استاد اخگر پرچمدار بی باک مبارزه علیه استبداد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
با استاد قسیم اخگرازسالهای 1999 بدینسوآشنایی دارم.هرچند با آثارقلمی و سابقه مبارزاتی ایشان ازسالهای پیش آشنایی داشتم .
بار اول با رهجو که ازشاگردان ایشان بود برای مصاحبه ی منزل شان رفتیم. آنروزها من با رادیو صدای امریکا کار میکردم .استاد درگمنام ترین پس کوچه های محقر شهر کویته پاکستان زندگی مینمود.
اخگربا آنکه دچارتکلیف دایمی ارتعاش گفتاری است اما تحلیل های خردمندانه ی سیاسی ،اجتماعی شان مبین حقا یق احوال پریشان ملی ما ست. یادم هست روزهای آغازین خیمه شب بازی های غربی ها در افغانستان ایشان میگفت : درمورد پیشامد حاضر من خیلی خوشبین نیستم چرا که این روند جهانی استعمار است که با شعار های زّرین و رنگی وارد کاروزار میشوند.بلاخره امروز پس از دوازده سال ما شاهد تحقق پیش بینی های ایشان در افغانستان هستیم ومی بینیم که اگر استعمار با شعارهای پرولتاریا ، نفاذ شریعت ، اسلام ، دیموکراسی یا هر شعاری که میایند،خط ومش شان محور یک شعار میچرخند که همانا منافع ملی شان هست و بس.
استاد اخگر بار رنج قرنها بی عدالتی ، باجگیری های قومی، عدم توازن، نابرابری ها وتشتت های سیاسی کشورش را بردوش دارد. همیشه نگرانی های ایشان را همین دغدغه های سیاسی اجتماعی مردمش تشکیل میدهد . مردمی که بیش از دوقرن را درنقش سیاهی لشکرسناریو های استبداد داخلی و خارجی سپری مینمایند. درد اخگردرد بیدردی فتوا فروشان بی تعهد یست که برای جیفه روزگار با هرسازی خیشتک میجنبانند . اما با تاسف شخصیت اخگربرای این مردم یک شخصیت تعریف ناشده و مکتوم باقی خواهند ماند زیرا اندیشه های بلواگرانه وعصیانگر وی با درک همگانی این جامعه متوازن نیست.
درافغانستان بسیار کسانی که کسب نام ونشان نموده اند دچارتکلیف ملیت گرایی اند اما اخگر از معدود مبارزین راه آزادی این کشور است که تمامی خطوط ، فلترها و تعلقات ذلیلانه را عبور نموده وتمامی عمر شریف شان را ایثارراه رهای وسرفرازی همه ملیت های در بند و محروم این سرزمین نموده است هنوز بسیاری نمیدانند که استاد متعلق به کدام قوم از اقوام این کشور است واین موضوع ایشان رابا اکثریت شخصیت های این کشور متمایز میسازد.
استاد قسیم اخگر با تمامی نداری و محرومیت یک عمرنقاره ی آزادی را نواخت اما درمقابل سربلندی های مردمش یک نفس با اربابان زور و زر، یک نفس به معامله نیاندیشید و یک آن سرکرنش فرود نیاورد . وی از معدود اندیشمندانیست که منافع مردمش را بر منفعت های شخصی خویش ترجیح داده است و این متاعیست که هنوز در دوکان بنام افغانستان خریداری ندارد. در بازاری که بزاز های کفن وشکارچیان ارزش های انسانی اریکه دار امور باشند ، بدون شک متاع کرباس پوشان خنیاگرآزادی خریداری نخواهند داشت . اما فردای بعد از بحران، فردای که این مردم به اقتدارملی خویش برگردند بدون شک تمامی سربلندی و سعادت این مردم مدیون ومرهون اندیشه های اخگر و اخگر اندیشان این جامعه خواهند بود .