|
No Censorship! |
||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||
خبری، تحليلی و انتقادی
طَبيعی ست؛ نمی گويم يک برخورد ادبی، منظورم اينجا آن ادبی نيست که در مجاورت بی ادبی ست، منظورم برخورد شاعر پاسخ دهنده است. راوا هيچ مهارت ادبی ندارد که شگردهای ادبيات را با او به ميان انداخت. برای همين ترجيح می دهم از ضلع ديگر کار و حرفه ی خود در نوشتن به نوشته ی سازمان انقلابی زنان افغانستان موسوم به راوا پاسخ دهم. پاسخ يک روزنامه نگار، به نوشته ی راوا عليه روزنامه نگار، چه می تواند باشد؟ راوا اگر حتا يک گام به پيش بردارد، نمی تواند از تاثير ناخودآگاه اين سطور برحذر باشد. نوشته ی راوا پيش از اينکه به متن و سنجيدگی برسد، قسمتی از موتر را به ذهن متبادر می کند که پَنچَر شده است. برخورد راوا با نوشته ای که يک روزنامه نگار نوشته است و در مجموعه ای بنام هفته نامه چای داغ يا کابل پرس قرار داده شده، برخورد کاملا طبيعی ست. منظورم اين است که راوا به درک يک جامعه ی باز نرسيده است که معيارهايش با فضای آزاد عَيار شود و بپذيرد افراد حق ابراز نظر دارند. به همين روشنی و وضوح که نوشته ی راوا عليه اين روزنامه نگار نيز، توسط خود روزنامه نگار روی سايت کابل پرس قرار داده شده که صدای راوا هم نشنيده نماند. متاسفم که هنوز راوا به اين آگاهی نرسيده که بداند صداهای متفاوت در جامعه ی انسانی پراکنده است و هر کس حق دارد صدايش را انعکاس دهد. گنجايش کم، با شعارهايی متفاوت اما در حد و اندازه های اجتماعات سياسی باف ديگر در افغانستان؛ راوا از آن عمق برخوردار نيست که در فضای آزاد، روزنامه نگار از برخورد پوليسی اش دور باشد. تفاوت نوشته ی جمعيت انقلابی زنان افغانستان عليه کامران ميرهزار با انواع ديگر آن اين است که تنها يک تپانچه کم است و يک روزنامه نگار، که گوشه ی ديوار قرارش دهد و شليک کند. کسی حتا اگر روزنامه نگار باشد اجازه ندارد، به اين آدمک سياسی تکانی وارد کند. می دانيد؟ طبيعی است که راوا به همان مقدار که خشونت را در نتيجه نا آگاهی مجال می دهد، از خردورزی در فضای آزاد دور می شود. در نوشته ی راوا عليه روزنامه نگار ناخوداگاه اعتراف شده که هرجا از درک مباحث تحليلی عاجز است، به همان شيوه ی پوليسی و استخباراتی متوسل می شود. از سويی همين اندازه درک کَمِ راوا به اين سازمان اين مجال را نداده که دريابد روش روزنامه نگار بازتاب صداهای مخالف و موافق است. جالب است که راوا در صفحاتی از شماره ی 65 مجله پيام زن، نشريه رسمی اين سازمان و همچنين سايت اينترنتی اش، عليه روزنامه نگار می نويسد و دقيقا در صفحاتی ديگر از همان شماره 65 مجله پيام زن، خبر اختصاصی کابل پرس به سردبيری همين روزنامه نگار را به نفع خود استفاده می کند. در صفحه ای روزنامه نگار را متهم به سازش با جنايتکار کرده و در صفحه ی ديگر خبر اختصاصی کابل پرس در افشای بيست و پنج ميليون دالر اختلاس از شکم مردم گرسنه ی افغانستان يا بدنه ی فرسوده ی آموزشی کشور را منتشر می کند. راوا با اين تضاد در گفتار و روش چه می کند؟ خبری که به پارلمان هم راه پيدا کرد و چند دقيقه تريبون پارلمان بحث درباره ی آن بود و در آنجا سانسور شد را که کابل پرس منبع اش بود و نه راوا! . نمی گويم استفاده نکن! استفاده کن! کابل پرس خوشحال می شود که محصول خبری اش را تعداد زيادی بخوانند، اما چرا راوا سطحی و بی مايه به چراغدان نگاه کند و نه به چراغ. راوا با بوق و کرنا و دهل و پول از اين و آن، نمی تواند از بينی اش بالاتر را ببيند يا نمی خواهد؟ تاسف آور است که راوا بالاتر را نمی تواند ببيند و روزنامه نگار از آنجايی که به همين سادگی، روزنامه نگار است، اين سازمان 28 ساله را يکبار موضوع نوشته اش قرار داد، تا از اين رهگذر نيز به فضای فکری بی جان در افغانستان تکانی وارد کند که مگر به خود آيد. من يک روزنامه نگارم، نويسنده ام و شعر می گويم، معتقدم که انتقاد از کار من در رشد کار من مفيد است. از برخورد راوا نسبت به خودم متاثر نشدم؛ برخورد سطحی و بيمارگونه ی راوا با خودش و دايره ارتباطی اش تاسف آور است. آيا کسی از اعضای اين سازمان اين نکات را در جهت رشد حداقل خود راوا، به راوا گوشزد کرده است؟ نه؛ اين ويژگی يک جريان انديشمند و پيشرو نيست. راوا ادعا می کند 28 سال از شکل گيری آن می گذرد و اين يعنی هم نسل و هم دوره با کسانی که نسل ما را به آوارگی و مهاجرتِ ناچار کشاند. راوا چقدر ناشيانه از درک نتايج آوارگی برای حداقل يک نسل از مردم افغانستان غافل است. نتايجی که گاه راوا خود ناخواسته اگر بخواهد تحرکی به خود بدهد و ورزش فکری کند، تحت تاثير گستردگی آن خواهد بود. آيا تغييرات و تحولات راوا در اين 28 سال همين قدر بوده که تنها همراه با رقبای سياسی اش شمشير و سپر را کنار گذاشته و با تپانچه و چند شعار سست و بی مايه به جان مردم زخم ديده آمده است؟ آيا اين تعجب آور نيست که اين سازمان، 28 سال عمر سپری کرده اما گنجايش و ظرف فکری محدود همان 28 سال پيش را دارد در نوشته ی راوا عليه روزنامه نگار، نام چند شاعر، نويسنده و روشنفکر نيز آمده است که لازم می دانم درباره آن نيز نکاتی را عرض کنم، گرچه باز اگر ناآگاهی راوا نبود و تفاوت يک رسانه ی آزاد را با گروه يا دسته سياسی درک می کرد، اندازه و مجال گفت و گو باز می شد. راوا فقط از دريچه تنگ خود می نگرد و وقتی نام شاعر، نويسنده، روزنامه نگار و روشنفکر، احمد شاملو را ذکر می کند، بيشتر به يک سوء استفاده می ماند تا باور داشتن به انسان! به انسانی که بار امانت را پيش می برد. سوء استفاده ی راوا از کار و تلاش بامداد طوری خجالت آور است که گويی شاملو از اراداتمندان راوا بود و اگر اين سازمان ميدان گزافه گويی بيشتر داشته باشد، او را عضو اين سازمان پوسيده نيز قلمداد می کند. در صورتی که بامداد شعر فارسی را محال است از ادبيات او جدا کرد و بدون در نظرداشت تلاش او در رشد و گسترش ادبيات، به يک جريان سياسی حتا خوب ربط داد؛ راوا که بماند! اندازه ی درک و برداشت اين سازمان از تلاش و کار روشنگری زبانشناس فرزانه آقای داريوش آشوری نيز کج می باشد. يعنی داشته های راوا از روشنگری در ايران، افغانستان و منطقه و جهان بر اساس هيچ استوار است و در کوته بينی بدنبال وصله های سياسی خود است. در پايان باز هم روزنامه نگار می گويد که به فضای آزاد معتقد است و نمی خواهد در سانسور ديگران حتا اگر راوا باشد، نقشی ايفا کند، کشورهايی مانند افغانستان، ايران، عراق، پاکستان يا کشورهايی ديگر از اين دست، به اندازه ی کافی طعم سانسور و خشونت را چشيده اند. کامران ميرهزار بيست و چهارم ثور سال 1385 کابل. افغانستان برای خواندن نوشته ی راوا عليه روزنامه نگار اينجا را کليک کنيد برای خواندن نوشته ی راوا اپوزيسيونی نه چندان نيرومند اينجا را کليک کنيد
نوشته شده در روز بيست و چهارم ثور 1385 - ساعت 10:20 به وقت کابل |
آگهی و اعلان شما در اينجا
| ||||||||||||||||||||
Top Global Newspapers: Asia Latin America Africa Europe USA Canada Australiaفقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد Members Login As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org info at kabulpress.org reader at kabulpress.org Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006 کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد |