صفحه نخست > دیدگاه > ترک خانه و کاشانه تا کی؟

ترک خانه و کاشانه تا کی؟

چرا ازفرار مغزها جلوگیری نمی شود؟ / شکار انسانهای بی سرنوشت و حیران در وادی های شک وتردید در سفرهای کابل، قندهار، جلال آباد، قندوز، کویته وپشاور
گوربز خان "عطاخیل "
جمعه 20 جون 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

مهاجرت جوانان بیکار وبی روزگار افغان به کشورهای اروپائی ابعاد گسترده تر بخود گرفته است. توقع میرفت که بعداز سقوط رژیم طالبان برای جوانان ومردمیکه ازنیروی کافی کاری برخوردارند تغیرات مثبت بوجودآمده و دلیل برای پناهنده شدن هیچ افغان به کشور های اروپائی باقی نماند ولی چنان نشد وباگذشت هرروز تعداد مهاجران بی سرنوشت درکشورهای اروپائی افزایش یافت.

تجارت شبکه های قاچاق انسان پررونق ترگردیده وازاین ناحیه در آمد سرشاری نصیب قاچاقچیان ودلالان شد.
بدون شک سازمانهای مافیائی وشبکه های قاچاق انسان بخاطر این پیشه پردرآمد دررقابت بایکدیگرقرار داشته وهرروز بخاطر شکار انسانهای بی سرنوشت وحیران در وادی های شک وتردید سفرهای کابل قندهار جلال آباد قندوز کویته وپشاور را انجام داده و درجستجوی یافتن شکار خوب می باشند.

بانشان دادن باغهای سرخ وسبز ازکشورهای اروپائی آنهارا وادار به ترک خانه وکاشانه شان میسازند.

شکارشده ها به آرزوی برخورداری ازیک زنده گی آبرومند ومرفه باقبول هزاران خطر ازهفت خوان رستم عبور نموده وسرانجام به یکی ازکشورهای اروپائی خودش را میرساند. یک نمونه بسیار وحشتناک چنین حوادث را چندسال قبل در روزهای اخیر حاکمیت طالبان دیدیم که یک کشتی کوچک پراز صدها سرنشین زمانیکه میخواست وارد خاک استرالیا شود درنزدیکی سواحل استرالیا نزدیک بود که طعمه امواج خروشان بحرگردد که سرانجام توسط یک کشتی بزرگ نارویجی به شکل دراماتیک نجات یافت. مسوولین کشتی نارویجی بنا به مثل مشهور"خدمت کرده گناه لازم" مورد غضب مقامات استرالیاقرار گرفته وبین هردو دولت ناروی واسترالیا بگو مگوهای نسبتا تندی رد وبدل گردیده و در سطح مطبوعات درز کرد. مقامات دولت استرالیا بالای کشتی نارویجی اعتراض نمودند که شما که اینقدر دلسوز به حال این مردم بودید باید آنهارا به کشور خودتان منتقل میساختید. درمقابل مقامات ناروی نیز بالحن تند به پاسخ استرالیائی ها پرداخته واظهار نمودند که:

ازآنجائیکه کشتی ما یک کشتی تجارتی بود وراهی استرالیابود درمسیر راه آنها بایک کشتی درحال غرق شدن مواجه شدند آنها فقط توانستند که وظیفه انسانی شانرا ادا کنند بیشتر ازان کشتی ما کشتی قاچاقبران نبود که آنها را به کشور ناروی میاورد.

سرنوشت آن نجات یافته گان بکجارسید؟

استرالیا دررابطه باورود غیر قانونی مهاجرین قوانین خیلی سختگیرانه داشته وهیچ نرمش وانعطاف را درین زمینه نمیپذیرد وبرخلاف کشورهای اروپائی ازپیش آمدن چنین حوادث جلوگیری مینماید. خصوصا افکار واندیشه های مهاجرستیزانه حکومت وقت استرالیا نیز به این سختگیریها افزود. آن مهاجران را کشور زلاند جدید بصورت موقتی قبول نموده ودربعضی ازشهرهای زلاند جدید بابرپائی اردوگاهای موقت توانست تعداد زیادی ازآن مهاجران را جذب کند. بقیه آنانیکه دراسترالیا باقی ماندند تاامروز بی سرنوشت بوده درکمپ های مخصوص مانند اسرای جنگی دوران آلمان نازی نگاهداری میشوند درصورت راضی شدن به برگشت به افغانستان میتوانند ازحکومت استرالیا مقدار کمک را دریافت نموده وراهی افغانستان گردند.

دراروپاوضعیت ازچی قراراست؟

چندی قبل روزنامه گاردین دربریتانیا راپوری را از جوانان بی سرنوشت افغانستان به نشر سپرد که خیلی تکان دهنده بود. سن این جوانان عمدتااز چهارده سال تابیست دو سال تخمین زده شده است وهمه بصورت غیرقانونی دراختفا ودور انظارمقامات ومسوولین رسمی بریتانیا بسر می برند زیرا درصورت دستیابی پولیس بریتانیا آنها باخطر بازگشت اجباری رو برو میشوند. بناء یگانه راه حل را که این بیچاره ها درپیش روی خود می بینند این است که بصورت غیر قانونی ومخفی به شاقه ترین کارها نزد هموطنان خودشان یا بیگانه ها تن در دهند تا با بدست آوردن یکمقدار پول ناچیز بتوانند گذاره شباروزی نموده ویا قسما به باقی اعضای فامیل خویش درکابل یاپاکستان وایران کمک اقتصادی نمایند.

سویدن

کشورسوید تاسال دوهزار دربین تمام کشورهای اروپائی ازنظر پذیرش وجذب مهاجرین درصدر لست اعضای اتحادیه اروپا قرارداشت

اماامروز وضعیت آنکشور نظر به سالهای قبل کاملا تغیرخورده است خصوصا بابقدرت رسیدن حزب محافظه کار "مودرات" برهبری "فریدریک راینفیلید" واحزاب موتلف موسوم به اتحاد احزاب بورژوازی وضعیت چندین برابر بدتر گردیده است.
نیروهای ضد مهاجر وافراطیون دست راستی بقدرت رسیده وکوشش نهائی خویش را درجهت بازگشتاندن مهاجرین به کشورهای شان مبذول میدارند.

حتی رسوائی ها به سطح تلویزیون ومطبوعات نیز بالا گرفت زمانیکه افشا شد چگونه مقامات اداره مهاجرت سویدن از بازگشتاندن موفقانه یک خارجی به کشورش شادمانی نموده وبا دعوت از همکاران دفترش به خوردن کیک وچای موفقیت خویش را جشن گرفتند.

سال جاری به تعداد شصت افغان که همه آنها درزمان حکومت قبلی برهبری حزب سوسیال دموکرات دارای اقامه موقتی بودند جبرا توسط هواپیماهای نظامی سویدن به میدان هوائی بگرام وکابل بازگشتانده شده وتسلیم مقامات کابل گردیدند.

گفته میشود که تعداد مطرودین افغانی به هفتصد الی هشصد نفر میرسد که اکثرآنها به دورازچشم پولیس ودیگر مسؤولین ذیربط زنده گی نموده وبا انجام کارهای مانند صفائی مغازه ها ورستورانت ها درساعات تعطیلی بصورت خیلی ارزان بنام کار" سیاه" خودشانرا اکمال نموده و دراجتماعات به چشم نمیخورند وآدرس مشخص ندارند وعلاقه نیز به نشاندادن آدرس خویش به دیگران ندارند.

شاغلین "کار سیاه "به هیچ صورت شامل مزایایی مانند بیمه صحی حق بازنشستگی وعضویت درصندوق بیکاران واتحادیه های صنفی وغیره سیستم های پیشرفته نگردیده وآنچنانیککه یک کارگررسمی از آن برخورداراست این بیچاره ها برخوردارنیستند.

بخاطرجلوگیری ازفرار این هموطنان عزیرما ازبهشت وطن به دوزخ کشورهای بیگانه پیشنهاد مشخص بنده این است:

ازانجائیکه درافغانستان زمینه کار وتحصیل تاکنون بصورت درست آن مهیا نمی باشد بناء وزارت کار وامور اجتماعی وزارت تحصیلات عالی ومسلکی باید باکشورهای مختلف اروپائی وکشورهای حاشیه خلیج قراردادهای طویل المدت وقصیرالمدت را به امضارسانیده وبه اعزام این جوانان به کشورهای خارج اقدام کند.

چنین روش را کشورهای هند وپاکستان از دیر زمان به اینطرف پیش گرفته وامروز موفقیت های را نیز هردو کشور ازاعزام نیروی کار به کشورها خلیج واروپا نصیب شده اند.

اجرای چنین طرح به کارگران یا محصلین این فرصت را می دهد تابصورت آبرومند بافامیل ووطن خویش درارتباط بوده ودر ایام رخصتی بتواند باجیب پر بخانه برگشته وزمینه انتقال مشروع پول وسرمایه به این کشور مساعد گردد.

وازطرف دیگر از بی سرنوشتی وافتیدن در دست شبکه های قاچاق درآنکشورها نجات یافته مانند یک انسان مسوول از تجارب کاری دیگران استفاده نموده ومحصول زحمات خویش را بتواند درکشور خودش به مصرف برساند.

غیرازین دیگر راه معقول که بتواند از چنین مشکل تباه کن یعنی فرار استعدادها ومغزها جلوگیری کند امکان به چشم نمیخورد.

آنانیکه درکشورهای اروپائی از سالها به اینطرف زنده گی میکنند میدانند که بلد شدن به قوانین ومقررات آن کشورها برای افرادیکه قسمت زیاد عمر خویش را درافغانستان گذرانده است کار آسان وسهل نیست.

درافغانستان تصور این است که شاید کشورهای غربی مانند گذشته باگشاده روئی وسینه فراخ از جوانان عزیز وطن ما استقبال میکنند بخاطراینکه آنها همیشه مداقع حقوق بشر بوده وحق توطن وتعایش راحق طبیعی هرانسان دانسته و هرکسی درهرجائیکه بخواهد زنده گی کند برایش مجاز شمرده میشود اما زمانیکه به اروپاتشریف میبرد آنچه را که تصور میکرد برخلاف تصورات قبلی خویش میابد آنگاه عقده های روحی وروانی ونفرت وبیزاری از خود وبیگانه در وجودش تبارز میکند که این مرض خیلی خطرناک وتباه کن هم برای فرد وهم برای جامعه میباشد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • به نظر می آید که اروپا ازیکطرف مهاجرت را تشویق میکند وازطرف دیگر دروازه های خودرا بروی مهاجرین مسدود میسازد این بمعنی اینست که این ها درشرایط کنونی به نیروی کار ضرورت اشد ندارند اما اگر باز ضرورت مانند زمان ختم جنگ دوم جهانی بیفتد اروپا خودش دروازه های کشورها شرقی را میکوبد که بفرمائید کشورهای ما باامتیازات فراوان ازشما استقبال میکند همان طوریکه آلمان و دنمارک بعداز ختم جنگ دوم جهانی از ورود نیروهای کار ازکشورهای ترکیه هندوستان اندونیزی وغیره استقبال کرد وهمه را درخود جا داد اما امروز به هیچکس ضرورت ندارد.

    همه چیز روی منافع اقتصادی میچرخد نه کدام چیز دیگر

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس