2014؛ نکته عطف در یک دهه اخیر!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
سناریوهای متعدد که به عنوان اهرم های فشار در بازار جنگ دیپلماتیک افغانستان، از چند سال بدینسو در قضایایی منوط به این کشور از سوی خارج ها مورد استفاده قرار گرفت؛" یک هم (2014)، سال که هم را از بیخ و ریشه می بلعید بود." و از چند سال بدینسو علرغم مقاومت متوالی دولت افغانستان ،دنیا از این هیولای زهرآگین و گوشینده در ابعاد مختلف جامعه افغانی از مجرا های چون نشست های سیاسی ،رسانه های ملی وبین المللی و.... استفاده سو کردند. ولی با توجه به تبعات ناگوار این اهرم و تولد آن که امروز است ،هم چیز خوبتر از دیروز در ابقا شان به سرمیبرند و مو هم از جا تگان نخورده است (موی که به باور طرفداران این سال باید تغیر شکل میگرد.)
افغانستان در طول عمر سیاسی اش از چنگال استخبارات بیگانگان محفوظ نبوده و جو سیاسی این کشور فراز ونشیب های فراوان را طی عمر کرده است و تعداد افغانهای که بقا شخصی چند ساعته خود را درنوگری بر دیگران می دید همدست با باداران شان مارا در پرتگاه تنگنا و تاریک قرار دادند، که همواره بطن این جامعه خسارات جانی و مالی زیاد را متقبل شده اند.
منبع 2014: چرا 2014؟ چرا 2013 یا 2015 نه؟
از زمان حضور جامعه جهانی و تدویر کنفرانس بن که نتجه آن معا هده بن و شکل گیری ساختار های سیاسی و اجتماعی افغانستان بود، قضایایی طرح ریزی شده در "چهارچوب یک تقسیم اوقات" برای افغانستان بسته بندی شده بود ونکته یک بازنگری دیگر در خصوص مسایل افغانستان با توجه به وضعیت متغیر زمان و چرخش سیاست بین المللی و چند قطبی، همین زمان بوده میتوانست. انتخابات ریاست جمهوری وانتقال قدرت سیاسی از یک شخص به شخص دیگر ،انتقال مسولیت تامین امنیت به نیروهای افغان، خروج نیروهای نظامی خارجی در چوکات بندی تعین شده، از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد و..... در هیمن چهار راه گیردهم جمع شده اند که یکی لازمه دیگر را تشکیل میدهند و آنقدر بافت خورده اند که لایتجزای یک دیگر هستند.
برکنترول و مداقه همین چهار راه و مسلط بودن بر اوضاع، ابزار های قوی دیپلماتیک ضرورت بود یک آن هم خود سال "2014" ، این سال از زمان تولداش به عنوان یک ابزار زیکنالی از قبل طرح ریزی شده بخاطر رشد ونمو اش، نان آور تعداد زیاد از افراد در داخل و خارج کشور شده بود و از بیرون و داخل آب میخورد.
تبعات و دستآوردهای مولدین این سناریو:
امروز در همین مقطع زمانی قرارداریم و تجلیل از این روز به باوربنده باید با محافل پرشگوه از غم و شادی در خارج و داخل این جغرافیایی سیاسی صورت گیرد و شخص ریس جمهورافغانستان که شعار اش " ما در 2014 به هفت میوه خوردن میرویم" باید بر خوردن هفت میوه روان شود تا شعار اش در عمل پیاده گردد.
اگر اندگی به عقب نگاه خود را بدوزیم وآینده نگری با مقایس حال و اوضاع فعلی داشته باشیم، جواب سوال فوق خود به خود از اوضاع فعلی حاصل میشود.
در ابتدا مطرح شدن این افوا و نشر و پخش گسترده آن با مدوجذر های خم و پیچ سیاسی، هر گلام و گام افغانها با آغاز رقم "2014" گیره خورده بود، که حتی زمانی از مسیر محافل خوشی ومزاح افراد عبورمیگردی، رقم "2014" سمع میشد،که تبعات و پیآمده های ناگوار را براین سرزمین به جا گذاشت و طبعا که افغانها در تلاش آماده گی برای فرار از این سال بودند، کار و صنعت،تجارت، صحت، تعلیم و تربیه،مسایل روزمره و حتی خوردن و نوشیدن متاثر ازاین سناریو سیاسی بود و سرمایه های انبوه داخلی بیرون این خاک جاگرفت و سرمایه های خارجی هم قطع ورد به این جغرافیا نمود، حکومت و دیگر نهاد های دولتی در مقابله سخت و گیرومگیر این وضعیت به کاهش اعتبار و حیثیت در مقابل مردم قرار گرفت.
خارجی ها هم در همین بهبوهه روز به روز بر چهارراه و اوضاع حاکمیت پیدا کردند.
اما بعد از فرازونشیب های قسما طویل این وضعیت به نفع دولت و مردم افغانستان کریدت می افزود و امروز هم طبق آخرین آمار نهاد های دولتی سرمایه گذاری داخلی و خارجی دوباره در حالت شکل گرفتن در افغانستان است و افغانها کار وفعالیت روزمره شان را با روحیه امیدوار کننده بر فردا خوبتر و بهتر، آغاز کرده اند.
طبق آخرین آمار، صادرات کالا های افغانستان به خارج در سال گذشته شست میلیون دالر تخمین شده بود ولی طی شش ماه سال روان خورشیدی در حدود صدملیون دالر صادرات کالا به خارج بوده است، که این خود دال بر همین مدعا و چرخش مثبت است.
ارعاب و ترس از نگاه افغانها با توجه به تقویت نیروهای امنیتی افغان ،سطح تعلیم وتربیه مردم ، کنارآمدن حداقل گروه های مخالف در جریانات سیاسی افغانستان وحس وبوی از منافع ملی در اجندای کاری تیم های انتخاباتی سال آینده خورشدی و..... رو به کاهش نهاده است ونگاه امید وار کننده در چشمهای شان دوخته شده استٰٔ؛ "افغانستان نوین در فردا (2014). "
چی باید کرد؟
دقیقا 2014 با توجه به مسایل که گیرد هم جمع آمده اند،سرنوشت ساز و حیاتی است ونیاز به یک مدیریت سالم دارد، تا افغانستان حالت گذار خود را سپری نماید و جریانات سیاسی که حک تاریخ آینده میشوند، عاری از جنگ و عقب مانده گی باشند.
منوط به همین مولفه های موضوع داغتر که میتواند یک معادله از معادلات سیاسی افغانستان را حل نماید ،مسله قرارداد امنیتی کابل و واشنگتن است ومسایل زیاد به سرنویشت این توافقنامه امنیتی گیره خورده اند.
اگر شروط ریس جمهور کرزی در خصوص توافقنامه امنیتی برآورده شود و واشنگتن کلید صلح را یکجا با اسلام آباد تسلیم کابل نماید، برگزاری انتخابات سالم و خروج نیروهای خارجی از افغانستان و خود کفایی نیروه های افغان برتامین امنیت هم به شکل اساسی آن صورت خواهد گرفت.
پس به کار است که یک پالسی سازینده برمدیریت این وضعیت تدوین شود و افغانها به علاقمندی خاص روانه انتخابات سال آینده خورشدی شوند تا برفردا این سرزمین گدام "2014" دیگر ایجاد نشود، سالروز ات مبارک باد "2014" خوش آمدی.