|
No Censorship! |
||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||
خبری، تحليلی و انتقادی
در واقع پس از دیدن گفتگوی ملالی جویا با تلویزیون طلوع به تاریخ 19 ثور 1385 خورشیدی می خواستم این مطلب را بنویسم که به دلایلی نشد. ولی وقتی جر و بحثها پیرامون این گفتگو در کابل پرس اوج گرفت، خواستم نظراتم را در چوکات این مطلب با خوانندگان و بازدیدکنندگان این سایت در میان بگذارم. انگیزه نوشتن این مقاله نه ریشه در تقبیح یا تایید ملالی جویا دارد و نه هم هدف از آن – آنگونه که حکیم نعیم در مطلب "نوکر ارتجاع در نقاب ژورنالیست" پرداخته – تاخت و تاز به مصاحبه کننده طلوع است. بلکه آنچه برای من مهمتر جلوه کرد و واداشت نظراتم را بنویسم، مسائل مربوط به اصول روزنامه نگاری معیاری و پذیرفته شده جهانی است که ما می خواهیم در رسانه های افغانستان از آن پیروی کنیم و چه بسا با نابسامانی های همراه است. پیش از همه باید گفت که در نظام دموکراتیک هر فردی از جامعه می تواند ایدئولوژی خاص خود را داشته باشد. در افغانستان هم اگر بخواهیم پیرو این اصل باشید، باید کاری به این نداشت که مصاحبه کننده طلوع مثلا "مجاهد" است، خاد است یا روشنفکر. او می تواند شورای نظاری باشد، جنبشی، شعله ای یا پرچمی. چراکه در یک جامعه، این یک امر طبیعی است که یک فرد می تواند عقاید و افکار ویژه خود را داشته باشد و از آن حمایت کند. اما مساله وقتی آفت زا و مشکل آفرین می شود که یک روزنامه نگار بخواهد ایدئولوژی، افکار و ارزشهایش را با حرفه اش خلط دهد. به همین خاطر است که در اصول روزنامه نگاری گفته می شود وقت وارد دفتری تلویزیون، روزنامه یا رادیو می شوید، تمام افکار و عقاید تان را بیرون دروازه دفتر بگذارید و سعی کنید مخاطب از لابلای برنامه تان قادر به دریافت ملیت، مذهب، گرایش سیاسی و ...تان نباشد. وقتی خارج از دفتر شدید، عیسی به دین اش، موسی به دین اش. پس، سوال اصلی همین است که آیا در گفتگوی 19 ثور ملالی جویا با رزاق مامون، برای مصاحبه کننده طلوع، چنین نابسامانی پیش آمد؟ اگر این معیار روزنامه نگاری زیر پا شده و آقای مامون از زوایه گرایش های سیاسی اش این مصاحبه را دنبال کرده ، چرا چنین شده است؟ موافقان و مخالفان مصاحبه پیش گفته شده شاید بپذیرند که عمدتاً دو نوع گفتگو در ژورنالیزم وجود دارد: گفتگوی معلوماتی و گفتگوی چالشی(1). نوع اول این گفتگو همواره در جهت کسب معلومات صورت داده می شود، در حالیکه از نوع چالشی مصاحبه ها برای سر و رو کردن مسایل و ارائه نظرات موافق و مخالف استفاده می شود. این نوع گفتگو بخصوص با دولت مردان، سیاستمداران و صنعتگران، پیرامون مسائل جنجال برانگیز روز صورت می گیرد. در جهان ژورنالیزم جیرمی پکسمن، ستیفن کول، لیز دوسیت، مارک لاوسن، جان سمبسن (2) و ...شاید از معروف ترین مصاحبه کنندگان چالشی باشند. اینها در یک فرایند کاملا حرفه ای سعی می کنند نظرات مختلف را با مصاحبه شونده و مهمان برنامه شان در میان بگذارند. شخصیت های بزرگ جهانی از کوفی عنان شروع تا نلسن ماندیلا و تونی بلر و رهبرهای کشورهای جنجالی (مثل ایران و سودان) مهمانان برنامه های این ژورنالیست ها بوده اند. و من (به طور مثال) که حدود 45 مصاحبه مختلف جیریمی پکسمن را در نیوز نایت بی بی سی دیده ام، اصلا به اینکه او به کدام حزب بستگی دارد، پی نبرده ام. با این وضع، چنین به نظر می رسد که در افغانستان هم افرادی را داریم که سعی می کنند در راه این ژورنالیست ها گام بردارند و اکت های آنها را تقلید کنند، که کاری بد نیست. ولی حرکت در این راه و ارایه برنامه ها به گونه که مثلا جرمی پکسمن انجام می دهد، نیاز به پختگی و دانش سیاسی همگون دارد. چیزی بد این است که تقلید غیرحرفه ای و اکتها ناموزن با آداب و سنن اجتماعی و حرفه ای خویش داشته باشیم. در یک نظر گذرا می توان دریافت که گفتگوی تلویزیون طلوع با ملالی جویا، که یک فعال حقوق بشر است و همواره خواهان محاکمه جنایتکاران جنگی طالبی، کمونیست و مجاهدین در افغانستان می شود، دست کم این عیب ها را از نظر کار حرفه ای روزنامه نگاری داشت: 1. حس مخاصمت و مخالفت آمیز گوینده با مهمان برنامه. از ابتدا تا انتهای مصاحبه 19 ثور 85 ملالی جویا با تلویزیون طلوع، ژورنالیست طلوع یک نوع صفت مخالفت آمیز با مهمانش دارد. اگر دقت شود در همان آغاز مصاحبه در سوال اول که می پرسد داستان جر و بحث پارلمان را توضیح دهید، گفتارهای محترمه جویا قطع می شود تا این گونه فرصت ارایه نظرات به وی بطور کامل داده نشود. گاهی هم سعی می شود با ارایه سوالات خاص که نیاز به جواب ندارد، رشته کلام از نزد مهمان برهم بخورد. تا انجام مصاحبه این عیب ادامه یافته است؛ گوینده تا آخرین دقایق مصاحبه این حس مخاصمت آمیز را ترک نگفته است و کوچکترین تبسم را به روی مهمانش نداشته است. فقط و فقط موضع اش تهاجمی است. مثل اینکه دو رقیب با یکدیگر مناظره کنند. چه اینکه مصاحبه کنندگان چالشگر نظیر لیز دوسیت و جیرمی پکسمن همواره با مهمانان خیلی جدی تر از ملالی جویا (تونی بلر و جورج بوش، که جنگهای ویرانگر و پرتلفاتی را رهبری می کنند) تبسم و خوش آمدید گرم انجام داده اند. 2. وقتی یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی، مهمانی را برای انعکاس نظراتش دعوت می کند، به او وقت کافی می دهد تا او قادر به بیان نظراتش پیرامون مسایل مطروح گردد، به گونه ای که نه از وقت معین تجاوز کند و نه هم محدود گردانده شود. این مشکل دومی و از اصلی ترین عیب های مصاحبه در کنار اتخاذ موضع تهاجمی محترم مامون بود. 3. روزنامه نگار این وظیفه را ندارد که پرسش های راهنما را با مهمانی در میان بگذارد و بدتر از آن، سعی کند بر گرفتن تایید از مهمان تاکید کند. روزنامه نگار فقط سوال مطرح می کند و پاسخ هرچه باشد – چه بر وفق مرادش یا مخالف نظرش – ارایه می شود. 4. وظیفه روزنامه نگار قضاوت نیست. برخلاف آنچه ژورنالیست تلویزیون طلوع از اول تا آخر مصاحبه سعی داشت قضاوت کند: "مشکل افغانستان اینگونه حل نمی شود که جنایت کاران جنگی مورد تاخت و تاز قرار گیرد."، "اینها ملت ها هستند که با یکدیگر می جنگیدند نه تنظیمهای جهادی."، "همه به خاطر رسیدن به قدرت مبارزه می کنند."، "در زمان جنگ با انگلیس ملت افغانستان یکپارچه نبوده است."، چرا از نظرات شما حد اقل دو صد نفر از نمایندگان حمایت می کنند، (بنابرین راه شما غلط است)" و چندین مورد دیگر هم نشان می دهد که ژورنالیست بی باکانه وارد مرحله قضاوت شده است و از جایگاه یک روزنامه نگار حرف نمی زند. 5. با این حال، تمام سوالات مطرح شده می توانست از قالب قضاوت بیرون شود. به گونه ای که محترم رزاق مامون از مخالفان جویا، منابع دیگر، رسانه ها و اسناد و مدارک نقل قول می کرد و استدلالهای را که انجام می داد به آن منابع نسبت می داد. این شیوه ای است که اغلب مصاحبه کنندگان برجسته و معروف جهان اختیار کرده اند. استناد به منابع، چیزی بود که اصلا در این مصاحبه پیدا نبود.
6. نحوه برخورد با مهمان برنامه هم می تواند ناپسند تلقی می شود. چه اینکه وقتی مصاحبه شونده حرف می زند، آقای مامون با پاها و موهایش بازی می کند. 7.بنابرین، صرف نظر از بررسی کارشناسانه این مصاحبه، یک بيننده عادی بی طرف که نه "جهادی" باشد و نه طرفدار نظریه ملالی جویا، قادر خواهد بود قضاوت کند مصاحبه انجام شده با ملالی جویا حد اقل معیار عدم جانبداری( 3) ژورنالیزم را رعایت نکرده است و جانبداری در روزنامه نگاری آفتی است که هم اعتبار رسانه ها را زیر سوال می برد و هم بر حیثیت ژورنالیست لکه می زند. ممکن است برخلاف قضاوتهای انجام شده توسط خوانندگان در سایت کابل پرس، رزاق مامون که از نویسندگان سابقه دار افغانستان است، عضو و طرفدار شورای نظار و کسانی را که مردم افغانستان عاملان اصلی کشتارها، قتل، ویرانی، جنگ داخلی، مهاجرتها و سرانجام آوردن طالبان می دانند، نباشد. اما این مصاحبه به گونه ای انجام شده است که فکر آدمها را به آن سو می کشاند. اگر از دشنام و ناسزا گویی گذشته شود و بخواهیم در یک فضای آزاد و بدون سانسور در بستر کابل پرس نظرات هم را بدون کارد و چاقو کشی بشنویم تا یکدیگر اصلاح شویم و سرانجام کار در جهت بهبود روزنامه نگاری حرفه ای در افغانستان صورت گیرد، بسیارها مایل خواهند بود چون و چراها و استدلالهای آقای مامون را که این مصاحبه را با کدام معیارها مطابقت می دهد، بخوانند... 1. Informative Interview Challenging Interview 2. Jeremy Paxman Steven Cole Liz Ducet Mark Lawson John Simpson 3. Impartiality برای خواندن مقاله " رازق مامون: نوکر ارتجاع در نقاب ژورنالیست" ايجا را کليک کنيد
نوشته شده در روز سيزدهم جوزای سال 1385 - ساعت 16:30 به وقت کابل |
آگهی و اعلان شما در اينجا
| ||||||||||||||||||||
Top Global Newspapers: Asia Latin America Africa Europe USA Canada Australiaفقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد Members Login As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org info at kabulpress.org reader at kabulpress.org Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006 کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد |