صفحه نخست > خبر و گزارش > به ادامۀ سریال "در پوهنتون بلخ چه می گذرد؟"

به ادامۀ سریال "در پوهنتون بلخ چه می گذرد؟"

آقای فائز، از شما بعید نیست که دست به تخلف بزنید ، زیرا در گذشته نیز چنین کاری از شما سر زده بود . که اینک بدان مفصلآ اشاره می کنیم.
جان نثار
سه شنبه 29 دسامبر 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

در نخست، ماه مبارک محرم الحرام را به همه خوانندگان محترم تسلیت گفته و از بارگاه عادل یکتا استدعا مینمایم تا بر همۀ مسلمانان مظلوم و مستضعف جهان ، عقیدۀ عاری از عقده را اعطاء بفرماید .

دوستان محترم مقالۀ حاضر درعموم بر فساد و بخصوص بر خیانت ، رشوت ، وساطت ، عدم مسؤلیت و ... نوشته شده است .

در قسمت اول سریال " در پوهنتون بلخ چه میگذرد ؟" ، شکایتی را از محترم ولی محمد (فائز) دریافت نمودم که گویا در مورد شان بی حرمتی صورت گرفته ، شکایت ازاین قرار است که جناب ریئس در نوشته هایشان متذکر شدند که دختران شان به حیث استاد در دانشگاه بلخ فعالیت نمی کنند . این نقد بجاست چون دختران جناب ریئس دانشکدۀ اقتصاد هنوزبه حیث استاد مقررنشده اند که ازاین بابت معذوریم (باید متذکرشوم که دختررئیس صاحب پوهنتون و پسرمعاون اداری پوهنتون به حیث استاد مقررشده اند که درآن هیچ جای شک نیست). قابل یادآوریست که در مقالۀ گذشته اشتباه " نوشتاری " صورت گرفته بود . من وقتی نقد را مطالعه نمودم از منبع که در مورد برایم نقل شده بود " دو دختر از ریئس فاکولتۀ اقتصاد وپسر رئیس زراعت به حیث استاد مقرر خواهند شد "چون یکی از دختران شما بمنظور بلند بردن سویۀ علمی به خارج اعزام شدند و در حقیقت بورس های تحصیلی برای محصلینی است که نمرات مجموعی آنان بلند میباشند و با تقلید از شعار " شائسته سالاری " باید شائسته ها رشد کنند نه فرزندان رؤسا و وزرا چون شائستگی تنها به فرزندان این جنابان خلاصه نمی شود . به این اساس پیش بینی شد که در آیندۀ قریب به حیث استاد تقرر خواهند یافت .

آقای " فائز " بر من قهر نشوید ، اگر این مسئله را رد میکنید ، من قبول دارم چون اصول نویسندگی ایجاب می کند تا آنرا قبول کنم در غیر آن تفاوت میان من و شما وجود نخواهد داشت. اما شما نیزبه ما قول جانانه بدهید که شما ودیگربزرگان پوهنتون درآینده تلاش نامشروع نمی کنند تا فرزندان شان درپوهنتون به حیث استاد تقرر حاصل نمایند.

زیرا این مسله باعث می شود تا درنزد مردم این سوال مطرح شود که یا استاد شدن درپوهنتون بلخ جینتیکی است وجین وکروموزوم استادی ازپدربه فرزند منتقل می شود ویا بزرگان پوهنتون بلخ ازسینمای بالیوود(هند) تقلید می کنند( زیرا درسینمای بالیوود نیز فرزندان هنرپیشه گان ودایرکتران، هنرپیشه وکارگردان می شوند) .

آقای فائز،

از شما بعید نیست که دست به تخلف بزنید ، زیرا در گذشته نیز چنین کاری از شما سر زده بود . که اینک بدان مفصلآ اشاره می کنیم :

در حقیقت امر وقتی تخلف می گویم باید از تمام زوایا مسئله را مورد ارزیابی قرار بدهیم ، چون تخلف انواع و اقسام دارد که در قانون تصریح گردیده است .

از جملۀ این تخلفات، برجسته ترین آن " سرقت ادبی " است که شما مرتکب آن شده اید. در یکی از شماره های (سال 1382- شمارۀ دوم – سرطان،اسد و سنبله) مجلۀ علمی ؟ پوهنتون بلخ مقالۀ تحت عنوان " کار منحیث عامل اساسی تولید " بقلم شما بنشر رسید ، که در حقیقت بخشی از مقالۀ محترم پوهنوال " داکتور محمد انور دوست " تحت عنوان " پالیسی های مزد " منتشرۀ مجلۀ " د افغانستان بانک مجله " است . که شما بخشی از آنرا بنام خود و بدون ذکر منبع و مآخذ چاپ نموده اید .

اسناد سخن می گوید :

مجله علمی ؟ که عنوان مقالۀ شما در ضمیمۀ آن بنشر رسیده . اصل مقاله در مجلۀ منتشرۀ (سال 1382- شمارۀ دوم – سرطان،اسد و سنبله) می باشد .

با آنکه مقاله از سه ورق تجاوز نمی کند . شما که رتبۀ علمی تان پوهندوی است از یک استاد که دو رتبه از شما پایین تر است (پوهنیار محمد حکیم ) تقریظ می گیرید . تقریظی دیگری نیز از داکتر ( پوهنوال پیمان ) که استاد فاکولتۀ انجینری است و رشته اش ( برق ) می باشد ، اخذ نموده اید . در حالیکه استاد پوهنوال در فاکولتۀ اقتصاد موجود است ( پوهنوال محمد قاسم واثق ) .

شما همه میدانید که هر مقالۀ علمی که در "مجلۀ علمی" چاپ می شود :

  • اول باید محتوای علمی داشته باشد .
  • دوم سرقت ادبی -علمی صورت نگرفته باشد .
  • سوم از یک استاد بالا رتبه تقریظ گرفته باشد.
  • چهارم اینکه موضوع تکراری نباشد

طوریکه مشاهده نمودیم مقالۀ آقای " فائز" به هیچ یک از ویژگی های فوق مطابقت ندارد .

تصاویر فوق اصل مقالۀ میباشد که توسط " دکتور محمد انور دوست " نوشته و در مجلۀ " د افغانستان بانک " سال 1365 هـ ش ، بنشر رسیده است .

آقای "فائز" یار زنده صحبت باقی ...

... به مجلۀ علمی ( غیر علمی ) پوهنتون بلخ توجه کنید .

  • هیئت تحریر این مجلۀ در سال 1384 و تا چندی قبل از اشخاص ذیل تشکیل شده بود :

1 – رئیس پوهنتون

2 – معاون علمی پوهنتون

3 – معاون اداری پوهنتون

4 – رئیس دانشکدۀ طب

5 – رئیس دانشکدۀ اقتصاد

6 – رئیس دانشکدۀ حقوق

7 – رئیس دانشکدۀ شرعیات

8 – پوهیالی " شمیم "

9 – پوهیالی " شاه محود "

شما فکر کنید . که پوهیالی " شمیم " چگونه در مقالات استادان بالا رتبه نظر خواهد داد . یا رئیس پوهنتون که اصلآ وجود خارجی ندارند از خارج چه نظر خواهد گرفت .

آیا در خارج از کشور ویا پوهنتون کابل هیئت تحریر مجله به همین منوال است ؟

  • رئیس پوهنتون در یکسال چندین بار به تایلند می رود که مصرف آن برابر است به مصرف یک استاد " لسانسه" که به تاجکستان یا ایران ماستری خود را اخذ کند .

تمام مصرف پرواز های جناب رئیس که از بلخ به تایلند می رود ، میتواند ده استاد لسانسه را ماستر بسازد . گذشته ازاین بنابرعوامل ذیل کشورتایلند جای ومحل مناسبی برای تحصیل افغانها نیست:

1. فاصله زیاد. درحالیکه کشورهای هند، ترکیه،امارات متحده عرب،ایران وپاکستان..... یا همسایه هستند ویا نزدیک به کشورما، که ازنظرسویه تحصیلی یا هم طرازکشورتایلند هستند ویا بالاترازآن بناً با توجه اقتصاد ضعیف کشورباید ارزانترین،مناسب ترین وبهترین جای را برای اعزام محصل انتخاب کرد. که متاسفانه چنین نشده.

2. به همه معلوم است که درکشورتایلند مرکز فحشا (روسپی خانه) شرق وجنوب شرق آسیاقراردارد که این خود جای سوال دارد.

3. آداب غذا خوری مردم جنوب شرق وشرق آسیا بخصوص تایلند طوری است که تقریباً هرجنبنده ای را نوش جان می کنند(قنقوزک، کرم، بقه، و.....) واستاد که برای تحصیل به آنجا می رود مجبوراست نصف وقت خود صرف جستجو رستورانت های کند که غذای مناسب داشته باشد.اگرپیدا نکرد مجبوراست ... البته مامنتقد فرهنگ دیگران نیستیم ولی مشکل ما چی می شود؟

4. اینکه سویه پوهنتون های تایلند آنقدربلند نیست که کسی به خاطرآن این همه مشکلات را قبول کند. درحالیکه پوهنتون های کشورهای نزدیک وهمسایه مثلاً هندوستان ازهرلحاظ خیلی بهترازتایلند است.

5. اگرجنوب شرق آسیا تنها جای مناسب برای تحصیل است بهتربود با مالیزیا قراداد اعزام محصل صورت می گرفت که ازهرلحاظ برای افغانها مناسب بود.

باتوجه به موارد فوق جای سوال این جاست که چرا رئیس صاحب پوهنتون بلخ تایلند را برای ادامه تحصیل انتخاب نموده؟ ودیگران را نیز تشویق می کند تایلند تایلند..... ( آفت نرسد گوشه تنهایی را. خَپ وچُپ دکتورا بگی )

موضوع را خلاصه می کنیم :

  • اگر وزارت تحصیلات عالی چنانچه خود مکتوب نوشته که طرفدار تحصیل غیابی نیست. نباید خلاف قانون به او اجازه بدهند که به تایلند برود . (اگرچه به ما معلوم نیست که ایشان تحصیل غیابی می کنند یا ریاست غیابی چون ایشان یکماه درپوهنتون بلخ یکماه درتایلند هستند).
  • چرا به دیگران اجازه نمیدهید که هم استاد باشد و هم در خارج تحصیل کند ؟
  • رئیس که میتواند هم در خارج تحصیل کند وهم رئیس باشد آیا استاد نمی تواند ؟

پیشنهاد میکنم یا همه را اجازه بدهید یا جلو سوء استفادۀ رئیس را بگیرید ، اگر او قراردادی با تایلند کرده سوء استفاده از مقام ریاست او بوده است .

  • فضیحت دیگر :

مدت 6 یا 8 سال بود که سمت مدیریت مجلۀ علمی ( غیر علمی ) بلخ را یک شخص که صنف ده را خوانده و اسناد صنف دوازدهم را ساخته به عهده داشت .

عدم اعتماد این عالی جنابان را ببینید !

حتی از تیم خود هم یک استاد را نمی شناسند که به حیث مدیر مجله معرفی کنند .

اسم این شخص " لطیف " است . البته از شریف بودن آن من نمیتوانم منکر شوم . ولی در کجا ، در کدام دانشگاه چنین کاری صورت گرفته که در موجودیت 250 استاد ، یک مآمور، مدیر مجلۀ " علمی " شود ؟ اگرچه دراین اواخر یک استاد تازه تقرر (نامزد پوهیالی) را به جای” لطیف” مقررنموده.
اما آیا نامزد پوهیالی می تواند مدیرمجله باشد؟

یک موضوع خیلی مهم و انکار ناپذیر :

دانشگاه بلخ که موازی ششصد جریب زمین را احتوا می کند . دوسال قبل تصمیم گرفته شد که اطراف آنرا دیوار کنند . میدانید که هر متر آن چند تمام می شود ؟ یکی ازکسانی که درداوطلبی اعمارآن اشتراک داشته می گوید که درجلسه داوطلبی چنین مطرح شد که هرمترطول دیواربه قیمت 230دالر. اگراین قیمت نهایی شده باشد با توجه به مواد مصرف شده دردیوارسوال برانگیزاست و حاکی از اختلاس چند صدهزاردالریست.

شما این دیوار را به داو طلبی بگذارید. تا حقیقت برای تان آشکارشود.

  • لطف نموده یک باربه پوهنتون جدید تشریف بیاورید و تعمیرمهمانخانه را که توسط این عالیجنابان اعمارشده نگاه کنید. عرض زینۀ ( مهمانخانۀ دانشگاه بلخ ) چنان کم عرض است که سه نفر همزمان نمیتواند از آن عبور کنند. کس به خانۀ شخصی خود چنین زینه نمیسازد. آرزو مندیم هیئتی مرکب از استادان فاکولتۀ انجینری ( شعبۀ ساختمانی ) مقرر گردد تا معلوم شود که ما تهمت می بندیم .یا واقعیت چنین است.

- از صد ها فضیحت یک فضیحت دیگر :

در فاکولتۀ زراعت مضمون " مایکرو بیولوژی " را استاد محترم امان الله ( مونس ) تدریس میکند .
در جریان امتحانان وقتی آقای ( مونس ) در مضمون خود امتحان را از محصلین اخذ میکند . یک تعداد کم از محصلین ناکام میشوند . که از طرف اداره فرصتی برای محصلین در نظر گرفته میشود که محصلین ناکام چانس دوم این مضمون را نزد استاد مربوطه خود امتحان بدهند . امتحان اخذ میگردد ، که یک محصل بنام " شریف ولد محمد داد" در امتحان حاضر نمی باشد و خانۀ نمره اش قید میشود .

اما بعدآ معلوم شد که محصل فقط به صلاحیت اداره و ریاست پوهنتون بدون امتحان به صنف بالا صعود کرده است. درحالیکه استاد مضمون مذکور درپوهنتون حاضربوده.

پس قانون چه شد ؟

صلاحیت استاد چه شد ؟

فوتوکاپی این جدول امتحان را در ذیل مشاهده کنید . شماره ( 22 )

امیدوارم هیئتی در مورد مقرر شود تا از این عالیجنابان که مهر صداقت و عدالت و وطنپرستی را در پیشانی می زنند بپرسند .

ما از تمام استادان خیلی رضایت و سپاسگذاری می کنیم که با علاقه مندی در اطراف کمپیوتر ها جمع شده . این مضمون را ( در پوهنتون بلخ چه می گذرد ؟ ) میخوانند .

این کار ثواب است ، کمک همۀ شما را آرزومندیم .

اینک طبق وعدۀ قبلی جدول نمرات تحصیلی دورۀ لیسانس رئیس پوهنتون بلخ جناب حبیب الله حبیب را به شما تقدیم میداریم که در سمستر اول با سپری نمودن دو چانس بازهم ناکام سمستر شناخته می شود . که اسناد ذیل معرف شائستگی وی می باشد .

مطابق سند فوق جناب رئیس صاحب پوهنتون بلخ در صنف اول سمستر اول ، درمضمون "ریاضیات عالی " در چانس اول 14 نمره و در چانس دوم 37 نمره اخذ نموده که بدین ترتیب ناکام همان سمستر گردیده . و در صنف سوم ، سمستر پنجم ، مضمون "فزیک " در چانس اول 45 نمره ، ناکام و در چانس دوم با اخذ 65 نمره کامیاب گردیده . در سمستر ششم همان سال برای بار سوم در مضمون " ریاضیات عالی " با خذ 41 نمره ناکام و در چانس دوم کامیاب .

در فوق برای بار چهارم جناب رئیس دانشگاه بلخ که الگوی شائستگی در سطح پوهنتون است و مقام اول پوهنتون بشمار میرود در مضمون " فزیک " ناکام گردیده .
این است شائستۀ ما و در اینجا همان مقوله ( آب را باید شست!) کاملآ صدق میکند .

نوت : استادان ، محصلین و در مجموع کسانیکه اسناد مؤثق داشته که حاکی از فساد گسترده در این اداره ( پوهنتون بلخ ) باشد . لطف نموده به این ایمیل آدرس ( dadofighan yahoo.com ) بفرستند . نام شان محفوظ و مطلب شان منتشرخواهد شد.با احترام.

ادامه دارد …

پاسخ رييس دانشکده ی اقتصاد دانشگاه بلخ به يک مقاله ی منتشر شده در کابل پرس

پوهنوال ولی محمد فائز

چهار شنبه 23 دسامبر 2009, نويسنده: جانباز

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس