خشم و انزجار توده ها از اشغالگران
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
درچند روز گذشته صدها شهروند کشور در اعتراض های ضد اشغالگری توسط نیروهای امنیتی رژیم کشته شده اند و صدها تن دیگر شدیدآ مجروح گردیده اند. دلیل آغاز تظاهرات ظاهرآ توهین به کتاب های مذهبی ودینی اعلان گردیده بود. اما دلیل واقعی دیگر که باعث خشم توده ها گردیده توهین وتحقیر همیشه گی و مداوم مردم افغانستان توسط اشغالگران میباشد. در ما جنوری سال روان یک ویدیو که سربازان آمریکایی روی اجساد کشته شده طالبان ادرار میکردند در تمام رسانه های جهان نشر گردید. آن ویدیونشاندهنده یکی دیگر از جنایت های سربازان آمریکایی درافغانستان بود. که چهار سرباز آمریکایی بالای چند جسد که احتمال داشت غیرنطامیان بوده باشد ادرار کردند سربازانی که درجنایت سهم داشتند بخش از ارتش دریایی آمریکا در افغانستان بود.
این اولین جنایت سربازان آمریکایی در افغانستان نیست بلکه در گذشته نیز آمریکایی ها مرتکب جنایت های بیشماری نیز شده اند. در سال گذشته تصاویری از قتل نیروهای طالبان وقطع کردن اعضای بدن از جمله انگشت و دندان اجساد مرده طالبان برای نگهداشتن یادگاری از جنایت شان و ثبت تصویر های خاطراتی با اجساد برای اولین بار درمجله ی اشپیگل آلمان نشرگردید وبعدآ در سراسر جهان انتشار یافت.
اینبار سوزاندان کتاب های دینی ومذهبی از جمله قران را نمیتوان از عدم دانایی و درگ شان از عربی عنوان کرد. در واقع این امر عمدی است وبرای سواستفاده های خویش اقدام به چنین کار نموده اند. زیرا نیروهای اشغالگر در نواحی بگرام و همه مناطق افغانستان مترجمین مسلمان را که تابعیت افغانستان نیز دارند همیشه به همرا دارند و مخصوصآ ارتباط گرفتن با زندانیان طالب خود نیاز جدی به داشتن مترجمین افغانستانی است که همه گروپ های نظامی به آن دست رسی دارند. از سوی دیگر نگهداری وجمع آوری کتاب ها مربوط به کارگران افغان هستند که در نواحی زندان بگرام کار میکنند واین افراد مسول تهیه وسایل مذهبی برای زندانیان است. بنآ اینکار بخاطر استفاده های مشخص وپلان های شوم اشغالگران بوقوع پیوسته است.آنان یکبار دیگر تلاش کردند تانشان دهندکه افغانستانی ها شدیداً مذهبی اند و بناءً بدون حضور طالبان و افراطیون مذهبی مانند سیاف و محسنی و محقق مشکل افغانستان حل نمیگردد. بدینگونه میخواهند با آوردن دوباره طالبان به مردم افغانستان بی احترامی نموده وآنان را تحقیرکنند.
اشغالگران همیشه بخاطری سوء استفاده ه ازعقبماندگی ذهنی مردم و اجرای پلان های شومش فقط به یک عذر خواهی کوتا اتکاه میکنند وملت افغانستان را فریب میدهند. در گذشته نیز بعد از اینکه جنایت های سربازان آمریکایی ثابت گردید دولت آمپریالیستی آمریکا فقط به یک عذر خواهی بسنده کرد ومردم عقب مانده فکر میکنندکه وقتی یک ریس جمهور کشور بزرگ آمپریالیستی از ریس جمهور دست نشانده اش درافغانستان عذر خواهی میکند، دیگر همه چه تمام است وماباید از این مسایل بگذریم ، درحالیکه ازاهداف اصلی اشغالگران آگاه نیستند وفکر نمیکنند که این جنایات آخرش نیست ونخواهد بود وتااشغال است توهین و تحقیرادامه خواهد داشت.
ازسوی دیگر مردم افغانستان از حضور اشغالگران به تنگ آمده اند زیرا با حضور صدها هزار ارتش غرب وارائه کمک های میلیاردی ، ناامنی ، فقر ، فساد و..... روزبروز افزایش یافته ومردم با مشکلات عظیم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مشت وپنجه نرم میکنند. که درواقع این آشوب ها را آغاز بهار آفغانستان برای مبارزه برعلیه اشغال ، بی عدالتی ها ، فقر وگسترش فساد در کشور دانست که باحضور اشغالگران ارتباط مستقیم داشته وهمه جاه نیزافزایش چشم گیرداشته است.
همین اخبارکشته شدگان ازاثر برف و سرما درنقاط مختلف کشور را مورد توجه قراردهید. در زمستان جاری صد ها انسان بدلیل فقروتنگدستی و نبود راه و وسایل ترانسپورتی، نبود گاز وبرق و چوب برای گرم نمودن خانه ها و حتی خیمه ها از سرمای شدید جان های شان را از دست داده اند که تنها چهل کودک درظرف چندروز برفباری های شدید درکابل پایتخت جان های شان را از دست داده اند.
کودکان از سرمای شدید درحومه ی شهر های بزرگ از جمله کابل که دهها موسسه ظاهرآ کمک رسان کشور های اشغالگر و در چند کیلومتری دفتر سازمان ملل صندوق حمایت از کودکان ملل متحد وباحضورهزاران انجی اوها زندگی میکردند ، جان باخته اند. تنها کودکان در حومه ی شهر کابل نیست که جان میدهند در ساییر ولایت از جمله بدخشان بامیان غور دایکندی نیز دهها نفر بخاطر مشکلات اقتصادی وفقر جان باخته اند. همین مشکلات بزرگ را یگانه دلیل کشانیدن توده ها به سرک ها وابراز خشم شان نسبت به حضور اشغالگران و دولت ناکارای کرزی یاحکومت دست نشانده اشغالگران دانست. زیرا حکومت مزدور و آلوده به فساد حامد کرزی یگانه دلیل گسترش فقر اینچنینی در افغانستان است که بوسیله کشور های غربی به سردمداری آمپریالیزم آمریکا رهبری و تقویه میگردد.
مسله زنان یک مسله مهم جامعه افغانستان است که اشغالگران در سال های اول از آزادی زنان و از بد بختی زنان سخن میراندند. جورج بوش ریس دولت پیشین آمپریالیزم آمریکا تجاوز برافغانستان را بخاطری آزادی زنان ومبارزه با فقر ومبارزه با تروریستان طالبان مشروعیت داد. وزیران خارجه کشور های اشغالگر از آزادی زنان ، بقدرت رسانیدن زنان وتعلیم تربیه زنان سخن میراندند گرچند در زمان حکومت رژیم طالبان زنان نمیتوانستند ازخانه ها برایند و به مکتب و دانشگاه بروند اما در شرایط کنونی وضعیت زنان بنا به حاکمیت فقر ، آواره گی ، حقارت ، خشونت ها و .... بدتر از دوران امارت اسلامی طالبان است. نمونه اش را بصورت مداوم وهفته وار از رسانه ها میشنویم که زنان در چه بدبختی وفلاکت زندگی میکنند وهمه روزه عده ی از زنان قربانی خشونت های وحشتناک میگردند. اگر به دقت به اوضاع افغانستان نگاه کنیم اوضاع زنان در جریان نظام های چون امارت اسلامی و جمهوری اسلامی مشابه هم میباشند و هیچ تغیراتی در وضعیت زنان بوجود نیامده است.
آمپریالیست ها وعده داده بودند که همانطوریکه افغانستان را بوسیله ی جهادی های مرتجع ویران کرده اند مجددآ اعمار خواهند کرد و تمام افغانستان را بصورت اساسی وزیربنایی آباد میکنند اما بعد از ده سال ازادامه اشغال افغانستان، این کشور هم اکنون یکی از مخروبه ترین کشور های جهان محسوب میگردد که هیچگونه توجه در قسمت بازسازی زیر بنایی وروبنایی آن نکردیده است. بازسازی افغانستان حرف های دروغ و پوچ است. واقعیت این است که هیچ رژیم دست نشانده قادر به بازسازی کشورخود نمیباشد وکشور های اشغالگر نیز بخاطر باز سازی کشوری چون افغانستان را اشغال نکرده اند وهیچگاه بازسازی صورت نخواهد گرفت بلکه تمام دارایی های افغانستان که عبارت از مواد معدنی میباشد را تارومار خواهند کرد.
اشغالگری پدیده منحصر بخود نیست مسئول ایجاد نظام منحط میباشد که از سوی فساد گستراست و ازسویی بی بندوبار. نه کسی احساس مسئولیت میکند و نه کسی به کسی حسابده است. بدین لحاظ فساد دربهترین و یا بدترین حالت گسترش خواهد یافت. مواد مخدر همچنان مانند فساد به اشغالگری و ادامه اشغال وابسته است. با ادامه اشغال کشت خشخاش گسترش پیدا کرده و تولیدات این محصول زراعتی در صدر تولیدات زراعتی افغانستان قراردارد و تا زمان اشغال باقی خواهد ماند وهمینطور تعداد معتادان افغانستانی به میلیون ها نفر خواهد رسید.
کشته شدن دو مشاور ارشد اشغالگران در چوکات وزارت امور داخله وفراخوانی هزاران مشاوردیگر ازسایر وزارت خانه های دولت دست نشانده خود بیانگر رهبریت رژیم جمهوری اسلامی افغانستان از سوی اشغالگران است. جدا ااینکه این مشاوران توسط چه کسانی کشته شده است، نشان دهنده اداره این حکومت توسط اشغالگران میباشد. بنآ به یقین گفته میتوانیم که حکومت کنونی افغانستان کاملا بدست اشغالگران رهبری و کنترول میگردد و کنترول تمام کابینه حکومت وحتی میتوان گفت که قوای سه گانه بدست اشغالگران میباشد وتمام مقام های ارشد در حکومت پوشالی مزدور نقش نمایشی و فرمایشی را دارامیباشند.
ازطرف دیگر روحیه ی ضد اشغال در بین طبقه تحت ستم هنوز زنده است وتوده ها بخاطر عدم بوجود آمدن تغیرات در زندگی روزمره شان از رژیم کنونی و اشغالگران به تنگ آمده اند و به دنبال بهانه های چون سوزاندن کتب دینی یا توزیع فوتبال با نشان بیرق عربستان سعودی میباشند. در چند دهه گذشته جنگ های خانمان سوز ارتجاعی آسیب های جدی را بر پیکر جامعه وارد کرده بود ولی دهه اشغال از سوی اشغالگران را میتوان خطرناکتر از سگ جنگی های جهادی قلم داد کرد.
اکنون بعد از ده سال اشغال وجنایت ، اشغالگران آمپریالیست ورژیم دست نشانده اش خود اعتراف میکنند که در این ده سال هیچ کاری نتوانسته اند انجام بدهند تمام دست آورد های اشغالگران فقط یک رژیم آلوده به فساد است که ازهردرو دروازه اش بوی فساد به مشام میرسد وچنان به مردابی فساد غرق شده است که قادر به بیرون کشیدن پاهای خویش از این مرداب نمیباشند. زیرا یک رژیم دست نشانده ی که کابینه اش به اساس معامله و زدوبند های پس پرده ایجاد شده باشد و در راس رهبری هراداره اش مشاوران اشغالگر وجود داشته باشد خوبتر از این شده نمی تواند . مهمتر از این حکومتی که براساس تبعیض وتضاد های قومی شکل گرفته باشد و وزارت خانه هایش بعد از دوسال هم اکنون بدون وزیر باشد وپارلمان رژیم که در آن براساس رنگ و نژاد برخورد گردد از این بهتر ایفای نقش ورول نمیتواند بکند.بدین دلیل است که نیروی عظیم وخودجوش به تعداد صدها وهزاران نفر به جاده ها میریزند و به بهانه ی سوختاندن کتاب های دینی ، نفرت خویش را نسبت به حضور اشغالگران و برچیدن حکومت دست نشانده اش ابراز میکنند و پرچم سردمدار اشغالگران را آتش میزنند. وشعار میدهند " مرگ بر اشغالگران و دست نشاندگانش".
پيامها
27 فبروری 2012, 19:03
فقط یک آدم کودن، حماقت و گوسفند شدن مردم را بدنبال طالبان بهار اوغانی میداند.
27 فبروری 2012, 20:52, توسط م معصوم
طالب ها تا کنون هزاران جالد قران را اتش زده است از اینکه انها اوغان است کسی ادعا نمیکند اگر کسی دیگر به سهوا در داده اوغان ها سر و صدا را براه انداخته است.
طالبها مکتب هارا اتش میزنند در بین مکتب مگر قران نیست کتا ب خانه ها را اتش میزنند مگر در کتابخانه ها قران نیست.
قران از کهنه ترین کتاب فرسوده ترین کتاب و بی ارزش ترین کتاب بوده که محتوای ان غیر از چتیات چیزی دیگر را نمیبینی .
در این مظاهرات فقط اوغان ها سهم گرفته است دیگران خر نیستند اوغان های بیشعوراوغان های غول چرا عربستان تظا هرات نمیکند که قران مر بوط ان است از ان سود میبرد خاک بر سر اوغان غول.
27 فبروری 2012, 20:59, توسط راهب
بی منطق با مضمونت جاهل با همچو مضمون نویشتن اخوانی کور فندمتال کتاب کهنه جعلی کتاب دیوانگی
کردی با همچو نوشتن ها کاشکی تمام قران ها را جمع میکرد یک مراتبه تمامی اش را اتش میزد خوب بود.
27 فبروری 2012, 22:36, توسط ملای لنگ .
طالب ها قران های نو را که اتش نمیزنند . قران ها کهنه را اتش میزنند که زیر پای نشوند . کاغذ بال ملایکه است .
28 فبروری 2012, 07:47, توسط نادر
آقای حفیظ بشارت،
مقاله های که واقیعت ها، جنایات و به اصطلاح " اشتباهات" امریکائی ها را بیان کند، به ذوق خوانندگان این سایت برابر نیست.
گرچه آقای میرهزار این سخاوت را دارند، که نظریات متفاوت و مختلف را در سایت شان نشر کند، اما یک گروه بخصوص که " چشم امریکائی" شان متأسفانه کور است، مانند مور و ملخ بالای نویسنده اینطور مقالات هجوم میاورند. اینها فقط به مقاله هایکه به تعصبات و خشونت های قومی و زبانی دامن بزند، علاقمند اند.
اکثریت (نه همه) خوانندگان و نویسندگان این سایت دُم و روده شان به جائی گره خورده است و عادت گرفته اند که مانند رمه گوسفند به همان سمتِ که رهبران شان هدایت میکند، بروند. اینها هرگز تصور کرده نمیتوانند، که انسان های غیروابسته و آزاده ای هم در افغانستان پیدا میشود، که از قومگرائی متنفر اند و پیوند شان فقط وفقط با مردم مظلوم این کشور است، بدون هیچ نوع تبعیض و تفاوت قومی، زبانی، و غیره....
شما شاهد خواهید بود، که این پیام من چه عکس العمل های را به دنبال خواهد داشت.
1 مارچ 2012, 23:35, توسط حفیظ بشارت
محترم نادر، درود بر شما:
از اینکه کامنت عالی شما را به دنبال دل نوشته هایم دارم ، نهایت خرسندم و قلبآ تشکر میکنم ، در قسمت توهین وتحقیر باقی خوانندگان کابل پرس? متاسفم ، تضاد های قومی ومذهبی در جامعه افغانستان از سایه سرکشور های اشغالگر آمپریالیستی و مرتجعین اسلامی به اوج خود رسیده است وهرآن مقاله ی که مستقیمآ به تعصبات قومی وفاشیستی نپردازد از دید جوانان نااگاه که آله دست تعداد مشخص از افراد مرتجع و خود فروخته اند اهمیت ندارد قشر تحصیل کرده جامعه ما اینطوری اند. واینطوری بر مسایل برخوردمیکنند وای به حال بیسواد ها ، به هرحال مهم نیست وراه ام ادامه دارد.
2 مارچ 2012, 07:08, توسط بیخدا
جناب نابغه ای سیاسی خوانندگان آگاه کابل پرس? را متهم به نادانی کرده است، نقد بر چند خط تحلیل سياسي! ایشان!
جناب بشارت مینویسد:
"درچند روز گذشته صدها شهروند کشور در اعتراض های ضد اشغالگری توسط نیروهای امنیتی رژیم کشته شده اند و صدها تن دیگر شدیدآ مجروح گردیده اند"
خیر جناب باسواد! صدها تن کشته نشده، بر پایه گزارش رسانهها کسان کشته شده به 50 تن هم نمیرسد چه رسد به صدها تن! از بابت این دروغ، باید از خوانندگان عذر خواهی کنید!
بشارت مینویسد:"اینبار سوزاندان کتاب های دینی ومذهبی از جمله قران را نمیتوان از عدم دانایی و درگ شان از عربی عنوان کرد. در واقع این امر عمدی است وبرای سواستفاده های خویش اقدام به چنین کار نموده اند"
بایست گفت نه الزاماً، تحقیقات در این زمینه ادامه دارد، و هنوز روشن نیست داستان چه بوده است! یک شخص خردمند بدون آگاهی از رخداد که هنوز در حالت ابهام قرار دارد، هیچ گاه همچین ادعا نمیکند که عمدی بوده است.
بشارت مینویسد: "درواقع این آشوب ها را آغاز بهار آفغانستان برای مبارزه برعلیه اشغال"
باز هم تحلیل بیجا است، ریختن عوام کودن افغان در خیابانها بخواطر حماقتها و سفاهت های مذهبی است نه چیزی دیگر! نام گذاری این آشوبهای احمقانه را بنام «بهار افغانستان» جز از ذهن یک کس بیمار بر میآید نه کسان سالم!
جناب بشارت مینویسد:"اما در شرایط کنونی وضعیت زنان بنا به حاکمیت فقر ، آواره گی ، حقارت ، خشونت ها و .... بدتر از دوران امارت اسلامی طالبان است"
باز هم بیخود است، هر آدم منصفی را اگر بپرسید، به شما خواهند گفت که درست است که وضعیت زنان دلخواه نیست ولی از دوران سیاه طالبان هتمن بهتر است.
و مطلب پایانی، از به کار بردن واژه های مانند امپریالیسم و اشغالگر، ووو ... پیداست که آدم ایدئولوگ هستید و آن هم پیرو ایدئولوژی شکست خورده مارکس و مائو! طبیعی است اشخاص ایدئولوگ قضایا را از همان دریچه ای تنگ ایدئولوژی خود میبینند.
5 مارچ 2012, 16:00, توسط حفیظ بشارت
جناب بیخدا :
از نقد مقاله ام سپاس گذاری میکنم وخرسندم که تحقیرم نکردی !
در قسمت کشته شدن صدها شهروند کشور :
من نمیدانم شما با سانسور چه اندازه آشنایی دارید ! آیا تاحال از سانسور شدن موضوعات وواقعیت ها اطلاع دارید یا خیر ! در ضمن نمیدام به چه دلیل خویش را سانسور کردید و بجای اسم واقعی خویش از بیخدایی کار گرفتید درحالیکه این نظرشما برای شما خطرساز نبود میتوانیستید براحتی از مشخصات اصلی خویش استفاده کنید به هر حال امیدوارم به سانسور شدن تمام موضوعات که از داخل بوسیله ی رسانه های رژیم کرزی به اشتراک گذاشته میشود وتمام خبرهای روز بعد از سانسورمنتشر میگردد پی ببرید و باور داشته باشید که هیچ رسانه ی قادر به انعکاس واقعیت ها نیست باید وباید سانسور شود. در این لینک بیشتر بدانید !
http://www.bbc.co.uk/persian/a...
برای معلومات بیشتر با سردبیر کابل پرس? تماس بیگیرد که وی تا چه اندازه با این مشکل مشت وپنجه نرم میکرده اگر جناب سردبیر کابل پرس در کابل تشریف میداشت حال مقاله های اینچنینی در کابل پرس منتشر نمیگردید مجبور بود سانسور بکند.
زمانیکه از سانسور چیزی بدست آوردید در نهایت نتیجه تحقیق سوختاندن قرآن نیز برای شما واضح میگردد. وهمینطور منتظر باشید تا اشغالگران و رژیم دست نشانده اش نتیجه تحقیق را اعلان بکنند. بگفته باقی سمندر یار زنده صحبت باقی :
در قسمت زنان: به این تصاویر توجه کنید !
http://kabulpress.org/my/spip....
تصاویر خود سخن میگویند هرتصویر هزار کلمه ناگفته را بیان میکند. البته ازدید یک وطن پرست واقعی به مسایل توجه کنید و سپس نقد کنید !
28 فبروری 2012, 08:04, توسط دادگر
مقصر اصلی د ر مرحله اخر قران که در بگرام توسط امریکای اتش زده شده است .یک تر جمان افغان بوده و بعدش گفته که من خط عربی را نفهمیدم شما ببنید که تر جمان طالب چقدر دراین مورد کار شکنی نموده است .
ایا قرانهای که در همین سایت کابل پرس? قرار دارد در ولسوالی بهسود تو سط طالبان کو چی سوزانده شده است قران نیست . و هر روز مکاتب را میسوزاند در داخل مکاتب قران نیست ....
خدا مردم افغانستان را شعور بدهد که دنباله رو چند طالب که بلباس مردم تظاهرات و بعدش از احساسات مردم سو استفاده نموده ومردم را بکشتن میدهدنرود ....
28 فبروری 2012, 08:11, توسط ملای لنگ .
مردم اخر دیدن که نه از امریکایی ها و نه از آی اس آی و جهادی های شان و نه از اخوند های ایران برایشان کمکی میشود و اخر کارد به استخوان شان رسید و متوجه شدن که هم ملک و هم غیرت شان به خاک مالیده شد و به به حساب تنگ اید به جنگ اید خوده به کشتن داده میخواهند که افغانستان را برای چند تا احمد ضیا مسعود و یا دوستم و یا خلیلی و یا قانونی از دست امریکایی ها و کرزی بیرون بیاورند و به این دزد های بدهند . هنوز جریان دارد .
28 فبروری 2012, 11:23, توسط baqi samandar
باقی سمندر
حوت سال ۱۳۹۰ خورشیدی
فروری سال ۲۰۱۲ میلادی
سلام به هموطنانم !
من دیدګاه های شمارا در این ستون بخوانش ګرفتم –
همه شما وما میدانیم ومیخوانیم و می بینیم ومیشنویم که از دوم حوت امسال یا سال ۱۳۹۰ خورشیدی در بګرام – کابل – لوګروننګرهار و پکتیا و هرات وسایر ولایات چه میګذرد؟
از سوختاندن کتاب های دینی وغیر دینی تا سوختاندن کتاب قرانکریم دربګرام به فرمان رهبران نظامی و سیاسی ایالات متحده امریکا و دستیاری یا به اصطلاح اشتباه ترجمان هایشان همه ما اندکی یا بیشتر خوانده ایم وشنیده ایم ودر مورد اینکه هزاران انسان در شهر ها و در دهات بیرون شده اند و با شعار« الله واکبر» برضد کتاب سوزان ګام برداشته اند و یا ده ها انسان از صف مظاهره کنندګان تا حال کشته شده اند و یا بیشتر از پنجاه انسان زخمی شده اند – نیز میدانیم – اینک یکبار از خود بایست بپرسیم که توسل مردم و یا مظاهره ګنندګان به شعار« الله واکبر» چیست ؟
مګر از میان خوانندګان فردی توقع دارد که شعار ها بایست « هورا – هورا – هورا » میبودند و میباشند ؟
من میتوانم در مورد شعار ها زیاد بنویسم اما چند اشاره ګوتاه را در اینجا اضافی نمیدانم یک – همه میدانیم که درپایګاه بګرام قوای ایالات متحده امریکا – یا امًپریالیسم امریکا لشکر ودفتر دارد –
دو- همه میدانیم که رژیم کابل و به سر اقتدار هم به زور بی ۵۲ به اریکه قدرت نشانده و نصب ګردیده است
سه – همه میدانیم که تنظیم های که مسمی به هفت ګانه وهشت ګانه بودند در اریکه فرمانروایی لم داده اند .
چهار – همچنان همه میدانیم که این تظاهرات که از دوم حوت امسال با انګیزه ای مخالفت با سوختاندن قران کریم شروع شد – درشهر ها و دهات ګسترش یافت و برضد قوای امریکایی و خارجی ها شعارهایی دادند ومیدهند
پنج – همه میدانیم که نتنها فرمانده نظامی امریکا بلکه ریس جمهور امریکا اقای بارک اوباما نیز از مردم دولت و مردم فغانستان و مسلمانان عذر خواست و قول داد که این قران سوزی عمدی نبوده است وتکرار نخواهد شد.
شش – من میتوانم دها نمونه دیګر از اهانت به دین اسلام ومردم را نشانی نمایم و بنویسم که بخاطرجلوګیری از اطناب کلام بدان اشاره نمی نمایم .
هفت – ایا نیروهایی که خود را دموکرات مینامند یا چپ میخوانند یا طرفدار کارل مارکس میدانند – میتوانند کتاب سوزی وقران سوزی و توهین واهانت به دین مردم را تایید نمایند ؟
هشت – مګر در زمان فاشیسم هتلری کتابها را نسوختاندند ؟ صد ها نمونه کتاب سوزی را میتوانم نام ببرم .
نه - مګردولت کابل کتابها را در دریای هلمند غرق نګرد ؟ مګر میتوان کتاب سوزی هتلر را محکوم نمود و از امریکایی ها را بخاطر« شعار الله واکبر» نادیده ګرفت ؟
نه – مګر میتوان برضد تجاوز امریکا ومتحدین در هفتم اکتوبر ۲۰۰۱ میلادی بر تمامیت ارضی فغان ستان که زیرنام تجاوز بشر دوستانه انجام ګرفت ، نوشت وبرضد زندان بګرام وزندان های خصوصی را نوشت وانها را افشا نمود وپرده از روی جنایات و شکنجه ها برداشت اما در مورد سرکوب مردم در سه حوت سال ۱۳۵۸ خورشیدی – ۲۴ حوت ۱۳۵۷ خورشیدی – تجاوزشوروی درششم جدی ۱۳۵۸ خورشیدی و یازندانهای پلچرخی و صدارت و شکنجه ګاه های خاد طفره رفت ویا خاموشی اختیار نمود ؟
اګر شعار« الله واکبر» ګفتن در سه حوت ۱۳۵۸ یا سی ودو سال پیش از امروز یا سوم حوت امسال در ۱۳۹۰ خورشیدی را بخواهیم بشګافیم وارزیابی نماییم – وقت کافی داریم . مظاهره کنندګان در هردو سوم حوت« الله اکبر» ګفتند و از طرف هوادران شوروی و امریکا بخاک وخون کشانیده شدند – اعتراض را بخاک وخون کشانیدن در نفس رژیم های مستبد و ارتجاعی نهفته است – چه آن رژیم خود را طرفدارسرمایه داری دولتی بداند یا نیو لیبرالیسم – درهر دو صورت دیدیم که سیستم سرمایه داری انحصاری دولتی نوع شوروی یا سرمایه داری نیو لیبرالیستی با شرکت نیو محافظه کاران وهمدستی مستبدین داخلی اعتراض را سرکوب نمودند ودراینجاست که بایست درمورد اعتراض و نافرمانی مدنی وبرخورد به نافرمانی مدنی نګاهی ژرف تر داشته باشیم.
آنلاین : خشم و انزجار توده ها از اشغالگران