صفحه نخست > دیدگاه > اکادمیسن اعظم سیستانی، بسیار بسیار هیجانی!

اکادمیسن اعظم سیستانی، بسیار بسیار هیجانی!

هیجانات قبیله پرستان کشور و جعلیات و توهم و خیالبافی

مهدی نیک آیین
همرسانی
  • mail
  • google
  • linkedin
  • printer
  • reddit

در این روزها که وبسایت کابل ناته به تجلیل از صبورالله سیاه سنگ پرداخته است یک نفر به طور بسیار خاص بیشتر از هر کس دیگر هیجانی و ذوق زده به نظر می رسد . این شخص هیجانی اعظم سیستانی نام دارد که خود را تاریخ نویس و دانشمند علوم اجتماعی میداند . علت این هیجان شان چیست ؟!

آقای سیستانی که همیشه کشف های جالب و بی نظیر می نماید این بار هم به یک کشف هیجان افزا نایل گشته است . سیستانی کشف کرده است که سیاه سنگ " تاجیک" هست اما برای زبان و فرهنگ پشتو خدمات ارزنده ای را انجام میدهد . یعنی سیاه سنگ نیز مانند خلیل الله معروفی فارسی زبان اما خدمتگار پشتو و ستایشگر پشتون ها می باشد !

این کشف تاریخی آقای سیستانی را به حدی تحت تاثیر قرار داده است که هر چند روز بعد یک مقاله در مورد سیاه سنگ و خدماتش می نویسد و در وبسایت ها به نشر می رساند .

در وبسایت کابل ناته سیستانی یک مقاله مبسوط به زبان فارسی در تجلیل از سیاه سنگ و خدماتش نوشته است . اما دلش به همان یک مقاله ء فارسی صبر نشده و بار دیگر در پورتال افغان جرمن آنلاین یک نوشته به زبان پشتو"د پختانه فرهنگیانو ستره بی غوری د ستر سیاه سنگ په مقابل کی " نشر کرده است . در این نوشته ء پشتو آقای سیستانی هیجان فوق العاده ء خود را بیشتر تبارز می دهد و از عظمت خواهان پشتون شکایت میکند که چرا به صف تجلیل گران نپیوسته اند و از " ستر سیاه سنگ " ( سیاه سنگ بزرگ ) که یک تاجیک تبار و خدمتگار زبان پشتو و فرهنگ پشتون هاست تجلیل نمی کنند . آقای سیستانی تاکید میکند که :

" کله چه ( عزیز پور پنجشیری) د خپل کتاب ( پژوهشی در گستره ء زبان و نقدی بر عوامل نا به سامانی آن در افغانستان ) په ترح کی پر پشتو ژبه باندی تاخت و تاز کوی او نه غواری چی پشتو کلمات و اصطلاحات لکه : پوهنتون ، پوهنحی ، شونحی او داسی نور ، پس له دی په افغانستان کی استعمال شی ، زمونژ پشتانه لیکوالان او حتی د پشتو ژبی یوازنی ژب پوه ( داکتر زیار ) حانونه ناخبره او چپ ونیول ، خو دوه ستر تاجیکان : یو داکتر سیاه سنگ او بل یی انجنیر خلیل الله معروفی وو چی په دیر میرانه او قوی منطق سره دهغه مخی ته ودریدل او پاخه حوابونه یی ورته ولیکل . "

ترجمه : زمانیکه ( عزیز پور پنجشیری ) در کتاب خود ( پژوهشی در گسترهء زبان و نقدی بر عوامل نا به سامانی آن در افغانستان ) بالای زبان پشتو تاخت و تاز میکند و نمیخواهد که کلمات و اصطلاحات پشتو مانند: پوهنتون ، پوهنحی ، شونحی و غیره ، بعد از این در افغانستان استعمال شود ، نویسندگان پشتون ما و حتی یگانه دانشمند زبان پشتو ( داکتر زیار ) خود را بی خبر و خاموش گرفتند ، اما دو تاجیک بزرگ : یکی داکتر سیاه سنگ و دیگری انجنیر خلیل الله معروفی بودند که با بسیار مردانگی و منطق قوی در مقابل آن ایستادند و جواب های پخته برایش نوشتند . "

آقای سیستانی علاوه میکند که :

" داکتر سیاه سنگ نه یوازی د افراطی تاجیکو لیکوالانو په مقابل دریدلی دی ، بلکی وفارسی ژبو ته د پشتو د ادبیاتو او همدارنگه د پشتنو شاعرانو ، ادبیانو او هنرمندانو په معرفی کولو کی ستر خدمتونه کری دی . آن تر دی حده چه دخپل تاجیکانو له خوا ورته فاشیست ، او بی کلتور او نور پیغورنه ورکره سوی دی ."

ترجمه : داکتر سیاه سنگ نه تنها در مقابل نویسندگان افراطی تاجیک ایستاده است ، بلکه وی با معرفی ادبیات پشتو و همچنان شاعران ، ادیبان و هنرمندان پشتون برای فارسی زبانان ، خدمات بزرگ کرده است . آن به حدی که از طرف تاجیک های خودش به او فاشیست و بی فرهنگ و چیزهای منفی دیگر گفته میشود .

آقای سیستانی می افزاید که:

" زه د یو پختون بچی په حیث ، د هغه پشتانه حخه چی حان د پشتو ژبی ، کلتور او ملی هویت ساتندوی گنی ، لکه : داکتر خوشحال روهی ، زرین انحور ، معصوم هوتک ، باری جهانی ، هارون خپل ، رسول باوری ، پوهاند زیار ، پوهاند حسن کاکر ، استاد بشیر مومن ، پوهنمل نوزادی ، استاد یون، استاد صمیم ، استاد آصف بهاند ، داکتر خالق رشید ، داکتر زیرکیار ، داکتر نبی مصداق ، داکتر عبدالروف خپلواک ، داکتر داود جنبش ، داکتر عبدالحی نیازی ، حبیب الله غمخور ، نجیب احمد زی او نور فرهنگی پشتنو حخه دا گیله لرم چی ولی دوی د داکتر سیاه سنگ په دی درناوی کی برخه وانه خستیل ؟"

ترجمه : من به حیث یک اولاد پشتون ، از آن پشتون های که خود را پاسبانان زبان پشتو ، فرهنگ و هویت ملی می دانند ، مانند : داکتر خوشحال روهی ، زرین انحور ، معصوم هوتک ، . .. . . و دیگر فرهنگیان پشتون ، این شکایت را دارم که چرا آنها در تجلیل از داکتر سیاه سنگ سهم نگرفتند ؟

در پایان ، آقای سیستانی به حیث یک " بچه ای پشتون " به خاطر اینکه فرهنگیان پشتون در برنامه تجلیل از سیاه سنگ سهیم نشده اند ، از" سیاه سنگ بزرگ " معذرت میخواهد !

هیجانی شدن آقای سیستانی مثل همیشه بر خیالات اشتباه آمیز و بی بنیادش استوار شده است . این کشف سیستانی که صبورالله سیاه سنگ یک فرد تاجیک تبار می باشد هم مانند همه کشفیات دیگرش بی اساس و نادرست می باشد.

برای اینکه پوقانه ای فاشیزم فریبای سیستانی را ترکانده باشم ، این حقیقت را برای سیستانی گوشزد میکنم که صبورالله سیاه سنگ نه یک تاجیک بلکه یک پشتون هست !

سیاه سنگ که درغزنی چشم به جهان گشود فرزند یک خانواده ء محترم پشتون پکتیایی می باشد . در داخل افغانستان بیشتر زمان را در گردیز ، خوست ، غزنی ، و کابل سپری کرد ، هفت سال در زندان پلچرخی گذراند ، رها گشت بعدش از افغانستان بیرون آمد ، مدتی در پاکستان بسرکرد و سرانجام مقیم کانادا شد .

سیستانی ، برخلاف آنچه که ادعا می کند ، هرگز مایل به تحقیق در هیچ موردی نیست . نویسندگان دیگر بارها نشان داده اند که سیستانی یا حرفهای دیگران را می دزد و به نام خود نشر میکند یا خودش چیزهایی میگوید که همه یاوه اند.

هیجانات فاشیست ها و قبیله پرستان کشور ما همه اش از جعلیات و توهم و خیالبافی آب میخورد . مثل همین هیجان سیستانی از تاجیک بودن سیاه سنگ و خدماتش به پشتو و پشتون .


محمداعظم سیستانی وجعل حقایق تاریخی

آیا افغان بودن ننگ است یاافتخار؟

آیا زمان بازنگری راجع به تاریخ کشورما فرانرسیده است؟

يكشنبه 15 ژوئن 2008, نويسنده: عطاخیل


ناسیونالیزم افغانی و افغانهای ناسیونالیست دراروپا

نگاهی به افکار وعقاید ناسیونالیست های معاصر کشور

سرنوشت ناسیونالیزم: کمونیزم واسلام سیاسی ؟

يكشنبه 20 آوريل 2008, نويسنده: عطاخیل


دو برداشت متفاوت از یک اصطلاح عامیانه

سخنان حامدکرزی احساسات سیستانی صاحب را "تور" داد/ کی راست میگوید خانم جویا یا کاندید اکادمیسن سیستانی ؟

دو شنبه 23 ژوئن 2008, نويسنده: عطاخیل


آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • اين عضو «شورای انقلابی جمهوری دموکراتيک افغانستان»، سخت مريض است، خدايش صحت و عقل سليم بدهدش!!!

  • صبور سياهسنگ اگر به حيث يک انسان ، افتخاری را حصول داشته باشد ، همان دوران نشستن او ، عقب ميله های زندان است . پس از رهايی از زندان،
    با اعضای ريز ودرشت حزب ديموکراتيک خلق ، حشر ونشر داشت !
    گويا سياهسنگ را دوستان او ، نويسنده ، داستان نويس ، نقاد ادبی ، ژورناليست ، شاعر ، و مترجم می انگارند ! اما حقيقت امر آن است که او يک مترجم خوب است و بس ! هرچند گاه در ترجمه های او نيز اشتباهات و لغزش های ديده ميشود که جنبه اخلاقی و شعوری کار اورا زير سوال ميبرد ، مثلا ترجمه اشعار سيلويا پلات ( شاعره ای ناراحت که در جوانی ، خودکشی کرد!
    که اغلب اشعار او بوی مرگ و نوميدی ميدهد!
    اگر سياهسنگ را نويسنده فرض کنيم ، بدون شبهه ، در زمره « نويسندگان بی مسلک » قرار ميگيرد ، مردی که همه چيز است اما در واقع « هيچ » است ! نوشته های اين مرد ، يک کلاف سر در گم است ! بيشه ايست که از دور ، زيبا می نمايد و چون داخل شوی ، با تلا قی ايست بی انتها ! نوشته های او شهامت آنرا ندارند که از ژرفنا ها ، عمق ها و راز ها ، پرده برگيرند ، همه ، سطحی و پوک و پوقانه مانند اند!
    سياهسنگ ، هيچ گاه « درون » نداشته است . بی جرات و ترسوست ! سال های زندان شايد اورا به يک آدم « اخته » تبديل کرده است!
    موقف سياسی اين مرد ، يعنی سياهسنگ چيست؟ او حتا پس از طعن و افشاگری خانم ملالی جويا ، حاضر نشد ، دليل لاس زدن خود ، با « جنايتکاران جنگی » را توضيح دهد !
    با اين که کوشش ميکند ، فارسی خوب و مزين و آراسته بنگارد ، توفيق چندانی نمی يابد . در همان سايت ( کابل ناتها) که برادر هندوی هموطن برای او سالگرد گرفته ، نوشته ای از جناب سياهسنگ که آنرا « خود زندگينامه » نهاده ، نگريسته ميشود . وی در همان پراگراف نخست ، مرتکب چندين لغزش کلامی شده است :
    ( مادرم ، کد بانوی خانه و پدرم ارتشمرد روزگار بود ! ) يعنی بانوی خانه وارتشی مرد . ارتشی = نظامی .
    (کوشيده خواهد شد برای روشن شدن برخی آوازه های فزاينده ، که اينجا و آنجا شنيده و خوانده ميشود ! ).
    سياه سنگ گويا از لفظ فزاينده ، خوشش می آمده ، اما محل استعمال آنرا نمی داند ! باری يک همصنفی من که معنی « بن بست » را نمی دانست ، اما قسم خورده بود آنرا باعجله در يک نوشته اش بگنجاند ، نوشته بود : « دلم ميخواست معيشت ، آسان تر بود و نامزدم به هر بهانه ای ، جواب « بن بست » نمی داد !
    البته سياهسنگ يک پشتون است . پدرش ، ژنرال ارتش ظاهر شاه بوده و به ندرت به زبان فارسی ، صحبت ميکرده است ! اما خوب ، در محافل پارسی زبان ها ، جناب سياهسنگ سعی کرده است ، پشتون بودن خورا ، کتمان کند!
    نميدانم ، برادران پشتونی که از سياهسنگ خواسته اند ، بقيه عمر خويشتن را به معرفی زبان و ادب پشتو به خارجی ها و فارسی زبان ها ( !) بپردازد ، به کدام گوشه کار او نظر داشته اند ، اما يقينا او بر سر زبان و ادب فارسی ، گلی نزده است! با احترام . احسان خوشدل هروی

  • چرا مچ این بیچاره را میگیری دیگه به نظر من اگر کسی به روی پختانه نیاورد که شما چرا فارسی گو شده اید زبان اصلی شما که پشتو است؟ اینها فارسی را بیشتر از تاجیک ها و دیگران دوست دارند. اگر ما همه در افغانستان یک دفعه شروع کنیم به پشتو گفتن و ستایش پشتو من ایمان دارم که همین پختانه اولین کسانی اند که پشتو را به خدا خواهند سپرد هزاران رامشگر شیرین زبان پارسی گو و هزارا دیگر سرایشگر و ادیب تحویل جامعه ای ما خواهند داد. چرا؟ چون این جریان طبیعی امور است و دشمنی ظاهری با این زبان زیبا آنرا دردلها یشان عزیز تر کرده است بگذریم ازینکه همین امر که زبان پارسی تنها زبان تاجیکان است یک خیال واهی ای بیش نیست.

  • برادر محترم نیک آیین !
    بنده مضمون محترم سیستانی را در سایت باوقار کابل ناتهه حوانده ام در ان چیزی حقارت و بدبینی نسبت به سایر ملیت های افغانستان باشد وجود ندارد . برخلاف هموطنان ما تشویق گر دیده اند که در راه یک پاچه شدن بکوشند.
    درمور د محترم سیا سنگ خدمت عرض شود که خود سیاسنگ در یک نوشتهء خود به جواب کسی نوشته است . من از تبار تو هستم تو که احمد شاه بابارادشمن و سلطان محمود غزنوی را افتخار افغانستان میدانی وبرایس عرس میگیری. فکر میکنم همین یک جمله کقایت کند .
    زنده باد تمام ملیت ها باهم برابر افغانستان

    با احترام زیاد سید رحمن غوربندی

  • درودبرشما! عجب چیز پنهان شده ی را بر ملا کردید. یک نفربنام اقای نیک اندیش هم نقدی را نوشته است که با سخنان شما نزدیکی دارد. این هویت نا معلومان هستند که بنام ظاهرآ از خود، دست به تبهکاری وترور گوهر کنه زبانی میزنند واین فرهنگ را با زبان خودش به مسخرگی میکشانند ، تا سیستانیهای دشمن شناخته شده ی این فرهنگ، شاد ومدیحه سرای این رمق سوختگان در باری وبچه ارتش های درباری شوند. شما روشنفکران وفرهنگیان هوشیارانه بعد از این چهره های قلابی این چراغ بدستان کاذب را بشناسید، وآنهارا به دیگران نیز بشناسانید. سعادتمند باشید.
    درویش

  • راستی که در این صفحه چقدر لهو و لهب نوشته میشود. مردمان جهان پیشرفته نویسنده گان، شعرا و دانشمندان خود را ارج میگذارند، ولی یک تعداد کوچک نادانان عقب مانده گان فکری ما در باره این قشر توانای سرزمین ما یاوه مینویسند و میکوشند، آنان را کوچک بسازند. اما مطمین باشید، کسانی هم چون آقای سیستانی و یا صبور الله سیاه سنگ و امثال آنقدر شناخته شده اند که هرگز به نظریات مریضان گمنام چون مهدی نیک آئین و نظر دهنده گان حقیر شان که به خوبی میتوانند یک یادو نفر زیر نام های مختلف و یا حتی خود نویسنده باشد، بد و یا بدنام نمیشوند. در دنیای انترنت همه میدانیم که یک نفر میتواند زیر ده ها و یا صد ها نام بنویسد.

  • i think this guy (nek hayen) has nothing to do just provocating and negative propaganda
    he is not such a good guy that i wished at the beginning.

  • آقای فرزانه لاجوردی، احسان خوشدل هراتی، فرهاد صحراگرد، علی عباسی، درویش و فرهاد توانا! در آینده هنگام نوشتن به نامهای گوناگون کوشش کنید اندکی سبک و شیوه را هم تغییر دهید تا مردم گمان نکنند که شما همان بریالی شنوا و عمر راوی شکست خورده و عقده مند هستید. با احترام س

  • دروغ پست اعظم سیستانی
    به‌ اصطلاح‌ «كاندیدای‌ اكادمیسین‌» اعظم‌سیستانی‌ در سایت‌ خادی‌ ـ جهادی‌ «فردا»، ستایشنامه‌ای‌ درباره‌ داكتر سیماسمر نوشته‌ كه‌ در آن‌ با وقاحت‌ خاص‌ یك‌ «كاندید اكادمیسین‌» دروغی‌ كثیف‌ می‌پراند:

    «... در همین‌ هنگام‌ سازمان‌ سیاسی "راوا" از نام‌ و شهرت‌ او استفاده‌ نمود و برخی‌ فعالیت‌های‌ خود را در پناه‌ شهرت‌ و محبوبیت‌ او انجام‌ می‌داد، در حالی‌ كه‌ سیماسمر هیچ‌ رابطة‌ سازمانی‌ با "راوا" (جمعیت‌ انقلابی‌ زنان‌ افغانستان‌) نداشت‌.»

    رویك‌ دروغگو سیاه‌!

    حتی‌ خود خانم‌ سیماسمر هم‌ با وجود داشتن‌ مشكل‌ بسیار، دوره‌ی‌ «رابطة‌ سازمانی‌»اش‌ با «راوا» را منكر شده‌ نمی‌تواند.

    اما ایكاش‌ گپ‌ اعظم‌سیستانی‌ دروغ‌ نمی‌بود و سیما خانم‌ هیچگاه‌ با «راوا» رابطه‌ سازمانی‌ نمی‌داشت‌ تا با پذیرفتن‌ ننگ‌ عضویت‌ در رهبری‌ حزب‌ وحدت‌، اسرار «راوا» را به‌ این‌ حزب‌ خاین‌ و سپس‌ به‌ «جامعه‌ بین‌المللی‌» و خاد فهیم‌ ـ قانونی‌ نمی‌برد. اكادمیسین‌ میهنفروش‌، در آن‌ زمان‌ ستوده‌ی‌ شما چه‌ «شهرت‌ و محبوبیت‌»ی‌ داشت‌ كه‌ «راوا» در آن‌ «پناه‌» بگیرد؟ در آن‌ زمان‌ مینا با سفر به‌ فرانسه‌ و سایر كشورهای‌ اروپا به‌ عنوان‌ نماد مقاومت‌ افغانستان‌ به‌ حد كافی‌ معروف‌ شده‌ بود و اگر این‌ نوع‌ «پناه‌» برای‌ «راوا» واجد اهمیتی‌ می‌بود، آن‌ را داشت‌. ادعای‌ شما بر چه‌ سند و ادعایی‌ استوار است‌؟

    واقعیت‌ اینست‌ كه‌ شما و دستگیرپنجشیری‌ و عبدالحق‌علومی‌ و داكتر اكبر زیوری‌ و شركا كه‌ اكنون‌ به‌ جای‌ نجاست‌خوری‌ روس‌ها با نجاست‌خوری‌ جنایتكاران‌ «ائتلاف‌ شمال‌» روزگار می‌گذرانید، باید هم‌ به‌ هر كذب‌ و ریا و خودفروشی‌ توسل‌ جویید تا دل‌ سگان‌ نشسته‌ بر تخت‌ و صاحبان‌ خارجی‌ شان‌ را به‌ دست‌ آرید. و در این‌ میان‌ حمله‌ و لجن‌پاشی‌ بر «راوا» بهترین‌ و سریعترین‌ راه‌ «سفید» نشان‌ دادن‌ تان‌ برای‌ «جامعه‌ بین‌المللی‌» و تبهكاران‌ «ائتلاف‌ شمال‌» به‌ شمار می‌رود.

    حق‌ دارید آقای‌ «كاندید اكادیمسین‌»، حمله‌ كنید، فحاشی‌ و دروغگویی‌ كنید و به‌ شیوه‌ اكرم‌عثمان‌ و نرشیرنگارگر علیه‌ «راوا» تنبان‌ بدرید تا مجوزی‌ برای‌ ارتقا در دستگاه‌ پر فساد و خیانت‌ فعلی‌ به‌ دست‌ آرید.

  • جناب مدیر مسوول کابل پرس?.
    خدمات شما در جهت رشد فرهنگ و زبان و اتحاد و همدلی مردم رنجدیده افغانستان در خور توصیف است. ازهمین نشرات شما معلوم میشود که اگر دنبال کسی را بردارید با هر وسیله به ترور شخصیت اش میپردازید. در نظرات وارده یکی هم نگفته که سیستانی که یک فایشست و یک پشتون است و بنام افغان ملت مینوازد صبورالله سباهسنگ یک مرد ملی و یک نویسنده ی بدرد بخور است. او هر چه مینویسد گاهی بخاطر تفهیم ستم ملی و نفاق میان ملت افغان نیست که با زور خود بار ها دشمنان وطن را تار ومار کرده اند. مگر از میان اینهمه قلم به دستان ما یکی هم پیدا نشد که بگوید خوب در کدام نوشته ای داکتر سیاهسنگ خوانده اید که به پدر یک قهرمان ملی دشنام داده باشد. در کدام نوشته اش خوانده اید که گفته است افغانستان به پشتون ها تعلق دارد و یابگوید تاجیک برحق یا پشتون. جای افسوس بر اینست که همه جنایتکاران از برکت قوای ناتو دم کشیده اند و از دهن خود زیادتر حرف مینند. برو بابا باد دلته خالی کن که سرت سبک شودمردم از گرسنگی میمیرند اینها چسپیده اند به زبان و ملیت و نامگذاری های عقدمندانه. اصلا از روزیکه اسلام تمسکی به جنایات شد دیگر هر کس هر چه خواسته باشد میکند و هر چه خواسته باشد میگوید.

  • آقای کامران میر هزار: دیروز نوشتم که من ین پیام های شما را سورت نموده ام و در میان آنان پنجاه فیصد به نام های مستعار فرهاد صحرا گرد، عمر راوی، فرهاد... و گلمکی مربوط به یکی از زنان پرچمی است و او در گذشته ویبلاکی به نام مستعار درویش دریا دلی داشت. من از امریکا برای شما مینویسم. او را خوب میشناسم. او گاهی با اخوانی ها گاهی با کمونیست ها و گاهی هم با فایشست های افغان ملتی است. اما کار خود را زیرکانه انجام میدهد. خودش عضو سی. آی آ امریکاست و تا میتواند برای گل آلود کردن آب دست و پا میزند. دل من به شما کامران های میر هزار میسوزد که شما را هم استعمال نموده و با نام های مستعار برای شما پیام میگذارد. من نمیگویم پشتون خوب است یا تاجک یا هزره ولی همیقدر میگویم که این اشخاص خطرناک را همه باید بشناسند. اگر شما درین مسله باوی شیریک نیستید بگذارید که وطنداران قضاوت کنند و نظریاتم را سانسور نکنید. اگر عمر راوی، فرهاد صحرا گرد و فرها ... بخواهند من نام او را مینویسم و اهداف او را هم تشریخ خواهم کرد. از زبان من هم پیام گذاشته که این خلاف موازین و نورم های مطبوعات است و من برای او هم التیماتوم صادر خواهم کرد.

  • سیاه سنګ بزرګ یګانه افغانیست در بین شما تعصب ګرایان که افغانیت اش را به اثبات رسانده است
    ـــــ
    ستاسو متعصبو تر مینځ ، ستر سیاه سنګ یواځینی افغان دی چې هم له پښتو او هم له دری سره مینه لري یعني دا چې ددې ملت هره خوا ورته خوږه ده د ګوړي په شان

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس