از توبه سیاسی جنرال تا اتهامات سنگین نامزدان دیگر؛ متهمان رد صلاحیت خواهند شد؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
معذرت خواهی جنرال دوستم نشانگر مردانگی، فروتنی و صداقت این سیاستمدار با نفوذ و مقتدر است. از نظر زمان شناسی هرچند برخی ها مناسب دانسته اند؛ اما این معذرت خواهی دقیق زمانی صورت گرفت که کمیسیون مستقل انتخابات سرگرم بررسی اسناد و مدارک نامزدان ریاست جمهوری و معاونان شان است.
معذرت خواهی جنرال دوستم به معنای پذیرفتن جرم نیست و این مساله احتمالاً منجر به سلب صلاحیت او از سوی کمیسیون انتخابات نخواهد شد؟
البته پاسخ دادن به این پرسش از نظر حقوقی تا صدور حکم از سوی یک محکمه با صلاحیت مشکل است؛ اما به نظر می رسد که مصلحت های سیاسی و آنچه که آقای کرزی در تازه ترین کنفرانس خبری اش به عنوان تحمل پذیری یاد کرد، باعث خواهد شد تا نامزدان و معاونان شان از فلتر کمیسیون مستقل انتخابات به راحتی عبور کنند.
ایده ای که سیاست دوست و دشمنی دایمی ندارد نیز رهبران و مدعیان کسب کرسی ریاست جمهوری را کمک خواهد کرد تا در کنار هم بی ایستند و از یک جریان واحد شامل کار و زار انتخاتاتی شوند. به لطف همین ویژگی نرم و طبیعی سیاست، اشرف غنی احمدزی پنج سال پیش جنرال دوستم را قاتل خطاب می کند اما پنج سال بعد (امروز) در کنار همین جنرال قاتل می ایستد و برای قبول لاندن معاونت دومش، از جنرال دوستم تضرع و زاری می کند.
ضمن تاکید بر ستایش از اقدام جنرال دوستم مبنی بر معذرت خواهی از متضرران جنگ های داخلی که کمتر کسی جرات و شهامت آنرا دارد؛ از لحاظ حقوق جزای افغانستان هیچ الزامی برای این جنرال قدرتمند وجود ندارد؛ زیرا اقرار به جرم و اعتراف در پیشگاه محکمه با صلاحیت صورت نگرفته و این معذرت خواهی بیشتر بر مبنای حدس و گمان ضرر رسیدن به افراد بی گناه صورت گرفته است.
از نظر حقوقی و قانونی كسي مجرم شمرده مي شود كه از سوی محكمه صاحب صلاحيت محکوم شناخته شود؛ آنچه که در خصوص این جنرال مقتدر صدق نمی کند. از سوی دیگر فیصله سال 2007 پارلمان افغانستان مبنی بر تصویب منشور مصالحه ملی، متهمان جرایم جنگ سال های گذشته را از پیگرد قانونی معاف کرده است.
شماری دیگر از نامزدان ریاست جمهوری و معاونان شان از جمله استاد سیاف، حبیب الله قادری، قطب الدین هلال، سید حسین انوری، امیر اسماعیل خان، محمد محقق و گل آغای شیرزوی نیز به جرایم جنگی، فساد مالی و غضب زمین های دولتی متهم اند.
انتظار میرود که مسوولان کمیسیون مستقل انتخابات خدا را بالای سر شان گرفته و این اتهامات را به صورت درست، دقیق و بی طرفانه و عادلانه بررسی کنند؛ تا از یک سو ادای مسوولیت دینی، انسانی و میهی شان باشد و از طرف دیگر افکار عمومی نیز آرام شود و مردم بتوانند در گزینش چهره ها تصمیم درست بگیرند.
در این میان اتهامات برخی از چهره های شامل در لیگ ریاست جمهوری حقیقتاً جدی و نگران کننده است. برخی از این چهره از جمله استاد سیاف با چند اتهام جدی روبروست، یکی از این اتهامات کشتار مردم بیگناه بنا به وابستگی های قومی است. اتهام دیگر او حمایت از سازمان القاعده است. عبدالرب سیاف که به عنوان چهره برجسته دینی در میان علمای افغانستان شناخته می شود، در آوردن و میزبانی از اسامه بن لادن رهبر شبکه القاعده در افغانستان نقش داشته است. حمایت از رهبران شبکه های تروریستی جرمی است که باید مرتکان آن در زندان های پل چرخی کابل و گوانتانو و بگرام به سر برند نه در کمیسیون مستقل انتخابات.
استاد سیاف که در جنگ با نیروهای شوروی سابق بخشی از جبهات جنگ را رهبر می کرد؛ در زمینه روی کار آمدن حکومت مجاهدین به رهبری استاد برهان الدین ربانی نیز نقش داشت. او برخلاف انتظارات، پس از روی کار آمدن امارت اسلامی طالبان از این گروه حمایت نکرد و پس از آغاز حمله امریکا علیه طالبان در سال 2001، با نظام کنونی وارد تعامل و همکاری شد.
عبدالرب رسول سیاف در یک دهه گذشته، خصوصاً پس از ترور برهان الدین ربانی رئیس شورای عالی صلح که از متحدان سرسخت و جهادی او به شمار می رفت، جنگ روانی را علیه طالبان آغاز کرد و در حال حاضر به تنها عالم دینی که مخالف آشکار با طالبان دارد؛ مبدل شده است.
او بارها حملات انتحاری را حرام و خلاف شریعت اسلامی خوانده و عملکرد طالبان را محکوم کرده است. به نظر می رسد که استاد سیاف با محکوم کردن حملات انتحاری و جنگ طالبان در برابر دولت کنونی، دنبال بازسازی وجه داخلی و بین المللی خود است و از طرف دیگر امید دارد که با موضع گیری های تند و داغ علیه طالبان، جنایت ها و کشتارهای هزاران انسان بیگناه در جنگ های داخلی که رهبران جهادی متهم اصلی آن است، در افکار عمومی کمرنگ شود.
سیاف از جمله چهره های جهادی است که به استثنای پاکستان و برخی از کشورهای عربی، به سایر کشورهای جهان سفر نداشته و همواره از این به عنوان افتخاراتش یاد کرده است؛ اما گفته می شود که به دلیل متهم بودن استاد سیاف به جرایم جنگی هیچ یک از سفارت های کشورهای اروپایی در کابل حاضر به صدور ویزا برای او نیستند.
سید حسین انوری معاون دوم عبدالرحیم وردک، نیز از جمله کسانی است که جرمش نسبت به دیگران سنگینی می کند. اتهام جنگ افشار که در ماه دلو 1371 پیوست و در آن هزاران انسان بی گناه به شمول زنان و کودکان کشته شدند از خطرناک ترین اتهاماتی است که سید حسین انوری با آن روبرواست و بدون شک اگر مصلحت سیاسی در کار نباشد، همین اتهام نه تنها برای سلب صلاحیت آقای انوری بلکه در خصوص زندان رفتن او و برخی دیگر از همکارانش کافیست.
از سوی دیگر برخی از نامزدان ریاست جمهوری و معاونان شان از جمله داکتر عبدالله عبدالله، گل آغاز شیرزی، حبیب الله قادری وزیر پیشین ترانسپورت و هوانوردی، به فساد مالی و غضب زمین های دولتی متهم اند.
علی رغم مصلحت های سیاسی و ناامیدی افکار عمومی، انتظار می رود که مسوولان کمیسیون مستقل انتخابات در امر بررسی اسناد نامزدان ریاست جمهوری و معاونان شان که متهم به جرایم جنگی و فساد مالی اند دقت و توجه لازم را به خرج دهند؛ زیرا این مساله می تواند مردم را در امر تفکیک چهره های مناسب برای رهبری آینده کشور کمک کند.
پيامها
22 اكتبر 2013, 18:10, توسط بیدار - قره باغ
باعرض سلام - جنرال دوستم آله دست سرباز باوفای ابلیس(مسعود) درزمان کودتای دوم روسها (8ثور)درافغانستان شد گرچه نقش مسعود درکودتای دوم روسها درلباس مجاهد نزد روسها بیشتر بود باآنهم روسها دوستم وجنرال مومن را هم دستیار مسعود ساختند تا زود تر شالوده تباهی افغانستان گذاشته شود واز برنامه های امریکا درافغانستان پیشی بگیرند . وقتی ربانی دوستم را پسر خواند علتش این بود که از مسعود دل خوش نداشت میخواست کسی را بدیل مسعود پیدا کند که دوستم بود . دوستم هم درمدت زمان کوتاهی خیلی از تفنگداران سمت کوهدامن را جلب کرده بود . نماینده دوستم درشهرنو کابل نمبر سلاح های مراجعین را ثبت میکرد . وقتی مسعود به وخامت اوضاع پی برد دست را روی دست خود ابلیس(سیاف) گذاشت وبر علیه دوستم دست به توطعه زدند وبرای قوماندان امیر درکندز که از قوماندانان ولگرد سیاف بود دستوردادند تا بالای مناطق دوستم حمله کنند . وقوماندان امیر تابعیت امر کرد ومنطقه شیرخان بندررا از وجود افراد دوستم پاکسازی کردونشری های سیاف درکابل نوشتند که شیرخان بند از وجود عناصر کمونیست پاکسازی شد. وقتی دوستم به مسعود مراجعه کرد که این چه کاری بئد که سیاف برعلیه ما انجام داد . چونکه دستورازخود سرباز ابلیس بود به شکایت دوستم توجهی نکرد دوستم فهمید که درمحاصره قرار گرفته وناچارشد که بادشمن سابق خود (گلبدین) ایتلاف کند ودرزمستان همان سال جنگ خونینی درکابل درگرفت که منجر به کشته شدن ده ها هزار از هموطنان بیگناه ما وتباهی شهرکابل گردید . به هرحال دوستم بیسواد است اما صادق القول هم است . به اندازه سران مرتد پنجشیر مضر نیست باید جلو دزدان ومرتدان پنجشیر گرفته شود که عامل اصلی بربادی افغانستان هستند . دوستم هم یکی از قربانیان دسیسه سازان برنامه های پنجشیریهاست .