دو قرن جنایت حاد در افغانستان؛ نگاهی به اعلامیه جهانی حقوق بشر و دادگاه بین المللی جزایی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کابل پرس?: سرزمینی که زمانی با دخالت مستقیم انگلستان، تجزیه شده و نامش افغانستان گذاشته شد، بیش از دو قرن است که صحنه ی ارتکاب شدیدترین جنایات می باشد و این جنایات به شدت خود همچنان ادامه دارد. گرچه صاحبان سیاست های کثیف داخلی و بین المللی سعی در پوشاندن جنایت در افغانستان دارند و یا آن را تنها محدود به سی سال پیش از حکومت مافیایی حامد کرزی می کنند اما قربانیان این جنایات همچنان از خشونت سیستماتیک که کاملا همچون زنجیری به هم پیوسته است رنج می برند. سی سال جنایت پیش از حکومت مافیایی حامد کرزی، بیش از یک قرن جنایت سیستماتیک پیش از آن و ده سال جنایت سیستماتیک در حکومت حامد کرزی، عمر جنایاتی را که بصورت زنجیره وار بهم وصل می باشد و همچنان قربانی می ستاند، افزایش داده و به پردوام ترین جنایات در جهان تبدیل کرده است.
افغانستان و دادگاه بین المللی جزایی
افغانستان از سال 2003 عضو دادگاه بین المللی جزایی می باشد و طبق اصول نامه این دادگاه، یکسال پس از عضویت، قوانین دادگاه در کشور عضو اجرایی می شود و باید به جنایات ارتکاب شده در زمان عضویت رسیدگی شود. در مدت شش سال از اجرایی شدن قوانین دادگاه بین المللی جزایی، حکومت افغانستان هیچ همکاری با این دادگاه نکرده و بجای بازداشت و محاکمه جنایتکاران، تلاش های مشخصی را برای حفاظت از آنان به عمل آورده است. این در حالی ست که مردم افغانستان و سازمان های بین المللی حقوق بشر از جمله عفو بین الملل خواستار محاکمه ی جنایتکارانی مانند جنایتکاران طالب، به دلیل ارتکاب جنایات جنگی می باشند.
جنایات حادی که در افغانستان روی داده و برخی از این جنایات حاد همچنان ادامه دارد این ها هستند:
نسل کشی یا ژنوساید: بارها در تاریخ افغانستان جنایت نسل کشی تکرار شده و در حکومت حامد کرزی همچنان ادامه دارد. مصداق های بارز نسل کشی یا ژنوساید، کشتن اعضای یک گروه (این گروه می تواند گروه مذهبی، نژادی و سیاسی باشد.)، آسیب و ضربه شدید فیزیکی و روانی به اعضای یک گروه، جلوگیری از تولد در اعضای یک گروه و جابجایی کودکان یک گروه به گروه دیگر.
برده داری: حکومت های افغان هر کدام به نوبه ی خود شکل های مختلفی از برده داری را در این سرزمین اجرا کرده اند. جلوگیری از حق برابر افراد و قرار دادن افرادی متعلق به گروه خاص به عنوان برده و غلام، ممانعت از دسترسی آنان به امتیازهای برابر و مجبور کردن آنان به اجرای تمام و کمال دستورات آنانی که صاحب برده تلقی می شوند، اعمال هر نوع خشونت، حتا کشتن و تجاوز جنسی، نداشتن حق اعتراض و.... برده داری جنسی نیز، شکل دیگری از برده داری ست که بیشتر زنان قربانیان آن هستند و در افغانستان به همچنان به شدت ادامه دارد.
کوچ اجباری: این جنایت در افغانستان همراه با جنایات دیگر روی داده و همچنان در رژيم حامد کرزی ادامه دارد. حمله به خانه و کاشانه افراد، کشتن، غارت و چپاول، به آتش کشیدن، غصب زمین و راندن صاحبان آن، چیزی ست که در نقطه نقطه ی تاریخ افغانستان روی داده است.
جنایات جنگی: در صحنه ی جنگ و رویارویی گروه های نظامی، حمله به افراد و مراکز غیر نظامی، حمله به اسیران و مجروحان جنگی، جنایت جنگی محیوب می شود که در افغانستان بارها تکرار شده و در رژيم مافیایی کرزی ادامه دارد.
جنایت علیه بشریت: قتل، شکنجه، انتقال اجباری، تجاوز و سوء استفاده جنسی، هدف قرار دادن یک گروه سیاسی، مذهبی و نژادی، وارد کردن صدمه جدی به سلامت جسمی و روانی حبس و زندانی کردن و جلوگیری کردن از برخورداری از آزادی های مدنی و ... مصداق های جنایت علیه بشریت می باشد.
جنایت علیه بشریت در افغانستان، جنایتی ست که زمامداران افغانستان برای ارتکاب آن از هیچ کوششی دریغ نکرده اند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر
برگردان : علی رضا مجلسی
دیباچه
از آنجا که بازشناسی حرمت ذاتی آدمی و حقوق برابر و سلب ناپذیر تمامی اعضای خانواده ی بشری بنیان آزادی، عدالت و صلح در جهان است،
از آنجا که بی اعتنایی و تحقیر حقوق انسان به انجام اعمال وحشیانه انجامیده به طوری که وجدان آدمی را در رنج افکنده است، و [از آنجا که] پدید آمدن جهانی که در آن تمامی ابناء بشر از آزادی بیان و عقیده برخوردار باشند و به رهایی از هراس و نیازمندی رسند، به مثابه عالیترین آرزوی عموم انسانها اعلام شده است،
از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین تدبیر، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به حفظ حقوق بشر از طریق حاکمیت قانون همت گمارد،
از آنجا که بایسته است تا روابط دوستانه میان ملتها گسترش یابد،
از آنجا که مردمان «ملل متحد» در «منشور»، ایمان خود به اساسی ترین حقوق انسانها، در حرمت و ارزش نهادن به شخص انسان را نشان داده و در حقوق برابر زن و مرد هم قسم شده اند و مصمم به ارتقای توسعه اجتماعی و بهبود وضعیت زندگی در فضای آزادترند،
از آنجا که «ممالک عضو»، در همیاری با «ملل متحد»، خود را متعهد به دستیابی به سطح بالاتری از حرمت جهانی برای حقوق بشر و آزادی های زیربنایی و دیده بانی آن کرده اند،
از آنجا که فهم مشترک از چنین حقوق و آزادیها از اهم امور برای درک کامل چنین تعهدی است،
بنابراین، هم اکنون،
«مجمع عمومی»،
این «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را به عنوان یک استانده ی مشترک و دستاورد تمامی ملل و ممالک اعلان میکند تا هر انسان و هر عضو جامعه با به خاطرسپاری این «اعلامیه»، به جد در راه تعلیم و آموزش آن در جهت ارتقای حرمت برای چنین حقوق و آزادیهایی بکوشد و برای اقدامهای پیشبرنده در سطح ملی و بین المللی تلاش کند تا [همواره] بازشناسی مؤثر و دیدهبانی جهانی [این حقوق ] را چه در میان مردمان «ممالک عضو» و چه در میان مردمان قلمروهای تحت فرمان آنها [تحصیل و] تأمین نماید.
• ماده ی 1
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برادرانه رفتار کنند.
• ماده ی ۲
همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده ی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه»اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بین المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.
• ماده ی ۳
هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.
• ماده ی ۴
هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته شده و ممنوع شود.
• ماده ی ۵
هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.
• ماده ی ۶
هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.
• ماده ی ۷
همه در برابر قانون برابرند و همگان سزاوار آن اند تا بدون هیچ تبعیضی به طور مساوی در پناه قانون باشند. همه انسانها محق به پاسداری و حمایت در برابر هرگونه تبعیض که ناقض این «اعلامیه» است. همه باید در برابر هر گونه عمل تحریک آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ شوند.
• ماده ی ۸
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی مؤثر به مراجع دادرسی از طریق محاکم ذیصلاح ملی در برابر نقض حقوق اولیه ای است که قوانین اساسی یا قوانین عادی برای او برشمرده و به او ارزانی داشته اند.
• ماده ی ۹
هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد.
• ماده ی ۱۰
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی علنی و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.
• ماده ی ۱۱
۱. هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و محق است تا زمان احراز و اثبات جرم در برابر قانون، در محکمهای علنی که تمامی حقوق وی در دفاع از خویشتن تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.
۲. هیچ احدی به حسب ارتکاب هرگونه عمل یا ترک عملی که مطابق قوانین مملکتی یا بین المللی، در زمان وقوع آن، حاوی جرمی کیفری نباشد، نمیبایست مجرم محسوب گردد. همچنین نمی بایست مجازاتی شدیدتر از آنچه که در زمان وقوع جرم [در قانون] قابل اعمال بود، بر فرد تحمیل گردد.
• ماده ی ۱۲
هیچ احدی نمیبایست در قلمرو خصوصی، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی، تحت مداخله [و مزاحمت] خودسرانه قرار گیرد. به همین سیاق شرافت و آبروی هیچکس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و محق به حفاظت قضایی و قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.
• ماده ی ۱۳
۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی [حرکت از نقطه ای به نقطه ای دیگر] و اقامت در [در هر نقطه ای] درون مرزهای مملکت است. ۲. هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.
• ماده ی ۱۴
۱. هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.
۲. چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل متحد» باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد.
• ماده ی ۱۵
۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن تابعیتی [ملیتی] است.
۲. هیچ احدی را نمی بایست خودسرانه از تابعیت [ملیت] خویش محروم کرد، و یا حق تغییر تابعیت [ملیت] را از وی دریغ نمود.
• ماده ی ۱۶
۱. مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.
۲. عقد ازدواج نمیبایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.
۳. خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیله ی جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.
• ماده ی ۱۷
۱. هر انسانی به تنهایی یا با شراکت با دیگران حق مالکیت دارد.
۲. هیچ کس را نمی بایست خودسرانه از حق مالکیت خویش محروم کرد.
• ماده ی ۱۸
هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.
• ماده ی ۱۹
هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.
• ماده ی ۲۰
۱. هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است.
۲. هیچ کس نمی بایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود.
• ماده ی ۲۱
۱. هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به وساطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.
۲. هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.
۳. اراده ی مردم میبایست اساس حاکمیت دولت باشد؛ چنین اراده ای می بایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد می بایست به صورت مخفی یا به طریقه ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.
• ماده ی ۲۲
هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از طریق تلاش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانه ی شخصیت خویش، به دست آورد.
• ماده ی ۲۳
۱. هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است.
۲. هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید.
۳. هر کسی که کار می کند سزاوار دریافت اجری منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانواده ی خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز میبایست در صورت لزوم از حمایتهای اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد.
۴. هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه های صنفی بپیوندد.
• ماده ی ۲۴
هر انسانی سزاوار استراحت و اوقات فراغت، زمان محدود و قابل قبولی برای کار و مرخصی های دوره ای همراه با حقوق است.
• ماده ی ۲۵
۱. هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، من جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهره مند گردد.
۲. دوره ی مادری و دوره ی کودکی سزاوار توجه و مراقبت ویژه است. همه ی کودکان، اعم از آن که با پیوند زناشویی یا خارج از پیوند زناشویی به دنیا بیایند، می بایست از حمایت اجتماعی یکسان برخوردار شوند.
• ماده ی ۲۶
۱. آموزش و پرورش حق همگان است. آموزش و پرورش میبایست، دست کم در دروه های ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی می بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه ای نیز می بایست قابل دسترس برای عموم مردم بوده و دستیابی به آموزش عالی به شکلی برابر برای تمامی افراد و بر اساس شایستگی های فردی صورت پذیرد.
۲. آموزش و پرورش می بایست در جهت رشد همه جانبه ی شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و گروههای نژادی یا دینی و نیز به برنامه های «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.
۳. پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود مقدم اند.
• ماده ی ۲۷
۱. هر شخصی حق دارد آزادانه در حیات فرهنگی اجتماع خویش مشارکت کند، از انواع هنرها برخوردار گردد و در پیشرفت علمی سهیم گشته و از منافع آن بهره مند شود.
۲. هر شخصی به عنوان آفرینشگر، حق حفاظت از منافع مادی و معنوی حاصل از تولیدات علمی، ادبی یا هنری خویش را داراست.
• ماده ی ۲۸
هر شخصی سزاوار نظمی اجتماعی و بین المللی است که در آن حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه» به تمامی تأمین و عملی گردد.
• ماده ی ۲۹
۱. هر فردی در برابر جامعه اش که تنها در آن رشد آزادانه و همه جانبه ی او میسر میگردد، مسئول است.
۲. در تحقق آزادی و حقوق فردی، هر کس می بایست تنها تحت محدودیت هایی قرار گیرد که به واسطه ی قانون فقط به قصد امنیت در جهت بازشناسی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران وضع شده است تا اینکه پیش شرط های عادلانه ی اخلاقی، نظم عمومی و رفاه همگانی در یک جامعه مردمسالار تأمین گردد.
۳. این حقوق و آزادی ها شایسته نیست تا در هیچ موردی مغایر با هدف ها و اصول «ملل متحد» اعمال شوند.
• ماده ی ۳۰
در این «اعلامیه» هیچ چیز نباید به گونه ای تفسیر شود که برای هیچ «حکومت»، گروه یا فردی متضمن حقی برای انجام عملی به قصد از میان بردن حقوق و آزادی های مندرج در این «اعلامیه» باشد.
منبع اعلامیه: ویکی پدیا
پيامها
10 دسامبر 2011, 21:28, توسط baqi samandar
فرستند ه خبری از کابل - فغان ستان
باقی سمندر
خبرتازه از کابل را بخوانش بګیرید
مظاهره کننده گان خواهان محاکمۀ جنايتکاران جنگى شدند
by محمد حسن خطاب on Dec 10, 2011 - 13:46
کابل (پژواک،١٩قوس ٩٠) : صدهاتن از بازمانده گان قربانيان جنگ، در کابل دست به تظاهرات زدند و خواهان به محاکمه کشاندن جنايتکاران جنگى سه دهۀ اخير شدند.
اين تظاهرات که امروز (١٩ قوس) در شهر کابل به مناسبت دهم دسمبر "روزجهانى حقوق بشر" ازسوى "انجمن دادخواهان افغانستان" راه اندازى شد، در آن شمارى زيادى از زنان نيز شرکت داشتند.
تظاهرات، حوالى ساعت ٩:٣٠ صبح، از چهارراهى صدارت آغاز شد و بعداز حدود يک ساعت راهپيمايى، باصدور قطعنامه ای درساحۀ ده افغانان، به پايان رسيد.
آنها عليه جنايتکاران جنگى شعار ميدادند و خواهان لغو فرهنگ و قانون عفو عمومى شدند.
مظاهره چيان که شعارها و تصاوير قربانيان جنگ و کشته شده گان سه دهۀ اخير را باخود حمل مينمودند، خواهان شناسايى عاملين قتل هاى دسته جمعى در اين سه دهه نيز شدند.
ويدا "احمد" رئيس انجمن اجتماعى دادخواهان افغانستان، به آژانس خبرى پژواک گفت که تظاهرات امروزى، به هدف به محاکمه کشاندن جنايتکاران جنگى، راه اندازى شده است.
وى افزودکه هنوزهم درافغانستان، جنايت ها به انواع مختلف ادامه داشته و خانواده هاى قربانيان، خواهان به محاکمه کشاندن جنايتکاران هستند.
احمد علاوه کرد: ((هدف ما به محاکمه کشاندن جنايتکارانى است که در هفت و هشت ثور، دورۀ طالبان و بعداز آمدن امريکا و متحدينش، مرتکب جنايت و قتل مردم عام شده اند.))
رئيس انجمن اجتماعى دادخواهان افغانستان گفت که خشونت عليه زنان، به فجيع ترين شکل آن ادامه داشته و هنوزهم کودکان و زنان، در معرض ستم هاى گوناگون قرار دارند.
رها "نوين" يکتن از اشتراک کننده گان تظاهرات ادعا کرد: افرادى که درسه دهه جنگ، جنايت هاى مختلف را مرتکب شده اند، هنوزهم باحمايت وسيع خارجيان، در پُست هاى بلند قدرت ميباشند.
وى افزودکه شمارى ازعاملين قتل هاى دسته جمعى و جنايات جنگى، هنوز هم در دولت و پارلمان کشور حضور دارند و از قدرت زيادى برخورداراند.
خانم نوين از کسى به طور مشخص نام نبُرد و گفت: ((تازمانيکه جنايتکاران جنگى به ميز محاکمه کشانده نشوند، تامين عدالت و ديموکراسى درکشور ناممکن است. ))
اجمل يکتن ديگر از مظاهره چيان گفت که امريکا و ناتو، ادعا ميکنندکه بخاطرتامين عدالت به افغانستان آمده اند؛ اما ديده ميشودکه آنهابخاطرحمايت از جنايتکاران جنگى وکشتن مردم آمده اند.
وى افزود: ((امريکا و ناتو با همکاران افغانى شان، به خاطرغارت افغانستان آمده اند، نه بخاطر مبارزه باتروريزم.))
اين جوان علاوه کرد که بايدتمامى جنايتکاران جنگى، به محاکمه کشانده شوند و به فرهنگ معافيت خاتمه داده شود.
در اخير اين تظاهرات، قطعنامه اى نيز صادر شد که در بخشى از آن آمده است: ((ما خواهان برکنارى فورى تمامى جنايتکاران دوران حکومات خلق و پرچم، دوره هاى تنظيم هاى جهادى و طالبان و حکومت فعلى، از وظايف شان هستيم.))
در بخش ديگر قطعنامه گفته شده است: "ما خواهان بررسى گورهاى دسته جمعى کشف شده و شناسايى عاملين آن بوده و بايدتمام گورهاى دسته جمعى کشف شوند و بناى يادبودى به نام ناپديدشده گان گمنام، اعمارگردد و يک محل را به نام گورستان شهدا مختص سازند."
مسوولان انجمن اجتماعى دادخواهان افغانستان ميگويند که اين انجمن، درسال ٢٠٠٧به منظور تظاهرات عليه جنايتکاران جنگى تاسيس شده و همه ساله به مناسبت دهم دسمبر روزجهانى حقوق بشر، راهپيمايى مى نمايند.
منشور جهانی حقوق بشر، در ۱۰ دسامبر سال ۱۹۴۸ ميلادی، توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصويب رسيدو از آن به بعد، اين روز توسط سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی حقوق بشر به رسميت شناخته شد.
از اين روز، همه ساله توسط سازمانها و نهادهاى مختلف، در گوشه و کنار جهان به شمول افغانستان، تجليل به عمل مى آيد.
اين منشور که سه سال بعد از پايان جنگ دوم جهانى تصويب گرديد، عاليترين دستاورد جامعۀ بشری در زمينۀ به رسميت شناختن بی چون و چرای حقوق اساسی انسانها، محسوب ميشود.
آنلاین : تظاهرات امروز در کابل فغان ستان
12 دسامبر 2011, 13:15, توسط نادر
مقاله ای جالبیست در رابطه به کنفرانس بُن و راه های بیرونرفت ازین بُن بست.
http://www.goftaman.com/daten/...