|
No Censorship! |
|||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||
خبری، تحليلی و انتقادی
شاخ و دم سانسور
از وقتی هفته نامه چای داغ نتوانست منتشر شود، گويی چيزی را از دست داده ام. شايد اشتياق اينکه اين هفته نامه چاپ می شد و به همان شيوه ی سنتی خود به دست خواننده می رسيد. از يکسو شايد اين تصور محدود ما از رسانه است و از سويی ديگر شايد نبود امکانات باعث ايجاد اين ذهنيت شده بود. اما اکنون می خواهم بگويم که با گسترش اينترنت در افغانستان، اين ذهنيت را تغيير بايد داد. رسانه های الکترونيکی هم می توانند در افغانستان خواننده داشته باشند و حتا در شرايط بهتری نسبت به رسانه های سنتی قرار گيرند. گرچه روزنامه و هفته نامه ای که چاپ می شود، لذت کلاسيک خود را دارد اما وسعت کار اينترنت گسترده تر از آن است که آن را انکار کنيم. اينترنت در افغانستان هم هست. پس در افغانستان هم می توان خواننده ای داشت. اينترنت در سطح وسيعی در ادارات، سازمان ها و کلب های سطح شهر کابل و هرات و مزار و ..هست. اين يعنی خواننده در همه ی اين شهر ها هست. شايد اين ضريب موفقيت رسانه الکترونيکی را بالا ببرد، هرکس از اينترنت استفاده می کند، سواد دارد و می تواند نوشته را روی اينترنت مطالعه کند. اينترنت به فراه هم رسيده است، باميان که پيشتر رفته بود و حالا ابوسعيد از دايکندی هم نسخه خطی را برای ما و شما روان می کند، از دايکندی که هنوز تلفن روشن و يا افغان بيسيم نرفته است. شما که خواننده اين سطور هستيد، از کشور های مختلفی خارج از افغانستان هم هستيد که اين اکنون مجال ما را برای اتصال گسترده فراهم کرده است. گسترش رسانه های الکترونيکی در افغانستان اين حسن مخصوص را نيز دارد که از گزند سانسور دور بماند. علت آن خوشبختانه نداشتن تخصص فيلتر در افغانستان می باشد و متاسفانه از اين جهت که تخصص فنی در زمينه ی اينترنت می تواند به اقتصاد کشور زير خط فقر افغانستان کمک کند. در سری نوشته هايی مثل افغانستان الکترونيکی تخيل و رويا نيست، به قلم کانيشکا پيوند تا جايی اين نکته توضيح داده شده است. قصه سانسور در افغانستان دور و دراز است اما آنچه درباره هفته نامه چای داغ اتفاق افتاد چه بود؟ هنوز هم بسياری از دوستان يا خوانندگان چای داغ با من تماس می گيرند که مگر چای داغ سرد شد؟ با گذشت نزديک يک سال از عدم انتشار آن هنوز چای داغ را برخی که نه هرکس که خوانده باشد و کمی سلول های خاکستری مغزش فعال باشد بياد دارد . اين خوشحالم می کند و اميدوار. اما براستی چرا چاپ چای داغ را نتوانستم ادامه دهم که حالا ناچار شده ام به همين اينترنت بازگردم و مثل پناهگاهی خود را دوباره در لابرينت های آن قرار دهم؟ پيش شماره هفته نامه چای داغ که با اين دو تيتر منتشر شده بود: کابل تشناب بزرگ و کرزی و گنجشکان افغانستان، باعث شگفتی هر که به دستش رسيده بود شده بود. شماره اول آن با تيتر حامد کرزی را به حمام بفرستيد و ملاقات با رييس جمهور خريد و فروش می شود موفق تر نشان می داد. شماره سوم هم آمد و متوقف شد. چرا متوقف شد. آيا سانسور به سراغش آمده بود و يا اتفاق ديگری افتاد که از چاپ نبرآمد؟ گاهی احساس می شود که سانسور تنها يعنی اينکه يکی را لت و کوب کنند، در هفته نامه اش را مستقيما مهر و لاک کنند، بندی اش کنند و فلان و بهمان کنند. گاهی هميشه اما اين صادق نيست و سانسور غير ملموس تر وارد می شود و کاری می کند که خودت ميدان را خالی کنی. مثلا وقتی تو مطابق آزادی های اوليه آدمی به خودت اجازه می دهی آزادانه بنويسی و کسی را سانسور نکنی، منابع مالی که نه، همه ی بود و نبود اقتصادی ات، اعلان و آگهی ای رسانه ات را متوقف می کنند. خيلی راحت کسی که به تو آگهی می دهد تهديد می شود و البته محافظه کاری تاجران ما هم بی سهم در اين سانسور غير رسمی و پشت پرده نيست. هفته نامه چای داغ تنها به اين دليل متوقف نشد، بلکه يکبار در چهار راهی زنبق کابل سردبيرش را لت و کوب کردند و يک بار ديگر هم در دانشگاه کابل حدود دويست نسخه از آن را از کسی که می فروخت گرفتند. سربازان گرفتند و احمد فروشنده ی هفته نامه را تهديد به لت و کوب کردند. يادم می آيد وقتی شماره اول چای داغ را به آريانا دختر اخبارفروش شهر نو کابل دادم، بيست نسخه، از اول کوچه گلفروشی شروع کرده بود، هفته نامه دستش و بلند بلند می گفت: هفته نامه چای داغ، حامد کرزی را به حمام بفرستيد و ...تا آخر کوچه همه را فروخته و بود و دوان دوان در بازگشت: کامران کامران بيست تای ديگه بته. يادم می آيد دوست روشنفکری که در شماره دوم نظرش را منتشر کرده بودم و البته رد پای نقض ارزش های روشنفکری اش را و زير تصوير مبارکش نوشته بودم: روشنفکری کيلويی دو افغانی؛ می گفت که من ديگر با تو مصاحبه نمی کنم. اين پاسخ مرا به اين قانع نکرد که ارزش روشنفکری را از دو افغانی به هيچ افغانی کاهش دهم، اما تصوير ذهنی مرا از روشنفکر وطنی شفاف تر کرد. و البته چای داغ سند جرم من هم شد. نتوانستم منتشرش کنم و ترکش های اين انفجار در ژورناليزم افغانستان يخه ام را گرفت. شرح آن مفصل است و نمی خواهم برای تو که اين سطور را می خوانی ملالت آور باشد. به هر حال اين نوشته را می توانيد هم شاخ و دم سانسور پنداريد و هم درد دل يک روزنامه نگار با همکاران و خوانندگانش. چای داغ اگر هنوز برايتان طعمی دارد و سرد نشده است، از اين پس پيوسته روی سايت کابل پرس بخوانيدش. کوشش می کنم هفته نامه چای داغ که نتوانست چاپ شده ادامه دهد، روزنامه ای پيوسته با کابل پرس و روی سايت آن باشد. کابل پرس می خواهد تحولی در عرصه ژورناليزم افغانستان باشد و اگر کدام دوست و خواننده ای خواست ياری کند، با من مستقيم به تماس شود. همين جا هم لازم می دانم اين نکته را عرض کنم، بدليل آنکه چندين بار با آن مواجه شده ام. دوستانی تصور می کنند که کابل پرس از اروپا يا آمريکا منتشر می شود و من بيرون از افغانستان هستم. نه؛ من ساکن کابل عزيز هستم و هرکسی خواست براحتی با شماره موبايل مستقيم 0799390025 به تماس شود و يا ايميل editor@kabulpress.org . اين نکته را هم خاطر نشان می کنم که کابل پرس دفتر کاری مشخص ندارد و دار و ندارش يک سايت اينترنتی، خوانندگان و نويسندگان مهربانش است. چنانچه اتفاقی به مکانی برخورديد که از نام کابل پرس استفاده می کند، در عدم صحت آن ترديدی نکنيد. از مديران سايت های اينترنتی که می خواهند از نوشته ها، اخبار و يا عکس و کارتون و آثار گرافيکی کابل پرس استفاده کنند، خواهش می کنم اخلاق و موازين ژورناليزم حرفه ای را در ذکر منبع بنام اصلی آن کابل پرس و لينک فعال به صفحه اصلی آن را فراموش نکنند. در غير اين صورت با متخلفان بر اساس قوانين بين المللی کپی رايت و پروانه کريتيو لايسنس و از طريق سرويس دهنده وب متخلف و سازمان بين المللی ثبت قلمرو الکترونيکی يا Domain برخورد مناسب صورت خواهد گرفت. بهار 1385 - کابل برای فرستادن نظرات اينجا را کليک کنيد! نوشته شده در روز 11حمل 1385 - ساعت 14 به وقت کابل
|
آگهی و اعلان شما در اينجا
| |||||||||||||||||||||||
Top Global Newspapers: Asia Latin America Africa Europe USA Canada Australiaفقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد Members Login As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org info at kabulpress.org reader at kabulpress.org Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006 کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد |