Kabul Press, World Media Home, Associated with RAHA in exile

 

 

No Censorship!

Letter to Editor

RAHA PEN CLUB, Afghanistan Centre

English

Portuguese

Spanish

Pashto

E- Afghanistan/Web Hosting

پر خواننده ترين سايت اينترنتی افغانستان

کابل پرس من!

برای مطالعه ی تازه ترين اخبار جهان اينجا را کليک کنيد

خبری، تحليلی و انتقادی

کابل پرس می خواهد تحولی در عرصه ی ژورناليزم افغانستان باشد

ناخالصی زبان و رویکرد های نا خالص به آن


میرحسین مهدوی


اصلا چه فرقی دارد به جای اینکه بگوییم دانشگاه کابل بگوییم پوهنتون کابل. هرکدام از این واژه ها را هم که به کار ببندیم نه در مدیریت آن مرکز علمی تغییری ایجاد می شود و نه در سطح علمی آن. باز اگر بگوییم پوهنحی ادبیات فارسی یا دانشکده ادبیات فارسی دوباره همان آش و همان کاسه است. دانشکده یا پوهنحی همانی است که بوده است فقط اشاره ما شکلش فرق کرده است. از سوی دیگر بعضی از واژه ها آنچنان در دل زبان عامیانه ما جا باز کرده اند که حتی مردم عادی معادل های فارسی آن را فراموش کرده اند. مثلا کسی نمی داند که معادل فارسی " بایسکل " چیست؟ این کلمه به همان شکل انگلیسی اش ، برای ما فارسی شده است. اگر نگاهی به کاربرد واژگان در ادبیات خیابانی بیندازیم ، متوجه خواهیم شد که بسیاری از واژه های انگلیسی ، عربی ، اردو ، پشتو و... وارد زبان محاوره ای ما شده اند. خیلی از این واژه ها از مرز معادل های فارسی شان عبور کرده و جای را بر نشانه های داخلی و خودی تنگ کرده اند. مردم عادی در استفاده از این واژه ها هیچ مشکلی را احساس نمی کنند و به همان شیرینی و آسانی صحبت می کنند که مردمان دیگر این سرزمین در زمان نسبتا خالصی زبان دری صحبت می کردند. چرا باید نگران واژه های بیگانه بود؟ مگر زبان ما را تکلم عادی مردم ، شکل نمی دهد؟
مشکل وقتی عریان تر می شود که به ورود یا تهاجم سیل آسای واژگان خارجی تامل کنیم. ورکشاب سه روزه کمیسیون مستقل حقوق بشر. وزارت اطلاعت ، فرهنگ و توریزم. و ... وقتی واژگان بیگانه ای چون ورکشاب ، توریزم و ... به آسانی مرز ادبیات خیابانی را شکسته و وارد حوزه زبان رسمی ما شده اند ، باید نگران سرنوشت زبان فارسی شد. در یک جمله ای که از زبان مجربان( همان انانسرها!) رادیوها یا تلویزیون ها شنیده می شود حد اقل سه یا چهار واژه غیر مصطلح خارجی استفاده می شود.این واژه ها سامان زبان را با چالش مواجه کرده و حتی ساختار زبان را به سمت ویرانی و نابودی پیش می برد. در کدام زبان زنده و پویای جهان ، می توان چنین بیگانه سازی زبان را به تماشا نشست؟ این واژه های بیگانه ، اصلی ترین اثر شان بیگانه سازی زبان است. این بیگانه سازی با بیگانه شدن زبان از فرهنگ و جایگاه اصلی اش آغاز می شود. نگاهی به واژه های صنعتی بیاندازید. کمپیوتر، هارد درایو. دیسک ، ایمیل ، فوروارد کردن ، اتچ کردن ، چت کردن . این کلمات اینک وارد زبان ما شده اند و هر روزه مورد استعمال قرار می گیرند. وقتی ما یک کلمه خارجی را وارد زبان فارسی می کنیم از یک سو باید متوجه نحوه کاربرد فارسی آن باشیم و از سوی دیگر باید تاریخچه تبارشناسانه این واژه را در زبان مادری اش مورد عنایت قرار دهیم. به عنوان مثال چت (chat ) به معنی گفتگو است. این کلمه بسته به ساختار جمله در زبان اصلی این کلمه ( انگیسی ) به معنی گفتگو کردن( to chat ) هم می آید بدون اینکه ساختار واژگانی این کلمه تغییر کند می تواند نقش فعل و اسم مصد و گاهی اسم را بازی کند. ولی وقتی همین کلمه را وارد فارسی می کنیم برای ساختن مصدر ناگزیریم کلمه " کردن " را به آن اضافه کنیم. این اضافه کاری در زبان اصلی روی این کلمه صورت نگرفته است. چنین رویکرد هایی علاوه براینکه روند ساخت فعل فارسی و کاربرد های آنرا محدود می سازد ، به سلامت ساختار دستوری زبان فارسی نیز آسیب های جدی وارد می کند.
بنا بر آنچه رفت برکسی پوشیده نیست که زبان فارسی در سرزمین ما به شدت بیمار شده است. کسی که از حضور واژه های بیگانه در زبان فارسی – هر زبانی – دفاع می کند ، با ذات زبان و علائم زنده بودن آن آشنایی ندارد. وقتی بحث پالایش زبان از واژه های بیگانه پیش می آید ، عده ای فورا به آن رنگ سیاسی می زنند. من می خواهم بگویم زبان فارسی با قدمتی به بلندای تاریخ وداشتن یکی از بهترین گنجینه های ادب جهان ، اینک در افغانستان شادابی و حتی هویت خود را از دست داده است. میراث داران این گنجینه عزیز و گران سنگ حق خود می دانند تا نگران سرنوشت این میراث فرهنگی خود باشند. ما برای بسیاری ازکلمات غیر فارسی که اینک وارد زبان ما شده اند معادل های شیرین فارسی داریم. اولین گام استفاده واژه های فارسی برای معادل های غیر فارسی است. مثلا اگر کسی به زبان فارسی حرف بزند و بگوید: پوهنتون کابل ، این جمله او به زبان فارسی نیست.. ما برای پوهنتون واژه قدیمی تر و آشنا تری داریم به نام دانشگاه . حال اگر کسی به من بگوید تو حق نداری در زبان مادری ات دیگر کلمه دانشگاه را استفاده کنی و باید بگویی پوهنتون ، ممکن است او با این حرکت آمرانه خود صدای مرا پایین بیاورد اما طراوت زبان فارسی با این رویکرد های بیمارگونه از بین خواهد رفت.
عده ای براین باورند که اگر واژه های زبان پشتو راکه با فشار سر نیزه حکومت های استبدادی وارد زبان فارسی شده اند، پاک سازی کنیم ، وحدت ملی آسیب می بیند. از نظر این دوستان ، وحدت ملی یعنی اینکه ما دیگر نگران سرنوشت زبان مادری مان نباشیم. باید فتوای مرگ بخشی از زبان فارسی را امضاء کنیم و بسیاری از واژگان و اسامی را از داخل زبان مان دور بریزیم. وزیر اطلاعات فرهنگ در جدیدترین مصاحبه خود با رادیو بی بی سی گفته است که با جدا سازی زبان فارسی و پشتو شدیدا مخالف است و دلیل این امر را نیز وحدت ملی خوانده است. به نظر وزیر صاحب اگر مردم به فارسی بگویند دانشگاه کابل و به پشتو بگویند پوهنتون کابل ، فاتحه وحدت ملی خوانده است.
در کشور های دیگر، وزارت اطلاعات و فرهنگ وظیفه اصلی پاسداری از فرهنگ آن سرزمین را به عهده دارد. یکی از راه های پاسداری از فرهنگ ، حفظ زبان و تلاش برای بالابردن درجه خلوص و پاکی آن است. فرهنگستان زبان و مراکز دانشگاهی معمولا به عنوان مراکز مشوره ای ، دولت را در راستای اتخاذ تصمیم های عالمانه برای پاسداری از زبان یاری می رسانند. با اینهمه وزیر اطلاعات و فرهنگ کشور ما در نخستین مصاحبه خود گفته است که با جداسازی زبان های فارسی و پشتو به شدت مخالف است. این فرمایش وزیر صاحب تنها می تواند برآورنده نیات های سیاسی ایشان باشد. مراد وزیر صاحب از اختلاط زبان های فارسی و پشتو چیست؟ یعنی ما باید تلاش کنیم که فارسی ازواژه های پشتو و پشتو را از واژه های فارسی مملو بسازیم؟ اگر چنین شود وحدت ملی ما تامین است؟
مشکل جوامع عقب مانده این است که با تمام شئونات زندگی مردم ، برخورد سیاسی می شود. شعار های زیبا ، نا زیبایی اهداف اصلی سیاست پیشگان را در خود پنهان می کند. ربط وحدت ملی و زبان های فارسی و پشتو ، تنها با طرفند های سیاسی میسر است. اگر ما دل مان به حال وحدت ملی سوخته است بیاییم هم زبان شیرین پشتو را تا حد امکان پاک و خالص کنیم و هم زبان فارسی را. وقتی که هر دو زبان رسمی کشور پالایش شوند ، در آن صورت ما یک گام عملی برای وحدت ملی برداشته ایم. ما به زبان همدیگر احترام گذاشته ایم. احترام به زبان یکدیگر ، احترام به فرهنگ ، خواست و هویت یکدیگر است. از مردم نخواهیم که به ناخالصی عادت کنند. به جای اینکه وزیر صاحب از آکادامی علوم افغانستان بخواهد که فکری به حال نا بسامانی زبان های رسمی کشور نماید، از هرچه برهنه تر شدن و بی پایه تر شدن زبان دفاع می کند و بهانه این کار را نیز وحدت ملی قرار می دهد.

 

برای نوشتن نظرات اينجا را کليک کنيد

 

اگر می خواهيد سايت اينترنتی مخصوص خود را داشته باشيد!

اگر بدنبال افزايش اعتبار می باشيد!

و اگر ارتباطات گسترده و ارزان می خواهيد

نوشته شده در روز  11 سنبله سال  1385 - ساعت 12 به وقت کابل

آگهی و اعلان شما در اينجا

دريافت کتاب افغانستان الکترونيکی (ميزبانی وب)

ثبت قلمرو اينترنتی

طراحی وب

ميزبانی حرفه ای وب

پنج هزار مگابايت فضا

دوهزار و پنجصد ايميل

دارای تمام امکانات امنيتی

پهنای باند صد و پنجاه گيگابايت

تماس:      0799390025

 

وزير فرهنگ با انديشه ی طالبانی

من نمی خواهم زنان از من عکس و فلم بگيرند

به قلم سردبير

صفحه ی نخست

Top Global Newspapers: Asia    Latin America    Africa   Europe   USA    Canada    Australia  

فقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و  تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد                Members Login

As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions


Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org

info at kabulpress.org   reader at kabulpress.org

Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت  محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد