کرزی آماده حسابدهی شود!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
هر رهبر ورییس جمهوری که با آرای مردم، وارد کارزار سیاسی می گردد وبا تدوین وارایۀ خط مشی وبرنامۀ عمل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی واجتماعی به تعهدات دراز مدت برای خدمتگزاری به مردم تن به تقدیر می دهد، ناگزیر است تا در آخر عمر ریاست جمهوری خویش به مردم، حساب بدهد.
حامد کرزی که در دودور ریاست جمهوری خویش، وعده های بلند بالا وبسیار تمطراقانه یی را به مردم افغانستان سپرد، اینک در ماههای اخیر زمامداری یش بسر می برد.
مردم افغانستان طی دو دور انتخابات ریاست جمهوری به علت عذاب های بی حد وحصری که در دوران جنگهای تنظیمی و امارت طالبان کشیده بودند، هیچ بدیل دیگری جز حامد کرزی را برای به کرسی نشستن ریاست جمهوری سراغ نداشتند؛ هرچند کرزی خود زمانی عضویت یکی از تنظیم ها را داشت؛ اما این تنظیم یعنی " نجات ملی" به رهبری صبغت الله مجددی، کمتر ویا هیچگونه سهمی در جنگهای تنظیمی وکشتار بیش از 70 هزار شهروند بی گناه کابل نداشت.
اکنون که حامد کرزی یک دورۀ طولانی دوازده ساله و یک آزمون بزرگ ریاست جمهوری را در بحبوحۀ زمان پشت سر گذاشته است، حتماً از خودمی پرسد،" ایا آنچه را که وعده کرده بودم وآنچه را که مردم از من توقع داشتند، بسر رسانده ام؟" چنین تصورات وچنین خیالاتی، مثل موریانه در تارو پود کرزی لانه کرده است؛ هر چند تا قبل از آمدن کرزی، وضعیت مملکت، چهرۀ قابل اطمینان وخوش آیندی نداشت؛ اما با توجه به وجوه میلیارد ها دالری که به نام مردم افغانستان دراین کشور سرازیر شد، به صراحت می توان گفت که کرزی کار قابل ملاحظه ودر خور توجهی را انجام نداده است. زیر ساخت های اجتماعی وتاسیسات عام المنفعه که ظاهر شاه وداود خان وکمونیست ها طی بیشتر از شصت سال به ساختن آن مبادرت ورزیده بودندوهمه به ویرانه مبدل شده است. در دورۀ 12 سالۀ زمامداری کرزی، کماکان دست نخورده باقی ماند؛ چنانچه همین اکنون، انرژی" برق" به صورت وارداتی واز پول بیگانه ها وارد کشور شده است که بعد از خدا حافظی امریکا ومتحدینش با افغانستان، زمینه های دسترسی به نیروی برق، کاملاً منتفی می گردد.
حامد کرزی به جای آنکه از پولهای باد آورده با تدبیر وهوشیاری برای احیا واعمار زیر بنا ها وفابریکه های تولیدی، استفاد می نمود، معاشات گویا متخصص صاحب ها را ماهانه تا حدود یکصد هزار دالر بالا برد " خرج که از کیسۀ مهمان بود، حاتم طایی شدن آسان بود"
کرزی کار های چشمگیری را که مردم انتظار می برد، انجام نداد؛ هرچند فرصت های زیادی را در اختیار داشت. میلیارد ها دالر به هدر رفت وزورمندان وثروتمندان با استفاده از ضعف مدیریت و حاتم بخشی های کرزی،بیشتر از پیش به سرمایه های شان افزودند . از پولهای باد آورده به ساختن قصر های طلایی وسوپر مارکیت های بزرگ و هوتل های مفشن پرداختند.
تنها چیزی که طی 12 سال گذشته برای مردم افغانستان قابل لمس بوده و از اهمیت ویژه یی آنهم از برکت امریکا ومتحدینش برخوردار بوده است، فضای نسبتاً امن ودیموکراسی لازم و مورد توجه آنهم در کابل می باشد؛ اما در راستای باز سازی وعمران مجدد نه تنها کابل؛ بلکه شهر ها وولایت های نسبتاً امن، هیچ کاری که به نفع ملت افغانستان باشد، انجام نه گرفته است.
کرزی با توجه به فرصت های طلایی که به دسترس داشت،می توانست طی 12 سال از پولهای باد آورده با طرح استراتیژی قوی ونیرومند که در برگیرندۀ همه ابعاد حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی مردم افغانستان می بود، از کشور های کمک کننده دعوت به عمل می آورد که هر کشور به باز سازی یک ولایت امن مکلف است و باید بدون هرگونه قید وشرطی دراین راستا دست به کار شود . از سوی دیگر،کرزی با انتخاب تیم قوی وعدالت گستر، کشور های متعهد به بازسازی ولایت های امن را به حسابدهی وشفافیت برنامه های کاری و نقاط باز سازی شده فرا می خواند که متاسفانه چنین نشد وبه علت عدم طرح وپی ریزی یک میکانیزم شفاف واستراتیژی قوی، همه پولهای کمک شده به هدر رفت که این بی سرو سامانی ها وبی پروایی ها نسبت به مصرف پولهای مردم افغانستان،کرزی را به پاسخ دهی ومواخذه در برابر مردم فرا می خواند که جناب کرزی مکلف است تا پیش از ختم ماموریتش، به ملت افغانستان پاسخ بگوید.
هرچند سالها قبل،حامد كرزی از دولتمردان كشور انتقاد كرده بود كه به فكر مردم عا دی نیستند. کرزی اذعان داشته بود که از حضور جامعه جهانی در افغانستان تنها مقامات سود برده اند ومردم از این كمكها خبر ندارند . کرزی بسیاری از بلند پایه های دولت را متهم به فساد کرده واظهار داشته بود که این بلند پایه ها باوصف اخذ معاشات بلند دالری، دست به فساد می زنند. از سویی هم، هیات پارلمانی افغانستان اخیراً در بروكسل، ضمن تایید نظر كرزی برعلاوۀ دولتمردان كشور، نهاد های بین المللی را نیز در حیف ومیل پولهای كمك شده شریك دانسته است.
به همین گونه، هیات های پارلمانی افغانستان واروپا در بروكسل از كمیسیون اروپایی خواسته بودند تا نهاد مشتركی را به هدف نظارت بر مصرف پولهای كمك شده به افغانستان ایجاد كند. هردو هیات تاكید داشته اند كه از سال 2001 تاكنون با وجود كمكهای بزرگ جامعه بین المللی به افغانستان، پیشرفت های لازم و چشمگیری كه قناعت وخواست مردم افغانستان را فراهم سازد در عرصه های زیر بنایی وآموزش وپرورش وباز سازی دراین كشور صورت نه گرفته است. این دو هیات گفته اند: توزیع غیر عادلانۀ كمكها وفساد مالی در سطح ملی وبین المللی در انتقال ومصرف پولهای كمك شده به افغانستان، دلیل این امر بوده است.
با توجه به اظهارات فوق، دستبرد وتاراج پولهای كمك شده که به بیش از یک هزار میلیارد دالر می رسد،اکنون به یك واقعیت مبدل گردیده وتحمل چنین وضع که بد بختانه از آغاز ادارۀ موقت ادامه دارد برای مردم افغانستان غیر قابل قبول شده است؛ زیرا دوام این وضعیت، جز اینكه به قصر های طلایی زراندوزان، دزدان وچپاولگران افزوده است و زمینه های بیشتر دسترسی برای معاش بگیران بلند دالری را میسر ساخته است، هیچگونه دردی از هزاران درد وآلام مردم را مداوا نه کرده است.
مردم می پرسند که این فساد پیشه ها از سوی کدام مقام دولتی برگزیده شده اند، چرا از کارکرد های آنان وارسی ونظارت به عمل نیامده است ؟
مبرهن است که هر فساد پیشه یی را که دست هایش به گرفتن رشوه ویا غارت بیت المال آلوده باشد، اگر به حال خودش بگذاری،" خود کوزه وکوزه گر وخود کوزه فروش" می شود وپروای هیچ کسی حتا خداوند را ندارد.
درک این واقعیت که جهان طی 12 سال گذشته، بهترین فرصت ها را در اختیار کرزی قرار داد به ساده گی وبه همگان میسراست ؛ اما آنچه که قابل تامل است این است که کرزی با توجه به سرازیر شدن میلیارد ها دالر به افغانستان از همان نخستین روزهای به قدرت رسیدن، درایت واستعداد وتوانمندی استفاده از چنین امکانات و فرصت ها را نداشته است که استفادۀ ناسالم وظالمانه از این پولها طی 12 سال گذشته به وضاحت بیانگر این ادعای مان است .
کرزی وتیم کاری وی نه تنها نتوانسته اند از پولهای باد اورده در راه باز سازی کشور استفاده های سالم واثر گذار نمایند ؛ بلکه فرصت های زیاد دیگری را در جهت تامین امنیت ، رفع بحران،آوردن صلح، رفع بیکاری، مبارزه با فساد، مواد مخدر،فقر فزاینده وهزاران مصیبت دیگر در کشوراز دست داده اند.
شهر کابل که زمانی به عنوان مهد تمدن وترقی به حساب می رفت، فرهنگ پر بار وغنامندی داشت که بدبختانه به مرور زمان و بالاثرلشکر کشی های زورگویان وقدرتمندان به اصطلاح سیاسی ونظامی به ویرانه مبدل گردید؛ هرچند بعد از ادارۀ موقت، ظاهراً چهره عوض نموده است؛ اما کارهای لازم زیر بنایی به ویژه باز سازی نساجی بگرامی که میلیونها متر تکه تولید می نمود، فابریکه های جنگلک ، خانه سازی، نساجی افغان، نساجی گلبهار، پشمینه بافی پلچرخی، فارم پیله و فابریکه های سمنت،بند های برق سروبی، ماهیپر، چک وردک، جبل السراج وصد ها فابریکۀ دیگر تولیدی که تاکنون به باز سازی واحیای هیچ یک آن رسیدگی نه شده و کماکان، ویرانه باقی مانده است.
اظهارات اخیر نواز شریف مبنی بر اعلان اولویتهای کاری اش که به گفتۀ وی بر مبنای سه اصل عمده استوار است، این واقعیت را در اذهان تداعی می کند که صدراعظم پاکستان با تجربه گرفتن از دورۀ دوم نخست وزیری اش در زمانی که مجاهدین در افغانستان بر سر قدرت بودند، به خوبی می تواند به این سه اولویت، ترتیب اثر دهد . وی سه اولویت کاری اش را اقتصاد، اقتصاد واقتصاد خوانده است؛ بنا براین به صراحت گفته می توانیم که نواز شریف، افغانستان را به عنوان بهترین بازار ومارکیت فروش امتعۀ تولیدی کشورش، انتخاب نموده وبه سادگی می تواند از حاصل صدور کالاهای اکثراً بی کیفیت خویش به افغانستان، میلیارد ها دالر را به بانک های پاکستان سرازیر نماید؛ زیرا این مرد شناخته شده که درامر فرو پاشی اردوی افغانستان، در میان مردم کشورش، محبوبیت کسب نموده است، اینک به آسانی می تواند از وضعیت ناهنجار افغانستان که خود یکی از عاملین آن است، استفاده های فراوان وقابل توجهی کند و با بهره گیری از وضع بحرانی ونا امن افغانستان، کشورش را به یک کشور بزرگ اقتصادی جهان مبدل سازد.
گریز سرمایه داران از کشور وعدم احیای زیر ساخت های اساسی که بدون شک متضمن خود کفایی افغانستان می باشد ، یکی دیگر از عوامل نفوذ اقتصادی پاکستان در افغانستان بوده می تواند؛ زیرا در کشوری که هیچگونه امیدی مبنی بر خود کفایی دولت و مردم برای تولید و استفادۀ امتعۀ داخلی وجود نداشته باشد وحکومت ومردمش، چشم به ورود بی وقفۀ کالاهای وارداتی داشته باشند، هر کشور دیگری به ویژه کشور های نزدیک به افغانستان، سیلی از کالاهای وارداتی شانرا به این کشور سرازیر می نمایند
شهر کابل که همین اکنون بیش از شش میلیون نفوس رادر خود جا داده است به استثنای اعمار ساختمانهای شخصی زورمندان وچپاولگران هیچگونه کار اقتصادی مبنی بر باز سازی ویا اعمار فابریکه های تولیدی مواد استهلاکی، درآن صورت نه گرفته است وکمتر کسی از مسوولین دولت را سراغ داریم که طی 12 سال گذشته نسبت به حال و آیندۀ این شهر، مدبرانه اندیشیده باشد و یا طرح جامع واثر گذاری را در جهت باز سازی وعمران مجدد آن پی ریزی نماید ویا کاری قابل ملاحظه یی را از پیش برده باشد.
قصر دارالامان که به عنوان سومین قصر دنیا موسوم است و همچنان قصرچهلستون طی چهار سال جنگهای تنظیمی توسط برادران مجاهد ما هزاران زخم برداشتند وزخم های ناشی از آن، چهرۀ زیبا وقامت رسای این دوقصر تاریخی وبا شکوه را با خاک یکسان کرد؛ هرچند زمانی بود که این قصرها با داشتن هزاران درخت زینتی در اطراف خویش، مزین با سنگفرش های تراش شدۀ زمان امان الله خان،به عنوان بزرگترین تفرجگاه شهریان کابل محسوب می شد؛ اما اکنون خاک تودۀ بیش نیستند.
هرچند در اواخر ادارۀ موقت وشاید هم در دورۀ انتقالی، دولت اعلان کرد که وجوه هفتاد میلیون یورو برای باز سازی وترمیم دوبارۀ قصر با شکوه و مجلل دارالامان که تاریخ صد ساله دارد، تدارک دیده شده است؛ اما با گذشت 10 سال از آن تاریخ تا هنوز، خشتی بالای خشتی برای آبادی این قصرویران شده، گذاشته نشده است. به همین گونه قصر چهلستون که زمانی اقامتگاه شاهان وروسای جمهور جهان بود،کماکان دست نخورده وویران باقی مانده است.
رییس جمهور کشور طی 12 سال گذشته، برعلاوۀ توجه به وضعیت امنیتی کشورکه دوستان خارجی را مکلف به تامین آن ساخته است، می باییست تا از همان نخستین روز های آمدن خارجی ها به افغانستان به آنان می فهماند که افغانستان به همان اندازه که به صلح وامنیت نیازمند است، نیازمند باز سازی وتوسعه نیزمی باشد وباز سازی از اولویتهای اساسی دولت و این کشور است.
کرزی باید به کشورهایی که کمر باز سازی افغانستان را بسته بودند، تاکید می ورزید که ولایت هایی را که از امنیت وصلح نسبی برخوردار بودند، تحت قیمومیت خویش می گرفتند وکرزی در پایان کار آنان، خواستار حسابدهی می شد که بد بختانه، چنین نشد؛ بنابراین، جناب کرزی باید از کارکرد ها وبرنامه ریزی هایش که بازگو کنندۀ مفاد ومحتوای خط مشی سیاسی وتعهدات وی به مردم افغانستان باشد وهمچنان چگونگی مصرف میلیارد ها دالری که به نام مردم افغانستان به این کشور سرازیر شده است، حساب بدهد؛ زیرا بر اساس یافته ها وبرداشت های جامعۀ مدنی، کمیسیون حقوق بشر،جامعۀ بین المللی وهمچنان سازمان شفافیت بین المللی، وضعیت افغانستان، خیلی نگران کننده بوده وراپور های این نهاد ها، از فساد گسترده در دولت افغانستان وحیف ومیل میلیونها دالر که متعلق به مردم افغانستان می باشد، خبر می دهد.
حال که کرزی وتیم حاکم وی، آهسته آهسته بر لبۀ پرتگاه سقوط قرار می گیرند وخیالات وخوابهای قصر نشینی وحکمروایی های وی برای آینده، نقش بر آب می گردد، نیرنگ دیگری را برای بقا وگریز از پاسخگویی وحسابدهی هایش به ملت، به کار بسته است.
وی چنین می پندارد که افغانستان قحط الرجال است وهیچ کس دیگری به جز " زلمی رسول " نمی تواند جای اورا پر کند؛ بنابراین، پیش از آنکه دیگران بجنبند، صدایش را برای معرفی کاندید مورد نظرش از قزاقستان بلند کرده است. حرفی که 34 سال قبل " ببرک کارمل" برای اشغال پست ریاست جمهوری صدایش را از تاجکستان، بلند کرد.
کرزی خوب می فهمد که پایان ماموریت وی، یک پایان تراژید وغمگینانه خواهد بود که در تاریخ صد سالۀ افغانستان، هرگز تکرار نه شده است؛ زیرا اگر به جای کرزی یک دست فروش حرفه یی هم می بود،به مردمش، رحم می کرد واز پولهای کمک شده برای باز سازی زیر ساخت های کشور کار می گرفت وافغانستان را طی 12 سال گذشته ازورود امتعۀ بی کیفیت کشور های بیگانه بی نیاز می ساخت.
شکی نیست وتجارب کشور های پیشرفتۀ جهان به ویژه کشور های جنوبشرق اسیا مثل اندونیزیا، مالیزیا سنگاپور وغیره به اثبات رسانده است که به هر اندازه یی که به سوی پیشرفت وترقی وخود کفا بودن نزدیک شده اند به همان اندازه از فضای امن وآرامش، بهره برده اند واگر زمامداران ما طی 12 سال از شهامت ومردانگی وجرأت کامل کار می گرفتند وبرای آبادانی کشور کمر همت می بستند، خود به خود به فضای امن وآرامش وآسایش دست می یافتیم و ریشه های جنگ وخشونت می خشکیدند.
حال باید از کرزی بپرسیم که چرا طعم تلخ تجارب گذشته اش را باز هم می چشد وبد تر از آن ، چنین طعم تلخ را به وزیر خارجۀ خویش نیز می چشاند. کرزی نباید بیشتر از این، در فکر جا ومقام باشد؛ زیرا آزموده را آزمودن خطاست وگریز از پاسخگویی گناست.
پيامها
12 نوامبر 2013, 13:15
در سایت افغان پیپر بخوانید، جالب است.
متن توافقنامه امنیتی کابل واشنگتن (1)(2)(3)(4)