صفحه نخست > خبر و گزارش > افغانستان و پاکستان!

افغانستان و پاکستان!

متن کامل اظهارات رنگين دادفر سپنتا
شنبه 19 جولای 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اشاره: آنچه در ادامه می آيد متن کامل اظهارات رنگين دادفر سپنتا وزير امور خارجه افغانستان در نشستی در کابل می باشد که به بررسی رابطه ی افغانستان و پاکستان پرداخته شده است.

خانم ها و آقايان وانديشمندان كشور ما!

همانطوري كه شما ميدانيد رابطه افغانستان با جمهوري اسلامي پاكستان در فراز و نشيب تاريخ كشور در شصت سال گذشته بيشترين روابط بوده كه به دلايل تاريخي، فرهنگي با آن روبرو بوده ايم، مشكلات كشورهاي پسا استعمار، مردم ها و سرزمين هاي تجزيه شده كه در افريقا ، آسيا و امريكاي لاتين، اينها همگي واقعيت هايي هستند كه ما با درد سر فراوان با آن روبرو هستيم و مشكلاتی هستند كه تشكيل دولتهاي ملي را هميشه با خطر و چالش هاي قابل تصور روبرو ميكنند، روابط ما دقيقاَ با جمهوري اسلامي پاكستان متأثر از اين قضايا بوده است، كودتاي حزب دموكراتيك خلق با هجوم اتحاد جماهير شوروي سابق، تبديل افغانستان به مركز اصلي جنگ سرد در منطقه ای ما و بالاخره اينكه رهبري جهاد و مقاومت به طوری از جانب آن كساني كه از ما حمايت مي كردند، و يا بهتر بگويم از ما پشتيباني ميكردند،به دست سازمان امنيت پاكستان قرار گرفت و عملاَ تحولات بعدي به نحوي ازانحا به صورت مستقيم زير نظر و به رهبري و نظارت سازمان امنيت و اردوي پاكستان قرار داشتند. طالبان يك حكايت طولاني هستند كه شما ميدانيد به باور رئيس جمهور كه من هم با نظرات ايشان دقيقاَ همنوا هستم، پرو‍ژه اشغال افغانستان و تبديل افغانستان به ژرف هاي استراتي‍ژيك پاكستان در مبارزه با هند از يكطرف، از طرف ديگر ايجاد يك دولت افراطي یا ايجاد يك دولت فندميتاليستي، در اين منطقه جهان كه بعدها بايد گسترش مي يافت به آسياي ميانه و مناطق ديگر، و شايد مسايل ديگري كه در حوصله صحبت هاي امروز نباشد، و بعد از حادثه يازدهم سپتمبر و همكاري پاكستان اقلاَ يك و يا يك و نيم سال به رهبري با ائتلاف ضد تروريزم زير تهديدات مستقيم ايالات متحده امريكا، همانطوري كه شما در جريان هستيد رئيس جمهوري پاكستان آقاي مشرف مورد تهديد ايالات متحده امريكا قرار گرفته بود كه اگر در مبارزه با تروريزم همكاري نكنيد ما شما را آنقدر بمباران ميكنيم كه به دوران عصر سنگ برگرديدو اين باعث شد كه به ائتلاف ضد تروريزم ظاهراَ همنوايي بكنند. تحولات بعدي يك سياست دوگانه است، يك سياست دوگانه اي كه گاهي مبارزه با تروريزم در صدر آن قرار دارد بخصوص مبارزه با رهبران القاعده ولي نه با طالبانی وابسته به آي اس آي و نيروهاي امنيتي پاكستان. به همين دليل است كه تعداد زيادي از رهبران عرب تبار القاعده و خارجيان ديگر دستگير ميشوند اما تعداد اندكي از رهبران طالبان و تروريستان كه در كويته و ساير مناطق بخصوص تعداد زيادي كه در كويته تمركز داشتند دستگير ميشوند. از همان آغاز سياست ما بيشتر، سياست مبتني بر دوستي و محبت و تأكيد بيشتر بر دوستي تمام اقوام، كه در چوكات ديپلوماسي يك كشوري كه در روند دولت سازي قرار دارد، از تمام ابزار ممكن استفاده صورت بگيرد، میباشد: از جمله ايجاد مكانيزم سه جانبه انقره ميان رئيس جمهور افغانستان – پاكستان با ميانجيگري رئيس جمهوري تركيه، مكانيزم سه جانبه ايران – پاكستان و افغانستان به ميانجيگري وزير امور خارجه ايران كه در ميان وزراء امور خارجه صورت گرفت. صحبت هاي ربعوار ميان وزراء خارجه دو كشور و همكاري ميان نيروهاي امنيتي و ملاقات رهبران و استخبارات دو كشور، ميكانيزم سه جانبه افغانستان – پاكستان و ناتو، جرگه امن منطقوي كه نماينده گان دو كشور و نماينده گان آمدند و نشستند و توافقات صورت گرفت و تعهدات نيز صورت گرفت. در تمام اين موارد ما متأسفانه حتي در مواردي كه حُسن نيت هم بود .در رابطه به پاكستان با دو دولت روبرو بوديم يكي دولت ملكي بخصوص بعد از به ميان آمدن ائتلاف جديد و انتخابات كه در پاكستان صورت گرفت، دولت به رهبري حزب مردم و عوامي بدون شك تعداد زيادي از رهبران اين احزاب بخصوص مرحوم خانم بوتو با حُسن نيت تصميم داشتند كه عملاَ با تروريزم مبارزه صورت بگيرد تا روابط دو كشور برمبناي تقويت دموكراسي، ملكي سازي سياست و نهادها استوار گردد. و مبارزه مشترك با تروريزم صورت بگيرد، اما از جانب ديگر تروريستان از يك طرف در آنطرف مرزها (خط ديورند) و اين طرف مرزها (خط ديورند) به اعمال تروريستي و كشتار خود كماكان ادامه ميدادند، ما به سه دليل اگر اجازه داشته باشم میخواهم صحبت نمایم، دلايل فراوان است، رابطه ما با پاكستان در امر مبارزه با تروريزم به آينده ما اهميت فراوان دارد، يكي اينكه همه جهان حتي كشورهايي كه با پاكستان بسيار مدارا داشته اند، بعضي كشورهاي اروپايي، بخصوص اينها ميدانند و اعتراف ميكنند كه پاكستان مركز اصلي تروريزم و پايگاه تروريزم است در روزهاي اخير و هفته هاي اخير من شخصاَ با هيچ ديپلومات خارجي غربي ملاقات نكرده باشم كه اين مسئله را زیر سئوال قرار داده باشند. همه موافق به اين نظر هستند پس اگر پاكستان مركز اصلي زايش ، توليد و آموزش تروريسم است، پس امنيت افغانستان را مستقيماَ در گروه همكاري پاكستان است و يا اگر همكاري نيست، مبارزه قهرآميز براي نابودي پايگاه ها و منابع تروريزم، اين تنها راه است.

مسئله دوم رابطه اقتصادي ميان دو كشور است ما رابطه بسيار گسترده و وسيع با آن کشور داريم، صادرات پاكستان به افغانستان سالانه بالاتر از يك ميليارد دالر است كه افغانستان بازار خوب براي پاكستان است، هم خريد مواد مورد نياز ما و هم نيازهاي ائتلاف بين المللي، آيساف و ناتو. در اين مورد، از جانب ديگر ثبات پاكستان به نحوي از انحا مورد دلچسپي ما است، ما خواهان پاكستان باثبات، مبتني بر دموكراسي، يك حكومت ملكي میباشیم ، طبيعي است به خاطر اينكه بي ثباتي پاكستان به معني بي ثباتي منطقه است، همانطوري كه بي ثباتي ما به ثبات منطقه آسيب مي رساند. ما كوشش كرديم تمام مباحث را در نظر بگيريم ولي بالاخره حملات گسترده كه در اين اواخر صورت ميگيرد، و اسنادي كه سازمان استخبارات خود ما و همچنان همكاران بين المللي ما در اختيار گذاشته اند ،از مرزهاي قابل تحمل كه بتواند، صرف با تأكيد بر برادري و خواهري اين مشكل را حل كرد ، گذشته بود، ما به نخستين اقدامات ديپلوماتيك دست زديم. بحثي كه اخيراَ در روزنامه ها انعكاس يافته بود، بحث شوراي امنيت سازمان ملل متحد بود؛ بحث برسر اين نبود كه ما اسناد ببريم و ثابت بكنيم كه پاكستان مداخله ميكند، بحث در شوراي امنيت سازمان ملل متحد هفته قبل صرف بر روي مصوبات پاريس صورت گرفته بود، همانطوري كه بعد از توافقات كنفرانس لندن، شوراي امنيت يك اعلاميه صادر كرد و حمايت كرد و بعد از كنفرانس پاريس نيز اعلاميه صادر و از تحقق اين محتوا حمايت كرد. به همه حال ، ما اسناد كافي داريم كه مداخله در امور افغانستان صورت ميگيرد، كساني كه آموزش ديده اند و جواناني كه دستگير شده اند، پيش از حملات تروريستي و اطلاعات سازمان هاي استخباراتي بين المللي، مكالمات تروريستان را كه آماده گي حمله بر سفارت هندوستان را ميگرفتند، ثبت كرده اند.سازمان هاي بين المللي مهم جهان، استخباراتي حتي سازمان هايي كه هميشه ما را هشدار ميداند كه با پاكستان مدارا بكنيم! تمام اين اسناد موجود است به موقع كه ايجاب بكند، اسناد در دسترس قرار داده خواهد شد.

امروز ما و شما انديشمندان و وطندوستان را دعوت كرديم. مسئله اين نيست تصميم كه در شوراي وزيران گرفته شده است، حتماَ مورد تائيد شما قرار بگيرد، مسئله اين است كه وزرات خارجه افغانستان بعنوان مجري سياست خارجي كشور ما نياز دارد كه ببيند مردم ما چه فكر ميكنند، كارشناسان، تحليلگران و صاحبنظران چه فكر ميكنند، ما از نظرات و ديدگاه هاي شما مسلماَ تا جايي كه براي ما مقدور باشد استفاده خواهيم كرد. اين كمك بزرگ خواهد بود براي تدوين استراتيژي ما در امر چگونگي ادامه مبارزه با پاكستان. طبيعي است كه بعد از لغو سه برنامه دو جانبه، سه جانبه و چند جانبه، از جمله كنفرانس همكاريهاي منطقوي، سومين كنفرانس بود كه قرار بود به تاريخ 26 و 27 اگست در اسلام آباد برگزار گردد. ما گفتيم در اين فضا كمك نميكند به ما و بايد فضاي اعتماد سازي وجود داشته باشد و همچنان گفتگوهاي همكاريهاي تخنيكي در اين طرف و آن طرف خط ديورند و همچنين به همكاري كانادا و مدرنيزاسيون و غيره و... كه اين را هم ما گفتيم در اين اوضاع كه مرزها براي تروريستان باز است و قرار شود كه از نظر تخنيكي براي كنترول تاجران مدرن بسازيم، زياد سود نمي رساند براي افغانستان و همچنين سفر وزير ماليه پاكستان به افغانستان و جلسه كميسيون همكاريهاي اقتصادي.

اين يك عكس العملي است كه در روابط ديپلوماتيك بسيار نورمال است، لغو مذاكرات دو جانبه يا قطع روابط و گفتگو به پايان گفتگو. ما كوشش ميكنيم كه در يك فضاي كه بهتر و آرام تر باشد، گفتگوها را شروع بكنيم، اما پيش شرط آن است كه يك اندكي ما معتقد شويم كه نيت خوب براي مبارزه با تروريزم وجود دارد، البته دولت پاكستان هم عكس العمل نشان دادند، ما در حاشيه كنفرانس كشورهاي عدم انسلاك در تهران به تاريخ 28 و 29 ماه جولاي يك گفتگوي سه جانبه ايران – افغانستان و پاكستان را قرار گذاشتيم كه به احتمال زياد اگر وزير امور خارجه پاكستان بيايند، صورت خواهد گرفت، اما تقاضاي يك گفتگو دو جانبه كه از طرف پاكستان صورت گرفته بود، فعلاَ اين گفتگو هم به تقاضاي دولت پاكستان منتفي شده است . به همه حال دروازه هاي گفتگو و ديپلوماسي و سياست را بسته نمي كنيم چون پايان سياست، پايان زندگي اجتماعي است به اين ترتيب پايان سياست معني و مفهوم ندارد اما وقتي ناگزير باشيم مجبوريم از وطن خود دفاع بكنيم و مبجوريم به اقدامات لازم دست بزنيم، من در صحبت خود با راديو بي بي سي گفتم اگر ايجاب بكند اقدام نظامي هم خواهد بود در پاسخ به اين سئوال كه ما چقدر نيرو داريم بايد گفت كه خيلي از كشورهايي ضعيف تر از ما هم از استقلال خود دفاع ميكنند، مسئله اين نيست كه ما چقدر نيرو داريم مردم افغانستان اگر ايجاب بكند حاضر هستند همانطوري كه مجاهدين اتحاد شوروي سابق را از پاي درانداختند. شروع جهاد عليه شوروي فكر نمي كنيم با استينگر باشد ولي با تفنگ هاي ساده ملت ما بود. وقتي كه تماميت ارضي افغانستان به خطر بيافتد، تاريخ نشان داده است كه ما ميتوانيم تا فاصله هاي بسيار عميق برويم، ما ميتوانيم از وطن خود دفاع بكنيم. و گذشته از اين حرف ها آنچه را كه ما از همكاريهاي ديپلوماتيك و نظامي كه انجام ميدهيم ما خودمان مستقلانه تصميم ميگيريم اما خوشبختانه يا برحسب تصادف و يا به هردليلي كه است در راستاي سياست همكاران بين المللي ما در امر مبارزه با تروريزم است يعني كدام اختلاف عميق و سطحي بين ما وجود ندارد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • نمیدانم یارو با کدام قدرت ، نیرو و نظام پاکستان را تهدید به حمله نظامی میکند.... اگر کدام بامب اتوم را ساخته اید لطفآ وطنداران را هم در جریان بگذارید تا باشد مردم هم به دل جمع بالای پاکستان تاخت و تاز کنند (-:

    در یک جمله خلص میگویم: ایره میگن زور کم قار بسیار!

  • به همه سلام!
    وزیر خارجه درست و همه جانبه اوضاع بین افغانستان و پاکستان را ارزیابی کرده و یگانه راه بیرون از جنگ و خون ریزی در کشور ما همانا تجزیه پاکستان است و بس .
    از انجایکه پاکستان به طور طعبیی تشکیل و ساخته نه شده و به اساس ضرورت در خاک های افغانستان و هندوستان منحث غده سرطانی ایجاد گردیده است ، اکنون به اساس ضرورت منطقه و جهان پاکستان اخرین روزها خود را سپری می نمایدو به طرف تجزیه و از بین بردن روان است.
    جلال ابادی

    آنلاین : تجزیه پاکستان

    • آغای جلال آبادی

      افغانستان نیز یک کشور طبیعی نیست و توسط استعمار خط کشی شده است.

    • برادر عزیز!
      کشور ما افغانستان به طور طبیعی وجود داشته و توسط خود این مردم در هر نوع شرایط طبیعی و سیاسی هویت خود را حفظ نموده است که در ابتدا کشور ما اریانا ، خراسان و بعدا افغانستان نام گذاری شده است.
      در شروع قرن 19 از یک طرف روسها و ار طرف دیگر انگریز ها در اسیاه میانه رقیب یگدیکر بودند و از طرف دیگر اختلافات سیدوزهای، بارکزیها،و محمدزی های و در بین سرکرده گان جاهل و وطن فروش این اقوام جنگ داخلی بالای مردم ما تحمیل گردیده بود، و روی این دو عوامل داخلی و خارجی افغانستان ساحات زیاد خود را از دست داد.
      اکثرآ فکر می کنند که نام کنونی کشور ما ار طرف احمدشاه دارنی لقب داده شده است در حالیکه کلمه افغان در قلب اسیاه یک نام تاریخی و به قدامت (1700 ) میرسد ، که در نوشتار به عنوان ( ابگان) امده است.
      که در شاهنامه فردوسی دو مراتب از کلمه ( اوگان ) ذکر به عمل امده است.
      و این نام به مردم ما تعلق و مربوط است نه به یک قوم خاص!
      قابل ذکر است که درشرایط کنونی در کشور ما قوم و قوم پرستی جز بدبختی چیزی دیگری به ارمغان نه دارد.
      در کشور ما قوم بزرگ و خورد اصلآ دردی را دوا نکرده و نمی کند، اگر کشور ما رشد همگون می داشت اصلآ اکنون ضرورت این مسایل قومی وجود نمی داشت؟
      شما وضع رشد اقتصادی ، عمرانی، اجتماعی ، سواد ، مکاتب ، پوهنتون ها ،زراعت و صنعت ، راها مواصلاتی و غیره را در ولایات کابل ، هرات ، کندهار ، پروان، جلال اباد، مزار ، و غیره مشاهده نماید و ولایات ازبک و ترکمن نشین و ولایات و ساحات هزاره جات را مقاسیه به این ولایات نماید که چقدر تفاوت و نابرابری در حق روا مردم ما صورت گرفته است ( یعنی رشد ناهمگون اقتصادی و اجتماعی )که مشکلات امروزه ناشی از ان است نه در هویت ملی ما!که اکنون ضروری است تا از دست قوم پرستان این مردم نجات بیابند؟
      جنگ ما به پاکستان به خاطر حق روا و از دست رفته ما است و در جنگ دست بالا را حق دارد و مورال جنگی نه اتوم؟
      پاکستان توان مندی جنگ به افغانستان را نه دارد و این چیزی است که روان و حال کنونی ما ایجاب می نماید!و یک جرقه اتش پاکستان را به طرف تجزیه می برد.
      و این جنگ حتمی است...
      به مردم تان باور داشته باشید.
      جلال ابادی

      آنلاین : جنگ به پاکستان

    • درست از مرزهای وفغانستان به شکل طبعی تشکیل نگردده و در جهان بسیار به ندرد اتفاق می افتد کشورهای چون افغانستان محاط به خشکه مرزهای خود را حفظ نمایند اما این هم خیال و محال است که دور از منطق میباشد که ادعای آنطرف دیورند را نمائیم ......اصلاً ما حقی به آن طرف دیورند نداریم کذشته از این که معاهده با که عقد کردیده بود در طول تاریخ افغانان در حدود 50 سال به آنطرف دیورن حکومت نموده اند آن هم با مشکلات فراوان اما صدها سال هندی ها مغل ها ، ترک هاوفار س ها در این محدود فعلی افغانستان حکومت نموده اند میشود که ادعا نمایند که فلان منطقه افغانستان خاک ماست .
      به باور بنده یکانه را و چاره در مورد روابط افغانستان و پاکستان که وجود دارد داشتن روابط خوب با پاکستان و منطقه(همگراهی منطقوی)که گذشت خود را فراموش نمائیم .
      بنده منحیث یک دانشجوی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل سیاست کشور خود را درک کرده نتوانیست چون مشخص و مدون نیست نه سیاست عدم انصلاک است و نه ساست بیطرفانه .... میشود که این سیاست را سیاست غیر مشخص که به اساس برخورد هر کشور اتخاذ میگردد نام نهاد باید گفت که چون در هر کنش گشور ها واکنش نشان میدهیم اما بسیار عجولانه و کودکانه که زود پشیمان میشویم.
      از سالهای پیش کلگی ندارم اما جای افسوس و نگرانی در این است که در زمان زمام دارم جناب وزیر صاحب اسپنتا که اداعا مینماید که داکتر در علوم سیاسی است این چنین نابه سامانی.

  • من ازاقدام وزارت امورخارجه کشور استقبال ميکنم که چنين گردهمائی وبحث ملی را با هموطنان صاحب نظرما درکابل برگذارکردند. بدون شک دولت افغانستان بيشتر ازهرزمان نيازدارد تا گفتمان ملی را درمسائل مهم و حاد کشور براه اندازد.
    اکثراشخاص وافرادی که دررده های بالای دولتی ووزارت امورخارجه کشورقرارگرفته اند شايسته کاردراين پست ها و ابرازنظرمعقول وهمه جانبه را درهمچو مسائل مهم کشورندارد.
    من فقط ميخواهم دراينجا نظرخود را پيرامون بيانيه وزيرامورخارجه کشور چنين بيان کنم که هرگزطرفدار جنگ با پاکستان نيستم. زيرا سودی برای دوکشور درپی نخواهد داشت. حکومت جديد پاکستان درحالت نازکی قراردارد وخدای ناخواسته يک جنگ ناخواسته سرتاسری درافغانستان وپاکستان ازجانب افراطيان سرنزد که جلو انرا بازهيچ قدرتی درمنظقه نخواهد گرفت.
    جنگ هميشه به عنوان اخرين گزينه ديپلوماسی است. ازخداوند متعال برای دولتمردان کشور خود توفيق ميخواهم که بتوانند ازراه ديپلوماسی و منطق سالم بتوانند خواستها و اهداف خود را به جامعه بين المللی ابرازنمايند.

  • اگر جنگ شوه بین افعانستان وه باکستان طلبه طرف دار کی میشه ؟

  • عجیب است! حال آقای سپنتا ضعف مطلق سیاست خارجی اش را میخواهد با دم تیغ دادن مردم بیچاره جبران نماید و نامش را هم بگذارد "جنگ استقلال"!!!!در تاریخ افغانستان دیده شده است که هر وقیتیکه جنون غاصبان قدرت به بن بست میرسد به مردم مراجعه مینمایند. اگر قرار بود مردم برای استقلال خود میجنگیدند، دیپلومات های سرزور را (که اعتماد پارلمان کشور شان را نیز با خود ندارند)استخدام نمیکردند که از طریق دیپلوماسی از استقلال شان دفاع نماید. تیره شدن روابط افغانستان با کشور های منطقه از ناکامی مطلق سپنتا نمایندگی میکند. حال بهتر است در جنگ استقلال خواهی اول خودش و فرزندش قربانی بدهد تا ملت پابرهنه و گشنه!

    • سپنتا تا دیروز که کمر مبارزه با جنگ سالاران بسته بود و تمطراقآ به پایین و بالا جست خیز هایی بیهوده میزد، حالا دوران مبازات جنگ سالاران را (جنگ سالار اسطلاح ساخته و پرداخته هم قماشان سپنتا)به گونه اسطوره ای مثال میدهد.

      سپنتا فامیل و فرزندان تو در افغانستان نیست، از این مشکلات افغانستان رنج نمیبرند، تو چگونه میخواهی مردم مار ا بخون ریزی در برابر اظهارات بی خردانه خود و کرزی، تحریک نمایی.

      این دیپلماسی نیست این ماست مالی است.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس