Kabul Press, World Media Home, Associated with RAHA in exile

 

 

No Censorship!

Letter to Editor

RAHA PEN CLUB, Afghanistan Centre

English

Portuguese

Spanish

Pashto

E- Afghanistan/Web Hosting

پر خواننده ترين سايت اينترنتی افغانستان

کابل پرس من!

برای مطالعه ی تازه ترين اخبار جهان اينجا را کليک کنيد

خبری، تحليلی و انتقادی

کابل پرس می خواهد تحولی در عرصه ی ژورناليزم افغانستان باشد

فیض محمد کاتب هزاره

هادی میران

 علم تاریخ  یکی از علوم پایه  در شناخت،  تحلیل و تفسیر حوادث و رخدادهای جامعه بشری است.  ثبت و نگارش  وقایع تاریخی، شناخت از حوادث و رخدادها ی جامعه بشری را در تسلسل تاریخ از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند. ب عبارت دیگر، تاریخ وسیله ای است  انسانها را بصورت ذهنی  به پهنای جامعه انسانی، با حوادت و رخدادهای گذشته متصل می سازد. ارزشها، نورمها و الگوهای رفتاری و همزیستی ای را که گذشته گان از آن بهره جسته اند، درمعرض دید و قضاوت  قرار میدهد. برای علم تاریخ تعریفی مناسبتری از این نمیتوان یافت که گفته اند تاریخ آیینه عبرت است. آنچه را که ابنای بشر در طول تاریخ انجام داده اند، از این آیینه می تابد و در این آیینه میدرخشد. دقت دراین آیینه می اموزاند که علل و دلایلی سیاه بختی و یا سعادت وخوشبختی یک ملت در کجا نهفته است. راهی به سمت سعادت وخوشبختی از کدام دشت و ساحل میگذرد. چه نوعی از اندیشه و تفکر انسانی در عمل مورد تجربه قرارگرفته اند که زمینه ی سیا بختی و یا خوشبختی ملت ها را فراهم کرده اند. در این آیینه اعمال و کردار همه کسانیکه به نحوی در خدمت و خیانت مردم قرار داشته اند، در ایجاد تمدن بشری و بحرانهای انسانی نقش سهم داشته اند، قابل دید و نظاره اند.  دقت وتوجه به حوادث و رخدادهای تاریخی، آموختن از اشتباهات و شهکاریهای گذشته گان، یکی از پیشرط های مهم در ایجاد جامعه سعادتمند و قانونمند است. جوامعی که مردمان آن به آسایش و رفاء اجتماعی دست یافته اند  و  جامعه انفورماتیک را تجربه میکنند، قبل از هرچیز، از آموزه های  تاریخ  آموخته اند. نگارش حوادث و رخدادهای تاریخی  به هر پیمانه که با حفظ امانت و صداقتمندی به به نسل های بعدی منتقل شود، به همان پیمانه بر ارزش و اهمیت  آن افزون میگردد.

 چنانچه که اشاره رفت،  صداقت وامانت داری درثبت  و داده های تاریخی، یکی از ویژه گیهای مهمی است که  اثر یک تاریخ نگار را، ارزشمند و ماندگار میسازد. اما دقت در جریان تاریخ نگاری در افغانستان، این واقعیت را عریان می سازد  که بسیاری از تاریخ نگاران، وقایع و رخدادهای این سرزمین را به گونه ء به نگارش در آورده اند که در آن  صداقت وامانت داری تاریخ نگار، درنگارش تاریخ و ثبت وقایع بیسار کمرنگ می نماید و تنها چیزی که برجسته می نماید، اعمال اغراض و تمایلات شخصی تاریخ نگار است که تحت شرایط مشخصی از علایق و وابسته گیهای ایتنکی و ایدولوژیکی صورت گرفته است. وابسته گی تاریخی وفراورده های نمادین یک ملت در برابر سایر ملل، نماد و عناصر هویت ان ملت را شکل می بخشد. تحریف واقعیت های تاریخی و اعمال اغراض شخصی در نگارش آن، نه تنها که از اعتبار و ارزش آن میکاهد، بلکه در مقیاس گسترده برخی از عناصر هویت یک ملت را مخدوش ساخته و اصالت ان را درمعرض شک و تردید قرار میدهد. دقت در آثار بسیاری از تاریخ نگاران افغانستان، این واقعیت را برهنه می سازد که یک جریان خاموش در پیوند دیا لکتیک با دستگاه حاکمیت هموراه تلاش ورزیده اند که بسیاری از واقعیت ها را تحریف کنند وپاره  از حوادث تاریخی را طبق علایق و سلایق دستگاه حاکمیت به نگارش درآورند. بطور نمونه قتل عام سیستماتیک که در حاکمیت امیر عبدالرحمن و  به دستور شخص امیر صورت گرفت، بسیاری از تاریخ نگاران از کنار این مصیبت بی تفاوت گذشته اند و هیچ اشاراتی هم بر عمق و پهنای این مصیت  نکرده اند که هیچ، حتی بر بسیاری از جنایتهای سنگین، چادر کشیده اند. این گونه پرداختن به حوادث ورخدادهای تاریخی و ثبت ونگارش آن با اعمال اغراض شخصی، سبب میگردد که ارتباط نسل بعدی با نسل گذشته بریده شود و اصالت نمادهای هویت آنها نیز، در معرض تردید و ابهام قرار گیرد.

 در میان کسانیکه حوادث ورخدادهای مصیبت بار افغانستان را به نگارش در آورده اند، فیض محمد کاتب هزاره، تنها نامی است که پژوهش ایشان در این زمینه، مورد اعتبار و اعتماد محققین و پژوهشگران تاریخ افغانستان است. پژوهش  کاتب در زمینه تاریخ افغانستان، یکی از موثق ترین و معتبر ترین، تصویر از حوادث و رخدادهای بی رحم این سرزمین است که کسی به دقت و صداقت او به آن نپرداخته است . ویژه گیهای که کاتب را ازسایر حوادت نگاران افغانستان، متفاوت و ممتاز می نماید، نخست تسلط کاتب بر علوم متداول روز است و  فراتر از ان ، دست رسی کاتب به اسناد محرمانه دولتی است که حاکمیت در اختیار او قرار داده بود. جلد سوم سراج التواریخ که عمدتا به زمام داری امیرعبدالرحمن و کشتار بخشی و سیعی از مردم افغانستان به دستور ان امیر، می پردازد،  یکی از خونین ترین و سیاه ترین ادورا تاریخ استبداد را به تصویر می کشد. دقت در این برهه از تاریخ افغانستان که مصیبت های سنگین با امکانات دین و دولت بر مردم این سرزمین تحمیل گردید، به بیساری از سوالات امروز پاسخ میدهد. به عبارت روشنتر، دلایلی بسیاری از مصاییب و سیاه بختی های امروز مردم افغانستان را در آن برهه ای از تاریخ  و در لابلای استبداد حاکمیت میتوان جستجو کرد. کاتب توانسته است که حوادث این برهه ء از تاریخ افغانستان را، از بستر حاکمیت،  و با ظرافت سنجی های بی بدیل به نگارش در آورد. از همین رو است که  این اثر یکی  مهم ترین سند تاریخی  ومعتبر ترین منبع  برای  پژوهشگران تاریخ  افغانستان  است.

 تاریخ  در امتداد و تسلسل نسل آدمی و در امتداد توسعه ء عرصه های متفاوت زنده گی، حامل پیام های روشن و آموزنده  از نسلهای گذشته به نسلهای بعدی است. اهمیت و اثر گزاری این پیام ها، قبل از همه چیز بسته گی به قابلیت ذهنی ،  صداقت و امانت داری تاریخ نگار، در نگارش وثبت وقایع تاریخی دارد. با توجه به این حقیقت، سراج التواریج  در ابعاد بهترین و بزرگترین آیینه ء قامت نما، اندام  خون آلود این سرزمین را آنگونه که  در خون تپیده  می نمایاند. سراج التواریخ پیام بسیار رو.شن دارد. اولین پیام سراج التواریخ این است که" اسیملیشن" یا شبه سازی، جریان بحران زاه و بحران پروری که بیش از دوصد سال، افغانستان را درکام خود فروبرده است و آرزوهای مردم را درشعله های عصبیت های قومی و مذهبی خاکستر کرده  است، مردم افغانستان را به سمت سعادت  وخوشبختی  رهنمون  نمی سازد. سراج التواریخ  شرح میدهد  که چگونه و با چه قاطعیتی" اسیملیشن" به مفهوم شبه سازی  دیگران، با ارزشهای مورد پسند حاکمیت و تحمیل هنجارهای مطلوب حاکمیت بر سایر اندام متکثر جامعه، در مرکز توجه استبداد قرار داشته است.

 سراج التواریخ می آموزاند که بحران موجود در افغانستان در تسلسل تاریخ استبداد در این سرزمین، پیوند خورده است و بدون نقد گذشته ها و تعریف مجدد هنجارهای حاکم جامعه، ایجاد جامعه همگرا و همپذیر، به این ساده گی ممکن نخواهد بود. سراج التواریخ حامل این پیام است که جریان ملت سازی درافغانستان، بایستی مبتنی برادغام ارزشهای پسندیده تمام ساکنین این سرزمین در یک کلیت واحد" انتگریشن" شکل بگیرد. سراج التواریخ این واقعیت را روشن می سازد که اتلاف دین و دولت و ناسیونالیزم دریک تعامل دیالکتیک بستر بسیاری از مصیبت  و نا هنجاریهای زمان ما است. سراج التواریخ می گوید که مردم افغانستان زمانی میتواند  حضور شان را در یک جامعه فارغ  از عصبیت های قومی و مذهبی، احساس و تجربه کنند که  هنجارها و سنت های اسارت بار و مصیبت آور، از دامن تفکر و زنده گی شان رخت برچیند و روابط  پدیده های متفاوت، قانونمند گردد. در یک کلام  سراج التواریخ  آیینه  تمام نمای  پیکر زخم آلود افغانستان است.

روح کاتب شاد و یادش گرامی باد.

اگر می خواهيد سايت اينترنتی مخصوص خود را داشته باشيد!

اگر بدنبال افزايش اعتبار می باشيد!

و اگر ارتباطات گسترده و ارزان می خواهيد

به روز شده  در روز  19 ميزان سال  1385 - ساعت 12 به وقت کابل

آگهی و اعلان شما در اينجا

دريافت کتاب افغانستان الکترونيکی (ميزبانی وب)

ثبت قلمرو اينترنتی

طراحی وب

ميزبانی حرفه ای وب

پنج هزار مگابايت فضا

دوهزار و پنجصد ايميل

دارای تمام امکانات امنيتی

پهنای باند صد و پنجاه گيگابايت

تماس:      0799390025

 

وزير فرهنگ با انديشه ی طالبانی

من نمی خواهم زنان از من عکس و فلم بگيرند

به قلم سردبير

صفحه ی نخست

Top Global Newspapers: Asia    Latin America    Africa   Europe   USA    Canada    Australia  

فقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و  تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد                Members Login

As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions


Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org

info at kabulpress.org   reader at kabulpress.org

Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت  محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد