باميان و تنديس هايش را دريابيد!
براساس اعلام باستان شناسان خطری که هم اکنون متوجه آثار برجا مانده از دوطرف تنديس هاي تخريب شده بودا می باشد اين است كه رواقهای بودا و آثار هايي از مجسمه ها در حال فرويختن است و هيچ كسي بدان توجهي لازم را ندارد و صداي والي باميان هم به گوش كسي نمي رود، كارشناسان امور باستاني كه در باميان مطالعاتي را انجام داده اند به اين باورند كه اگر اين وضعيت ادامه پيدا كند حالت نقوش ها در داخل مغاره ها در حال محو شدن است و خطر جدي اين نقوش هاي زيبا را تهديد مي كند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
از فروريختن تنديس هاي بودا در باميان حدود 9 سال مي گذرد و هفت سال تمام دولت قانوني و رسمي كشور نظاره گر به خاك نشستن تنديس هاي بودا بوده اند.
تا كنون طرح ها و مطالعات متعددي براي بازسازي اين تنديس ها توسط متخصصان و كار شناسان خارجي انجام شده است و بيشتر كارشناسان به بازسازي اين تنديس ها نظر داده اند، اما متاسفانه در طول هفت سال با تمامي علاقه مندي كشورهاي خارجي براي بازسازي تنديس هاي بودا دولت افغانستان و وزارت اطلاعات و فرهنگ كشور كه مسئول حفظ ميراث فرهنگي در كشور نيز مي باشد، با روش هاي مختلفي از انجام اين امر سر بازده است، طوري كه اين عمل بارها صداي اعتراض و انتقاد خانم حبيبه سرابي والي باميان را بلند كرده است.
والی بامیان با انتقاد از وزارت اطلاعات و فرهنگ می گوید که این وزارت برای بازسازی تندیس های بودا توجه جدی نمی کند، با انکه یونسکو آمادگیش را برای بازسازی این تندیس ها اعلام کرده است اما وزارت اطلاعات و فرهنگ برای آغاز این کار هیچ اقدامی نمی کند.
وی همچنین افزود که یونسکو منتظر این است که دولت افغانستان و یا وزارت اطلاعات و فرهنگ در این مورد تقاضای رسمی دهد و زمانی که این وزارت تقاضای رسمی داد ، آن وقت یونسکو اقدامات لازم برای بازسازی را انجام می دهد، اما متاسفانه وزرات اطلاعات و فرهنگ تاکنون چنین تقاضایی را برای این موضوع ارائه نکرده است.
ایمل رسولی ، معاون فرهنگی یونسکو می گوید که این سازمان چند سال پیش تفاهم نامه ای را با وزارت اطلاعات و فرهنگ امضا کرده است که بازسازی بتهای بودا شامل ان نیست و هرگاه وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان رسما در خواست کند سازمان یونسکو مطالعاتش را برای بازسازی این آثار آغاز می کند.
در حالي كه شهر باميان و آثار باقي مانده باستاني در اين شهر در بیست و هفتمین نشست کمیته میراثهای جهانی در سال 2003 میلادی در لیست میراثهای فرهنگی دنیا ثبت گردید، اما بي توجهي و بي تفاوتي نسبت به اين آثار سبب شده است كه بقيه آثار باقي مانده در دوطرف اين دو تنديس نيز در حال نابودي و فروريختن قرار گيرد، براساس اعلام باستان شناسان خطری که هم اکنون متوجه آثار برجا مانده از دوطرف تنديس هاي تخريب شده بودا می باشد اين است كه رواقهای بودا و آثار هايي از مجسمه ها در حال فرويختن است و هيچ كسي بدان توجهي لازم را ندارد و صداي والي باميان هم به گوش كسي نمي رود، كارشناسان امور باستاني كه در باميان مطالعاتي را انجام داده اند به اين باورند كه اگر اين وضعيت ادامه پيدا كند حالت نقوش ها در داخل مغاره ها در حال محو شدن است و خطر جدي اين نقوش هاي زيبا را تهديد مي كند.
در يازدهم مارچ 2001 وقتي تنديس هاي بودا فروريخت، بسياري از مردم جهان و مراكز ميراث هاي فرهنگي درجهان، آه و حسرت و اندوه عميق شان را در آرزوي باز سازي اين تنديس ها بعد از مرگ طالبان تسكين دادند.اما بعد از نزديك 9 سال كه از مرگ اين تنديس ها مي گذرد، به مناسبت اين روز مرگ آرزوهاي بازسازي تنديس هاي بودا از سوي وزارت فرهنگ و توريزم اعلام شده است. متاسفانه دراين كشور مردم و فرهنگيان چنان گرفتارهياهوي وحوادث گوناگون هستند كه فراموش كرده اند كه اين سرزمين تنديس هاي بودايي در باميان داشته اند كه طالبان به دستور باداران خارجي شان و دشمنان قسم خورده داخلي اين سرزمين ، در يك جنايت بزرگ آنها را ويران كرده اند و ميراث 1600 ساله را به تلي از خاك مبدل ساخته اند.
والي باميان سال گذشته نيز در سالگرد به خاك نشستن تنديس هاي بودا از ضرورت باز سازي اين تنديس ها سخن مي گفت و ياد آورد شد كه بازسازی پیکره های بودا، خواست مردم بامیان است. تا كنون گروه ها و باستان شناسان مختلفی در بامیان فعالیت دارند و در گردهمایی های سالیانه ای که دارند ، هیچ کسی یا گروهی تا بحال نگفته که مجسمه های بازسازی شده اصالت نخواهند داشت. مردم بامیان و مقامات محلی بامیان می خواهند که زیر نظر سازمان یونسکو، حداقل یکی از دو مجسمه بازسازی شود و اگر هدف از دموکراسی در نظر گرفتن خواست مردم است، مردم بامیان دوسال پیش توماری را امضا کردند و در آن خواست خود را مطرح کردند. اما موضع دولت افغانستان روشن نیست و می گوید خواستی برای این مسئله وجود ندارد در حالیکه اینطور نیست.
خانم سرابي نه تنها از سال گذشته تا كنون دراين موضع پافشاري كرده بلكه چند سال است كه از مقامات داخلي و خارجي تقاضا كرده است كه براي حفظ آثار باستاني موجود درباميان و نيز بازسازي تنديس هاي بودا اقدامات جدي نمايند اما متاسفانه صداي مظلومانه اين زن به گوش هيچ كسي اثر نكرده است و كار شناسان موسسات خارجي از جمله يونسكو ميگويد كه براي انجام اين كار نياز به همكاري وزارت اطلاعات و فرهنگ دارد و متاسفانه اين وزارت خانه هيچ اقدام لازمي را دراين زمينه انجام نداده اند.
جالب است در حالي كه ديگر آثار باقي مانده از رواقهاي باستاني دوطرف تنديس هاي ايستاده بودا در حال نابودي و فروريختن است، عده اي با ولع زياد مشعول كندكاو براي كشف آثار و عتيقه هاي مدفون در زير خاك اند؟ به راستي دولت افغانستان و اداره حفظ آثار فرهنگي كشور چه تدبيري را براي جلوگيري از تخريب رواق هاي موجود انجام داده اند كه تلاش مي كنند برآن بيافزايند؟
اگر واقعا حفظ آثار فرهنگي در باميان اين گونه محافظت شود، انسان به تمامي كاوشهايي كه براي آثار مدفون در زير خاك در باميان مي شود، ترديد مي كند و هراسان مي شود، زيرا آثار موجود در زير خاك در اين وضعيت آشوب زده و غير قابل اعتماد، بهترين مكان براي حفظ اين آثار است، اين آثار قرنها و هزاران سال در دل خاك محفوظ ماندند و اكنون به بهانه حفظ اين اثار از دل خاك بيرون كشيده مي شوند. به راستي چه تدبيري براي حفظ آثار موجود آنجام داده اند كه براي يافتن ديگر آثار تلاش مي كنند؟ آيا اين تلاش ها را صاقانه دانست يا اين كه اين كاوش گران به دنبال گنجي است تا از باميان و مردم فقير اين سرمين بربايند؟
سال گذشته تنديس هاي خوابيده بودا درباميان مكشوف گرديد، آيا براي حفظ اين تنديس ها مانند رواقهاي در حال ويران دوطرف تنديس هاي ايستاده، اقدام مي شود؟
آيا طالبان ديگري يافت نخواهد شد تا با بارديگر با چند تن تي ان تي تنديس هاي خوابيده را نيز به سرنوشت تنديسهاي ايستاده دچار سازند؟
به هرحال هرچند اين نوشته نيز مانند فرياد هاي خانم حبيبه سرابي بي تاثير است، اما وجدان انساني ونگراني ها از ميراث بزرگ 1600 ساله از دست بشر، سبب مي گردد، فريادي كشيده شود تا لااقل احساس چندش آوري كه از بي توجهي دربرابر اين آثار است از وجود انسان تخليه گردد.
سنگ اندازی های وزارت فرهنگ و جلوگيری از بازسازی دو تندیس بودا
آيا نمی توان گفت که پس از تخريب مجسمه های بودا در باميان باستان، اين قدم بعدی برای از بين بردن نام و نشان اين مجسمه ها در افغانستان است و پس از مدتی نيز بگويند که يک تپه ی خاکی که ارزش نگهداری ندارد؟ آيا اين اقدام هماهنگ و برنامه ريزی شده پس از حمله به خبرنگاران، رسانه های کشور و محدود کردن آزادی بيان، حمله به گويندگان زبان فارسی و ..تلقی نمی شود؟ آيا نمی توان گفت که آقای نحيب منلی و کريم خرم سر در يک آخور دارند و آن ارتجاعی ست که با القاعده و طالبان دست برادری داده است؟
سه شنبه 9 ژوئن 2009
پيامها
10 جون 2009, 14:58, توسط جلال ابادی
به همه سلام !
تنها راه بازسازی تندیس های بودا بامیان از طریق تظاهرات گسترده مردمی انولا امکان پذیر است.
جلال ابادی
11 جون 2009, 01:56, توسط مزاری
آقای فیاض درود ! ایا شما گاهی به کابل پرس? سر میزنید ؟ ایا نمی دانید که به اساس تظاهرات گستردۀ مردمی ولایت ننگرهار به ویژه مردم قهرمان شهر همیشه بهارجلال آباد گور خان رحمن خان بابا در پیشاور و دیگر قهرمانان و خان های دوسره در شهر جلال آباد به مصرف ملیونها دالر از خزانه بیت المال خدا داده و باد آورده ، دوباره تعمیر و یا باز سازی شده است ؟
آقای فیاض ! در مملکت ما دموکراسی عزیز ما به اندازۀ از بلوغ و درایت خود رسیده که هر نا بسامانی کشوری خود را آزادانه میتوانیم به گوش سوارکاران خر دموکراسی بوسیلۀ تظاهرات گستردۀ مردمی برسانیم و نتایج دلخواه خود را نیز از همین طریق قانونی و صلح آمیز آن بدست آریم ! خران را باید ( ایخ ) گفت .
آیا شما نمی دانید که به اساس تظاهرات گستردۀ مردمی ولایت دایکندی متجاوز ناموس مردم ، رشوه خوار ، دزد و حیله گر دیوان عدالت ، قاضیی دفتر قضا و مسند نشین مقام پیغمبر آنولایت زندانی و به کیفر اعمال اش رسیده است ؟
11 جون 2009, 01:54, توسط سلطان
احتمال می رود آقای خرم و هم فکرانش همانند اجدادش مخالف وجود این تندیس ها باشد. اقدام برای نابودی این تندیس ها اولین بار نیست که صورت گرفته است. عبدالرحمن خان صورت آنرا تراشید. طالبان پیکره اش را به توب بست. و بالاخره کریم خرم می خواهد حتی نام آنرا از اذهان محو کند. به نظر می رسد که این تندیس ها ارزشش برای خرم به اندازه قبر فلانی خان در پشاور و بیمدانی خان در ننگرهار نیست. شاید گناه این تندیس ها این باشد که اینها قیافه اجداد او را نداشتند.