چرا جوانان پشتون به انتحار روی می آورند و چرا نیروی بازدارنده میان آنان نیست؟
چند ویدئو
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
پرسش این است که چرا نیرویی منسجم در درون جامعه پشتون برای مبارزه با خشونت علیه کودکان، زنان و جوانان پشتون وجود ندارد؟ چرا سیاستمداران پشتون که کنترل حکومت را در اختیار دارند، بجای مبارزه با طالبان، راه همکاری و همراهی با این گروه پشتونیستی را در پیش گرفته اند؟
پيامها
10 اكتبر 2013, 12:07
why are they doing these acts? Why is killing and bombing are parts of pashtun’s life? why
11 اكتبر 2013, 15:56, توسط پرویز "بهمن"
چرا جوانان پشتون به انتحار روی می آورند و چرا نیروی بازدارنده میان آنان نیست؟
بخاطریکه باسوادان پشتون پشت قدرت پاها را لچ کرده اند وتا وقتیکه ..... شان به کرسی انحصاری قدرت به گفتهء خودشان از اباسین تا آمو دریا نخورد ؛ حال منطقه زار بوده وتمام منطقه را به خاک وخون می کشانند.
این با سوادان پشتون در پی ایجاد یک کشور مستقل پشتونی با معیار های زمان احمدشاه ابدالی می باشند برعلاوهء اینکه در زمان احمدشاه ابدالی زبان فارسی درسراسر قلمرو درانی ها مروج بود ولی باسوادان امروزه در پی یک کشور براساس زبان واحد می باشند که زبان وهویت پشتونی برهمهء هویت های دیگر باید غلبه حاصل کند. نزد این افراد بدبختی عامهء پشتون ازکدام اولویت خاصی برخوردار نیست وبرای التیام بخشیدن زخمهای آنها این گروه ها وقت ندارند. همهء درپی بدست آوردن قدرت پا ها را لچ کرده اند . تا هنگامیکه چنین کشوری با چنین ساختارهای عجیب وغریب قبیلوی درمنطقه ایجاد نشود؛ با سوادهای پشتون هرگز در غم مردم عادی پشتون وجوانان پشتون نمی شوند. اینها با یک تعریف مسخ شده از جریان تاریخ؛ مدعی اند که دیگر قومیتهای این سرزمین همهء مهاجران آنطرف مرز دریای آمو می باشند واین سرزمین تنها مال پشتونها یا افغانهاست . به نظر بنده تا وقتیکه مسایل هویت درین وطن حل نشده است مصیبتهای دامنه دار این منطقه که هم خود پشتونها را بطرف نیستی وهلاکت سوق میدهد وهم احساس نفرت غیر پشتونها را تحریک
میکند کما کان ادامه می یابد. بناء برای حل این مشکل قبل ازهمهء تغیر نام افغانستان باید سرلوحهء کاری مبارزات نخبه گان وروشنفکران چه پشتون وچه غیر پشتون قرار بگیرد. زیرا نام افغانستان برای پشتونها غرور کاذب بخشیده است وآنها را متیقن ساخته است که افغانستان تنها مال افغانها یعنی پشتونهاست. درحالیکه واژهء افغان در زبان انگلیسی معنای سگ را میدهد واین نام را انگلیس ها بالای پشتونها بخاطر توهین وتحقیر استعمال میکنند.
اصل این واژه در فارسی یعنی ناله وافغان نمودن می باشد که فارسها در زمان کورش صغیر برای پشتونها استعمال میکرده اند چون پشتونها حتی هنگام صحبت کردن با یکدیگر همیشه از خشونت کار میگرفتند وصحبتهای عادی شان معادل ناله کردن وفغان نمودن بود. ولی نامگذاری سگ شکاری توسط انگلیس ها بنام افغان صرف وصرف بخاطر توهین وتحقیر می باشد و به حیثیت انسانی پشتونها غیر مستقیم لطمهء شدید وارد کرده است.
ولی با دریغ ودرد؛ که پشتونها ازین ترفند انگلیسها سر بدر نیاورده اند وفکر میکنند که انگلیس نسل آن سگ را از افغانستان به اروپا برده ونامش را افغان گذاشته اند که درین مورد هیچ سند ومدرک علمی حیوانشناسی وجود ندارد.
اگر پشتونها میخواهند به صلح وسلامتی برسند باید قبل ازهمه زنده گی صلح آمیز با دیگر ابنای بشر را تمرین نمایند.
شعر عبدالباری جهانی زیر عنوان « ملای شینواری» عمق وحشت طلبی وبربریت خواهی قبایل پشتون را نمایان می سازد. درین شعر داستانی؛ شاعر از دیالوگ یک ملا ومقتدی اش؛ به این نتیجه رسیده است که پشتون حتی بهشت خدا را هم مردار می سازد.
دوستان عزیز ! .بعداز خواندن این شعر درخواهید یافت که چرا جنگ و خونریزی و انتقام و انتحار و ترور و تریاک در فرهنگ «پشتونوالی» نهادینه شده و متولیان این فرهنگ، هر روز خدا را با ذهنیتی مملو از انتقام و خشونت و قتل و غارتگری آغاز میکنند . در پارچه شعری که آقای عبدالباری جهانی سروده است، خواست درونی یک پشتون را خیلی زیبا و واضح تمثیل و بیان نموده است که راقم این سطور آنرا دوسال قبل به فارسی ترجمه کرده است :
نظر به روایت سمبولیک این شعر، "ملای از شینوار در خلال وعظ و نصیحتی که برای مریدان خویش میکند میگوید ای مردم! از عذاب دوزخ بترسید، از مارهای چند سر بترسید که هر سرش چندین زبان و هر زبان چندین کیلو زهر دارد از گژدم ها و از خوراک زقوم و ازحرارت آتش و بالاخره از غضب الهی خوف کنید و در مقابل به نعمتهای پرودگار در بهشت تفکر کنید. بهشتی که برای متقیان آمده شده است برای نیکوکاران در آنجا حور و غلمان است شراب طهور و جوهای شیر و شربت های رنگارنگ و غیره نعمات الهی است. به این چیزها امیدوار باشید و با اعمال نیک خویش کوشش کنید که آنرا نصیب شوید.
اما درمقابل یک پشتون ازبین حاضرین بالاشده و از ملا می پرسد قربان شما ملاصاحب بزرگوار! با این وعظ و این نصیحت خودت و قربان این نعمات بزرگ بهشتی اما ملا صاحب قربان ریش مبارکت! فقط یک پرسش کوتاه دارم و آن اینکه آیا در بهشت جنگ و انتقام جوئی وجود دارد؟
ملا میگوید خاموش احمق! در بهشت جنگ و انتقام جوئی برای چی؟ جایکه همهء اهل بهشت از نعمات خداوند مساویانه برخوردار باشند ضرورت به جنگ و دعوا و انتقام گیری چی می ماند؟ آنجا آرامگاه و استراحتگاه است که باید بنده های نیکوکار خداوند آنجا راحت باشند و جزای اعمال نیک دنیوی خویش را ببنید.
پشتون میگوید: برو برو ملاصاحب! این بهشت برای خودت مبارک باد و این نصحیت ها را به بی غیرتها بکن! برای من جای که جنگ با برادر و پسران کاکا نباشد آنجا خوش آیند نیست جایکه انتقام خون و قصاص نباشد جای که تجاوز بالای زنان نباشد، جای که تفنگهایم پر از مرمی نباشد جای که اختلاف بر سر اصل و کم اصل نباشد جای که اختلاف میان درانی و غلجای نباشد جای که زد و خورد و قتل و نسل کشی نباشد آنجا باید یا ملا زنده گی کند یا هم میرزا (نویسنده) و یا هر بی غیرت دیگر، فرق میان انسان و بز این است که انسان می کشد، تجاوز می کند خون می ریزاند و تباه میکند اما بز بیچاره به خیر و شرکسی کار ندارد.
شاعر میگوید: که خدا پشتون را برای بدی آفریده است، پشتون باید ماجرا بیافریند، پشتون باید بکشد و اختلاف و تفرقه و گروه گرائی های جاهلی را راه بیندازد در غیر آن وی پشتون اصیل حساب نمی شود."
پس حالا ازین شعر میتوان به ماهیت اصلی خصوصیات روانی و خواست درونی پشتونها پی برد و این پرسش جواب پیدا میکند که در افغانستان چرا تاکنون جنگ و برادر کشی بوده و سلطه دوصد و شصت سالهء پشتونها بما چه چیزرا به ارمغان آورده است.
11 اكتبر 2013, 19:46
ما هم به همی پیکریم
21 نوامبر 2013, 01:34, توسط reza mohebbi
تمام این داستان طالب و جنگ از اسلام هست..اگر این دین اسلام را غیر قانونی اعلام کنن دیگر کسانی به اسم طالبان و گروهکهای مثل آن پدید نخواهند آمد...من که به خدا اعتقاد ندارم که بگویم خدا کنه اما امیدوارم روزی تمام دنیا از دست اسلام رهایی یابند و به سوی انسانیت رهنمود گردند
http://bidinii.wordpress.com
www.facebook.com/reza.nafass
22 نوامبر 2013, 13:54, توسط حبیب الله یوسفزی
دوستان سخت در اشتباه هستید پشتون نه تاجیک نه اوزبک نه هزاره نه و غیره نه فقط افغان همه افغان هستیم پس لطف کنید تاجیگ هزاره پشتون اوزبک نکنید
22 نوامبر 2013, 13:55, توسط حبیب الله یوسفزی
از صُبحگاه پنجشنبه (30/عقرب/1392هش) با جمع شدن افغان نماها به اسم افغانها ، وطنفروشان به اسم وطندوستان ، ناریش سفیدان به اسم ریش سفیدان ، مُفسدین به اسم مُصلحین ، مُخربانِ وطن به اسم مُنجیان ، اجیران فرومایه به اسم آزادگان ، بی غیرتان به اسم غیرتمندان ، بی وجدان های غافل ، به اسم غمخوران آگاه ، اِعانت کنندگان کفر صلیبی به اسم خدمتگذاران دین اسلام ، و خاینین ملی به اسم بزرگ ملت شریف و غیور افغان ، در لویه جرگه (نام نهاد مشورتی) ؛ گردهم آمده بودند و بسیاری از رسانه ها و شبکه های تبلیغاتی ، بطورگسترده و هدفمند و با هدایت مستقیم دشمنان خارجی و نوکران داخلی ، اخبار و جریانات آن جرگه را با پخش زنده ، پوشش خبری می دادند و با اینکار در واقع می خواستند موضوع را بیش از حد عنوان داده ؛ و دیگر اینکه به نوعی همه افغان ها را شاهد صحنه دلخراش وطنفروشی نموده و آزاده های این سرزمین را آزرده خاطر نمایند ... !
طبق آخرین گزارش ها اغلب موضوعات امروز جرگه را ؛ افتتاحیه بحث برانگیز کرزی ، تعیین رییس لویه جرگه و معاون های رئیس ، ایجاد کمیته های مختلف ، توزیع متن پیمان نامه ، قرائت نامه خصوصی بارک اوباما و ... تشکیل می دادند که بطورعموم ، نمایانگر ذلّت کرزی و اهل مجلس ، تحقیر ملت افغان و نادیده گرفته شدن ارزشهای اسلامی و انسانی بود .
کرزی که بطور اُتوماتیک و خودکار در زندگی 24 ساعته ، دچار تغییرات فاحش می شود و بطور ماشینی هر ساعت یک نظر می دهد ؛ گویا که کنترل وی در دست دیگری قرار دارد چراکه هر روز سخنی می زند ؛ یکبار اشک تمساح می ریزد و به شکوه از کفار متجاوز صلیبی بر می خیزد و روزی دیگر ژِست استقلالیت به خود گرفته و با لحنی ظاهرا قدرتمندانه به تهدید ناتو می پردازد ؛ در هرحال با این سرگردانی های فراوان ، همواره ملت ستمدیده افغان را سرگردان نموده ؛ چونکه تا قبل از برگزاری این جرگه ، امضای عاجل پیمان امنیتی با آمریکا را به نفع ملت و به صلاحدید کشور می دانست ؛ و لیکن امروز با گرفتن رَنگ حق طلبی و دلسوزی به خود ، از امضای آجل این پیمان نامه سخن گفت و با حاشیه های فراوان ، به تمجید کارکردهای چندین ساله زعامت خود پرداخت ؛ و در یک کلام اینکه همه را گیج نموده و کُلّا از بحث اصلی دور شد !!!
صبغت الله مجددی که نامی بس آشناست برای یک دوره دیگر ، نامش بر زبانها اُفتاد ؛ این بار اما به عنوان رئیس الخاینین و سرکرده وطنفروشان ، او در ظاهری عوام فریب و سوءاستفاده از لباس مقدس اسلام و روحانیت ، بار دیگر خود را با کاندید شدن در نقش ریاستِ چند روزه لویه جرگه ریشخندی ، به تمسخر گرفت و بازیچه دست کفار و نوکران آنها کرد ؛ اگر دیگران نمی دانند و خود را کاملا به نادانی زده اند ، صبغت الله و امثالش که خوب می فهمند با سرنوشت ملت چه بازی خطرناکی در حال شکل گرفتن است و در صورت تایید شدن پیمان نامه کذایی از سوی جرگه ، کاسب چه نامی در تاریخ افغانستان برای خود شده و چه عنوانی می گیرند ... !
اندر عجایب لویه جرگی مشورتی امروز ، کثرت معاونان مجددی در حد چهار نفر بود و تکثّر کمیته های مختلف تا حد 50 کمیته ؟!؟ هیچ معلوم نیست که این جماعت دنبال چی هستند و با چه چیزهایی می خواهند با آبرو ، شرف و حیثیت ملت افغان بازی کنند ؟؟؟
ناگوارترین بخش اجلاس امروزی ، نامه اوباما (رئیس جمهوری آمریکا) بود که مُحتوایی کاملا قُلدرمآبانه و سُلطه جویانه داشت و مملوء از کلمات خصمانه و تهدید آمیز (!) و جای بسی شرم است برای اشتراک کنندگان در جرگه امروزی که نامه حاکمانه و زورگویانه اوباما (که در آن بر رعایت حقوق اتباع آمریکایی بیش از افغان ها تاکید ، و حق آنها در اولویت قرار داده شده) نادیده گرفته و بی توجه از کنار آن بگذرند ؛ و باز با همین حالت ، که آمریکا آنها را در مشورتی از پیش فیصله شده قرار داده ، مُهر تایید گذاشته و یا سکوت نمایند ؛ اگر اینکار نامش خیانت نیست پس خیانت چیست و اگر این کار عین کار شاه شجاع نیست پس بفرمایند که شاه شجاع چیکار کرد که تا امروز ذکر نامش تن هر افغان آزاده را می لرزاند ؟؟؟
... و اما عُذر بدتر از گناه ، سخنان توهین آمیز "سوزان رایس" ، مشاور امنیت ملی آمریکا بود که بجای عذر خواستن از افغان ها (بخاطر همه مصیبت های وارد شده از سوی آمریکایی ها بر پیکر مجروح ملت افغان) با وقاحت تمام ، ملت افغان را دیندار خود دانسته و با الفاظی رکیک ، موضوع را برعکس تعبیر نموده و از افغان ها خواسته که از جانب آمریکایی عذرخواهی نمایند !!!
... واینست سرنوشت اشغال و نتیجه شوم فرمانروایان دست نشانده !
به امید پیروزی آزاد مردان و افغانهای اصیل ؛ و رُسوایی و روسیاهی بیش از پیش وطنفروشان و افغان نماها !
آنلاین : islamafganstan.blogfa.com/
27 جنوری 2014, 11:50
جنا ب آقای ..... به نظر من ۱۲ سال گذشته عصر (رنسانس) یا عصر طلاي برای پشتونهای حکومتی وغیر حکومتی بود که هردو طرف بالای خون مردم بیگناه تجارت نموده اند صرف نظر از تجارت تریاک وهیروهین اگر به بانکهای جدیداتأسیس خواهر زادگان خلیل زاد وبردران کرزی وپسر حاجی قدیر یعنی ظاهر قدیر نگاه کنید میبینید که عصر طلای قدرت وثروت برای پشتونها بوده ظاهر قدیر با شجاعت بی نظیر اقرار میکند که ۴۰۰ هزار دالر امریکاي خرچ ماهانه اش است در حالیکه اگر حساب کنید یک وقت در تمام جلال آباد سرمایه ي کل تجار آن ۴۰۰ هزار دالر امریکاي نبوده ولی حالا فرزند قاچاق پیشه ي یک پشتون ۳۶۰ میلیون به گفته ي شخص خودش سرمایه دارد حالا برادران کرزی خلیلزاد وسایر ارگ نشین های گلبدینی را خود حساب کنیدکرزی وقومپرستان آمده از غرب باذعامت خلیل زادوسایرین در ظرف ۱۲ سال گذشته تمام هم وغم شان قوم پشتون وطالب بوده وبه سایر اقوام ومحرومیتهای شان کمترین توجه صورت نگرفته وبه هر وسیله وبهانه ي که بود برادرن قومی طالب خود را غسل تعمید دادند واز ناراض بودن از اتحاد شمال تا دها مورد بهانه تراشی های دیگر برای براهت برادران قومی خود تلاش کردندولی اگر خر هم بود ۱۲ سال گذشته را فهمیدند که کرزی یک قوم گراي متعصب تر از محمد گل مهمند بود او با اکت وادا های اش با با تلفون شخصی اش و وتروریست مورد اعتمادش معصوم استانکزی پیر مرد خیر ومصلح برهان الدین ربانی را به قتلگاه دعوت نمود ونقشه ي اش را برای از بین برودن وی موفقانه تطبیق نمود کرزی بعد از دور دوم ریاست جمهوری اش دیگر در سالروز شهادت شهید احمد شاه مسعود اشتراک نکرد ولی بر عکس با بر پاي محافل بزرگ در ارگ از سالروز اچگزی های پاکستانی از بودجیه ي ملی برای پشتونهای پاکستان همدردی قومی خود را ثابت کرد آقای ثاقب ۱۲ سال گذشته برای پشتونها به صورت عمومی وبرای پشتونیست ها عصر طلاي ثروت وقدرت بود پشتونهای شهری تا توانستند منافع و جنایات پشتونهای کوهی را جانبدارانه تحت پوشش وحمایت خود قرار دادند هر تاجک هزاره وازبک اگرمیخواهید به یک قضاوت عادلانه دست پیدا کنید زندگی هم کوچگی های پشتون خود را با زندگی خود در ۱۲ سال گذشته مقایسه کنید خواهید دید که پشتونها به میلیونر ها تبدیل شده اند در حالیکه میلیونها تاجک وهزاره هنوز نسبت نداشتن سر پناه هنوز در ایران وپاکستان در غربت به سرمیبرند.