مسیحیان افغانستان همچنان به مرگ تهدید می شوند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کابل پرس?: در چند سال اخیر هر چند تا حدودی آموزش به میان مردم راه یافته و برخوردهای مدنی جای خود را تا حدودی باز کرده اما اقلیت های دینی همچنان با خطر جدی مواجه می باشند. افغانستان کشوری ست که در آن افراطگرایی به شدید ترین شکل خود رشد یافته است و عده ی زیادی با علایق قبیله ای به سمت افراطگرایی دینی روی آورده اند. بیشتر کسانی که علایق قبیله ای و افراطگرایی دینی را با هم پیوند داده اند، طرفداران طالبان می باشند. مطالعه ی این موضوع نشان می دهد که قبیله گرایی و افراط دینی در بین جوانان رشد قابل توجهی یافته است. از طرفی وضعیت موجود نشان می دهد که مدارس دینی که بصورت رسمی یا غیر رسمی در کنترل طالبان بوده و طالبان بر آن ها نظارت دارند، قبیله گرایی و افراط دینی را به میان کودکان نیز کشانده اند. در ترکیب قبیله گرایی و افراط دینی، هر کسی که در آن جمع نباشد، مرتد قلمداد می شود و طبق آموزه های آن، کشتن چنین شخصی واجب است. همین تفکر و البته وابستگی تمام و کمال صاحبان آن به حکومت های استعماری مانند بریتانیا، در چند قرن اخیر، باعث شدید ترین جنایات علیه بشریت در سرزمین ما شده است.
امروزه، افراط گریان مذهبی صاحب موبایل و کامپیوتر شده اند و به اینترنت وصل می باشند و از طریق ابزارهای ارتباطی جدید، دیدگاه های قبیله ای و افراطی خود را ترویج کرده و مخالفان خود را و یا کسانی را که با آنان از یک جمع نباشند، بصورت مستقیم به مرگ تهدید می کنند.
به این نمونه ها بنگرید:
جامعه ی مسيحيان افغانستان
گفت و گوی کابل پرس با حسين اندرياس
پيامها
26 دسامبر 2013, 00:37
خشونت دوستان رسول
26 دسامبر 2013, 06:03, توسط نادر
مسیحت در افغانستان وجود ندارد و اگر چند نفری باشند برای دالر عیسوی شده اند
26 دسامبر 2013, 08:00, توسط احمد
این انتحار انفجار در بین مردم عوام و قتل بیگناهان کار مسلمان نه بلکه کار طالبان و مزدوران سیاسی پاکستانی است.و کسانیکه عیسویت را پذیرفته هم از دین سست بوده و به مسلمانی خود چی کرد که به عیسویت کاری کنند .اینها هم مانند طالبان فریب خورده است و طالبان با انتحار مسلمان را بد نام میکنند و اینها با بر گشتن از دین خود خود و مسلمان را میخواهد بد نام کنند. ولی اساس این سه دین محمدی یهودی و عیسوی یکی بوده و ادیان الهی حساب میشود .مگر با امدن دین اسلام و ومحمد دین یهودی و مسیحی مسخ شدند.و اینکه مسیحیان ادعا دارد عیسی فرزند خدا است در حقیقت خدا را در مقام انسانی تنزل داده و صاحب فرزند میداند در حالیکه خدا یگانه است و نه زاده شده و زاده کسی است.
26 دسامبر 2013, 09:35
احمد
بسیار سطحی سخن میگویی.
کمی در عمق انسانیت برو و بعد سخن زن.
26 دسامبر 2013, 09:51
قل هو الله احد، الله صمد، لم یلد، و لم یولد، ولم یکن له کفواً احد.
26 دسامبر 2013, 10:36
هرکس باید در انتخاب دین ومذهب خود مختار باشد. به نظر من اسلام خشن ترین، بدوی ترین پسمانده ترین ووو دین جهان است. دین اسلام صرف وسیله اعمال سلطه اعراب بالای دیگران است و امروز به بدترین شکل ان در اختیار سیاست قرار گرفته است و سبب تبایی ملتها و کشور ها شده.
26 دسامبر 2013, 11:04, توسط احمد
بینام اگر انسانیت تو انفجار انتحار طالبانی باشد یا به پهلوی خدا برایش شریک و فرزند پیدا کردن باشد انسانیت چی کی حیوانات از ان بیزار است.
26 دسامبر 2013, 11:10, توسط احمد
بینام اگر انسانیت تو انفجار انتحار طالبانی باشد یا به پهلوی خدا برایش شریک و فرزند پیدا کردن باشد انسانیت چی کی حیوانات از ان بیزار است.خدا را صاحب فرزند دانستن و در مقام انسانیت تنزل دادن خود کفر گویی و اعتقاد به بی خدایی و توهین به مقام خدایی است.
26 دسامبر 2013, 17:18, توسط khalil arman
marg bar islam wa muslimin
26 دسامبر 2013, 17:55
احمد
دنیا یک روز است. قبر تو از قبر من جداست. من جوابگوی اعمال خود خواهم بود و تو از خود. اما تو و امثال تو این حق را ندارند که دین و عقیده دیگران را معیین کنند. هر کس برای انتخاب دین و عقیده آزاد است. دلش خدا پرست باشد دلش بودا پرست و دلش عیسی پرست و دلش خدایان پرست. تو را چه؟
27 دسامبر 2013, 04:43, توسط حامد محمد الوتاند
نــوم د افـغـان نــه مــنــي ؟؟؟
نــن چـې »افغان« او »مسلمان« نه مني
صبــا بـيــا دوی »افغانستان« نــــه مـني
دوی دي پـــــردي دا بـــې هـويتـه خلک
څوک چې پاک نـوم نــن د افغان نه مـني
دا پـــــردي پــالــــه اجـنـبـــــي دي واړه
چـــې اوس زمــا نـــوم او نشان نــه مني
زما په شورا او په جرګــو کې څه کړي
چـې زمـا هـويـت دا لــوچـــکان نه مني
د پــالر نيکــه مـذهب هـويت ای خلکــو
دا پــه ريـښـتـيـا چــې حــراميان نه مني
څوک چې مې کور کې کوره کــي جوړوې
»حامده« دوی څوک په هېڅ شان نه مني
حامد محمد الوتاند 4122/24/42
27 دسامبر 2013, 14:45, توسط احمد
بینام تازه بیدین شده یا دین بر گشته هدف من این نیست که به کسی تلقین یا توهین کنم و را راست کج نشان بدهم دنیا خانه اختیار است . و عقیده دینی هیچ کسی را کسی بزور ونصیحت تحمیل نمیتواند.و هر کس جوابگوی اعمال خودش است.ولی هدف من اینست که مقام خدا را به بشر تنزل دادن و خدا را صاحب فرزند یا پدر دانستن کدام دلایل عقلی منطقی ندارد که بگویم فلانی فرزند خدا است یا پسر خدا .ولی خدا یا پروردگار یکتا بی همتا و زاده و وولد کسی نیست و کسی را هم نزاده و خدا یکتا ولا یزال و بالاتر از تصور ذهن انسانی است.این بحث ومبحث طولانی است و دلایل زیاد عقلی نقلی فلسفی ومنطقی میخواهد و به اثر کوتاهی وقت به اختصار یاد اوری کردم که خدا یکتا بی همتا است فرزند ندارد و نه زاده کسی است .
27 دسامبر 2013, 14:47, توسط احمد
بینام تازه بیدین شده یا دین بر گشته هدف من این نیست که به کسی تلقین یا توهین کنم و را راست کج نشان بدهم دنیا خانه اختیار است . و عقیده دینی هیچ کسی را کسی بزور ونصیحت تحمیل نمیتواند.و هر کس جوابگوی اعمال خودش است.ولی هدف من اینست که مقام خدا را به بشر تنزل دادن و خدا را صاحب فرزند یا پدر دانستن کدام دلایل عقلی منطقی ندارد که بگویم فلانی فرزند خدا است یا پسر خدا .ولی خدا یا پروردگار یکتا بی همتا و زاده و وولد کسی نیست و کسی را هم نزاده و خدا یکتا ولا یزال و بالاتر از تصور ذهن انسانی است.این بحث ومبحث طولانی است و دلایل زیاد عقلی نقلی فلسفی ومنطقی میخواهد و به اثر کوتاهی وقت به اختصار یاد اوری کردم که خدا یکتا بی همتا است فرزند ندارد و نه زاده کسی است \\.
27 دسامبر 2013, 15:06, توسط داوی
محمد رسول الله یک جنایت کار یک قاتل یک زنکه باز یک حرامی یک کونی بود. گوی سگ ده گور محمد رسول الله که ده جوانیش ابوبکر کونش می کد.
27 دسامبر 2013, 15:17
داوی یک نا انسان بی ادب حیوان صفت است که غیر از دشنام و بی ادبی انسانیت و نزاکت را نیاموخته و شیر انسان را هم نخورده است.
27 دسامبر 2013, 17:26
احمد
همین مشکل شماست که یکتا پرستی خود را از هر طریق که شده به دیگران بقبولانی. اگر شما از طریق یکتاپرستی به آرامش خود دست یافته اید پس شاید کسی دیگر از طریق دیگری به آرامش خود رسیده. حالا مهم نیست که این راه چه راهی باشد.
متاسفانه در بیشترین ممالک مسلمان حقوق شهروندی و انسانی وابسته به دید و عقیده مذهبی شخص دارد. این بزرگترین توهین به انسانیت است.
27 دسامبر 2013, 17:42, توسط jiran
دوستان مطالب های زیادی نوشته شده توهین توصیف ، خدا پرست ، بی خدا با خدا ، خوب دوستان من اینها انسان های خرد باخته ای هستند که اگه انسان قرن 21که با علم و تکنالوژی سرو کار داند و با سلفون و انترنیت که همه روزه با پلی میکنند چه می خواهند گر چه می دانند که دین یک تجارت بیش نیست چه اخوند چه پیرست و خاخام همه جز سرو کار گذاشتن مردم و همه وقت مردم را جز گمراهی و ترس از اخرت ووو کاری
ندارند و انها خوب میدانند هیچ چیز واقعت ندارند ( حماقت انسان دین را بوجود میاوردو دین این حماقت را جاودانه میسازد).
27 دسامبر 2013, 18:24, توسط حکمت
جالب است موقعیکه سخن از ادیان دیگر و اسلام میشود، مسلمین آنچنان چهره حق به جانب بخود میگیرند که ادیان دیگر را عاطل و باطل و پیروان ادیان دیگر را کافر و نجس میدانند، اسلام این آیین بربریت و توحش را حقیقت مطلق! اگر نگاه بیرونی به اسلام داشته باشیم احمقانه تر از دین اسلام هیچ دینی دیگر در جهان نیست. عالی ترین و نهایی ترین هدف در اسلام رفتن به نکبتگاه بنام بهشت ( فاحشه خانه اسلامی )، جفت گیری حیوانی و مفت خوری ابدی است. همه اعمال و رفتار مسلمین روی همین موضوع حوری و غلمان، و ترس از جهنم میچرخد. اگر مسلمانی کار خیر انجام میدهد به دلیل نفس نیکی و خیر نیست بلکه برای پاداش و به دست آوردن ران های خوشتراش حوری است. از همه جالب تر اینکه، الله در این داستان احمقانه و شرم آور در نقش قواد یا به اصطلاح مردم افغانستان در نقش مرده گاو ظاهر میشود. الله مرده گاو برای انجام کار های خیر به بندگان خودش وعده حوری و غلمان میدهد.
28 دسامبر 2013, 01:02, توسط داوی
محمد رسول الله در کودکی مادر خود را از دست داد به همین خاطر شیر شتر می خورد و با شیر شتر کلان شد. محمد رسول الله خاصیت شتر داشت. از سر تا پایش کج بود. سواد نداشت. عمرش در خرکوسی و بی ناموسی تیر شد. مردم را می کشت. زنان شان را می گرفت و کنیز می ساخت. از دختر 7 ساله تا زن 70 ساله تیر نبود. یک حرامی بود.
در کودکی و نوجوانی چوپانی می کرد. صاحبان گوسفندان محمد رسول الله را یتیم گفته مورد تجاوز جنسی قرار می دادند. محمد رسول الله نوجوانی را در بزگایی و حرامی گری تیر کرد. شیر شتر خورده از او بهتر نمی شد. یک عرب خر بود.
28 دسامبر 2013, 02:48, توسط محمد
داوی نام جیران نام حکمت نام ، کدام نفر است ممکن یکنفر باشد به نام های مستعار مینویسد شخص بی دین است
خود را به چند پولی فروخته ازجانب و به فرمایش خریدارش بر ضد دین اسلام زهرپاشی و تهمت ها و دروغ فراکنی
ها میکند ، آد م درست و باعقل به هر دین و مذ هب که باشد هیچگاه دین و مذ هب دیگر را بدگویی نمیکند بد گویی
کرد ن به کسی و به د ین و آ یین هر د ین که باشد روا نیست ، شخص متجاوز به د ین ا سلام و رهبر اسلام ا ز عقل بیگانه ا ست نوشته هایش همه تهمت بهتان دروغ و عاری ازحقیقت است . آقای میر هزار متصدی وب سایت وزین کابل پرس? ، چنین نوشته های مزخرپ را نگذارد به وب سایت نشر گرد د ، سبب متأثر شدن میلیون ها مسلمان
میگرد د . ما فکرمیکنیم وب سایت کابل پرس برای رهنمایی بهتر انسان ها به آوردن دموکراسی حقیقی و مبارزه برای
محو و ازبین بورد ن رشوت و فساد و ظلم و بی عدالتی و ازبین بوردن کشت خشخاش هیرویین و قاچاق آن و زن
ستیزی تعصب و تبعیض د ر افغانستان است ، نه اینکه میدان برای دیوانه ها که رهبر اسلام بیش از یکهزار میلیون پیرو
مسلمان را با تهمت و دروغ گویی و بهتان جریحه دارسازد و این بد نامی به شخص میرهزارهم میرسد ومن الله توفیق.
28 دسامبر 2013, 17:57, توسط farhad
در افغانستان اصلآ مسیحی از قدم وجود نداشت این چهارتا هزاره است که در اورپا رفتن مسیحی شده است.
28 دسامبر 2013, 22:15
zani harchi sayid hast gayim khaeenayi araba ra khususan madari SAYED REZA MOSAVI JAN ra ki oww hij nabasha
29 دسامبر 2013, 16:24, توسط Farhad
هزاره گر هزار شود .....دل به او مبند...... که خر موره بهتر است .....از الماس لکه دار.
29 دسامبر 2013, 19:51
این فرهاد نام اینجا را با پارلمان اشتباه گرفته. او بچه برو خواهرت را از حمام بیاور یا نانوای برو !تو را چه به این چیزها. ههههه
11 جنوری 2014, 14:10, توسط مهاجر
آقای فرهاد، چرا؟ همین حالا در افغانستان و خارج از افغانستان صد ها غیر هزاره مسیحی هستند. از پشتون گرفته تا تاجیک و ازبک. جمع کنید این دین شیطانی تان که باعث کشته شدن میلونها انسان شده. یک افغانستانی باغیرت مسلمان شده نمی تانه! چرا؟ چون اعراب با تجاوز و خشونت اسلام را بر ما روا داشتند. ای بیسوادان و جاهلان بیدار شوید
27 جنوری 2014, 06:32, توسط انسان دوست
این پشتون ها فقط لباس انسان را به تن کردن بوی از انسانیت نبرده پشتون ها مسلمان نیستند اینها منافق ومرتد هستند اینها فرزندان انگلیس اسراییل هستند اینها فرزندان شیطان است لعنت خدا بر پشتون و زبان پشتون زبان جهنم است
2 سپتامبر 2014, 16:46, توسط ارمان
شوربختانه شما پشتون ها هميش واقعيتهاى تاريخى را کتمان مى کنيد! در کشوريکه حتى مسلمانهاى غير از وهابيون و حنفى مورد توهين و کشتار قرار گرفته چه خاصى که پيروان مسيحيت و زردشتى. وهابيون ومنجمله سلفي ها وداعش اقسام رنگارنگ از يک کنده هستند و اينها مسووليت بدبختى دين اسلام را دارند.
تاريچه عسيويت در جغرافيه امروزى کشور بنام ا فغانستان وجود داشته اکنون کسى دين خود را بخاطر ترس بيان نمى کند بخاطراينکه دولت پشتون يا اوغان حکم اعدام شان را صادر مى کند. در جاى که ترس است دروغ وتقلب است. ترس از کاهش قدرت پشتون تقلب سازمان يافته انتخابات ميلونها آراى مردم را درپى داشت.
تاکه افغان نام ستان ماست
وحشت و تقلب در ميان ماست
3 سپتامبر 2014, 13:12, توسط Sarwari
حضرت محمد قبل از اینکه به پیغمبری مبعوث شود مشغول تجارت بود و در جریان تجارت با یهودیان زیاد آشنا شده و قصه های از تورات را شنیده بود و یک اندازه معلومات راجع به دین یهودیت کسب نموده بود. وی بعد از اینکه خودرا رسول خداوند اعلان کرد هیچ کسی به وی ایمان نیاورد جز عده اندک از نزدیکان ایشان. ایشان به مدت 13 سال کوشش زیاد نمود که مردم به وی ایمان بیاورد ولی جز 85 تا 100 نفر از دوستان و نزدیکان ایشان دیگر کسی به وی ایمان نیاورد چون ایشان نه کدام معجزه داشت و نه هم منطقآ میتوانست مردم را قانع سازد که وی رسول است. بعد از مدت 13 سال وی از مکه خارج شدند و به مدینه رفتند و ایشان برای امرار معاش خود و تعداد اندک هواخواهانش به دزدی و چپاول کاروان های تجارتی رو آورد. اینجا بود که یکتعداد اشخاص بیکار، بی کسپ و ولگرد از موضوع آگاه شدند و نزد حضرت محمد آمدند وبه دزدی مشغول شدند و آهسته آهسته تعداد پیروان از این مدت در حقبقت افزایش پیدا کردند. بعدآ که تعداد زیاد شد کاروان های تجارتی نمیتوانست مصارف آنها را تکافو کند بنآ آنها تصمیم به تعرض، چور و چپاول قبیله های یهود که مردم نسبتآ متمول تری بودند اقدام کردند و درین تعرض ها جنایات هولناکی را انجام دادند که از جمله میتوان حادثه بنی قریضه که در قرآن نیز به آن اشاره شده ، ماجرای حضرت محمد با صفیه دختر قبیله بنی نضیر که در سیرت النبی وغیره احادیث و منابع اسلامی تذکر یافته نام برد. حضرت محمد تا زنده بود به فتوحات خود ادامه داد ولی مردمان آن دوران هم از یاران اصحاب حضرت محمد و هم مردم عادی به اسلام ایمان نداشتند. یاران و نزدیکان حضرت محمد از برای قدرت و اموال دزدی دین اسلام را قبول نموده بودند و مردم عادی از ترس مسلمان شده بودند و کدام ایمانی به حضرت محمد و اسلام نداشتند زیرا در آنزمان لشکر اسلام آمده بود بالای سرشان و میگفت مسلمان شو تا خودت، فامیلت و اموالت در امان باشی در غیر آنصورت خودت و پسرانت بزرگت و برادارانت اگر داشته باشی کشته میشوید، زنان جوانت واموالت بین صحابی تقسیم میشوند. بنآ هرکس که میبود مسلمان میشد از ترس خود نه بلکه بخاطر فامیل و زنان خود مسلمان میشدند. زمانیکه حضرت محمد وفات نمود یاران نزدیکش به شمول سه خلیفه اول اسلام به زودی خود را به مسجد رساندند تا چوکی خلافت را نصیب شوند آنها (صحابی) هیچ ایمانی به اسلام و حضرت محمد نداشت ورنه چطور امکان دارد پیامبری که بهشت را به آن همه جلال و اعظمتش برای آنها وعده داده بود بعد از وفات حتی خیالی هم به جنازه آنحضرت نیانداختند طوری که در مراسم تشیع جنازه و خاکسپاری آنحضرت اصلآ شرکت نکردند جنازه آنحضرت در روی میدان بود که مهاجرین و انصار برای چوکی خلافت با هم دعوا داشتند و جنازه آنحضرت را صرف علی و یکتن دیگر شستشو داده و به خاک سپاریدند حالا اگر یکمی فکر کنیم این دلیل عمده و بسیار واضح است که صحابی اصلآ ایمانی به اسلام و حضرت رسول نداشتند و صرف بخاطر قدرت پهلوی حضرت آمده بودند.
مردم عادی هم زمانیکه شنیدند حضرت محمد وفات یافته همه از اسلام برگشتند طوریکه خلیفه اول سخت وارخطا شد طوریکه در منابع مختلف اسلامی آمده است به جز مدینه دیگر تمام شهر را اسلام را ترک گفتند و دلیل مسلمان ماندن مدینه هم موجودیت خلافت درآنجا بود که اکثر شان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در قدرت سهیم بودند و نابودی اسلام در حقیقت نابودی خود شان بود آنها بیشتر بخاطر مادیات مسلمان ماندند تا معنویات. اینحا بود که خلیفه اول مسلمین لشکر بزرگی را به سر کردگی خالد بن ولید ترتیت داد و مردم را که از اسلام گشته بودند قبیله به قبیله قتل عام کردند تا این احوال به دیگر قبایل رسید زمانیکه لشکر خالد بن ولید به قبیله مالک بن نویره رسید ریس قبیله از ترس گفت الحمد الله ما همه مسلمان هستیم و از اسلام برنگشته ایم لشکر خالد قصد رفتن داشت که ناگاه نگاه خالد بن ولید سردار اسلام به جمال زیبای زن مالک بن نویره ریس قبیله افتاد و دستور قتل عام تمام افراد قبیله را داد تا زن ریس قبیله را تصاحب نماید چون این یکی از ارکان اسلامی و دستور الله است که مخالفین را بکشید زن و اموال آنان را به غنیمت بگیرد. اگر چه خلیفه دو م حضرت عمر میخواست که خالد بن ولید بخاطر این کارش محاکمه نماید که به خاطر یک زن یک قبیله مکمل از مسلمانان را قتل عام کرد ولی خلیفه اول وساطت نمود ه خالد بن ولید را معافیت داد.
بنآ به خوبی فهمیده مشوند که مردم هم از طبقه قدرتمند و مردم عادی به اسلام ایمان نیاورده بودند و مسلمانان فعلی هم چون پدرانشان به زور مسلمان شده بودند مسلمان هستند و90% مسلمانان اصلآ درمورد دین شان کوچکترین معلومات ندارند.
قرآن که ما یک وقت فکر میکردم کلام خداوند است، علم است، ساینس است، راهنمایی بشریت است چنین است و چنان است پر از: 1. داستان های که از تورات رونویسی شده وبا هیچ منطق جور در نمیاید(مثلآ داستان حضرت نوح، داستان حضرت موسی و خضر نبی، داستان ذولقرنین وغیره)
2. دستورات خداوند برای کشتار، چور، شکنجه و تجاوز به زنان غیر مسلمان
3. حل نمودن مشکلات شخصی حضرت محمد حتی کوچکترین مشکل که حضرت به آن دچارمیشد توسط آیات قرآن حل میشد حتی مشکلات از قبیل خانه داری، مهمان داری و غیره (رجوع شود به ماجرای محمد با عروسش زینب، ماجرای محمد ، حفصه و ماریه و همچنان سوره احزاب آیه 53 ،33،51 ) مراجعه شود
4. همچنان بعضی دستورات بسیار پیش پا افتاده. و راجع به علم و ساینس اگر در قرآن بگردی چیز هایکه جز خنده گرفتن چیزی عایدت نمیشود میباشد. مثلآ خداوند میگه زمین را در دو روز و آسمان را نیز در دو روز خلق کرد درحالیکه زمین بسیار زیاد کوچکتر از آسمان است که بشود عین وقت را برای خلقش صر ف کرد. (لطف نموده یکبار حد اقل یکبار قرآن را به لسان خودت بخوان و آنرا به انسانیت و عقل خود مقایسه کن بعد از خودت بپرس که چنیین چیز های میتوان کلام خداوند که این جهان هستی را بو جود آورده است باشد).
یکی از دیگر جالبترین حقیقت در باره یی قرآن ماجرای عبدالله بن سعد است وی یکی از کاتبان حضرت محمد بود زمانیکه آیات برای حضرت محمد نازل میشد وی به عبدالله بن سعد میگفت که این آیات را بنویسد. عبدالله بن سعد شخصی شاعری بود که ذاتآ در سخنوری و ادبیات استعداد فوق العاده داشت و آیات قرآن را تغیر میداد البته این تغییرات به مشوره حضرت رسول صورت میگرفت. آیات را که حضرت محمد برای عبدالله میگفت بنویس از نظر ادبی بسیار بی کیفیت بود و عبدالله بن سعد برای حضرت محمد میگفت که میخواهد طوری دیگری بنویسد تا زیبا تر معلوم گردد و حضرت محمد هم قبول میکرد. عبدالله بن سعد اسلام را رها کرد و از مدینه به مکه آمده اعلام کرد که اسلام دروغ است و قرآن حرف خدا نی بلکه حرف های محمد است. چطور امکان دارد که من بنده حقیر ادبیاتم از خدا بالا تر باشد و محمد چطور پیغمبری باشد که اجازه دهد من حر ف خداوند را تغییر بدهم. بعد از فتح مکه محمد دستور قتل وی را و چند تن دیگر را طوری صادر کرد که گفت اگر به دیواز کعبه هم چسپیده باشند باید کشته شود. عبدالله بن سعد که قرابت نزدیک با حضرت عثمان داشت به وی پناه برد و عثمان وی را نزد محمد برد تا شفاعت کند. محمد ساکت ماند و بعد از مدتی گفت که وی را بخشیده است و بعد از رفتن آنها حضرت محمد بالای اطرافیانش قهر شد که وی بخاطر ساکت ماند تا یکی از شما گردن این مرتد را میزدید.
مغالطات اسلام بسیار است اما برای یک انسان همینقدر کافی است تا ماهیت اصلی این دین را بشناسد.