشتون و تاجیک و یا نزدیکی او به آقای خلیل زاد گذشته ها و بی کفایتی های او را از نظر ها پنهان نگه داشته نمی تواند. او چیزی به جز از یک مهره بیگانه ، یک کلانکار بی شخصیت و یک نادان خوش لباس با ادا های زنانه نمی باشد و پیشینه کاری او شاهد این مدعا است. اما دانسته نمیشود که او با جسارتی میخواهد وارد معرکه انتخابات گردد.
14 آپریل 2009, 18:50, توسط arestani
داکتر عبدالله:
داکتر عبدالله هم که امروز وسوسه رسیدن به قدرت و ریاست جمهوری ذهن کوچک او را اشغال نموده دقیقا مثل آقایان جلالی و بیات و شیرزی از نوکران بیگانه بشمار می آید و هیچ مزیتی بر دیگران ندارد. او که از وی بعنوان شریک توطئه شهادت شهید احمد شاه مسعود نام برده شده گفته میشود که در اکثر سفر های خارجی خود بیشترین وقت خود را به عوض اینکه در جهت مصالح علیای کشور به مصرف میرسانید در قمار خانه های ممالک مختلف سپری نموده است. نامبرده که در ایام حیات شهید احمد شاه مسعود هیچگاهی از پشتون بودن خود حرفی بمیان نیاورده بود بعد از حوادث یازدهم سپتامبر طی مصاحبه خود را از قندهاری الاصل معرفی کرد و گفته شده است که برادرزاده خود را به خاطر رسیدن بقدرت در عقد برادر زاده آقای خلیل زاد در آورده است در حالیکه منسوب بودن او به ملیت های پشتون و تاجیک و یا نزدیکی او به آقای خلیل زاد گذشته ها و بی کفایتی های او را از نظر ها پنهان نگه داشته نمی تواند. او چیزی به جز از یک مهره بیگانه ، یک کلانکار بی شخصیت و یک نادان خوش لباس با ادا های زنانه نمی باشد و پیشینه کاری او شاهد این مدعا است. اما دانسته نمیشود که او با جسارتی میخواهد وارد معرکه انتخابات گردد.
اما باز هم در مورد آقای خلیل زاد :
آقای خلیل زاد که اعمال متناقض او باعث تباهی های بیشماری برای افغانستان گردیده بهتر است این دلسوزی های خود را که بیشتر به دلسوزی های گرگ برای بره شباهت دارد کنار بگذارد و اجازه دهد تا مردم افغانستان این بار خود شان سرنوشت خود را تعیین نمایند. آقای خلیل زاد که به علت شراکت در ترانس افغان پایپ لاین در گذشته از روابط بسیار خوبی با طالبان برخوردار بوده تا کنون هم که هشت سال از سقوط طالبان میگذرد به علت منافع اقتصادی و احساسات قبیلوی خود علاقمندی شدید خود نسبت به طالبان را حفظ نموده است.
جناب آقای خلیل زاد از یک طرف فریاد مبارزه برای دموکراسی را بلند میکند و از طرف دیگر به حمایت از گروه متحجر طالبان ادامه میدهد و تلاش مینماید تا آهسته آهسته افرادی را وارد بدنه قدرت در افغانستان نماید که مورد تائید و حمایت مردم افغانستان نمی باشند. حتی خبر های شنیده میشود که وسوسه های کاندید شدن در انتخابات آینده ریاست جمهوری افغانستان نیز آقای خلیلزاد را تنها نگذاشته و او را به شرکت در انتخابات آینده علاقمند گردانیده است. اگر قرار باشد که آقای خلیل زاد نماینده سابق امریکا در سازمان ملل بعنوان رئیس جمهور افغانستان کاندید گردد بی مناسبت نخواهد بود که آقایان بوش و رفسنجانی و ملکه انگلیس هم در انتخابات آینده ریاست جمهوری شرکت نمایند. آقای خلیلزاد باید درک نماید که همه افراد مورد حمایت او بلادرنگ و بلاشبهه از جانب ملت افغانستان نوکر و مزدور بیگانه تلقی میشوند.
توصیه ما به جناب ایشان این است که بعد از این همه کار و زحمات منافقانه در مورد افغانستان مدتی را به استراحت به پردازند و یا اینکه در جهت رفع این خستگی ها سفری در دور دنیا را آغاز نمایند اما به شرطی که افغانستان شامل تور مسافرتی ایشان نباشد چون مردم ما از دیدن قیافه ابلیس مآبانه ایشان بشدت نفرت دارند و این نفرت در کانفرانسی که در جلال آباد دایر گردیده بود متجلی گشت. مردم قهرمان و وطندوست جلال آباد هنگام کمپاین انتخاباتی خلیلزاد در جلال آباد با پاره کردن شعار ها و شکستن عکس های تبلیغاتی او و سردادن شعار مرگ بر خلیل زاد چنان سیلی محکی را بر صورت بی حیا ی او نواختند که طعم آرزوی رسیدن به ریاست جمهوری را در دهان او به زهر هلایل مبدل گردانید . اما آقای خلیل زاد باید بداند که این آخرین سیلی مردم افغانستان نخواهد بود و هر باری که به دیده درائی به پردازد با یک سیلی جانانه دیگر نشئه رسیدن به ریاست جمهوری افغانستان از سر او پرانده خواهند شد.
و اما در باره ایرانی و پلان های مزورانه پشت پرده شان:
هر وقتی که خیال خام تسلط بر افغانستان در ذهن متحجر ایرانی ها خطور مینماید بهتر است قبل از ضیاع وقت خود به تاریخ گذشته خود مراجعه نموده و شکوه اهتزاز بیرق حکومت های هوتکی و ابدالی را در قلب سرزمین شان بیاد بیاورند تا بار دیگر این هوس های بیجا باعث آزار ذهن بیمار شان نگردد و بدانند که اگر مردم افغانسان سلطه یهود را هم در سرزمین خود به پذیرند هرگز سلطه ایرانی ها را نخواهند پذیرفت. همین افغانها بودند که سلسله ضد اهل سنت صفوی های ایران را سرنگون نمودند و به سلسله حکومت ننگین شان که کاری به جز از قتل عام مردم اهل سنت و جماعت نداشت خاتمه دادند. درست است که ما ملت فقیر و ناتوانی هستیم اما این یک واقعیت غیر قابل انکار است که همین ملت فقیر اما با ایمان همه امپراطوری های سرکش و متکبر دنیا را با عنایت پروردگار پاک راهی گورستان تاریخ ساخته اند . سردمداران کنونی ایران هم باید به پذیرند که از استعداد و توانائی بیشتری نسبت به انگلیسیها و روسها برخوردار نمیباشند و هروقتی که افول دکتاتوری خرافاتی شان نزدیک شده باشد با ملت خدا جوئی افغانستان در خواهند افتاد و آن روزی خواهد بود که خودکامگان ایرانی هم مزه فرو رفتن در گورستان تاریخ را به تجربه خواهند گرفت.
لاتراوسه یی ماغزه په کرار نه دی … چا چی ماسره وهلی سر په سنگ دی
13 آپریل 2009, 06:04, توسط مزاری
دوستان عزیز ! منافع استراتیزیکی امریکا و در مجموع کشور های ذیدخل مسئله افغانستان ایجاب میکند که مهره ها و دست پرورده های خود را درمیدان بازی سیاسی افغانستان بر یکدیگر بقبولانند . اینهمه نشستها و گردهم آیی ها هم مانورهای خنده داریست که صرف میتواند سناریوی سرکس و یا هم تیاتر کمید باشد ، نه حل پرابلم ها و مناقشات سیاسی و نظامی کشور مان . این کدی های رهبری شونده از بالاها که از جانب خود حتی صلاحیت و قدرت فکر کردن را ندارند چطور میتواند شخصیت و موقف سیاسی شان تأثیر گذار در تصمیم گیری گیر و دار سیاسی افغانستان باشد ؟
مشکل افغانستان اینست که تا هنوز با گذشت هفت سال کشور گشایان نتولنسته اند سر تقسیم منافع خویش بیک نقطه نظر واحد برسند . فراهم سازی شرایط اختناق سیاسی هم جز همین پروژه است تا سهل تر و دور از دیدگاه های منتقدانه صاحب نظران بتوانند پروسه جابجا سازی مهره های سیاسی خود را فراهم نمایند . شاید هدف اساسی غربیان و امریکاییان با این بازی های موش و پشک نهایی ساختن تشنج سیاسی ، اجتماعی جامعه افغانی زیر نام طالب ، دین ، قوم و زبان باشد تا بتوانند نخستین قدم را در امر پیاده ساختن پلان تشکیل پشتونستان بزرگ بردارند . در غیر آن تلک افغانستان آنقدر تشویش بر انگیز نیست که دم و دستگاه غول پیکر استخبارات انگلیس و امریکاو پیمان نظامی ناتو عاجز شوند و این همه سرو صدای بی ثباتی افغانستان را کشور به کشوربه شانۀ ناتوانی حمل نمایند . اگر واقعأ این صادر کننده گان دموکراسی غربی بخواهند نظم سیاسی نسبیی راکه خواست و تقاضای همه اقشار جامعه باشد در کشور مان پیاده نمایند ، صرف شش ماه در کار خواهند داشت . به فکر این حقیر اینهمه بازی های سیاسی صرف بخاطر تمدید و دوام بی ثباتی است نه آوردن صلح و ثبات !
13 آپریل 2009, 07:31, توسط توفیق
با نظریات محترم/محترمه (مزاری) کاملاً موافقم.
14 آپریل 2009, 03:33, توسط علی رضا
Well i’m not lier but its really really hurtful to hear the truth, We know that one of them will be the winner so why shouldn’t we support them. In this time we need unity we need to build this poor Nation. I’m Hazara but i’m proud to be Afghan i must doing everything for my country and for our poor Nation. We Afghans must build this country . We need someone who has got support and how has got more talent to run this country. We can see those on Mr. Asfraf Ghani Ahmadzia and Mr. Ahadi. Right now we need international aids and support to stand this country on its own feet. They can get those support from them coz they are known people by international community.Every body every one each single afghans are corrupted and they are not loyal to this country and nation, Who didn’t do any mistake. Even this Kabulpress is trying to creat ethnicity problem against us. We are one Afghan and we are one Nation. Its time to build this country not to destroy this country. I’m one of the supporter of Khalili and Mr. Mohaqeeq now they are agree to go for National unity. Ramazan is a good mine but only for ministry not for the whole country coz he has got poor managment. He will fail like Karzia he does not have enough support amoung the people.
14 آپریل 2009, 21:55, توسط آصف سرپلی
راستیشه اگه پورسان بکونین مه ده ای گپ و ده ای عنوان کتی کلگی تان مخالیف استوم . نگوفتین چیتو . بلی ما نوکر امریکا نیستیم . امریکا نوکر ما است . بازم نگوفتین چیتو . چپراسی . دروازه وان . پیره دار . نگابان . خانیتانه گزمه میکدگی نوکر است یا صاحب خانه ؟ ای شاباس امونا نوکر است ما بادار . خوب سیل کنین ما قرار خو میکونیم اونا بیچاره گکا پیره داری ما ره میکونن . از امه کده ایره نمیگی که از جیبشان خرچ میکونن کم کم ده ما ام پیسه میتن .دیگه ازی بالا چی میخاین . حالی مه نمیگوم شوما بگوین که کی نوکر است و که بادار . او بیادرا بلیاظ گور مردایتان کم از کم خوده خو کم نزنین اینی رقم ده مردوم بفامانین اگه نی کور ام میفامه که دلده شور است . برین برادرا بامان خدا
15 آپریل 2009, 08:23, توسط توفیق
علی رضا جان
کذب را تأیید کردن به معنئ کاذب بودن است. خوشبینئ شما را نسبت به مسئله افغان و افغان بودن میستایم اما کاش کدام نتیجه ی مثبتی در پی میداشت.
جناب عالی صرف در هنگام تاوان افغان بشمار میروید ولی در هنگام فایده و تقسیم سرمایه ها، دشمن و بیگانه هستید.
فراموش نکنید که همین اشرف غنی احمد زی بود که بر سر پروژه ی سرک بامیان جناب محقق را (لوده و گاو) خطاب کرده بود. و علت اخراج محقق از کابینه نیز همان محبوب شما (احمدزی) بودند که خلیلزاد، کرزی، عبدالله و احدی نیز از موقف احمدزی حمایت میکردند.
و کلمه پوهنتون و دانشگاه که در واقع هیچ اهمیتی ندارند، را بیاد آورید که حتی شما بصفت یک فارسی زبان حق ندارید از کلمات زبان خود تان استفاده کنید.
کابل پرس? را نیز لطفاً محکوم نکنید. کابل پرس یگانه آئینۀ حقایق جامعه ی ما و بیعدالتی هائ که در آن صورت میگیرد، میباشد.
در اینجا هرکس میتواند نظر و انتقاد خود را بدون سانسور بیان کند. باید قدر این نعمت را بدانیم نه آنکه آنرا متهم به نفاق و تفرقه نماییم. و راجع به جاروجنجال های موجود در کابل پرس باید گفت که، "از کوزه همان برون تراود که در اوست".
افغانستان بیش از دو قرن است که مامن بیعدالتی و ظلم بوده است. نفاق افگنی و منافقت صفات حکام و زورگویان کشور ما بوده است نه مشخصه ی جناب کامران میرهزار.
پس شما آنوقت شهروند افغان بشمار میروید که جای تاوان و ضرر باشد اما در وقت سهمیه بندئ سرمایه های ملی شما یک (هزاره گک! ویا هزاره گی!) هستید. از افغانستان نیستید و مهاجر به شمار میروید.
امثال شاید کوچی ها بعلت انتخابات آتی، به هزاره ها حمله نکنند اما یقین دارم سال آینده کوچی ها جبران امسال (1388) را نیز خواهند کرد.
عیب هزاره ها در این است که از تاریخ نمی آموزند و پی در پی با قسم و قرآن منافقین فریب میخورند.
در تلویزیون خلیفه بیات مرد هزاره ی را دیدم که به دفاع از خلیلزاد گلو پاره میکرد و با این عملش ثابت میساخت که اکثریت هزاره ها متأسفانه از داشتن شعور سیاسی محرومند.
مانند سایر اقوام و در مقابل چند دالر کشور، مردم و ناموس خود را به حراج میگذارند.
گذشت زمان ثابت خواهد کرد که افکار شما پوچ و بی معنی بوده و شما تا هنوز از تاریخ هیچ نیآموخته اید. و یقینا خارجی ها همانگونه که در سابق پول ها و سرمایه ها را در جنوب و شرق افغانستان هزینه کرده بودند به این عمل خود ادامه خواهند داد و مابقئ خوشباوران تکراراً از دایره ی قدرت و ثروت خارج خواهند ماند.
چی زیبا گفته اند: "هر که از تاریخ نیآموزد، محکوم به تکرار اشتباهات تاریخیست".
دیگران همه امتحان خود را داده است و "آزموده را آزمودن خطاست". بیایید اینبار زیرکانه به یگانه شخصیت ملی و مردمی یعنی داکتر بشردوست رای دهیم تا باشد که در عمر خود یک کار مثبت و نیک انجام داده باشیم.
مانا باشید