سايه های خشونت طالبان برمكاتب افغانستان
مکتب های دانش آموزان سوختانده شده و معلمان آنان شهید شده اند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
سايه هاي ترس و وحشت طالبان سبب گرديده كه صدها هزاراز كودكان وطن ما مجبور شوند كه دانش اندوزي را ترك گويند و بي سواد در دنياي مدرن امروزي اسير خشونت هاي طالبان گردند.
بيش از دوماه است كه مكاتب درافغانستان بازشده وفرزندان وطن ما براي اندوختن دانش و علم و معرفت به مكتب مي روند. مكتبي كه خود با مشكلات كمي و كيفي زيادي مواجه است كه دراين باره سخن ها بسيار است و چالش ها فراوان، اما دهشت ناك ترازهمه سايه هاي ترس و وحشت بار طالبان براين مكاتب است كه آرامش رواني و سكون روحي را از معلمان، دانش آموزان و خانواده هاي آنان ربوده اند.
تهديد هاي دوام دار طلبان براي تعصيل كردن مكاتب و مدارس و بويژه مكتب ها و مدرسه هاي دخترانه، سايه هاي نامرئي ترس است كه از همان آغاز و شروع سال تحصيلي درافغانستان و بويژه در جنوب و ولايات اطراف كابل، سايه گسترانده و آرامش رواني فرزندان اين سرزمين را براي اندوختن علم و دانش برهم زده اند.
امسال نيز همانند سال هاي گذشته سايه هاي شوم تهديد طالبان و سوزاندن مكاتب توسط آنان شدت گرفته است، قرار گزارش ها افزایش ناامنی ها درجنوب کشور باعث شده است که تعدادی زيادي از مکاتب در جنوب کشور یکی پی دیگر تعطیل شده و پای معلمان و شاگردان از معارف و دانش اندوزي کوتاه شود. طبق گزارش های اخیري که از ولایت غزنی رسیده است، بیش از 50 مکتب در این ولایت به روی دانش آموزان مسدود شده و مکاتبی هم که مسدود نشده است، در وضعیت بدی قرار دارد. برخی از مقامات در ولایت غزنی گفته اند که ده ها مکتب طی چند روز گذشته به خاطر ترس از ناامنی در این ولایت تعطیل شده است. بیش ترين مکاتب و مدارس در ولسوالی" اندر" این ولایت در حال حاضر تعطیل است و بر اساس اعلام رییس شورای ولایتی غزنی، وضعیت در چهار ولسوالی دیگر نیز به همین شکل است.
حبیب الرحمان، رییس شورای ولایتی غزنی گفته است كه در مجموع، حدود پنجاه مکتب در سراسر غزنی مسدود شده و بخش اعظم آن ها را مکاتب دخترانه تشکیل می دهند.
البته اين مشكلات تنها در ولايت غزني نيست بلكه تعداد زيادي از ولايت هاي كه طالبان درآن حضوردارند و يا همجوار بااين ولايت ها هستند، چنين وضعيت دهشت باري حاكم است، تهديد هاي دوام دار طالبان سبب گرديده است كه به تدريج تعداد دانش آموزان مكاتب دراين مناطق كاهش پيدا كنند و كلاس هاي درس خلوت شود. گفته مي شود حتي دربعضي از مناطق دانش آموزان كلاس ها در مكاتب به اندازه ي كاهش يافته كه برخي از معلمان با كلاس خالي از دانش آموزان مواجه شده و به ناچار كلاس را تعطيل كرده اند. چنين مشكلاتي نه تنها درغزني بلكه در ديگر ولايات كشور رخداده است.
براساس آمار وزارت معارف افغانستان ، تنها در سال گذشته، حدود هفت صد مکتب در سراسر افغانستان مسدود یا از سوی افراد مسلح طالبان به آتش کشیده شده اند. همچنین آمار وزارت معارف نشان می دهد که بیش از صد و پنجاه نفر از معلمان و دانش آموزان افغان در سال گذشته، کشته شده اند. چنين آمار غمباري تنها دستآورد تلاش هاي خشونت بار و متحجرانه طالبان در سال گذشته مي باشد، درستآوردي كه شايد در هيچ جاي دنيا چنين اتفاقي نيافتاده است و به چنين سرنوشت غمباري دچار نگرديده است. بيش از 50 مكتب در غزني درحالي تعطيل مي گردد كه دركابل و ديگر نقاط افغانستان روز بين المللي كودك و روز معلم را جشن گرفتند. پاداشي كه طالبان براي روز كودك و معلمان هديه آورد تهديد و ارعاب و تعطيلي مدارس و مكاتب بود.
در همايشي بين المللي كه درماه جنوري براي ارتقاي كيفي آموزش و پرورش درافغانستان داير شده بود. آقاي كرزي رئيس جمهور گزارش غمباري را از سوزاندن مكاتب درافغانستان روايت كرد و گفت:" در برخی از ولایات افغانستان حد اقل 300 هزار کودک افغان به مکتب رفته نمی توانند. مکتب های آنها سوختانده شده و معلمان آنان شهید شده اند. پدران و مادران آنها تهدید شده و مکتب به روی این کودکان بسته شده است".
درحالي كه تعلیم و تربیت در هر کشوری بزرگترین انتقال دهنده فرهنگ، تاریخ، تمدن و علم و دانش از نسلی به نسل دیگر به شمار می رود. آنچه از دانش بشر در گذر تاریخ به یادگار مانده و به نسل های بعدی منتقل شده و هر نسلی در سایه پیشرفت و ترقی بخشی را به آن افزوده، فقط و فقط در سایه تعلیم و آموزش بوده است. در جامعه مدرن امروز کتله های انسانی تهی از نظام تعلیم و تربیه اصلاً قابل تصور نیست و هیچ مجموعه انسانی نمی توانند بدور از آموزش و تعلیم و تعلم باشند. اما متاسفانه در افغانستان روند آمورزش و پرورش از بوميان قاره امريكا كه در جنگل هاي آمازون زندگي مي كنند نيز عقب تر است. زيرا بومی ترین جوامعی که در جنگل های آمازون در آمریکای لاتین زندگی می کنند، از تعلیم و تربیت برخوردار هستند و فرهنگ و آداب و رسوم و ارزش های جامعه سنتی خود را در سایه آموزش و تربیت به نسل های بعدی خود منتقل می کنند. آنها اين شانس را دارند كه فرزندان شان براي دانش اندوزي با تهديد و ارعاب مواجه نمي گردند و مكاتب شان به آتش جهل سوزانده نمي شود، اما متاسفانه درافغانستان انتقال دانش و فرهنگ و سنتهاي آبايي و اجدادي از نسلي به نسل آينده با تهديد و ارعاب همراه است و بارقه هاي مرگ و آتش جهل آرامش رواني را از دانش آموزان و معلمان سلب كرده است.
امروزه روش های تعلیم و تعلم خود به یک دانش پیشرفته تبدیل شده و علوم تربیتی نقش اصلی در تغییر و تحول و مدرنیزه کردن سیستم آموزشی دارد. به همین دلیل در کشورهای پیشرفته، هزاران نفر که دارای درجه دکترا در علوم تربیتی هستند، سال ها روی یک سیستم با کیفیت آموزشی مطالعه و تحقیق می کنند و با توجه به پیشرفت دانش روان شناسی و علوم تربیتی، کتاب های درسی را در مقاطع مختلف تحصیلی تدوین می نمایند. معلمی شغل مقدسی است که در کشورهای دیگر از جایگاه معنوی و مادی خاصی برخورداراند و احترام ویژه ای را در جامعه دارند. این معلمان سالها علوم تربیتی، روان شناسی و شیوه های تدریس و آموزش را فرا می گیرند تا به عنوان یک معلم پذیرفته می شوند. درافغانستان از تغيير و تحول بنيادي در زمينه تعليم و تربيت خبري نيست، اما آيا كسي درافغانستان از معلمي و دانش آموزي پرسيده است كه آنان به چه آرامش خاطري به مكتب مي روند؟ در حالي آرامش رواني شرط اوليه و اساسي در تعليم و تربيت است، آيا چنين نعمتي براي دانش آموزان و معلمان كشور ما فراهم است؟
متاسفانه طالبان اين شانس را از آنان گرفته اند و سايه هاي ترس و وحشت طالبان سبب گرديده كه صدها هزاراز كودكان وطن ما مجبور شوند كه دانش اندوزي را ترك گويند و بي سواد در دنياي مدرن امروزي اسير خشونت هاي طالبان گردند.
آدمکشان بازگشتند، اين بار جدی تر از پيش!
د خلکو قاتلان (طالبان) د ډیر جدی په ټوګه بیرته راغل
شنبه 17 مه 2008
ویدئوی سربریدن با کارد توسط طلبه کرام
کرزی و اطرافیان افغان ملتی اش در پنهان و آشکار عشق خویش به طلبه کرام را بی وقفه ابراز میدارند
پنج شنبه 29 مه 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین
207 حمله ی طالبان به دانش آموزان، آموزگاران و مکاتب در افغانستان!
ديدبان حقوق بشر
پنج شنبه 15 مه 2008
پيامها
31 می 2008, 14:12
سلام خدمت آقای فیاض و خواننده گان عزیز. در قدم اول پرسید مسول قدرت گیری و احیای دوباره طالبان کیست؟ کی به طالبان این جرات و توانایی را داده است تا دست به سوزانیدن مکاتب و کشتن دانش آموزان و آموزگاران بزنند؟ درقدم اول ممکن تمام انگشت ها بطرف پاکستان نشانه رود. ولی این نمک پردوردگان سازمان استخبارات ارتش پاکستان (ای.اس. ای)در اریکه قدرت کابل اند که چنین جراتی را به طالبان داده اند. از رییس جمهوری که در زمان معینیت وزارت خارجه اش به جرم دادن گزارش های محرمانه دولتی به ای. اس. ای تحت باز جویی قرار گرفته بود چی توقعی میتوان داشت. مسولیت مستقیم این همه حوادث کرزی و تیم ناسیونالیست وی میباشند. این سیاست های غلط کرزی و تیم ناسیونالیست وی بود که طالبان را دو باره زنده کرد و حالا هم بخاطر مذاکره و دادن سهم در دولت به این سر بران وحشی و بی فرهنگ زوزه میکشند. کرزی به خاطر تطبیق آجندا های ناسیونالیستی و قبیله گرایی خود بسوی طالبان دست دراز میکند و از تمامی سر بریدن ها و مکتب سوزی های طالبان وحشی و بی فرهنگ چشم میپوشد و همه روزه با دادن چراغ سبز به طالبان و حزب اسلامی آنان را بیشتر تشجیع میکند تا جنایت کنند. زمانیکه ملا ضعیف، ملا متوکل و ملا راکتی ، حاجی رییس باغرانی مشاوران کرزی اند توقع دارید طالبان جنایت نکنند.