اعترافات تازۀ مشرف، دشمنی دیرینۀ پاکستان را با افغانستان به تصویر می کشد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
پاکستان در طول تاریخ بیش از پنجاه ساله اش، پیوسته، پنهان و آشکارا با افغانستان به دشمنی و مداخله گری هایش ادامه داده وهیچگاهی و در هیچ برهه یی از تاریخ، حاضر نشده تا دست از دشمنی با افغانستان بردارد.
این دشمنی ها، بیشتر در زمان حاکمیت مجاهدین و حضور طالبان اوج گرفت و شبکۀ استخباراتی ISI و نظامی گران پاکستان توانستند به عملی ساختن اهداف شوم شان در افغانستان تلاش نمایند و مذبوحانه کوشیدند تا افغانستان را به سوی بی امنی بکشانند.
در حال حاضر که پرویز مشرف رییس جمهور پیشین پاکستان معترف به مداخله، تسلیح وتجهیز طالبان برای تضعیف حکومت کرزی شده است، چگونه میتوان باور داشت که این اعترافات برخاسته از باورمند شدن پاکستان به قدرت سیاسی و توانایی های نظامی افغانستان و دولت وحدت ملی می باشد؟
رئیس جمهوری سابق پاکستان که در حین زمان یک نظامی گر هم بود، دلیل حمایت و پرورش طالبان را قرار داشتن دولت حامد کرزی تحت سیطرۀ غیرپشتونها دانسته و به گفتۀ مشرف، افرادی که در دولت کرزی کار می نمودند کسانی بودند که به کشور هند نزدیک بودند.
مشرف در مصاحبه با روزنامه گاردین چاپ بریتانیا مدعی شده است: "حامد کرزی علیه پاکستان کار میکرد و ما هم علیه منافع او کار میکردیم. مسلما ما باید منافع خود را حفظ میکردیم."
در این اواخر کریم خرم رئیس دفتر و وزیر اطلاعات و فرهنگ دولت حامد کرزی رئیس جمهور اسبق کشور، از شماری رازهای کشورهای بزرگ جهان؛ همچون: امریکا به ویژه در رابطه به امضای قرارداد استراتیژیک با افغانستان پرده برداشته گفت: «ایالات متحدۀ امریکا بعد از حادثۀ یازدهم سپتمبر 2001 میلادی تحت نام مبارزه علیه تروریزم به افغانستان آمد و با فرونشستن گرد و خاک آن حادثۀ المناک، امریکا به پیاده کردن طرح باقی ماندنش در کشور ما شروع کرد.» به گفتۀ خرم، باقی ماندن دراز مدت امریکا در افغانستان برای اهداف منطقوی اش بود و برای رسیدن به این اهداف به افغانستان منحیث یک پایگاه بزرگ ضرورت داشت.
پس از نبودن نام های افراد وابسته در فهرست نامزد وزیران و دامن زدن ناامنی ها در افغانستان به وسیله شماری از کشورها به منظور بقای شان از برنامه های دراز مدت آنان می باشد. به گفتۀ خرم، برای ماندن دراز مدت در افغانستان، امریکا ضرورت داشت تا دست به ایجاد پایگاه های نظامی و استخباراتی در این کشور بزند. برای ساختن پایگاه ها ضروری پنداشته می شد تا نه تنها جنگ در افغانستان وجود داشته باشد؛ بلکه روز به روز شدیدتر هم شود. در صورتی که در افغانستان جنگ نمی بود اکمالات شبانه روزی اسلحۀ پیشرفته و ثقیل و اعمار تأسیسات بزرگ و مغلق به صورت طبیعی سؤالاتی را نزد مردم این کشور و ممالک همسایه و منطقه به وجود می آورد؛ بنابراین بعد از مقدمه چینی های امریکا در سال 2004عملاً به روشن ساختن آتش جنگ و انسجام و تقویت دوبارۀ طالبان آغاز کرد.»؛ اما اشرف غنی در تلاش است تا مناسبات را با پاکستان بهتر گرداند و همین بود که راحل شریف ستاد ارتش پاکستان به افغانستان سفر می کند و مشرف نیز به همکاری های پاکستان بر ثبات افغانستان تأکید می کند.
اما این را نباید فراموش کرد که این کشورهای دست اول هستند که برای منافع خود برنامه ریزی میکنند و به وسیله افراد دست نشانده، برنامه های شان را در کشورها پیاده می نمایند؛ اما این ما هستیم که سر لاش گرم هستیم و میخواهیم یک چند روپیۀ دیگر هم به خزانۀ ما اضافه گردد.
در حال حاضر، بزرگان جهاد و مقاومت؛ دیگر به خاطر منافع کشور، صلح و امنیت نه ؛ بلکه به منظور تکیه زدن به کرسی های بلند تلاش می نمایند. از سوی دیگر، توهین به پیامبر اسلام(ص) در روسیه جرم پنداشته میشود؛ اما تا اکنون که مدتی از جنایت آشکار و توهین به رهبر بشریت حضرت محمد (ص) توسط مجلۀ شارلی در فرانسه می گذرد، در افغانستان به جز یک اعلامیه از سوی رئیس جمهور هیچ گونه تلاش دیگری مبنی بر محکوم نمودن این نهاد منحط و ضد اسلامی، صورت نگرفته است.
شورای محترم علما که بزرگترین مرجع پخش و اشاعۀ اساسات و مزایای اسلامی است و وزارت محترم حج و اوقاف و ارشاد که به عنوان یک نهاد رسمی دولتی وظیفه دارد تا حقایق مربوط به دین مبین اسلام را در سراسر کشور پخش و اشاعه نماید، در این راستا کاری را انجام نداده اند.
بدون شک شورای علما که متشکل از رهبران جهادی می باشد متأسفانه حتا شماری از رهبران جهادی هم پی منافع شان هستند و تاکنون هیچگونه واکنشی در این راستا از خود نشان نداده اند؛ اما در گوشۀ دیگر این کرۀ خاکی رئیس جمهور روسیه در اظهارات اخیرش گفته است که هر گونه توهین به پیامبر اسلام حضرت محمد "ص" در روسیه جرم پنداشته میشود، این در حالی است که رهبران جهادی در افغانستان به عوض اینکه حداقل کدام واژه در مورد اهانت به پیامبر اسلام(ص) از سوی مجله به نام شارلی که در کشور فرانسه به چاپ میرسد انجام دهند؛ ولی با بسیار بی شرمی هر روز به خاطر تکیه زدن به کرسی های دولتی، سر و صداها را به راه انداخته اند.
رهبران محترم جهادی اگر واقعا به خاطر خدا جهاد کردید پس چه شد آنهمه جان فدایی های تان که به زعم خود تان به خاطر خداکردید و فی سبیل الله جهاد نمودید؟
داکتر نجیب رئیس جمهور پیشین در زمان حیاتش پس از خروج روس ها، در چندین سخنرانی اش خطاب به شما اذعان داشت و گفت:" حالا روس ها را کشیدید، بیایید انتخابات کنیم؛ ولی معلوم شد که شماری از رهبران جهادی فقط به خاطر"قدرت" جنگیدند و با دوام قدرت طلبی ها در طول این مدت معلوم شد که برای پوشاندن گناهان تان که پس از سال 1371 هزاران تن از مردم کابل شهید، معیوب و آواره گردیدند هیچگونه بهانه یی هم در کار نیست.
پس از به قدرت رسیدن مجاهدین، پایتخت به چندین قسمت تقسیم شد و در هر بخش کابل حکومت های جداگانه یی اعلام موجودیت کردند و گویا در آن زمان، جغرافیای قلب آسیا – افغانستان – تجزیه گردید. به همه معلوم است که آنچه از دست شماری به نام مجاهدین؛ اما تفنگسالار آمد در برابر مردم کابل که توان دفاع و دادخواهی را نداشتند و حالا هم ندارند و اگر هم دارند کسی به دادشان نمی رسد، انجام دادند.
پس از حادثۀ یازدهم سپتامبر در امریکا و تطبیق برنامه های عملی آن کشور در آسیا، امریکا با همکاری متحدانش وارد صحنه شد و در مدت فقط 15 روز طالبان را به زانو درآوردند؛ ولی پس از سال 2002 میلادی، روز به روز وضعیت امنیتی در افغانستان بدتر شد؛ ولی از آن زمان تا اکنون دیگر امریکا قادر نشد که این دسته از مخالفان را از پا درآورد.
سوال اینجاست که امریکا چطور توانست در 15 روز یک گروه بزرگ را شکست دهد؛ ولی در 12 سال به عوض اینکه طالبان ضعیف شوند بر عکس، آنان قوی شدند و حالا به یک تهدید بزرگ در برابر افغانستان مبدل شده اند؛ ولی دیده شد که زیر کاسه نیم کاسه است در این اواخر پرویز مشرف، رئیس جمهوری سابق پاکستان برای نخستین بار پذیرفته است که (ISI) پاکستان از سال ۲۰۰۲ برای تضعیف دولت حامد کرزی، به تسلیح، تجهیز و تأمین مالی دوبارۀ طالبان اقدام کرده است؛ بنابراین حالا نباید برای جا گرفتن به اریکۀ قدرت سرو صدا کنیم؛ بلکه بایسته است تا به اولویت های حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردم خویش بیندیشیم. از مقدسات و ارزشهای اسلامی و مقام والای پیامبر عظیم الشأن خویش دفاع و حمایت کنیم و اجازه ندهیم تا بیش از این، مقدسات ما دستخوش منابع منحط و کفر آمیز گردد و مردم ما قربانی امیال و خواسته های شخصی و گروهی مان شوند.