رییس جمهورهایی که کشته شدند
گرچه طالبان مسئولیت کشته شدن برهان الدین ربانی را بر عهده نگرفتند اما به وضوح رد پای آنان در همکاری با تیم کرزی در این ترور دیده می شود. تاکنون حامد کرزی دو بار از سوء قصد جان سالم بدر برد. گرچه ممکن است همداستانی وی بر اساس گرایش های قبیله ای با جنایتکاران طالب، عامل سالم ماندن وی باشد.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کابل پرس?: رییس جمهور به کسی گفته می شود که با رای مردم به قدرت رسیده باشد. در افغانستان هیچ رییس جمهوری با رای مردم به قدرت نرسیده است. نخستین انتخاباتی که در افغانستان پس از برچیده شدن رژيم طالبان برگزار شد، يک استثنا می باشد که نیت همگانی و امید مردم به برقراری صلح دایمی باعث شد مردم به پای صندوق های رای بروند و حامد کرزی به عنوان رییس حمهور انتخاب شد. کارنامه ی سیاه حکومت داری حامد کرزی که سراسر نقض قانون، نقض حقوق بشر و همداستانی با جنایتکاران، چپاولگران و قاچاقچیان مواد مخدر است، مردم را واداشت که در دومین انتخابات ریاست جمهوری به او رای چندانی ندهند. با این وجود تقلب و تخلف برنامه ریزی شده در انتخابات ریاست جمهوری باعث شد تا وی همچنان بر کرسی ریاست جمهوری باقی بماند.
نخستین کسی که خود را رییس جمهور افغانستان خواند محمد داود بود که در نتیجه ی یک کودتا علیه پادشاهی پسر کاکایش محمد ظاهر به قدرت رسید. محمد داود خود در نتیجه ی کودتایی دیگر به قتل رسید و از آن پس داستان کشته شدن کسانی که خود را رییس جمهور خواندند ادامه یافت. به شمول محمد داود تاکنون 5 تن از این افراد در افغانستان کشته شده اند. آخرین آن ها برهان الدین ربانی بود که در 20 سپتامبر 2011 توسط یک انتحاری طالب کشته شد. گرچه طالبان مسئولیت کشته شدن برهان الدین ربانی را بر عهده نگرفتند اما به وضوح رد پای آنان در همکاری با تیم کرزی در این ترور دیده می شود.
تاکنون حامد کرزی دو بار از سوء قصد جان سالم بدر برد. گرچه ممکن است همداستانی وی بر اساس گرایش های قبیله ای با جنایتکاران طالب، عامل سالم ماندن وی باشد.
آنچه مسلم است این است که یکی از مراکز عمده ی گسترش خشونت در افغانستان، ارگ ریاست جمهوری می باشد.
روز 28 اپریل سال 1978 محمد داود که با یک کودتا و کنار گذاشتن پسر کاکایش محمد ظاهر، قدرت را بدست گرفته بود، در پی یک کودتای دیگر همراه با اعضای خانواده اش کشته شد.
نور محمد تره کی که پس کشته شدن داود، قدرت را به دست گرفته بود، در یک کودتای دیگر در اکتبر سال 1979 از قدرت کنار گذاشته شده و کشته شد.
حفیظ الله امین که پس از تره کی قدرت را در افغانستان بدست گرفته بود، در همان ماه های اول رییس جمهوری و چند روز مانده به آخر سال 1979 میلادی همراه با خانواده اش کشته شد.
محمد نجیب الله در سال 1986 به قدرت رسید و ده سال بعد در سال 1996 در کابل همراه با برادرش کشته و سپس حلق آویز شد.
برهان الدین ربانی در سال 1992 به قدرت رسید و در روز 20 سپتمبر 2011 توسط یک انتحاری طالب در محل سکونتش در شهر کابل کشته شد.
پيامها
22 سپتامبر 2011, 06:13, توسط وطندار
دست اندرکاران وهمکاران کابل پرس? را سلام تقدیم می کنم . شما را به کار های تان مصروف می خواهم اما یک سوال دارم، هر کس مرا رهنمائی نماید برایش سلامتی می فرستم وسوال من اینست که چگونه می توانم اعداد ( 1-2-3و...) را در کیبورد خود به زبان فارسی پیدا نمایم . مدیون احسان شما.
22 سپتامبر 2011, 07:57, توسط ن ا خ د ا
اگر ویندوز ۷ استفاده میکنی . میری به کنترل پنل قسمت ریگیونال اند لنگویج اوبشن کلیک میکنی و زبانی فارسی یا پیرشین و کیبورد ایرانیان ستاندارد را انتخاب میکنی .
If you use Windows 7 , go to control panel, Click to "Regional and language option" and choose Persian language, Keyboard "Iranian standard Persian" that is it.
22 سپتامبر 2011, 09:02, توسط ن ا خ د ا
or go to these page install a small Tutorial called "Iranian Standard Persian Keyboard.
http://128.187.33.4/persian/pe...
22 سپتامبر 2011, 07:29, توسط بينا
دو رييس جمهور مارا با كستان كشته.داكتر صاحب نجيب را و محتر اوستاد بزركوار بر هان الدين ربانى هم بخاطر صلح جان داد.در دوقتل اى اس اى دخيل است.ما انتقام ميكيريم.
22 سپتامبر 2011, 10:20
شاید بتوان گفت که سرزمین ما تافته جداد بافته ای است که هیچ چیزش با جا های دیگر همخوانی ندارد. تاریخ آن با کشت و کشتار ، خانه جنگی و مصیبت همراه است. آنچه برای ما به عنوان ارزش های معنوی- تاریخی( مردانگی ، غیرت . . .) پسندیده شمرده میشود ، برای دیگران معنای دیگری دارد. از لحاظ تکامل تاریخی ما هنوز در خم یک کوچه ایم. ما راه درازی را در پیش داریم تا به آن منزلی برسیم که به جای زور گویی و دست بردن حق و ناحق به شمشیر از زبان ، منطق و تفکر کار بگیریم. این درست است که باصطلاح رهبران( رووسای جمهور و شاهان) به اراده واقعی مردم به صحنه نیامده اند ، اما واقعیت این است که رهبران واقعی و سرداران رشید این خطه نیز سر های شان بر دار رفته است. شاهان و رووسای جمهور با هزاران نیرنگ و خدنگ به صحنه آمده اند و کاری نداشته اند جز دوختن لب های مردم. کمترین سزا برای مخالفین تیل داغ ، چارمیخ ، مصادره ، تبعید و اعدام بوده است. جنبش های ملی ، مترقی و آزادیخواه نیز قادر نشده اند به آن نیرویی مبدل شوند که توانایی پاک کردن این اصطبل اوژیاس را حاصل نمایند. مشکلات و بیچارگی ما در ذات ما و در درون خود ما پنهان است. برای رسیدن به آن جایی که لازم است ، دو چیز ضروریست: آگاهی و اتحاد. تا آنگاهی که ملت به این دو چیز نرسند ، همین آش است و همین کاسه.
24 سپتامبر 2011, 03:52, توسط halim
درین شرایط بودن ویا نبودن ربانی و امثال ربانی كدام تٱثیری در روند مناسبات سیاسی و نظامی ندارد. این هیاهو همه فرمایشی و نمایشی است. این گویا رهبران به مانند دانه شطرنج بدست خارجی ها است، هر وقت دل خارجی ها و نوكر های سرسپرده ایشان بخواهد ، این دانه های شطرنج را تغییر و تبدیل و نابود میكنند. فراموش نكنید كه اخوان الشیاطین و كمونست ها همه نوكر خارجی ها هستند.
مسعود
24 سپتامبر 2011, 04:54
بینا جان -----جرت!!!
25 سپتامبر 2011, 06:05, توسط سعد بزدل
واقعیتی تلخ است ...
و چنین که باشد پس افغانستان هیچگاه (لااقل تا دو سه نسل بعد) روی آرامش را نخواهد دید!
26 سپتامبر 2011, 10:21, توسط نادر
تبعیض قومی چشمان بینا را نابینا ساخته است. جزء کینه و نفرت جای خالی در قلبش باقی نمانده است.
27 سپتامبر 2011, 05:26, توسط راضيه كندزى
نادر جان دل بدر انسان را كينه ميكيرد.ببين جنايت همه از جانب يك قوم صورت كرفته وديكران تنها صدمه ديده اند.از محبت نفرت بيدا نميشود.نفرت از شكنجه ظلم ,بيعدالتى و رويه غير انسانى بيدا ميشود.كه همه از جانب يك قوم بشدت ادامه دارد.همين قوم انكليس را اور,روس را اور,عربى وغيره را اورد.امروز غلام حلقه به كوش با كستان است,ميايد برادر خودرا ميكشد.كو تبعيض ما تنها حق را كفته ايم.
26 سپتامبر 2011, 23:20, توسط غلام علی
ای کشته کی را کشتی تا کشته شدی زار
تا باز کی اورا بکشد ؟؟؟ آنکه تورا کشت..
9 می 2012, 16:49, توسط دیدار
درود به کسی که حفیظالله امین کثیف راکشت.
اگر ببرک کارمل بود یا برژنف خداوند روح شانرا شاد بدارد.
جلاد کثیف بود امین فاشیست و قاتل هزاران هموطن ما.