صفحه نخست > حقوق بشر > آزادی بيان > حکومتی که انتحاری را پاداش می‌‌دهد و نویسنده را به زندان می‌افگند

حکومتی که انتحاری را پاداش می‌‌دهد و نویسنده را به زندان می‌افگند

آثار حکیمی
همرسانی
  • mail
  • linkedin
  • printer
  • reddit

دیروز نزدیک شام بود که دوستی زنگ زد و از ماجرای بازداشتِ استاد پرتو نادری، شاعر و و نویسنده‌ی برجسته‌ی کشور برایم گفت. تا آن لحظه من خبری از این ماجرا نداشتم. بنا بر این به خاطر دریافت حقیقت، دوستانی را زنگ زدم. در نهایت دریافتم که آقای داوودعلی نجفی، وزیر حمل و نقل حکومت کرزی به خاطر نوشته‌ای که سال پار استاد پرتو، در روزنامه‌ی «ماندگار» زیر عنوان «من حامد کرزی را رییس‌جمهور ساخته ام ورنه داکتر عبدالله رییس جمهور می شد» نشر کرده بود، شکایت کرده و این دادستانی افغانستان که به دادگُستری شهره‌ی آفاق است (!) به اصطلاح به خاطر «برپایی عدالت» و گوش‌تاوی این نویسنده‌ی خیره سر، بی‌درنگ حکم به بند کشیدن وی را داده است.

خوب لازم نمی‌دانم که بگویم که پرتو نادری که است و چرا باید به بند کشیده شود؟ چون مخاطبان این پیام، او را به خوبی می‌شناسند. او حدود چهل سال برای ادبیات و فرهنگ پارسی کوه کنده است. کاری که در این کشور، مزیت نه بلکه جرم پنداشته می‌شود. همین گونه، نقش زنجیر و خاطره‌ی پشت پنجره از هشت سال زندان را در حافظه دارد. پس یقین دارم که او بیدی نیست که حالا از حکم دادستانی حکومت فاسد کرزی بلرزد.

اما چیزی که بر عجایب هفت‌گانه‌ی جهان می‌افزاید -که هشت‌گانه شود- عملکرد این حکومت در برابر رخدادها است.
به گونه‌ی نمونه، وقتی برخورد این حکومت در برابر انتحاری، آدم‌ربا، زمین‌غصب‌کن، متجاوز و... با برخوردش در برابر نویسنده، خبرنگار و فرهنگی مقایسه شود، اوج فاجعه روشن می‌شود.

حکومتی که انتحاری برادرش است، مافیا تارپودش را تشکیل می‌دهد. تا گلو در فساد غرق است. ناامنی و هزاران ناکارگی دیگر که نامش را در جایگاه بدنام‌ترین حاکمیت دنیا قرار داده است.

حاکمیتی که هرکس به اندازه‌‌ی فساد و قانون شکنی اش، در آن جایگاه و مقام دارد. در چنین حاکمیتی، نویسنده‌ای که خلاف میل حاکمیت بنویسد و از حقیقت سخن بگوید، باید به زندان کشیده شود. چون قاعده‌‌ی یک چنین ساختاری غیر این نمی‌تواند باشد.

در این هم شک نیست که بدنه‌ی اصلی این حکوم به شدت آلوده به فساد و گندکاری است. اما در تمام دنیا اگر شهروندان از هر نهادی رو بگردانند و بی اعتماد شوند، دست‌کم به نهادهای عدلی (دادگاه عالی و دادستانی کل) باور می‌داشته باشند و در نهایت تصور می‌کنند که این نهادها (دادستان و دادگاه) به داد شان می‌رسد.
مگر حکومت افغانستان، به خاطر فساد باوری و قدرت‌طلبی که در ذهنیت رهبری اش بود، چه در گزینش افراد در رهبری این‌ نهادها و چه در سمت و سو دادن عملکرد این‌نهادها، نهادهای عدلی افغانستان را به شدت به ابزار دست تیم حاکم تبدیل کرد.

دادگاه عالی و دادستانی کل، به خاطر گوش‌به‌حرف‌بودن تیم حاکم و به دلیل رأی نگرفتن از مجلس نمایندگان، از یک سو و فساد‌پیشگی و گندکاری از سوی دیگر، پیش مردم نه مشروعیت حقوقی دارد و نه هم نهاد قابل اعتماد است. این‌ دو نهاد که باید مایه‌ی امید مردم برای برپایی عدالت باشد، متأسفانه به پاتک حکومت برای به دام انداختن کس و کسانی شده است که حکومت می‌خواهد برای شان مشکل خلق کند.

در نهایت دستگاه عدلی افغانستان، به اندازه‌ای بدنام و آلوده شده اند که حتا شماری از مردم به خاطر حل پرونده‌های خود ترجیح می‌دهند که به دادگاه صحرایی طالبان بروند، اما به این نهادها نروند.

به گونه‌ی نمونه، هنوز داستان «دیوه» آن بانوی خبرنگار و قاضی ارشد در جلال‌آباد، سرد نشده. و در روی‌داد دیگر، دیروز هزاران معترض هراتی در اعتراض به کشته شدن کودکی توسط آدم‌ربایان، در شعار‌نامه‌های خود، تنفر خودشان را از فساد در این دو نهاد بیان داشتند. مردم به این باور اند که این دو نهاد، پول می‌گیرند آدم‌ربا و قاتل و جانی رها می‌کنند، تا جانی‌ها بیشتر جنایت کنند، اما نویسنده را بدون در نظر گرفتن قانون به بند می‌کشند.
بارها دیده شد که این حکومت در برخورد با خواست‌ها و اعتراض‌های مدنی و روشنفکری، کمترین اعتنا را نداشته است. بنا بر این، از جامعه‌ی فرهنگی و رسانه‌گران، انتظار می‌رود که در پیوند به این مسئله و مسایل دیگر که آزادی های مردم را می‌خواهند سد کنند، تنها به واکنش های رسانه‌ای بسنده نکنند و همین گونه نهادها و جریان‌های سیاسی باورمند به آزدی نیز، باید موضع روشن گیرند.

ورنه همانگونه که در این یازده سال دیدیم، حاکمیت افغانستان کمترین باور را به آزادی بیان و دموکراسی ندارد. حاکمیتی که مؤلفه‌های ساختاری و باوری اش، تمامیت‌خواهی، قبیله انگاری و طالب اندیشی است، به صورت قطع به آزادی بیان و دموکراسی باو نمی‌داشته باشد.

ممکن استبداد تنیده در خون مردم ما و گسترش بساط استبداد و فساد، برخی‌ها را به این گونه بار آورده باشد که این‌جا افغانستان است. کشوری که فرهنگی بودن جرم و طالب و قاتل بودن مزیت است. پس پرتو باید محکوم شود.
اما حاکمیتی که از جیبب دموکراسی خرچ می‌کند و مهر آزادی بیان بر سینه دارد، باید بداند که حمل این سیه‌کاری‌ها چه حالا و چه در پیش‌گاه قضاوت تاریخ به اندازه‌ی اختلاس پول‌های کابل‌بانک ساده نخواهد بود. شک ندارم که سر انجام نسلی و مردمی پیدا می‌شود و حساب این همه بی‌عدالتی را می‌گیرد.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • بله آقای نادری از فرهنگیان خوب این سرزمین است. آقای نادری انشاال... این دوران خواهد گذشت. صبر زیاد!

  • خداوند به ایشان توفیقات بیشتر در خدمتگزاری به مردم صاحب قدرت بدهاد

  • دستگیری وزندانی ساختن استاد سخن جناب استاد پرتو نادری گرانقدر ودوست داشتنی را توسط باند مافیایی کرزی و دلقک او بنام داوود نجفی زاده با شدید ترین الفاظ محکوم می کنیم؛ پرتو نادری زبان رسای ملیتهایی محکوم این سرزمین است؛ پرتو نادری عمری در زندانهای باستیل حفیظ الله امین تا دوران نجیب الله احمدزی را درزندان گذشتانده است. این داوود نجفی زاده که مانند سیما ثمر ورمضان بشر دوست هویت هزاره گی اش را بخاطر بدست آوردن کرسی دولتی درمعرض تجارت با فاشیستان قبیله ایی پشتون قرار داده باید بداند که بعداز شکست تاجکان همزبانش؛ به سرنوشت شهید عبدالعلی مزاری مواجه میشود؛ با تفاوت اینکه شهید مزاری را امروز مردم ،شهید میدانند وبحق که شهید راه خویش هم بود ولی به داوود نجفی زاده وامثال وی برعلاوهء اینکه فاشیسم قبیله ایی پشتون درمقعدش سوتهء خویش را درون میکند ؛ دل هیچ تاجیک وفارسی زبانی بحالش نخواهد سوخت وهیچ کسی پیدا نخواهد شد که بگوید : داوود نجفی زادهء بیچارهء مظلوم!. برعکس خواهند گفت : خوب شد این عنصر خودکش بیگانه پرور سوته درمقعدش رفت وبا بدنامی ازدنیا رفت. این روز آمدنی است.
    حافظ وظیفهء تو دعاگفتن است وبس
    دربند آن مباش که نشنید یا شنید.
    با احترام
    پرویز بهمن

  • پرتو نادری وکیل شورا در دولت تحت اشغال اجانب است، هم داود نجفی، هم پرتو نادری از مزایای رژیم ساخت امریکا، برخوردار اند! مزدور خادی ــ جهادی به اسم پرویز بهمن ( یا زرنگار یا عطاخیل یا هزار ویک اسم دیگر) مثل سمارق متعفن، برچشم حقیقت ، مثل همیشه، خاک میپاشد! این شاعر تنظیمی از مداحان معلم عطا و سایر کرسی نشینان ارگ، هنوز بازداشت نشده، « این خیل کرکسان تماشا» به تکاپو افتاده اند و برای این عضوفعال انجمن نویسنده گان حزب دموکراتیک خلق سابق ، آیت « تطهیر» صادر میکنند!
    پرویز بهمن، که وبسایت خادیستی « پندار» برای او تیتر « داکتر» را نیز اهداء کرده ، در همین چند خط از کاربرد کلمات رکیک «مقعد وکون سوته....»نیز خودداری نکرده، عجب آقای دوکتوری!!
    منیر احمد

  • پرویز بهمن که خاطره تلخی از جنایتکاری قبیله ای را در حافظه دارد و تا هنوز مقعداش در سوزش است.داود علی نجفی را مجاب میکند تا با پشتونها محتاط باشد ودر ضمن از فرهنگ وادبیات رهزنان بی فرهنگ آیینه داری میکند.
    اما دفاع پرتو نادری را افرادی چون بهمن اگر به عهده بگیرد٬ این دیگر برای پرتو نادری رنج مضاعف خواهد بود وهتک حرمت که با این ادبیات و طرز فکر در صف مدافعانش بایستد. او شخصیت جهانی است و پشت نظام فاسد دولت کرزی ودستگاه قضا یی او به لرزه می افتد. به لومپنی چون پرویز بهمن نیاز نیست.{}

    آنلاین :

  • جالب توجه است که وبسایت فاشیستی افغان جرمن آنلاین نیز درصف مدافعان پرتو نادری قرار گرفته و در ستون مطالب انتخابی، بازداشت ( ؟) آقای نادری را کاری خلاف قانون ، قلمداد کرده!
    حالا معلوم شد، پرتو نادری چه کسی است !!ولی تاجک

  • مرگ به این نجس نجفی این سک کرزی چرا حالی این
    مزاری خیل ها چیزی نه میگویند درین چند روز از قم گرفته
    تا کابل غو غای شان گوش ها را گر کرد دهان کج اسد جفری
    که خدا دیده دهن اش را کج کرده از قم غمبر میزد که توهین شده ایم وحیدی چیق میزد که معقد اش را درد گرفته عباس دلجو دل خود را محکم گرفته که گویش رفته کجا شدن که ببینند کی خاین است کی به قبیله مرده گوی میکند آیا این نجفی وجدان دارد اگر دارد شرم نه میکند که ستم کرده به تمامی ملیت ها آیا از محقق پند
    نگرفت چون به محقق هم ۵ وزارت ۵ سال آرامی در بهسود و ۵
    والی و ۵ سفارت وعده کرده بوده اند آیا این خیانت این جنااور
    بخشیدنی است که در انتخابات کرد اینشالله روزی اش رسیدنی است مرگ به این نجفی شغال و بی ناموس

  • برادر ها تا چه وقت ما را به حان هم دیگر می اندازد و از اب گل الود ماهی می گیرند؟ بخاطر یکه یک اعمال دیگری ان دارو دسته انجام دهند باید مردم سرو صدای را ه بندازدند و انها کاری شان را انجام دهند و مردم را سر کار بگذارند و به بهانه یک شاعر که البته در قلمش از نارسایی دولت و مردم جیزی نوشته بوده که به مذاج جنابان بر خورده و انرا دستگر نموده و یا این که پلان دیگر در راه است که باید عملی گردد.

  • استاد پرتو نادری فریاد رسای عصر ما است!!!

  • من رییس جمهور را به تخت و تاج رسانده ام. ما در گذشته وزیر فتح محمد خان را داشتیم که گاهی این را به شاهی می رساند وگاهی آن
    نجفی
    اجداد ما در زمان بچۀ سقو، جانب پشتون‌ها (امان الله و نادر) را گرفتند و ما آنها را ملامت مي‌کرديم، ولي امروز مي فهميم که اجداد ما راه درستي را انتخاب کرده بودند؛ افغان، قول و پيمان دارد، افغان، ننگ و دامن دارد، افغان، صداقت و تعهد دارد؛ ولي تاجيک هيچ ندارد ...
    عبدالعلی مزاری
    این هم کپ های لاف نجفی و گپ های ننگ و پیمان و قول پشتون ها از مزاری
    آیا به این ها گفت سیاست مدار (بهمن ) نوشته بود که مزاری تاریخ میداند و حرف شفاف دشت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • ای مردم بخواب رفته تا بکی در خواب غفلت قرار دارید و بیدار نمی شوید؟ افغان ها خطرناکترین و افغانستان فروش ترین گروه در تاریخ بشریست، فرق نمی کند که این افغان هزاره باشد، ازبک باشد، تاجیک باشد یا پشتون. افغان دشمن آزادی، عزت و انسانیت است. یک مملکت وقتی قابل دفاع برای تامین وحدت ملی است که حدود اربعه معین و تعریف شده داشته باشد. افغان ها مرز شنناخته شده بین المللی بین افغانستان و پاکستان را بخاطر افغان های پاکستان برسمیت نمی شناسند و حاضرند افغانستان را قربانی امیال افغان های پاکسنتانی و مملکت پاکستان سازند. پس چطور ممکن است که این مملکت بنام افغانستان به موجودیت خویش ادامه دهند.
    بناء شما تعجب نکنید که هر دانشمند و چیز فهم این مملکت و مدافع استقلال و آزادی افغانستان دشمن افغان و افغانستان بحیث یک کشور مستقل بوده و باید هم زندانی و محو گردند. آیا شما نمی شنوید که حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان همیشه دشمنان سوگند خورده افغانستان را برادر خوانده و از آن ها همیشه قدردانی می نماید زیرا آن ها افغان بوده و در راه دفاع از مملکت شان یعنی پاکستان از سر و جان تیر اند و هیچ وقت نشد که آقای کرزی یک سکنه افغانستان را که افغان نیست، برادر خطاب کند. امروز هیچ خود فروخته ای باندازه حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان و باند او که متشکل از افراد گوناگون باشد علیه افغانستان بحیث یک کشور مستقل در جنگ قرار ندارد.
    تا چه وقت شما به اصل گپ نمی رسید، ای مردم غافل؟

  • آقای هوشننگ!
    هرچند که درین ستون باید دربارهء آقای پرتو نادری و داوود نجفی زاده بحث می شد ولی جنابعالی یا عمدا ویا غیر عمدی بحث را به جاهای دیگر می کشانید لذا من هم مجبور شده ام که به پاسخ جناب عالی بپردازم:
    آقای هوشنگ!
    من حالا نیز میگویم که حرف مزاری شفاف تراز آقای مسعود بود وبدین باور هستم ولی شما درنقل قول شهید مزاری امانت ژورنالیستکی را رعایت نکرده اید؛ آنچه که من ازسایت بابه مزاری خوانده ام واین مطلب را درنوارهای ویدیویی اش دیده ام آقای مزاری هرگز حرفی دربارهء حوادث سقاوی چیزی بزبان نرانده است؛ وی گفته است که " تا دیروز فکرمیکردیم که درظلم وستم های تاریخی علیه هزاره ها همهء پشتونها دخیل اند ولی حالا درک کردیم که نخیر پشتونها نیز مانند ما قربانی ظلم و وحشت هم تباران شان گردیده اند آنانی را که ما مانند خودما مظلوم می شمردیم وسالها با آنها لاف اشتراک مظلومیت را می زدیم ثابت کردند که دست انحصارگران پشتون را از پشت بستند؛ لذا حالا ما بخاطر تثبیت نمودن هویت خویش می جنگیم که : آری! ما هزاره هستیم"
    شما درین جملات آقای مزاری که ازقول وقرار شهید مسعود مایوس شده بود وبدامن یک شخص زرنگ وماکیاولیستی چون گلبدین لغزیده بود چه ابهامی وغموضی می بنید؟ آیا این حرفها شفاف تر از روشنی آفتاب نیست؟
    مگر ظلم وجفای تاریخی که علیه هزاره ها درتاریخ رفته است میتوانید از آن منکر شوید؟ آیا میخواهید که آنرا صرف با مجازات شمالی توسط لشکریان نادری مقایسه کنید؟ آیا پدران شما بحیث برده دربازارهای دهلی وکراچی وقندهار فروخته شده اند؟ آیا مادران ومادر کلانهای تان بحیث کنیز در بازارها فروخته شده اند؟ آیا بخش بزرگی از خویشاوندان واقارب تان بطرف کویته وبلوچستان تبعید گردیده اند؟ ومانند این صدها پرسش دیگر.......
    حقیقت آن است که هزاره ها نسبت به هرملیت دیگر درین خاک؛ قربانی ظلم وستم شده اند؛ هزاره ها به قول زنده یاد (خلیل رستاقی یکی ازبنیانگذاران سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان) دو نوع ستم را تحمل کرده اند. یک ستم قومی دوم ستم مذهبی.
    درحالیکه ازبیکها وتاجیکها صرف یک ستم را تجربه کرده اند یعنی ستم قومی.
    بناء من حالا نیز به این نظریهء خود پا فشاری می نمایم که اطلاعات شاد روان احمدشاه مسعود ازین مسایل کاملا ابتدایی بود ومیتوان گفت حتی درحد صفر بود. به عبارت واضحتر چنین مسایلی اصلا درمخیله اش هم نگنجیده بود و إلا دچار آنگونه خبط های بزرگ سیاسی نمیشد.
    حقیقت مسلم تاریخی آنست که افغانستان کنونی درمقابله با استعمار ازطریق نظامی پیروز شده ولی ازطریق سیاسی تمام باشنده گان به شمول اوغانها وغیر اوغانها شکست های متفتضحانه خورده اند. به عبارت دیگر شما اگر استعمار را از دروازه بیرون راندید ولی استعمار از راه کلکین وارد خانهء شما شده و چنان ضربات محکم به اعضای خانوادهء شما زده است که نسل اندر نسل شما نمیتواند دیگر اززخم های آن شفا یابد.
    استعمار بخاطر ریشه دوانیدن درجامعهء ایلی وقبیلوی ازطریق یک قوم مشخص یعنی پشتونها به بهانهء اینکه هزاره ها بقایای چنگیز اند ودر بعد مذهبی که شیعه ها کافر اند، برای خر نگهداشتن وعقب نگاه داشتن این جامعه ضرورت به حذف فزیکی هزاره ه ها ازموطن اصلی شان داشتند.
    این کاررا عبدالرحمن خان از روی استقلال مزاج ویا کدام غیرت قومی انجام نداده است ؛ این را هر مبتدی وابجد خوان رشتهء جامعه شناسی میداند که هزاره ها وپشتونها قبل ازعبدالرحمن ورسیدن پای انگلیس به منطقه دارای بهترین نیکوترین روابط انسانی ومردمی بودند که تفصیلات آن ازحوصلهء این مقال خارج است. میتوانم بگویم که ارادهء استعمار خصوصا استعمار انگلیس همین بود که به امیر عبدالرحمن بگوید : اگر میخواهی خودت و اعقابت برای همیشه درین کشور سلطه برانید باید هزاره ها را محو ونابود کنید ویا هم تبعید ویا هم به برده گی بکشانید.
    ارادهء استعمار همین بود که این کشور( افغانستان کنونی) درقعر جهالت ومرداب بیسوادی غرق باشد تا هیچگاهی به پای خویش نه ایستند ؛ هرگاه به پای خویش بایستد زمینهء ظهور وخلاصی کشورهای دیگر ازچنگال استعمار مساعد میشد؛ پس بخاطریکه افغانستان به پای خویش نه ایستند باید دستنگر و گدا ومحتاج باقی بماند؛ کشورهای محتاج همیشه درمعرض استحاله درکام نهنگ استعمار بوده میتوانند واستعمار درکشورهای محتاج وگدا ازطریق اشخاص قدرت طلب و وطنفروش که بیشتر ریشه درفرهنگ ایلی وقبایلی دارند حاکمیتهای سرکوب گر وظالم را برسر اقتدار نگاه میدارد، حاکمیتهای که درمتن توده ها هیچ ریشه نداشته باشد وتوسط خود استعمار تضمین بقا داشته باشد. حال همین ظالمان وستمگران بدشمنان درجه یک وطن خویش تبدیل میشوند؛ وبه امر ومشاورهء استعمار ازبیداری ملتهای خویش درهراس می باشند. باید آنها ملت خویش را درفقر وبدبختی وجهالت نگاه دارند تازمینهء بقای خودشان درقدرت تضمین گردد. هزاره ها فطرتا مردمان سخت کوش؛ زیرک وهوشیار اند؛ همینکه شما درشهرها خصوصا در دورانی که افغانستان از امنیت وثبات نسبی برخوردار بود کمتر هزاره ای رادیده اید که دست تگدی بسوی مردم دراز کرده باشد؛ دلالت به این میکند که این مردم؛ مانند تاجیکها وپشتونها ازمفتخوری وتنبلی عار دارند؛ درحالیکه زعامت ورهبری درافغانستان اشغال شده که خود مزدور ونوکر گوش بفرمان استعمار بود باید کاری نکند که مردم به پای خویش بایستند واحساس آزادی کنند.
    بناء برای ترویج فرهنگ گدایی وگدا پروری؛ درابتدای امر همان مردمی باید نابود گردند که میخواهند محتاج وگدا باقی نمانند. این تجربه را شما دراکثر کشورهای قارهء سیاه درعهد استعمار قدیم وجدید میتوانید مطالعه کنید.
    بازهم بخاطر جلوگیری از اطلال کلام؛ به نظر بنده موضوع هزاره ها وستم تاریخی علیه آنها توسط حاکمان پشتون عمیق تراز جنگ اندازیها ودرز ایجاد نمودن میان مسعود ومزاری می باشد. واین را بدانید که هزاره هایکه به شهید مزاری دل بسته اند نه بخاطر این است که آنها عاشق لنگی وبوتهای پس قات وی بودند بلکه بخاطر این بود که وی حرف شفاف وروشن داشت یعنی اینکه: " هزاره بودن نباید جرم باشد نخست وزیری وریاست جمهوری و وزارت دفاع ازدیگران ؛ جوالی گری وسقاوی وحقارت ازهزاره ها درحالیکه درقرن بیست ویک ما مدعی شهروندی هستیم"
    اما آقای مسعود به اندازهء دهم حصهء آقای مزاری چنین حرف شفاف نداشت؛ بلکه برعکس بر حرف های مزخرف ودروغین واستعمار پسند : چون افغان بودن؛ افغانیت وخون افغانیت وغیرت افغانی وامثال این حرفهای پوچ وبی معنای که دل انسان ازنوشتن آن بد میشود وحالت تهوع به انسان دست میدهد دل بسته بود؛ که سرانجام گذشت زمان نیز ثابت ساخت که همانهای که بیشتر درغیرت اوغانی وی احساس وی را تحریک میکردند همانها جواسیس آمریکا بودند.
    یک نمونه اش را من برای تان معرفی میکنم: مسعود خلیلی پسر روان شاد استادخلیل الله خلیلی به قول آقای عتیق الله مولوی زاده درسایت پندار بیش از ده سال بخاطر جمعیت اسلامی به امریکا جاسوسی کرده است. همین جاسوس هرکارهء آن شهید بزرگوار بود وهمیشه اشعار پدرش را درگوشش زمزمه میکرد که:
    لوای فتح بلند است از دو احمدشاه
    جهان گشای کبیر وسپاه دار جوان

    آن شهید بیسواد ما هم که سالها رنج ومرارتهای بالا شدن وپائین شدن به قله های شامخ کوه های هندوکش را درطول دوران جهاد چهارده ساله؟؟؟؟؟ بر تن نحیف خویش حمل نموده بود؛ ازفرط غرور وشادی؛ شانه هایش را بالا بالا میزد که آری! من شدم احمدشاه ابدالی دوم . ولی بخاطر تسکین خاطر دیگران یک سلسله جملات بیسوادانه واحمقانه را بزبان می راند که : مه هرگز خواهان مقایسه نمودن خودم با آن شخصیتهای بزرگوار؟؟؟؟؟؟ تاریخی ؟؟؟؟؟؟! نیستم> واقعا تاریخ ونسلهای آینده به این مزخرفات میخندند.
    ولی با تمام این حرفها من چنانچه دریک بحث دیگر با آقای ستایش علی دربارهء جنبه های منفی شهید مزاری سخنان زیادی را بازگو کرده بودم این بار بخاطر گل روی شما به جنبه های منفی آن شهید بزرگوار دیگرهم پرداختم که خدا کند ازمن آزرده نشده باشید. من با تمام این نقاط مثبت ومنفی ایندو بازهم به هردوی شان احترام عمیق دارم؛ ولی میخواهم حرف همیشه گی ام را تکرار کنم که مزاری ومسعود هردو قربانی توطئه های درونی وبیرونی گردیدند. امروز ملیتهای غیر افغان بوحدت ارگانیک نیاز شدید دارند؛ امروز ما باید به مرده پرستی ها ورهبر پرستی ها وشخصیت پرستی ها وقبرپرستی ها پشت پا بزنیم، ازتجارب تلخ شخصیتهای گذشته وقهرمان خویش بیاموزیم ویک کشور جدیدی بانام وهویت جدید را درکرهء خاکی بنا نهیم؛ تاهمهء اقوام وملیتها بشمول افغانها( پشتونها) درآن حق زیستن داشته باشند.
    بیا ساقی که تا گل برافشانیم ومی درساغر اندازیم
    فلک را سقف بشگافیم وطرح نو دراندازیم
    اگر غم لنگر اندازد که خون عاشقان ریزد
    من وساقی بهم سازیم وبنیادش براندازیم.
    با احترام
    پرویز بهمن

  • یك جامعه ایكه شاعر آن به مانند پرتو نادری باشد كه شعر خود را برای تمسخر، تحقیر و توهین اقوام دیگر بنویسد، طبیعی است كه حكومت آن جامعه انتحاری را پاداش میدهد و نویسنده را به زندان می افگند.
    گستاخی های قلمی نویسندگان به مانند پرتو نادری است، بدتر از جنایات انتحار كنندگان است.
    انتحار كننده خود را میكشد و چندی را هم به اطراف خود از بین میبرد كه اثرات آن آنی است اما شعرا و نویسندگان به مانند پرتو نادری قلم را برای تعصب و دیگر ستیزی به حركت میآورد، و در ریشه های مناسبات انسانی جامعه زهر میپاشد كه این زهر میتواند ریشه های تفاهم بین القومی را برای همیش بخشكاند.
    در آخر میخواهم بگویم كه اگر پرتو نادری ذره از وجدان و جونمردی در وجودش هنوز باقی باشد، باید از شعر گونه توهین آمیزیكه بر علیه خلق ترك افغانستان نوشته كرده و در سایت ها نشر نموده بود، باییست معذرت بخواهد. در غیر آن قیمت همچون انسان ها یك جو است. و روشنفكران جامعه تورك افغانستان هم باید مطابق عمل پرتو نادری به قضاوت شخصیت او بپردازند ، نه كم و نه بیش.
    با احترام
    بوله

  • من از خداوند میخواهم که شما انسان های جاهل بی خبر را که جز قوم گراهی کاری ندارین وانسان محوری را بباد فراموشی برده اید وچشمانانتان کور گشته وگوشها کر اصلاح بسازد واگر نمیشوید درغضبش گرفتار تا کی مثل مداح ها اوغان ،تاجک وهزاره گفته بجان هم مثل....دوانه اتادین لعنت به قوم پرستی ونژاد پرستی عزیزان ازعلم تان دانش تان بخاطر کاری استفاده کنید که بنفع مردم وجامعه باشدgif jpg png

  • به همين شكل كه پرويز در اين صفحه مانند يك سگ بالآ همه حمله ميكنند شوراي نظار در كابل بالآ مردم پيچاره با تفنگ و توپ و طياره حمله ميكرد، اين سگ وحشي نمونه انترنتي شوراي نظار است

  • اختلافات هزاره وتاجیک و زندانی ساختن اقای پرتو نادری باعث ایجاد این برنامه های فاشیستی میشود

  • كسانيكه اشتباه هاي گذشته را به منظور ايجاد نفاق ميان توده هاي محروم هم سرنوشت بكار ميگيرند دشمنان بي وجدان بشريت هستند، حالا در اين اواخر اجيران افغان ملت حادثه افشار را يك نقطه ضعف گير اورده و از اشخاص بي فهم جهت تقابل و تنفر بكار ميگيرند. زمزمه كردن افشار شعار منافقين است نه از جامعه دانشور هزاره !! افشار در زمان تصرف باميان توسط طالبان جبران شد. در ضمن ما هم به سهم و توان خود مقصر بوديم و هستيم من با فرمايشات جناب كاوه و چشم تاريخ موافقم بحث خرد ورزانه ي داشتن تشكر آز اين دو فرهيخته عزيز .

  • در افغانستان به موچی هم استاد می گویند. به مرده گاو هم استاد می گویند. به ادمکش هم استاد می گویند. به فاحشه هم استاد می گویند. به دزد هم استاد می گویند. لطفا روشن سازید که این نادری چه قسم استاد است. مرده گاو است و یا سقاو و یا موچی؟
    این مملکت نام اش افغانستان است و هر کس که از فرهنگ پارسی سخن می زند باید در فرقش روغن داغ انداخته شود. اینها خاینین ملی استند که در رکاب دشمن قرار دارند. مرگ بر پارس و پارسی و مزدوران حلقه به گوش پارسهای سگ.
    زنده باد افغانستان و افغانان

  • اسم پارسی از پارس سگ گرفته شده است و شما واضحا می بینید که این پارسیوان های سگ غیز از پارس زدن دیگر هیچ کاری ندارند. در سایت کابل پرس? که بلند گوی شان است سگی بزرگ انها بهمن است که به نامهای مختلف و رنگهای مختلف می پارسه و لعاب کثیف خوده باد می کنه !!

  • روزي من به جناب نادري به عنوان شاعر مي يدم أن وقت كه إز نحبه هاي جوان دولت قبل إز مجاهد قلمداد شده بود.اما أيشان بعد ها بد رقم مجاهد ستاو شوراي نظار ستا إز اب درامد كه سر به استان اهريمن هاي جهاد تا به استان خماند. وحالا شده است يك مقاله بأزيكه در هر جا مقاله ها وعكس أش به ديده ميزند,مشكل است كه أورا حالا درجمع كي به حساب اوردش.زيرا به ديد من زياد فرقي با داود نجف ي كه يك كاتب حرف شنو دولت كرزي است ندارند.

  • بهمن سگ
    اگر افغان نام سگ هم باشد مگرم باز هم نصف شما از پشت همین مردم قهرمان استین. سالها کارتان مرده گاوی کردن بود. زنان تان را برای سرداران و قهرمانان افغان در شمالی و جاجای دیگر لیلام می کردین. همین اکنون هم تمام شما سگ ها به نام شریف افغان شناخته می شوید.
    پارس سگ چه باشد که شما برای شان مرده گاوی می کنین. افغانان همان مردم غیور و غیرتمند استند که پارسهای سگ را گوشمالی دادند و سالها بر انها حکومت کردند. اشرف افغان و محمود افغان به یاد بیار که پارس ها را برده های شان ساخته بودند.
    اسیا یک پیکر اب و گل است
    ملت افغان در ان پیکر دل است
    از اینکه شما مردم بی غیرت بی ریشه تلاش دارین که خود را به پارس های سگ پینه کنید برای تان تاسف می خورم مگرم بی ریشگی این کارها را دارد. انشا الله مرگ پارسهای سگ هم کم کم نزدیک می شود. تازه کم کم به نفت در مقابل غذا نزدیک می شون. تمام شرق میانه را فاحشه های پارس پر خواهد کرد. اگر چه حالا هم تمام دبی و ترکیه و کشورهای عربی را پر کردن.
    تف بر شما مردم بی غیرت سگ بی ریشه
    تف بر زبان چتل پارسی

  • افسوس به افراد که خود را افغان خطاب می کنند و پی فرهنگ و زبان و ملت می گردند خیلی جای افسوس است که به بعد به زبان یکدیگر خود و به فرهنگ یک دیگر خود تعنه نابودی می کند خیلی ها بی خبر از این اند که انسان خلق شده اند من متنفر از هرد فرد هستم که خود را افغان خطاب می کند و متنفرم از هر انسانی که خود را مسلمان خطاب می کند و لعنت خدا چنین افراد باد انسان افریده شده و باید انسانیت کرد نه مثل اینهایی که لکه به نام انسانیت هستد و دست برزده اند پی جان و مال و عذت یک دیگر خود مثل افغان ها نه نه اینکه دست بر زده اند بالای طفل 5 ساله تجاوز کنند بسیار شرم است به هر فرد افغان افغان نابود باد و انسان زنده باد بیاید افغان را نابود کرد نه اوغان را انسانیت را سرو صورت بکشید نه افغانیت را
    iاو افغان سگ به زبان مردارت چرا گپ نمی زنی زور زبان پارس های است که خواهر مادرت را فاسی یاد دادیم

  • برادران خواهش میکنم فریب این سگ پاچه گیر را نخورید. هرگز به اقوام شریف و غیور وطن تان توهین نکنید، بلکه مستقیم جواب سگ پاچه گیر را بدهید. زیرا وظیفه این جاسوس و تفاله همین است، که بین مردم بیچاره این کشور تخم دشمنی و نفرت زرع کند و بار دیگر جوی های خون را در کشور ما جاری سازد. بگذارید که این آرزوی خود را به گور ببرد و کینه و نفرت درون خودش را مانند موریانه بخورد.

  • دوستان سلام
    دستانم یارای نوشتن ندارد
    چرا که مطالبی که شما نوشته اید و یک دیگر را با الفاظ رکیک و خلاف همه نورم های نوشتاری خطاب کرده اید واقعاً جای تعجب است .
    دوستان
    بیائید موضوعات را علمی و بشکل تاریخی یعنی چیز های که در تاریخ این سرزمین سپری شده است بررسی نموده و یکدیگر را به این و آن به باد تمسخر نگیریم .
    چون موضوعات تاریخی است و به همه هویداست نمیتوان از آن چشم پوشی کرد ، تمام مطالب را علماً مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و دیگر بگذارید که شما را هر کس هر چیز بگوید .
    جواب هر شخص کوچه یی را نباید داد باید گفت بر تو سلام .
    امید وارم که این مطالب که من نوشتم رعایت کنید .
    احترام
    طوفان وطنیار

  • بهمنه ګرانه خدای دی تاته هدایت درکړی ته د نفرت او کینی په اور کی داسی سوزی چی تصور یی نشی کیدای!!
    د سپی خطاب یو انسان ته هغه هم ستا خپل هیوادوال ته ډیر د شرم ځای دی هم تاته هم ستا ټولو خوا او شا ملګروته. بل دا کوم سپی نوم چی ته یادوی دا اصلا د افغانستان تاریخی تازی سپی دی چی د افغانستان څخه انګلیسانو له ځان سره یو وړ. لکه څنګه چی په تاریخی قصو کی راغلی دا تازی سپی ډیر ښکلی او هوښیار دی. د دی لپاره چی دا ډیر ښکلی او هوښیار دی او بل دا چی د افغانستان څخه ریښه لری نو ځکه انګلیسانو ورته د افغان تازی یا افغان نوم ورکړی دی.
    دوهم علت یی دادی چی په غربی دنیا کی سپی ډیر عزیز حیوان دی، ښاپیرې مخی نجونی او ښکلی غربی انجونې له سپی سره ډیره مینه لری او د شپی تمامه شپه ورسره بیدیږي! د سپی کلمه هم ځکه په غرب کی داسی پسته کلمه نه ده لکه سومره چی ته او ستا فرهنګ یی پیژنی. سپې هم د خدای یو مخلوق دی او کیدای شی چی یوه غربی ښکلی انجنی ستا او د سپي تر منځ سپی خوښ کړي!!!! ځکه ته د افغان تازی سپي هومره هم عقل په سر کی نه لري!!! زه ستا انسانی کرامت ته احترام لرم نو ځکه به همدومره درته ووایم چی له کینی او نفرت څخه څه لاسته نه راځی، او یوازی به ځان خراب کړی بس!!

  • درنو لوستونکو Afghan Hound ته ورشی چی د افغانستان د تازی سپی په اړه پوره معلومات لري. له دی نه معلومیږي چی بهمن نومی څومره سپک او د ټیټو اخلاقو لرونکی انسان دی چی حتی د افغان سپی د شهرت او ښکلا تعصب هم په زړه کی لري. دا شکلي او په اونه دنګ سپی په دنیا کی شهرت لری او د سپیانو پاچا خطاب ورته کیږی. غربیان یی په ډیر فخر او عزت باندی ساتی او ویاړ پری پلوري.
    د بهمن اصلا بخیلی راځی چی ولی د دی سپي نوم افغان تازی دی ولی پارسی تازی نه دی!
    ستا لپاره ډیر د افسوس ځای دی بهمنه چی د تعصب او کینی په دوزخ کی سوزی!

  • آقای غشتلی!
    عجب است که ازیکطرف ازسگ وسگ بودن درجوامع غربی تعریف میکنید وازطرف دیگر کاربرد این کلمه را توسط من برای خودتان توهین می دانید؛ اگر سگ اینقدر درجامعهء غرب باعزت است و تسیمهء نام افغان هیچ اشکالی ندارد پس چرا مرا متهم به سبک بودن و بی سویه بودن وافغان ستیزی میکنید؟
    شما خیلی درست فرموده اید؛ ولی پرسش من ازشما این است که آیا عملکرد فرهنگ ستیزانهء شاهان افغان وهمین حالا وضعیت طالبان که همین اکنون درقفس های آی اس آی محبوس اند با سگ کدام فرق دارد؟
    با احترام
    پرویز بهمن
    نوت: من مطابق فرمایش شما سر ویکی پیدیا زدم وآن نام مباک را درین تصویر زیبا یافتم

  • او کثیف احمق، پول افغانستان را افغانی میگویند، قالین افغانستان را قالین افغانی میگویند، همینطور سگ تازی افغانستان را نیز سگ افغانی میگویند. اما تو کثیف مانند بادار انگلیسی ات آنرا طور دیگر تعبیر میکنید، زیرا هردوی تان از افغان ها نفرت دارید. او انسان بی پدر و بی وطن، تا کی اینقدر پارس میزنی؟

  • درافغاستان كلمه ملى مورد استعمال ندارد. هركسيكه كلماتى چون وحدت ملى، سرود ملى، بانك ملى، اردوى ملى، افتخارات ملى و أمثالهم را استفاده ميكند، خود يا سواد سياسى ندارد و يا هم خاين ترين خاينين است. مفهوم كلمه " ملى" در كشورما خود قوم پرستيست.

  • ستا په قول چی افغانانو دوه سوه شپیته کاله حکومت وکړ هغه هم په داسی حال کی چی ستا د بی ارزښته په خبره «سپیان » وو...نو له دی نه ښکاره ده چی تاسو او ستاسو نیکونه له سپیانو هم بدتر ګیدړان او لاشخوران وو چی د سپیاونو ښکار او لاسته راوړنو ته یی سترګی نیولی وی او د دوی تر قیادت لاندی یی دوسوه شپته کاله د افغان ډوډی او پاتی شونی خوړلی ډی !!! په حقه چی لکه ګیدړ بیوفا او له حق نه سترګی پټونکي یاست.!!! ههههههههه

  • يك تاجيك را در ته ران به جرم شرب خمر بازداشت كردند. قاضي براي او صد ضربه شلاق نوشت.درازش كردند تا شلاقش زنند.تا كونش را برهنه كردند ديدند يك طرف كونش نوشته فارس طرف ديگرش نوشته تاجيك! مامور اجراي حكم دست نگه داشت.دوباره پيش قاضي رفته ماجرا را گفتند.قاضي حكم شلاق را دوبرابر كرده در علت اين امر نوشت وي علاوه بر شرب خمر ميان فارس و تاجيك هم شكاف انداخته است!

  • بهمن !
    عجب لاشه متعفنی اهستی,این همه مزخرفات وکثافت گویی هاراازکی به ارث برده ای ,ازمادر؟ازپدر؟ویاازهردو!
    من مرتبت توراصدهابارکمتروحقیرترازآن سگ ایکه دربالاست یافته ام.حالاشایدبازهم به کثافت پراگنی ودشنام باران برادران پشتون به اصطلاح خودت قبیله !بپردازی که مانندهمیشه غلط میکنی!

  • پیام یکی از دوستان پشتون راجع به سخنان مولوی بجلیگر:
    گران بهمن صاحب! سلامونه اونیکی هیلی!
    بجلیګر علمي خبره کړېده ځکه چې څوک چې انسان دی هغه د کروموزومونو په شمېر کې د بل هر حیوان نه سپي ته ډېر نږدي دی او پښتانه ښه انسانان دي بناءً دا ور ته تړ ټولو ډېر نږدي دي. "
    پاسخ بهمن!
    دوست عزیز اگر سخنان مولوی بجلیگرعلمی است پس من این سگ بودن را برایت تبریک میگویم. لطفا به چهرهای این موجودات درقرن بیست ویک نگه کنید. کسانیکه سرنوشت یک ملت را تعین میکنند

  • تا زمان که نام یک تبار افغان را بر همه تان گزاشته و خاک بر سر نام و نشان نیاکان خود کنید، روزگار تان از این بد تر خواهد بود!
    تا زمان که برچسپ زدن های را هم چون "نژاد پرستی" از سوی فرومایه گان ز ترس همبستیگی تان با هم دیگر بپزیرید، و پشت به تبار و فرهنگ نیاکان خود کنید روزگار تان از این بد تر خواهد بود و ریش خند جهان خواهید بود و با زنجیر بردگی دلقک بیش نخواهید بود!.

  • بهمن: "....او باید نزد پزشک برود وخون خویش را با خون همان سگی که نامش را انگلیسها " افغان" گذاشته اند معاینه کند حتما در رگهای وی خون " سگ" وجود دارد. این سخن نه ازباب دشنام وتوهین به یک ملیت بلکه یک سخن علمی وتحقیقاتی است."
    این است سخنانیکه جناب بهمن که به آن جنبه "علمی و تحقیقاتی" میدهد. آفرین به تو و به علم تو. اگر این علم باشد که تو به آن عقیده داری، واقعاّ که جزء سگ دیوانه ای بیش نیستی.

  • بهمن از پشت یک فاحشه اس.
    پدر بهمن یک مرده گاو بود و از فروش مادرش خرچ فامیل را می داد.
    از اولاد یک فاحشه انتظار به غیر از بی ادبی نداشته باشین.

  • با درود وسلام بر همه ی داد خواهان در این چند روز من هم بارها پشتیبانی ام را از استاد در برگه های گوناگون نوشتم ولی بسیار طرف احتیاط را گرفتم ؛ شاید اشتباه بگویم اگر اشتباه است شما اصلاحش کنید. متاسفانه ما هرقدر کوشش می کنیم سیاسی شویم ،هشیار شویم و بر قضای درنگ و دقت بیشتر داشته باشیم باز هم یک گوشه های از روند مبارزه و دفاع برای مان تاریک میماند . عزیزان من ما ،نو از یک جنجال ناخواسته ی که مربوط نوشته ی امرالله صالح و بیانیه استاد محقق میشد نجات یافتیم که در جنجال دیگری از شکایت نجفی و دستگیری استاد پرتو نادری قرار گرفتیم ،من فکر می کنم حلقه ی که دست به سازماندهی چنین بازی های گنگ میزند هشیارانه نقاط را یافته و آنها را از حلقات خودی و غیر خودی که ماها هستیم چنان رسانه ی می کنند که روزها ما مصروف تصفیه حساب های قومی باشیم ورنه از نوشتن مقاله و گپ نجفی چندین ماه میگذرد .اگر کمی توجه کنیم این داستان ادامه همان داستان قبلی است و شاید ادامه یابد. یعنی به شکل از اشکال ما تاجیک ها باید با هزاره ها که دو قوم هم زبان هم فرهنک و درد ورنج مشترک تاریخی داریم دوامدار در گیر و یخن به یخن باشیم .تاکید بنده این است که دفاع از استاد باید شود .اما هشیارانه و زیرکانه !! که مبادا خدای ناخواسته این قیضه هم مانند قضیه مقاله ی امرالله صالح شکل بگیرد . قشری از نویسند های هزاره دوباره از یخن ما چنگاو شوند تا ما در خواسته ی خود که بر حق هستیم بجای نرسیم . یعنی نباید کوشش شود تا از نام نجفی پای گروه و یا قومی به میدان کشیده شود . هشیار باشیم امکان دارد با نام های مستعار دشمن از این خلا هم استفاده کند . جانب احتیاط را در نظر بگیریم . و از استاد و راه استاد پشتیبانی کنیم.

  • خدا را شاكرم أوغان نباشم
    كه من مزدور پاكستان نباشم
    نپوشم وأسكت هاى انتحارى
    اگر از قوم بى وجدان نباشم
    جناب أغاى بهیر سادات من يك سوال از شما دارم ، ميشه كمى راجع به افتخارات افغانستان تذكر دهيد و ثانياً كمى روشنى در باره دين مقدس اسلام ؟

  • آقای بهمن
    با تمام÷ نظریاتت موافقم.
    اوغان درزمانیکه -میداند زورش نمیرسد- شما را برادر میگوید-ولی بعدازآنکه بابادرانبیرونی- برشما مسل شود-ناموس همانبرادرغیراوغان خود را به باداران خارچی خویش لیلام مینمایند.
    اینرا تاریخ دوصدساله اخیربخصوص زمان بیست سال اخیر ثابت ساخته.

  • از دوستان عزیزیکه به آدرس این بنده دشنام ناموسی داده اند می پرسم که آیا ازنظر علم قواره شناسی شما کدام تفاوتی میان سگ " افغان" که دربالا تصویرش را گذاشته ام واین عالی جناب که پشتون اصیل تشریف دارد وتوسط خود هم تبارانش ( پشتونها) گرفتار گردیده وفلمش دریوتوب گذاشته شده است درین تصویر می بنید؟ من حدس میزنم که قواره های عالی جنابان هریک محترم سادات، نادرک اوغان؛ ودوست عزیز م لمرجان با این قواره شباهت تام داشته باشد.
    با احترام
    پرویز بهمن
    نگاه کنید به این چهرهء افغان اصیل!

  • افغان ها یا اوغان ها در شهنامه فردوسی سیه چهره ریش کفور چشم خون بد کنش دزد راهزن باژگیر شوم نامرد لا فوک وبدنژاد معرفی گردیده اند با معلومات بیشتر مراجعه کنید در این ویدئو

  • پنچرمین ها، پکول پوشها و دیگر خر آسانی ها عزیز، تازمانیکه نام این منطقه بنام افغانستان است و همه ساکنین این منطقه چه تاجک؛ هزاره، پشتون وووو... خودشان را با افتخار افغان مینامند شماها بیخود میکنید ک به نام افغان توهین میکنید! شما در اقلیت قرار دارید.

  • زمانیکه بهمن برای ( خاد) اداره جاسوسی و آدمکُشی حزب خلق/پرچم (خبر چینی) میکرد، باید درآنزمان به سن 20 یا 25 ساله بوده باشد. فلهذا او باید حالا تقریباّ 70 سال عمر داشته باشد.
    در تمام جوامع انسانی مرد یا زن کهن سال از نگاه اخلاق و عمل رهنما والگوی جوانان قرار میگیرد. اما بعضی از آدم های کهن سال به امراض دماغی نیز مبتلا میشوند و به اصطلاح عقل خود را از دست میدهند.
    این بدبخت پیره مرد 70 ساله یکی از همان کسانی است که نتنها در سن پیری عقل خود را از دست داده است، بلکه همان اخلاق لومپینی و اوباشی (خادی) خود را، که اعضای خاد به آن مشهور بودند، تا حال حفظ کرده است.
    چه خوب گفته اند: عقل به سَر است نه به سن !

  • دورد بهمن عزیز: شما افتخار میلون ها مردم ستمدیده این سرزمین هیستد ما به شما افتخار می نمایم حق پیروز است قلمت همشه سبز ما با تو ایم بهمن عزیز

  • چرندیات ذیل در ویکیپیدیا زبان پشتو را لطفا بخوانید!
    ناسیونالیستهای پشتون نتنها برای دیگران دروغ میگوند بلکه به خود هم هم دروغ میگویند. اینها تصمیم گرفته اند که نسل های آینده شان مثل خودشان و بد تر از خودشان باشند. اینها مطمئن هستند که نسل های آینده شان شخصیت مثل مسعود نخواهند داشت مثل خودشان که ندارند. اما بجای اینکه مسعود بسازند مسعود دیگران را تخریب میکنند. اینها فکر میکنند که با تخریب دیگران به خود خدمت میکنند و یا حد اقل عیب خود را میپوشانند اما غافل ازینکه با کارها دارند تفکر نسل های آینده شانرا شکل میدهند.

  • این حکایه قوم اکثریت و اقلیت حال کهنه شده امروز هنگامیکه در خارج از اوغانستان هستم یکی از دوستان خارجی در مورد اوغانستان از من جویای معلومات شد و برایش کوگل کشورش را در مورد اوغانستان نشان دادم و گفتم که ببین و بعد در کوگل کشورهای مختلف رفتم و برایش همه را نشان دادم و خواند وقتی دید که این نفوذ شماری کوگلهای متلف از زمین تا آسمان فرق دارد به کشور خود و کشورهای غربی دیگر و من هم بخصوص به انگلیسها و روسها و پاکستانیها و غربی ها لعنت فرستادیم که بدون نفوذ شماری یک قوم را اکثریت و دیگری را بدون اسناد اقلیت میسازند و هیچ یک از کوگلها حتی یک فیصدی نزدیک هم به دیگری در مورد نفوذ کشور ما نداشتند این نفوذ تا حدود بیست ملیون نفر کم و زیاد فرق داشت آن خارجی کله شور داد و از حایه نفوذ در اوغانستان برایم فکایی جور نمود و همیشه برای سرگرمی از نفوذ اوغانستان یاد آوری مینماییم و به جهان استعمار می خندیم با این پشتونهای بی دم و بیفرهنگ شان.

  • اگر مساله ی اصلی را دفاع ازحق آزادی بیان برای همه تشکیل می دهد،
    پس این جا شخص معین نباید مطرح باشد . محکوم کردن حکومت فساد سالار کرزی درمورد برخورد مستبدانه با پرتو نادری از آن رولازم است که علیه حق آزادی اندیشه وبیان انجام یافته است نه این که پرتو نادری چنان شخصیت والایی است که کسی حق نداشه باشد متعارض او گردد. بنده پس از آن که شعر ننگین وشرم آور پرتو را در مورد ترکان خواندم به این نتیجه رسیدم که این " استاد" تا مغز واستخوان یک قوم پرست نژاد باور و کین توز است ورنه هرگز علیه یکی از تبار های بزرگ کشور ما چنین دست به قلم نمی برد . همچنان وقتی به کرنش چاپلوسانه ی او دربرابر یکی از دزدان سرگردنه و چپاولگران جهادی در عکس بالا خیره شدم از شاعر بودن متنفر شدم. شما دقت کنید که با آن سر سفید با چی پستی و خواری دربرابر یک جنگسالار تا کمر خم شده است . آیا شاعر آزادی وشخصیت" نستوه " چنین است؟ من با بسیاری از جهات نظریات پرویز بهمن موافق بوده ام و خواهم بود به ویژه در مورد افشای ماهیت بربر منشانه ی نخبگان سیاسی وفرهنگی نژاد پرست پشتون ( اوغان) و ضرباتی که از ناحیه ی حاکمیت انحصاری قبیله بر مردم افغانستان و سرنوشت این کشور وارد آمده است . ولی گاهی مرا شک بر می دارد که آیا این اقای بهمن واقعن یک روشنگر وفرهنگی است؟ زیرا وی دربیشترین کمنت های خود دربرابر مخالفان
    از کوره دررفته و به کلمات رکیک وبازاری پناه می برد و ادعا می کند که برای " اثبات" نظر خود ناگزیر است چنین کند . اما خطاب من به آقای بهمن این است که برادر ! یک عنصر مدافع حقوق انسان و جانبدار آزادی و عدالت نمی تواند حرف خودرا با دشنام به کرسی بنشاند . لطفن ولطفن تیشه به ریشه ی خود نزنید واز وجاهت داعیه ی خود نکاهید.دشمن را بگذار که دوستان تو هم با چنین حرکت غیر اخلاقی موافق نیستند. واگر همینگونه ادامه دهید تمام حرف ها شما بی اثر شده و نیت واقعی شما نیز زیر سوال خواهد رفت .

  • جناب پرویز بهمن ! اگر زشت گویی های بی ملاحظه ی شما به همان مواردی که شما مثال آورده و توجیه کرده اید خلاصه می شد ؛ من چیزی بیشتر برای گفتن نداشتم زیرا بنده نیز بدین نظر هستم که سزای قروت آب گرم. به سخن بیدل : نرمی زحد مبر که چو دندان مار ریخت / هر طفل نیسوار کند تازیانه اش. گاهی لازم می اید که با افراد بد دهن ولجوج به زبان خود شان سخن گفت . اما مواردی زیاد وجوددارد که شما بی مناسبت به طرف مقابل از کلمات رکیک استفاده کرده اید واین با شان و حیثیت یک نویسنده قطعن منافات دارد واگر شما این روش را دوست دارید ومی پسندید دل تان وبایسکل تان ولی متوجه پیامد های منفی آن باشید. درمورد شعر ضد ترکان پرتو تیر خودرا آوردید . درمورد بهره برداری راوا از عکس پرتو نادری با شما موافقم . من می دانم که راوا چگونه جریانی است واز کجا آب می خورد .همچنین از چاپلوسی عناصر قبیله ای دربرابر مقامات پاکستان و بازی های ابلهان خانواده ی فارانی نیز آگاهم . این ها همه به جایش ولی نمی توان ونباید از اینگونه موارد برای توجیه رفتار های ناپسند یک شاعر"خودی" بهره گیری کرد. من نمی دانم معیار اندیشه های شما چیست ولی برای من اصلی ترین معیار منافع، عزت و خوشبختی انسانی مردم است بدون نظر داشت نژاد وتبار آن ها .اگر یک عنصر " خودی" - ولو پدرمن باشد - در موضع ارتجاعی وضد ترقی قرار گیرد ومانند پرتو به یکی از اقوام دیرینه ی ساکن کشور هچو نامه بنویسد ،برای من قابل تایید نه بلکه سزاوار تقبیح می باشد . والسلام ونامه تمام .

  • این پیره مرد بد زبان بد اخلاق آنقدر خیره سراست که حاضر نیست حتی با توصیه همفکران خود از خیره سری و بداخلاقی دست بردارد. حال خود قضاوت کنید که آیا جناب شان این خیره سری را از خر به ارث نبرده اند؟ و مانند همان سگ افغانی با همه توصیه دوستان ازهر نوع دلیل برای ادامه پارس زدن خود استفاده نمیکند؟

  • والله قسم میخورم که نصرالله نادری یک کونی است. در سالهای 1353 گه هنوز محصل بود بچه بریش حاجی محمد علم تاشقرقانی بود که هر شب جمعه در مرادخانی به خانه اش میرفت و کونش را میفروحت....

  • سیدهاشم خان!
    من بخداوند قسم میخورم که خودت هرشب جمعه نزد همان حاجی محمد علم خان شبهای جمعه میرفتی وبرایش پول میدادی که تا ترا چندین بار پیهم لواطت نماید. ولی باز خانهء نصرالله خان آباد که حد اقل درمقابل .ک .... خویش پول میگرفت ولی .ک .... خوت بحدی ناخوش آیند بود که دل هیچ انسانی نمیشد که با تو نزدیکی کند.
    بنا برین مجبور بودی تا بدیگران پول بپردازی تا ترا بکنند.

  • من پرتو نادری را از زمانیکه در پاکستان و در بی بی سی کار میکرد میشناسم. روزی دوستی برایم گفت دیروز در اسلام آباد پرتو نادری را دیدم که از سفارت ایران با لب پر خنده بیرون میشد و در پهلویش یک ایرانی هم بود . او که مرا نمیشناخت با این ایرانی چنان خوش صحبت میکرد که نپرس. بعد اینکه پرتو نادری به خاطر رفتار مشکوک اش از بی بی سی سبکدوش گردید.
    بر علاوه چنانکه همه میدانند پرتو نادری در زمان کمونیست ها به خاطر حرکات اماتوری اش با جبهات مجاهدین و تعریف از ایرانی ها دستگیر و به محبس پلچرخی رفت. در آنجا هم به خاطر جاسوسی از هم اتاقی هایش و خدمت به کمونیست ها از زندان رها و در پست های دولت کمونیستی مقرر شد.
    این آدمک آنقدر دروغگوی و بی حافظه است که بیشرمانه خودش را از هشت سالگی اش شاعر میداند. دوستی برایم گفت پرتو نادری را زمان محصل بودنش نه شعر میگفت و نه از ادبیات سرش باز میشد و حالا شعر های مینویسد که گویا قبل از دوران شمولیت اش به پوهنتون کابل بود و بعد زیر اشعار اش مینویسد زندان پلچرخی. اینها همه برای بزرگ جلوه دادن خود است. این شعر هایکه پرتو نادری به آنها افتخار میفروشد همه اش له له له است و مفهومی ندارد....

  • این هم عکس تاجک برادر هزاره در گوگل

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس