کامران میرهزار آزاد شد
نویسنده: نسیم فکرت
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کامران میرهزار، مدیر و گرداننده سایت کابل پرس? بعد ازپنج روز بازجویی و توقیف توسط نیروهای امنیتی ملی امروزیکشنبه ساعت پنج بعد از ظهر آزاد شد. کامران میرهزار بصورت غیرقانونی از یکی از خیابان های کابل توسط نیروهای ریاست 74 امنیت ملی در روز چهار شنبه ساعت 10:30 صبح به دلایل نامعلومی بازداشت شد. در گفتگویی خصوصی ای که چند لحظه پیش با کامران میرهزار داشتم از وی در مورد بازجویی و وضعیتش در توقیفگاه پرسیدم. کامران میرهزار از وضعیتش در توقیف خانه شکایت کرده گفت که در طی بازداشت 96 ساعته وی دست به اعتصاب غذا زده و گفت که وضعیت روحی و جسمی اش هم رو به وخامت بوده است.
وی گفت یکی از بازجویان از من پرسید که شما چه کسی هستید که هم پشت رئیس جمهور را گرفتید و هم فاروق وردک را. کامران گفت، آنها حتی مرا تهدید به شکنجه کردند و از من میپرسیدند که اسناد ارتشا و فسادی که به دست آورده و آن را نشر می کنید چگونه دریافت می کنید و بیشتر با کدام منابع در ارتباط است. کامران میزهرار گفت که یکی از اتهامات که بیشتر آنها اصرار می کردند تهمت به جاسوسی بود. وقتی از آقای کامران ميرهزار پرسیدم مشخصا منظور امنیت ملی از جاسوسی چه بوده. وی گفت که آنها از من می پرسیدند که من به کدام یکی از کشورها جاسوسی می کنم. بعد از بازجویی زیاد آنها نتوانستند که سند و مدرکی در مورد اتهامات که وارد کرده بودند بیابند و سرانجام تسلیم به آزادی ام شدند.
کامران میرهزار در اخیر از توقیف گاه امنیت ملی به عنوان گوانتاناموی امنیت ملی یاد کرده و آزادی بیان را در آینده رسانه های افغانستان خطرناک دانسته که گفت که با اینگونه تهدید و ارعابی که امنیت ملی و حکومت افغانستان در پیش گرفته است آینده رسانه های آزاد افغانستان در خطر جدی قرار دارد.
گفته می شود پرونده کامران میرهزار به کمیسیون رسیدگی به تخطی از قانون رسانه ها محول شده و گفته می شود کمیسیون رسانه ها این قضیه را بصورت قانونی دنبال خواهد کرد.
در اخیر، آزادی کامران میرهزار را برای جامعه مطبوعات افغانستان تبریک می گویم و امیدوارم که کامران میرهزار همچنان یک ژورنالیست متعهد و موفق در خانواده مطبوعات افغانستان باقی بماند و چراغی باشد برای روشنایی جامعه ما.
پيامها
8 جولای 2007, 10:54, توسط حسین زاهدی
واقعا جای خوشحالی است من لحظات پس از رهای آقای میرهزار به دوستانم آقای میرحسین مهدوی و دیگر دوستان که در تلاش برای آزادی سردبیر کابل پرس? در خارج از کشور وقت گذاشتند و سهم گرفتند زنگ زدم و این مژده را دادم که کامران آزاد شد و شخص میر حسین مهدوی و دیگر دوستان که به نحوی در این قضیه احساس همدردی کرده بودند اظهار سپاس میکنم
آنلاین : http://hussainzahedi.blogfa.com/
8 جولای 2007, 12:08, توسط شبیر
جا دارد از آنانی که بدفاع از کامران برخاستند، تشکر و سپاس کنیم. اتحاد تمامی آزادیخواهان و مدافعان واقعین دموکراسی میتواند جنبش دموکراسی در افغانستان را بارور سازد
آنلاین : فلم تشکیل کمیته دفاع از کامران میر هزار
9 جولای 2007, 13:29, توسط کریمه فتاح
راه برای عاشقان آزادی و آنانی که کمر همت بخاطر مردم و وطن شان بسته باشند هیچگاهی نمیتواند ساده و سهل و خالی از مشقت ها و زجردیدن ها باشد. اگر به تاریخ کشور خود نظر بیفگنیم بزرگ مردانی که نام شان جاویدانه در قلب مردم مانده، همه عمدتا بخاطر این بوده که در راه آرمانها مردمی و آزادیخواهانه شان از هیچگونه قربانی دادن و قبول سختی ها و شکنجه و زندان ابایی نداشته اند.
به بزرگ مردان تاریخ وطن ما مثل غبار، محمودی، عبدالهادی داوی، ناهید، کاتب هزاره، عبدالخالق، عبدالله رستاخیز، عبدالرحمن لودين، مینا و دیگران خیره شوید که اکثر شان تا سرحد نثار قطره های خون خود بخاطر این خاک رزمیدند و هیچگاه از شکست و فاشیزمی که رژیم های وقت مقابل شان اعمال نموده خسته و دلمرده و ایمان باخته نشدند.
انسانها نیز مثل فلزات قیمتی هستند: کسانی مثل طلا هستند که حتی قوی ترین تیزابها نمیتواند آنان را دگرگون و از درخشش باز دارد، اما کسانی مثل آهن و مس هستند که قطرهای از تیزاب وضعیت شانرا به هم میزند و دگرگون شان میسازد.
قلبا آرزو میکنم آقای میرهزار از انسانهای نوع اول باشد نه اینکه مثل آقایونی چون مهدوی و محقق نسب که سرخ گفتند اما با یک ضربه کوچک میدان را رها کرده به غرب فرار کردند.
9 جولای 2007, 23:14
والله برادران عزیز من شخصاً نمیتوانم بالای هیچ کسی اعتماد کنم زیرا کی میفهمد هر آن شخصی که حال داد از آزادی، آبادی، وطن و دلسوزی میزند بعدا سگ ریسمان به گردن دیگری باشد...
من حتی بالای اعلی ترین مقامات دولتی و دیگر سکتور ها باور ندارم...
ببینیم که خداوند متعال چه میکند!!
به امید یک افغانستان پاک از جاسوسان و سگهای بیگانه!
10 جولای 2007, 05:01
آقای کامران میرهزار باید خوب دانسته باشد که هر کس را می توان بسیار آسان مهر جاسوس زد. بسیار زیباست که آنانی را که آقای میرهزار، به گفته امنیت، جاسوس آی اس آی خواند، واقعا جاسوس بودند و وقتی امنیت آقای میرهزار را جاسوس ایران خواند، بر او تهمت شد.
ای کاش آنانی که اینجا از آزادی دفاع میکنند میدانستند که آنچه آقای میرهزار میکند آزادی نیست، تنها تهمت کردن و فحش گفتن و یاوه سرایی است.
خواهش من از میرهزار این است که هر گاهی که میخواستند کسی را جاسوس ثبوت کنند بدانند که آن به خودش پیش آمد درست چیزی بود که به دیگران نیز پیش آمده بود.
تشکر
8 جولای 2007, 10:57, توسط یاسا کابلی
این امنیت ملی چرا از رییس جمهوری نمی پرسد که برای چند کشور جاسوسی می کند؟ امنیت ملی در افغانستان یک شوخی است. معاون والی ارزگان یکی از رهبران سابق طالبان است. آیا او خطر ملی است یا میر هزار که جز یک کامپیوتر و یک ذهن تیز چیزی دیگری ندارد؟ کرزی یک فاشیست است اما می تواند مطمین باشد که دیگر دوران دروغ و فریب گذشته است. سلام به میر هزار و هر کسی که به آزادی و انسانیت ارج می گذارد.
8 جولای 2007, 11:01, توسط ذکریا بدخشی
اگر با خیلی از مطالب این سایت موافق نیستم اما از میر هزار به خاطر شجاعت اش حمایت می کنم. خاینین اصلی در این کشور وزیر و ... می شوند ما یک نویسنده را زندانی می کنند. بیایید برای آزادی مان استادگی کنیم.
8 جولای 2007, 11:01, توسط ذکریا بدخشی
من با خیلی از مطالب این سایت موافق نیستم اما از میر هزار به خاطر شجاعت اش حمایت می کنم. خاینین اصلی در این کشور وزیر و ... می شوند ما یک نویسنده را زندانی می کنند. بیایید برای آزادی مان استادگی کنیم.
8 جولای 2007, 11:03, توسط ستار غضنفر
خوشحالیم که میرهزار عزیز بالاخره رهایی یافت و از چنگ کثافت پیشه های امنیت ملی («خاد» ستمکاره رژیم های پوشالی) جان به سلامت برده.
به نظرم میدان اصلی آزمون برای آقای میرهزار حالا آغاز شد که ببینیم با وجود این تهدید و مورد پیگرد قرار گرفتن ها بوسیله مشتی از اوباشان فهیم و قانونی و سیاف و نظایرش همچنان استوار و نترس و ملالی جویا وار مقابل هرگونه دشمنان وطن و مردم ما ایستادگی میکند یا اینکه راه سازش و مدارا و همچون مهدوی ها راه فراه و پناه بردن به بهشت غرب را در پیش میگیرد.
چندی قبل ملالی جویا طی مصاحبهای با تلویزیون آریانا افغانستان گفت:
ما شیشهایم ترس نداریم از شکست / شیشه اگر بشکند تیزتر میشود
حال باید آقای میزهزار هم از این تهدید و شکنجه و بازداشت، تیزتر از قبل قلب تمامی دشمنان گوناگون مربوط هر قوم و ملیت و زبان و منطقه و حزب و قبیله را هدف قرار داده نشان دهد که از جنس آنانی نیست که با اینگونه بچه ترسانک ها قفلی بر زبان و پردهای بر چشمانش بیندازد و قلمش را بر زمین گذارد.
برای آقای میرهزار سلامتی، استقامت و نیروی صدچندان در افشای جنایت پیشگانی چون محقق، خلیلی، دوستم، سیاف، ربانی، قانونی، فهیم، صالح، گلابزوی، علومی، اسماعیل خان، سرور دانش، عطا، عبداله و دیگر همکاسه هایشان آرزو میکنم.
9 جولای 2007, 05:39, توسط سرمد
آدم باید واقعا شرف و وجدان و انسانیت خود را به طاق بلند مانده باشد که با دیدن تمامی ستمکاری ها، خیانت ها، جاسوسی ها، بیشرافتیها، ویرانی ها، قتل و غارت و جاسوسی ها و .... هنوز هم برخیزد و از به اصطلاح "مجاهدین" دفاع کند.
دیگر در افغانستان مجاهد و مجاهدینی وجود ندارد. به تاریخ 28 اپریل 1992 بود که مجاهدین به دو صف تقسیم شدند، آنانی که تفنگ بر زمین مانده زندگی آبرومند را در پیش گرفتند و آنانی که هنوز هم سوار بر میله های تفنگ ملت را به ماتم نشانده آنچنان تبهکاری ها و فجایع به ارمغان آورند که دیگر نام جهاد و مجاهد و مسلمان و اسلام همه را به خاک برابر کردند و باعث لجن پاشی به همهی این مقوله ها شدند.
از آن تاریخ به بعد در کشور ما مجاهد و مجاهدین معادل قساوت، شیطنت، بیشرافتی، زورگویی، خیانت پیشگی، حرامزادگی و .... معنی میشود و آنانی هم که بدفاع از این قماش مجاهدان برمیخیزند باید شریک دسترخوان اینان باشند ورنه هیچ افغان درد دیده اینقدر احمق و بیقلب و کور و کر نمیشود که برخیزد و تجاوزگران به مادران و دختران معصوم این خاک و ویران کنندگان و سوداگران این خاک و کشور، به آنانی که خاک وطن را به امر باداران پاکستانی و ایرانی و عربی خود به فلان خود زدند و .... را "وارثین افغانستان" بنامد.
برتولت برشت گفته: "آنکس که نمیداند نادان است، اما آنکس که میداند ولی انکار میکند تبهکار
است"
این نوع افرادی که هنوز مجاهد جلاد پیشه و ستمگر را "وارثین کشور" بخواند واقعا تبهکار نه که خاین و فاشیست است.
8 جولای 2007, 11:08, توسط شمس الدین
میرهزار آزاد شد. وزیر موافقه با مواد مخدر بر کنار شد. این خبر را مافیای مواد مخدر مخصوصا طالبان یک ضربه و ضایعه ای بزرگ برای گسترش اعتیاد و جنایت در افغانستان و منطقه خواندند. گفته می شود که آقای قادری و همسرش در وزارت موفقه با مواد مخدر به یک نوع اعتیاد مرگ اور به تریاک کشیدن مبتلا شده اند.
میر هزار صاحب در این مورد کدام سند اگر تهیه کنید دست تان را می بوسم.
8 جولای 2007, 11:14, توسط ملت افغانستان
ما هزاره ها ، تاجیک ها ، پشتونها ، ازبک ها، ترکمن ها، بلوچ ها که ساکنین مظلوم افغانستان مظلوم و جنایت زده هستیم از شنیدن ازادی میرهزار فرزند شجاع خود ابراز شادی و غرور می کنیم. ما هیچ گاه امنیت ملی را به خطر نیانداخته ایم. امنیت ملی همیشه از قصر گلخانه و مراکز دیگر قدرت و توسط چوکی نشینان نمک به حرام به خطر افتاده است. ما از همه ای جنایت کاران بیزاریم و از خداوند می خوهیم که روزی به همه ای اینها جزای شدید بدهد.
9 جولای 2007, 02:34
مردم هزاره ، تاجک ، پشتون ، ازبک ، ترکمن و بلوچ خجالت میکشد که در نام و لباس ملیت دلیر و شجاع هزاره همچو اشخاص جاوسوس و مزدور مانند کامران هزار با مردم دلیر افغانستان خیانت میکند . کامران نه هزاره و نه از افغانستان است او دست نشانده و تربیه بیگانها و بخوصوص متعصبین ایران است . در زمانی تحقیقات موصوف هیچگونه اسناد موثق که به هزاره بودن ان دلالت کند ارایه نداشته و شک میرود که با همدستان و همقطارانش دوباره وارد میز محاکمه شود . مرده باد غلامان بیگانگان !
8 جولای 2007, 11:16, توسط ترکان جاغوی
سرفراز باد میرهزار و هر افغان وطنپرست و حقیقت جوی دیگر.
8 جولای 2007, 11:16, توسط ترکان جاغوری
سرفراز باد میرهزار و هر افغان وطنپرست و حقیقت جوی دیگر.
8 جولای 2007, 11:51
beser khob
8 جولای 2007, 11:58
قدرت پرستان قوم پرست پنجشیری با تهدید آزاداندیشان میخواهند بگویند که یا با ما یا علیه ما
8 جولای 2007, 13:06
فکر میکنم که بسیار به شدت علیه اقوام ساکن این سرزمین چنین اصطلاحات را بکاربردن کاریست که به خیر این ملت ومردم داغدیده این سرزمین منجر نمی شود اگر هزار بار به پنجشیری ها توهین روا دارید نه تنها که این سود عاید شما نمی شود بلکه مارا بیش تر از پبیش مصمم تر میسازد آیا مردم پنجشیر باآن قربانی های عظیم که در راه دین و وطن خود داده اند حق مشارکت در قدرت سیاسی سرزمین خود را ندارند؟ این کدام پنجشیری بوده که فقط قدرت را برای پنجشیری تقاضا کرده باشد وبقیه مردم این سرزمین را محروم بداند؟ ما مردم پنچشیر آنچه را میخواهیم که بخیر وسعادت همه این مردم وملت از همه گروه های قومی و اتنیکی باشد.
سایت کابل پرس? باهمه خوبی هایش نقص بزرگ که دارد همانا کنترول نکردن یک سلسله دشنام هاست که هرکسی از آدرس های نامعلوم به آدرس رهبران سیاسی ویا در کل همه یک قوم را دشنام میدهند این دشنام ها یک قسمت آن سانسور نمیشود که علیه مسعود یا قانونی یا همه پنحشیر باشد من نمیدانم یا ازطرف خود آقای کامران ویا کسانی دیگر ولی یک سلسله جواب های منطقی در رابطه با این دشنام ها برخلاف توقع ما سانسور می شود که این موضوع بیطرفی این سایت را همیشه زیر سوال میبرد. بطور مثال این سایت به احمد شاه مسعود شهید هر ار گاه دیده میشود که فقط دشنام به بدترین شکل آن داده میشود اما بنده چندین بار ضمن اینکه از دشنام دهنده باکمال ادب تقاضا کرده ام که عزیزم میتوانی همین منطق ات را بدون دشنام تقدیم خواننده گان کنی ودرعین حال از همه هواداران آن شهید تقاضا کرده ام که به آدرس قوم این نویسنده تعرض بالمثل نکنید برای اینکه این معلوم نیست که آیا این دشنام دهنده واقعا پشتون طالبی است ویانه اما باتاسف دیده ام که متاسفانه همین پیشنهاد انسانی بنده حذف شده است چرا؟ من که علیه کسی دشنام نزده بودم این چه معنی دارد که دشنام آن دشنام دهنده را حذف ننموده ولی پیشنهاد انسانی مرا که خواهان ایجاد فضای سالم مطبوعاتی هستم آنرا حذف میکنید. پس معلوم میشود که این دشنام دهنده گان خود یا از اعضای کابل پرس هستند که گاه خودرا پشتون ساخته پنجشیری و مسعود را دشنام میدهند وزمانی هم از خود پنجشیری دفاع کرده به قوم پشتون دشنام میدهند تنها گروپ که درین جنگ های قلمی مورد بحث قرار نمیگرد همانا حزب وحدت اسلامی است آخر این چه نوع آّزادی بیان است ؟ آیا اجازه شک کردن را به ما میدهید؟ باهمه حال من آزادی این جوان را برایش تبریک میگویم حال آرزودارم که در آینده صبر وتحمل نظریات مخالف خویش را همه ما درچوکات ادب واخلاق و احترام به مذهب قوم وملت یکدیگر پیدا کنیم
8 جولای 2007, 13:42, توسط بهادر
هموطن
توهین به برادران و خواهران پنجشیری و توهین به هر قوم ، ملیت و مردم یک محل و ولایت کاری دشمنان افغانستان است.
مردم پنجشیر مانند هر منطقه دیگر افغانستان قهرمانانی پرورده اند که در راه دفاع از میهن شان جان هایشانرا از دست داده اند.
اما
اگر ما جنایتکار ملی مسعود را میخواهیم که بنام خائین ملی یاد شود ، به هیچوجه نباید از جانب شما دشمنی با مردم قهرمان و عزیز پنجشیر قلمداد شود.
ما جنایتکار ملی مسعود را به خاطر خیانت به جهاد و وطن افغانها و قتل هزاران بیگناه و ویرانی کشور ما مجرم میشماریم نه بخاطر پنجشیری بودن او ، لطفا ً در ذیل به چند مثال از دستاورد های این خائین ملی توجه کنید :
جنایتکار ملی مسعود و شیطان الدین ربانی خود را برای پاکستانی های کثیف فروختند تا باری آسوده در زیر پای میجر های پاکستانی شب را سحر کنند و مردم افغانستان را از عزت و شرف که در زمان داود خان شهید داشتند محروم کنند.
در ذیل بخوانید که در این کشور یک مزدور و غلام حلقه به گوش پنجابی ها به حیث قهرمان ملی بر مردمی تحمیل میشود که این خفاش خون آشام دلبندان شانرا را دسته جمعی رهسپار مرگ کرد:
۱. به نقل از کتاب احمد شاه مسعود شهيد راه صلح و آزادي، صفحات ۳۹-۱۰۰، به کوشش: مجيب الرحمن رحيمي، از انتشارات بنياد شهيد مسعود، چاپ ۱۳۸۲.
هر وقتي از كرنيل هاي پاكستاني سخني به ميان مي آمد، احمدشاه مسعود سرگذشت خود را ياد آوري مي نمود. او مي گفت: "در سالهاي هجرت به مشكلات اقتصادي شديدي رو برو شديم، روزي چهار، پنچ نفر تصميم گرفتيم، تا مشكل خود را به يكي از مقامات دولت پاكستان برسانيم. به دفتر نصيرالله بابر كه در آن زمان در پشاوربود، رفتيم. يكي پي ديگري سخن از مشكلات خود بميان آورديم، بابر در طول يكساعت صحبت ما، تنها به روي ميز خود چشم دوخته بود، و به ما و حرف هاي ما اصلاً اعتنايي نداد"
و شما بخوانید که این جنایتکار ملی در قتل عام دو میلیون فرزند افغان، تخریب 98 فیصد خاک کشور، میلیون های معیوب و بیوه و یتیم روسهای جنایتکار را تا آخرین لحظه که روسها از افغانستان بیرون میشدند یاری رساند. چرا شما جرهت پیدانمیکند از دستاور های کبیر این جنایتکار ملی پرده بردارید.
گروموف آخرین قومندان اردوی اتحادشوری در افغانستان در کتات " ارتش سرخ در افغانستان"(2) مینویسد: "تلاشهای مرکز اطلاعاتی سپاه چهلم دستاورد های معینی به همراه داشت. در سال 1982 ما توانستیم به مهمترین هدف خود نایل گردیم. ما توانستیم با احمد شاه مسعود تما س های بس پایدار بر پا کنیم که تا پایان خروج نیرو های اتحاد شوری از افغانستان تداوم یافتند. طی زمان حضور نظامی ما در افغانستان ، کار ها با مو فقیتهای متناوبی ادامه یافت. بویژه در سال 1982 نمایندگان سپاه چهلم و شخص احمد شاه مسعود موافقتنامه ای را به امضا رسانیدند که در آن مسعود تعهد سپرده بود بروی کاروانهای نظامی ارتش شوری در سالنگ جنوبی ، جائی که او فرمانروای بی چون و چرای آن بود ، آتش نگشاید. مسعود به اعضای گروهش دستور داد تا از فعالیت شدید بر ضد نیرو های دولتی دست کشیده و مبارزه مسلحانه را در گام نخست بر ضد سازمانهای مخالف جمعیت اسلامی افغانستان پیش ببرند. ...........همه گفت و گو ها با مسعود مستقیما توسط فرماندهی نظامی شوروی انجام میگرفت....."
جنایتکار ملی که امروز حامیان بیخرد و رهزن او با بلند کردن عکس های او در هر کنج و کنار کابل بر زخم های میلیون ها هموطن رنجدیده ما نمک میپاشند ، چگونه اعتراف میکند که او با طالبان هیچ فرقی ندارد ، اگر آنها به این خفاش خون آشام اجازه میدادند که کرسی خود را در بالای ویرانه های کابل و بر فراز قبر های هزاران کابلی به خون و خاک خفته حفظ کند ، او مرید و پیرو امیر المومنین میگردید :
از مصاحبه احمد شاه مسعود با نشریه الحیات 1377: سوال: خواسته شما از طالبان چیست: " اولین خواسته ما از آنها حل مشکل افغانستان از طریق انجام گفت و گوست.... خواسته آنها با اهداف ما یک است . بطور نمونه، آنها خواهان اجرای شریعت هستند ، که ما نیز چنین میخواهیم. آنها میخواهند مردم را خلع سلاح کنند و این مساله ازنظر ما ایرادی ندارد. آنها ..... این ها درخواست های بدیهی هستند که ما به خاطر تحقق آن سالها مبارزه کردیم ... تما م خواسته های آنان مورد پذیرش ماست. آنچه ما انتظار داریم ، برگزاری نشستی رو در رو برای حل مشکل افغانستان است"
و حامیان جنایتکار ملی بخوانند و بعدا ً به ما بگویند که معیار قهرمان بودن به نظر شما مداحان این جنایتکار ملی و شیطان الدین ربانی ، وطن فروشی است، قتل عام است، تجاوز به عزت و عفت هزاران دختر معصوم در افشار ، کارته سه ، چهلستون، مکرویان است یا مانند خفاش بیشرم سنگ فروشی و غارت مال و منال مردم؟
8 جولای 2007, 20:08, توسط نوید
دوست عزیزده درکجاودرختان درکجا
کمی به خودبیاویادداشت رادوباره مرورکن که چی تایب کرده ای.
8 جولای 2007, 22:12, توسط موسی
دوستی که نام خود را ننوشته اید
اگر واقعا نظر شما را میرهزار برداشته است کار خوبی نکرده است. ولی من هنوز با حذف نظرم روبرو نشده ام گرچند همیشه نظراتم موافق با نظرات میرهزار نبوده است. از فحش دادن برخی آدمها ناراحت نشوید چون فحش کاری از پیش نمی برد ولی هیچ دهقان عاقل به دلیل یک سیب گنده درخت را از بیخ نمی کند. میر نباید به خاطر یکی دو بی ادب شروع کند به سانسور. بگذار مردم بگویند و من و تو خوبش را می گیریم و بدش را رها می کنیم.
من نمی دانم که چرا ما افغانها خیلی قهرمان پرست استیم. من یک اعلان تجارتی را در تلویزیون انگلیس می بینم که در آن کسی با کنایه خطاب به یک سگ می گوید:
" آهای چرچیل ! .... "
این در صورتی که همه می دانیم که چرچیل را در دنیا به عنوان یک سیاستمدار برجسته و یک ادیب پر آوازه می شناسند. وی برای انگلیس ها قهرمان است که فاشیسم هیتلر را به زانو در آورد و بریتانیا را ار شکست حتمی نجات داد. مهم این است ک در این کشور مردم به چنین آدمی سگ می گوید ولی اخم به ابروی کسی نمی آید اما آقای مسعود سواد زیادی نداشت و اتفاقا در دنیا به عنوان یک جنگجوی خوب و یک سیاستمدار کودن و احمق مشهور است. همه می دانند که او در زندگی اش فقط به جنگ دل بسته بود. در سیاست و تدبیر سیاسی او یک لوده ای بیش نبود. او با چه کسی نجنگید؟ چه کسی را از خودش دور نکرد؟ او حتی بدخشی ها را قبول نداشت. اسماعیل خان را مجبور کرد که هرات به طالبان تسلیم کند چون می خواست یک پنجشیری را به جایش بنشاند. آیا در جنگهای داخلی شریک نبود؟ ایا این را قبول دارید؟ اگر اری پس به کسانی حق بده که از او بدش بیاید. به تمام اینها من به طرفدارانش حق می دهم که او را هر چه می خواهند بگویند اما او را قهرمان ملی درست کردن از عدالت و انسانیت به دور است. عکسهای او به روی دروازه های مردم به زور بالا کردن مردم را ناراحت می کند .
9 جولای 2007, 05:02, توسط امین
مه یک سوال دارم همی کل گپایتان چه فایده دارد مه منحیث یک جوان میگم که یک کار کنین که همی نفاق و برادر کشی دور ازی گپ های شما خو بیخی بوی تعصب میاید در گرفبین از دست قوم پرستی.بیاین که ما و شما یک جا شویم و دشمن خود را بشناسیم از مه و تو مثل مهره استفاده میکنه به نام پشتون و تاجیک.تو ده فرق مه دی وه ده فرق تو.مسعود را همگی میدانند جهان به وجودش افتخار میکنه پس شما هر چه که بگویین باز هم هیچ است.مه منحیث یک افغان مسعود شهید را دوست دارم احمد شاه بابا را هم دوست دارم و همه قهرمانان کشور عزیزم را.لیکن شما تعصب چشم گوش های تان را بند کرده یک چیز در فکر تان است و او هم همی که مه بهترین هستم چرا نمیگین که ما بهترین هستم چرا نیمگین که افغانستان زنده باد لیکن هر کس میگه که قوم خودم زندباد افغانستان را چی کنم.
10 جولای 2007, 12:50, توسط بهادر شکن
موسی جان عزیز سلام
ازنوشته ات معلوم میشود که جناب عالی چیزی رادر زنده گی بنام ارزش های معنوی قبول ندارید وحتی اینکه برای خواننده گان سایت میخواهی چنین وا نمود کنی که همچو انگلیس ها باید قهرمانان خویش راسگ خطاب کرد به همان شکل که بنا به ادعای شما که من اصلا باورم هم نمی شود که کسی چرچیل را در اعلانات تجارتی سگ خطاب کند ممکن که جناب عالی میخواهید به صورت بسیار مزخرف فرهنگ استفراغ شده غرب را نه فرهنگ انسانی وجوانب مثبت غرب را بمردم در بدر این کشور تبلیغ کنید که این خود بیانگر ازخود بیگانگی جناب عالی شماست ببخشید. این که جناب عالی به تبعیت از فرهنگ بیگانه بمسعود لوده و احمق خطاب میکنید بازهم دلالت به جبن وترس جناب عالی میکند شاید شمابپرسید که خودت را هم من نمی شناسم اما من برایت این را میخواهم عرض کنم اگر مسعود با همه اشتباهاتش که به هیچ صورت من از آن ها منکر هم شده نمی توانم واین خصیصه فطری رهبران به اصطلاح جهان سومی است که اشتباه کرده اند واین تنها به مسعود خلاصه نمی شود بازهم لوده گفتن واحمق گفتن دلالت به قدرناشناسی ونداشتن یک وجدان سالم میکند زیرا ازقدیم گفته اند که وجدان محکمه است که احتیاج به قاضی ندارد.درصورت که مسعود مانند تمام رهبران سترگ دنیا از طرف مردمش وپیروانش در زادگاهش باعزت و پرافتخار خوابیده وتو عالی جناب که خدا خبر درکدام گوشه دنیا ازترس وخوف خود راپنهان کرده ای و پیشنهاد هم میکنی که اگر چرچیل را سگ میگویند ماهم باید به تبعیت از آنها به بزرگان خود سگ بگوییم زهی به این فکر وزهی بدین جامعه شناسی. از اتهامات که علیه آن شهید بزرگوار وارد کرده اید مانند تسلیم ساختن اسماعیل خان به طالبان وغیره موارد است که طفل این وطن نیز بااین برداشتهای جنابعالی موافق نیست. اینکه چرا مسعود نتوانست با موتلفین سابق خود چون حزب وحدت وجنبش آقای دوستم تا آخر ادامه دهد میخواهم بپرسم که ازنظر شما آیا عامل آن تنها خود خواهی مسعود بود؟ اگر چنین باور بما دست میدهد فکر میکنم که ما جامعه شناسانه قضاوت نکرده ایم. بنده بدون داخل شدن به تفصیلات موضوع میخواهم ازجناب شما بپرسم که فرض کردیم که همان ایئتلاف به حال خود باقی میماند وباهمان تشکل دولت مرکب از نیروهای موءتلفه تشکیل میشد آیا مشکل افغانستان حل میشد؟ این صرف سوالیست که پاسخ دادن به آن احتیاج به تعمق بیشتر و در نظر گرفتن واقعیت های موجود کشور در عصر حاضر دارد نه با دیدگاه تنگ حزبی و سازمانی ویا قومی. من خودم که اصلا باور ندارم که اگر همان نیروهای به اصطلاح ایئتلاف شمال جمع نیروهای خلقی هم اگر قدرت را در دست میگرفتند مشکل جنگ وتعاملات قدرت بین گروهای مختلف این سرزمین قابل حل نه تنها که نبود بلکه زمینه ساز بحران های دیگر هم میشد.
در اخیر خدمت جنابعالی عرض کنم که من نه قهرمان پرست هستم ونه خواهم بود من خدا پرست هستم فقط آن ذات بی همتا قابل پرستش است که شریک ومانند ندارد باقی همه فانی اند اما وابستگی فکری من به مسعود شهید امر طبیعی است به همان شکل که برای جناب عالی مائو و یا لینین ویاهم مارکس الگو ونمونه های تقلید استند.
برای بنده مسعود پدیده نا تکرار این سرزمین است که دیگر مادر دهر همچو او نزاید. او سرش را در راه عقیده ایمانش سرزمینش ومردمش هدیه داد وامید واریم باذکر قهرمانی های آن راد مرد مبارز هم خود وهم نسل های آینده این سرزمین الگو اسوه ونمویه برای آزاد زیستن وآزاد مردن وبا افتخار مردن داشته باشند
10 جولای 2007, 13:51, توسط بهادر شکن
بهادر عزیز سلام هرجا که جناب عالی ات تشریف فرما شوی بهادرشکن نیز به سراغت با منطق رساوقلم شیوا می رسد.
اینکه این قدر انصاف دروجود جنابعالی پیداشد که مردم پنجشیر را دیگر ناسزا نگویی خدا راشکر.
این را باید خدمت شما بعرض برسانم که نام مسعود با نام پنجشیر چنان گره خورده است که جدایی این دو امکان پذیر نیست. اینکه چرا مردم پنچشیر به عوض مسعود نخواستند عبدالحمید محناط ویادستگیر پنجشیری را به رهبری خویش برگزینند این خود دلالت به این دارد که مردم پنچشیر صداقت ایمان داری استقامت ثبات وپایداری آن راد مرد قهرمانرا عملا مشاهده میکردند ومی دیدند که وی همچو آنها باآنها در غم ودر شادی شریک بود هیچگاه او مردم خویش را تنها نگذاشت که یا به پاکستان سفر کند یا به مسکو برود. عزیزم بهادرجان!
موارد که شما از قول گروموف وغیره به آن استناد میکنید چیز هایست که ازنظر همه صاحب نظران داخل وخارج گذشته است هرنوع تحریف درعبارات کتاب دلالت به وجدانی روایت گر میکند به همین بسنده میکنم زیرا شما واقعا وجدان خویش را زیر پا میکنید وقتی که نقل قول نویسنده را مکمل نمی خواهید بنویسید.
در مورد مذاکره رو در رو باطالبان باید عرض کنم که مذاکرات با طالبان نه یکبار بلکه چندین بار صورت گرفت موضوع مذاکرات به هیچ وجه اشتراک درقدرت باطالبان نبود اگر میبود که بسیاری ها رفتند مانند جناب آقای اکبری هم به طالبان پیوستند ویا تسلیم شدند اگر موضوع به این ساده گی که جناب عالی فرض کرده اید که مسعود صرف هدفش قدرت بود باید اینقدر زحمت وبالاخره شهید شدنش به چی معنی میتواند تعبیر شود آیا خجالت آور نیست که باو جود که طالبان و آی واس آی مکرر از مسعود میخواستند که باید یکچا باطالبان باید حکومت بسازد آن بزرگوار همه آن پیشنهادات را رد کرد بازهم شما همه آنهارا انکار میکنید؟. اینکه وی گفته که او تطبیق شریعت رامیخواسته واضح بود اوهم مسلمان اصولی بود واقعا تطبیق شریعت یکی از آرمانهای یک مسلمان است اینکه چطور چگونه ودر کچا مواردی است که باید به روی آن بحث کرد آیا هرکس که خواهان تطبیق شریعت بود او خاین بوطن است؟
اینکه بعد از استقرار نظام نابغه شرق در کشور که همطراز جناب عالی بود وی از مقامات نظامی پاکستان خواهان کمک شده هم قابل انکار نیست ولی شما چگونه وجدان خودرا زیرپا میکنید وتمام همان جمله را در رابطه به نصیرالله بابر نمی نویسید این دیگر تقصیر مسعود نیست. مسعود شهید در همان جا میگوید که من هرقدر اصرار ورزیدم که این نصیرالله بابررا قانع سازم که به مجاهدین ما کمک کند اما دیدم که وی سرش را بالای میز پایین انداخته و چیزی را نظاره میکند من فکر کردم شاید وی نقشه افغانستان را بالای میزش گذاشته است اما هنگام خداحافظی خواستم که بیبینم که آن تصویر چیست دیدم که عکس یک زن برهنه را بالای میزش گذاشته بود.
خوب حالا بهادر جان عزیز خودت صادقانه اعتراف کن که آیا وجدان داری؟
من هیچ قضاوت بیشتر نمی کنم فقط یک چیز را برایت میگویم که اگرمخالف مسعود هم هستی باش اما باوجدان.
8 جولای 2007, 12:26, توسط Basmullah popal
سلام و احترام بتمام ازاديخواهان ومبارزان راه ازادی .نفرين بزورگويان و انحصارگران. خبر ازادی اقای کامران شور وشعفی زيادی را چه در رسانه های بيطرف وچه در بين ملت ازاده ما انعکاس بيسابقه نمود که اين خود نمايانگر يکپارچگی ملت ما را در مبارزه عليه زورگويان نشان ميدهد.ريس امنيت ملی چرا از اقای سياف ؛ قانونی ؛خليلی ؛ و دها افراد ديگری که در راس دولت قرار دارند وخوش خدمتی وجاسوسی ببيگانه ميکنند منحيت مسول امنيت پرسان نمکنيد يا که شما هم با انها همکاری داريد ؟ متاسفانه بوی تعفن شما تمام فضای افغانستان را فراگرفته به ااميد روز ی تا همه منفورين ملت ما بميز محاکمه کشيده شوند. popal
8 جولای 2007, 12:44, توسط نسیم اکبری
گرچند باخیلی ازمطالب این سایت موافق نیستم اما از آقای میرهزار حمایت میکنم وواقعادوستش دارم آرزوی توفیق وبهروزی برایش دارم
8 جولای 2007, 12:57, توسط علاءالديني
من هم به نوبه خود، آزادي كامران مير هزار را به تمام آزاد انديشان تبريك عرض مي كنم و واقعا از اين خبر بسيار حوشحال شدم.
از" امنيت ملي" هم بايد تشكر كرد كه به فكر امنيت ملي هستند و دنبال جاسوسان و... مي گردند؛ اما بايد به اين آقايان عرض كرد كه: " سراخ دعا" را گم كرده اند. ميرهزار و كابل پرس جاسوسان، جانيان و ... را معرفي مي كند و خار چشم آن هاست. اگر شما نيروهاي خدمتگذار! دنبال جاسوسان مي گرديد، سري به وزارت خانه ها بزنيد ونگاه كنيد چند وزير جاسوس و دو تذكره اي وجود دارد. به مجلس سر بزنيد – يا همان طويله خانه – در آن جا جاسوس و مزدور پيدا خواهيد كرد.
شايد شما هم فهميده ايد كه با دم شير بازي نمي شود و به همين جهت عقده دل خود را سر افراد وطن دوست و خدمت گذار ملت، نظير ميرهزار خالي مي كنيد. آفرين به شما (؟)
8 جولای 2007, 13:11, توسط بهادر
میر هزار آزاد شد و این مشتی است به دهن جنایتکاران و بویژه مافیای شورای دزدان(نظار) ولی برادران بدانید که تا زمانیکه در کشور ما تغیرات بنیادی نیامده است منتظر تکرار چنین حوادث خواهید بود.
در یکی از سایت های دیگر یکی از هموطنان ما از من پرسیده است که چرا در هر پیام خویش از جنایتکار ملی مسعود و ملا شیطان الدین ربانی در سر خط هر پیام خود ذکر میکنم؟
من به آن برادر افغان پاسخ دادم که همانطوریکه ملالی جویا ، داکتر سپنتا و عدالت پسندان دیگر به الگوی برای آزادی مبدل شده اند. جنایتکار ملی مسعود، ملا شیطان الدین ربانی به الگوی خیانت ، ستم و جنایات مبدل گردیده اند. و از همینرو اگر میخواهید که جنایتکاران دیگر را به سزای اعمال شان برسانید باید اول از جنایتکارملی مسعود و ملا شیطان الدین ربانی که سایر جانیان با استفاده از نام آنها پلان های شوم شانرا بر علیه مردم بیگناه وطن عملی میکنند ، شروع کرد.
8 جولای 2007, 13:16, توسط فرید
آزادی میرهزار از همان آزادی هایی است که باید ارگان های دولت در قبالش معذرت خواهی کنند. آنان نقض قانون کرده و میرهزار را توقیف کرده بودند.
میرهزار واقعاً این اسناد چور و چپاول را از کجا می کنی؟ و چرا آنان بجای رسیدگی به این اسناد، مدرک آن را می پرسند؟ بگو بروید قضایا را دنبال کنید؟ چرا وظیفه شناس نیستند؟
خدا همرایت.
10 جولای 2007, 14:45, توسط دشمن فاشیسم
مسعودرا مانند همه شخصیت های بر جسته و مطرح تاریخی میتوان نقد نمود نه اینکه بصورت اوبا شانه وبدون احساس مسوولیت یکسره نفی کرد . کسانی که شخصیت های ملی را بدون سنجش نقاط ضعف وقوت و عملکرد های درست یا اشتباه امیز شان با دشنام مورد هدف قرار میدهند هیچ خدمتی به حقیقت نمیکنند و اعتبار خودرا نیز مورد سوال قرار میدهند . به ترویج فرهنگ لا ابا لیگری مجال ندهیم .
8 جولای 2007, 13:55, توسط عارف
جناب کامران گرامی سلام :
نهايت خرسند شدم که خبرآزادی شما را خواندم . ولی دوست محترم شما به ظاهرفريبی های حکومت داران ما خود را قربانی نکنيد / اين ها به هيچ معيار ی از دموکراسی باور و اعتقاد ندارند . ...... ! سربلند باشيد
8 جولای 2007, 13:55, توسط علي جواد دهقان
درود
دستگيري كامران عزيز مسئله اي بود كه چند روزي مايه نگراني شده بود
و اكنون آزادي اش اگرچه اين تلخي ها را شيرين كرده است اما بايد به فكر فرداها بود؟
نمي دانم اگر بيشتر از اين طول مي كشيد چه مي شد؟
و بسيار سوالات ديگر؟
به هر حال براي كامران ميرهزار آرزوي توفيق و سربلندي دارم.
بدرود
8 جولای 2007, 14:21, توسط دشمن فاشیسم
من همانگونه که در پاسخ به یک فاشیستک کین توز وابله نوشته وقاطعانه پیشبینی نموده بودم که میر هزار ازاد میشود ولی رو سیاهی به کسانی میماند که از گرفتاری او سر مست شده اند/ اینک مسرورم که همانگونه شد . دشمنان ازادی از هر قماشی که هستند باید احساس سر افگندگی نمایند . زنده باد ازادی!
8 جولای 2007, 15:33
اصلاً میر هزار به خاطری گرفتار شده بود که تعادلی به نسبت گرفتاری آصف ننگ بوحود آید. حال که میر هزار آزادشده است، آصف ننگ نیز رها خواهد شد. یعنی که یک جاسوس آی .آس .آی با یک کسی که با همه میجنگد تبادله میگردد.
9 جولای 2007, 03:18
نوکر فاشیت تو هیچ شرم و حیا نداری باز شعار مظلومانه را سر دادی . حالا حتمی به این حقیقت پی بردی که زور فاشیست ها چطور است . برو از برادر کامرانت پرسان کن که چند انچ درونش رفته . این بار اول است بار دیگر حتمی میکفه !!!کر دیده بود کدو ره نه !!!!!!!
ازادی وی به تو و همرااهانت تبریک وتهنیت میگویم ،مگر چه کنیم که در بدل این ازادی چه ره از دست داد!!!!! تو برو و از نزدیک ببین حتمی برایت قصه میکند ....... حالا بسیار کم گفته تنها نام گوانتانامو را بزبان اورده و ده یادش مانده......... بهتر است به طب عدلی موصوف را انتقال دهید . ما انتظار داریم که شب در سرویس های خبری طلوع خبر مریضی وی نشر شود ...... شما خو باختن را نیز افتخار بزرگ میشمارید ...... از چند انچ خو تو معلومات زیاد داری ....... سر وقت است که دوستانت بیش از پیش اگاه شود .
10 جولای 2007, 10:26, توسط دشمن فاشیسم
فا شیستک حقیر ! من عزراییل تو هستم . تا قلم در دست من باشد تو و امثال تو خواب خوش نخواهید داشت . شاخ بز پنجشیر انقدر عمیق فرو رفته که تو تا زنده باشی ضجه خواهی زد و خواهی نالید .حالا قلم میر هزار نیز علا وه شده نمیدانم اینهمه درد را چگونه تحمل خواهی کرد ؟
8 جولای 2007, 16:29, توسط سرفراز
میر هزار عزیز سلام.
وقتیکه خبر آزدادی ات راخواندم بی نهایت خوشحال شدم. متاسفانه
امینت ملی درافغانستان یک مسخره ملی است. اگر قراراتهام جاسوسی باشد،چرااز اعضای کابینه کسی نمی سوال نیمکند؟ چرا از اعضای شورای ملی کسی سوال نمیکند؟ چرا ازقاتلان مردم کابل کسی نمی پرسد؟
چرا از تاراج گران وغارت گران سرمایه ملی کسی سوال نمیکند؟ چرا مافیای مواد مخدر مورد سوال قرار نمیگیرد؟ چرا عاملین گورهای دسته جمعی مورد بازپرسی قرار نمیگیرند؟ وهزاران موارد دگر.کامران میر هزار برای این مورد بازپرسی قرار میگیرد که مروج ارزشهای دموکراتیک است و از جنایات مدعیان انسان دوستی پرده بر میدارد.
8 جولای 2007, 17:17, توسط شفايي
مير هزار گرامي،
خوشحالم که خبر آزادی تان را مي شنوم! گرچه ما از نزديک همديگر را نمي شناسيم، ولي نوشته هايت برايم آشنا است. وقتي مفقود شديد مانند هر کسي که به آزادی بيان عقيده دارد، سخت نگران تان شدم . اين اقدام، ايجاد ترس در ميان نويسندگان شجاعي چون شما است تا دست از بيان حقايق بکشيد و بگذرايد غارتگران غارت شان را کنند و کاری بکار شان نداشته باشيد. امنيت ملي اگر بفکر خدمت به اين وطن باشد نويسنده بيچاره را بازداشت نمي کند، بلکه وزيران و مديران قاچاقچي و چپاولگر در دستگاه دولت و طالبان جاني را باز داشت مي کنند. دولت صدها طالب آدم کش و جاني را بنام مصالحه ملي و ...، آزاد کردند، ولي يک نويسنده را که در چهار چوب قانون اساسي برای آگاهي جامعه و رسالت و مسئوليت وجداني، اخلاقي و وظيفوی اش کار مي کند و جامعه را از حوادث و وقايع روز، آگاه مي سازد خلاف قانون توقيف و تهديد مي کنند!؟ بله، از يک طرف طالبان نويسندگان را مي کشند و از طرف ديگر دولت تهديد شان مي کند، در چنين فضای خفقان چگونه مي شود از آزادی بيان و قلم و انديشه سخن گفت؟ آقای مهدوی و محقق نسب را فراری دادند و اميد وارم که شما را چنين نکنند!
در اخير يک بار ديگر آزادی ات را از صميم قلب تبريک گفته و سلامتي و موفقيتهای بيش از پيشت را از خداوند متعال خواستارم!
شفايي
www.shafae.blogfa.com
8 جولای 2007, 21:13, توسط ناصر پویا
آقای میر هزار عزیز،
آنانی که در راه دفاع از آزادی به زندان می روند،آنانی که جسارت دفاع از حقیقت و عدالت را دارند، آنانی که برای خدمت به مردم و ملت خود تمام هستی خود را به ودیعه می گذارند و آنانی که در برابر تهاجم سیستماتیک دشمنان آزادی شجاعانه می رزمند هرگز در نبرد خود علیه سیاهی و ظلمت تنها نخواهند ماند.
در بند کردند میر هزارها نمی تواند پایه های لرزان سازمان های استخباراتی را که مردم افغانستان را در سی سال اخیر شکنجه نموده اند و از این شکنجه کردن لذت برده اند، مستحکم نماید.
سازمان های جاسوسی که در مغز و استخوان دولت فعلی نفوذ نموده اند می خواهند با زندانی ساختن میر هزارها و مدافعان آزادی خود را از رسوایی و مجازات نجات دهند. ولی آنان اشتباه می کنند، مردم افغانستان سرانجام به ماهیت شیطانی این جاسوسان و وابستگان بیگانه پی خواهند برد و آنان را به مجازات اعمال ننگین شان خواهند رساند.
به امید پیروزی ملت افغانستان علیه دشمنان خونین مردم شریف افغانستان.
8 جولای 2007, 22:02, توسط وطندار
آزادی بیان بزرگترین ودیعه الهی است. اما آنچه که امروز برخی به ظاهر قلم بدستان مانند آقای میرهزار می کنند، بیشتر سوء استفاده از آزادی بیان و تخریب روند صلحی است که بعد از سه دهه بحران های خانمانسوز اندک امیدی برای آینده بهتر به دل مردمان رنجدیده این کشور ایجاد کرده است.
هیچ بعید نیست اگر با سوء استفاده از آزادی بیان برخی ها خواسته یا نا خواسته در خدمت منافع کشورهای بیگانه نظیر ایران و پاکستان قرار بگیرند. بنابراین، ضمن اینکه باید از آزادی بیان دفاع گردد، متوجه این نکته نیز باید بود که نکند دشمنان وطن تحت نام آزادی بیان بعض عناصر سست عنصر را به خدمت خود گرفته و سبب ایجاد نومیدی و یاس نسبت به پروسه صلح در کشور گردد.
کار را که آقای میز هزار تحت عنوان افشاگری انجام میدهد، بسیار غیر مسلکی و به دور از معیار های حقوقی و قانونی است. بسیاری کارهای شان اتهام، توهین، بدنام سازی و حمله به شخصیت افراد است. من نمی گویم که اقای میر هزار افشاگری نکند، ولی برایشان پیشنهاد می کنم که برای انجام درست این کار باید یک سری معیارهای وجود داشته باشد. حد اقل دو معیار اساسی باید در نظر گرفته شود؛ یکی منافع علیای کشور و دیگری احترام به کرامت انسانی و حقوق بشری اشخاض. در غیر آن، با استفاده از یک حق که آزادی بیان باشد، بسیار حقوق دیگر (نظیر کرامت و آبروی افراد)زیر پا می گردد که خود جفای نا بخشودنی است.
پیشنهاد آخر من این است که اقای میرهزار اگر خود شان با مسایل حقوقی آشنایی ندارند، از کسانیکه در عرصه قانون و حقوق بشر معلومات دارند مشوره بخواهند.
9 جولای 2007, 09:54, توسط مردم
سلام اقای وطندار
شما یا خیلی بی خبری استید یا خیلی مغرض. منافع ملی با افشاکردن چور و چپاول و خیانت و دزدی ضربه می خورد؟ کدام منافع ملی؟ کمونست ها بر تانکهای روسی وارد کابل شدند. مگر فعلا آنها وکیل و ... نیستند؟ گلابزوی را می شناسی؟ نواز تنی را می شناسی؟ علومی را می شناسی؟ فرید مزدک را می شناسی؟ دوستم و خدایداد هزاره را می شناسی؟ مجاهدین در دامان ایران و پاکستان زاده شدند، پرورش یافتند و وطن را ویران کردند، 100000 نفر را تنها در کابل کشتند و ولایات را رها کن. هر یک مزدور یک کشور بودند و در مزدوری از همدیگر سبقت می گرفتند. اینها کی ها بودند؟ کرزی را می شناسی که تا دیروز عضو رسمی طالبان بود؟ فهیم و قانونی را می شناسی؟ ربانی و مسعود قهرمان را می شناسی؟ آقای خلیلی را می شناسی؟ مححقق و مصطفی کاظمی و حسین انوری را می شناسی؟ عطا محمد والی دزد مزار و گل آقا شیرزوی را می شناسی؟ اسماعیل خان و اکبری و آصف محسنی را می شناسی؟ ملا راکتی را در مجلس دیده ای؟ طالبان از کجا پول و اسلحه می گیرند؟ بن لادن را چه کار به افغانستان؟ حکمتیار قاتل را می شناسی؟ احد و اشرف غنی را می شناسی که طالبان را فرزندان راستین افغانستان می دانستند البته قبل از آنکه از واشنگتن به کابل آورده شده به کرسی نشانده شوند؟
با این همه جنایت کار و دزد آیا تو آمده ای به یک نویسنده درس حقوق می دهی؟ کجا است آن مشاورین حقوقی که به قاتلین شوهران بیوه های کابل بگویند که شما حقوق مردم را نقض کردید؟ چرا این حقوق دانان و قانون دانان به سیاف نمی گوید که تو یک آدمکش هستی؟ چرا منافع ملی اندیشان به این مزدوران جنایت کار نمی گوید که شما به این وطن خیانت کردید؟ آیا از این همه جانی و دزد و آدمکش چشم پوشیده و یک روزنامه نگار را به خاطر منافع ملی سرزنش کردن دو رویی و ترسویی و هم کاسگی با آنها نیست؟ تو خودت کی هستی؟ موزه ای کدام یکی را پاک می کنی؟
میرهزار فرزند راستین ملت افغانستان است که لا اقل می تواند مظلومیت مردم افغانستان را فریاد بزند. آزادی بیانی که که فقط برای دزدان و آدمکشان و خاینین به کشور باشد آزادی نیست.
داد زد چرا تمام چیزهای خوب از شما است
عشق و نان و گل به دیگران نمی رسد
من می خواهم بگویم که چرا تمام حقوق در این کشور از حیوانات درنده ای به نام رهبر و ... است و هیچ حقی از مردم نیست؟ عطا محمد تاریکی ولی مزار دیروز به خارجی ها می گوید که شما در بازسازی مزار موفق نبوده اید. آیا این یک شوخی نیست؟ احمق بی شعور جنایت کار تو والی هستی و تمام سرمایه مزار را به دزدان خود می دهی و به غارت و چپاول مشغولی و آن وقت از خارجی می خواهی که خانه ات را جور کند. خودت کدام سواد و انسانیت داری که به مردم مزار خدمتی کنی؟ مگر تمام عمرت به دزدی و آدمکشی نگذشته است؟
زنده باد آزای
ما برای گفتن دردهای نگفته مان به کابل پرس? نیاز داریم. بگذار سی سال تحمل جنایت و شکنجه و مظلومیت را فریاد بزنیم. بگذار لااقل فریاد ما خواب خوش جنایت کاران حیوان صفت این دیار را آشفته کند.
10 جولای 2007, 12:20, توسط پرتو
مردم جان زنده باد که واقعا درد و سخن قلب مردم افغانستان را بیان کردی.
8 جولای 2007, 21:48, توسط علی بامیانی
آقای بهادر
من کاری به این ندارم که شما از مسعود و ربانی و ... بد می گویید چون من معتقدم که اکثریت مطلق سیاستبازان افغانستان به نوعی در جنایت ها و خیانت ها دست دارند اما گاه فکر می کنم که شما کمی یک سویه قضاوت می کنید یعنی جنایتکاران بسیاری در این وطن احترام و بالا بالا می شوند. من هنوز در هیچ نوشته ای شما نام زرداد را و رهبرش گلبدین را ندیده ام در حالیکه مردم وقتی داستان جنایتهای او به قوم خودش پشتونها را می شنید در لندن باور نمی کردند که یک انسان بتواند آنقدر مسخ شود. او یک نفر داشت به نام سک زرداد که گوشت مردم را با دندان می کند. شما از مثلیکه از جنایتهای طالبان هم زیاد ناراحت نیستید. هستید؟
در بهترین صورت دشنامهای شما نتیجه ای عکس دارد. شما فحش می دهید و تندی می کنید که خود نیازمند عدم دلیل و برهان است. البته از حمایت شما از میرهزار باید سپاسگزاری کرد. من فکر می کنم بهتر است شما در مورد مسعود و هر کسی دیگری که دوست ندارید یک نوشته ای بلند بالا در یک سایت و یا نشریه چاپ کنید تا مردم بخوانند و قضاوت کنند.
فعلا افغانستان را طالبان و تریاک دهقانان هلمند نابود می کند نه شورای نظار. من طرفدار شورای نظار و این و آن نیستیم اما ما باید انصاف را رعایت کنیم. در میان طالبان هم آفریقایی است، هم عرب، هم پاکستانی، هم چچنی، هم ازبک و تو نام بگیر .... که همه به کشتن مردم ما مشغول استند. آیا سوختاندن مکتب و شفاخانه و ... جنایت نیست؟
شاید من اشتباه کنم اما گاهی از انتقاد های شما بوی کینه نسبت به یک قوم و مردم به مشام می رسد که به نظر من نه به نفع افغانستان است و نه حتی به نفع خود شما که تلاش دارید کسانی سخنان تان را باور کند.
خوش باشید
9 جولای 2007, 12:43, توسط بهادر
علی جان
لطفا ً به دو پیام من که در همین صفحه نگاشته ام مراجعه کنید ، شما بدون شک جواب خویش را خواهید یافت. هموطن دیگر ما هم از من سوال مشابه نموده بود.
به شما اطمینان میدهم که همانطوریکه به دوست ما از پنجشیر ابراز کرده ام که من به اندازه یک سر سوزن از این و یا آن شخصیت براساس مسایل مبتنی بر ملیت گراهی و قومی نه دفاع میکنم و نه انتقاد.
طالبان را من اصلاً افغان نمیشمارم . آنها نوکران بیگانه هستند که متاسفانه جنایتکاران ملی چون مسعود، حکمتیار و شیطان الدین ربانی با جنایات غیر انسانی شان شرایط را برای آنها آماده کردند تا بر وطن ما قبضه کنند و تا کنون آنرا آماج جنایات حیوانی شان قرار بدهند.
بیایید یکجا برای پاک کردن کشور از هر چه جنایتکار است و در قدم اول آنان سفاکان خون آشام که با استفاده از جنایتکار ملی مسعود و شیطان الدین ربانی دولت و ملت ما را به گروگان گرفته اند ، بپردازیم و شما خواهید دید که در فرصت کوتاه طالبان درنده خو نابود خواهند شد.
8 جولای 2007, 21:49, توسط علی
آقای بهادر
من کاری به این ندارم که شما از مسعود و ربانی و ... بد می گویید چون من معتقدم که اکثریت مطلق سیاستبازان افغانستان به نوعی در جنایت ها و خیانت ها دست دارند اما گاه فکر می کنم که شما کمی یک سویه قضاوت می کنید یعنی جنایتکاران بسیاری در این وطن احترام و بالا بالا می شوند. من هنوز در هیچ نوشته ای شما نام زرداد را و رهبرش گلبدین را ندیده ام در حالیکه مردم وقتی داستان جنایتهای او به قوم خودش پشتونها را می شنید در لندن باور نمی کردند که یک انسان بتواند آنقدر مسخ شود. او یک نفر داشت به نام سک زرداد که گوشت مردم را با دندان می کند. شما از مثلیکه از جنایتهای طالبان هم زیاد ناراحت نیستید. هستید؟
در بهترین صورت دشنامهای شما نتیجه ای عکس دارد. شما فحش می دهید و تندی می کنید که خود نیازمند عدم دلیل و برهان است. البته از حمایت شما از میرهزار باید سپاسگزاری کرد. من فکر می کنم بهتر است شما در مورد مسعود و هر کسی دیگری که دوست ندارید یک نوشته ای بلند بالا در یک سایت و یا نشریه چاپ کنید تا مردم بخوانند و قضاوت کنند.
فعلا افغانستان را طالبان و تریاک دهقانان هلمند نابود می کند نه شورای نظار. من طرفدار شورای نظار و این و آن نیستیم اما ما باید انصاف را رعایت کنیم. در میان طالبان هم آفریقایی است، هم عرب، هم پاکستانی، هم چچنی، هم ازبک و تو نام بگیر .... که همه به کشتن مردم ما مشغول استند. آیا سوختاندن مکتب و شفاخانه و ... جنایت نیست؟
شاید من اشتباه کنم اما گاهی از انتقاد های شما بوی کینه نسبت به یک قوم و مردم به مشام می رسد که به نظر من نه به نفع افغانستان است و نه حتی به نفع خود شما که تلاش دارید کسانی سخنان تان را باور کند.
خوش باشید
8 جولای 2007, 21:54, توسط علی بامیانی
ازادی میرهزار را به تمام هموطنان آزادیخواه تبریک می گویم. به خودش مانده نباشید گفته برای شان پیروزی و صحتمندی آرزو می کنم.
زنده باد افغانستان و پایا باد صلح و ازادی
8 جولای 2007, 22:01, توسط داوود
از آزادي کامران مير هزار خوشحالم.
کامران مير هزار يک روشنفکر آزاد انديش است.
کامران مير هزار دشمن استبداد،و فاشيزم شوراي نظار و تمام سنگ فروشان است.
کامران مير هزار دشمن غلام بچمه هاي سقاوي قاتل هزاران انسان بي گناه در کابل است.
کامران مير هزار دشمن استبداد وفاشيزم قومي است.
زنده باد ميرهزرا.
کامران مير هزار توپ و تانک ندارد. تفنک ندارد. فقظ انديشه و قلم و فکر آزاد دارد.
فاشيزم هاي قومي و سنگ فروشان کوهستاني شوراي نظار از همين ها مي ترسند.
8 جولای 2007, 22:06, توسط امان الله
کامران ميز هزار و سايت آزاد و فرهنگي او ثابت کرد که در افغانستان هم مي توان يک کار بزرگ فرهنگي کرد.
کامران مير هزار يک روشنفکر آزاد است.
که معتقد به دانستن حقيقت و آزادي و دمکراسي است.
او ممکن است دشمنان زيادي داشته باشد. دشممنان او
مي تواند دشمنان عدالت و آزادي باشند.
در افغانستان دشمنان آزادي و عدالت و دمکراسي کسي نيست جز فاشيزم هاي شوراي نظاري . و سنگ فروشان کوهستاني پنجشير.
و يا فاشيزم هاي افغان ملتي و نوکران پاکستان.
و يا بي غيرت هاي حزب و حدتي خليلي.
8 جولای 2007, 22:33, توسط باتور
آقای میرهزار شما در این راه تنها نیستید. قبل از عزیزانی چون غلام محمد غبار تاریخ نویس شهیر کشور، فیض محمد کاتب هزاره پدر تاریخ معاصر کشور و هزاران فرزانه ای دیگر همین راه را رفته اند. شما نور چشم ما هستید. افغانستان و ملت افغانستان به شما نیاز دارد. سربلند باشید و دور از گزند تریاک فروشان، هیرویین سالاران و جنگسالاران و خونخواران.
ننگ باد بر افسر امنیت ملی که از پول ملت افغانستان زن و بچه اش را کلان می کند اما چشمش را بر دزدان و آدمشکشان در درون دولت و پارلمان می بنددد اما یک روزنامه نگار و نویسنده را دستگیر می کند. چرا این امنیت ملی قاچاقبران 5000 تن تریاک را دستگیر نمی کند؟ چرا قاتلان مردم کابل را دستگیر نمی کند؟ چرا از وزیران دزد نمی پرسد که ملیونها دالر پول گدایی ملت را کجا کرده اند؟ چرا آدمکشان در پارلمان را نمی گوید که بالای چشم شان ابرو است؟ چرا زمین های مردم شمالی و کابل را از چنگ قوماندانان قاتل پس نمی گیرد؟
ننگ باد بر این افسران خاین بی غیرت که در هر خیانت دست دارند.
8 جولای 2007, 22:16, توسط شمالی
ای داوود نام عزیز!
من فکر میکنم که شما هم از جمله همان فاشیست های هستید که قلبآ از رهای کامران خوشحال نشدید. و این مطالب را جز برای انداختن تفرق بین شرین زبانان و مردمان فرهنگی یعنی فارسی زبانان این کشور نوشته اید . که من مطمئن هستم ما فارسی زبان هیچگاه فریب شما فاشیست ها را نمی خوریم و همیشه از دوستان خود مانند کامران دفاع خواهیم کرد.
در اخیر باید برایت بگویم کوشش نکن که دیگر این قسم نوشته نمائی.
8 جولای 2007, 22:32, توسط رضا دایکندی
شمالی عزیز
سلام و صد سلام. بی شک که ما در کنار هم خوهیم بود. زیاد فریب خوردیم اما زیاد آموختیم. میرهزار دوست ما است و از آزادی اش خوشحالیم اما منافقت را می شناسیم و دوست نداریم.
8 جولای 2007, 22:29, توسط علی شهرستانی
من آزادی میرهزار را برایش مبارکبادی میدهم و آرزو دارم که در کارهایش جهت تحقق آزادی بیان و اندیشه و تأمین عدالت به موفقیت بیانجامد . ولی ضمنأ عرض کنم که در هر مناسبت ما مردم افغانستان موقع انتقاد بالائ همدیگر را از دست نمی دهیم و آن هم انتقاد بی منطق و بیجا . خدا انجام ما را بخیر کند. آمین
8 جولای 2007, 23:31, توسط جعفررضایی
سلام دوست گرامی آقای میرهزار خوشحالم که خبر آزادی تان را میخوانم.
آرزومند سلامت و سرفرازی تان هستم.
8 جولای 2007, 23:54, توسط عارف ح از قرباغ غزني
باسلام خدمت كامران ميرهزار و خيلي خرسندم كه يك بار ديگر شما را آزاد دركنار خانوادمحترم تان و همچنين جامعه مطبوعات و رسانه هاي مردومي مي بينم و خرسندم كه يك بار ديگر سايت كابل پرس از حالت نميه فعال به فعاليت آغاز نمود . اميد وارم كه بعد از رفع خستگيها چهره زندان امنيت ملي را براي مردم معرفي كني .
درود برشما و تمامي كسان كه براي خلق خدا و جامعه مظلوم و ستم كشيده افغانستان هزاره ، تاجيك ، پشتون ، وزبك ، تركمند ، و ساير اقوام تلاش و سختيهارا تحمل مي كنند . من جامعه رسانه ها ي مردمي را بعنوان تنها قدرت حقيقي مدافع مردم مي دانم ودست تمامي نويسنده هاي مردم دوست از هرقوم و قبيله كه هستند را مي بوسم .
مطبوعات و رسانه ها اگر هدف شان حقيقت يابي باشد و براي نجات مردم خود قلم بزنند ، مردم آنها را فراموش نمي كند و مردم به درستي تنها قدرت واقعي در هر جامعه اند .
9 جولای 2007, 00:08, توسط اسد بودا
خدا را شکر که ازاد شدید. ادامه بدهید. این راه سختی دارد. زندان و شکنجه و حتی جان دادن. اما تنها راهی است که باید رفت و باید ادامه داد. باید گفت. باید نوشت و باید عصیان کرد.امید می رود از این بعد بتوانی گام های بلند تر برداری و خود می دانی که این زندان ها و به قول شما "گوانتاناما" چقدر پوشالی است و نمی تواند در دل یک ادم متعهد هراس ایجاد کند.
9 جولای 2007, 00:35, توسط محمد صادق دهقان
آزادي كامران ميرهزار را به همه هم ميهنان خويش از تاجيك، ازبك، پشتون و هزاره شادباش مي گويم. خواهش مند است اين پيام گاه را به سخنان شووينيستي نيالاييد.
آنلاین : شادباش
9 جولای 2007, 01:02, توسط نسیم فکرت
سلام کامران جان!
لطف کرده متن را تصحیح کن من شب گذشته سریع نوشتم هرگز مرور نکردم که حداقل اشتباهات و تکرار کلمات تصحیح میشد.
شاد زی
آنلاین : http://kabuli.org
9 جولای 2007, 02:45, توسط م وکیلی
ازادی جناب کامران را برای شان تبریک میگوییم
امید وار هستم مسولین امنیتی کشور بار دیگر مزاحم خبر نگاران و حامیان دموکراسی در افغانستان نگردند و به نا حق اشخاص ممانند کامران را زندانی نسازند بگزارند افغانستان بسوی یک دموکراسی واقعی در چوکات قوانین اسلامی حرکت نماید. و کلمه دموکراسی تنها در اوراق باقی نماند
9 جولای 2007, 03:35, توسط بهزاد جاغوری
کامران عزیز!
آزادی تان مبارک است. قلم تان شمشیر برانی باشد که فلب تاریک اندیشان را نشانه رود
9 جولای 2007, 03:49, توسط رضا ج میرخو
کامران جان سلام،
هفته قبل وقتی خبر بازداشت شمارا از تلویزیون آریانا شنیدم بسیار ناراحت شدم و هرروز چندین بار در سایت کابل پرس? می آمدم و همچنان وقتی می دیدم سایت متوقف است ناراحت و نگران می شدم که نکند خدای نکرده این نامجاهدان بلایی سر شما بیاورند، و هرشب تمام برنامه های تلویزیون های افغانستان را دنبال می کردم تا شاید خبر آزادی شمارا ببینم و ... وقتی دیشب از تلویزیون آریانا خبر آزادی شما را شنیدم و مصاحبه شمارا دیدم بی نهایت خوشحال شدم.
امیدوارم که با نوشته هایتان بتوانید در راه نجات مردم بدبخت و مظلوم افغانستان موفق باشید، در افغانستان انسان های خوب کمیاب شده اند و اکثر مردم عادی هم بخاطر همین گروههای غارتگر و وحشی از هم کینه دارند، امیدوارم که سایت شما میدانی باشد برای همدلی و محبت و بتنواند قلبهای تکه تکه شده اقوام افغانستان را به هم پیوند دهد.
از تمام برادران عزیز نظر دهنده خواهشمندم که بخاطر عده ای افراد مزدور و بی ناموس وطن فروش، با توهین به اقوام افغانستان دلهای شکسته شده را بیش از این از هم دور نسازند. کسانی هم که به توهین و فحاشی دست می زنند از انسانیت بویی نبرده اند. بیایید به این فکر کنیم که همه انسان هستیم، گرچه در طول تاریخ تمام مردم افغانستان مظلوم واقع شده اند و بعضی زیاد تر و بدون کدام گناهی مورد ظلم و تجاوز واقع گردیده اند.
این بر همه مثل روز روشن است که چی کسی جنایت کار بوده و چی کسی مظلوم و کی ظلم کرده و کدام مورد ظلم واقع شده، اثبات و فهمیدن این مساله فقط نیاز به وجدان دارد که متاسفانه در این دوران کمیافت شده است. پافشاری و لجبازی فقط دشمنی و کینه را زیاد می کند و بس.
هیچ انسانی بر انسان دیگر برتری ندارد مگر کسانی که وجدان و علم و آگاهی شان بیشتر باشد . نه دین و نه مذهب و نه نژاد و نه زبان و ... هیچکدام دلیل بر برتری بوده نمی تواند.
9 جولای 2007, 04:54, توسط فرید قاریزاده
از این همه مرده باد و زنده باد گفتن بگذرید. بگذارید که او کار های خود را بکند. این سایت واقعاً خدمات بزرگی انجام داده است. کامران میرهزار به یک شیوة غیرقانونی گرفتار شده بود و دوباره رها شد.
کمیسیون بررسی تخطی ها، حالا چه حق برای رسیدگی دارد؟ مگر در هنگام گرفتاری میرهزار کدام اعلامیه داد که ما اینجا هستیم! پیش از فیصله ما گرفتاری نکنید!
عجب کمیسیون و عجب کشوری؟!
9 جولای 2007, 09:28
كدام كار مهمي نشددرين كشور ده ها انسان از سبب بمباران مي ميرند ميرهزار از انها برتري ندارد
9 جولای 2007, 09:29
کامران عزیز! آزادی تان مبارک است. قلم تان شمشیر برانی باشد که فلب تاریک اندیشان را نشانه رود
9 جولای 2007, 23:43, توسط و - ولی
فکر کنم کسانی که در قهر چنین الفاظ فحش را میگویند اصلا نماینده گی از شخصیب وی میکندو باید گفت که اگر شما مسعود را میخواهید به نام قهرمان معرفی کنید اولتر خود را معرفی کردید و این معرفی و گفتار شما نماینده گی از شخصیت کسانی میکند که شما از انها طرفداری میکند.
10 جولای 2007, 00:56, توسط رضا ج میرخو
آقای میر هزار سلام مجدد
من باور نمی کردم که در اینجا نظرات خذف یا سانسور می شوند ولی امروز فهمیدم که این کار انجام میشود، متاسفم برای خودم که اشتباه فکر می کردم، البته من دفعه دوم هیچ مطلب بدی ننوشته بودم که باید حذف می شد!؟
10 جولای 2007, 05:18, توسط ثنا نیکپی
پیام
داکتر ثنا نیکپی به جناب کامران میرهزار
10 جولای 2007
کانادا
دوست گرامی کامران میر هزار سلام
از رهایی تان از چنگ دشمنان آزادی بیان و دموکراسی شاد شدم . توقیف شما تهدید جدی به آزادی مطبوعات بوده و با رویداد های اخیر در افغانستان بدون ارتباط نیست. حلقات حاکم در افغانستان دست به اقدامات وسیع تخریبی و تحریک آمیز زده اند که کشتار جمعی مردم جوزجان از طرف دولت ، حمله کوچی های مسلح به مردم بی دفاع بهسود و بی تفاوتی حکومت در این موارد ، تهدید شما و ده ها مسایل دیگر نشان میدهد که گروهک های معلوم الحال مافیایی مواد مخدر و تاجران جنگ و خون نهاد های دولتی را از وظایف اصلی شان منحریف ساخته و از این نهاد ها به سود تجارت شخصی و تهدید دیگراندیشان کار می گیرند.
بدینوسیله ، حمایت خود را از شما و فعالیت های نشراتی تان ابراز داشته و عمل دشمنان صلح ، آزادی و دموکراسی را که 90 ساعت پربار شما را به هدر دادند، تقبیح می نمایم. موفق باشید
http://kabulpress.org/maghala_...
http://kabulpress.org/maghala_...
آنلاین : پیام
11 جولای 2007, 03:02
کمیته دفاع از کامران میرهزار
آنلاین : کمیته دفاع از کامران میرهزار
11 جولای 2007, 06:33
بیادر یا خواهر عزیز،
چه ما راه سرگردان ساخته در صفحه خالی که هنوز هیچ چیزی ندارد روان میکنی؟
این «کمیته دفاع از کامران میر هزار» اینقدر کند کار است که از قضیه بیش از یک هفته میگذرد اما تا حال ده وبلاگ خود پنچ کلمهای ننوشته اند.
در سایر کشور ها در یکچنین مواقع ببینی که در یک روز دست بکار شده طرفداری و حمایت هزاران تن را جلب میکنند.