يک سند از خيانت ملی!
هرعضو تصميم گير تيم حاکم، در حکومت بعدی در عقب ميزدادگاه های عدالت جوابگو خواهند بود!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
شايد افغانستان از جمله کشورهای درجه يک باشد، که در آن رهبران و دولتمردان سياسی به خيانت های بي شمار ملی و ضد منافع ملی،دست يازيده باشد. زيرا در افغانستان برعکس ساير کشورها،خط منافع ملی مشخص وتعيين نگرديده است.
آنچه که بنام منافع ملی در کشور از آن ياد می شود؛ در حقيقت منافع شخصی،گروهی وقومی را تبارز می دهد.هرگاه درافغانستان گروه های سياسی و افراد،در کشور های خارجی مسلح شوند،به خاطر براندازی نظام سياسی در کشور؛ويا عمليات انتحاری(استشهادی) را برضد مردم خود انجام دهد؛ ويا به خاطر منافع قومی و شخصی،منافع کشور را فدا سازد؛ و همچنان رئيس جمهور کشور به صورت غير قانونی از کشور های خارجی و سازمان های استخباراتی،پول دريافت کند؛خيانت ملی به حساب نمی رود. هرگاه نهاد های مدنی و افراد،برعليه اين بی عدالتی های اجتماعی به مبارزه بر خيزد؛ به خاطر ارزش های انسانی اعتصاب کند؛ويا به جای پوهنتون «دانشگاه» بگويد و بنويسد؛ اين عمل او ضد منافع ملی،خيانت ملی و بلاخره متهم به القاب مختلف و بر چسپ غلام خارجی می خورد.
اما متاسفانه امروزبنابرعوامل اقتصادی، مذهبی و قومی،تمام فساد پيشه گان و افراد زور مند مورد احترام مردم قرار می گيرد؛همه مردم کوشش می کند، تا با ايشان روابط دوستی برقرار کند؛و ايشان را در محافل به جای مناسب نشاند و غذای درجه اول را تقديم ايشان کند؛ و تمام سخن های شان را با دل و جان شنوند. که اين فساد پرستی خود به خود باعث تشويق افراد ديگر به فساد وسرانجام به خيانت ملی می انجامد. زيرا وقتی انسان متوجه گردد که به ارزش های انسانی واخلاقی،مردم ارزش قايل نيست.افراد دست به خشونت و فساد می زند،و در رابطه به جامعه و مردم وسرنوشت خويش بی تفاوت می شود.که متاسفانه جامعه ما امروز به اين مرض گرفتار گرديده است.
اين چه جبريست که در مُلک خدا می بينم؟
همه سو، فتنه و جهل، فناء می بينم!
«کاتوزيان»
جسارت بنده را با بزرگواری تان ببخشيد،حال به سوی اصل موضوع می روم!
به گزارش بخش سياسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpapaer)، معدن مس عينک دومين معدن بزرگ دست ناخورده مس در جهان است؛ که ذخيره آن بين 240 الی280 ميليون تن تخمين گرديده،که مقدار مس موجود درآن بين دوعشاريه سه فيصد و دو عشاريه پنج فيصد می رسد.(اندازه قبول شده صفر عشاريه چهار فيصد است.)
ارزش پولی اين معدن به اساس محاسبات جيولوجيکی و نرخ موجوده مس در بازار های جهانی بين70الی80هزارميليارد دالر می باشد. چينی ها اين معدن را در بدل808 ميليون دالر برای 30 سال از دولت کرزی صاحب،خريداری نموده که برای استخراج آن سه ونيم هزار ميليارد دالر سرمايه گذاری کرده اند.
يعنی چينی ها طی 30 سال مبلغی بالغ بر70 بيليون دالر(70.000.000.000.000.000دالر)سود خالص به جيب می زنند،که با ارائه اين ارقام قضاوت را برای هموطنان وا می گذاريم،که در اين معامله چه خيانت بزرگ صورت گرفته است.
اين از بابت رقمی؛ اما خيانت بزرگتر چينی،جنايـت محيط زيست است. چينی ها در نظر دارند،تا استخراج اين معدن را ازسال2014 آغاز نمايند. معمولا استخراج معادن فلزی(مس) به دو طريق رايج است:يکی استخراج سرباز و ديگری استخراج زيرزمين.
استخراج سر بازنسبت به استخراج زير زمينی خيلی ها آسان و کم مصرف و سريع می باشد؛ ولی خطرات ناشی از استخراج سر باز نسبت به استخراج زير زمينی خيلی سنگين بوده،ساحات وسيعتری را آلوده ساخته و تعداد کثير مردم را از نگاه صحی و اقتصادی متضرر می سازد، و ضرر آن برای محيط دو برابر استخراج زير زمينی است.
متاسفانه چينی ها درنظر دارند تا اين معدن را به طريقه سربازاستخراج نمايند.دراين نوع استخراج سنگهای معدنی به ذرات بسيار کوچک در حد ذرات گرد و غبار تبديل می شوند، که به آسانی توسط باد ها به مناطق دور تر انتقال داده می شوند. اين ذرات که حاوی ذرات کوچک مس، مواد راديو اکتيو و عناصر سنگين می باشد؛ از طريق تنفس هوا داخل مجار تنفسی ساکنين نواحی همجوار معدن گرديده، و هم به آسانی توسط آبهای جاری و آب باران به حوزه های آبی به خصوص حوزه آبگير دريای لوگر، کابل و سروبی وارد می شود، که در نهايت اين ذرات باعث کاهش قدرت آبگيری اين درياها و سبب توليد سيلاب های شديد در هنگام آب خيزی می گردد.
به علاوه اين ذرات کوچک باعث ايجاد رسوب درذخيره گاه های بند برق می شود،که توليد برق درآنها را کاهش داده و با مشکلات فنی روبرو می سازد،که باعث کاهش عمر اين بند ها نيز می شود.
سولفور موجود در ذرات اين معدن می تواند،بعد از ترکيب شدن با اکسيجن هوا به هوا رفته، و در آنجا با بخار آب و باران تعامل کرده،تيزاب سولفور را ايجاد نمايد،که بعد از سرازير شدن به دريای کابل و لوگر،باعث کشته شدن يکباره ماهيان و از بين رفتن پروژه پرورش ماهی در بند درونته خواهد شد.
اگر تيزاب سولفور ازطريق باران داخل آبهای زيرزمينی ،چاه ها و کاريزها گردد، پس ازحل در خاک،باکتری های موجود در خاک را از بين می برد، و حاصل خيزی آنرا نابود می سازد؛ و از طريق آب، غذا داخل وجود انسانها می گردد.
بر اساس تحقيقات صورت گرفته، تيزاب سولفور سرطان زا بوده و باعث توليد سرطان معده، پانقراس و امعا می گردد، و قدرت بينايی را تضعيف کرده و سرانجام به کوری می انجامد.
مواد جانبی ديگری که در معدن مس موجود است، به نام عناصر ثقيله ياد می شوند،که تعداد آنها به 25 عنصرمی رسد،که از جمله می توان به عناصر اريسنيک،کوبالت،جست،سرب،يورانيم،سيماب،آهن،نقره و طلا اشاره کرد که درمعدن مس عينک نيز موجود اند.
درحين استخراج اين عناصرمختل گرديده،وازطريق حل شدن در آب و يا ازطريق باد به مناطق دوردست منتقل می شوند، که سرانجام از طريق هوا،آب و غذا داخل بدن انسانها و حيوانات گرديده و به مرور زمان سبب به وجود آمدن امراض سرطانی و ساير امراض صعب العلاج در گرده ها،شش،قلب ،معده و مراکز عصبی بدن می گردد.
تجمع بيش از حد اين عناصر در بدن انسان، باعث مشکلات عصبی در کهن سالان و تضعيف قوه آموزشی در اطفال می باشد.همچنين اين عناصر بيشتر اطفال را در رحم مادر مورد حمله قرار داده و ايشان را پيش از تولد معيوب ساخته، ميزان تولدات اطفال معيوب و سقط جنين و تولد اطفال مرده را در ميان مردمانی که در اطراف و نواحی معدن زندگی می نمايد افزايش می دهد.
در واقع به هر اندازه که مقدار زياد مواد معدنی استخراج گردد، به همان اندازه مقدار اين عناصر در خاک ،هوا،آبهای جاری و آبهای زير زمينی افزايش می يابد، و ميزان مرگ و مير از اين نگاه بيشتر شده، تعداد اطفال معيوب در جامعه اضافه تر گرديده، و بيماری های سرطانی و امراض صعب العلاج کثرت می يابد. اين يکی از خطرات بزرگی است که در نتيجه استخراج معدن مس عينک، توسط چينايی ها متوجه صحت هموطنان ما به خصوص در لوگر،کابل و جلال آباد می باشد.
مشکل ديگر زباله های حاصل از اين معدن است. به طور معمول برای به دست آوردن يک هزار کيلو مس بايد يکصدهزارکيلو سنگ جابجا شود. که بر اساس محاسبات در پايان 30 سال چينی ها برای به دست آوردن سالانه چهارصد هزار تن مس،بايد سه صد بيليون تن سنگ را جابجا کنند، که اين مساله دو مشکل اساسی را برای هموطنان ما به بار می آورد.
يکی اينکه بعد از 30 سال گودال بزرگ و عميق در جای اين معدن باقی می ماند، که عمق آن قريب دوهزار متر و وسعت آن حدود بيست کيلومتر مربع خواهد بود. اين گودال به مرور زمان توسط آبهای جاری پر گرديده و آبهای زير زمينی در آن سرازير می شود. زمانيکه ارتفاع آب در اين گودال بلند تر ازعمق آبهای زيرزمينی گردد،آب اين گودال داخل آبهای زيرزمينی شده و سبب مسموم شدن آنها توسط عناصر ثقيله می گردد.
مشکل ديگرعبارت از انباشت سنگ ها می باشد، که برای استخراج اين معدن از زمين کنده شده، و مقدار آن به چهارصدميليون تن در سال می رسد، و در طی 30 سال کوه بچه ای را به ارتفاع بيش از هشتصد متر تشکيل داده، که ساحه بين 20الی30 کيلومتر مربع را در بر خواهد گرفت، که باز هم سبب گسترش امراض تنفسی،قلبی... در مناطق همجوار معدن خواهد شد.
از طرف ديگر برای استخراج اين معدن مقدار وسيع آب ضرورت است. آب درهمه مراحل چه در اثنای کندن سنگ ها،چه درحين آسياب نمودن سنگهای معدنی،در زمان پروسس آنها و درحين ذوب نمودن به کار می رود.بنابرمحاسبات صورت گرفته برای استخراج معدن مس عينک بين30الی40 هزار متر مکعب آب در يک شبانه روز لازم است.
شواهد نشان می دهد که حوزه دريای لوگر، برای کشت و زراعت خود اين منطقه کفايت نمی کند. لذا با استفاده از اين آب موجود برای استخراج مس عينک، مردم لوگر به کلی با کم آبی شديد دچار می شود. زمين های زراعتی شان خشک می شود، باغستان هايشان صدمه ديده، حاصلات زراعتی آن ها از بين رفته و خود به فقر مبتلا می شوند.
چينی ها چاره ديگری جز استفاده از آبهای زير زمينی ندارند، که در اثر استفادهء بيش ازحد،سطح آبهای زير زمينی خيلی عميق شده، و يا طبقات آبدهی به کلی از بين می روند، که برای احيای مجدد آن حد اقل يک دو ميليون سال زمان لازم است.
تجربه کنونی در جهان نشان داده است، که فروش معدن يک کشور به کشور ديگر و يا به کمپانی بيگانه، نه تنها سطح زنده گی مردم را در آن نواحی بلند وبالا نمی برد؛ بلکه آنچه مردم دارند را نيز از آنها گرفته،ذلت،خواری،فقر و بيماری و حتی بی آبرويی را در آن مناطق افزايش می دهد.
مساله قابل تعمق ديگر در معدن مس عينک اين است، که در اثنای به فروش رسانيدن اين معدن، زد و بند های ماهرانه ای صورت گرفته و از متن قرار داد هيچ منبعی اطلاع ندارد. اما برخی گزارشات حاکی از اخذ 30 ميليون دالر رشوت درثبت اين قرارداد می باشد. چينی ها از فساد اداری و رشوه ستانی در کشور های عقب مانده آگاهند. سران و رئيس جمهورهای اين کشور ها را رشوت می دهند، و معادن آنها را به قيمت نازل و با شرايط آسان استخراج و خريداری می نمايند.زيرا به هر اندازه ای که قوانين معدن کنی سهل و پيش پا افتاده باشد به همان اندازه استخراج معدن کم مصرف تر و ارزانتر می باشد.
از آنجايی که افغانستان يک کشور صنعتی نيست و فعاليت پروژه های معدنی به مقياس پروژه مس عينک برای مردم ما بيگانه است،مردم با اثرات مواد شيميايی حاصله از معدن آشنائی ندارند؛ لذا تلفات انسانی چه در داخل معدن و چه درساحات ما حول آن به مراتب بلند خواهد بود.
با ارائه اين مطالب بايد گفت که فروش معادن کشور برای اجنبی ها، سودی برای مردم و وطن به بار نخواهد آورد، بلکه بلعکس مردم بيچاره ما را با فاجعه های الم انگيز دچار می سازد، و در سوگواری عزيزان شان می نشاند.
از جانب ديگر پاکستان (با تحريک غربی ها و عرب ها) که دشمن ديرنه مردم افغانستان است؛ همان طوريکه از نا آرامی وطن و بيچارگی مردم ما بهره برده و از ويرانی ما آباد گرديده است. يکبار ديگر از فروش معادن افغانستان به بيگانگان بهره ور می شود. چون استخراج معادن چه معدن مس عينک و چه ساير معادن، توسط اجنبی ها زمين های زراعتی را مسموم ساخته،حاصل دهی آنها را از بين می برد و هم سبب به وجود آمدن خشکسالی و کم آبی در مناطق معدنی می شود. در نتيجه سطح حاصلات زراعتی در آن نواحی کاهش يافته و به کلی از بين می رود و مردم ما مجبور می شود که مواد غذايی خود را از پاکستان خريداری کند.
در واقع مردم ما بايد در معادن کار شاقه نمايد تا مواد معدنی ما را چينايی ها و خارجی ها تاراج نمايند، و پولی را که مردم ما از انجام کار های شاقه به دست می آورند، به پاکستانی ها دهند تا از ايشان غذا خريداری نمايند. که در انجام اين معامله چينايی ها پولدار می شوند پاکستانی ها ثروتمند می گردند، و مردم افغانستان مريض ، عليل، ناتوان و بيچاره می شود. و اين خدمت بزرگ حکومت کرزی برای پاکستانی ها و ثروتمند شدن چينايی ها می باشد.
بر گرفته از تحقيقات« پروفيسور فروزان»
عنوان مطلب از رزاق مأمون.
ياداشت:اگرچه ارقامی که دراين موضوع تذکرداده شده است،ضرورت به وضاحت دارد که متوجه پروفيسور «فروزان » می باشد.
اما از لحاظ اطلاعات و آگاهی که در ارتباط به عواقب خطرناک محيط زيست وخيانت در قرار داد های معادن دارد، قابل قبول و با ارزش است. بدين لحاظ بنده آنرا با خواننده گان کابل پرس? شريک ساختم.
پيامها
19 جون 2013, 08:29
به تمام هزاره های چراغ کش (که خواهر و مادرشان را خودشان میگایه)، به تمام هزاره های تبرک یافته سعید کیان، به تمام پنجشیری های اولاد شنگری، اولاد ناجایز ظاهرشاه به افتخار موردگاو کلان تان رحیم غلام بچه با زن های کوسی و مرد های کونی!
شما مهاجران کثیف بقیایای مغل! به یاد داشته باشید، تا که یک پشتون زنده هست، این ارمان را به گور خواهد بردین که افغانستان را خراسان نام دهید. زوریتان در کمرتان. زور کیر پشتون هارا انگلیس دید، روس ها دید، امریکا دید، شما خواهد دیدین.