کوچکترين کارشناس مطبوعات، ساجيق می فروشد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
آريانا کوچکترين کارشناس مطبوعات افغانستان است که اکنون ساجيق می فروشد. اين دختر کوچک همراه با دوستان خود در چهارراهی طره باز خان شهر کابل روزنامه و اخبار می فروخت و بواقع می توان گفت که درباره ی اندازه ی فروش روزنامه ها و نشرات افغانستان معلومات کافی دارد.
به آريانا می گويم سلام، کجاست اخبارت، چرا اخبار نمی فروشی. آريانا می گويد می فروشم، فقط هفته نامه کابل. می گويم کجاست هفته نامه. می گويد که روزهای 4 شنبه می فروشيم. می گويم فروش چطور است. می گويد که خوب نيست. از وقتی رنگه شده است، کم می خرند. سابق سياه و سفيد بود بيشتر می خرند. از آريانا می پرسم که اخبار ديگر را چرا نمی فروشی. آريانا می گويد نمی خرند. بعضی ها هم به ما نمی دهند تا بفروشيم. به آريانا می گويم که هفته نامه "چای داغ" چطور بود. می گويد: چای داغ خوب بود. درباره کرزی می نوشت. درباره همه بود. فروش خوب بود . خو ديگر نشر نشد.
می گويم کامران سلامت می رساند.
آريانا می گويد: بندی شده بود دَ تلويزيون ديدم.
آريانا و حدود 5 دوست ديگرش در چهارراهی طره باز خان شهر کابل ساجيق می فرشد. اخبار خيلی کم. گاهی به زبان انگليسی به عابران خارجی چيزهايی می گويد و از آن ها می خواهد که ساجيق بخرند.
برای روزنامه ها، هفته نامه ها و جرايدی که در کابل نمی توانند، بفروشند، يعنی جای مناسبی برای فروش نيست، آريانا و دوستان آريانا می توانند کمک خوبی کنند. آريانا می گويد که اخبار را برای ما بياورند ما می فروشيم. ارزان تر هم حساب کنند.
گمان می رود که بهتر است روزنامه ها و جرايد کابل برای آريانا و دوستان آريانا، اخبار و نشريات خود را بفرستند تا اخبار و نشرات آنان گسترده تر توزيع شود . اگر آريانا و دوستانش می خواهند که در سرک های کابل باشند، به مکتب نرود، (البته جبر زمانه هم هست) بهتر است که اخبار بفروشند. فروش اخبار شايد او و دوستان او را کمک کند. صاحبان جرايد را هم کمک کند تا هم اخبار به فروش برسد و هم حداقل آريانا با خواندن چند سطر، کم کم يادش نرود که سواد دارد و می تواند از آن استفاده کند.
با همه ی اين مسايل، دولت کجاست که به آريانا و امثال آريانا کمک کند. آيا دولت هيچ وظيفه ای در قبال آنان ندارد؟
پيامها
31 جولای 2007, 08:28, توسط عیار
خواهر عزیز، ملالی جان جاوید!
وقتی گزارشت درمورد لت وکوب اطفال توسط پلیس را خواندم، خواستم چند جملهء به اصطلاح تشویقی بنویسم تا کارت راادامه بدهی. اما با این گزارش تازه ات در مورد آریانا، دریافتم که شما نیازی به تشویق ندارید، چرا که با پختگی تمام راه بسیار سالم و در عین حال مفید را که تااندازه یی ابتکاری هم هست، اختیار کرده اید. از نظر من یکی از بخش های عمده و اصلی کار روزنامه نگاری همین است که شما به آن پرداخته اید. با تاسف که بسیاری از روزنامه نگارهای ما تنها زمانی خود را روزنامه نگار میخوانند و به کار خود اهمیت قایل میشوند که مسایل بزرگ سیاسی را مورد بحث قرار بدهند. اما بخش مهم که همانا بازتاب صدا و سیمای مردم و چگونگی زندگی روزمرهء مردم توام با مشکلاتی که گریبانگیر آنهاست، از چشم و قلم آنها به دور میماند.
پرداختن به جنبه های انسانی رویداد ها و بازتاب آن چیزیست که امروز سخت در گرو کشاکش های سیاستبازی و سیاستزدگی از فضای مطبوعات گم شده میرود. اما شما خواهر عزیز میروید تا این خلا را پر کنید.
به کار بسیار نیک، اصلی، و ضروری پرداخته اید. چشم به راه کار های بیشتر و بیشتر شما درین زمینه هستیم. تنها یک پیشنهاد دارم که اگر به نظر تان درست آید، امید است پذیرید و آن این که در گزارش های تان مسایل را جنبهء سیاسی به نفع و یا نقص این یا آن گروه سیاسی ندهید ورنه تاپهء حزبی میخورید و درآنصورت از ارزش کار تان میکاهد. من فکر میکنم که شما حقایق را با برهنگی تمام از زبان مردم بیان کنید. اگر اشتباه نکرده باشم کار خبرنگار همین است.
فضولی مرا از بیان چنان مسایلی ببخشید....
برایتان آرزوی موفقیت های بیشتر میکنم.
31 جولای 2007, 10:33, توسط بهمن کشن ابادی
با ارجگداری به کار نویسنده ی عزیز / این نکته را باید در نظر داشت که یک روزنامه فروش را " کار شناس مطبوعات" خواندن اشتباه است زیرا کار شناس مطبوعات کسی است که در سطح یک ژ ورنا لست متخصص از تمام ابعاد روز نامه نگاری و مسایل گونا گون مر بوط به این حرفه اگاهی بالا تر از یک ژور نالست متعارف داشته باشد . با این همه کار خواهرک زحمتکش ما که به فروش روزنامه ها عشق دارد قابل قدر است .
31 جولای 2007, 10:46
dost salam, hardo gozreshat jaleb wa khwandani ast , montazere kar haye badi at hasteem, khoda jan hamesha ba to bad ok
31 جولای 2007, 14:42
من هم با آقای عیار همنوا هستم واقعا خواهر ما ملالی جاوید میخواهد روزنامه نگار باشد که از زنده گی عادی انسانهای محروم جامعه ما گزارش خیلی جالب تهیه و بدسترس نشر بسپارد این کمال صداقت و پاکی یک روز نامه نگار است. با تأسف فراوان که مردم از درگیری های قلمی سخت خسته شده اند و مسایل سیاسی هم با گذشت هر روز جاذبیت مثبت خود را از دست میدهد و کار به فحش وناسزا گفتن میرسد. موفقیت این خواهر را خواهانم. برادر که اعتراض بالای کلمه کارشناس دارد هم حق بجانب هست ما میتوانیم که به عوض کلمه کارشناس کلمه کوچکترین دست اندرکار مطبوعات را استعمال کنیم.
1 آگوست 2007, 01:19, توسط احمدیار
با تاًید سخنان دوستان و نقد بالای استعمال کلمه کارشناس توسط ملالی جان موًفقیت بیشتر شانرا در راهی که پیش گرفته اند خواهانم.
1 آگوست 2007, 01:20, توسط احمدیار
با تاًید سخنان دوستان و نقد استعمال کلمه کارشناس توسط ملالی جان موًفقیت بیشتر شانرا در راهی که پیش گرفته اند خواهانم.
1 آگوست 2007, 04:27, توسط تراب
سلامه به همه .گذارش ملالی جان ونظریات دوستان قابل قدر بوده مورد تایید است وچه بهتر که جراید وروزنامه ها پیشنهادات رامدنظر گرفته واز طریق فروش روزنامه های شان توسط اریاناجان و امثال وی مصدر خدمت به ایشان گردند
1 آگوست 2007, 08:28, توسط احمد شارق
با عرض سلام وادب خدمت همۀ هموطنان شریفم در افغانستان به خصوص خدمت دوستانیکه نظرات شانرا ارائه کرده اند .من بایک جمله کوتا یاد آورمیشوم که دراین جای شک نیست که آریانا یک روزنامه فروش است ویک کارشناس نیست اماشرایط افغانستان به جایی رسیده که وی ازروزنامه فروشی هم یک رتبه تنزیل کرده وحالا ساجق میفروشد(چنانچه گفته اند ترقی های عالم روبه بالاست مازبالا به پاین می ترقیم) بناءَ خواهش من ازدوستان این است که بجای کلمۀ تهدید بهتراست کلمۀ تشویق را بکار بریم . باسپاس از ملالی جان جاوید.
شارق - ســیول