لطفا مبلغ مطلوب چک را درست کرده و به سفارت تحویل دهید
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
سفارت کبرای جمهوری اسلامی افغانستان در اروپایی شمالی واقع در شهر اسلو پایتخت کشور نروژ که از چند سال پیش بدین سو جهت ارتباط دوجانبه ای افغانستان و دنیایی خارج فعالیت خود را آغاز کرده است. رسیدگی به مشکلات افغانهای مهاجر مقیم کشورهای شمال اروپا نیز ضمیمه ای از وظائف این سفارت میباشد.
این سفارت که با ریاست محترم جاوید لودین سفیر کبیر و نماینده ای دولت اسلام زده ای افغانستان است اداره می شود. ای
شان قبل از اینکه به این پست برگزیده شود، به عنوان سخنگوی دفتر ریاست جمهوری در دولت آقای کرزی ایفای وظیفه میکرد. خوب بهر جهت بعد از برکناری ازسمت مذکور ایشان به عنوان سفیر کبیر و نماینده ای دولت کرزی در کشور ناروی گماشته شد. که هنگام ورود به کشور ناروی ایشان با استقبال گرم افغانهای مقیم این کشور ربرو شد، افغانهای مهاجر که سالهاست با درد بی هویتی زندگی میکنند با افتتاح سفارت افغانستان در اسلو بسیار خوشحال شده بودند فکر میکردند که سفارت کبرا بتواند مرهمی برای درد دیرینه مردم در غربت باشد.
مهاجرت که یکی از سنت های تحمیلیی افغانها محسوب میشود سالهاست که همراه این قوم بوده و نسلهای از این مردم در دیار غربت متولد و مرده اند. بدون آنکه تصویری از وطن آبایی خود را دیده باشند. آن عده ای که به هر دلیلی نتوانستند هجرت کنند ودر داخل افغانستان باقی ماندند هم از نیشهای زهرآلود و احساس آزار تحقیر که ناشی از اندیشه های سنت گرایانه و ملیت گرایانهء زمامداران معاصر بودند در امان نماندند. سخن بسیار و زمان درگذر است اشاره به دردهای دیرینه ای مردم افغانستان به مثابه تجدید آن است. لذا ازین کار در این نوشته میپرهیزم. هیچ کسی اعم از آنهای که در افغانستان با هزاران مشقت و بدبختی نفس میکشند آنهم فقط در حد زنده ماندن، دولت کرزی و حلقه ء هم اندیشه اش چندین سالیست که بر مسند دارایی های همگانی تکیه زده اند و احساسات هم میهن گرایی و بشریی شان را باد برده است، هیچ فکری به حال این مردم در حال مرگ نمیکنند، مادرها هرروز دست به دعا به درگاه خدا زانو میزنند و برای فرارسیی یک روز بهتر و روشن و بایک شکم سیر خوابیدن از خدا می خواهند و اشک میریزد، اما نه خدا آن گوش شنوا را دارد و نه زورمندان و امیران آن احساس را . و چه آنانیکه تن به مهاجرت دادند، خانه و کاشانه ای خودرا رها کرده به گوشه و کنار جهان آواره شدند و زندگی جدیدی را در آغوش غربت آغاز نموده اند ازین آفت ها در امان نماندند.
از موضوع اصلی دور نرویم! سفارت معمولا برای ایجاد سهولت امور اداری برای شهروندان مسافر خود و خارجیها به نماینده گی از دولت یک کشور در کشوری میزبان فعالیت میکند. اما با ابراز تأسف و تأثر فراوان که نه دولت مرکزی در افغانستان به فکر رفاه و آسایش شهروندان افغانستان است و نه سفارت های که در خارج از کشور فعالیت میکنند به چنین خدمت اندیشده اند. همه و همه فقط به فکر رفاه شخصی خود وهمکاران خود میباشند. زمانیکه درافغانستان بودم وقتی به خاطر یک کار اداری در یکی از ادارات افغانستان میرفتیم باید به خاطر یک کار جزئی که بیش از15دقیقه وقت لازم نداشت تمام یک روز کاریم را وقف این کار میکردم از این اداره به آن شعبه سرگردان دنبال امضاگر. امضا گر هم بعضی وقتها مشغول نماز خواندن یا هم غذا خوردن بود و یا هم دارد با یکی از دوستهایش در محل کارش از دوران کودکی صحبت میکند در حالیکه صف طولانیی از مراجعین برای یک امضا بیرون دروازه ساعتهاست که انتظار میکشند.
اما وقتی آدم چند صباحی در دنیای غرب در آغوش یک نظام واقعا دیموکراتیک و قانونمند زندگی میکند، نظام که تمام انسانها اعم از جنس و رنگ مورد احترام قرار میگیرند و از سوی دیگر دولتهای غربی با تولد فن آوریهای مدرن کار را برای شهروندان خود روز به روز راحت تر وآسان تر میسازد ، با این زندگی قانونمندانه عادت میکند. آدم با همین توقعات بالا به سفارت اسلامی افغانستان میرود. وقتی داخل سفارت می شویم با برخورد افغانیی آقای بکتاش کارمند این سفارت مواجه می شویم، برخوردی که باهیچ یکی از معیارهای فرهنگ اداره سازگاری ندارد، بکتاش با یک پیشانی ترش و هیبت رستم وار گویا طرف، کارمند زندان گوانتانامو میباشد قبل ازینکه به سلام پاسخ دهد مراجعین را به اتاق انتظار هدایت میکند. با اولین برخورد آدم لحظه ای خودرا در افغانستان احساس میکند، بعضی وقتها سعی میکند اداهای ملایان طالبان را درآورد ، وقتی می خواهد کاری را برای مراجعین انجام دهد از پانزده صفتی و اصول دین ، دستورات دینی سؤالاتی را مطرح میکند، یا هم به شکلهای مختلف دیگر مراجعین را اذیت میکند. من نمیدانم انگیزه ای گمارش اینگونه افراد تنگ نظر، متعصب و بداخلاق در چنین پست های دولتی چه میباشد؟اینگونه افراد میتواند با رفتارهای خصمانه خود صدمات سختی را بر هویت دولت ایجاد کنند. یا شاید هم دولت می خواهد که افغانیها هیچ زمانی حتا در غربت هم از رنچ بدبینی های قومی و مذهبی و منطقوی در امان نباشند. دولت افغانستان باید افرادی با دانش و نیک نگر را به ادارات دولتی استخدام کند تا این افراد بتوانند با رفتار انساندوستانه و هم میهینگرایانه ای خود خط مشی دولت مرکزی را در راستای ترویج دیموکراسی و وحدت ملی بنمایش بگذارند.
اگر اینگونه کارمند ها تحت نظارت وزارت کار ناروی میبود هرگز به چنین پستی منصوب نمی شدند. تبسم ، چهره باز و خندان ، مهربانی و عطوفت که زیر بنای فرهنگ اداره در دنیای متمدن غرب را تشکیل میدهد در این سفارت به چشم نمی خورد. افغانی ها که رنج دراز مدتی داشته اند و اکنون هم در دیار غربت بسر میبرند نیاز بیشتربه مهربانی و عطوفت کارمندان سفارتخانه ای کشور خود دارند. که متأسفانه ................
چیزی که بیشتر مهاجرین را میرنجاند این است که این سفارت کبرای جمهوری اسلامی افغانستان نه تنها اینکه در فکر آسایش مردم نیست بلکه روز به روز به بهانه های مختلف مشکوک کار را برای شهروندان افغانی که می خواهند پاسپورت بیگیرند و یا تمدید کنند دشوارتر میکند. اول اینکه سیستم این اداره با وجودیکه در اروپا قرار دارد کاملا به شکل عقب مانده افغانی است. در اروپا استفاده از ترمینال بانک " دستگاه هوشمند که میشود با کارت بانکی مستقیما پرداخت" کاملا یک امر پیش پا افتاده و معمولی است که ماهانه بیش از هفتاد دالر امریکای خرج ندارد این دستگاه امروزه در تمام دفاتر حتا در غرفه های سیگریت فروشی هم موجود است.
اما در سفارت افغانستان سیستم کاملا سنتی است نه تنها اینکه ازین دستگاه خبری نیست بلکه مراجعین باید یک بیل سفید که بعد سفارت خودش شماره حسابش را با خودکار رویش مینویسد وبعد مراجعین باید آن گرفته وبه بانک رفته مبلغ لازم را پرداخت نماید. تازه این روزها بر عکس توقع ما کار را بر مراجعین دشوارتر ساخته اند. وقتی آدم می خواهد پول بپرداز باید به بانکی که شماره حساب دارد مراجعه کند و مبلغ تعیین شده را به یورو چک درست کرده و بعد به سفارت کبرا بیاورد. حالا اینکه انگیزه اینکار چه میباشد، بماند.
مشکل اینجاست که این چک به همانروزدرست نمی شود در صورتیکه از خود بانک تحویل بیگیرید سه روز طول میکشد و اگر به ادرس خود آدم بفرستند یک هفته طول میکشد در سایت سفارت نوشته که " صرف نظر ازینکه در آن بانک حساب داشته باشید یا نه این کار امکان پذیراست" ولی این کار اصلا امکان پذیر نیست هرکس باید با همان بانک که حساب دارد این کار را انجام بدهد که در کل و در هر صورت یک هفته وقت لازم دارد. حالا حسابش را بکنید که وقتی یک آدم مثلا از یکی از شهرهای دور افتاده ناروی یا از فینلاند، دانمارک،سویدن برای اخذ پاسپورت به سفارت کبرا مراجعه میکند باید یک هفته تمام در اسلو با همان گرانی این شهر که یک شب هتل معمولی 150 دالر امریکایی میباشد بسر ببرد تا برای سفارت کبرا چک درست کرده و تحویل بدهد. حالا نمیدانم این آقایان سفارت دار با اینکار از جان مردم بی چاره چه میخواهند. نمیدانم که این آقایان با وجودی که در اروپا زندگی میکنند تا حالا متوجه شدند که یک ساعت وقت در اروپا چه قدر ارزش دارد ؟
روزیکه من برای اخذ پاسپورت از یکی از شهر ها دوردست با فاصله ای شش صد کیلومتری اسلو شب تا صبح با قطار منزل کردم وقتی در اسلو رسیدم به سفارت رفتم و با چنین برخوردهای مواجه شدم خسته گی ام دوچندان شد مرا هم مثل بقیه برای اجرای پروسه چک درست کردن فرستادند. اما وقتی من به بانک رفتم به من گفتند که چون شما به این بانک حساب ندارید ما نمیتوانیم چنین کاری را انجام دهید . بانک که من درآن حساب دارم هیچ شعبه ای در اسلو ندارد باید دوباره به شهر خودم بر میگشتم.
خلاصه خیلی ناامید و ناراحت شدم. اتفاقا در همان روز چندین هموطن دیگر را نیز دیدم که از سفارت بشدت شکایت داشتند و این کار سفارت را یک امری مشکوک میدانستند. حالا شما خود قضاوت کنید چک درست کردن مبلغ های مطلوب را به ارز یورو که بتواند در هربانکی آن را نقد کند به چه معنا خواهد بود ؟؟
پيامها
11 سپتامبر 2008, 19:00, توسط ناشاد
این هموطنانی که "خوشحال" بودند، از افغانستان و از میزان کثیف بودن و خاین بودن دولتمداران افغان مثلی که شناخت کافی نداشتند. و نمی دانستند که امریکا تنها جاسوسان درجه اولش را در پست های کلیدی نصب میکرد که آقای لودین یکی از این مهره ها بود که بعد به سفارت اسلو فرستاده شد.
این جاسوسان وظیفه دارند به ارباب شان خدمت کنند تا به مردم افغانستان. این کثافات از پیشرفت های کشورهای غربی تنها عیش و نوش و گرل فریند بازی اشرا به زودی فرا میگیرند و بس اما آنچیزی را که میتواند برای هموطنان ما آسایش بخش باشد فرا نمیگیرند.
وضعیت طالبانی و اسفبار سفارت های افغانی در خارج تف هایی به روی مبارز وزیرک خارجه سپنتا میباشد که با چه اکت و اداء روشنفکرانه وارد محرکه شد و خود را ناف زمین و زمان میداند اما در حد وزیر خارجه خلموک طالبان ملا متوکل هم توانایی پیشبرد امور وزارت خارجه را ندارد!
12 سپتامبر 2008, 05:05, توسط حسين علي احمدي
تشكر از اين همه توضيحات!
اما اگر هر كس كلاه خود را پيش روي خود مانده و قضاوت كند، مي فهمد كه آخر سفارت يا هر اداره ديگر، چه مجبوريت دارد كه براي مردم سرگرداني خلق كند؟ آيا از اين كار كيف مي كنند؟
از بانك و بانكداري هاي نوين نگوييد كه باز آدم دلتنگ مي شود. سيستم محاسبه در داخل كشور، كنترول و تفتيش و غيره همه با اين بانكداري هاي نوين كه شما هوشمند خوانده ايد، سازگار است؟ اين اصلاحات از داخل مي آيد نه از بيرون.
سفارت را آقاي لودين افتتاح نكرده و بايد بدانيد كه آقاي معروفي قبل از او سفير بود. اين بخش معلومات تان را درست كنيد.
شما اگر از تغيرات كه لودين در سيستم كاري سفارت آورده و اصلاحات وارده، اطلاع مي داشتيد حالا تشكر نامه براي او مي نوشتيد.
ولي من بنمايندگي مي گويم كه تشكر آقاي جاويد لودين. بگذار عيب جويان هر چه مي توانند بكنند. همه مي داند كه انتقاد كردن، مفت و آسان است و چه بسا كه به ده ها دروغ هم در ميان اين انتقاد هاي نا سازنده مي تواند موجود باشد.
12 سپتامبر 2008, 12:54, توسط تفتیش
آقای حسین علی شما زحمت کشیده اید.من از به نماینده گی دولت ناکاره کرزی و جاوید لودین از شما تشکر میکنم که اینچنین من باب پاچه خواری به حمایت از دولت و دولتمردان بی کاره پرداخته اید. اگر آدمک های مثل شما در این خاک محنت وجود نداشت حالا مردم دیار حکومت این گونه افراد را تجربه نکرده بودند. شما از آوردن تغییرات و ابتکارات جدید آقای لودین در سیستم کاری سفارت صحبت کرده اید. لطفا یکی از آنها را بگویید. ممنون
12 سپتامبر 2008, 17:28, توسط ب چوپان
وطنداران عزیز ؛ تا زمانیکه که نام بی مسما و بی معنای " افغان"
یا " اوغان "؟؟؟ که حتی در لغت هم مفهومی خوشایند ندارد، جز همان ناله و زاری و فغان به سرتان است نه هیچگاه صاحب هویت و شخصیت و ترقی نخواهید شد! این نام با هرچه سنت عقب افتاده و نادرست و نارواست پیوند تنگاتنگ دارد!
مثلا زنده به گور کردن پنج زن جوان تنها به خاطر اینکه ایشان گفته بودند که شوهران شانرا اگر بتوانند خود شان انتخاب خواهند کرد! این یکی از نمونه های کوچک " غیرت افغانیست"!!! از جانب دیگر کارمندان سفارت که از روز رسیدن به کشور های خارجی بیم برگشتن به کشور در دلشان هست؛ و با هر روز بسر بردن در کشور خارجی متوجه میشوند که افغان بودن یعنی هیچ کس نبودن و بیچاره بودن، آنگاه با مراجعینی که نزد شان برای اجرای کاری میروند به چشم حسادت می بینند زیرا خیال میکنند اینان از روی شوق و ذوق در عالم غربت زندگی اختیار کرده اند و چون اجازه اقامت دارند و هر کجا بخواهند میتوانند بروند و هرگاه بخواهند میتوانند برگردند،آنگاه حسودی شان میشود و به لج بازی و بهانه تراشی می پردازند تا برخ مردم بیچاره بکشند که این مایم که هنوز که هنوز هست شما محتاج مائید! حتی اگر پاسپورت خارجی دارید, با آنهم افغان اید!!! و با افغان رفتار " افغانی " باید کرد!!!
دریوزه های که خود شان را نشناسند و به دروغ شاخداری مثل اوغان و افغان دلخوش باشند، مشکل قدر دیگران را بدانند و یا مسوولیت و وظایف و حد و حدود شانرا شناسایی کنند.
امیدوارم روزی فرا برسد که دیگر اوغان و افغان نباشیم.
12 سپتامبر 2008, 19:04, توسط پویان
نه جان بیادر، مشکل عمدتا در نام افغانستان و در عقب ماندگی مردم نیست.
مشکل اصلی در من و توست که خود را روشنفکر و چیزدان و ناف و زمین و زمان میپنداریم اما بجای شور خوردن و آگاهی دادن به مردم و انجام کاری برای این وطن در خون تپیده در کشورهای غربی غرق عیش و نوش هستیم و بیشرمانه میکوشیم که بجای برادری و دوستی بین ملیت های وطن ما، تخم نفاق و جنگ های قومی و قبیلهای را بپاشیم. من و تو هستیم که روی کلمه "دانشگاه" و "پوهنتون" از شکم سیر خود کله میشکنیم بی توجه به اینکه این مشکل درجه صدم ملک ماست.
من و تو هستیم که باید از مردم نادار و بیسواد افغانستان بیاموزیم نه برعکس، آنان نسبت به من و تو بسیار شرف و غیرت و انسانیت دارند، من و توی "روشنفکر" هستیم که آنان را به جان هم انداختیم اما در مدح خاین ترین ها و جانی ترین ها مینویسیم و یا به آسیاب شان آب میریزیم. من و تو هستیم که ننگ وطنفروشی و خیانت و خودفروشی را پیشهکرده ایم و آله دست امریکا شده کشور خود را تباه کردیم. از میان من و تو هستیم که در حالیکه شکم اولاد وطن از گرسنگی میسوزد و در آتش جنگ کباب میشوند، اما در دسکوتیک ها و نایت کلپ های غربی کیف کرده لمیدهایم اما پشت کلمات "افغان" و "افغانستانی" و ... را چسبیدهایم.
از میان من و تو کسانی برخاستند و حتی ملاعمر عجوبه دوران را مداحی کردند، از میان من و تو هستند که امروز به "جبهه ملی" خاینان و جانیان نوحه سرایی میکنند و برای شان تیوری میبافند، از میان من و تو در کابینه کرزی نشسته اند و غارتگری و چپاول و وطنفروشی میکنند. از میان من و تو..............
این وطن آنقدر از روشنفکران خاین و بیگانه با مردم درد و جفا و خیانت دیده که مپرس ورنه مردم ما با تمام عقب ماندگی هایشان ارزش های انسانی فراوانی در خود دارند که اگر آنها را من و تو فراگیریم و وجدان خود را در گرو پول و قدرت و عیش و نوش نگذاریم کار آبادانی این وطن آسان خواهد بود.
13 سپتامبر 2008, 12:20, توسط مرتضی وردک
در کشور های دیگر وقتی شخصی را به اتهام جاسوسی برای یک کشور بیگانه دستگیر نمایند، به حبس دوام و طرد دائمی از خدمت در دستگای دولت محکوم می نمایند ولی در کشور ما کهاکثر چوکی نشینان آنرا اجنت های بیگانه تشکیل مید هد وابستگی به سازمانهای بیگانه نه تنها که جرم نیست بلکه مکافات نیز دارد.
از موضوع دور نرویم آقای لودین هنگامیکه بحیث رئیس دفتر کار می نمود بالفعل ارتباط وی با سرویس مخفی انگلستان کشف و همه ایمل های که وی اطلاعات دولتی راهمه روزه به آن اداره ارسال میداشت برملا شد آقای کرزی وی را از دفتر اخراج و چند روزی را در هوتل لند صافی در شهر نو سپری نمود ،قرار اطلاع یکی از همکاران وی که بر وی مشتبه شده بود با یافتن کود ایمل وی از همه راز ها پرده بر داشت
قرار بود وی به سارنوالی معرفی و موضو ع تحت بررسی قانونی قرار گیرد ولی مقامات انگلیس با در نظر داشت حساسیت موضوع در زمینه
پاه در میان گذاشته و از اجنت کشور شان حمایه نمودند .
نتیجه آن شد که آقای لودین نه تنها محاکمه نشد بلکه بحیث سفیرکبیر بیدون کدام تجربه دیپلوماتیک قبلی مقرر و سکرتر شخصی خود را برای جلو گیری از افشای راز های نیز با خود با ناروی اورده و در سفارت بحیث کارمند اداری مقرر کرد.
خوب هموطانان گرامی ازهمچو شخص که خود را در خد مت استخبارات بیگانه قرار داده است آیا توقع خدمت صادقانه بمردم میرود؟
در اینجا از آقای اسپنتا که بعضا سخن از اصلاحات اداری در وزارت خارجه میزند باید پرسید که به کدام تجربه و سابقه خدمت وی این جاسوس انگلسی را بحیث سفیر مقرر نموده است هر چند از آقای اسپنتا همچو توقع نیز نادرست است زیرا ناف خود وی نیز به جای دیگری بند است . اینست واقیعت های کشور ما و علت اصلی این همه پراگندگیها در داخل و سفارتهای افغانستان در خارج.