بياييد برای بشر دوست رای بدهيم!
من از تمام افغانان وطن دوست و مسئولين رسانه ها، بخصوص جناب کامران ميرهزار آرزو و تقاضا دارم، تا اين صدا را مثلی که صدای ترور و قتل هزاره های بيگناه را در کويته به گوش جهانيان رساند، اين پيام را نيز همه گانی سازد!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
امروز بدبختانه در اثرجنگ ها و نابسامانی های سياسی، اجتماعی اقتصادی، مذهبی و ميراث استبداد تاريخی، مردم ما بسيار آسيب پذير گرديده است. امروز ما و مردم ما به هر پديده و هر جريان نو به ديده ی شک و ترديد می نگريم،(مبادا کاسه ی زير نيم کاسه باشد) که مردم ما حق بجانب هم می باشد.
متاسفانه از نام مردم و بخاطر مردم شعار های زيادی اشعار گرديده است که برای مردم کدام سودی نداشته، بلکه زندگی عادی مردم را هم به مخاطره انداخته است. امروز وضعيتی را در جامعه ايجاد نموده است که مردم نسبت به سرنوشت خودو ديگران بی تفاوت و بی اعتماد گرديده است. اما اين فضای ياس،غم،نفاق و بی اعتمادی، حالتی را آماده ساخته است که يک تعداد افراد و گروه ها، بخاطر منافع شخصی و گروهی خويش از اين وضعيت سوء استفاده نموده، که نتيجه ی آن شرايط فعلی کشور و مردم ما می باشد.
اما وظيفه هر افغان روشنفکر است، تا حقايق را از نا حقايق در يافته و راهی فَرَج دريابد.
چرا من اين نداء راسر دادم؟ آيا برای جناب بشر دوست کامپاين انتخاباتی می کنم؟ آيا کدام قرابت قومی، خويشی و تباری با ايشان دارم؟ آيا برای من از تن پاره پاره وطن، در اين جريان ده سال و دالر های فراوان خارجی، مقام و ثروتی نصيب نگرديده و من می خواهم انتقام بگيرم و غيره...؟
نه نه ای برادر من ازاين تهمت مبرا ام!!! اين صدا، صدای قلب من، صدای و جدان من،صدای ايمان من است؛ اين ندا،ندای حالت پريشان، جامعه ی من، مردم من، اين صدا، صدای اکثريت خاموش که امروز در حالت فقر، بيچاره گی، بی امنيتی، فساد،تعصب و تبعيض، دشمنی و فساد بسر می برند است!!!
من هيچ قرابتی قومی، مذهبی، تباری و کدام شناخت شخصی با بشر دوست ندارم و نه برای او کامپاين انتخاباتی می کنم، در اين زمانکه من اين متن را می نويسم، بشردوست در افغانستان است و من در ديار غربت به سر می برم.
من بعد از فراغت از دانشگاه کابل، در زمان امارت طالب ها، نظر به دلايل که برای هر افغان مشهود است به خارج مهاجر شدم؛ من در جريان تمام تحولات، جنگ ها و مصيبت های که در وطن وجود داشت، در آن شرايط در وطن بودم و از تمام آلام، دردها ومصيبت های جنگ آگاه می باشم؛ فعلا در کشور خارجی يک لقمه نان را با مشکلات زيادی بدست می آورم؛ اما به آن افتخار می کنم که دستانم در خون، تجاوز، فساد و بی عدالتی های جامعه آلوده نيست و نه تقاضای کدام چوکی دولتی را دارم.
يگانه نکته ی مشترک ميان من و آقای بشر دوست، ديد مشترک از دردها و مصيبت های وطن می باشد. آغای بشر دوست در اين جريان سالها ثابت ساخت که واقعا مردم افغانستان را دوست دارد؛ او از مقام های دولتی صرف نظر کرد، در حاليکه می توانست مانند: ساير تکنوکرات ها در عيش و نوش زندگی کند و جيب های خود را از دالر های خارجی مالامال سازد و تخم نفاق و دشمنی و تعصبات قومی، زبانی را دامن بزند.
بشر دوست باصراحت لهجه و حقيقت گويی توانست با امکانات صفر در انتخابات افغانستان 13 فيصد آرا را نصيب خود سازد، در حاليکه سايرين با استفاده از امکانات دولتی، پول های چاپلوسان و فرصت طلبان، ارتباطات تنظيمی و خارجی، نتوانستند اکثريت آرا را بدست بی آورند و با کمک خارجی و تقلب صاحب رياست جمهوری گرديدند.
صدای بشر دوست ندای حق است، ندای بی عدالتی ها، بی انصافی ها در برابر دولتمردان جامعه ی ماست.
( ما نمی توانيم از ارمانهای باطنی افراد آگاه باشيم؛ اما می توان نظربه اعمال، گفتار و کردار اشخاص در باره ايشان به قضاوت نشست.) اعمال، گفتار و کردار آقای بشر دوست مرا واداشت تا به اين صدای راستی يکصدا شوم؛ و از طريق
اين متن ندای خود را برای شما رسانم. امروز در بسياری از کشور های جهان از طريق انترنت، مردم باهم يکجا شده
و تحولات بزرگی را برای مردم و تاريخ رقم می زنند.
من از تمام مردم افغانستان، بخصوص مردمان که ديد دينی دارند، تقاضا می کنم تا به مسئوليت دينی خويش که : امر به معروف و نهی از منکر است لبيک گفته و از طرف ديگرراهی حل نابسامانی های موجود را نظر به احکام قرآنی نمی شود ازآسمان تقاضا و منتظر فَرَج الهی بود. زيرا خداوند(ج) به صراحت می گويد: «بدون سعی و تلاش برای شما کدام آسانی نيست و همچنان می فرمايد: هر قو م تا که خو دشان سر نوشت خود را تغيير ندهد، او در حالشان کدام تغييری نخواهد آورد.»
پس بر ما لازم است تا با در نظر داشت تقوی بدون تمايلات قومی، زبانی، مذهبی و سمتی؛ شخصی که دستانش در خون،فساد و ايجاد بحران رنگين نباشد، رای خود را به او دهيم. تا برای ما يک جامعه ی که درآن از بی عدالتی، فساد، تعصب و تبعيض و سخنی از اکثريت و اقليت نباشد و در آن برای متجاوزين و فساد پيشگان مجازاتی باشد ، ايجاد کند.
متاسفانه چنين شخصيتی در ميان پشتو نها، تاجکها وساير اقوام بدون شخصيت منحصربفرد بشر دوست وجود ندارد.
من به تقليد از آغای بشر دوست می خواهم بگويم: برای تک تک اقوام افغانستان، برادران پشتون!!! حکومت پشتونی
برای شما در اين دو ويا سه صد سال چی خدمتی کرده؟ شما مثل ساير اقوام افغانستان قربانی، خواستها و خودخواهی ها
شده ايد! شما تا حال مانند ساير اقوام از فقر، بی سوادی، جهل و تجاوز و انتحار رنج می بريد!!! شما را به نام اکثريت
قوم پاک، غيرتمند که در آن شکی نيست (همه ای انسان ها اين صفات را دارند) فريب داده اند!!! شما را به نام زبان
با برادران تاجک، هزاره، ازبيک، ترکمن و ساير اقوام برادر که در غم و خوشی باهم شريک استيد بيگانه ساخته اند!!!
شما را و ساير اقوام را با خيال موهوم دا پشتو نستان ز موژ به باد مسخره گرفته اند. هر گاه پشتو نها به آرزوی پشتو
نستان، تاجک ها به آرزوی تاجکستان و هزاره ها به آرزوی هزارستان و ازبيک ها و ترکمن ها به آرزوی ترکمنستان و ازبکستان باشند ،پس صاحب اين خاک کی و کی در آرزوی اين سرزمين، جانفشانی و خون خود را بريزد!؟
برادرن تاجک!!! امروز تنها شما قربانی و جفای رهبران و زمامداران حکومت های خاندانی نيستيد؛ شما نبايد بار مسئو
ليـت ها، تعصب ها و بی عدالتی های اجتماعی را به صورت عام به گردن تمام مردم پشتون انداخته و آنها را بخاطر
پشتون بودن متهم به جنايت کسانی که ريشه قومی با آنها دارد سازيد.
امروز ما هم دچارنبود رهبران واقعی که نمايندگی از مردم فارسی زبان کند هستيم؛ متاسفانه کسانی که به نمايندگی از
ما در دولت شريک هستند و تمام امکانات حکومتی را برای خود واقارب خويش قرار داده هيچ کدام احساس در مقابل
شما ندارند و اينرا گذشت زمان برای همه ثابت ساخته است.
کار کرد اين رهبران برای برادران تاجک و پشتون بايد اين احساس را به وجود آورده باشد؛ که ديگر ما نبايد بنام زبان و قوم به چشم دشمنی به هم نگاه کنيم. ما بايد منحيث اعضای يک خانواده به ارزشهای يکديگر به ديد احترام بنگريم و
برای فرصت طلبان موقع ندهيم تا با شعار های ايده ئولوژيک و استفاده از احسات قومی ما را به جان هم انداخته و خود در مقام های بلند دولتی برسر نوشت ما بازی نمايند.
ما بايد در انتخابات آينده به اساس ارزش های انسانی و کارکرد های اشخاص به آنها رای دهيم نه به اساس تعلقات قومی و سمتی؛ ما بايد بدانيم که در يک حکومت دموکراسی، هيچ اکثريت و اقليتی وجود ندارد. در حکومت دموکراسی، ريس جمهور به اساس انتخاب مردم برای يک مدت معين انتخاب می گردد و مطابق به قانون وظايف خود را به پيش می برد، و بعد از ختم دوره کاری منحيث يک شخص عادی در کشور خود زندگی می کند .
در حکومت های دموکراسی، اساس آن راسيستم حکومتداری که توسط قانون معين می شود تشکيل می دهد و درآن آمد ورفت اشخاص کدام تاثيری ندارد.
برادران هزاره!!! شما از همه بيشتر قربانی تعصب و تبعيض حکومت های قومی قرار گرفته ايد؛ اما يگانه راهی نجات
مردم افغانستان، حکومت قوی مردمی می باشد. ما نبايد گرفتار دام رهبرانی گرديم که به ارزشهای انسانی ارزش قايل نيستند و به نام های مختلف مردم هزاره را به احزاب و گروه های گوناگون تقسيم نموده و سبب نفاق آنها گرديده است؛
و خود در نظام نا کار آمد شريک و مصروف تجارت سياسی می باشند.
داکتر رمضان بشر دوست افتخار شما و تمام مردم افغانستان است، در انتخابات آينده او را تنها نگذاريد و با او همصدا
شويد، تا شما به آرمانهای ديرينه ی خويش يعنی حکومت دموکراسی و عدالت اجتماعی دست يابيد.
برادران عزيز ترکمن، ازبک،نورستانی، پشه ئی و بلوچ و ساير اقوام برادر!!! شما نيز حالت بهتر از ساير اقوام نداريد،
تمام دردها و آلام شما باما مشترک است. بياييد بخاطر يک دولت واقعا مردمی که در آن اشخاص دردمند جامعه از ما و شما نمايندگی کند، در انتخابات آينده به صورت فعالانه شرکت کنيم و از بشر دوست پشتيبانی و برای او رای دهيم.
امروز مردم ما مايوس گرديده اند و از طرفی تحت تاثير تبليغات سوداگران زر و زور و ِزر قرار گرفته و فکر می کنند که سر نوشت آنها از قبل تعيين گرديده است. از طرفی ديگر يک تعداد از روحانيون و دوکاندار دين که منافع تجارتی خويش را در خطر می بينند، افکار مردم را مغشوش ساخته است.
امروز اين افراد در مساجد از احساسات دينی مردم استفاده نموده و بر ضد ارزشهای حکومت دموکراسی و ارزش های
تاريخی و فرهنگی ما تبليغ می نمايند. مردم ما بايد از گذشته عبرت گرفته و فريب اين دوکانداران دين را نخورند؛ زيرا
اين اين افراد آگاهانه و ناآگاهانه با در نظرداشت احکام ظاهری دين مردم ما را فريب داده و می خواهند تا سلطه قدرت
اجتماعی خويش را برمردم ما تحميل کنند.
ای مردم عزيز افغانستان!!!
ما نبايد در کيش شخصيت پرستی غرق شويم و هر کدام در دور آفتاب های خود بچرخيم؛ اين کار سرنوشت ما را به کجا خواهد رساند؟ به عقيده ی من اين عمل منتهای ذلالت يک ملت را نشان می دهد که از خود بيگانه گرديده،و در خودپرستی ، بدبينی و دريک بی اعتمادی و دوری از ديگران زندگی نمايد.
همه چيز در دست شماست، شما صرف بايک اراده آهنين بسوی صندوق های رای رفته برای بشر دوست رای بدهيد و برای جهانيان ثابت سازيد که ارزشهای دموکراسی تنها برای آنها نيست بلکه ما هم لياقت وحق آنرا داريم تا آولاد ما دريک فضای آزادی، صلح و برابری و پيشرفت زندگی نمايد.
من از تمام افغانان وطن دوست، بخصوص روشنفکران و مسئولين رسانه ها و بخصوص از جناب کامران مير هزار
آرزو وتقاضا دارد!!! تا اين صدا را، مثلی که صدای حق جوئی قتل و ترور هزاره ها را در کويته جهانی ساخت؛ به
اين ندا نيز لبيک گفته و آنرا به يک صدای همگانی تبديل سازد.
بيدار شو، بيدارشو ای بخواب رفتگان من
بيدار شو ای به صليب کشيده جسم و جان من
ای ملت عزيزاز بهرميهن و اين خاکسارمن
نا ديده نيستی ملت به خون فتاده است...
حميد « نوابی» کاتوزيان
پيامها
27 مارچ 2013, 20:25, توسط علی
هموطن عزیز پیام شما به مردم ما اعم از پشتون , تاجک , هزاره , ازبک ...... و کلیه ملیتهای برادر که در راه وحدت و ایجاد دموکراسی و انسانیت و آزادی داده اید قابل قدر و ارزشمند است , اما با همزیستی نیکو و مسالمت آمیز احترام بخویشتن و دیگران جامعه افسرده و مجروح ما میتواند بخوبی و باندک زمانی درکنار ملت های بزرگ دنیا از افتخارات و اقعا بزرگی برخوردار شوند و بتوانند حکومتی را بمیان بیارد که کاری بجز به نفع جامعه نتواند !
بنظر من شخص رییس جمهور در راس یک حکومتی نمیتواند مشکل ما را حل کند تا زمانیکه مردم به نکته اساسی که همان بی اعتمادی موجود بین اقشار مختلف بوجود امده طی سالیان متوالی , پایانی ندهند ! بد نیست اگر رییس جمهور یک کشور فرد صالح و دلسوز و خیر خواه باشد ودر ترویج و تعمیم برابری و برادری از راس قدرت استفاده نماید , اما هرشخصی خلاهایی دارد که نمیشود باشخاص بمنزله پیام غیبی و ناجی یگانه دید و امید وار بود !چون رییس جمهور ولو هم فرشته آسمانی باشد بازهم به کابینه و دولت و ملتی نیاز دارد که همه در یک صفحه باشند !
28 مارچ 2013, 00:45, توسط jitan
دوست گرامی اقای کاتوزیان , شما مطلب زیبا نوشته اید درد شما درد وطن است و در مورد اقای بشر دوست , تا جای که من در مورد نامبرده معلومات های از افغانستان دارم جناب ایشان انسان فوق العاده دلسوز به مردم ووطن هستندو همه وقت حقایق را بر ملا نموده و حقایق را گفته , چون که حقیقت در قرن 21 بازار ندارد و به کفتار ان جناب کمتر کسی احترام قایل ست . اگر در جهان فعلی نظر بندازیم حقیت را به فروش رسانیده اند کسی اگر حقیقت را بگوید انرا دیوانه می خوانند هر قدر دزد دغل کار کلاه بر دار باشی هر قدر مربی داشته باشی همان قدر مرحبا می خوری هر قدر دستت به خون مردم الوده باشد , هر قدر پول حرام در اورده باشی , هر قدر قدرت داشته باشی مردم به شما احترام قایل است هر قدر حقیقت را بگویی مردم از تو نفرت می کند . شما نگاهی به دولت فعلی کشور بندازید از الف تا ی همه دزد جنایت کار قاچاق بر , یک نقر اهل را پیدا نخواهی کرد . اگر در خارج رهی از اقای بشر دوست باشد من اولین کسی خواهم بود که رهی به جناب اقای بشر دوست بدهم .
30 مارچ 2013, 09:32, توسط چمبر علی
من کاملا با گپهای اقای علی موافق استم، درین جای شک نیست که بشردوست یک ادم بسیار پاک ، مهربان و از اخلاق انسانی عالی برخوردار است، ولی مشکل ما تنها بشردوست حل کده نمیتانه ما و شما همه ضرورت داریم خود را مثل بشردوست عیار بکنیم، به ارزشهای اخلاقی، انسانی و اسلامی خود را در وجود خود تقویت بخشیم، تا از همین در بدری ها نجات یابیم .... بیایید کسی که تخم تعصب و کینه در بین ما کشت کرده ملعون بسازیم و معیار های قومی را زیر پا کنیم با هر کسی مطابق لیاقت و انسانیتش رفتار کنیم ..
30 مارچ 2013, 16:21, توسط sads
این دیوانه رمضانعلی چای وشیر دوست دیوانه است نه خودش رای کامل میاورد ونه یک حزب سیاسی هزاره رامیماند که هزاره هارا متحد ویکدست نگهدارد فقط رای هزاره ها را تقسیم میکندوبساین دیوانه رمضانعلی چای وشیر دوست دیوانه است نه خودش رای کامل میاورد ونه یک حزب سیاسی هزاره رامیماند که هزاره هارا متحد ویکدست نگهدارد فقط رای هزاره ها را تقسیم میکندوبس.یکدفعه بر ضد محقق اله دست کرزی شد .اکنون رای یکپارچه هزاره هارا تکه وپارچه میکند
30 مارچ 2013, 17:18, توسط نور
محترما اشخاصیکه جناب محترم بشردوست را تشویق به کاند ید ریاست جمهوری آینده افغانستان میکنند ، به فکرمن تشویق
اینها ازآقای بشردوست ، نشانه ای ازدوستی ورواداری به آقای بشردوست ومردم شریف هزاره نیستند ، بلکه برعکس آن خواهد بود .آقای نوابی " کاتوزیان " میخواهد پیش بینی وپیش تازی کند تا زمینه را برای تقسیم رأی مردم شریف هزاره به نفع کاندید پشتون
مورد نظرش مهیا سازد . مردم شریف هزاره هشیارهستند .
31 مارچ 2013, 08:09, توسط موند
اگر در ست به یاد داشته باشید در دوره دوم ریاست جمهوری جناب کرزی از پنجشیر فقط در حدود 300 رای اوردند واز بامیان 900 رای به دست اوردند که این خود بیانگر ان است که هزارها و دیگران به صندوق کرزی رای نه داده همین اکنون هزاره اگر تصور کنند که جوکی اول مملکت را از ان خو بسازد امکان نه دارد خواب است وخیال من بشردوست صاحب را دوست دارم در گذشته هم به بشردوست رای داده ودر اینده هم با وصف که من یک پشتون هستم به بشر دوست عزبز رای میدهم از برادرا هزاره ام خواهش دارم که از تعصب با پشتونها دست وردار شود پخش مضمون درین سایت در باره بشردوست به نفع بشردوست نه میدانم زیرا ان سایت یک سایت مملو از تعصب است
31 مارچ 2013, 09:40, توسط بی وطن!
در باب جناب بشر دوست همین قدر میتوان گفت: مادام که جناب بشر دوست مورید تشویق و اعتماد حلقه فاشیستی افغان ملت قرار دارند، همین امر خود بیان گر موقعیت سیاسی جناب ایشان میباشد! تشویق و ترغیب جناب ایشان نه تنها مایه امید واری نه بوده بلکه شکا ف های جبران ناشدنی تاریخی رادر میان ملت پارس ایجاد مینماید! در این وضعیت شکننده کنونی، جناب بشر دوست نباید همانند جنگ های کابل در دهه هفتاد شمسی اله دست برادران افاغنه مان قرار بگیرند! این یک پیام مهم تاریخی برای جناب ایشان میباشد! امید انرا بخوانند و به آن عمل بنمایند! این ملت و مردم سه صد سال زجر کشیده اند بس است دیگر. دوستان اگر مرهم نمیگذارند؛ نمک پاش این زخم نیز نباشند... از این اختلافات بوی پیروزی مجدد فاشیست های طالبانیزم - افغان ملیتی ها به مشام میرسد!!!