صفحه نخست > خبر و گزارش > تروریست های طالب و طرفدارانشان در حکومت مافیایی قبیله ای کرزی افغانستان را (…)

تروریست های طالب و طرفدارانشان در حکومت مافیایی قبیله ای کرزی افغانستان را به سمت تجزیه می کشانند!

گرچه در دو قرن اخیر عاملان جنایات سیستماتیک، یکی از دلایل خود را برای ارتکاب این جنایات، یکپارچه سازی توصیف کرده اند و به سرکوب حرکت های عدالت خواهانه پرداخته اند اما تمام این سرکوب ها و جنایات، برای گسترش و تحکیم نظام خودکامه و مستبد قبیله ای در این سرزمین بوده است.
کابل پرس
جمعه 13 جنوری 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

کابل پرس?: موضوع تجزیه افغانستان که از چندی به اینسو در افکار عمومی افغانستان جای بازکرده و از حالت تابو و موضوعی ممنوع خارج شده، اکنون رفته رفته به یکی از موضوع های اصلی در بررسی مسایل افغانستان تبدیل می شود. ادامه شدیدترین جنایات ضد بشری توسط حکومت های افغان که بصورت برنامه ریزی شده علیه مردم غیر افغان در سرزمینی که با کمک و برنامه ریزی مستقیم استعمار بریتانیا افغانستان نام نهاده شد، تجربه حکومت تاریک و ضد انسانی طالبان و همراهی حکومت مافیایی و قبیله ای کرزی با این گروه تروریستی همراه با نفوذ گسترده و پایگاه اجتماعی عمیق طالبان در ولایت های جنوبی و شرقی افغانستان، پرسش های جدی را بوجود می آورد که آيا می توان پس از دو قرن جنایت، هنوز در رویای بوجود آمدن یک کشور آرام، همراه با برابری و عدالت زندگی کرد و یا اینکه چند نسل آینده همچنان قربانی این جنایات خواهد بود.

گرچه در دو قرن اخیر عاملان جنایات سیستماتیک، یکی از دلایل خود را برای ارتکاب این جنایات، یکپارچه سازی توصیف کرده اند و به سرکوب حرکت های عدالت خواهانه پرداخته اند اما تمام این سرکوب ها و جنایات، برای گسترش و تحکیم نظام خودکامه و مستبد قبیله ای در این سرزمین بوده است.

هر چند بحث تجزیه ی افغانستان دیگر از مرحله ی تابو و مبحثی بحث نشدنی و ممنوع گذشته و طرفداران نظام های خودکامه مانند افغان ملت، با شدیدترین لحن ها با طرح آن برخورد می کنند اما گام های عملی تجزیه از سوی همین طرفداران نظام های مستبد و گروه های تروریستی چون طالبان برداشته می شود.

گسترش رابطه با مناطق قبایلی پاکستان، همکاری تنگاتنگ طالبان افغان در پاکستان و افغانستان، صدور مدارک تابعیت افغانستان برای خیل زیادی از پاکستانی ها، قاچاق انواع مواد و آلات ممنوعه مانند سلاح و مواد مخدر، گسترش تبعیض سیستماتیک و توزیع غیر عادلانه ثروت، رهایی تروریست ها از زندان ها و دادن امتیاز به آنان و همزمان حملات مرگبار در نقاط مختلف مرکز، شمال و غرب افغانستان فعلی، حکایت از آینده ای دارد که راه تجزیه را باز تر می کند.

از این رو حملات برنامه ریزی شده کوچی ها در غزنی، میدان، دایکندی و بخش هایی از شمال افغانستان را در همکاری کامل با طالبان و حکومت مافیایی، در کنار گسترش جنگ به مرکز و شمال، باید به گسترش مرزها، غصب زمین بیشتر و دستیابی به منابع طبیعی و زیر زمینی مرکز و شمال تعبیر کرد.

برای نمونه دست انداختن مافیایی کرزی بر منابع نفتی سرپل و فاریاب، در تصویر کلی، بخشی از پروژه اشغال و تصرف تلقی می شود. اشغال و تصرفی که تازگی چندانی ندارد و در دو قرن اخیر بصورت برنامه ریزی شده از جنوبی ترین نقطه ی افغانستان فعلی ادامه یافته است.

گزارش ها و اخبار از کشتار یا ژنوساید غیر افغان ها توسط سربازان و کوچی های افغان در دوره ی عبدالرحمان در مناطقی مانند قندهار، زابل و ارزگان و یا نظامنامه ها و دستورهای حکومتی مانند نظامنامه ناقلین به سمت قطغن، همه و همه از اشغال و چپاول ادامه دار در سرزمین خونین افغانستان حکایت می کند.
آغاز گفتگوهای رسمی طالبان با آمریکا در قطر و بحث واگذاری ولایاتی در جنوب و شرق به طالبان، موضوع تجزیه افغانستان را وارد مرحله ی تازه ای خواهد کرد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • در صورت تجزیه افغانستان بازندگان اصلی این بازی مردم مناطق مرکزی افغانستان خواهد بود.
    سگ جنگی های کابل ثابت ساخت، که اقوام افغانستان همپیمانان طبیعی همدیگر نیستند. درین بازی، قوم هزاره بین شمال و جنوب در بین دو سنگ آسیا آرد خواهند شد.
    این به معنی این نیست که من ازین دولت دستنشانده و یا برتری خواهی یک قوم بر قوم دیگری دفاع کنم. برای من هردو پدیده منفور اند. اما بالای این رهبران جهادی نیز کوچکترین اعتماد ندارم. شما خود دیدید، که عبدالله عبدالله چطور موقفش را درظرف یک روز در رابطه به فدرالی شدن افغانستان تغیر داد و "صداقت " این رهبران به قوم خودشان درین ده سال یکه گذشت، از هیچ کس پنهان نیست.

    • نادر جان سلام ! نخست ما در زمان حکومت جنبش شمال به رهبری جنرال دوستم ازبک تجربۀ خوبی از اتحاد و همبستگی اقوام را در شمال داریم . در آن زمان با وجود نبود یک سیتم اداره سالم مدیریت دولت در شمال ، نبود بودجه معاشات کارمندان دولت ، بسته بودن سالنگ ها از طرف حکومت اسلامی کابل ، باز هم بطور کل مردم آرام بودند . اگر یگان بی بند وباری و پاتک بازی ها از طرف قوماندان صورت میگرفت فکرمیکنم در نبود یک اداره قدرتمند طبعی به نظر میرسد . امروز از طریق پاتک سازی و پاتک بازی پولیس پاکستان اعاشه میشود .

      دوم ، باید خدمت بنگارم که ، جناب آقای دبل عبدالله مانند جنرال ملک هر دو دورگه هستند . آقای دبل عبدالله اگر روزی رسد و بدانند تصمیم و ارادۀ ایشان سیتم قبیله را مستحکم و پایدار میسازد ، بی تأمل ودرنگ بر گور مسعود میشاشند مانند ملک خان که بر گور پدر ازبک خویش شاشیده بود . آیا میدانید چرا آقای عبدالله و معلم عطای نور یکدست اند ؟ چرا معلم عطا بچه مفلس طالب مزدور را بهتر از دوستم میداند ؟ شما در آینده متوجه باشید ، هرجا که محقق ، دوستم و برادران مسعود پا گذارند ایندو به شکلی مخالفت خواهند کرد . در مزار شریف مردم از پشتونیزه ساختن رهبری ادارات دولتی توسط معلم عطا ، پی به عمق نجاست درونی عطا برده اند ولی نمیتوانند اقدامی کنند و حتی نزدیک است او را به رهبری جمعیت هم برسانند .

    • آقای مزاری، سلام متقابل
      پراگراف دوم پیام شما ادعای مرا ثابت میسازد، که بالای این رهبران نباید کوچکترین اعتماد کرد. اینها بار ها آزموده شده اند. اینکه نوشته اید، که در یک مقطع کوتاه زمانی دوستم در مزارشریف امنیت را برقرار کرده بود و مردم از او راضی به نظر میرسیدند، شاید در آن مقطع کوتا همین طور بوده باشد. اما همه ای ما از دوستم و معامله هایش با روس ها و بعد ها با دولت مجاهدین و مدتی هم با دولت کرزی خوب وافقیم. اینها هرگز ثبات سیاسی یا عقیده ئی نداشته اند. هرزمان که مفاد و مقام شخصی خودشان طلب کند، جهت و جبهه تبدیل میکنند.
      در ضمن باید یادآور شوم، که محور پیام اولم، خطریکه به مردم مناطق مرکزی در صورت تجزیه افغانستان مواجه خواهد شد، بود.

    • آقای مزاری، سلام مجدد
      این خبر را همین حالا در سایت پیام آفتاب خواندم:
      "جبهه ملی: شرایط برای برقراری نظام فدرالی در کشور مساعد نیست
      رهبر جبهه ملی، تلاش این جبهه برای برقراری نظام فدرالی در کشور را رد کرد. احمد ضیا مسعود تاکید کرد که در نشست برلین آنان در مورد ایجاد نظام فدرالی بحث نکردند و در حال حاضر شرایط برای این نظام در کشور مساعد نمی‌باشد...."
      اینهم نمونه ای دیگری از ثبات سیاسی وعقیده راسخ این آقایان به منافع شخصی خودشان.

  • پشتونهای ما خواهان نظام طالبی استند و از آنها حمایت میکنند. در این بین غیر پشتونها بایستی برای استقلال خود و جلوگیری از نظام طالبی متحدانه عمل کنند.

  • قبيله حاضر است كه خارجى را در قدرت شريك سازد نه اقوام برادر اي كشور را.
    اينكه جرا اينقدر ترس در رك رك افراد قبيله جا كرفته علتش معلوم نيست.
    هر جه باشد بشتون باشد.نجيب با كلب الدين و كرزى با كلبدالدين به سازش برامدند.
    امروز در كابينه كرزى افراد شان خط مش كزى را تعين ميكند.خرم ك رييس دفتر خرزى فاشيست متعصب و كلبد الدينى معلوم الحال.
    براى اقوام غير بشتون جايي درين دولت نيست.بايد سيستم فاشيستى قبيله تغير كند و بجاى ان نظام بارلمانى بميان ايد تا اقوام برادر در كشور مشترك در نظام مشترك تحت قانون اساسى به وحدت ملى واقعى برسند.دران زمان بيشرفت حتمى است.
    امروز بشتونها با سر نوشت اكثريت قاطع مردم كشور معامله و خيانت ميكنند. و اكر كدام هزاره بكويد كه جرا وطنفروشى ميكنيد و مزدورى بيكانه را ميكنيد و به فرمان بيكانه كشور خودرا تباه ميكنيد؟ فورى قوله ها سر ميد هند سرك بجك و انتحارةى طالب كلبد الينى خاين قران خور زن فروش ترياك فروش همه به يك صدا كه نى شور نده كه شور بايش ميريزد.

  • طالبان صلح طلب یا طالبان جنگ طلب؟
    طالبان در اعلامیه تازه شان درباره نشست اعضای جبهه ملی در برلین انتقاد کرده اند.

    اما فیض الله ذکی سخنگوی جبهه ملی در گزارشی به طلوع نیوز در رابطه به اعلامیه جدید طالبان گفت:
    " این اعلامیه طالبان را بازتاب دهنده دیدگاه های راستین آنان نمی داند و پخش این اعلامیه را برخاسته از شماری از حلقات جنگ طلب می داند. بدین لحاظ اعلامیه مذکور هیچ تغییری در موضع گیریهای جبهه ملی افغانستان به ارتباط حمایت از پروسه مذاکرات صلح و اشتراک در ان وارد نمی کند."

    جبهه ملی: شرایط برای برقراری نظام فدرالی در کشور مساعد نیست"
    رهبر جبهه ملی، تلاش این جبهه برای برقراری نظام فدرالی در کشور را رد.
    احمد ضیا مسعود تاکید کرد که نشست برلین آنان در مورد ایجاد نظام فدرالی بحث نکردند
    در حال حاضر شرایط برای این نظام در کشور مساعد نمیباشد..."..."
    عبدالله عبدالله نیز در ظرف یک شب نظرش را را بطه به فدرالی شدن افغانستان تغیر داد.

    بفرمائید، جبهه ملی (این فرزندان راستین تان) هم طرفدار صلح با طالبان است. ایشان نیز بین " طالبان جنگ طلب" و صلح طلب(؟) تفریق میکنند و سیستم فدرالی را برای افغانستان درست نمیدانند.
    شما بیهوده اینقدر خاکبادی را راه اندخته اید.

  • لسلام به تمام سنگ چل های افغان .
    نادر جان یک قسم وارخطا معلوم میشوی.
    نه که منافع قبله سالاران در خطر افتاده است تو از اتحاد بزرگ تاجک ازبک وهزاره در حراس افتاده و رنج میبری
    انچه که با خود روا نداری با دیگران هم روا مدار.
    از طرز تحریر ات میفهمم که تو شاید از غزنی باشی بس خود ات فهمیدی که من ترا شناخته ام.
    سه صد سال شد بس نیست شما را فقط ایمانان بگو وجدانان بگو.

    • آقای قره باغی،
      من از افغانستان ام و بس!
      هر گوشه ای این خاک وطنم است و هر فرد آن هموطنم! من به آسایش تمام هموطنانم خوش میشوم و درغم همه ای شان غمگین. به افراد مانند تو اجازه نمیدهم که مرا منسوب به یک منطقه یا یک قوم بکند.
      از من گله مکن، از رهبران تان گله کن که یکی پی دیگر می غلتند. ویدیوی هفتم سخنرانی پدرام و موضعگیری اش را در رابطه با تجزیه افغانستان در همین سایت یکبار به دقت بشنو.

  • چه جبر ما اوغانهایی را که در فکر غارت اموال و کشتن ما استند هموطن بگوییم. از این هموطن بیگانه به مراتب بهتر است. برادران تجزیه یگانه راه نجات یافتن از شر این هموطنان نا هموطن است.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس