صفحه نخست > دیدگاه > قهرمانان شمالی در نبرد با طالبان!

قهرمانان شمالی در نبرد با طالبان!

رامش نوری
جمعه 14 مارچ 2014

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

حمله ی طالبان به شمالی وحشت ناکتر از آن بود که با گویایی حوادث و یاد دهانی از قهرمانان آن، این حوادث دردناک را التیام بخشید. اما در این برهه ی از تاریخ که قوم تاجیک پس از کشته شدن مارشال محمد قسیم فهیم در یک سراسیمگی به سر می برد، اصالت خود می دانم تا قلم فرسایی کنم.

پس از اشغال کابل از سوی نیرو های اشغالگر سیاه طالبان، حملات بر مردمان شمالی افزایش یافت، حملاتی که مرگبار تر از آن است که آن را تصور کرد. این حملات نه تنها بر مردمان شمالی استفاده می شد، بلکه تاکستان های شمالی را همچنان تحت گلوله بار های آتشین خود قرار می دادند.

در این زمان، جنگ در شمالی همه روزه و بی وقفه ادامه داشت، مدافعین خط شمال حماسه های بیشماری از شجاعت و مقاومت در برابربیگانگان و مزدوران شان می آفریدند. دران روزگار من با دیگر مردمان شمالی در هراس آن بودیم که چه خواهد شد، به دلیل اینکه تمامی حملات بر مردمان شمال کابل، کوهدامن زمین، پروان، کاپیسا صورت می گرفت، حتی مردمان پروان از سوی راکت های کور طالبان از آن سوی کوه که غوربند نام دارد و به دست طالبان افتاده بود روزانه دایی اجل را گرفته و به دنیایی مردگان رحلت می کردند. درآن وقت کاپیسا پایگاه عقبی مجاهدین و مقاومتگران بود. دقیقا زمانی بود که طالبان ادعای کنترول بر 90 فیصد خاک افغانستان را داشتند و رادیو های جهانی هم هر زمانی حتی در یک خبر دو سطری به ارتباط جنگ های افغانستان این برتری طلبی طالبان را به گوش جهانیان می رساندند. جنگ و مقاومت در محور های شمالی، نجراب در کاپیسا، یگاولنگ در بامیان، غور، پل بنگی در تالقان، اندراب، و جاهای دیگر علیه طالبان ادامه داشت. اما مهمترین حملات در محور شمالی بود و شمالی جبهه ی جنگ در نبرد با طالبان قرار داشت.

در آن روزگار، مردم شمالی داد از گرسنگی، ظلم و استبداد طالبان می زدند، خوب یادم است زمانی که طالبان در قریه ی ده ملایوسف پروان یورش آوردند، چون مردمان این قریه سرسختانه با طالبان می جنگیدند. من و خانواده های اکثریت از ساکنان این قریه تلاش داشتیم تا از طریق باغها به سوی گلبهار که هنوز در برابر این دژخیمان مقاومت می کرد، فرار کنیم. یکی از نزدیکانم مرا متوجه ساخت که طالبان رییش سفیدان و برخی از جوانان این قریه را گرفته و تیر باران کردند ما چاره ی جز فرار به دلیل اینکه خانواده ها را حمل می کردیم نداشتیم و مایوسانه به سوی این کشته شدگان نگاه می کردیم. و درهمان حال، مقاومت حماسی مردم آن دیار در برابر دشمن انسانیت و آزادی ادامه داشت. مقامت که نه تبار را می شناخت و نه هم مذهب افراطیت را، بلکه تنها واژگان برای شان آشنایی تام پیدا کرده بود همانا دفاع از انسانیت، مبارزه با تفکر سیاه ی ضد دینی و آزادی بود. البته گفتنیست که استاد عبدالرب رسول سیاف رییس حزب اتحاد اسلامی نیز با و جودی که خودش اهل شمالی نبود، اما درهمان جبهه ی شمال کابل علیه دشمنان خاک و وطن میجنگید. که این شهامت استاد برای مردم شمالی ستودنی است.

جنگ در شمالی در این شب ها شدت گرفته بود، ما که خود را در گلبهار رسانیده بودیم، خبر آمد که طالبان را تا کوهدامن دوباره شکست داده اند. ما که منتظر آن بودیم تا دوستان آمده و خبر های خوشی از رویداد های داغ بدهند و لحظه انتظاری این دقایق را می کشیدیم. بود که در کوچه های سبزه بار گلبهار صدا ها شنیده می شد که مدافعان آزادی در راه اند، مدافعان که طالبان را از مناطق گلبهار گرفته تا کوهدامن شکست داده بودند و خیلی ها خسته به نظر می رسیدند گویی که کوه ها بالای شان ریخته باشد و خاک های دنیا را مو های شان حمل کرده باشد، قدم زنان در میان مردم با استقبال گرم اهالی گلبهار قرار گرفتند. این مردان شجاع که برخی شان نزدیکان خانوادگی ما بودند، شبی آن روز خانواده ها کنار هم آمده و قصه از نبرد شان با دژخیمان «سیاه تفکر» طالب کردند. یکی از این مردان شجاع گفت که جنگ پس از گریز طالبان از گلبهار و پروان در خط اول شمالی شدت گرفت. سنگینی حمله ی طالبان در پل صوفیان بود. درین منطقه قوماندان امان الله گذر به مدافعه پرداخته بود. پاسی ازشب گذشته بود، که صدای امان الله گذر از مخابرهء خط اول گم شد. به گفته ی این مردان شجاع که در نبرد شاهد صحنه بودند، مسعود بزرگ (رح)، پریشان شد و تصور کرد که شاید به قوماندان امان الله آسیبی رسیده باشد. یکی دو ساعتی سپری شد و از امان الله خبری نشد. پس ازان صدای امان الله بود که بازهم از خط اول به تماس آمد. وقتی مسعود بزرگ علت غیابتش را پرسید، امان الله گفت: "هیچ، چیزی نبود، یک مشکل پیدا شده بود غمش خورده شد، اینک بازهم در خط هستم."

حمله ی طالبان دران شب به شکست انجامید. وقتی فردا از خط اول خبرآمد، فهمیده شد که آن "مشکل" که "غمش" خورده شده بود، چه بود. دران شب، برادر قوماندان امان الله شهید شده بود و او با کشیدن شهید از خط جبهه "مشکل" را حل کرده و دو باره در خط حاضر شده و سنگر خویش را حفظ کرده بود. او خود به مسعود از شهادت برادرش یاد آوری نکرده بود تا مبادا که او را از ادامه ی حضور درخط باز بدارد.

همزمان با این، در سال های 1379 بود که خط جبهه میان طالبان و نیرو های مقاومت در دو سرکه ی بگرام قرار داشت، در جریان یکی از جنگ های شدید و حمله طالبان الماس خان یکی از قوماندانان خط اول بود زخمی گردید. مرمی به دهنش اصابت کرده و از یک کنار الاشه اش با شکستاندن استخوان الاشه برون شده بود. جنگ به شدت ادامه داشت، مجاهدین و سنگرداران دیگر، از الماس خان می خواستند که خط را رها کرده و به عقب جبهه برود تا تداوی اش آغاز شود. اما الماس خان نپذیرفت. به گفته ی یکی از مجاهدین منطقه الماس خان با دستمالی که اکثر مجاهدین می داشتند دهنش را بسته و خود راکت انداز را گرفته و حمله متقابل را ادامه داد، گفته می شود که الماس خان تا زمانی که جنگ آنروز فروکش نکرد، خط جبهه را رها نساخت.
با این وجود، روزی با جمعی از دوستان خوبم حضور ضرار احمد مقبل رفتیم، فکر می کردم که آقای مقبل یکی از اشخاص باشد که بدون هیچ گونه رنج به قدرت رسیده باشد اما این تصورم اشتباه بود، او عزیزانش را در راه جهاد و مقاومت از دست داده بود، او از همان آوان مبارزه ی آزادی خواهی علیه رژیم مستبد کمونیستی رنج برده بود، او که با همان لحجه ی وطنی خود داشت حرف می زد قصه ی از در دام افتادنش در کمین ملیشای مسلح ی وابسته به رژیم کمونست وقت را گویا شد. در این کمین برادرش میر علی احمد با دو تن از همراهانش که او را همراهی می کرد شهید شدند و خودش از سوی رژیم کمونیستی به اتهام دست داشتن در عملیات مسلحانه بر ضد دولت و همراهی با مجاهدین به 20 سال حبس محکوم و روانه ی زندان پلچرخی شد. اما پس از آزاد شدنش از زندان دوباره در جهاد پیوست که در کنار آمر صاحب مسعود خدمت گذاری کرد.

بنابر این، شمالی سرزمین که درد کشید اما چیزی که درد هایش را التیام کند برایش داده نشد، مردم شمالی سرسختانه خود را فدایی دیگران کردند و تاکستان های خود را گذاشتند تا دشمن آن را به آتش جان گداز بسوزاند حتی اوف هم نکشیدند اما تا کی چنین باشد تا کی دیگران به نمایندگی از مردمان شمالی نقش بازی کنند.

در این برهه ی از تاریخ که بحث نمایندگی نظامی تاجیکان پیش می آید، دقت باید به خرج داد که قهرمان اصلی نبرد با طالبان و مبارزه با کمونیسم کی ها اند؟ چرا نباید این نمایندگی را به دیگران اعطا کنند؟ و چرا خود شان مستقلا عمل نکنند؟

با این حال، برای گزینش جانشین مارشال چند گزینه از سوی قوماندان های شمالی پیشنهاد شده است:
1- محمد یونس قانونی
2- امان الله گذر
3- امر الله صالح
4- استاد عطا محمد نور
5- ضرار احمد مقبل عثمانی
از سوی دیگر، مردمان شمالی مردان را در کنار خود جا خواهد که معامله نکرده باشند و با دشمنان شان سر سختانه مبارزه نموده باشند. من فکر می کنم جایگزینی مارشال صاحب باید به مردم تاجیک به ویژه کسانی که رنج دیده اند گذاشته شود.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • ضر ا ر مقبل ر ا چه کسی ر هبر مر د م شما بی تعیین کر د ه است؟

  • مرگ بر امریکا که طالب را برداشت و « مجاهد » را بر جایش نشاند! فهیم و امان گذر همانقدر منفور خلق اند که ملاعمر و ملا نیازی!
    یک ماکیان یا فیل مرغ ، وقتی به لانه و خانه اش ، تهاجم شود، از خود دفاع میکند!
    مردم شمالی کدام کار فوق العاده نکردند!
    کرزی و فهیم به بهم ساختند و ۱۳ سال بر ناموس و مال وجان مردم تاختند!هواداران و وابسته گان کرزی و قسیم فهیم میخواهند تا قیامت بر سر شانهء مردم سوار باشند!
    وضع سرزمینی که یک طیف چشمگیر، دزد و تبهکار و خائن دارد و هرزه علف های از روشنفکران درباری و سازشکار و جمعیتی بیسواد، همین است و همین!
    یک جنایتکار جنگی نه تنها در زندگی محاکمه نمیشود بلکه پس از مرگ برای او مقبره ساخته میشود و نیز « فاتحه و عزای اجباری و حکومتی) منعقد میشود!

  • تاجک ، فقط ، اهالی پروان و پنجشیر نیست! اکثریت مردم هرات و بادغیس و غزنه و کابل و... نیز « تاجک» اند!
    چرا یک ملیت( قوم) را فقط چند نفر برای خود مصادره کرده اند؟ این یاوه گویی تاچه وقت؟

  • جنوبی
    طالب را امریکا نبرداشته است- طالب جز برنامه های امریکا -انگلیس است که توسط پاکستان و سربازان پاکستانی - سربازان عربستان سعودی -قطر وامارات عرب بنام القادعده و طالب بیفرهنگ پیاده شد و بعدآ باتراش نمودن ریش یعنی کرزی -ظاهر کل -خلیلزاد و اشرفغنی وغیره با یک عملیات هوایی محدود/ و قطع کمک های پاکستان اعراب به آنها توسط مقاومت مردم کشور بخصوص مردم شمالی تحت رهبری مسعود شهید و مارشال فهیم شگست مفتضعانه خوردند و از غارهای تورا بورا هم فرار نمودند-ولی قدرت را هنوز هم به کمک امریکا در دست دارند.
    تره به خدایت که همین اشرفغنی کوچی کی باشد که امروز شخصیت ساخته شده و کلم جم و خلیلی را با خود برده؟؟؟؟؟؟

  • اقای نویسنده

    تاجیک فقط بی سوادان شمالی و پنجشیر می باشند؟ ایا نام هرات را کدام وقتی شنیدی؟ ایا نام بدخشان را کدام وقت شنیدی؟ ایا دهها ولایت دیگر را که تاجیک ها در ان سکونت می داشته باشد کدام وقت شنیدی؟ گناه اینها چیست که همه چیز از دزدان شمالی باشد ؟

  • سلام به هم کسانی که نظر داده اند!
    ضمن احترام به همه کسانی که نظر داده اند، می خواهم یک نکته را تذکر دهم که در عمق تحولات دوران جهاد به ویژه دوره ی مقاومت مردم شمالی بیشترین ضرر را دیدند. کسانی که در رهبری این مقاومت قرار داشتند از میان مردم خیسته بودند و برای مردم مبارزه می کردند.

  • من با نیویسنده ی این متن موافق هستم، تا کی ثقل قدرت سیاسی متمرکز به پنجشیر باشد، این قدرت ثمره ی خون هزاران انسان با وقار این سرزمین می باشد. بنابر این باورمند هستم که چرا امان الله که زحمت کشیده است به چرا به قدرت نرسد. ضرار که دو برادرش شهید شده است چرا به قدرت نرسد. اعطا که روشنفکر این روند است چرا به قدرت نرسد.

  • ما از گزینه های که نویسنده ی این متن ارائه کرده است تقدیر می کنیم

  • نوری صاحب! تنها قرمانان جنگ در برابر دژخیمان طالب قوماندان های شمالی نقش نداشته است، بلکه دیگر نقاط کشور هم متضرر شده اند.

  • نویسنده ی محترم زور پنجشیری ها نمی بود، امان الله گذر ، ضرار احمد مقبل و استاد اعطا را آب می برد.

  • ما مردم شمال همیشه در مقابل ظلم و استبداد استاده گی کرده ایم، می کنیم و خواهیم کرد، زدنه باد سرزمین شیر آفرین و مردان دلیر خراسان زمین، ما نه وطن فروخته ایم و نه ناموس، ما همیشه ایستاده گی کرده ایم و خواهیم کرد..... انشاالله

  • نویسنده محترم خیلی خوب قهرمانی های مردم افغانستانرا در برابر ظلم و ستم اجیران پاکستان یعنی طالبان به قلم آورده است. یک چیز را باید در نظر داشته باشیم که افغانستان همین اکنون در لحظه حساسی قرار دارد. دراین لحظۀ حساس افغانستان باید خیلی هشیار بود و از تنگ نظری و پیش پای بینی، پرهیز کرد. اول عرض کنم که مقام معاونیت ریاست جمهوری یک مقام نمایشی میباشد، به این معنی که اگر رئیس جمهور اختیار برای او قایل شود، میتواند تا حدودی در اجرأت سر نوشت ساز نقشی داشته باشد واگر اختیاری قایل نشود، فقط نقش پهلوان زنده خوش است را خواهد داشت. موضوع و نفوذ روان شاد مارشال صاحب و روابط او با کرزی کاملا" یک صفحه جداگانه است. باید عرض کرد که هیچکس نمیتواند دارای نفوذ و نقشی را که مارشال صاحب داشت، داشته باشد. اما در شرایط موجود آقای مجمد یونس قانونی با تجربه و درکی که ازحوادث دارد وبه پختگی ایکه در دیگ سیاست رسیده است میتواندیک جاگزین خوب برای پست معاونیت اول باشد. یاد تان نرود که چارنفز تنگ نظر و کوتاه فکر و کوتاه بین به آقای قانونی هنگام انتخاب ریاست ولسی جرگه، رای ندادند، دیدیم که مجلس نمایندگان را از داشتن یک رئیس با کفایت محروم ساختند وتأثیرات منفی اورا تاحال احساس میکنیم. پنج بزرگانی که در اینجا از آنها نام گرفته شده همه بدون شک که مجاهدین قوی و بزرگی اند، ولی در شرایط موجود مصلحت خوب همین خواهد باشد که آقای محمد یونس قانونی، تا چند ماه دیگر جانشین مارشال صاحب متوفی باشد. آقای استاد عطا محمد نور سر آمد کل میباشد. مگر در همین شرایط انتخابات منطقی معلوم نمیشود که ولایت بزرگ بلخ را ترک کند و به مقام چند ماهه خودرا سرگردان سازد. همینطور آقای صالح و دیگران....

  • من فکر می کنم که آقای دل گرفته و واقعا دلش گرفته است، آیا قوم تاجیک می تواند که خیانت بزرگ یونس قانونی را فراموش کند.
    قانونی هیچ گونه نمی تواند یک گزینه ی خوب برای رهبری قوم تاجیک باشد.

  • جناب رامش حقیقت گفتی سیاف گرچند تاجیک نبود ولی در تاراج افشار نیز با شما همکاری کرد . اما از قندهاری های ملا عزت نگفتی که با شما بود و یا با طالب ها اینبار مصروف بردن دختران شمالی به قندهار و جلال اباد بودند ؟ از آن کاکو ها ی تان نیز ستایش کنید نامردی نکن !

  • به همه کسانیکه نظرخود را نوشته اند سلام ودرود میفرستم نظرهرکدام شان قابل قدر است ودرخور احترام ، ما نباید پارچه پارچه شویم به نام های هراتی ، بلخی ، شمالی ، پنجشیری ، غوری ، بدخشانی ، وتخاری وغیره ما یک ملت هستیم که تاریخ پراافتخار مدنیت چند هزارساله دارد ، همه افتخارات ما مربوط ملت ماست ما باید بطرف نزدیک شدن حرکت کنیم نه درمسیر جدایی وتفرقه ، چراکه تاریخ شاهد بزرکترین بدبختی این ملت است درنفاق وجدایی اشت شما عزیزان حمله چنگیزمغول را مطالعه کنید ، دربرابر آن ازهمه نقاط کشور دلیرمردان آماده مبارزه شدند ومردانه رزمیدند اما چون متفرق وجداجدا بودند همه تا آخرین فرد جام شهادت نوشیدند ومتجاوزتمام هست وبود ما را نابود ساخت ،
    به امید سرفرازی همه

  • همین نفاق و جدایی بین تاجیکها و زیاده خواهیها و خود بینیها و تنگ نظریها برای خودیشان است که - روزی در شمالی قتل عام میشوند و روزی در شهرکابل و روزی هم در هرات و بعدآ در تخار وبدخشان وغیره مناطق.
    حال این نویسنده محترم خواسته تا تیشه به ریشه تاجیکتباران زند و سیاف را که غاضب زمینهای شمالی از پغمان تا کاریزمیر است - پشتیبانی و برایش در انتخابات کمپاین نماید- من منحیث یک فرزند شمالی خیلی رنج میبرم که / مردمم هنوز هم در فروخته شدن و خدمتگذاری به دشمن توسط قلم بدستانی تباه وبرباد میشوند و در بین ما تاجیکها که هیچ قدرت و نیرو فعلآ در حکومتیکه توسط امریکاییها و انگلیسها به مشوره پاکستانیها در کابل به سردسته گی کرزی و اشرفغنی کوچی و پشتیبانی دوازده ساله اخیر سیاف ازین تیم بخصوص در دو دوره ریاست مجلس نماینده گان که سیاف در مقابل قانونی از طرف کرزی حمایت میشد- بازهم برخی از دشمنان تاجیک در لباس تاجیک برای سیاف و کرزی کمپاین وتبلیغ انتخاباتی مینمایند.
    از داود کلکانی و ملا تاج محمد که ملیاردر شدند -کله نداریم -اما از قلم بدستانیکه فقد / علیه تاجیکتباران شمشیر کشیده و تخم نفاق میپاشند -متنفر تر نسبت به ملا تاج محمد و ملا داود کلکانی هستیم.

  • به توجه آقای لعل جو!

    من با این که مقاله درست است یا نه کاری ندارم ولی حرف احمقانه شما را که گفته اید "بی سوادان شمالی و پنجشیری..." بیانگر حسادت، نفرت و تعصب است که به هیچ وجه درست نیست. پنجشیر شاعری داشت بنام قهار عاصی که نظیرش تا بحال در ادبیات معاصر ما نیست! صدیق برمک برنده چندین جایزه کارگردانی و شخصیت شناخته شده در خارج از افغانستان که از پنجشیر است! تعداد زیادی از آواز خوان های مشهور افغانستان از پنجشیر است! سلام سنگی، همایون پاییز و دیگران، نام های به یادگار ماندنی در سینمای افغانستان اند که از پنجشیر میباشند! استادان دانشگاه ها، منورین، مثنوی دان ها، هنرمندان و متخصصین زیادی از پنجشیر استند که بادرنظر داشت تناسب نفوس و امکانات مردم پنجشیر نسبت به هر گروه دیگری، حضور شان در عرصه های مختلف پررنگ تر می باشد! با جرات میتوان گفت که کمتر گروهی در افغانستان است که سواد و دانش شان از مردم پنجشیر بیشتر باشد! قرن هاست در پنجشیر شهنامه خوانی است، بیدل خوانی است، حافظ خوانی است و در اکثر خانه های پنجشیر شاهکاری های زبان پارسی موجود است و مردم آن خطه ازطفولیت با آنها آشنا اند و نقل مجالس و محافل آن دیار است! شما یکبار یک نگاه کلی در عرصه های هنر، ادبیات، دولت و اداره، تعلیم و تربیه و .. بیندازید و ببیند که نخبه های این عرصه ها کی ها اند و از کجا می باشند!

  • در ایران نیز هر روز شهنامه خوانی برگزار بوده شده باشد، جنگ سگی‌ نیز در اطراف مقبره فردوسی خیلی‌ دیدنی‌ بوده شده باشد، تماشای سگ‌ها بسیار دیدنی‌ باشد، کلیه فروشی‌ نیز در مسابقات جنگ سگی‌ رواج شده بوده باشد، در ایران در هنگام جیب بری، همه شهنامه خوانند، من شاشیدن کردم به دهان فردوسی که ایران را ویران کردند. شاشیدن کردن به دهان نسل احمدی‌ نژاد کودن که وقتی‌ دزدی کرده باشند شهنامه خواندن کرده باشند.

  • سنت شکن. من هم به دهان تو شاشیدن کردن ریدن کردن چسیدن کردن گوزیدن کردن

  • بس است دیگه خسته شدیم.......تا کی پکول د سر، پاچه ها بر زدگی و راکت سر شانه باشه. لطفا به قانونمداری تسلیم شده و از هرگونه کوشش برای صیانت قدرت غیر مشروغ بپرهیزید. به امید یک افغانستان مرفه و عاری از همچو قمندان های خون آشام.....

  • آقای شمالی!
    این مردان در زمان یورش طالبان کور دل و کودن از منافع، ناموس و جان و مال مردم شمالی دفاع کردند و مردم شمالی ایشان را فراموش نمی کند.

  • لعنت بر سر جنوبی قاثل وطن فروش نوکر پاکستان. از ناموس همه شما تاجیک و مردم شمالی دفاع کرده

  • من تانم شاشیدن کنم به دهان فردوسی، یک کشور پیشرفت فارسی‌ زبان نتاند وجود بداشته بوده باشد، این گزارش را تانید خوانید،در فهرست اسوشیتدپرس ایران و افغانستان در میان 194 کشور مورد ارزیابی در پائین ترین ردیف قرار گرفته اند و کشورهایی مانند بورکینافسو، جیبوتی و سومالی در ردیف های معتبرتری قرار دارند.
    پاسپورت سومالی، عراق، میانمار در15 کشور، کنگوو سوریه در16 کشور، آلبانی، پاکستان، کامبوج، لبنان وسودان به هفده کشور اجازه ورود بدون ویزا دارند.برپایه این گزارش که ازسوی آسوشیتد پرس متن مفصل آن انتشار یافته کشورهای فنلاند، دانمارک و آمریکا با حق ورود آزادانه به صد و سی کشور جهان در ردیف اول پاسپورت های معتبر قرار دارند.

  • چرا بند ناف ده کاندید ریاست جمهوری بشمول سیاف در ارگ بسته شد؟؟؟؟
    کرزی و تیم قبیلوی طالبی و پاکستانی میدانستند که برنده انتخابات صد فیصد در دور اول داکتر عبدالله است/ بهمین جهت خواستند که اگر بتوانند حتی داکتر عبدالله را از دور دوم نیز بیرون کنند.
    اشرفغنی کوچی را با ازبیکهای کلم جمی و هزاره های خلیلی - به کمک ترکیه و پاکستان به عقد نکاح در آوردند -چون میدانستند که با هرسیلی قبیله به دوستم و خلیلی توسط جمعه خان همدرد و بیرون انداختن دوستم به ترکیه و اخراج از معاونیت ریاست جمهوری که در دفعه قبل بحیث معاون نظامی یا معاون سرقوماندانی اعلی قوای مسلح تعیین شده بود- با زهم به کمک ترکیه وپاکستان توانستند که/ دوستم و خلیلیرا در پهلوی شان بیاورند/ ومیتوانند رای یکعده از ازبکهای دوستمی و وحدتیهای طرفدار خلیلی را ازین طریق بدست آرند.
    زلمی رسول را بطرف قبیله اوغان میلان دادند و دونفر معامله گر کم نفوذ/ یکی از تاجیکها ضیا مسعود و دیگری از هزاره را با وی در عقد نکاح نامشروع درآوردند.
    اما جالبیت موضوع درینست که مار آستین سیاف را که درین سیزده سال درپهلوی کرزی و قبیله پوست داد - و در دو دور انتخابات ریاست مجلس با قانونی/ ویرا کرزی روبرو ساخت و در دور گذشته نیز در پهلوی کرزی ایستاد/ اینبار خطرناکتر با اسماعیل معامله گر جهت کاستن رای تاجیکتباران به میدان آوردند و امروز یکعده از جهادیهای بیسواد و غیرجهادیها ی بیسواد - در پشت سیاف ایستاده اند و با وجودیکه میدانند -که سیاف برنده نیست -بازهم با وی در معامله گری قرار گرفته اند.

  • سروش سکوت

    انها را که شما یاد دهانی کردید همه در کابل ادم جور شدند نه در میان سنگ های پنجشیر. پنجشیری های که در پنجشیر کلان می شدند همه در کابل سقاو بودند و گاری وان. برو بخوان خاطرات زن مسعود را که مسعود نمی ماند که زن او برادران مسعود را ببیند. این همان فرهنگ طالبی اس. پنجشیر و پنجشیری نام تاجیک و فرهنگ خراسان را به خاک زد. از وحشی گری شما مردم امروز نام تاجیک بد است. همو شمالی را هم کارهای شما مردم بر باد داد. مردم کابل را شما مردم بر باد دادید. دزدی و ادم کشی شهرت تان گشته است.

  • لعل جو؛

    شما را ملامت نمیکنم چون سرچشمهء اندیشه انسان افغانستانی، غریزه، عصبیت، جهل، خودخواهی، حماقت و چیز هایی از این قبیل است. از نظریات تان نیز واضح است که تافتهء جدا بافته نیستید و انسان پیش پا افتادهء همین آب و خاک هستید و گناه شما نیز نیست چون عواملی در ظهور انسان های چون شما دخیل است که بیرون از اختیارات شماست. مگر این ملک چند شهر به معنای دقیق کلمه دارد؟ اصل مقایسه شما چیست؟ در این کابل خود مردم کابل هم است، مردم دیگر از سایر نقاط افغانستان نیز است ولی احصائیه بگیرید و ببینید که در بین همین کابلی های ما و آن هایی که از سایر نقاط آمده کی ها بیشتر موفقتر بوده اند؟ تناسب امکانات نفوس گروه های مختلفی را که از سایر نقاط به کابل آمده اند در نظر بگیرید و بعدن قضاوت کنید! دیگر این که مردم پنجشیر را سقاء و گاری وان خوانده اید! گیرم که چنین باشد. حال شما بگویید این افغانستان گدای گر، با انسان هایی چون شما چه افتخاری دارید که باید در برابر آن از سقاء بودن و گاری وان بودن شرم داشت؟ مگر انسان های این ملک چکاره اند؟ جمعی که کوچی بوده اند و تا به حال کوچی مانده اند! جمعی دیگر دهقان بوده و هنوز دهقان اند! مگر در این ملک چیز دیگری سراغ دارید. پس این کوچی بودن و دهقان بودن چه چیزی بالاتر از سقایی یا گادی وانی دارد؟ دیگر، این که کسی میخواهد زنش از برادرش روی بگیرد مربوط میشود به عقاید شخصی و زنده گی شخصی اش و حریم شخصی هر کسی باید محترم شمرده شود. این روش زنده گی هر کسی میتواند باشد با آنکه با آن مخالفم ولی این حق را نباید از کسی گرفت. تا آنجا که چنین عقاید بر دیگران تحمیل نشود و فردی و شخصی باشد ضرری ندارد. حال اگر شما دوست داشته باشید که زنان فامیل تان با مردان دیگر معاشرت داشته باشد چرا باید ما انگشت انتقاد بطرف تان دراز کنیم؟ ببینید که این نظر شما مغایر حقوق فردی است! مگر در جنگ های گدام گروهی را میشناسید که دستان پاک داشته و به اصطلاح موسیچه گک بی گناه بوده باشد؟ در میان تاجیک ها، این تاجیک های اطراف مسعود اعم از شمالی، پنجشیر، تخار، مزار، بدخشان و سایرین بوده است که در طول جنگ های افغانستان از خود غیرت و شهامت نشان دادند. همین مردم بوده اند که بعد از سال ها استبداد، زورگویی، برتری جویی و تفوق طلبی انارشی قبیله، به حکومت تک قومی آنها آگاهانه نه گفتند و آنرا مضمحل ساختند! نقش مسعود و مردم پنجشیر در این راستا کلیدی بوده است. این را باید همه بدانند که آنچه امروز قبیله را وادار ساخته است تا قدرت را با دیگران تقسیم کند و از جولان های یکه تازی قومی بیندازد و افسار مرکب جهلش را لگام زند، همانا مبارزه برحق تاجیکان اطراف مسعود بوده است. این دست آورد بیشک که برای قبیله پرستان نفرت و برای دیگران حسادت ببار آورده است و این قابل فهم است. من بر سقا بودن و گادی وان بودن هزار مرتبه نسبت به طفیلی بودن فخر میکنم. شما چنان صحبت میکنید که سایر مردم افغانستان نود فیصد اختراعات علمی را انجام داده یا نود فیصد اقتصاد و داد ستد تجارتی دنیا سهم شان باشد. مگر جز کوچیگیری و دهقانی و شغل های از این قبیل، چیزی دیگری هم در این ملک بوده که شما به سقایی مردم طعنه میزنید؟ یک بار به پشت خود ببینید که پدر و پدرکلان تان چه شغلی داشته است! این را صادقانه به شما توصیه میکنم. یک بار بنگیرید و فکر کنید که چه هستید و چه بوده اید؟

  • سنت شکن من تانم ریدن کنم به دهان تو

  • من تانم دیوانه شد به دهان خود شاشیدن کنم شاید فردا تانم عاقل شد دوباره شب تانم دیوانه شد این بار به دهان خود تانم ریدن کنم.

  • برادر ها کوشش کنید که احساساتی عمل نکنید هر بحث که مطرح می کنید بر بنیاد عقلانیت استوار باشد نه دو و دشنام

  • صادقانه همین تاجک ها بودند کاز ناموس همه وحتی از ناموس پشتون و هزاره دفاع کردند در ثاریخ. شما باید دست پاه شان را ببوسید نه دسث و پای پاکستان و ایران را.


  • 16 مارس, 21:09, بوسيله‌ى حقبین

    به توجه کوهدامنی کامنت .15.25

    کوهدامنی متعصب کامنت 15.38 شما مردم ، ساده هستید یا احمق ؟؟؟ اگرمیخواهید ازکامنت خویش نتیجه مثبت
    حاصل کنید با اعصاب آرام و با ادب و انسانی بنویسید ، نه اینکه خشکه بانکه ای خود خواه و متکبرانه بی معنی ،
    بیش از صد بار برای شما نافهم ها گوشزد شد نوشته شد فهمانده شد که شخص گلم جمع امان الله نام داشت ، باز
    هم شما دنکسه های بی عقل ، امان الله گلم جمع را اشتباهی میگیرید . با اعصاب آشفته نوشته های ناتکمیل و تهمت
    زنی های ناسنجیده آواره شده اید . ازاین روش منفی شما ازفاییده اش ضررش زیاد خواهد بود شما بین اقوام تورک و تاجیک فاصله ایجاد میکنید و فاصله را بین تورک
    و تاجیک زیاد خواهید ساخت .

  • منسوبین محترم وب سایت وزین کابل پرس? ، شما به چه سبب کامنت من حقبین را به نام کوهدامنی از وب سایت برداشتید ؟؟؟ این پالیسی شما مخالف آزادی بیا ن و دفاع از حق قانونی هرقوم است و جانب داری یکجانبه ازشخص
    مورد نظر است

  • آقای حق بین
    اینجا شما اشتبا درک نموده اید- هدف اینست که اشرفغنی قبلآ شعار کلیم جم را به دوستم و طرفدرانش که اکثرآ ازبیکها بود- میداد ومن هم از او تقلید نموده ام- شما هم میتوانید که پنجشیریهای شورای نظاری بگویید ویا کوهدامنیهای سیافی -که هدف همان طرفداران شورای نظار ویا طرفداران سیاف در بین تاجیکها باشد -نه همه پنجشیریها ویا همه کوهدامنیها ویا تاجیکها.
    اگر طرفدران دوستم یک اقلیتی از مردم ازبیک نیستند -پس کیها اند؟؟؟؟اینرا از توردیقل میمنگی سوال کنید ویا از داکتریکه نامش فراموشم شده و چندی پیش در مورد دوستم درفشانی مینمود در همین سایت.

  • ژنرال عطا محمد نور هم شجاع است و هم سياستمدار و هم نظامي ، قانوني صاحب دانا و سياستمدار است و كمي محافظه كار و واقعاً قابل احترام ، امرالله صالح احساساتي است ، هنوز خيلي مانده تا سياست مدار پخته شوه . امان الله گذر نه به قانوني صاحب ميرسه و نه به عطا صاحب با اين دو قابل مقايسه نيست .

  • تشکر از نظریات شما، یک سوال از تمام شما اګر امریکا نمی بود امروز ما و شما درکجا خواهیم بود .

  • جناب انصار
    از سال 1992 تا 2001 هم امریکا در پهلوی اشرفغنی و کرزی و قبیله وگلبیدین به همکاری مزدور جاناجانیش پاکستان و عربستان سعودی و حتی ترکیه و ایران / قرار داشت و بدتر از سربازان امریکا وناتو درکشور ما مزدو.رانش عمل مینمودند -مثلیکه امروز همان عمل ازطریق ترکیه در سوریه اجرا میشود- اما مقاومت ضد -طالبی هم در مقابل شان فعال بود و هرروزیکه از مقاومت درمقابل این دژخیمان میگذشت- مقاومت قویترو شناخته تر دربین مردم دنیا میشد-و حمایت مردم دنیا را بدست میآوردند.
    اگر امریکا نمیبود -پاکستان هنوز هم به کمک امریکا و انگلیس زیرنام طالب در مقابل مقاومت ضد طالبی قرار میداشت ویا هم شگست میخورد-و کسانیکه فرار را برقرار ترجیح داده بودند- هنوز هم در فرار میبودند.مانند من وتو - و کسانیکه امروز به کمک امریکا قدرت اول را دراختیار دارند و دیروز هم با پاکستان و طالب بیفرهنگ میخاستند سفیر شوند مانند کرزی و هم کسانمیکه سخنگوی شان بود-مانند اشرفغنی کوچی در وظایف جنایتی شان ادامه میدادند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس