هر چه بگندد...
نويسنده: ك. آريا
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
روز سه شنبه 27/1/86، شب هنگام تلویزیون طلوع با قطع برنامه های همیشگی خبر داد که سربازان آمریت حوزه 10 پولیس شهر کابل به فرمان شفاهی دادستان كل( لوی سا رنوال) به تلویزیون طلوع آمده و بدون داشتن حکم کتبی و با اعمال خشونت، اقدام به دستگیری و لت و کوب سه تن از کارمندان تلویزیون طلوع کرده ا ند. آنچه از تفهیم اتهام بر می آید این است، که تلویزیون متهم است سخنان دادستان كل(لوی سارنوال) را تحریف کرد ه و جناب عبد الجبار ثابت لوی سارنوال محترم از ایشان شاکی می باشند. ظاهراً مدیر مسئول تلویزیون طلوع اقدام لوی سارنوال از دو دیدگاه مورد توجه است. ابتدا از دیدگاه شخصیت حقیقی جناب سارنوال فرض را بر این می گیریم که جناب ثابت شهروند عادی این کشور است و جرمی علیه او واقع شده، این عمل تلویزیون طلوع چه است؟ می خواهم این را جناب سارنوال پاسخ دهد که از این شخص چه انتظار دارند؟ آیا در مملکتی که قانون دارد، حکومت دارد و لوی سارنوالی و سارنوالهای متعدد دارد این شخص می تواند به زیر دستان خود امر کند که بروند و مجرمین را دستگیر کرده بیاورند؟ صد البته که پاسخ منفی است. شخص شاکی باید به سارنوالی شکایت کند، دوسیه تشکیل شود. در جرایم حقوقی باید برای متهم اخطاریه کتبی فرستاده شود و در صورت حاضر نشدن متهم، اقدام به فرستادن پولیس و دستگیری متهم شد. این روند در بهرتین شرایط یک روز را در بر می گیرد، آن هم در بهترین شرایط نه در شرایط بوروکراسی افغانستان.
جناب ثابت شهروند محترم افغانستان به استناد به کلام قانون اقدام به ورود به حریم خصوصی اشخاص حقیقی و حقوقی می کنند. اگر جناب ثابت را همچنان به عنوان شهروند حقیقی در نظر بگیریم، جرم سنگینی مرتکب شده اند که عبارت است از تجاوز به حریم خصوصی و ایجاد رعب و وحشت. اما جناب ثابت شهروند عادی نیست و لوی سارنوال این کشور می باشند و فرض ما بر این است که جناب ایشان قانون را نه تنها به خوبی می دانند بلکه برای آن احترام قائلند و حتی تطبیق دهنده و نگهبان قانون در این مملکت می باشند. پس چه عاملی باعث چنین برخوردی می شود؟ من قانون رسانه های کشور را در اختیار نداشتم ولی می دانم که هر فرد حق دارد که از رسانه انتظار داشته باشد تا سخنانش را درست پخش کند یعنی آنچه را که گفته است و اگر چنین نشد می تواند با استفاده از ابزارهای قانونی بر رسانه فشار آورد.
صرف نظر از اینکه منظور لوی سارنوال از تحریف سخنانش چه می باشد، آیا بر چهرۀ ایشان صداگذاری شده یا بخشی از سخنان ایشان گزینش نشده و پخش نگردیده فرض می کنیم که تلویزیون طلوع در این زمینه مقصر و مجرم است آیا مجازاتی که برای این جرم تعریف شده یورش شبانه به حریم این رسانه و دستگیری و لت و کوب عاملان جرم است. اگر چنین است که وای بر ما که تحت سیطره چنین قانون خشن و جنگلی زندگی می کنیم. اگر نه به چناب لوی سارنوال بعنوان مهمترين نهاد تطبیق قانون چرا اقدام به چنین کاری می کنند. شاید دلیلش این باشد که ایشان قدرت دارند پولیس زیر نظر ایشان کار می کند و ... اگر چنین باشد و هر شخصی که قدرت دارد بتواند خود را بالاتر از قانون بداند و به خود اجازه دهد که براحتی قانون را زیر پا بگذارد طبیعی است که قوماندانها و جنگ سالاران سلاح هاي خود را تحويل ندهند، چون در اینجا قانون یعنی زور یعنی سلاح جنگی...!
دلیل دیگرش می تواند روحیات شخصی جناب لوی سارنوال محترم باشد که منجر به سوء استفاده از موقعیت حقوقی ایشان شده است. آنچه از مصاحبه ها و برخوردهای ایشان با رسانه ها بر می آید نشان میدهد که ایشان شخصیتی خود محور داراند که به خود اجازه می دهند به راحتی مردم را و بخصوص رسانه ها را به تمسخر بگیرند. در مصاحبه های ایشان بارها مشاهده شده که هنگام پاسخگویی به خبرنگار، او و پرسش او را مورد تمسخر قرار می دهد.
نمی توانیم منکر این واقعیت شویم که ممکن است خبرنگار و خبرنگاری، در افغانستان ضعیف باشند اما به نظر لوی سارنوال تحقیر و تمسخر راه حل این ضعف است. نکته دیگر مورد توجه در مورد روحیات جناب سارنوال اینست که ایشان بسیار احساساتی هستند و متاسفانه در هر پستی مشغول خدمت می باشند که باید اعمالشان از ضریب بالای عقلانیت برخوردار باشد. ایشان برای توجیه عمل خود در مقابل تلویزیون طلوع گفتند اگر تلویزیون طلوع ثابت کند كه سخنان مرا تحریف نكرده مرا سنگسار کنید. این مجازات برای برداشت غلط از یک برنامه تلویزیونی در کدام قانونی، پیش بینی شده است؟در قوانین الهی که من نیافتم آیا در قانون رسانه ها پیشی بینی شده است؟ اگر بلی که وا ویلا و اگر نه بازهم وا ویلا، این مجازات را جناب لوی سارنوال چگونه بر خود روا می دارند؟ اگر واقعاً روا مي دارند نشان دهنده اوج انعطاف ناپذیری ایشان است که به جای پوزش خواستن و جبران عمل خود حاضرند سنگسار شوند و اگر بر خود روا نمی دارند و فقط گفته اند، یا نشان دهنده غلبه احساسات بر عقلانيت ايشان است و یا مردم را به مسخره گرفته اند، به نظر من هر دو مورد صحيح است.
وقتیکه جناب وزیر اطلاعات و فرهنگ با افراد مسلح وارد تلويزيون ملی شد و کارکنان آنجا را بدون حضور رئیسشان اخراج کرد، انتظار برخورد جدی تر نهادهای ذیصلاح مانند پارلمان، ریاست جمهوری و غيره را با این اقدام وزیر صاحب داشتیم . گویا نه تنها چنین نشد بلکه این سنتی شد تا هر کدام از دولتمردان احساس کنند منافع شخصی شان در خطر است با زیر پاگذاشتن قانون و سوء استفاده از قدرت خود و با اقدامات خودسرانه صدای آزادی و دموکراسی را در این کشور خفه کنند.
گویی استبدادی که در ذات ما افغانها وجود دارد آنقدر سر کش است که حتی با سالها زندگی در سرزمین داراي دموکراسی و داشتن تابعیت آن هم مهار نمی شود، و با به دست آوردن اندک قدرتی آن را ودیعه الهی پنداشته و به خود اجازه می دهیم که تمام قوانین مورد احترام شهروندان را زیر پا بگذاریم.
چه مردم عجیبی هستیم ما افغانها، گاهی آنقدر اهل تسامح که خونهای به ناحق ریخته هزاران انسان بيگناه و ویرانی خانه ها و تاراج اموالشان را براحتی به حراج گذاشته و در نهایت به عاملان جنایات می بخشیم و گاهی آنقدر سخت گیر که تطبیق قانون بر ما گران می آید و برای تحریف یک گفته خود شبانه راساً اقدام کردو و مسببین را مجازات می کنیم.
با دیدن عکس العمل شدید جناب لوي سارنوال در مقابل تلویزیون طلوع فکر کردم که اگر ایشان به جای قربانیان جنایات جنگی بودند چه می کردند؟ البته در مقام شهروند عادی و لوی سارنوال عکس العملی های متفاوت می توانستند داشته باشند. البته عکس العمل افراد بسته به میزان قدرتی که در این کشور دارند متفاوت است. جناب ثابت هم در مقام شهروند عادی یا هیچ کاری نمی توانستند بکنند و باید در سکوتی تلخ و کشنده انتظار عدالت الهی را می کشیدند و یا بسته به قدرتشان از شخص یا اشخاصی انتقام می گرفتند اما اگر در مقام فعلی یعنی لوی سارنوالی می بودند احتمالاً یا جانیان جنگی را تا آنجا که برایش امکان داشت سنگسار می کرد و یا البته باز هم احتمالاً تمام پارلمان را با نمایندگانش به آتش می کشید که در آن صورت تر و خشک با هم می سوختند.
اقدام لوی سارنوال در مقابل تلویزیون طلوع در مقام بالاترین مرجع تطبیق قانون اين ضرب المثل را که:
هر چه بگندد نمکش می زنند
وای به روزی که بگندد نمک
مصداق عيني مي بخشد.
پيامها
21 آپریل 2007, 01:32
به چهره اش نگاه کن، سادیزم دارد. مریض است.
21 آپریل 2007, 03:31
همین طور است. راست می گوئی جان برادر /خواهر.
21 آپریل 2007, 01:48, توسط س ش
انسانهاییکه ازنظر عقلی ودماغی مشکل داشته باشند، بسیار زود به مقام های بزرگ دولتی چون دادستانی کل می رسند! واقعیت به حال این مردم و آینده ای این ممملکت باید گریست!
21 آپریل 2007, 03:29
این شخص را باید به مرستون برد - جایش دادستانی نیست. اگر من رئیس جمهور می بودم، این را فوراً برطرف می کردم.
21 آپریل 2007, 12:22, توسط Kudos Talash
Hi ! Do you do not know that the puppet Hamid Karzai chose this person as prosecutor. The puppet president wants a person like this abnormal man to be prosecutor because a wise and health person will not obey from puppet Hamid Karzai. The people must force the president to choose other person for this job, because this person is a danger for the society, he will do a few weeeks later other drama like this. I am very sorry for my country women and country man that they are living under very hard situation and can do nothing .also I am sorry could not write in Persian-Language
20/4/2007
21 آپریل 2007, 20:18, توسط یک افغان
عمل یا عکس العمل لوی حارنوال بی خرد و کم مایه نکات ذیل را روشن می سازد:
1 - با گذشت زمان ثابت شده است که وی آدمی نیست که بتواند در مقام عالی حارنوالی یک کشور ایفای وظیفه نماید.
2 - انتخاب وی از جانب رئیس جمهور همانند بسیاری از مقرری های پر شتاب و بدون تفکر دیگر وی نظیر سپنتا، خرم و ... اشتباه بزرگی بوده است و هر یک از اینها بنوبۀ خود از عمر حکومت و وجهۀ سیاسی - مردمی کرزی هرچه بیشتر خواهد کاست.
3- خوشبختانه تابعیت دومی آقای ثابت به میزان بسیار زیادی با خطر مواجه شده است چراکه کشور کانادا که یکی از حامیان بسیار سرسخت آزادی بیان و قوانین بین المللی می باشد به تازگی چهرۀ اصلی وی را شناخته است.
4 - شنیده می شود که در مطبوعات کانادائی وی به دروغ گوئی و کتمان حقایق متهم شده است زیرا او عضویت حود در حزب اسلامی و بسیاری از حقایق دیگر را کتمان کرده است.
5 -آقای ثابت با اعمال وحشیانه و متحجرانۀ خود در بین مردم و کشور آبائی خود نیز منفور و مردود است.
آنلاین : http://kabulpress.org/my/spip....
22 آپریل 2007, 00:04
متاسفانه مرض جناب لوی سارنوال بسیار مسری است و به همه چوبکی های شان نیز سرایت نموده و اینگونه اعمال خلاف قانون در تمام سارنوالی ها ی ولایات نیز همه روزه تکرار می شود به خصوص از سوی هیئت های مخصوص جناب ثابت که به ولایات می آیند .
22 آپریل 2007, 00:45, توسط zakir
eshan az hij jihat sazaware ein post namibashad .khili ziyad ba tarafe talibanizm harakat mikonad bayad zood tar bar kinar shawad agar na baraye mamlakat abroo nakhahad mand .eshan degar waqt baraye taghyeer mafkora nadarand zera peer shoda and wa tamam omr ra ba tofang salaree gozashtand .way ba halle ein mamlakat hatta hanooz baaze ashkhas moflik az eshan poshtibani mikonand