تکرار افغانستان در سوریه
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
بقلم هانس شپرینگ شتاین
در سایت روزنامه فرایتاگ – 6 فوریه 2013
بفارسی از حمید بهشتی
این بیم که کشمکش سوریه تبدیل به تکرار افغانستان گردد همانگونه که گزارشات مربوط به دخالت سایر کشورها در سوریه نشان می دهند مدت هاست که به وقوع پیوسته است.
هنگامیکه رئیس جمهور سوریه بشار الاسد در باره دخالت کشورهای خارجی در کشورش سخن می گوید این را به ترس او و باورش به تئوری توطئه تلقی می کنند. مدارکی که عرضه می گردند را نیز کم بها می گیرند. در حالیکه مدت هاست آشکار گشته است که این جنگ از خارج تحریک گشته و در سوریه و علیه این کشور صورت می گیرد. اسناد بسیاری نیز برای آن وجود داشته و بارها نیز عرضه گشته اند، از جمله توسط یوآخیم گیلارد و پس از او نیز دلایل دیگری بدست آمده اند که نشان می دهند غرب و کشورهای عربی متحدش در سوریه دخالت نموده و نفراتی را برای جنگ بدانجا می فرستند. این است که می توان گفت بیم افغانی شدن سوریه مدت هاست به وقوع پیوسته است.
اِسکوت استیوارت از خبرگزاری خصوصی استراتفور در گزارشی که در 31 ژانویه 2013 منتشر نمود عبارت «حمله ی نیروهای خارجی به سوریه» را بکار برد. او در باره عواقب این حمله فکر می کند. به نظر او برخلاف لیبی و مالی غرب با استفاده از همکارانِ عرب خود، این بار راه میانه ای را برگزیده و بطور غیر مستقیم حمله نموده است. «بیش از یک سال است که کشورهایی مانند آمریکا، ترکیه، عربستان سعودی، قطر و ممالک اروپایی به شورشیان سوری کمک می رسانند». وی می افزاید این کمک ها شامل اند بر کمک های انساندوستانه، اغذیه، خدمات پزشکی برای پنایجویان و تجهیزات نظامی مانند رادیو و جلیقه ضد گلوله. بطوری که تحقیقات در مورد تسلیحاتی که شورشیان بکار میبرند که استیوارت نیز در ویدیوهایی که به دستش رسیده اند نشان داده است، شورشیان فقط از تسلیحاتی که از ارتش سوریه بدست آورده اند استفاده نمی کنند. از جمله تسلیحاتی که آنها بکار می برند از کرواتی بدست آنها رسیده، تفنگ های اطریشی و نارنجک های ساخت سویس که با پول کشورهای عربی تهیه شده اند می باشند. تنوع و تراکم تسلیحات مزبور نشانگر این است که نمی تواند اتفاقی به دست آنها رسیده باشد.
در نظر تحلیل گران استراتفور دخالتی که در سوریه می شود به سطح حمایت از مجاهدین در افغانستان در مقابله با ارتش شوروی رسیده است. کمک هایی که می شوند نه فقط در زمینه آموزش نظامی و توسط دستگاه جاسوسی صورت می گیرند بلکه در زمینه جنگ افزاری که مبدأ آن های روشن است نیز می باشد. «این نیز جالب است که در سوریه مانند افغانستان دو تا از مهم ترین پشتیبانان واشنگتن و ریاض می باشند» که با قدرت های منطقه ای نظیر ترکیه، اردن، قطر و ممالک متحده عربی همکاری دارند. اینجا نیز مانند هندوکش گروه های جهادی مانند جبهة النصرة ار جانب عربستان سعودی، قطر و امارات کمک دریافت می نمایند. به همین جهت آنها به لحاظ افراطی شدنشان در طول زمان «قدرتی هستند که در آینده باید روی آنها حساب کرد».
حمایت شدن جهادیون در سوریه، از جمله گروه جبهة النصرة که در عراق علیه نیروهای آمریکا می جنگیدند، به نفع عربستان سعودی است. استوارت می افزاید: انتظار عربستان این است که به کمک آنها نفوذ ایران در منطقه شکسته شده و رژیمی سنّی در سوریه بر سر کار آید. به موازات آن دربار سعودی با این کار نشان می دهد که انتقاداتی که از داخل به آن کشور می شود که بسیار غربزده و دنیوی گشته است، اشتباه بوده و به مسلمانان در مبارزاتی که می کنند یاری می رساند. علاوه بر آن به نظر تحلیل گران استراتفور سعودی ها از موقعیت استفاده کرده و افراطیون خود را به سوریه می فرستند تا «آنجا بجنگند و احتمالا کشته شوند». «با توجه به شمار زیاد بیکاران و افراد دارای وقت زیاد و جوانان رادیکال، جهاد در سوریه نقش سوپاپ اطمینان را دارد، همانگونه که در عراق، چچن، بوزنین، و افغانستان نیز داشت». اما سعودی ها فقط جوانان ناآرامِ خود را بسیج نمی کنند، بلکه بر طبق اطلاعات استراتفور سعودی ها برای استفاده از جوانان یمنی و آموزش آنها در کمپ های نظامی ترکیه و ارسال آنها به سوریه نیز اقدام می نمایند. جوانان یمنی برای رفتن به سوریه مشکلی نداشته و در صورت زنده ماند و بازگشت بورس تحصیلی دریافت می نمایند.
استوارت نسبت به تاکتیک داروینیستی سعودی ها اعلام خطر می نمایند. زیرا جهادیونِ زنده مانده، در آینده هسته ای نظامی را تشکیل خوهند داد که سعودی های در داخل کشورِ خود با آنها مواجه خواهند گشت. زیرا بازماندگان جهادی همانگونه که پس از جنگ در افغانستان و عقب نشینی قوای شوروی در سال 1992 نشان داد برای ثبات در سوریه مشکل زا خواهند بود. نمونه دیگر، لیبی است که جهادیون نه فقط برای درون آن کشور، خطرناک می باشند، بلکه منافع کشورهای مجاور را نیز تهدید نموده و تبدیل به مشکلی منطقه ای گشته اند، همانگونه که وقایع مالی و الجزایر نشان داده است. به نظر استیوارت «در صورت حمله به سوریه تاثیرات مشابه طولانی مدت و گسترده ای را می توان انتظار داشت».
در سایت انگلیسی پراودا در 6 فوریه 2013 مطلبی بود حاکی از اینکه سفیر عربستان سعودی در اردن فهدبن عبدالمحسن الزید در مصاحبه ای با روزنامه الحیات تأیید نموده بود که نفرات سعودی در سوریه علیه اسد می جنگند. ولی مطابق اطلاعات نویسنده دیپلمات مزبور چنین جیزی به آن رونامه نگفته بود. او فقط این را گفته بود که در زمان حاضر 2500 سعودی در سوریه زندگی کرده و تعداد اندکی از آنها دستگیر شده اند. (مأخذ: الحیات، 3 فوریه 2013). اما از دسامبر 2012 اطلاعاتی در دست است که عربستان سعودی 100 مجرم را که به خاطر قاچاق مواد مخدر، قتل یا تجاوز به عنف محکوم به مرگ شده بوده اند آزاد نموده و به سوریه فرستاده است تا در آنجا به دستجات مسلح بپیوندند. کریستف لهمن در وبسایت خود به این موضوع پرداخته است.
در باره ارسال جنگ افزار از جانب عربستان سعودی به شورشیانِ سوریه مدت هاست گزارش می شود. در مارس 2012 روزنامه آلمانی دی ولت گزارش کرد که بگفته یکی از دیپلمات های برجسته عربی، عربستان سعودی از طریق اردن به ارتش آزاد سوریه کالاهای نظامی ارسال داشته بود. در دسامبر 2012 خبرگزاری فارس نیوز گزارش نمود که عربستان سعودی از طریق عراق مهمات و تسلیحات نظامی به سوریه می رساند.
این را که دربار سعودی در جنگ علیه سوریه و در سوریه دخالت دارد، ولیعهد و وزیر جنگ این کشور سلمان بن عبدالعزیز در کنفرانس سازمان همکاری های اسلامی در 6 فوریه 2013 در قاهره تأیید نمود. وی به نمایندگی از سلطان عبدالله از جامعه بین الملل و از شورای امنیت سازمان ملل خواهان تغییر نظام در سوریه با استفاده از کلیه امکانات موجود گشت. این را که علاوه بر آنچه تا کنون شده از چه امکانات دیگری باید استفاده شود شاهزاده تورکی الفیصل السعود به خبرنگار روزنام اِف اِی زِد در ژانویه 2013 اظهار نمود: «موشک های ضد تانک، موشک های زمین به هوا و تسلیحات مقابله با بمب افکن». همین شاهزاده سعودی که جهادیون سوریه را «نیکان» ارزیابی می کند، از سال 1977 تا 2001 رئیس مهم ترین سازمان جاسوسی برون مرزی عربستان بوده و در مسلح نمودن مجاهدین افغانستان نقش اساسی را بر عهده داشته است.
تمامی آنچه تا کنون گفته شد بدون حمایت کشورهای تعیین کننده غرب، بویژه آمریکا صورت نمی گیرند. در این باره نیز بارها گزارش شده است. به طوریکه روزنامه اسرائیلی هاآرتص در ژوئیه 2012 در گزارشی به نقل از «سوگلی سازمان سیا» شاهزاده بندربن سلطان که گفته می شود مبانی نظام آتی سوریه را طرح ریزی کرده است، چنین نوشته: «سیاست عربستان سعودی در ارتباط با سوریه به دقت با ایالات متحده آمریکا هماهنگ می شود». هدفی را که با این کار این دو کشور همانند اسرائیل دنبال می کنند جدا نمودن ایران از مهم ترین پایگاه عربی آن کشور و تضعیف تسلیحات حزب الله می باشد.
نا گفته نمایند که اسد در اکتبر 2011 در مصاحبه ای با روزنامه انگلیسی تلگراف اخطار کرده بود: «آیا شما خواهان افغانساتی دیگر هستید؟ - و آیا شما خواهان ده افعانستان دیگر هستید؟» اخطارهای او نسبت به پیامدهای حمله به سوریه مطابق معمول به تهدید از جانب وی ارزیابی شد.
پيامها
29 جولای 2013, 13:05
بهمن از همان شیوه های که در دستگاه ( کا جی بی ) آموخته، استفاده میکند.
بر عکس دیگر مقاله ها درین سایت، برای پیام گذاشتن زیر مقاله های بهمن
پیامگذار باید ثبت نام و ایمیل خود را بکند.
29 جولای 2013, 14:35, توسط zadan wal wahabbi
khwar wa madar wahab fahesha budan. Zan wa madare tarafdaran e wahab fahesha hastan. Marg bar wahab wa wahabbi khod ferosh
29 جولای 2013, 18:40, توسط jiran
مطلب بالا واقعآ اموزنده است .قسمکه تصور می شود اسلام گراها که اخوان المسلمین هستند تا اخرین قدرت می خواهند در مصر بابایی کند و مثل افغانستان در زمان مجاهدین و این سناریو در مصر در حال پرنامه ریزی شد و با عث خشم یک تعداد سکولار ها شدند و چون که ارتش مصر اقذام
باعث بر اندازی اسلام گرا شدند و نیروها ی تازه نفس مجاهدن داخل عمل شدند و این است که زمان مجاهدین افغانستان در حال شکل گیر ی است
تا مردم را به قرن هجر ببرند و این خواست غرب است که از ازادی و سکولار بودن مردم جهان سوم واهمه دارند.
4 آگوست 2013, 21:23, توسط نور
ترجمه مقاله و اضافه نظریات جناب حمید بهشتی صد د ر صد یکطرفه نوشته شده ا ست در ا صول نویسند گی این کا ر غلط ا ست باید موضوع همه جا نبه و
روشن و شفا ف تحریر گرد د . ا ز مد ا خله نظامی و مهما ت حربی صد د ر صد حکومت ایران ، حزب الله لبنان و ا رسال سلاح مد ر ن حکومت روسیه ذ کری
به میا ن نیآ مده ا ست ، مد ا خله های آشکارحکومت ایران و حکومت روسیه و حزب الله لبنا ن سبب به د را زا کشیده شد ن جنگ د ر سوریه شده ا ست .