تهران، يک روز پس از انتخابات
در حالیکه تهران در کنترول پولیس ایران و نیروهای امنيتی این کشور است، مردم در بخش های مختلف اين شهر به نشانه اعتراض به نتيجه اعلام شده به خيابان ها آمده اند
شنبه
13 جون 2009
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
پيام‌ها
13 جون 2009, 14:47, توسط علی جان کابلی
سپاهی و بسیجی
طالبان اند طالبان
مرگ بر طالبان
از کابل تا تهران
استبداد ایرانی
پاکستانی یا افغان
مرده باد مرده باد
تا آخر این جهان
ایرانی و افغانی
همریشه و همزبان
آزادی آزادی
آرزوی همه مان
14 جون 2009, 03:21, توسط فرهاد
احمدی نژاد برنده شد کرزی چی می کند؟
ایران که یک کشور اسلامی ومترقی در میان همسایگان وسایر کشور های اسلامی به حساب می آید، دچار مشکلاتی فراوانی در زمان انتخابات و نتایج آن گردید. هر کسی ادعای پیروزی داشت. اما در نهایت، نتایج معلوم شد که یکی از کاندیدان برنده شد واحمدی نژاد بار دیگر لذت قدرت را برای یک دور تجربه خواهد کرد. ممکن در آنجا کار های صورت گرفته ومی گیرد چون ملت ودولت ایران کار می کنند.
ما در کشوری زندگی می کنیم از دید پیشرفت وتمدن با کشور ایران می شود به گونه وارونه مقایسه نمود. آنها سی سال است که کشور شان را به سوی پیشرفت و تمدن سوق داده اند با وصف مشکلات زیاد که در عرصه بین المللی داشتند و هشت سال در جنگ رو در رو با عراق و سی سال در جنگ سرد با کشورهای اروپایی، امریکا و... و این همه پیشرفت در عرصه های مختلف زندگی یک ایرانی بدون بهانه، یعنی ما در جنگ با کی های هستیم؟ چه گونه تحریم شدیم و مشکلات اقتصادی دامن گیر ماشد یا نشد و غیره؟ ادامه پیدا کرد و می کند. اما در کشور ما سه سال است که همه شاهد ویرانی، دروغ، بهانه، بیکارگی وهزار قصه ی مفت دیگر هستیم.
یک سیاست مدار و یک عالم در تلاش پول جمع نمودن وشهرت است چون در اینجا بهانه خیلی زیاد است زمانی که یک وزیر صحبت می کند حرف اولش این است که کشور جنگ زده است این بهانه تا چه وقت ادامه پیدا می کند کس نمی فهمد. بهانه خیلی زیاد است تازه حرف انتخابات روی کار آمده پروژه های مختلف به اشخاص مختلف داده شده و مسوولیت دارد که به نفع تیکه داران قومی وریاست جمهوری افغانستان تبلیغ وکمپاین نمایند.
ایرانی ها از تقلب در انتخابات شکایت دارند با وصف اینکه تعدادی افراد با سواد و ایران دوست در کشور خود دارند دولت ایران هم ملتش را دوست دارد ومسوولیت احساس می کند.
اما در این جا اشخاص محدود وجود دارد چه می شود؟
بار دیگر چه گونه معامله می کنند؟
تیکه داران قومی که گاهی به دهل کسی وبار دیگر به ساز صحبت کسی دیگر میرقصند، چه گونه عمل خواهند کرد؟
دوروز قبل یعنی در روز جمعه آقای محقق در مناسبت میلاد باسعادت دختر پیامبر گرامی اسلام محفل بر پا نمود و هدف مدح آقای کرزی بود نه جشن تولد فاطمه زهرا.
در سال های گذشته که حرف انتخابات و معامله نبود از میلاد فاطمه زهرا حزب محقق هیچ گاهی تجلیل نکرد، چرا که نفع حزبی در آن زمان نبود وسال دیگر هم تجلیل نخواهد شد چون دیگر نفع حزبی شاید نباشد.
سال گذشته در همین ماه آقای محقق برای شش یا هفت روز به نسبت نارضایتی از دولت و حمله کوچی ها در بهسود از غذا خوردن در مقابل دوربین های عکاسی وتلویزیون ها ابا می ورزید، در ظاهر همین مسأله بهسود بود اما در نهایت امر نارضایتی از حکومت کرزی و در مقابل حکومت هم در مقابل حرکت مردم از هرگونه نیروی نظامی کار گرفت تا از نفوذ مردم در داخل شهر کابل وادامه راه پیمایی جلوگیری کند از نیروی که در مقابل طالبان و القاعده هیچ گاهی با چنین قوت کار نگرفته نشده بود استفاده کرد.
چه گونه معامله ی است که امسال از طریق تلویزیون و رادیو فردا مداحی کرزی را می کند؟
در دوران کمپاین انتخاباتی پارلمانی در منطقه بهسود ولایت میدان وردگ استاد محقق گفت: تازمانیکه در دولت بودم و وظیفه مدیریت وزارت پلان را داشتم کرزی مرا نمی گذاشت که کار کنم و صلاحیت های مرا محدود کرده بود.
در دور بعدی ریاست جمهوری آقای کرزی چه تضمینی وجود دارد محقق ومهره هایش را بگذارد که کار کنند؟
یک ضرب المثل عامیانه است که می گوید آزموده را آزمودن خطاست.
در طول این حکومت غیر از فساد، بی بندوباری، اختطاف، طالبانی شدن کشور، مصرف نمودن پول های کمکی و قرضه به مقاصد شخصی، شهرک سازی قومندان ها و دولت مردان وهزاران فتنه ی دیگر.... چه کاری درست در این جا انجام شده است اگر کاری هم انجام داده شده بیشتر پول هایی که قرار بود مصرف شود مورد دستبرد قرار گرفته است.
محقق، فهیم، دوستم ودیگر معامله گران تنها به قصد قدرت طلبی هر کاری که از دست شان ساخته شود خواهند کرد، تا چند روز لذت دنیا را در کنار کرزی و دست یارانش ببرند.
اما، ایران ترقی می کند وشاید مجهز با سلاح های اتمی در ردیف کشور های قدرتمند جهان قرار گیرد.
اما طالبانی شدن افغانستان، بی قانونی و معامله گری ادامه خواهد داشت وبعد از محقق، دوستم، فهیم وکرزی شاگردان خایین این ها روی کار خواهد آمد ومردم مظلوم افغانستان قربانی سیاست های شوم وجنگ های خانمان سوز خواهند شد
14 جون 2009, 04:31, توسط مردان
سلام ، می گویید چون کشور ما ویران است پس در هیچ موردی حرف نزنیم؟ یعنی حق انسانی حرف زدن و ابراز نظر کردن مان را هم از دست داده ایم؟
عزیزم مشکل این است که آنهایی که من و تو را بدبخت کردند از همین جنسی هستند که سی سال است مردم ایران را گروگان گرفته اند. ایران فقط در مقایسه با افغانستان پیشرفته است و بس. برو ایران را با مثلا ترکیه و یا دبی مقایسه کن. در ضمن من دوست دارم آزاد زندگی کنم و فقیر اما در در نان و نعمت اسیر و نوکر یک رژیم فاسد مذهبی نباشم.
14 جون 2009, 05:30, توسط آدم
لعنت بر کل و کدو... ترکیه و امارات کجایش پیشرفت کرده است؟ هردو نوکر اند و داشتن ساختمان های بلند نشانه ترقی نیست چرا که در آنجای که ساختمان ها مجلل باشد اما انسان هایش مانند گرگ و سگ رفتار کنند را نمیتوان پیشرفته نامید.
14 جون 2009, 06:36, توسط فرهاد
سوال اینجاست که مردم ایران سی سال قبل انقلاب اسلامی (یا هر چیزی که دوست داری بنامی) را به پیروزی رساندند اما در این کشور هم یک انقلاب بوجود آمد قریب هژده سال میگذرد نتیجه را می توان مقایسه کرد که تا سیزده سال دیگر ما چه خواهد کردیم تا سی ساله شویم؟
ما که در بند خشونت بودیم، تغییرات که در این شش یا هفت سال گذشته آمده را آزادی می نامیم اما سرنوشت من تو را معامله کرده زندگی خودشان را جمع و جور می کنند.
من و تو رأی می دهیم اما دولت در دست چند مداری و ساحری افتاده که تنها مشاور سازی می کندو بس. یک سرک بامیان را سه یا چهار سال قبل وعده داده بود که اسفالتش کند آیا کرد؟
یا خواهد کرد؟ اگر در دور دیگر رییس جمهور شود.
امروز نیاز است تا یک انسان صادق بیاید رییس جمهوری آینده باشد ومن وتو آزاد، اگر بتواند مرهمی روی این زخم های مردم ما بگذارد. تا چه وقت بودیجه دولت منتظر کمک خارج؟
تا چه وقت دفتر انتخابات و وزارت مالیه منتظر جلسات ملل متحد و کشور های کمک کننده؟
تا چه وقت تقلب و دروغ؟
تا چه وقت من تو در سرک شهر خویش از عقب موتر های خارجی ها رفته نتوانیم؟
این کشور از ماست یا تفنگداران خارجی که من وتورا هر وقتی که خواست به گلوله ببندد؟
آزادی امنیت ضرورت دارد. در اینجا آزادی است اما امنیت نیست، آزادی است اما فساد هم هست، آزادی است ضعف و معامله گری هم هست، این چه گونه آزادی است؟
حالا مسأله انتخابات مطرح است در میان گرگان کسی را داری که رأی ترا خیانت نکند و به آنچه وعده داده عمل کند؟ اگر بود او را هم خیلی تضعیف کردند تا نتواند کسی باشد برای مردم وکشورش.
ای کاش صحنه عوض شود ومردم ما، آنچه را که آزادی می نامیم، بدون آنکه جرمش نا معلوم کشته شود، یا در بند بیافتد، تجربه کند که آزادی چه خوشبختی یی است.
14 جون 2009, 07:56, توسط مزاری
مردان جان یک مقوله است که میگویند : یا مرد باش یا نوکر مرد ! شما چرا اجناس را نا دیده گز و پل نمودید ؟ اجناس ایرانی در مدت سی سال کشور خود را از حقارت رهانیدند ، کشور خودرا در جملۀ کشور های انرژی اتوم دارقرار دادند ، شهر های ومدرن و رفاه زیست مردمی را تا حدی به عمل پیاده کردند ، هواپیما تولید میکنند ، موتر تولید میکنند ، صادرات خود را با وجود تحریم های اقتصادی وضح شده جهانخواران جهانی ساختند ، شایسته گی ، پرستیژ و مقام دولت خود را بدون کمک اجنبیان در بین جهانیان ثابت و هویدا ساختند ، خود را خود کفا ساختند و بلاخره امروز یک ایرانی با سر افراشته در کشور و خارج کشور خود افتخار دارد که یک ایرانیست ! طبعأ نا رسایی های راهم همان اجناس داشتند و دارند ، بیداد و قانون شکنی را در صفوف میتوان جستجو کرد و از عینک انتقاد هیچ جنسی و هیچ کشوری در جهان بیرون بوده نمیتواند . آمریکا ، جرمنی ، فرانسه ، جاپان ، روسیه ، چین و غیره و غیره همه بهشت موعود نیستند . نواقص دولت داری ، بیداد اجتماعی و دموکراسی قلابی را در همه جا و در هر زمانی میتوان بوفرت پیدا نمود .
ولی همان اجناس در کشور ما چی کردند ؟ چنان کاری که تا هنوز بنی بشر در حق همنوع خود نکرده ، اجناس ما کردند و میکنند و نامش را هم گذاشتند اسلامی !
چرا اجناس حریرسچه دیگران و کرباس مفلوک شده خوک خانه های حرس و عاز اجناس بیغیرت و بی همت خود را از روی دید شخصی خود در یک پله ترازو قرار میدهید ؟
ایرانیان با وجود همۀ نارسایی هایشان همت و شهامت گفت و شنود را در محضر عام مردم دارند ، و قانون را ملاک عمل قرار میدهند . رهبر شان از هر جنسی که باشد وقتی صحبت میکند باعث خجالت یک ایرانی قرار نمی گیرد . یک ایرانی دشمن امریکاست و ما نوکر ، ببینید فرق و تفاوت از کجا تا به کجاست !
بمن فرقی ندارد نمیکند که آقای احمدی نژاد رئیس جمهورایران میشد ویا آقای موسوی ، این مطلب مربوط میشود به خود برادران ایرانی ما ، ولی انقدر میدانم که هر جنس ایرانی وطن خود را دوست دارد و با کسی بخاطر بقای خود معامله نمیکند . حتی همان نفت فروشان شتر چران ساحل خلیج نیز توان امر نمودن و قدرت تأثیر گذاری در سیاست ایران را نیست . ایکاش همان بیداد و قانون شکنی جنس ایرانی را در کشور خود به تجربه بگیریم و کمی سری از لجنزار خجالتی بکشیم و نفسی تازه نمایم ولاش بوگین این مسلمان نما های بی دین ، بی عقل و بی غیرت را به گودال تاریخ بسپاریم .
14 جون 2009, 18:34, توسط مردان
ایران در زمان شاه هم یک کشور پیشرفته بود. بیشترین شهر نشین را در منطقه داشت. نیروگاه اتمی بوشهر در زمان شاه پایه گذاری شد. جزایر سه گانه خلیج فارس را شاه با زور اشغال کرد چون قدرتمند ترین کشور منطقه بود.
ایران سومین بزرگترین ذخایر نفت جهان را دارد. دومین بزرگترین ذخیره گاز طبیعی جهان را دارد. ایران با یک کشور کوچکتر از خودش جنگید اما ما ده سال با روسیه جنگیدیم در حالیکه افغانستان از گذشته ها عقب مانده بود و بر اساس خیانت استوار شده بود.
ایران زمان شاه یکی از مقتدرترین و قدرتمندترین کشور منطقه بود. این کاری به آخند ها ندارد که در سی سال در ایران یک سره سرکوب کرده است .
لازم نیست شما ایران را با افغانستان مقایسه کنید. ایران را باید لا اقل با کره ای جنوبی مقایسه کنید.
من شخصا راضی ام که امریکایی ها در کشور هستند. من کرزی را هم ادم بدی نمی دانم. بامیان هم جور می شود. آزادی برای ما مهم است. لااقل نفس کشیده می توانیم.
15 جون 2009, 01:07, توسط فرهاد
ُسلام
مردان عزیز آزادی که امروز تو داری تجربه می کنی آزادی نیست، اگر دموکراسی را تجربه می کنی دموکراسی نیست، بلکه یک سوغات وارداتی است که مانند دیگر اجناس وارداتی و تجاری اما کار بردش را اکثر نمی فهمد و حتی خود رییس جمهور.
در عصر دمکراسی آزادی بیان از جانب یک وزیر کابینه افغانستان قصه مفت خوانده می شود و هزاران مورد دیگر... این هم آزادی
می دانم آنقدر محروم ومظلوم بوده ایم که اکنون به هیچ قناعت کرده و دل خوش می کنیم.
بامیان آباد می شود اما، چی وقت؟
می دانی ؟
اگر افغانستان با ایران مقایسه می شود بد نیست چون هر دو کشور انقلابی و آن هم از نوع اسلامی است
بیست سال قبل ماهم چند فابریکه داشتیم حالا داریم؟
اگر تو خوش هستی خوب است یکبار در سرچوک هایی که کارگران تجمع می کنند برو و از حال آنها باخبر شو که این آزادی، خیر است یا ذلت.
18 جون 2009, 02:29, توسط علی جان
سلام
دوست عزیز شما می گویید که وقتی پولیس امر به معروف و یا گشت ارشاد زنان مردم را در کوچه و بازار بی آب کرد و در حضور مردم چوب زد، شکم مردم سیر می شود و وطن آباد می شود؟؟؟؟
چرا کج بحثی می کنی؟؟ مگر ما باید برای نان آزادی خود را بدهیم؟؟ مگر آزادی و نان و آبادی همه حق یک مردم نیستند؟؟ یعنی شما می گویید که هر دولتی که مملکت را ساخت حق دارد که مردم را سوار شود؟؟؟