صفحه نخست > دیدگاه > دیدار نورمحمد تره کی با رهبری اتحاد شوروی (بیستم مارچ 1979)

دیدار نورمحمد تره کی با رهبری اتحاد شوروی (بیستم مارچ 1979)

ترجمه: عبدالرحیم احمد پروانی
عبدالرحیم احمد پروانی
چهار شنبه 2 می 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

ف.د. اوستینوف: معلوم می شود که ما در باره هلیکوپترهای M-14 که ضد گلوله هستند صحبت می کنیم. ما شش بال از این هلیکوپترها در جریان ماه های جون و جولای و شش بال دیگر در ربع چهارم امسال برای تان می دهیم. شاید ما بتوانیم زمان تحویلدهی این ها را جلو بیندازیم. نورمحمد تره کی: ما ضرورت شدید به این هلیکوپترها داریم و خوبتر است اگر این ها را با پیلوت های شان بفرستید. ا. ن. کاسیگین: ما متخصصین تخنیکی برای تان می فرستیم که از هلیکوپتر ها در میدان هوایی مراقبت کنند، اما طبعن خدمه نظامی نمی توانیم اعزام کنیم. ما در این مورد قبلن صحبت کرده ایم. د. ف. استینوف: شما باید پیلوت های خود را آماده بسازید. ما افسرهای شما را آموزش می دهیم و می توانیم پروسه اعزام آن ها را تسریع کنیم. نورمحمد تره کی: ممکن ما بتوانیم پیلوت ها را از هانوی یا کدام کشور دیگر، مثلن کیوبا بخواهیم.

به اعضای اصلی و علی البدل بیروی سیاسی باید به کمیته مرکزی برگردانده شود کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی بخش اول، دفتر عمومی
شماره : P499
اشد محرم، اداره مخصوص
جریان ملاقات ا. ن. کاسیگین، ا. ا گرومیکو، د. اف اوستینوف
و ب. ن. پوناماریف با نورمحمد تره کی
20 مارچ 1979
ا. ن. کاسگین: بیروی سیاسی برای ما وظیفه داده است تمام مسایلی را که شما فکر می کنید لازم است، مورد بحث قرار دهیم. چنانکه به شما گفته ام، ملاقات شما با لیونید ایلیچ برژنف در 18.18.30 برنامه ریزی گردیده است.
در ابتداء ما بر آن بودیم تا رشته سخن را نخست به شما بدهیم، اما از آنجایی که درخواست مهمی از جانب شما صورت گرفته است، من خواستم نظرات خود را قبلن ابراز کنیم و سپس با دقت کامل به نظریات شما گوش خواهیم داد.

قبل از همه می خواهم تاکید کنم که دوستی بین اتحاد شوروی و جمهوری دموکراتیک افغانستان پدیده یی نیست که ملاحظات خاص زمانی آن را به وجود آورده باشد، بلکه برای سده ها در نظر گرفته شده است. ما شما را در مبارزه علیه تمام دشمنانی که امروز بر ضد شما عمل می کنند و علیه آن دشمنانی که ممکن در آینده بر ضد شما عمل کنند یاری رسانده و یاری می رسانیم.

ما با دقت اوضاعی را که در کشور شما پدید آمده مورد مطالعه قرار دادیم و راه های کمک رساندن به شما را که در بهترین حد ممکن پاسخگوی منافع دوستی ما و مناسبات شما با سایر کشورها باشد، جستجو کردیم. راه های حل مشکلات شما می توانند مختلف باشند، اما بهترین آن راهی است که حیثیت حکومت شما را نزد مردم حفظ کند، مناسبات شما را با کشورهای همسایه خراب نسازد و به اوتوریته شما در عرصه بین المللی نیز خدشه وارد نکند. ما نباید اجازه بدهیم که اوضاع به شکلی تبارز کند که نشان دهد شما قادر به حل مسایل خود نبودید و از نیروهای خارجی دعوت کردید تا به شما کمک کند. می خواهم برای شما ویتنام را مثال بیاورم. ویتنام جنگ دشواری را با ایالات متحده امریکا پشت سر گذاشتند و اینک با توسعه طلبی چنین مبارزه می کنند، اما هیچ کس آنان را به استفاده از نیروهای خارجی متهم نساخته است. ویتنامی ها خود شان دلیرانه از میهن خود در برابر مداخلات تهاجمی دفاع می کنند. ما مطمین هستیم در کشورشما نیرو به قدر کافی وجود دارد تا در برابر حملات ضد انقلابی ایستاده گی کند. تنها ضرورت است تا آن ها را متحد کرد و تشکل های جدید نظامی به وجود آورد. در جریان صحبت تیلفونی با شما، ما در باره ضرورت ایجاد تشکیل گروپ های جدید نظامی، با در نظر داشت مدت زمانی که برای تمرین و آماده گی شان ضرورت است صحبت کردیم. اما حتی همین اکنون شما نیروی موثری در اختیار دارید تا از عهده اوضاع فعلی بدر آیید، صرف لازم است تا با درستی (با اوضاع) برخورد کرد. بیایید هرات را مثال بیاوریم. چنان به نظر می رسید که همه چیز فرو می پاشد و دشمن خود را در آنجا محکم کرده و شهر به مرکزی برای ضد انقلاب مبدل گردیده است. اما وقتی شما واقعن مسوولیت امر را به عهده گرفتید، اوضاع را تحت کنترول درآوردید. ما همین امروز خبر شدیم که ساعت یازده صبح شهرک نظامی در هرات، همان محلی که قطعه شورشی فرقه هفده پیاده موقعیت داشت، به تصرف غند پاراشوت که توسط تانک های رسیده از قندهار و حملات هوایی پشتیبانی می شد، در آمده است. نیروهای وفادار به دولت با استفاده از این موفقیت، به تامین امنیت پرداخته اند.

به نظر ما، وظیفه ما در این مقطع زمانی این است که از شما در برابر مشکلات بین المللی دفاع کنیم. ما شما را با دادن سلاح دفاعی، مهمات و اعزام افراد کارآ برای اداره امور نظامی و ملکی، اعزام کارشناسان برای تربیه افراد نظامی برای استفاده از پیشرفته ترین سلاح ها و وسایط که برای تان می فرستیم، کمک می کنیم. اعزام قوای ما به قلمرو افغانستان جامعه بین المللی را فورا بیدار خواهد کرد و پیامدهای ناگوار و چند جانبه را به دنبال خواهد آورد. بدون شک این نه تنها یک معضل نه تنها با کشورهای امپریالستی خواهد بود، بلکه معضل با مردم خود تان نیز خواهد بود. دشمنان مشترک ما منتظر لحظه یی هستنند که قوای روسی داخل قلمرو افغانستان شوند. این کار برای آنان این بهانه را می دهد تا دشمنان تان را تجهیز کرده به کشورتان بفرستند. می خواهم یکبار دیگر تصریح کنم که ما مسئله اعزام قوا را مورد مطالعه همه جانبه قرار دادیم. ما با دقت همه جوانب این موضوع را مطالعه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که اگر ما قوا خود را اعزام کنیم، اوضاع در کشور شما نه تنها بهبود نمی یابد که بدتر می گردد. نمی شود انکار کرد که قوای ما نه تنها با مهاجمین خارجی، بلکه با بخشی از مردم خود تان نیز باید بجنگند و مردم چنین چیزی را فراموش نخواهند کرد. در پهلوی آن به محضی که قوای ما مرز را عبور کنند، چین و دیگر مداخله گران بهانه به دست خواهند آورد.

ما به این نتیجه رسیدیم که در این مقطع، موثرترین کمکی که برای تان می توانیم بکنیم این است که از نفوذ سیاسی خود بالای کشورهای همسایه استفاده کنیم و کمک های موجود خود را به شما تسریع کرده و چند برابر بسازیم. نسبت به اعزام قوا، این شیوه نتایج بیشتری به دست می دهد. ما عمیقن باور داریم که ما و شما با استفاده از شیوه های سیاسی می توانیم بر دشمنان ما غلبه حاصل کنیم. ما با شما روی این موضوع صحبت کرده ایم که افغانستان باید برای بهبود روابط خود با ایران، پاکستان و هند کار کند و هر چیزی را که در این راه مانع ایجاد کند، باید از میان برداشت. آنچه که به ما مربوط می شود، ما دو سند را به رهبران ایران و پاکستان می فرستیم. در این سند به صورت جدی برای آن ها خواهیم گفت که از دخالت در امور افغانستان خودداری کنند. ما خود، بدون اینکه پای شما را داخل کنیم، انجام این کار را به عهده می گیریم. این بود نظریات ما که می خواستیم رفیقانه با شما در میان بگذاریم.

نور محمد تره کی: از اینکه مواضع دولت اتحاد شوروی را در قبال مسئله یی که می خواستم روی آن بحث کنم، با جزییات شرح دادید، خیلی سپاسگزارم. من نیز به مثابه دوست شما صریح و بی پرده صحبت می کنم. ما در افغانستان، نیز باور داریم که مشکلات به وجود آمده نخست باید از طریق سیاسی حل شود و اقدامات نظامی تنها باید جنبه کمکی داشته باشد. در ساحه سیاسی ما گام های چند برداشته ایم و باور داریم که اکثریت مردم طرفدار ما هستند. یکروز پس از آنکه من در رادیو طی یک بیانیه ریشه های اوضاع هرات را شرح دادم، در سراسر کشور یکصد و دو مظاهره صورت گرفت. شرکت کننده گان این تظاهرات به تقبیح خمینی و مزدوران او پرداختند. این ما را متیقن ساخت که دشمنان داخلی ما اندک اند. همچنان ما از اینکه شنیدیم که قطعاتی از قوای ما که درگیر جنگ بودند، بر دشمن پیروز شدند خوشحال گشتیم.

به نوبه خود، من نیز می خواهم روی این نکته تمرکز کنم که روابط بین کشورهای ما چیزی بیشتر از داد و گرفت عادی دیپلوماتیک است. این روابط به اساس منافع طبقاتی و ایدیالوژی و سیاست مشترک بنا یافته است. در کشور ما، همچون کشور شما دولت به طبقه کارگر و دهقانان که قدرت را از دست اریستوکرات ها و فیودال ها گرفته اند، تعلق دارد. انقلاب ما با واکنش ناچیزی از طرف دشمنان طبقاتی مواجه شد. اقدامات انقلابی که از جانب ما به منظور رهایی دهقانان از وابستگی به زمینداران و فیودالان ، خلاصی از قرض، توزیع زمین به دهقانان بی زمین و غیره اتخاذ گردید، اتوریته دولت ما را بین مردم افغانستان بالا برد و واکنش مثبتی را بین مردم ایران و پاکستان به وجود آورد. این باعث ایجاد ترس بین نیروهای ارتجاعی این کشور ها گردید و آن ها عملیات خرابکارانه خود را علیه کشور ما ازدیاد بخشیده، پروپاگندهای افتراآمیز خود را شدت داده و باند های تروریستی خود را به قلمرو ما اعزام کردند. آن ها پروپاگند خود را علیه ما زیر نام اینکه ما بر ضد اسلام هستیم آغاز کردند و بعد به گناه های گوناگون متهم کردند. پروپاگند پاکستان اقداماتی را که ما برای آزادی اجتماعی زنان که ما موقف برازنده در اجتماع برای شان داده ایم، نشانه گرفت. وقتی ما کار را روی اصلاحات ارضی آغاز کردیم، حلقات رهبری پاکستان با مشاهده تاثیر انقلابی این عمل بر مردم خود شان، سیاست سبوتاژ و اقدامات خرابکارانه علیه ما را در پیش گرفتند. رهبران پاکستان با مشاهده تظاهراتی که سراسر کشور ما را فرا گرفته و در آن ها شعار هایی هم چون "زنده باد جمهوری دموکراتیک افغانستان" و "زنده باد تره کی" سراسیمه شدند. نه تنها اعضای اخوان المسلمین که پس از انقلاب فرار کرده بودند، بلکه قطعاتی ملبس با لباس افغانی به کشور ما نفوذ کردند و عملیات خرابکارانه و سبوتاژ را علیه ما به راه انداختند. پس از سفر من به اتحاد شوروی و امضای موافقتنامه بسیار مهم بین هر دو کشور، امپریالست های امریکا و سایر مرتجعین موقف شدیدن خصمانه را در برابر جمهوری دموکراتیک افغانستان اتخاذ کردند. آنها فهمیده اند که غرب بالاخره افغانستان را از دست داده است. امریکا، پاکستان و امریکا، پاکستان و ایران به منظور توهین ما از طریق رسانه های گروهی خود به نشر مطالب افتراء آمیز علیه ما دست یازیدند. این دوستی نزدیک افغانستان و اتحاد شوروی است که امپریالست ها و مرتجعین را وادار به فعالیت های ضد افغانی می گرداند.

امروز ما در مورد این فاکت که افغانستان باید روابط خوبی با پاکستان، ایران و هند برقرار سازد، صحبت کردیم. به مشکل بتوان به این هدف نایل آمد، زیرا ایران و به ویژه پاکستان نمی خواهند با ما دوستی کنند.

ا.ن. کاسیگین: همین اکنون بیانیه ضیاء الحق به دست ما رسید که طی آن گفته است رویداد های داخلی افغانستان موضوع داخلی آن کشور است و ما در آن دخالت نمی کنیم. این بیانیه همچنان خاطر نشان می سازد که دولت پاکستان تنها کمک های بشردوستانه خود را به سی و پنج و هزار پناهنده افغان تا جایی که فعالیت های شان روابط بین افغانستان و پاکستان را مخدوش نسازد، ارایه می کند.

نورمحمد تره کی: آن ها تنها حرف کمک های بشردوستانه را می زنند، اما خود اردوگاه های تربیه کماندوها را علیه ما ایجاد می کنند.

ا.ن کاسیگین: ما آنقدر ساده نیستم که هر حرف ضیاء الحق را باور کنیم، اما دلیل آن هر چه باشد، بیانیه صادر شده و الزام آور هم است.

ب. ن. پوناماریف: چنانکه معلوم می شود، بیانیه پاکستان واکنشی است در برابر مقاله یی که در روزنامه "پراودا" به نشر رسیده است.

ا. ن. کاسیگین: واضحن که پاکستان نگران شده است. آن ها نه تنها فشار را از جانب شما، که از طرف ما نیز حس کرده اند.

نور محمد تره کی: مقاله پراودا که طرح های ضد جمهوری دموکراتیک افغانستان را به تحلیل گرفته در زمان مناسبی به نشر رسیده است. این مقاله تاثیر عمیقی روی همسایه های ما گذاشته است. من طبعن با شما موافقم که باید اقدامات فعال سیاسی را رویدست گرفت و جنگ یک اقدام بسیار پر مخاطره است. بسیار ضرور است که این مسئله را روشن کنیم که چرا پاکستانی ها، ایرانی ها، امریکایی و چینایی ها چنین فعالانه می خواهند ما را تضعیف کنند. من صرف می خواهم خاطر نشان کنم که دوست بودیم و دوست می مانیم و ما هیچگاهی با هیچ کسی این قدر نزدیک نخواهیم بود که با شما هستیم. ما از لینن آموخته ایم و می آموزیم. ما به خوبی از هدایات لینن مبنی بر اینکه چطور مناسبات خود را با کشورهای همسایه برقرار کنیم، آگاه هستیم. ما برای برقراری مناسبات دوستانه با همسایه ها تلاش می کنیم، اما امریکایی ها که کوشش دارند با تضعیف دولت های مقتدر تنش ها را گسترش دهند مانع از این کار می شوند. آن ها در گذشته ها علیه دولت جوان شوروی عمل کردند و همین اکنون اقدامات خود را علیه کیوبا، ایتوپیا، موزانبیق، و یمن جنوبی ادامه می دهند. ما در برابر این تلاش ها مقاومت می کنیم و هر اقدام را انجام می دهیم که کشور را نه با قوه نظامی، بلکه با حصول احترام مردم از طریق انجام اصلاحات دموکراتیک انقلابی به نفع توده های زحمتکش رهبری کنیم. برای اینکار ما تا به حال دو صد بیلیون افغانی به مصرف رسانیده ایم. مردم می توانند بگویند که کی دوست و کیها دشمنان آن ها اند. با مشاهده اینکه تبلیغات علیه دولت ما در بین مردم جایی نیافته است، رهبران دینی تاکتیک خود را تغییر داده و رژیم ما را "دست نشانده شووری" و "پیرو کمونیزم" خطاب کرده و تبلیغ می کنند که ده هزار شوروی در کشور موجود اند که در همه جا حکمروایی می کنند.

خلاصه، ما از امکان نفوذ خرابکاران از ایران و پاکستان نگران هستیم. طبعن تقابل لفظی شما با رهبران پاکستان و ایران خیلی مفید بوده و تاثیر مناسبی روی آن ها خواهد گذاشت.

ا. ن. کاسیگین: چند خبر دیگر، دولت ایران فرمان داده است تا همه کارگران خارجی تا دوازده اپریل و کارشناسان خارجی تا بیست و یک جون کشور را ترک کنند. از آنجایی که موجودیت کارشناسان برای اقتصاد ایران اهمیت بزرگی دارد، با هر کدام برخورد جداگانه یی صورت خواهد گرفت.

نورمحمد تره کی: معلوم می شود که این اقدام در مورد امریکایی ها صورت گرفته است. ما اطلاع داریم که ایران، امریکایی هایی را که در بخش مونتاژ قطعات هلیکوپتر کار می کردند به کشور شان برگردانده است.
ا. ن. کاسیگین: بلی ما نیز در این بار شنیده ایم، اما این هم ممکن است که کارشناسان ما در ایران بیشتر از امریکایی ها باشد. اگر موضوع ترک کارشناسان ما از ایران مطرح گردد، فابریکات بزرگ میتالورژی و دیگر فابریکات صنعتی در ایران قادر به فعالیت نخواهند بود. چند نفر افغان در ایران کار می کنند؟

نورمحمد تره کی: کم از کم دو صد هزار نفر. آنان پنج – شش سال قبل در زمان رژیم داوود و حتی قبل از آن به ایران رفته اند. اگر آن ها اخراج شوند، تحت پوشش کارگران افغان، جنگجویان نیز خواهند آمد، چه از لحاظ ظاهری تفاوت ایرانی و افغان خیلی دشوار است. من می خواهم به نیازهای ارتش افغانستان تماس بگیرم. ما می خواهیم هلیکوپترها و وسایط زرهی، عراده جات نظامی و همچنان وسایط عصری مخابره داشته باشیم. همچنان اعزام پرسونل تخنیکی کمک بزرگی برای ما خواهد بود.

ف.د. اوستینوف: معلوم می شود که ما در باره هلیکوپترهای M-14 که ضد گلوله هستند صحبت می کنیم. ما شش بال از این هلیکوپترها در جریان ماه های جون و جولای و شش بال دیگر در ربع چهارم امسال برای تان می دهیم. شاید ما بتوانیم زمان تحویلدهی این ها را جلو بیندازیم.

نورمحمد تره کی: ما ضرورت شدید به این هلیکوپترها داریم و خوبتر است اگر این ها را با پیلوت های شان بفرستید.

ا. ن. کاسیگین: ما متخصصین تخنیکی برای تان می فرستیم که از هلیکوپتر ها در میدان هوایی مراقبت کنند، اما طبعن خدمه نظامی نمی توانیم اعزام کنیم. ما در این مورد قبلن صحبت کرده ایم.

د. ف. استینوف: شما باید پیلوت های خود را آماده بسازید. ما افسرهای شما را آموزش می دهیم و می توانیم پروسه اعزام آن ها را تسریع کنیم.

نورمحمد تره کی: ممکن ما بتوانیم پیلوت ها را از هانوی یا کدام کشور دیگر، مثلن کیوبا بخواهیم.
ا. ن. کاسیگین: چنانکه من قبلن گفتم، ما به ویتنام کمک های بزرگی انجام داده ایم و همین حالا نیز انجام می دهیم، اما آن هیچگاهی از ما پیلوت نخواسته اند. آن ها تنها خدمه تخنیکی از ما خواسته اند. ما چهار صد افسر افغان را آموزش می دهیم. افرادی را که می خواهید انتخاب کنید و ما برنامه آموزشی آن ها را سرعت می بخشیم.
نورمحمد تره کی: ما بیشتر به ارسال هر چه زودتر هلیکوپترها علاقمندیم. به آن ها ضرورت شدید داریم.
ا. ن. کاسیگین: ما تقاضای تان را مورد بررسی بیشتر قرار می دهیم و در صورتی که ممکن باشد، ارسال هلیکوپترها را سرعت می بخشیم.

ف. د. استینوف: اما در عین حال شما باید در فکر پیلوت ها برای این هلیکوپتر ها باشید.

نورمحمد تره کی: طبعن ما این کار را خواهیم کرد. اگر ما آن ها را در کشور خود نیابیم، درکشورهای دیگر جستجو خواهیم کرد. دنیا بزرگ است. اگر شما با این موافق نیستید، پس ما آن ها را در میان افغان هایی که در کشور شما تحصیل می کنند، جستجو خواهیم کرد. اما ما به اشخاص قابل اعتماد ضرورت داریم و در میان کسانی که قبلن به اتحاد شوروی اعزام شده اند، تعداد زیادی از اعضای اخوان المسلمین و طرفداران چین وجود دارند.
ا. ن. کاسیگین: طبعن شما باید در کسانی که ما آموزش می دهیم تصمیم بگیرید. ما می توانیم اعضای اخوان المسلمین را واپس بفرستیم و می توانیم کسان مورد اعتماد تان را زودتر فارغ بسازیم.

ف. د. استینوف: یکصد و نود افسر افغان آموزش خود را به اتمام می رسانند که در بین شان شانزده پیلوت هواپیما و سیزده پیلوت هلیکوپتر وجود دارند. ما از طریق مشاور ارشد نظامی ما در افغانستان جنرال گوریلوف فهرست کسانی را که فارغ التحصیل می شوند با رشته های مربوط شان می فرستیم.

نورمحمد تره کی: خوب. این کار را می کنیم. اما مشکل در اینجاست که ما نام افرادی را که به گروپ های ضد انقلابی مربوط اند، نمی دانیم. ما تنها می دانیم که در جریان رژیم داوود اعضای سازمان های اخوان مسلمین و شعله جاوید به اتحاد شووری فرستاده شده اند. ما کوشش می کنیم روی این کار کنیم.

ا. ن. کاسیگین: ممکن است که شما مسئله انتقال تجهیزات نظامی را در ارتباط با قطعنامه دیروز کابل مطرح می کنید؟ در این قطعنامه ما در مورد انتقالات عظیم تجهیزات نظامی و ارسال یکصد هزار تن گندم و افزایش بهای گاز طبیعی افغانستان از بیست و چهار به سی و هفت دالر در هر هزار متر مکعب صحبت کردیم. آیا شما این سند را دیده اید؟

نورمحمد تره کی: نی. معلوم می شود که این ها نتوانسته اند مرا از آن مطلع بسازند.

ا. ن. کاسیگین: امکان دارد این سند قبل از عزیمت شما به مسکو به کابل رسیده باشد. فیصله هایی که در این سند آمده است، این ها اند:

در ماه مارچ امسال 33 بال BMP-1، 5 بال MI-25، 8 بال MI-8T، پنجاه عراده BTR-60pb (بردیم)، بیست و پنج عراده موتر زرهی، پنجاه واسطه متحرک ضد هوایی و یک دستگاه "ستریلا" (ضد هوایی) برای تان می دهیم. در هژدهم ماه مارچ ما چهار بال هلیکوپتر MI-8 برای تان فرستاده ایم و در بیست و یکم مارچ شما چهار بال هلیکوپتر دیگر نیز دریافت می کنید. همه این ها رایگان در اختیار شما قرار می گیرد.

نورمحمد تره کی: از این کمک بزرگ تان سپاسگزارم. در کابل من خود را با این سند عمیقن آشنا خواهم ساخت. فعلن می خواهم بگویم صد هزار تن گندم برای ما کافی نیست. در این خزان ما چیزی برای درو کردن نداریم، زیرا زمینداران که زمین های شان گرفته شده، کشت نکرده اند و در بعضی جاها بعضی غله ها از بین برده شده اند.
ا. ن. کاسیگین: شما صد هزار تن گندم را به قیمتی دریافت می کنید که بتوانید آن را از مرز به داخل کشور انتقال بدهید. معلوم می شود که شما در انتقال گندم مشکل پیدا می کنید، زیرا به اساس آنچه که متخصصین ترانسپورت به ما گفته اند، ترانسپورت شما تنها قادر به حمل پانزده تن گندم در یک ماه هستند. حال این صد تن انتقال پیدا کند، بعد در مورد آینده تصمیم می گیریم.

نور محمد تره کی: قبلن پاکستان وعده کرده بود که دو صد تن گندم به ما بفروشد، تصمیم خود را لغو کرد. ترکیه نیز از انتقال هفتاد تن گندم خودداری کرد. ما کم از کم به سه صد هزار تن گندم دیگر نیاز داریم.

ا. ن. کاسیگین: در صورتی که شما آماده بودید از پاکستان گندم بخرید، پس حتمن پول دارید؟ ما می توانیم از امریکایی ها گندم بخریم و به افغانستان انتقال بدهیم. مثلن بهای دو صد هزار تن گندم بیست و پنج میلیو روبل معادل چهل میلیون دالر می شود.

نورمحمد تره کی: برای ما مشکل است که این همه پول پیدا کنیم.

ا. ن. کاسیگین: هر قدر که بتوانید پیدا کنید، به همان مقدار برای تان گندم می خریم.

نورمحمد تره کی: اگر ما نتوانستیم این مقدار پول را تهیه کنیم، از شما در قسمت گندم کمک می خواهیم. همچنان من می خواهم از شما تقاضا کنم تا برای پرداخت قرض ها و سود آن برای ما مهلت بدهید. بودجه نظامی ما با این آرزو تهیه گردیده که شما این تاخیر در پرداخت را قبول می کنید.

ا. ن. کاسیگین: با انتقال رایگان تکنالوژی نظامی ما در حقیقت کمک قابل توجهی به بودجه نظامی شما کرده ایم. ما در باره اینکه دریافت قرضه ها را به تاخیر بیندازیم، در آینده فکر خواهیم کرد. ما موضوع را بررسی خواهیم کرد و شما را از نتیجه آن آگاه خواهیم ساخت.

نورمحمد تره کی: ما همچنان به یک دستگاه قوی رادیویی نیاز داریم که تبلیغات ما به سراسر جهان برساند. دستگاه رادیو ما ضعیف است. در حالی که بیانات افتراء آمیز بعضی از رهبران دینی از طریق رسانه های گروهی در سراسر جهان پخش می شود، صدای رادیوی ما ناشنیده می ماند.

ب. ان. پوناماریف: ما اقدامات فعالی را در قسمت پخش تبلیغات در مورد موفقیت های جمهوری دموکراتیک افغانستان روی دست می گیریم. ما در مورد مقاله یی که در پراودا نشر شد، صحبت کردیم. در شماره امروز آن بیانیه شما به نشر می رسد و از طریق رادیو در ایران، پاکستان و سایر کشورها پخش می شود. به این ترتیب ما ضعف دستگاه رادیویی شما را جبران می کنیم.

نورمحمد تره کی: کمک شما در مورد تبلیغات برای ما خیلی با ارزش است، اما ما می خواهیم آواز خود را داشته باشیم. به همین خاطر از شما می خواهیم که برای ما یک دستگاه رادیو 1000 کیلووات بسازید.

ا. ن. کاسیگین: ما روی این موضوع فکر می کنیم، اما تا جایی که می دانم برای تاسیس یک رادیو وقت زیاد ضرورت است.

ب. ن. پوناماریف: ما برای شما کارشناس تبلیغات می فرستیم. شما می توانید نظرات تان را به او بگویید تا پشتیبانی گسترده کشورهای سوسیالستی را در بخش تبلیغات به دست بیاورید.

د. ف. اوستینوف: در ارتباط با انتقال وسایط نظامی، موضوع کارشناسان و مشاورین نظامی مطرح می شود.

نورمحمد تره کی: اگر شما فکر می کنید که چنین نیازی وجود دارد، طبعن ما آن ها را می پذیریم. اما بالاخره شما ما را اجازه نمی دهید که پیلوت ها و راننده های تانک را از دیگر کشورهای سوسیالستی بخواهیم؟

ا. ن. کاسیگین: وقتی ما در مورد کارشناسان نظامی صحبت می کنیم، منظور ما از میخانیک ها است که از وسایط نظامی مراقبت کنند. من نمی دانم چرا همیشه موضوع پیلوت ها و تانکیست ها مطرح می شود. برای ما این یک موضوع کاملن غیر قابل قبول است و من مطمین هستم که کشورهای سوسیالستی نیز این موضوع را قبول نمی کنند. موضوع فرستادن افراد که در تانک های شما بنشینند و به روی مردم تان آتش کنند یک موضوع بسیار مهم سیاسی است.

نورمحمد تره کی: ما می بینیم که اگر بتوانیم از عسکرهایی که برای تحصیل نزد شما آمده اند، استفاده کنیم. شاید ما از شما بخواهیم که کسانی را که خود انتخاب می کنیم، آموزش بدهید.

د. ف. استینوف: طبعن ما قبول می کنیم.

ا. ن. کاسیگین: برای اینکه گفتگوی امروز را جمع بندی کنیم، باید بگویم که موضوع تاسیس یک دستگاه رادیویی قوی حل ناشده مانده.

همچنان روی موضوع تسریع انتقال تکنالوژی نظامی نیز باید صحبت شود. شما، چنانکه ما درک کردیم، از افسرانی که تحت آموزش ما قرار دارند پیلوت ها را انتخاب خواهد کردید. در صورتی که شما نیازها و خواست های دیگری داشته باشید می توانید از طریق سفیر شوروی و مشاور ارشد مطرح کنید. ما به دقت خواست های شما را بررسی کرده اقدامات لازم را انجام می دهیم.

ما همچنان موافقه کردیم برای دفاع از جمهوری دموکراتیک افغانستان در برابر امپریالست ها و مرتجعین اقدامات سیاسی اتخاذ کنیم. ما فشار سیاسی را بالای آن ها ادامه می دهیم. مطبوعات ما نیز پشتیبانی را از جمهوری دموکراتیک افغانستان ادامه می دهند.

ما فکر می کنیم که بسیار مهم است تا شما روی یافتن پایگاه اجتماعی در بین مردم خود کار کنید، مردم را به جانب خود بکشید، تلاش کنید تا هیچ چیزی مردم را از دولت جدا نسازد. و بالاخره، نه به عنوان موضوع مورد بحث، بلکه به عنوان یک آرزو می خواهم نظر خود را در مورد اهمیت برخورد محتاطانه و حساب شده با کارمندان تان ابراز کنم. هر کس باید مواظب کارمندان خود بوده و با هر یک از آنان برخورد انفرادی داشته باشد. قبل از اینکه کسی را تاپه زد، باید شناخت دقیق و خوبی از او داشت.

نورمحمد تره کی: آیا ما در مورد افسران و جنرالان صحبت می کنیم؟

(صفحه چهارده مفقود است)

ا. ن. کاسیگین: اگر حمله نظامی به کشور تان صورت بگیرد، در آن صورت اوضاع کاملن فرق خواهد کرد. اما در حال حاضر ما همه تلاش خود را به خرچ می دهیم که چنین حمله یی صورت نگیرد. من فکر می کنم ما در این کار موفق خواهیم شد.

نورمحمد تره کی: من این مسئله را به خاطری طرح می کنم که چین به صورت متداوم پاکستان را علیه ما تحریک می کند.

ا. ن. کاسیگین: وقتی حمله صورت می گیرد، اوضاع متفاوتی به وجود می آید. می شود گفت که چین در مورد ویتنام به چنین باور رسیده و حالا دست های خود را از مایوسی به هم می مالد. در مورد افغانستان، ما همه اقدامات لازم را برای دفاع از افغانستان انجام داده ایم. من قبلن گفتم که ما پیام های مناسب به رییس جمهور پاکستان، خمینی، و صدراعظم ایران فرستاده ایم.

نورمحمد تره کی: اعضای بیروی سیاسی ما از سفر من به مسکو اطلاع دارند. وقتی به کابل رسیدم، باید آن ها را از نتایج مذاکرات ما آگاه بسازم. آیا باید برای شان بگویم که اتحاد شوروی تنها کمک های سیاسی و دگر کمک ها به ما انجام می دهد؟

ا. ن. کاسیگین: بلی. هر دو، کمک های سیاسی و کمک های گسترده در بخش نظامی و سایر عرصه های انتقالاتی.
این تصمیم بیروی سیاسی ماست. لیونید ایلیچ برژنف در ملاقاتی که با شما ده دقیقه بعدتر خواهد داشت، این را به شما خواهد گفت. من فکر می کنم شما با اعتماد کامل از کمک های ما و اعتماد کامل به فعالیت های خود، به افغانستان بروید.

نورمحمد تره کی از ترجمه عالی گفتگوها و کمک های ارایه شده در این مقطع حساس تاریخی به افغانستان ابراز سپاس کرد.

ترجمه این گفتگو توسط رفیق کوزین وی. پی فارغ اکادمی سیاسی وزارت خارجه اتحاد شووری و توسط مشاور دیپارتمنت شرقمیانه وزرات امور خارجه رفیق گاوریلوف اس. پی نوشته شده است.

برگرفته از: درس هایی از جنگ گذشته افغانستان. تصحیح از: Svetlana Savranskaya

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • دوستان این سوال و جواب ها دوطرف را دقیق نگاه کنید براستی که این نابغه شرق خر مطلق بوده انسان شرمش میاید از این سوال و جواب و گدایی ها ..

    از همان روز اول اوغانستان را تلک گردن روسها کرده بودند .

    این هم نابغه شرق

  • قرصک ...
    رواش پغمان ، رواش پغمان
    استی ملم جان ، استی ملم جان
    لب کلکین چپت صدا کدم
    صدایم نامد یا خیدا کدم
    رواش پغمان ، رواش پغمان
    استی ملم جان ، استی ملم جان
    دیگه بس .
    در ولایت پکول
    آبرو خریدنی ، فروختنی ؟
    تو نپرسیدی ، یادت رفت
    آب .... که در زمین ریخت ، جم نمی شود
    پاره پاره ، بکارت دزدان سمت شمال
    باورت نمی شود ؟
    کارپوس 3 منزل هفتم ، مهمان خانه سواستوپول
    اطاق 107 « نورالله ملتفت »
    یک کتابچه بایگانی « گا جی بی » برون آمده است
    قیمت اش ، شش روبل
    تمام وطنفروشی ها و خیانت ها و قرارداد ها و معامله گری های
    احمد شاه سعد ، این قاتل سد ها هزار شهریان کابل را بخوان
    از یادت نرود ، یادت باشد
    در چاراهی صحت عامه
    همه درخت های
    باغچۀ من
    خواهد سوخت

  • این مقا له چهره وا قعی وطنفر وشان خلقی جنایتکار را ,آشکا را به نمایش کشیده وراز از پرده بر می کشد.اکنون وا قعیت اصلی دعوت ارتش شوروی بو سیله امین جلاد وتره کی احمق واضح گردیده وسطح دیپلوما سی ورو حیه یی تگدی مآبانه ایشان برای تقا ضای اشغال سر زمین شان بو سیله روسها ,به نمایان کشیده میشود.خلقی ها پیو سته در برابرحقایق تاریخ گردن فرازی کردند,اکنون در برابر آئینه یی تاریخ ,چهره های واقعی این آدم کشان روشن شده است .

  • گال را گنجشک خورد لت را بودنه .خلقی ها روسها را به کشور دعوت کردند وتلاش کردند تا دیگران را به نشانه ببندند.

  • گفتگوی نهایت دلچسپ.عا جزانه ومذدور صفتانه تره کی برای کمک اجنبی وتکیه بر آن درسیست برای تاریخ.

    • از مزدور ونوکر نمی توان توقع بیش ازین را داشت. اگردرسطح دیپلوماسی و برابری حقوق دو مملکت سوال و جواب صورت می گرفت درانصورت فلسفه ی "برادر بزرگ" بی مفهوم میگردید. روسها هیچگاه دیپلوماسی برابر را در درارتباط به دلباختگان کمونیسم خیالی مراعات نمیکرد، وهمواره روحیه ی دیپلوماسی تحقیر گونه نسبت به این عاشقان جامعه ی بی طقبات واهی در دیپلوماسی شان دیده می شد.وقتی یک مهره از نظر کاخ نشینان مسکو بی ارزش تلقی میگردید، مهره ی دیگری را جایگزین آن می ساخت. چنانچه در مورد کارمل و نجیب دیده شد. هر مملکتی که تمام اتکایش به بیگانه باشد و طبقه ی روشنفکر، قشر چیز فهم و سردمداران آن در فکر ملت و مردمش نبوده و شب و روز آزمندانه در صدد زراندوزی، رشوت خوری ، پارتی وپارتی بازی، تحکیم وتقویه موقف شخصی وقبیله ی ودر خدمت مصالح سازمانهای جاسوسی کشور های بیگانه باشد، هیچگاه از حالت اسفبار عقب مانی خارج نشده ودر باطلاق تعفن گندیگی و سیاست کثیف بده بستان دست و پا خواهد زد. افغانستان در طول این سه قرن با همین وضع روبرو بوده است، و نتوانسته است که یک رهبر مردمی بر خاسته از میان مردم پیدا کند. از اوضاع واحوال کنونی چنین بر می آید محال است که به این زودیها ملت به خود آید وبر حال زار خود عمیقاً تاسف خورده ودر فکر ایجاد تفاهم، بردباری و پذیریش یکدیگر برآمده دست اغراض خودی های بیگانه پرور را از دامان کشور کوتاه کند. به سوی کسب علم دانش شتافته به تحرکات وتعصب های دینی ومذهبی ترتیب اثر ندهد.

  • تره کی اصلا شعور سیاسی خوب نداشت مثل کرزی وری بود . کرزی خدازده از مشاورین خود استفاده میکند اما تره کی مشاور نداشت تازه یک حفیظ الله امین بود که با بالشت گذاشتن بالای دهنش کارش را یکسره کرد .تره کی طی یکسال خیلی مرتکب اشتباهات شد و هشت فرمان را که باید طی لا اقل پنج سال صادر میکرد طی یکسال همه را صادر کرد که با وضعیت مردم افغانستان اصلا هم خوانی نداشت ... حتا پرچمی ها را هم دست شان را از پستهای مهم کشیده بود . از تره کی و تره کی پرستان هیج گلایه نداشته باشید . پشتونها نمیدانم که چطو ری است اگر چپی شد مثل تره کی میشود و اگر راستی شد ملا عمر ی .

  • شما مردم به جسم و ردح چه کار دارید .
    ترهکیککککی یک نابغه بود نابغه شرق و غرب زمانیکه ترکی ظهور کرد افغانستان روشن شد و قتیکه ترکی دفن خاک گردید افغانستان تاریگ شد همین 33 ساله خوشبختی های افغانستان همه دست اورد های نورمحمد خرکی است
    ما میکذ اریم قضاوت را به تاریخ و نسل های بعدی در رابطه به عملکرد خلقی ها .

  • گفتگوی عا لمانه تره کی ,جا لبتر از محفل سالگره وی میبا شد.اما در محفل سالگره تنها افغانها به حما قت وی پی بردند,امادر ین گفتگو,در برابر رهبران کرملین نیز چلوصاف تره کی خدا شر مانده از آب بیرون شد.روسها را چنان در کشور دعوت کرد که توگوی البته ایشانرا در محفل چیله گریز دعوت میکند!

  • مصاحبه جالبیست بخوانید.
    فرید مزدک، عضو سابق هیات رهبری حزب وطن ( سابق حزب دموکراتیک خلق افغانستان) در یک مصاحبه اختصاصی بیست سال پس از سقوط حاکمیت این حزب می گوید، از پیامد عمکردهای حزبی که عضو آن بود، متاسف است.
    مزدک:حزب دموکراتیک خلق افغانستان، دموکراتیک نبود!

    http://www.bbc.co.uk/persian/a...

  • تمام برداشت ها مربوط میشود به شعور سیاسی آنانیکه خود را دارای اندیشه و طرز تفکری میدانند ... که خوشبختانه جز کله پوچ و خام و کینه هستریک گونه چیزی دیگری نمیشود از آن استنباط گردد... به هر حال این مصاحبه نیز مانند ده ها و صد ها شهکاری های کاذب ودروغین باند شورای نظار و ماویست های بدنام توسط عزیز الله آریانفر مهندسی شده است ... این یک ترفند و یک مانور اپراتیفی باند بدنام جمیعت اسلامی است که میخواهند تاریخ را جعل نمایند ... اینکه تره کی چی کرد تاریخ آنرا قضاوت خواهد کرد ... اما برغم تمام اشتباهات که بعد از کودتای ثور انجام یافت ... تره کی نسبت به ربانی ، سیاف ، گلبدین ، مسعود ، مزاری ، محسنی ، ملاعمر ، محمدی ، گیلانی مجددی و ده ها خاین و وطنفروش پاک نفس و باوجدان بود ... او نه نابغه شرق بود و نه هم ... آن چیزی که برایش تبلیغ میکردند ... این ترفند های امین بود که میخواست او را در جامعه کوچک جلوه دهد ... اما به هرحال او دزد نبود ، رهزن نبود ، به مال و ناموس مردم مانند برادران ستمی شما تجاوز نکرده بود و بخاطر پول خود را نه فروخته بود ... او یک آرمان بزرگ در دل داشت ...و دارای یک اندیشه سیاسی بود ...... و رهبر بزرگترین حزب در تاریخ سیاسی کشور ...

    • اګر قرار باشد که هرمترجم وپژوهشګری را بخاطر تعلق های نژادی وقومی اش مثل آقای مهدی، برچسب بزنیم دیګر نباید انتظار داشت که مترچمین زبانهای خارجی خصوصا زبان روسی وفارسی در افغانستان همه راست میګویند.
      آقای مهدی، خیلی عاجل وبدون هیچ اما واګر وبدون ارائهء یک دلیل محکم ومنطقی آقای عزیزآریانفربیچاره را بخاطریکه تاجیک است، خیلی پوست کنده و راست و روک، مربوط شورای نظار معرفی کرد، دست تان درد نکند.
      بناء قبل ازآنکه مردم نوشته های عزیز آریانفر بیچاره را بخوانند، این را بدانند که آن آریانفر شورای نظاری شده است وترجمه هایش هم ازګور احمدشاه مسعود برخاسته است، به نظرمن اینګونه قضاوتها برخاسته از یک وجدان سالم بشری نمیباشد.
      حالا برعلاوهء عزیز آریانفر، غوث جانباز درپورتال افغان جرمن انلاین همین مضامین را ترجمه کرده وسلسلهء ترجمهء جنرالان روسی را آغاز کرده است، پس اګر با دید آقای مهدی به غوث جانباز نګاه کنیم او نیز باید شورای نظاری باشد.
      بناء همهء خلق الله باید دست زیر آلاشه بنشینند تا برچسب مهدی جانرا نخورند ویا اینکه چیزی را ترجمه کنند تا ننه جان مهدی جان از آن خوشش بیاید، زیرا مهدی جان یا پدر وی زمانی از بچه بیریش های تره کی بوده است.
      نه آقای مهدی جان!
      هیج غم نخور! جنایت شورای نظار ویا تنظیم های دیګر معلول جنایات هفت ثور میباشد وتاریخ را کسی مطابق میل خودش تحریف کرده نمیتواند.
      تره کی علاوه برآنکه یک جانی بود، یک همجنسباز نیز بود، او به زن منحیث یک جنس مخالف، هرګز علاقهء جنسی نداشت، بیشتر خلقی های جوان را وی شخصا لواطت نموده است، درناور عزنی نورمحمد را همه اورا می شناختند که بصورت فرزندی درخانهء نظر محمد بزرګ شده بود، او ازنظر بیولوژیکی فرزند پدر خود نظر محمد نبود، تره کی بخاطر کتمان این موضوع در دورهء حاکمیت خویش بسیاری از بزرګان ناور را سربه نیست کرد. یکی ازین افرادیکه خودش ازنظر قومی مربوط قبیلهء تره کی بود، برادر جواد غازی یار هنرمند مشهور افغانستان بود که پسر غلام محی الدین تره کی بود. فرد دیګری بنام طاهر وهاب یکی ازماموران رادیو افغانستان بود که او نیز ازهمان منطقه بود، این افراد باسواد وخاندانی ومسلمان، با تعداد زیادی ازبستګان قوم تره کی درزمان حاکمیت منحوس تره کی بدستور شخص تره کی به شهادت رسیدند، زیرا آنها میدانستند که نورمحمد فرزند اصلی نظر محمد بیچاره نیست. روستار تره کی نیز این حقیقت را میداند ولی حالا درننګ زمانه ګیر آمده نمیخواهد حقیقت را بګوید.
      بناء تره کی هیج جنبهء مثبت شخصیتی نداشت که انسان به آن اتکاء کند، اینکه دزدی نکرده ومانند جنګ سالاران قصر وخانه آباد نکرده بخاطر اینکه چنین امکاناتی برایش میسر نبود.
      زیرا قدرت سیاسی بعداز سقوط سردار محمد داوود بدست یک حزب سیاسی افتید که افراد حزبی هرکدام جای نظام قبلی را پر کردند، ولی بازهم خلقی ها ازتنګناهای قانونی استفادهء سوء کرده اند واستفاده جویی های مالی ازقدرت ومکنت حزبی درزمان تره کی وامین صورت ګرفته است.
      وادار ساختن سرمانه داران وزمین داران به ترک وطن وغصب خانه وجایدادهای شان درآن زمان، وسپردن تعمیرهای مفشن ومقشن محمدزایی ها به خلقیهای تازه بدوران رسیده ونادیده، ازدواج اجباری وبه نکاح ګرفتن دختران جوان آنروزګار به بهانهء ازبین بردن تفاوتهای طبقاتی، آغازین مراحل غصب وچور ملکیتهای شخصی مردم ، وآغاز تجاوزات جنسی بالای زنها وبی ناموسی های رسمی درتاریخ بحساب میرود.
      عدم احترام به ملکیت ودارایی های شخصی مردم درحقیقت آغاز آن ازدورهء تره کی شروع شده است، پس نه تره کی وجدان پاک داشت ونه هم خلقی های پیرو وی.
      آنچه که نتوانستند انجام دهند فقط علت آن این بوده که دست شان به آلو نرسیده است والا هربی ناموسی ورذالت وپستی که از دست خلقی ها آمده درحق این ملت بیچاره دریغ ننموده اند.
      درشهرمالموی سویدن یک خلقی را می شناسم که نامش امان الله امیری است، او از ولایت لغمان میباشد، حالا خودش وپسرانش جزو رقاصه ها و هنرامندان بی هنر بحساب می آیند، ولی او هم کار قاچاقبری میکند وهم درظاهر امر خودش را وارد کنندهء برنج معرفی کرده است.
      همین شخص در دوران خلقی ها درولایت لغمان، باوجودیکه یک زن داشت، زن دیګری را بزور ګرفت وشوهر وی را به قتل رسانده است که همین فعلا پسر شوهر اولی اش زنده وسالم میګردد، درپی روزیست که چه وقت انتقام پدر اصلی خویش را ازپدر اندر قاتل خویش بګیرد.

    • زنده باد خلق وپرچم اگر دو بار ه لیلین بیا ید این خلق پرچم در وطن باشد هرگیز دیگر مسجید ونماز را نه مینی ترکی یک سگ بود اگر حقیقت را درک کنیم ادم کشتنی عابیل قابیل است باز یاد کردن از خلق وپرچم مصلی تجاوز در فا میل خود کردیی

    • خلق وپرچم!
      من به حیث بیطرف عرض کنم که در زمان خلق وپرچم ,هم نمازبود وهم مسجد,تنها در دو کانداری ,ودین فرو شی ,خلق وپرچم ,مبا درت نکرد.این دین فرو شان بود که در مدت کمتر از یک ماه هفتاد هزار انسان بیگناه را درشهرکا بل کشتند.تما می جنا یت کا ران امروز,زیرپوشش مذهب پنهان شده اند.

    • برعکس آقای عبیدی باید ګفت که رهبران جهادی مانند رهبران خلق وپرچم، بصورت سازمانیافته امر به قتل عام مردم نداده اند که باید مردم کشته شوند. رهبران جهادی فاقد استراتیژی برای حکومت کردن بودند، بعبارت واضحتر رهبران جهادی اهل حکومت وحکومت داری نبودند، آله ها و وسایل یا ګدی های کوکی سازمان استخبارات پاکستان که ازخود نه تشکیلات دولتی داشتند ونه هم طرح وبرنامه برای ساختن حکومت ودولت. اشتباه رهبران جهادی با جنایات رهبران خلق وپرچم هیچګاه قابل مقایسه نیست.
      جفای رهبران جهادی درحق مردم عادی افغانستان همین بود که احزاب خلق وپرچم را مورد عفو قرار داده وهیج خلقی وپرچمی بخاطر جنایات دوران حاکمیتهای مزدورمنشانهء شان مورد پیګرد قانونی قرار نګرفت. علاوه برآن درصفوف نظامی مجاهدین بازهم همین خلقی وپرچمی بودند که ماشین جنګی احزاب درګیر را بعداز سقوط نجیب مشتعل نګاه داشتند. چنانچه در جنګ اندازیهای ذات البینی مجاهدین در زمان روسها نیز همین خاد وخادیستها فعال بودند وخوب تر قوماندانهای بی سواد مجاهدین را بجان هم می توانستند بیندازند وآنهارا ذریعهء خودشان ترور نمایند.

      بعدازسقوط نجیب، اینها هرکدام شان توانستند که از معتمدترین افراد رهبران جهادی باشند. جنرال خدایداد هزاره مشاور نظامی عبدالعلی مزاری، رازمحمد پکتین وصاحبمنصبان خلقی درچهارآسیاب با حزب اسلامی. جنرل شمس الرحمن پنحشیری وآصف دلاور وعظیمی وجنرال مومن اندرابی ، نیروهای دوستم ومجید روزی ورسول پهلوان وګلیم جم درصف شورای نظار، بهمین ترتیب آنعده صاحب منصبان مسلکی که درخفا سالها درشوروی سابق تعلیم جاسوسی دیده بودند، ګرداننده ګان چرخ دستګاه استخبارات دولت آقای ربانی بودند، پس درموجودیت این افراد توقع آوردن امنیت وثبات توسط رهبران جهادی که سالها با آنها جنګیده بودند یک توقع احمقانه است، بدون هیج شک وشبهه ایی که در تداوم وتشدید مخاصمتهای تنظیم های جهادی بازهم رول ونقش بقایای خلق وپرچم نسبت به هرعامل ورول دیګر مهم وبا اهمیت است.
      اما اینکه آقای عبیدی فرموده اند که درزمان تره کی وکارمل مساجد باز بود، باید خدمت شان عرض شود که لطفا خاطرات ولادیمیرسنګیروف ژورنالیست وهمکار وی والیری سامونین عضو دفتر کی ګی بی درکابل را درسالهای حاکمیت تره کی درپورتال افغان جرمن مطالعه فرمایند تا قصد تره کی دربارهء دین ومساجد برای شان بهتر روشن ګردد.
      درین نوشته ها درقسمتی میخوانیم که تره کی حین ملاقات با جنرال بوکدانف رئیس جدیدالتقرر کاګی بی درکابل ابراز آرزومندی نموده بود که درظرف ده سال مساجد ما خالی ازنمازګزاران شده ویک تعداد مساجد را که سابقهء تاریخی دارند به موزیم تبدیل می نمائیم. ما ارادهء قوی برای اعمار جامعهء سوسیالیستی داریم که درآن دین مرده باشد. این انقلاب ما زمینه های مرګ تدریجی دین را فراهم کرده است.
      من باخواندن این مقالات باوجودیکه شخص مترجم نیز یک خلقی میباشد برحماقت وسفاهت تره کی میخندم. چنانچه درهمان سالها مقامات شوروی نیز درک کرده بودند که آنها با یک ګروه احمق سردچار شده اند که هرکدام خودشان را فیلسوف دهر میدانند

      آنلاین : من مطالعهء مقالات آقای غوث جانباز را درپورتال افغان جرمن انلاین به شما توصیه میکنم

    • برادری عزیز فقط از دل من گفتی همه چیز هارا میدانم اول کی در ملکی غربت زندگی میکنم دوم یک بیسواد استم ایملا ندارم کی بینویسم حقیقت را نویشتی خدا وند تو را خیر برکت بیدید چیز را نویشتی در داخیل قلبی من بود اگر در نزدیکی من میشدی ان دستانی تور با زبان خود لمس میکردم اگر خوده با من معروفی کنی فیکیر میکنم برادر شهید شدم دو باره زنده در خانه بر گشده ادرس منkabul 412 yahoo.com
      من منتظیری ادرس شما میباشم با خطی فارسی بینوسد عدیه بزرگ نصیب تان میشود خدا وند اسلام را در سر را سری جهان پیروز سر بلند داشته باشد برادری شماه نسیم ار مان از کیشوری چین

  • وحید جان چپه فایر کردی و ما را خنده دادی

    کوبوتر با کبوتر زاغ با زاغ کند همجینس با همجینس پرواز

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس